۱۳۹۲ شهریور ۲۱, پنجشنبه

سخنی با خوانندگان گرامی

درسهایی که از روزهای گذشته گرفتم

در طول دو هفتهٔ گذشته با شدت گرفتن هیجانات مربوط به ماجرای دخالت نظامی آمریکا در معادلهٔ سوریه و افت و خیزها و زیگزاگهای مسیر؛ شاهد بودیم که ماجرا ظاهراً چگونه آغاز و به کجا کشیده شد! شاید به جرا‌ت بتوانم بگویم که بحثهایی که در این وبلاگ صورت گرفتند در حد تحلیلهای تحلیلگران حرفه ای خبرگزاریها بودند ولی در دایرهٔ تحلیلگران فارسی زبان رتبه ای بسیار بالاتر داشتند؛ اما هنوز هم از نظر من در حد بحثهای «دهاتی-روشنفکری» جای میگیرند و بزرگترین دهاتی-روشنفکر این جمع هم خود من یعنی کژدم بوده ام. ( دوستان از این نیش ناراحت نشوند). برای اینکه بتوانم منظورم را توضیح دهم؛ دیاگرامی ابتدایی رسم نموده ام که اگر به آن نگاهی بیندازید سپاسگزار خواهم بود.


در این دیاگرام تعدادی دایره و بیضی به عنوان نماد «منافع استراتژیک و ملی» کشورهای گوناگون بکار رفته اند و خطوط مارپیچ  نماد حرکتهای سیاسی آشکار و پنهان کشورها هستند. هرچند که در واقعیت؛ مسئله بسیار پیچیده تر از این دیاگرام است و پارامترهای بیشتری در این دیاگرام میتوانند بگنجند. شاخهٔ اصلی مشکی رنگی که انتهای خطوط مارپیچ به آن وصل میشوند؛ نماد بردار تقریباً نهایی این حرکتها و شاخه های کوچکتر که با اعداد مشخص شده اند؛ اطلاعات پالایش شدهٔ مربوط به بردار هستند که به ترتیب از «اطلاعات فوق محرمانه» تا «اطلاعات محرمانه» و سپس رقیقتر که از پالایشهای «حفاظت اطلاعاتی» میگذرند و دایرهٔ انتهایی که با عدد ۱۰ مشخص شده است؛ همان مزخرفاتی هستند که در اخبار از زبان این و آن برای رسیدن به اهداف خاصی بیان میگردند و اکثر تحلیلهای ما و حتی تحلیلگران حرفه ای روزنامه ها بر اساس آنها و در مواردی اندک بر اساس  اطلاعاتی عمیقتر صورت میگیرند.
اگر میبینیم که افرادی مانند علیرضا عسگری و یا عکاس و فیلمبردار بیت رهبر فرزانه؛ آب میشوند و به زمین فرو میروند؛ به این خاطر است که به اطلاعات از نوع ۱ و ۲ و ۳ و ۴ دسترسی داشته اند که ارزش «عملیاتی شدن» دارند. اگر میبینیم که آقای جولیان آسانژ و اسنودن به شهرت جهانی میرسند به خاطر فاش کردن اطلاعات از نوع محرمانه است؛ هر چند که اگر یک غیر حرفه ای به ویکی لیکس مراجعه کند؛ اطلاعات نهفته در آن برایش خسته کننده و بی ربط خواهند بود؛ اما حرفه ایها میدانند که آنها را چگونه دسته بندی و پالایش کنند و تحلیلهای کاربردی تولید کنند. به همین دلیل نیز آنچه که ما مینویسیم و یا دیگران مینویسند؛ در حد سرگرمیهای سیاسی هستند. به عنوان مثال به این تحلیل که نوشتهٔ یکی از تحلیلگران مشهور است و استاد دانشگاه هم هستند نگاه کنید (اینجا):







مشخص است که این یک تحلیل نیست بلکه سرهم بندی کردن یک سری مسائل مربوط به ایران و سوریه است و بنا بر « تقاضای مشتری» نوشته شده است (سرهم بندی شده است) و حتی نام مقاله هم خالی از اشتباه نیست و  با اینکه خوانندگان به آن اعتراض کرده اند؛ نویسنده ککش هم نمیگزد و فکر میکند که «حالا هرچی.... ماستتو بخور بابا...»؛ شاید دفعهٔ بعد نام مقاله اش را به جای « گیسوی سامسون»؛ «گیسوی فرهاد کوهکن» بگذارد. این تحلیل مرا به یاد برخی نوشته های داستایوفسکی می اندازد که برای هر سطرش پول میگرفت و به همین دلیل هر چقدر که میتوانست «میبافت» تا در آمد بیشتری کسب کند. نویسنده این مقاله هم؛ تازه بعد از ۳ سال فهمیده است که سوریه چه نقشی برای رژیم اسلامی ایران دارد. منظور من تحقیر نویسنده نیست؛ نیازی هم به تحقیر وجود ندارد (همانگونه که شب نیازی به توضیح تاریکی ندارد)؛ مسئله این است که چرا اینگونه تحلیلها خواننده دارند؟ چرا العربیه برای اینگونه نوشته ها پول میدهد؟
پاسخ اینکه: العربیه برای سرگرمی سیاسی ساخته شده است و مشتریان زیادی دارد. مشتریانش میدانند چه میخواهند و العربیه هم میداند که چه میفروشد. کامنتها هم یا جیغ و داد هستند و یا چیزی در ردیف «بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم....»... «آخه من میگم ای خدا... چرا بایداینکارهای زشت رو بکنن.... خاک عالم!!!!؟» . رادیو فردا و BBC و سایرین نیز همینطور.
پرسش دیگر اینکه چرا خوانندگان وبلاگ من (کژدم) در روزهای اخیر ناگهان به بیش از ۲ هزار نفر در روز رسید؟ پاسخ من این است که این وبلاگ «سرگرم کننده تر» بوده است و نه بیش از آن.
دشمنان ایران و ایرانیان؛ سربازان و افسران فرهنگی؛ روزنامه ها؛ وبسایتهای اطلاعاتی-امنیتی؛ تشکلهای گوناگون تعریف شده و سازمانیافته و مبلغین خود را دارند؛ اما آنکه هیچ ندارد ایرانیان هستند؛ نه فرهنگی ایرانی دارند؛ نه فرهنگ ایرانی را میشناسند؛ نه روشنفکران سیاسی دارند و نه سازمانهای سیاسی. لذا ایرانیان به صورت محافل و گروههای پراکنده مشغول خرده کاری و وبسایتهایشان نیز بیشتر به مراکز «آخ و اوخ» و نوحه و مرثیه خوانی شباهت دارد؛ وبسایتهایی مانند بالاترین و امثال آن نیز وبسایتهای نان به نرخ روز خوری هستند که نه به عنوان مرکز تولیدات فرهنگی و اندیشه؛ بلکه شکارگاهی برای وزارت اطلاعات است.
سخن کوتاه...
من در پی بنا نهادن وبسایتی هستم که بتواند به بسیاری از این نابسامانیها سامان دهد. وبسایتی که تحلیلهایش داستان عمه خانم و ننه کلثوم نبوده و دارای بخشهای گوناگون فرهنگی؛ سیاسی؛ خبری؛ تحلیلی؛ بررسی ساختارهای اجتماعی ایرانیان باشد.
برای توضیح بیشتر؛ به دیاگرامی که در بالای صفحه ترسیم شده است باز میگردم.
۱- این وبسایت در بخش خبری و تحلیلی باید به اخبار و تحلیلهایی حداقل از نوع ۶ و ۷ و ۸ و ۹ دسترسی داشته باشد.
۲- باید بتواند روشنفکران ایرانی را برای تولید اندیشه های پراگماتیک سیاسی جلب کند.
۳- بیانیه ها و تحلیلهای  گروههای سیاسی ایرانی را با شرط التزام آنها به پاسخگویی در برابر پرسش خوانندگان منتشر نماید.
۴- تحلیلهای سیاسی وزین منابع غربی را ترجمه و در اختیار خوانندگان قرار دهد.
برای بوجود آوردن چنین وبسایتی دسترسی به منابع اطلاعاتی و تحلیلی بکر تری نیاز است و طبق برآورد شخصی من در آغاز حد اقل به ۱۵ هزار دلار نیاز است و پس از راه اندازی؛ وبسایت میتواند هزینه های خود را از طریق جمع آوری همیاری خوانندگان و یا پرداخت حق عضویت برای مطالعهٔ مطالب و دهها شیوهٔ دیگر؛ فراهم نماید.
حساب Paypal من همان آدرس تماس من است kajdoum.gazandeh@gmail.com 
دوستانی که مایل به چنین اقدامی هستند و کسانی که میخواهند در مسیر روشنگری واقعی فرهنگی-سیاسی ایرانیان و تولید نسل جدیدی از تحلیلگران پراگماتیک گام بردارند؛ میتوانند مرا در این راه یاری کنند.
خوانندگان گرامی میتوانند پرسشهای خود را در بخش نظرات مطرح نمایند و مطمئن باشند که پاسخی درخور خواهند گرفت.

کژدم






۱۵ نظر:

  1. کژدم گرامی با درود.
    سیاست کلا یک سرگرمیست که قواعد بازیش با زندگی انسانها سوکار دارد. یک وب سایت سیاسی نیز جوری سرگرمی است که قواعد بازیش با دغدغه ها. آرزوها. ایده آل ها و تشنگی انسان برای آینده نگری استوار شده است پس پر بیراه نیست که کسانی که برای سرگرمی به سایتهای مختلف سر میزنند گاه سرگرمی خود را در این سایت پیدا کنند و در جوار سرگرم شدن از دیگران نیز چیزهایی بیاموزند.
    به هرحال نیت شما برای ایجاد سایتی که فرمودید به تمامی پسندیده و چنین سایتی در صورت ایجاد می تواند تاثیرگذار باشد ولیکن با توجه به گفته هایتان ابهامات فراوانی را نیز بوجود می آورد.
    1- چگونه به اطلاعاتی از نوع 6و7و8و9 میتوان دست یافت به ویژه اطلاعاتی از نوع 8 به پایین؟
    2- چگونه میتوان گروه های سیاسی را ملزم به جوابگویی در برابر نظراتشان نمود؟
    3- آیا فکر نمیکنید که با این کار این وبلاگ از حالتی روشنگرانه و آگاه کننده تبدیل به چیزی به مانند ارگان احزاب و گروههای خاص شود؟
    4- آیا فکر نمی کنید که این عمل سبب ایجاد محدودیت در مورد اشاعه تمامی دیدگاهها و نظرات در سایت گردد؟
    5- تولید اندیشه پراگماتیک سیاسی اصطلاحی بسیار کلی است و نیاز به تفسیر و شرح بیشتری دارد.
    لااقل این ابهامات برای من وجود دارد و خوشحال خواهم بود که این ابهامات رفع شود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. م.ر گرامی؛ درود بر شما
      باز هم گویا دود از کنده بلند شد. بسیاری این نوشته را خواندند و «پیف» گفتند و گذشتند.
      تمامی زندگی سراسر سرگرمیست؛ اما چه بهتر که سرگرمی بی دغدغه ای برای مردم و بویژه ایرانیان باشد.
      اما پاسخ به پرسشهای شما:
      ۱- با پرداختن مبالغی به عنوان «آبونمان سالانه» میتوان به عنوان یک «عضو» درجه ۱ و ۲ و ۳ در وبسایتهای اطلاعاتی امنیتی (بنا به مبلغ درخواستی آنها) گردید و از لایه های زیرین آنچه که در دنیای سیاست بین المللی میگذرد؛ آگاه گردید.
      ۲- اطلاعاتی که میتوان به آن دست یافت؛ به صورت گزارشهای اطلاعاتی نخواهند بود؛ بلکه با دست یافتن به آنچه که در لایه های زیرین میگذرند؛ میتوان به صورت شفافتری به آنها پی برد و هنوز هم مسئلهٔ «کشف و شهود» در کار خواهد بود. اطلاعات درجه ۱ تا درجه ۵ تنها با داشتن Certificate و Authorization قابل دسترسی هستند و دارای درجه و رتبه بندی خاصی هستند. لذا برای ما حتی با پرداخت صدها هزار دلار نیز قابل دسترسی نیستند و برای جبران این مشکل باید همچنان از «مغزهایمان» استفاده کنیم.
      ۲- هر سازمان و یا گروهی که بخواهد بیانیهٔ خود را در این وبسایت منتشر نماید؛ میتواند با ۲ راهکار مواجه شود:
      الف: مبلغی به عنوان ودیعه میگذارد که اگر از زیر پرسشها فرار کند با رای گیری در میان خوانندگان؛ هم ودیعهٔ خود را از دست میدهد و هم اینکه تمامی بحث به طور کامل در بخش علنی (مردمی=Public) وبسایت منتشر میشود تا به مشاهدهٔ عمومی گذاشته شود. باختن در رای گیری اعضای وبسایت؛ به مفهوم باختن ودیعه نیز میباشد.
      ب: (بدون سپردن ودیعه)در صورت عدم پاسخگویی پراگماتیک سازمان و یا حزب مربوطه؛ بیانیهٔ حزب و یا سازمان و پرسشهای بی پاسخ مربوط به آنها؛ نه تنها در معرض دید عمومی ایرانیان قرار میگیرد؛ بلکه میتواند موجب آبرو ریزی برای سازمان فرضی گردد و سازمان فرضی باید منتظر ریزش نیرو باشد.
      (دنباله در پایین)

      حذف
    2. ۳- در صورت بوجود آمدن این وبسایت؛ این وبلاتگ تبدیل به اثر باستانی شده و تعطیل میشود و بحثهای کارشناسانه تر و آموزنده تر در وبسایت انجام خواهند گرفت. اما شاید اشارهٔ شما به احزاب «انجمن پادشاهی ایران» و یا «پیشگامان فراخوان انجمن پادشاهی ایران» باشد. اگر اینگونه می اندیشید باید بگویم که امروز درد ما درد تقسیم ارثیهٔ پدری و یا مادری نیست و هر چند که من یکی از بنیانگذاران اندیشه های «پیشگامان کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران» (نه بنیانگذار سازمانی)هستم؛ اما ذهن و گوشهایی بسیار بازتر از آنی که شما فکر میکنید دارم و حتی به صدایی که از گور اجداد غار نشینمان بر می آید نیز گوش میسپارم؛ به امید اینکه شاید سخن فراموش شده ای در میان آن صداها باشد. اما آنچه که در ذهن من جای نمیگیرد؛ «ایران مشروط به یک حزب و دار و دسته» است؛ اما آنچه که از آن چشم نمیپوشم «ایرانی سرفراز برای همهٔ ایرانیان (ایران دموکراتیک - فدرال)» میباشد. لذا آنانی که با «اتحادیهٔ کوروشی سرزمینهای ایران» مشکل دارند و به ناسیونالیسم صفوی-شیعی دل بسته اند و «پاپاق زرتشتی بر سرگذاشتن» را اوج ناسیونالیسم ایرانی می پندارند؛ میتوانند کنار روند. اما حتی همین اندیشه نیز گوشهای مرا با «تعصب فکری» و «تکفیر دیگران» نمیتواند پر کند و این گوشها همیشه شنوا خواهند بود؛ ... حتی برای صدایی که از گورهای نیاکانی انسانها شنیده شوند.
      ۴- پاسخ شما این است: هرگز... و این یک پیمان است؛ حتی اگر حسن روحانی و خامنه ای و قاسم سلیمانی نیز اگر بخواهند تا صدایشان شنیده شود نیز میتواند بنویسند و بگویند و پاسخگو باشند (منظورم فرستادن صیغه زاده ها و روسپی زاده هاس دهن گشاد نیست) تا چه رسد به میهن پرستان و تمامی آزادیخواهان اعم از سلطنت طلبان پارلمانی و یا آنارشیستهای حکمتییست و یا مارکسیست لنینیستها.
      ۵- تشخیص تمایز اندیشهٔ پراگماتیک با اندیشه های عام بسیار ساده است. اگر اندیشه و گفتاری موجب گشوده شدن راهی عملی برای گشودن گرههای واقعی که مانع رسیدن به حاکمیتی دموکراتیک هستند؛ نباشد؛ یک اندیشهٔ پراگماتیک نیست. یک نظریهٔ پراگماتیک همیشه شامل تمامی پدیده های موجود در کارزار سیاسی است؛ اعم از مدنی؛ سیاسی؛ نطامی.

      حذف
  2. افراطیون در پستوهاشون در حال تدارکات برای حمله جدید هستند این آرامش کنونی در فضای عمومی موقتی است روش اصلا حساب نکن توپخانه‌های تندروها در حال تدارک و روغن‌کاری و مهمات‌گذاری و هدف‌گذاری می‌باشند

    http://www.iranpressnews.com/source/156722.htm

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این کارها و تاکتیکها برای ارعاب مردم ۳۴ سال قدمت دارند. ایران پرس هم در حال افشای وقایع تکراری ۳۴ ساله است. بوجود آمدن وبسایت جدید مرگ وبسایتهایی مانند ایران پرس است که راهی بهتر از نوجه خوانی و گریه و زاری نمیدانند.

      حذف
  3. ك‍‍ژدم عزيز با درود.
    هر چند به سرگيري اين پروژه اميدي ندارم با توجه به استقبال خوانندگان وليكن برخي از هموطنان در كشورهايي زندگي مي كنند كه امكان Paypal وجود ندارد. حال اگر آنها خواستند كمك ناچيزي نيز نمايند چه كنند؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. م.ر گرامی درود بر شما
      همینقدر که یارانی وجود دارند که در کشورهایی زندگی میکنند که دستیابی به Paypal وجود ندارد اما میخواهند که با مبلغی به قول شما «ناچیز» ولی از نظر من «همه چیز» برای راه اندازی وبسایتی که بتواند بخشی از مشکلات جنبش را حل نماید؛ نه تنها مایهٔ دلگرمی است بلکه نشانهٔ تشنگی ایرانیاران واقعی به نوعی دیگر از آگاهیست که هیچ سنخیتی با آنچه که مرسوم و پذیزفته شده در میان میهن پرستان «بشکن و بالا بنداز» و «قر تو کمرم فراونه نمیدونم کجا بریزم»؛ تفاوتی میان ماه من تا ماه گردون دارد.
      ما در این چند روز به بیماری خمودگی و بی هویتی آنانی که خود را ایرانی مینامند پرداختیم؛ اما پس از مطرح شدن یک پروژهٔ عملی؛ سکوت (فرار) را بر حتی یک نظر خشک و خالی دادن ترجیح دادیم. این آن چیزیست که باید در آیینه ببینیم و پیش از متهم نمودن دیگران همهٔ اتهامات را در خود ببینیم. چگون میتوان پذیرفت که از کلمبیا صدها تن مواد مخدر به آمریکا و سایر کشورهای غربی و آسیایی صادر شود و یک ایرانی نتواند حتی یک دلار را به شیوه ای پنهانی هدیه کند؟ من ۴ سال تمام بهترین شیرینیها و چلو کبابها و نوشیدنیها را در شهرهای گوناگون ایران خورده ام و مسافرتهای زیادی کرده ام؛ بدون اینکه حتی یک ریال برای اتوبوس و یا مخارج هتل و غذا پرداخت کنم.
      م.ر گرامی
      من اکنون دیگر نیازی به آن کارها ندارم اما میدانم که اگر نیازش را احساس کنم؛ همهٔ آنها باز هم به طور مجانی در اختیارم هستند. از هم میهنانی که که میخواهند ولی نمیتوانند کمک کنند؛ سپاسگذارم. (دنباله در پایین)

      حذف
    2. م.ر گرامی
      حساب Paypal را از این روی برگزیدم که امن ترین راهها برای یاران و شخص من است. هر کسی میتواند در بسیاری از کشورها حساب Paypal باز کند و به جای شماره حساب از یک آدرس ایمیل استفاده نماید که به Paypal لینک شده است. هر شخصی میتواند تا ۸ آدرس ایمیل را به این حساب وصل نماید و کافی است که یک آدرس ایمیل باز شود و به این حساب به عنوان «ایمیل اصلی» لینک شود و یک روز پس از پرداخت همیاری؛ ایمیل مربوطه از لیست حذف گردد تا اگر هم کسانی برای ردیابی پرداخت وارد حساب شوند (تقریباً غیر ممکن) به خاطر حذف شدن ایمیلی که به آنوسیله عمل همیاری انجام گرفته است؛ در همان مرحله مثل خر در گل بمانند.
      من هیچ اصراری ندارم که کسی کمک بکند؛ من تنها از یک ضرورت سخن گفتم. حال اگر ضرورتی دیده میشود ... به پیش

      حذف
  4. کژدم گرامی درود فراوان بر شما
    بنده متاسفانه چون در ایران هستم و حساب paypal ندارم نمی توانم کمک مالی کنم. اگر بتوانید راه دیگری ایجاد کنید با افتخار و میل فراوان حاضر به کمک مالی هستم. در ضمن بنده مهندس کامپیوتر و کارشناس امنیت شبکه و نرم افزار هستم. کمابیش با طراحی سایت هم آشنا هستم. بنابراین نصب و راه اندازی سرور و نصب و پیکربندی سیستم مدیریت محتوای سایت و تمام مسايل امنیتی سایت برای بنده آب خوردن است. اگر لازم دانستید اعلام نمایید تا بنده با ایمیل شما تماس بگیرم
    من هم مثل شما عاشق ایران و مردم آن هستم و می توانید کاملا روی کمک من حساب کنید
    بهروز

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بهروز گرامی؛ درود بر شما

      پیکر بندی و طراحی سایت و همچنین امنیت آن باید در خارج از کشور انجام بگیرند و به همین دلیل هم گران تمام میشود. شما میتوانید هم در شرایط فعلی و هم در آینده (اگر موفق به راه اندازی وبسایت شدیم)متون مورد نیاز برای انتشار و یا به عنوان زیرساختهای تحلیلهای عملی در آینده برای وبسایت بفرستید.
      به عنوان مثال «شعار مرگ بر دیکتاتور» و یا «مرگ بر خامنه ای» را زیاد شنیده ایم اما هرگز کسی پیدا نشده است که برای تحقق این شعار به جمع آوری اطلاعات و سپس طراحی عملیات برای انجام آن کاری کرده باشد. لذا این آرزو همیشه در حد شعار خواهد ماند. کمکهایی از این دست (نوشتن و فرستادن متون کاربردی) بهترین کمکی است که فرزندان ایران میتوانند برای پیشبرد طراحی یک ساختار انقلابی عملیاتی میتوانند بکنند. ما در ایران با مسائل فراوانی روبرو هستیم که ناشناخته مانده اند و تنها رژیم آنها را میداند؛ اما ایرانیان نمیدانند. برای همین است که جنبشها نمیتوانند تغییری بوجود آورند و شکست میخورند.
      بهروز گرامی؛ من روی شما حساب میکنم

      حذف
    2. کژدم جان
      الان سرور های شخصی بنده هم با اینکه من در ایران هستم در خارج از ایران است و من با استفاده از شبکه و اینترنت از راه دور آنها را کنترل می کنم. بنابراین لزومی ندارد که برای کنترل سرور و طراحی سابت حتما خارج از کشور بود و من می توانم از ایران نیز کار را انجام دهم و هویت خودم را نیز فاش نکنم. در هر حال تصمیم با شماست. قصد من واقعا کاهش در هزینه هاست.
      در مورد مطالب سایت و ترجمه مقالات خارجی و ... هم هر کمکی از دستم براید دریغ نمی کنم
      بهروز

      حذف
    3. بهروز گرامی
      اگر یک آدرس ایمیل برای خودتون درست کنید و به ایمیل بالا (ایمیل تماس) بفرستید؛ اولین مقاله را برایتان میفرستم. هرچند شاید در لایه بندیها به لایهٔ ۹ تعلق دارد ولی بسیار مفید است.
      سپاس

      حذف
    4. بهروز گرامی
      در ضمن این مقدار پول برای ایرانیان خارج از کشور؛ هزینهٔ سنگینی نیست؛ عده ای حاضرند برای خرید «قرآن آریامهر» که هیچ فرقی با قرآنهای دیگر ندارد؛ ۱۵ هزار دلار بپردازند تا به خیال آنها عده ای بیایند و یاوه های ۳۴ ساله را دوباره ببافند و در آخر نیز خفه خون بگیرند و هیچ صدایی از آنها شنیده نشود. اما همین اشخاص اگر اندکی فکر کنند؛ میتوانند در ساختن یک وبسایت که اگر نامش را «مدرسهٔ سیاسی» بگزاریم هزینه کنند و میراثی واقعی و آینده ساز از خود به جای بگذارند.

      حذف
    5. کژدم بزرگوار
      من قبلا هم با شما چند ایمیل رد و بدل کرده بودم در مورد یک سری راهنمایی که متاسفانه به دلیل کمبود وقت نتوانستم بحث را ادامه بدهم . این ایمیل جدید را در ادامه همان ایمیل ها می زنم. در مورد مساله سرور و طراحی سایت هم اصرار نمی کنم. حتما شما مسائلی را میدانید که من نمی دانم. با این حساب هر وقت کار یا نیاز به مشاوره در مورد مسائل کامپیوتری داشتید من در خدمتم.
      بهروز

      حذف