۱۳۹۰ فروردین ۱۱, پنجشنبه

هفت ترقّه یا به قولی « هف ترقّه »

باندهای گوناگونی که بنا بر منافع سرشاری که از مجیز گویی «ولی فقیه» دارند و صدای وحشت زدهٔ آنها از چندی پیش در یک مبارزهٔ تبلیغاتی بر علیه باند «صفوی نوین» بلند شده است؛ اخیراً گفته اند که «اسفندیار رحیم مشائی» دست اندر کار به ثبت رسانیدن «هفت حزب» است و باند «صفوی نوین» نیز «جوابیّهٔ تهدید آمیزی» را در این رابطه صادر کرده است ( اینجا ) ؛ اما ورای این جنگهای لفظی؛ آنچه که قابل توجه است؛ مسئلهٔ « هفت حزب» است. گذشته از خصوصیات عدد «هفت» مانند هفت روز هفته؛ هفت خوان رستم؛ هفت آسمان؛ هفت شهر عشق؛ هفت وادی عرفان؛ هفت سین؛... این «هفت» ؛ «هفت دیگری» است.
این «هفت حزب» یعنی «هفت رود» و یا «هفت رودخانه» که در نهایت به هم خواهند پیوست و سرنوشت «انتخابات» بعدی مجلس و ریاست جمهوری را رقم خواهند زد. این هفت و یا «هرچند» حزب؛ همینطوری و با «شیر یا خط» انداختن و یا «استخاره» تشکیل نشده اند. این «هرچند تا حزب»  بر اساس مطالعاتی عمیق از «گرایشهای گوناگون» جامعهٔ کنونی ایران تشکیل شده اند و هدفشان جذب تمامی گرایشها و نهایتا؛ ریختن آنها به «سیلاب خروشان» انتخابات بعدی است. آیا فکر میکنید که موفق نخواهند شد؟ من میگویم که «موفق خواهند شد» به شرطی که «سوریه»  و متعاقب آن «حزب الله لبنان» و «حماس» تا آن زمان سرنگون نشده باشند.
سوال این است که «آیا گروهی را در اپوزیسیون» سراغ دارید که به چنین مطالعات اجتماعی پرداخته باشد؟ حال بگویید که آیا دشمن را «احمق» میپندارید و یا اینکه «جنبش دموکراسی خواهی» را «لا ابالی» به شمار می آورید؟ آیا میدانید که چرا میگویند : دشمن دانا به از دوست نادان؟.... برای اینکه از دشمن دانا میتوان یاد گرفت ولی دوست نادان ؛ انسان را به سطح خود میکشاند.
این «هفت حزب» تبدیل به «هفت ترقّهٔ سیاسی» خواهد شد و دقیقا به همین خاطر است که هواداران ولایت فقیه به وحشت افتاده اند.
جنبش دموکراسی خواهی  از اینگونه «طراحی های عملیاتی» نمی ترسد؛ زیرا نمیداند که فرق میان «مبارزهٔ سیاسی»  و ابراز «آرزوهای شبه سیاسی» چیست؟ میگویند که دانایان ترسوتر از نادانها هستند؛ زیرا میدانند که چه «زلزله ای» در راه است. اما نادانها هیچگاه نمیترسند؛ زیرا تنها با وقوع زلزله مواجه میشوند و زیر آوار میروند و میگویند : آخ کمرم .... آخ سرم ... بی مروّتها ... آهای داداش بیا؛ که «قیصر تو» کشتند.

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر