۱۳۹۲ فروردین ۱۲, دوشنبه

بحران کرهٔ شمالی و رابطهٔ آن با رژیم اسلامی

چندی است که شاهد جشنهای دروغین پیشرفت در مذاکرات هسته ای هستیم. این بخشی از سناریویی است که رژیم جمهوری اسلامی ایران به همراه چین و کرهٔ شمالی و احتمالاً روسیه نوشته اند و در حال اجرا شدن است.
دیگر تقریباً برای همهٔ طرفهای درگیر در سوریه روشن شده است که حکومت بشار اسد در حال سرنگونی است و این بحران حتی اگر طرفهای آمریکایی و اروپایی هم نخواهند از طرف بازیگران منطقه ای و مشخصاً عربستان سعودی و ترکیهٔ عثمانی و قطر و شرکای آنها در شرق ایران؛ به درون ایران گسترش خواهد یافت. رژیم جمهوری اسلامی نیز با تقسیم بندی کار و هدایت افکار بین المللی به سوی غنی سازی ۲۰ درصدی و شدت بخشیدن به سرعت غنی سازی از یک طرف و آزمایشهای متعدد ماشهٔ اتمی در پایگاه نظامی پارچین؛ بخش سوم کار را که آزمایش و ساخت کلاهک هسته ایست را به کرهٔ شمالی سپرد و خامنه ای فرزانه نیز به درستی گفت که به ساخت بمب هسته ای علاقه ای ندارند و بر طبق شیوه های تقیه که تنها آخوندها  به آن آشنایی کامل دارند از ساختن بمب اتمی شانه خالی نمود. خامنه ای در گفتار خود بر طبق شیوه های تقیه؛ راستگو بود زیرا آزمایش و ساخت کلاهک هسته ای را به عهدهٔ کرهٔ شمالی گذاشته اند و تنها کافی است که بعد از ساخته شدن به ایران منتقل شده و در روز مقتضی اعلام گردد. همانگونه که بعد از لو رفتن ماجرای عبدالقدیر خان؛ خاتمی اعلام نمود که رژیم در حال غنی سازی اورانیوم میباشد.
در تاریخ ۲۴ بهمن ماه ۱۳۹۱ سومین آزمایش هسته ای کرهٔ شمالی به نیابت از رژیم اسلامی ایران انجام گرفت (اینجا) و حدود ۱۳ روز پس از آن نشست آلماتی در قزاقستان در اوج بحران اتمی آزمایش اتمی کرهٔ شمالی در تاریخ ۸ اسفند ماه ۱۳۹۱ برگزار گردید (اینجا) و نمایندگان رژیم چهرهٔ ظاهراً ملایمی از خود نشان دادند و این در حالی بود که پیشنهادات غرب سخیفترین پیشنهادات ممکن به شمار میرفتند. رژیم توانست ۱+۵ را وادار به این باور نماید که تحت تاثیر تحریمها نرم شده است و با موفق خواندن مذاکرات و اظهار اینکه رویکرد آمریکا تغییر نموده است میخواستند که روغن روی آش را دو وجب کنند تا به مذاق مشتریان اروپایی و آمریکا خوش بیاید. روسها و چینیها هم با هماهنگی قبلی با قطعنامهٔ مسخرهٔ شورای امنیت که به تحریم فروش کالاهای لوکس به کرهٔ شمالی محدود میشود رای مثبت دادند تا خود را با غرب هماهنگ نشان داده اما در لایه های زیرین با کمک به رژیم اسلامی در راه به دست آوردن بمب اتمی ساخت کرهٔ شمالی بتوانند گسترهٔ موج بحران سوریه را در مرزهای ایران محدود سازند و از گسترش آن به کشورهای تحت پوشش سازمان شانگهای جلوگیری به عمل آورده باشند. اما گویا ماجرا از جایی لو رفته است و آقای چاک هیگل عکس العمل مناسبی را نشان داده و با فرستادن دو بمب افکن استراتژیک B2 به کرهٔ جنوبی و شرکت آنها در پروازهای ظاهراً تدافعی (بخوانید تهاجم تدافعی پیشگیرانه) به پدر خواندهٔ کرهٔ شمالی یعنی چینیها و روسها (سران سازمان شانگهای) نشان دهند که از نظر آنها قضیه بسیار جدی است. با تصمیم به فرستادن جنگنده - بمب افکن های F-22 به کرهٔ جنوبی بحران کرهٔ شمالی شدت گرفته است و آمریکا در پی استراتژی تدافعی-تهاجمی خود در منطقهٔ آسیا-پاسیفیک میخواهد نشان دهد که هیچگونه حرکت نیابتی؛ آن هم در حد ماجراجوییهای هسته ای از طرف چینیها را بر نخواهد تابید. اکنون توپ در زمین چینیهاست که تا چه حد بتوانند سگ زنجیری خود در کرهٔ شمالی را کنترل کنند و یا بازی سومی را آغاز کنند؟ تمامی اینها بستگی کامل به ارزش و اهمیت اهدافی  که  سازمان شانگهای به دنبال آن است و مقایسهٔ اهمیت این اهداف با پیامدهای درگرفتن یک جنگ تمام عیار در همسایگی چین دارد. حکومت کرهٔ شمالی به عنوان یک حاکمیت ظاهراً دیوانه ای که نقش سگ هار چین را در برابر ژاپن و آمریکا بازی میکند؛ همان نقشی را دارد که قرار بود طالبان در افغانستان بر علیه هند برای پاکستان از یک طرف و همچنین نقش سگهای زنجیری کشورهای عربی بر علیه ایران را بازی کنند.

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر