۱۳۹۱ مرداد ۱۱, چهارشنبه

تقدیم به طرفداران چکمه های بیگانگان

در پیشگفتار مقالهٔ پیشین (سوریه-نبردحلب) تلاش نمودم که معنی سنتی کلمهٔ «مبارز» را از برداشتهای اخلاقی و آرمانی جدا سازم البته من بنیانگذار این نوع برخورد نیستم و «کانت» شاید نخستین کسی بود که خواست «اخلاق» را از تحلیل واقعیات جدا کند ولی بعد از صدها سال من کلی رمل و اسطرلاب انداختم تا بلکه بعد از صدها سال این مسئله در میان ایرانیان نیز جا بیفتد ولی گویا عده ای دوست ندارند غیر از سربازان چشم آبی؛ کسان دیگری را مبارز بنامند و هر کسی که نیروهایش از طرف قدرتهای ذینفع به رسمیت شناخته نشده باشند را «تروریست» مینامند. در فرهنگ این افراد مبارزین میهن پرست ایرانی نیز اگر دست به مبارزهٔ مسلحانه بزنند تروریست نامیده خواهند شد و نیروهای رژیم نیز فقط نیروی سرکوب نام دارند و تکلیف  خودشان هم که شبها جزوهٔ جین شارپ را زیر سر میگذارند و به نیت دیدن رویای آزادی به خواب میروند کاملاً روشن است و تا ابد به عنوان حرافان زیاده گوی منتقد باقی خواهند ماند؛ بدون اینکه گرهی از هزاران گره این جنبش وامانده را باز کنند. اما تمامی این نیروهای «تیتیش مامانی» و آزادیخواه از پیشگامان دموکراسی که همان چشم آبیهای انگلو ساکسون باشند؛ میخواهند که کمی هم از آن شکلات و آبنبات آزادی و دموکراسی را برای آنها به ارمغان بیاورند و چون میدانند که این شکلات و آبنیات بدون درهم شکستن ستون فقرات نظامی رژیم اسلامی میسر نخواهد شد و در خود نیز آن لیاقت و شهامت را نمیبینند؛ خود را خیلی احساساتی و اخلاقی جا میزنند. این ویدیو کلیپ را به آن دسته از شارلاتانهای اخلاقی تیتیش مامانی تقدیم میکنم. البته ۱۸ سال به بالا است امیدوارم بخشی کوچک از سرگرمیهای کاملاً انسانی مبارزان آزادی انگلو ساکسون ها را ببینند و بدانند که این مبارزین راه دموکراسی چه برای سرزمین ما به ارمغان خواهند آورد. شرم چیزی است که در خودفروختگان فرهنگی یافت نمیشود.
کشتار در صحنهٔ نبرد؛ امری است که بر اساس ضرورت انجام میگیرد. اما آنچه که خواهید دید بر اساس ضرورت نظامی و سیاسی نیست. خوش بگذره....Enjoy the Show

همانگونه که حدس میزدم عده ای از سینه چاکان «لپ تاپاله» به دست چشم آبیها ناراحت شدند و ویدیو را Flag کردند و از یوتیوب حذف شد. اما یاران میتوانند این ویدیو را از لینک زیرین داونلود کنند. مشکل سرنگونی جمهوری ننگین اسلامی یک مشکل ایرانی است و باید به دست ایرانیان؛ برای یک بار و برای همیشه حل شود.   STILL YOU CAN  ENJOY THE SHOW
لینک داونلود (پیام آوران دموکراسی برای مناطق استراتژیک) ۳ مگابایت امیدوارم آقای میرفطروس و همپالگیها و دوستداران فرهنگ «دموکراسی خواهی از کشورهای غربی» (گدایان دموکراسی) لذت برده باشند.
پاینده ایران؛ برقرار باد آیین ریشه ای؛ کوبنده جنبش تندر
کژدم

۱۰ نظر:

  1. ممنون به خاطر آگاهی های واقعی ... جاوید

    پاسخحذف
  2. ویدئو از یوتیوب حـــذف شده است!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. انتظارش را داشتم دوست عزیز
      این به خاطر این است که خائنین طرفدار چشم آبیها در میان فارسی زبانها که خود را ایرانی مینامند کم نیست؛ اگر آنهایی که ویدیو را دیدند لایک میزدند شاید چنین اتفاقی نمی افتاد. ولی آنهایی که این ویدیو را Flag کردند؛ مطمئن باشید همانهایی هستند که در مقاله های من؛ تلاش بر این بوده است که جنبش دموکراسی خواهی را از لوث وجود کثیف آنها پاک کنیم. عده ای از اینها مانند میرفطروس (از طرفداران سید رضا دیبا) دعوت رسمی برای ورود چکمه های بیگانگان میکنند و رهبرشان نیز پرونده زیر بغل برای کسب مشروعیت از بیگانگان در راهروهای حکومتی آنها پرسه میزنند.

      حذف
  3. دیدن چنین صحنه هایی بسیار درد اور است. ولی من نفهمیدم منظور از این کلیپ چیست؟ که سربازان « چشم ابی وانگلو ساکسون ها » هم وحشی هستند؟ و در بی رحمی و اهریمن خویی٬ دست هر چه دیش داشه پوش و چَفیّه بسر عرب مسلمان را از پشت بسته اند؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دقیقاً همینطور است ناشناس گرامی
      تنها فرق چشم آبیها با مبارزان مسلمان در این است که چشم آبیها از وسایل مدرن تری برای کشتارهای خود استفاده میکنند. مانند تحریم اقتصادی عراق که بیش از یک و نیم میلیون تا دو میلیون نفر را از سوء تغذیه و عدم وجود دارو کشتند و اگر کارد به استخوانشان برسد؛ از بکار بردن سلاحهای استراتژیک بنا بر ضرورتهای نظامی؛ به هیچوجه صبر نخواهند کرد. منافع کارتلهای اقتصادی و اقتصاد لیبرال آنها هستند که «ضرورتها» را تعریف میکنند. نه روسها و نه آمریکاییها و نه فرانسویها؛ هیچکدام در پی تقسیم نان و یا دموکراسی در ویتنام نبودند؛ آنها در ویتنام جنگیدند(ویتنامی که در حوزهٔ نفوذ تعریف شده بود) و آنچه که برای ویتنامی ها باقی ماند؛ زمین سوخته؛ جسد؛فقر مفرط؛تن فروشی برای امرار معاش بود. زمانی که استاد فرود فولادوند میگفت این مسئله باید به دست ایرانیان و برای یکبار و همیشه باید انجام شود؛ از عمق فاجعه ای که ورود این جانوران به معادلهّ مبارزات عواقب ویرانگری بر جای خواهد نهاد که برای زدودن آنها دهها سال باید تلاش نمود تا بلکه بتوان به نقطهٔ صفر بازگشت. تنها فرق القاعده و چشم آبیها در ابزاری است که استفاده میکنند.

      حذف
  4. سایت sendspace در ایران فیلتر است و تنها راه ورود آن استفاده از VPN است که با استفاده از وی پی ان هم، این سایت اجازه دانلود فایل را نمی دهد.


    در سایت دیگری فایل را آپلود کنید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوست گرامی
      چه سایتی را پیشنهاد میکنید؟ از ماه آینده چشم.

      حذف
    2. دوست گرامی پیام شما را گرفتم. از ماه آینده حتماً. سپاس از راهنماییتان

      حذف
  5. با این طرز تفکر هیچوقت نمیتونیم از شر ملاها خلاص شیم. شما خیلی بی انصاف هستید که هنوز فکر میکنید اگر صدام بود بهتر میبود. اگر تحریم ها نبود هنوز صدام آدمکشی میکرد.هر تغییری یک هزینه ای هم داره. اگر در عراق اون قحطی و تحریمها نبود هنوز مردم صدام رو میپرستیدند. من نمیگم که غربیها به دنبال منافع خودشون نبودن بلکه بعکس، توی اینمدت حسابی خوردند و بردند. ولی تا عراق قدیم خراب نمیشد، عراق نوین بوجود نمی اومد. (یا نکنه شما هم فکر میکنید "اصلاح طلبان" حکومت عراق رو درست میکردن؟) این هزینه ای بود که عراقی ها دادن تا از دست یک دیکتاتور قاتل خلاص شدند و یک قدم به آزادی نزدیک شدند. اگر عراقیها خودشون دست بکار میشدند، نه به این زودیها از پس صدام بر می اومدند و نه کمتر از اینها کشته و هزینه میدادن.
    در ایران هم همینطور. خود ایرانیها با وجود اینهمه شستشوی مغزی و قدرت مطلقه حکومت، نه قادر به تغییر حکومتند و نه از بین بردن آن. اگر هم بخوان اقدامی کنند، حکومت به بدترین وجهی مخالفینش رو از بین میبره. فکر میکنی که مردم ایران چقدر باید هزینه بدن و کشته بدن تا رژیم رو عوض کنند؟ اونهم اگه بتونن. آیا می ارزه؟
    دیوید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دیوید گرامی
      من در رابطه با شیوهٔ بر اندازی صدام بحث نکردم و آنرا نوعی از شیوه های نبرد میدانم ولی صحبت بر سر «متمدن بودن» غربیها و تروریست بودن سایر مبارزان بود. من هر دو طرف را مبارز میدانم (از نظر فنی). با این مثال تنها خواستم بگویم که اگر بحث بر سر «اخلاق» است هر دو طرف «بی اخلاق» هستند...... ولی اگر بحث بر سر این است که هر دو طرف مبارز و یا به نامی دیگر جنگاور هستند؛ همهٔ راهها بر اساس «ضرورت تعریف شدهٔ مبارزاتی از نظر سیاسی و نظامی» برای هر دو طرف باز است. من تمامی تلاشم بر این است که «فنون مبارزه» را در ترازوی «اخلاق» وزن نکنیم؛ زیرا مسائل قاطی میشوند. در مقدمهٔ آن مقاله «اوپنهایمر» را مثال زدم که پدر بمب اتمی است و خیلی ها او را به خاطر ساختن بمب اتمی دانشمند نمیدانند ولی او از نظر من یک دانشمند بود و البته لزومی هم به تایید من و یا تکذیب دیگران نیست؛ زیرا ساختن بمب اتمی تنها میتواند کار دانشمندان باشد. امیدوارم که منظور من روشن شده باشد.

      حذف