۱۳۸۹ فروردین ۱, یکشنبه

شکست جنبش موسوم به سبز و استراتژی ظهور امام زمانی مدرن آن

جنبش موسوم به سبز و استراتژی ظهور امام زمانی مدرن

تمامی مدعیان رهبری جنبش موسوم به سبز ( که من آنها را از جنبش آزادیخواهی راستین بسیار به دور میدانم ) از فرهنگ انتظار برای ظهور امام زمان به شکلی از اشکال رنج میبرند، و در حالی که باند مافیایی خامنه ای اهریمن تبار و سپاه عربده کشان در کمال خونسردی ، در پی یافتن راهکارهای عملی و برنامه ریزه شده برای سرکوب جنبش آزادیخواهی هستند، متاسفانه اصلاح طلبان کاسه لیس رژیم کثیف اسلامی که بقای خود را در حفظ رژیم تازی پرستانه میبینند، به خاطر کم تجربگی و عدم آگاهی آزادیخواهان راستین توانستند از همان لحظه شروع جنبش ، اندیشه صبر و انتظار و چشم دوختن به ظهور امام زمان مدرن را مانند زهری کشنده به جنبش آزادیخواهانه مردم تزریق کردند که به شرح زیر به بازگشایی آن میپردازم:

1- امام زمان نخست : طرح تاکتیک جلب افکار بین المللی و استمداد بین المللی از این مسیر برای به اصطلاح ، به کرسی نشاندن خواستهای جنبش ( بدون ذکر این مسئله که افکار عمومی بین المللی نمی تواند در تغییر استراتژیهای بین المللی دولتهای مطبوع آنها نقشی مهم بازی کند و دولتهای بیگانه میتوانند با نیرنگهای سیاسی متنوع افکار عمومی شهروندانشان را بازی دهند).
2- امام زمان دوم : خوشبین و امیدوار کردن مبارزان نسبت به تحریمهای بین المللی علیه سپاه پاسداران و دار و دسته خامنه ای به عنوان اهرمی بسیار موثر ( بدون آگاه کردن مبارزان به هزار توی معدلات و معاملات سیاسی و اقتصادی بین المللی ، که مسیری بسیار دیگر گون از امیدهای ما دارد ).
3- امام زمان سوم : حمله نظامی بیگانگان به امید تضعیف سپاه عربده کشان و مافیای خامنه ای.

شاید به غرور همه بر بخورد و بگویند که : نه ، .... هرگز چنین نبوده است ، اما عقب نشینی گام به گام مدعیان رهبری جنبش سبز ، که در نهایت به نامگذاری سال جدید به عنوان سال صبر و انتظار انجامیده است این واقعیت را نشان میدهد که جنبشی که خود را در حصار اصلاح طلبی ، محصور کرده بود و سبز نامیده شد ، کاملا شکست خورده و مرده است. و تنها در پی یاوه گویی های سیاسی است که هیچگونه ارزش عملی برای رسیدن به آزادی و مردم سالاری ندارد و چه بسا در پی تسلیم کردن آخرین سنگرهای مبارزاتی تحت نام صبر و انتظار است ( که هست ) و با بازیهای مسخره ای همچون دیدار از خانواده های آسیب دیدگان و امثالهم تنها میخواهند همچنان خود را در سطح رهبری نگاه دارند تا خدای ناکرده آزادیخواهان فیلشان یاد هندوستان نکند و از زیر تسلط رهبری آنان بیرون نیایند و کمر همت برای سرنگونی رژیم کثیف و ضد ایرانی و ناجمهوری اسلامی ، نبندند.
در این شرایط اگر جنبش آزادیخواهانه راستین ، خود را از زیر سلطه خاتمی و موسوی و کروبی و نوکران خارجی آنان از قبیل سازگارا ها و مخملباف ها و سروشها و ابراهیم نبوی ها خارج نکنند و در پی سازماندهی نوینی به دور از عقاید تازی پرستانه بر نیایند و ایران پرستی عمیق و تازی ستیزی را چراغ راه و خط قرمز مبارزه برعلیه اندیشه های انحرافی ضد و غیر ایرانی ، قرار ندهند تا سالیان بسیار باید چشم از ایرانی آزاد و آباد بپوشند، و تن به ذلت بردگی تازی پرستان کثیفی که خاک و جان و مال و ناموسشان را به یغما میبرند ، بسپارند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر