۱۳۹۰ اردیبهشت ۷, چهارشنبه

« صفوی نوین »؛ عقب نشینی بعد از وارد کردن ضربهٔ کاری به باند « ولایت »

بازگشت از گزینهٔ سوم به گزینهٔ اول :  (برای درک مطلب  اینجا  را بخوانید)

باند «صفوی نوین» بعد از حمله به قلب دشمنش و وارد کردن ضربات « حیثیتی» به «ولی امر فرزانه» و راندن او تا لبهٔ پرتگاه جیغ کشیدنهای « خدیجه خانم وار »؛ در پی مذاکرات پنهان با « رهبر مچاله شده » و « امضاء قرارداد آتش بس » ؛ میخواهد که در هفتهٔ آینده با مردم سخن بگوید. این سخنرانی از یک نظر بسیار مهم خواهد بود و شنوندگان باید به تمامی کلمات و جملات کار برده شده در آن دقت نمایند. متن این سخنرانی که کاملاً جنبهٔ « دیپلماتیک » خواهد داشت از نوع سخنرانیهای بعد از پایان جنگ خواهد بود. اکنون باند صفوی نوین و باند ولایتمداران با بستن قراردادهای پشت صحنه به « صلح مسلح » رسیده اند.
باند ولی فقیه برای آنکه از تک و تا نیفتاده باشد؛ میخواهد وانمود کند که احمدی نژاد عقب نشینی کرده است و « ولایت پذیر » شده است و به همین خاطر هم بعد از بستن قرارداد آتش بس؛ ولی امر مسلمین به چند نفر از عمامه داران دست چندم ماموریت داد که به طور علنی به احمدی نژاد بتازند ( اینجا )  و این توهم را ایجاد کنند که اینگونه « تشر زدنها » بوده است که احمدی نژاد را وادار به عقب نشینی نمود؛ تا هواداران « قلاده به گردن » شان را از « قدرت مطلقه و بلامنازع ولی امر مسلمین جهان» مطمئن و شادمان کنند تا خدای نکرده « قلاده هایشان را پاره نکنند ». هواداران « صفوی نوین» نیز به نوبهٔ خود تصویر معنی داری از احمدی نژاد را انتشار داده اند که با انگشتانش علامت پیروزی را نشان میدهد ( اینجا ) و یا ( اینجا ) که البته اگر حذفش نکرده باشند آنرا خواهید دید.
 طبعاً خامنه ای در طی مذاکرات محرمانه؛ مجبور به دادن امتیازهایی گشته است که بازهم طبق قرارداد نباید به طور آنی و فوری علنی شوند و اجرایی شدن آنها باید  اندکی زمان ببرد تا  آبروی « آخرین ولی فقیه» حفظ شود. از سوی دیگر بیرون آمدن قورباغه ها و براه انداختن سر و صدای دوباره؛ اینبار نشان از برقراری « صلح مسلح » دارد.

نتایج عملی نبرد :

۱- این نبرد به آن دسته از نیروهای سپاه و بسیج که هنوز دو دل بودند که در صورت مغلوبه شدن جنگ؛ طرف کدامیک از نیروهای متخاصم را بگیرند؛ آموخت که « باند صفوی نوین » فقط آن چند نفری که در دولت دهم به چشم میخورند نیست و سمبهٔ « صفوی نوین » بسیار پر زور است و میتوانند از همین اکنون جبههٔ « ولایت فقیه » بی آبرو شده را ترک کنند و به « صفوی نوین » بپیوندند.
۲- باند ولی فقیه اکنون میداند که با چه « تحفه » ای طرف است و باید در استراتژی مبارزاتی خود بر علیه « صفوی نوین » تجدید نظر جدی به عمل آورد.
۳- باند صفوی نوین اکنون میداند که با یک دشمن « زخم خورده » طرف است که هر لحظه میتواند پیمان « آتش بس » را بشکند تا « آبروی رفته » را دوباره به جوی بازگرداند. لذا دشمن زخم خوردهٔ ولایت؛ میتواند بسیار خطرناکتر از پیش باشد.
۴- « آخرین ولی فقیه » دیگر فهمیده است که استفادهٔ دم به دم از حکم حکومتی میتواند به « تف سر بالا » و یا « شاشیدن بر زمین سخت» تبدیل شود لذا باید از تنبلی بیرون بیاید و « اتاقهای فکر » خویش را وادارد تا چاره های دیگری بیندیشند و به طراحی « استراتژی نوین»  و طراحی عملیاتی جدید بپردازند که کاری بسیار دشوار خواهد بود. زیرا با « لو رفتن » اینگونه تلاشها فرقی میان «تدوین» و « عدم تدوین » نخواهد بود.
۵- باند صفوی نوین سطح مبارزه با باند ولایت فقیه را چنان بالا برد که اکنون دشمن زخم خورده؛ حتی برای رسیدن به همان سطح دچار مشکل بنیادی خواهد بود؛ تا چه رسد به ارتقاع آن در سطحی  بالاتر از صفوی نوین.
۶- سید خراسانی از این به بعد؛ به سراشیبی روند « از دست دادنها» در خواهد غلتید و به موجودی ذلیل و قابل ترحم تبدیل خواهد شد که چیزی مشابه ولی در سطحی بسیار بالاتر از وضعیت خمینی بعد از نوشین « جام زهر » میباشد.
۷- سایر نیروهای در گیر در این نبرد که زیر عبای ولایت فقیه پنهان شده بودند نیز باید چارهٔ دیگری بیندیشند و از « ولی مطلقهٔ فقیه » اندکی فاصله بگیرند؛ تا این دیوار شکسته بر سرشان خراب نشود.
۸- آخوندهای اصلاح طلب نیز باید ماستها را کیسه کنند؛ و فکر دیگری به حال خود نمایند زیرا بعد از مرگ « آخرین ولی فقیه » آخوند یا باید مستخدم دربار « شاه اسماعیل » باشد و یا اینکه به حجرهٔ تاریک بخزد و « بحار الانوار» بنویسد.

کژدم


۱ نظر: