۱۳۹۱ خرداد ۱۱, پنجشنبه

روسیه؛ سوریه و نقطهٔ بی بازگشت


بر خلاف سخنان اخیر آقای کوفی عنان؛ دیر زمانی است که جنگ داخلی در سوریه آغاز شده است و بسیار سریع نیز به نقطهٔ بی بازگشت رسیده بود؛ اما به لحاظ نقش استراتژیک سوریه در منطقه از یکسو و آمیخته بودن این معادله با منافع بین المللی کشورهای همسایه و قدرتهای جهانی از سوی دیگر و همچنین رویدادهای بزرگ سیاسی و اقتصادی دیگری که از چندی پیش در جریان هستند  به آنجا کشیده شد که تمامی گروههای درگیر؛ به نقطه ای رسیدند که در مقاله های قبلی آنرا خریدن زمان خواندم و همچنانکه در رابطه با طرح کوفی عنان پیشبینی کرده بودم؛ این طرح شکست خورد و از همان آغاز نیز قرار نبود که پیروز شود و تنها دلیل وجود این طرح خریدن زمان و تغییر روش بازی بود.
بنا بر خبری که در منابع اطلاعاتی غربی آمده است؛ آخرین کشتی حامل سلاح و مهمات که از طرف روسها به بندر طرطوس فرستاده شده بود؛ به خاطر زنگ خطر بزرگی که به خاطر قتل عام  مردم روستای « الحولا» که در عملیات مشترک نظامیان و دژخیمان لباس شخصی و بسیجی های رژیم اسد (گروه شبیحه) انجام گرفت؛ این کشتی بدون تخلیهٔ بار؛ از بندر طرطوس خارج شد. روسها با اینکه تمامی تلاشهای بشردوستانهٔ شان یعنی تسلیح رژیم اسد و کمکهای دیپلماتیک به حکومت علویها را به خوبی انجام دادند ولی به قول سفیر روسیه در لبنان؛ در حال رسیدن به نقطهٔ بی بازگشت سیاستهای خاورمیانه ای روسیه هستند و تا سالهای سال نخواهند توانست در منطقهٔ خاورمیانه نفوذی داشته باشند. اما تسلیح بی صدای ارتش آزاد سوریه توسط کشورهای عربی و ترکیه؛ و همچنین وضعیت بسیار شکنندهٔ صلح مسلح که در لبنان برقرار است نشان از آن دارد که لبنان نیز در این جنگ درگیر خواهد شد و  هر قدر که زمان بیشتر میگذرد؛ کشیده شدن جنگ داخلی سوریه به لبنان؛ قطعیت بیشتری می یابد.
طبق خبری که منتشر و سپس از خروجیهای خبری رژیم اسلامی حذف گردید؛ قاسم سلیمانی به شیخ حسن نصرالله دستور اکید داده است که نیروهای حزب الله لبنان را از شرکت در درگیرها به دور نگاه دارد. خبر دومی که باز هم حذف شد؛ سخنرانی یکی از سرداران سپاه قدس بود که دخالت مستقیم سپاه قدس در سرکوبی مردم سوریه را میپذیرد.
اگر کشورهای غربی و عربی بتوانند حزب الله لبنان را تحریک کرده و به میدان نبرد بکشانند؛ کار سوریه و لبنان همزمان فیصله خواهد یافت و اسرائیل در کمین نخستین اشارهٔ بین المللی از سوی جهان غرب است تا پاسخ نهایی خود را به حزب الله لبنان بدهد. اکنون حزب الله لبنان دیگر آن هلهله و کلکله ای را که میان اعراب ضد یهود بر می انگیخت؛ به خاطر دخالتهای فیزیکی اش در انقلاب سوریه و فرستادن مزدورانش به کمک رژیم فاسد و کشتارگر بشار اسد؛ بر نمی انگیزد. کینه ها و نفرتهای دیرینه در لبنان مانند آتش زیر خاکستر است که در صورت گرفته شدن تصمیم جدی برای دخالت نظامی در سوریه؛ زبانه خواهد کشید و دستور اکید قاسم سلیمانی نیز برای جلوگیری از این فوران آتشفشان کینه های دیرینه است. به نظر من آغاز جنگ داخلی در لبنان یک ضرورت استراتژیک سیاسی – نظامی  برای طراحان خاورمیانهٔ بزرگ است و لبنان در مسیر بی بازگشت جنگ داخلی قرار گرفته است و تنها راه جلوگیری از آن خلع سلاح حزب الله لبنان خواهد بود تا بتوانند؛ جلو قتل عام شیعیان لبنان را بگیرند. در واقع اگر امروز شاهد قتل عامهایی از نوع روستای الحولا هستیم؛ در آینده ای نزدیک این قتل عامها مردمان روستاها و شهرهای علوی نشین سوریه و لبنان؛ و شیعیان جنوب لبنان را خواهد بلعید.
مشکل حزب الله لبنان این است که در صورت بوجود آمدن تنشهای جدی که فرمان آنها عموماً از پشت درهای بسته صادر میشوند؛ باید در چندین جبهه بجنگد و به خاطر بافت اجتماعی قبیله ای و عشیره ای حاکم بر لبنان و  دخالت نیروهای مشترک آمریکایی – اردنی و سایر نیروهای عربی که در اردن سازمانیافته اند و حملات اسرائیل به مواضع حزب الله؛ این مشکل بسیار بیش از طاقت حزب الله لبنان است و  دلارهای نفتی مردم ایران؛ که به گلوی مزدوران لبنانی ریخته میشد و همچنان میشود؛ خونبهای آنان و خانواده هایشان خواهد شد.
لبنان و سوریهٔ ویران شده در اثر جنگهای داخلی لقمه های پر چربی برای سرمایه گزاران خارجی خواهند بود.
اما آنچه که برای روسها خواهد ماند؛ عقب نشینی تا پشت کوههای قفقاز و کوتاه شدن دستهایشان از بازار گرمی خواهد بود که در دههٔ آینده در خاورمیانهٔ بزرگ به راه خواهد افتاد. در این میان روسها اگر بتوانند که « اوستیای جنوبی» را نگهدارند؛ شاهکار عظیم قرن شان خواهد بود.

کژدم   

۲ نظر:

  1. استاد به نظر شما مبارزین مسلح سوری بدون حمله نظامی ناتو به سوریه میتوانند به مبارزه ادامه بدهند؟

    پاسخحذف
  2. ناشناس گرامی؛
    هم اکنون نیز؛ اگر پشتیبانیهای لجیستیکی و دیپلماتیک روسیه و چین و کمکهای مستقیم مالی و نظامی و اطلاعاتی رژیم اسلامی حاکم بر ایران و حزب الله لبنان نبود؛ رژیم اسد تا بیش از ۶۰ در صد آسیب دیده بود. و در چند ماه آینده تمامی علویها به یک منطقه فرار میکردند و در کمپها زندگی مینمودند. اگر میبینید که رژیم اسد همچنان پابرجاست نه به خاطر ضعف مبارزات مردم و نیروهای مسلح ارتش آزاد سوریه بلکه به خاطر بازیهای بین المللی است. در جنگ جهانی دوم؛ نه آنچنانکه در کتابهای سطحی تاریخ نوشته شده است که با ورود آمریکا ورق بر علیه نیروهای آلمان نازی برگشت؛ بلکه زمانی این ورق برگشت که بسیار پیش از ورود آمریکاییها به صحنهٔ نبرد؛ حاکمیت نازی از مردم خواست تا تمامی وسایل فلزی آشپزخانه را برای تولید جنگ افزار به دولت هدیه کنند و این آغاز هزیمت آلمان نازی بود. حکومت بشار اسد تنها با سرم زنده است. پاسخ نهایی به پرسش شما اینکه: بله میتوانستند و هنوز هم میتوانند.

    پاسخحذف