۱۳۸۸ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

طراحی عملیات (بخشی از مقاله هنر جنگیدن بخش دوم )


طراحی عملیا ت

در تئوری های نظامی یک اصل پایدار وجود دارد و آن اینکه میگویند: در جنگی که نمیتوانی پیروز شوی داخل مشو ، لذا در هر جنگی تنها یک مسئله مهم وجود دارد و آن پیروز شدن است و غیر از آن هر چه که مطرح شود باد هوا است، مثلأ هیچکس نباید به قصد نشان دادن نفرت خود از دشمن، ویا نشان دادن شجاعت خویش وارد جنگ شود و خود را فدای اینگونه افکار کودکانه کند چون آنکس که داوطلبانه وارد نبرد میشود هم شجاع است و هم انگیزه ای قوی دارد و این امر در صحنۀ نبرد خواسته و یا نا خواسته دیده خواهد شد، مثلأ اگر در یک نبرد بتوانید تلفات بسیار زیادی به دشمن وارد کنید و خود نیز اسیب بسیار کمتری دیده باشید و یا حتی اگر هیچ آسیبی هم ندیده باشید ،ولی به هدف عملیات دست نیافته باشید، این دشمن بسیار آسیب دیدۀ شماست که پیروز میدان است و نه شما ، لذا طراحی عملیات نقش تعیین کننده ای در پیروز شدن دارد.

آنچه برای طراحی عملیات مورد نیاز است

1- تعریف دقیق دشمن از نظر نظامی (منظور تعریف آرمانی از قبیل ضد منافع ملی بودن نیست ) چون هر نقطه کوری که در تعریف باشد باعث خواهد شد که در زمان نبرد آمادگی رویا رویی با آنرا نداشته باشید ، حال مسائلی را که در تعریف دقیق دشمن باید به آنها توجه نمود را می آورم : 1- مراکز تجمع و تعداد نفرات و ادوات جنگی هر مرکز که در نتیجه مشخص خواهد کرد که هر کدام از مراکز چه نوعی از نیروهای رزمی را تشکیل میدهد و چه وظایفی را بر عهده دارند. 2- ارتبا طا ت زمینی و سایتهای ارتباطات الکترونیکی مراکزبا همد یگر و آدرس دقیق و فواصل ما بین مراکز (آدرس دقیق میتواند طول و عرض جغرافیایی و دشت و کوه وتپه های اطراف باشد و یا کوچه و خیابان و....باشد لذا بسته به نوع عملیات و منطقه فرق میکند ، اما در هر صورت باید شامل پارامترهای لازم باشد .) 3- سیستم و ادوات ترابری و مسیرها و نوع چیزهایی که ترابری میشوند مثل آذوقه و مهمات و نفرات و جنگ افزار (که میتوان آنها را جزو اهداف استراتژیک به شمار آورد، و همیشه به یاد داشته باشید که منابع تواناییهای دشمن جزو اهداف استراتژیک میباشند. ) 4- به هیچ وجه فکر نکنید که مراکز تجمع دشمن و حوزۀ وظایف و تعداد نفرات و نوع ادوات مراکز همینطوری و با شیر یا خط انداختن تعیین میشود، بلکه مطمئن باشید که چیدن مهره ها (مراکز)، آرایشی نظامی است که بر اساس اهداف از پیش تعیین شده و طرحهای عملیاتی گوناگون و با در نظر گرفتن تاکتیکهای احتمالی تدافعی و تهاجمی است که شکل گرفته است ، لذا با دقت در سه مورد بالا میتوانید نوع آرایش نظامی دشمن را کشف کرده و به اهداف مرحله ای و استراتژیک و همچنین به نوع تاکتیکهای احتمالی که ممکن است به کار گیرند پی ببرید بدون اینکه جاسوس داشته باشید . البته باید کارسنگین شناسایی و فکری زیادی انجام دهید که دو نتیجۀ بسیار گرانبها به دنبال خواهد داشت ، اول اینکه به یک نیروی با درک بالای نظامی تبدیل میشوید و دوم اینکه بسیاری از اسرار دشمن را کشف میکنید 5- بدست آوردن آگاهی هرچه بیشتر از نوع تاکتیکها و طرحهای عملیاتی احتمالی دشمن تا جایی که چنان اشرافی برحرکات دشمن داشته باشید که گویا همه چیز برایتان مثل روز روشن باشد و نتیجۀ چنین اشرافی چنانکه با طرحهای عملیاتی درست توأم شود چنان دشمن را در منجلاب درماندگی و گیجی فرو میبرد که توان عملیاتی خود را از دست میدهد و زمان چنان برعلیه دشمن کار میکند که حتی فرصت بازنگری طرحها و تاکتیکهایش را هم نداشته باشد لذا مجبور به جنگی میشود که شما برایش رقم میزنید و هر روز بیش از روز پیش به روزمرگی جنگی دچار میشود و در نتیجه با پرداختن هزینه ای بسیار سنگین شکست میخورد و اگر چنین آگاهی هایی را کسب نکنید این شما هستید که به همان سرنوشت دچار میشوید.
حال با این مقدمات ضروری که در واقع ماده اولیۀ کار را تشکیل میدهند نخست به انواع عملیا تها اشاره میکنم : 1- عملیاتهای نوک سوزنی که به عملیاتهای تاکتیکی اطلاق میشود که برای ارزیابی قدرت و سرعت عکس العمل دشمن انجام میشود ، در این نوع عملیاتها معمولأ طوری وانمود میشود که یک عملیات کامل در پیش رو است و در واقع در صورت سستی دشمن میتواند به آنهم تبدیل شود، همچنین از این نوع عملیاتها برای زمینگیر کردن دشمن در جایی که هست استفاده میشود و عملیات اصلی در جایی دیگر انجام میگیرد،از این نوع عملیاتها برای خسته وگیج کردن دشمن نیز استفاده میشود 2- عملیاتهای موضعی : به عملیاتهایی گفته می شود که هدف موضعی خاصّی را دنبال میکند مثلأ عقب نشاندن دشمن در یک نقطۀ مشخص به منظور کور کردن دیده بانی دشمن . 3- عملیات ایذ ایی به منظور کشاندن دشمن به یک تکاپوی بیهوده و یا ایجاد مشکل و یا مشکلات گوناگون. و یا ترساندن نیروهای دشمن انجام میگیرد مثلأ ریختن چسب قطره ای در ماشینهای خودپرداز پول یک عملیات ایذایی بسیار ساده است که خسارتهای مالی فراوانی به دنبال دارد و یا بمبهای بیخطر برای پخش اعلامیه ها.( این مثال به این خاطر آورده شد تا بگویم حتی مادر بزرگهایمان نیز می توانند در این مبارزه شرکت کنند.) 4- عملیات تا کتیکی کامل : این نوع عملیات نظرش به انهدام کامل هدف است و حتی اگر فرد بیگناهی هم در میان هدف باشد باید فدا شود ، این نوع از عملیاتها اگر پیروزمند باشند میتوانند نقطۀ عطفی در منحنی روند جنگ باشند و در نوع خود از بیرحمانه ترین شیوه ها استفاده میکند(البته در صورت لزوم) و در مواردی بسیار نادر وخیلی مهم انجام میگیرند و فرمان این نوع از عملیاتها از نوع فرمانهای بسته است و دستور کار آن نابودی کامل هدف است .قتل عام دو لشکر از نیروهای ایران در جزایر مجنون و یا قتل عام ارامنه به دست ترکهای ترکیه و قتل عام دو میلیون توتسی بوسیله هوتو ها در آفریقا و قتل عام سیاهپوستان سودان به دستور دولت اسلامی سودان از این نوع عملیاتها هستند و شاید در آینده در ایران نیز قتل عام آخوندها به وقوع بپیوندد. آنچه که مثال آوردم در مقیاسهای بزرگ بودند و در مقیاس کوچکتر مثل وارد شدن به یکی از مراکز سپاه و یا بسیج و قتل عام آنها نیز میتواند از این نوع عملیاتها باشد و نمونه بارز آن که بعد از انتخابات با حکم مستقیم خامنه ای انجام گردید که دستور بسته برای قتل و تجاوز بود و لازم به ذکر است که در صفوف مبارزان انجمن پادشاهی در این نوع عملیاتها نباید بی شرمی انجام پذیرد زیرا بیرحمی میتواند دشمن را به ترس و تسلیم وادارد اما انجام بیشرمی به معنی بازتولید رفتار و روحیه پلید پیروان آیین پلیدی(اسلام) در میان پیروان آیین راستی است وبرای ما ، نوعی شکست استراتژیک را به همراه دارد که همانا پلید شدن مانند دشمنانمان است. 5- عملیات کمین : این نوع عملیات در مسیر نیروهای دشمن انجام میشود و هدف آن تغییر پذیر است ، یعنی یک زمان هدف کشتار نفرات اعزامی دشمن است و زمانی دیگرهدف نابود کردن توشه و آذوقه آنها و .... .6- عملیاتهای استراتژیک : هدف این نوع عملیاتها به نابودی کشاندن منابع تغذیۀ دشمن است مثل حمله به پایگاههای اقتصادی ، کارخانه های تولید سلاح و مهمات ، زاغه های مهمات ، منابع تأمین آب و غذا، ارتباطات الکترونیک ، و هر آنچه که بتواند بدون دست بردن به یک حمله بزرگ ، تار و پود سازمانی دشمن را از هم بگسلد. 7- عملیاتهای جنگ روانی : در این نوع عملیاتها از نظر پیروان آیین راستی سعی بر این است که مردم و مخصوصأ افراد دشمن در عمل ببینند که رهبران و فرماندهانشان به آنها دروغ میگوینئد و وعده های آنها سرابی بیش نیست ، لذا عواقب این نوع عملیاتها باید بسیار عمیق و موثر باشد.ضربه زدن به مناطق امن ادعایی رژیم ضربه سنگین روانی به مزدوران رژیم وارد میکند ، متأسفانه جنگ روانی را در ایران به طور اشتباه تعریف کرده اند ، جنگ روانی این نیست که چپ وراست دروغهای شاخدار بگوییم و تحدیدهای غیرعملی بکنیم ،و یا تهمت بزنیم ، چون اگر نتوانیم به وعده های شاخدار عمل کنیم نتیجۀ منفی آن به خودمان برمیگردد و یا تهمتها برملا میشود و چه بسا کسانی که به انجمن پادشاهی امید بسته اند نا امید شوند ، با نگاهی به جنگ روانی که دشمن به راه انداخت ( د ستگیریهای گسترده ، کشتن عمدی حتی فرزندان افرادی که خودشان بخشی از عمال رژیم هستند و تجاوز جنسی به دستگیر شدگان و سوزاندن اجساد با آتش و اسید ) اثر عمیق روانی ایجاد کرد و شرکت کنندگان در تظاهرات را به شدت کاهش داد و همانطوری که در بخش نخست اشاره کردم دستگیر کردن بسیجیها و بریدن بینی و لب بالایشان و یا سوراخ کردن گوشها و چشمهایشان و یا بریدن تاندونهای بازوها و رانها حتی اگر به تعداد کم هم که باشد چنان اثر روانی عمیقی بر نیروهای دشمن میگذارد که عده ای از آنها ماستها را کیسه میکنند ،آتش زدن خانۀ سپاهیها و بسیجیها نشان خواهد داد که نیروهای ما دشمن را خوب میشناسند و میدانند که چگونه با آنها رفتار باید کرد و به دشمن میفهماند که اگر آش را طوری شور کنند که مردم نتوانند بخورند ، ما آنچنان شورش میکنیم که آنها هم نتوانند بخورند.یکی از استراتژیهای جنگ روانی ذ له کردن و به ستوه آوردن دشمن است که باید با سماجت بسیار زیادی به کار بسته شود و مهم ترین نقطه ضعف دشمنان داخلی ما امنیت نداشتن خانواده های افراد دشمن است ، اگر این استراتژی دنبال شود نیروهای دشمن تنها یک راه خواهند داشت و آن اینکه برای خانواده های خودشان اردوگاه درست کنند و از محله ها گورشان را گم کنند.و هیچ لزومی هم ندارد که مسئولیت عملیات به عهده گرفته شود و اگر مدتی به طور مداوم انجام گیرد ، سایر مبارزان نیز اول خوشحال می شوند و بعد از دیدن نتیجۀ مثبت آن به شکل وسیعتری با اذیت کردن پیروان آیین پلیدی ادامه خواهند داد مخصوصأ اگر بیرحمیهای مزدوران رژیم بیشتر شود زمینه بسیار خوبی برای دنبال کردن این استراتژی بوجود می آید.آنچه که میگویم به قول جنبش سبزی چیها ترویج خشونت نیست بلکه به کار بردن خشونت آخته است و این تنها زبانی است که پیروان آیین پلیدی آنرا میفهمند.و باید به یاد داشته باشید که ما به دنبال جایزه صلح نوبل نیستیم و میخواهیم دشمن را با چنگ و دندان از میهن پاکمان بیرون کنیم .8- عملیاتهای مرکب : این نوع عملیاتها ترکیبی از عملیات های موضعی و کمین هستند که با آرایش نیروها از چندین جهت به دشمن حمله میکنند و در مسیرهای احتمالی نیروهای پشتیبانی دشمن و همچنین در مسیرهای احتمالی عقب نشینی نیروهای دشمن کمین میکنند و یا با عقب نشینی فریبکارانه آنها را به درون کمین کشاندن،که در صورت طراحی خوب که منجر به هدایت کردن نیروهای دشمن به مسیرهای از پیش تعیین شده به طرف کمین شود میتواند اثرات ویرانگری بر نیروهای دشمن بگذارد . 9- عملیات حمله به طرحهای عملیاتی دشمن : لازمه این نوع عملیات ها آگاهی و ارزیابی دقیق از آرایش نظامی و قدرت آتش واحدهای نظامی دشمن و آگاهی از نقشه جغرافیایی نظامی منطقه و سرعت ارتباطات ونقل و انتقال نیروهای پشتیبانی و لجستیک آنها میباشد، معمولأ با دیدن تغییرات در آرایش نیروهای دشمن ، باید دانست که عملیاتی در پیش است ، این عملیات میتواند فریفتن باشد و یا عملیات واقعی بر علیه مواضع استقرار شما و فرماندهان باهوش از نوع تغییرات و تماس با سرفرماندهی میتوانند حدودأ حدث بزنند که چه چیزی در حال انجام است وسپس عملیاتی طرح شود که قبل از آغاز عملیات دشمن به نقاط حساس و کلیدی آرایش نظامی دشمن حمله میشود ، اینگونه عملیات ها آرایش نظامی در یک جبهه و یا منطقۀ عملیاتی بزرگتر را هدف قرار میدهد و ضمن فرود آوردن ضربات انهدامی ، آرایش نظامی دشمن را که بر اساس طرح عملیاتی و تاکتیکها به وجود آمده است را هدف قرار داده و طرح عملیاتی دشمن را زمین گیر میکند . 10- عملیاتهای ضد حمله : در این نوع از حملات با شناخت و ارزیابی که از نیروها و آرایش نظامی و......دشمن داریم زمانی که حملۀ دشمن آغاز شد از یک طرف در مقابل حمله ایستادگی میشود و از سوی دیگر نیروهای پشتیبانی و امدادی و عقبه دشمن با چالاکی مورد حمله قرار گرفته و در صورت موفقیت نیروهای دشمن بعد از اندکی پیشروی آسیب دیده و زمین گیر شده و به محاصره در می آید. بهترین و زیبا ترین نوع ضد حمله مربوط به جنگ شش روزه اعراب و اسراییل است ، بدین گونه که نیروهای سوریه با بیش از هشتصد تانک و زره پوش حملۀ بزرگی را آغاز کردند که هدف آن تسخیر تل آویو بود ، نیروهای اسراییلی در سه گروه اصلی نبرد میکرد گروهی در حال مقاومت بی امان در مقابل نیروهای سوریه بودند گروه دوم در حال پشتیبانی گروه اول بودند و گروه سوم به سوی دمشق در حرکت بود و زمانی که نیروهای سوری به سی کیلومتری تل آویو رسیده بودند در کمال شگفتی دستور عقب نشینی از دمشق رسید زیرا نیروهای اسراییلی درفاصلۀ بین ده تا پانزده کیلومتری دمشق بودند و مقاومتی هم در برابرشان نمی شد ، نیروهای سوری به شدت روحیه خود را باختند و چنان عقب نشینی خفت باری کردند که تقریبأ تمامی ادوات جنگی شان سالم به دست اسراییل افتاد ، و در راه بازگشت با نیروهای آماده اسراییلی روبرو شدند که منجر به سلاخی بسیاری از نیروهای سوری گردید ، گفته میشود که نیروهای اسراییلی در این جنگ از سرعت بسیار بالایی برخوردار بوده اند.

طراحی عملیات

مطالبی که در بالا ذکر شد به خاطر باز کردن ذهن یاران نسبت به مسائل نظامی بود و بخشی از آنها در طراحی عملیات نقش اساسی بازی میکنند . حال ببینینیم که یک طرح عملیاتی چه چیزهای حد اقلّی را باید شامل شود ؟: 1- طرح باید مسیر و نقطه دقیق آغاز حمله را کاملأ مشخص سازد . 2- طرح باید مسئله دیده بانی را حتمأ حل کند(یعنی اینکه عملیات بدون دیده بانی یک بازی کور است) 3- طرح باید نیروهای پشتیبانی حمله و جای استقرار آنها را مشخص سازد .4- طرح باید مسیر عقب نشینی را مشخص نماید . 5- طرح باید محل استقرار خط آتش عقب نشینی را مشخص سازد. 6- طرح باید تمامی افراد را قبل از عملیات توجیح کند که هرکسی در جای خاص خود به وظیفه اش عمل نماید ، مثلأ خط آتش عقب نشینی نباید به خط حمله بپیوندد و یا اینکه نباید به دشمنان فراری تیر اندازی نماید بلکه این وظیفۀ به عهدۀ نیروی پشتیبانی است . 7- طرح باید مسئله ارتباطا ت نیروها را در نظر داشته باشد.8- تمامی افراد تیم باید از محل انجام عملیات دیدن کنند و حداقل به شعاع دو کیلومتر از مرکز عملیات تمامی خیابانها و کوچه پس کوچه ها را به خوبی بشناسند. حال به وضوح دیده میشود که یک تیم عملیاتی بدون در نظر گرفتن یکی از این پارامترها چقدر ضعیف به نظر میرسد وحالا اندکی پیشتر میرویم : 1- طرح باید فاصلۀ مراکز تجمع دشمن که در اطراف نقطۀ عملیات هستند و مدت زمان رسیدن نیروهای کمکی د شمن ( با موتور سیکلت و نفر برها) را اندازه گرفته و در طرح عملیاتی به عنوان شاخص زمانی مدت عملیات در نظر بگیرد و برای نتیجه بهتر حتی نیروهای گشتی موتوری دشمن را نیز برای ضریب اطمینان بیشتر در طرح بگنجاند. 2- برای عقب نشینی امن تر باید بیش از یک مسیر در نظر گرفته شود و هیچکدام از مسیرها نباید رو به مسیر تردد نیروهای کمکی دشمن ختم شود.و نیروهای خط آتش عقب نشینی باید هر لحظه آماده تغییر محل خود از یک مسیر به مسیر دیگر باشند (با اشارۀ دیده بان) .3- نیروهای پشتیبان باید هر لحظه آماده درگیری با نیروهای کمکی دشمن را داشته باشند و با اشارۀ دیده بان با نیروهای کمکی دشمن درگیر شوند لذا قبل از عملیات نقاط کمین و در گیری با مهمانهای ناخواندۀ احتمالی ، حتمأ باید تعیین گردند .4- در زمان حمله و یا عقب نشینی هر کس و به هر عنوان ، حتی به بهانه حرف زدن و سرگرم کردن نیروهای خودی برای اتلاف وقت وارد میدان شود بدون هشدار و اتلاف وقت باید حذف شود و اگر عده ای بخواهند مسیر عقب نشینی را سد کنند بدون توجه به جنسیت و سن وسال باید حذف شوند. (زیرا مردم عادی این کار را نمی کنند و کسی که این کار را میکند یک حرفه ای وطن فروش است.) 5- در شرایط به محاصره در آمدن تنها چیزی که مد نظر یاران باید قرار گیرد فرار است و به همین خاطر نباید در یک سنگر بمانند حتی اگر امن به نظر برسد. اما در واقع زمان را از دست میدهید و با نیروهای کمکی دشمن رو برو خواهید شد 6- در صورت محاصره شدن عوض فرار از دشمن باید از یکسو با تهاجم به آنها نزدیک شوید تا نتوانند از نارنجک بر علیه شما استفاده کنند و یا از تیرباری سنگین استفاده کنند چون احتمال هدف قرار دادن خودشان افزایش می یابد و این نوع عملیاتها سنگر گرفتن در درون دشمن نامیده میشود این تاکتیک در جنگ ویتنام از طرف ویت کونگ ها انجام میگرفت تا مانع از بمبارانهای گسترده شود . 7- در صورت لزوم یک بمب بیخطر اعلامیه پخش کن زمانی در محل نصب شود.8- با توجه به احتمال وجود نیروهای گشتی موتور سوار دشمن حد اکثر زمان عملیات نباید از پنج دقیقه بیشتر باشد ، لذا حمله باید بسیار سریع و شدید باشد و به همین خاطر چندین بار تمرین شود( مانور نظامی) و به این منظور میتوانید بازیهایی را اختراع کنید و با سرعت آن بازیها را بارها و بارها انجام دهید .9- بعد از کامل شدن عقب نشینی افراد باید داخل مردم شده و در میان آنها استتار شوند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر