شاید بد نباشد که هر از گاهی گزارشی کوتاه بنویسم. یسیار فشرده ولی جامع. نگاهی به اطراف به روز شدن و عقب نماندن از قافله.
روسها و قرارداد انرژی با چین
در روزهای اخیر خبر انعقاد قرارداد انرژی بین چین و روسیه به ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار بسته و نهایی شد. انتشار این خبر پر طمطراق چیزی است که ولادیمیر پوتین به آن به شدت نیاز داشت. زیرا با تنگتر شدن حلقهٔ محاصرهٔ اقتصادی؛ مردم روسیه که رگهای گردنشان به خاطر بالا رفتن فشار خون ناسیونالیستی به شدت متورم شده بود؛ آرام آرام مزهٔ داشتن سرزمینی پهناور؛ بدون داشتن منابع مالی برای ادارهٔ آنرا خواهند چشید و آقای پوتین بعد از اخراج از «جی ۸» و فرار روز افزون سرمایه ها از روسیه؛ بالاخره باید به روسها روحیه بدهد (از همان نوع پیروزیهای روزمره ای که جمهوری اسلامی در طول ۳۵ سال اخیر به خورد الاغها میداد و همچنان میدهد و کارش به اینجا کشیده است). این قرار داد ۴۰۰ میلیارد دلاری انرژی که چنین پرطمطراق مینماید (البته برای نوکران روسیه در ایران و روسهای بدبخت)؛ حتی کمتر از یک سوم درآمد سه ماههٔ کارخانهٔ «مرسدس بنز» است و فرق مهم تر اینکه درآمد آن کارخانه «نقد» است و این قرار داد «نسیه» است و نیاز به لوله کشی و ایجاد تاسیسات انتقال انرژی و سرمایه گذاریهای کلان دارد و از سوی دیگر وابستگی شدیدی به «رشد اقتصادی چین» دارد. یعنی اگر اقتصاد چین نتواند رشد کند و از وضعیت کنونی هم افول کند؛ این قرارداد مانند نماز مسلمانها به یک «گوز» باطل میشود. این داستان شبیه همان داستانهای تکراری جمهوری اسلامی در رابطه با شرکتهای نفتی خارجی است که در سالهای گذشته از زبان ارازل و اوباش «دیپلماسی ایرانی» و «تابناک» و «بازتاب» و سایرین شنیده ایم. شباهت تاکتیکهای تبلیغاتی روسها و جمهوری اسلامی بسیار عجیب است. نکنه که روسها نوکر دست نشاندهٔ خامنه ای هستند و ما نمیدانستیم؟
سوریه
همانطور که در نوشتهٔ پیشین هم گفته ام؛ سوریه جایی است که غرب میتواند روسها را تنبیه کند و جمهوری ننگین اسلامی را نیز به عزا بنشاند تا در مذاکرات هسته ای از جفتک پرانی دست بکشد و مثل ظریف بچهٔ حوبی شود و گویا قرار است که امروز آقای محمدعلی کلی دوّم در رابطه با سوریه و تشدید و تعمیق دخالت آمریکا در آن سخنرانی کند. هدف از این سخنرانی «فتح دمشق» است. روسها هم در تدارک تقویت بشار اسد هستند تا بتواند در برابر سلاحهای جدیدی که مخالفان مسلح داده خواهد شد از خودش و منافع روسیه دفاع کند. نتیجه نخست اینکه «دمشق» نیز ویران خواهد شد. نتیجهٔ دوم هم آنکه در آینده ای بسیار نزدیک شاهد تشییع جنازه های بسیار باشکوهی در لبنان و ایران برگزار خواهند گردید؛ حتی باشکوهتر از جشنهای دوهزار و پانصد سالهٔ ناسیونالیسم صفوی.
خامنه ای فرزانه
چند ماه پیش گفتم که خامنه ای در حال مرگ است و قطعاتش را با سریش به هم وصله پیله میکنند تا چند روزی بیشتر به زندگی ننگینش (ویرانی ایران)؛ ادامه دهد. یک نفر هم گفت که این حرف که هنر نیست!!!؟؟؟ بالخره پیر شده است و خواهد مرد. حالا بنا بر آنچه که در اخبار نیدیم؛ این حدس درست بوده است و اینکه میگفتم؛ حرفهای خامنه ای بیشتر شبیه وصیتنامه است نیز درست بود. او میخواهد «من یک انقلابی هستم» بماند؛ و ماموریت «گه خوردن» را طبق روال تاریخی به «امام حسن» سپرده است.
خنده دار اینکه امروز گفته است: «مسلمانها جمع شوند و امت واحده گردند»!!!!!! گویا یادش رفته است که حتی نمیتواند دونفر از شیعیان انقلابی (موسوی و کروبی) را تحمل کند. احتمالاً خواستهٔ بعدی خامنه ای فرزانه از «اهل تسنن» این خواهد بود که همگی جمع شوند و «باغ فدک» را از عُمر بگیرند و به علی و فاطمه بدهند تا آنهمه «استخوان در گلو و خار در چشم» نماند و همهٔ مسلمین را به درک واصل کند.
حتی احمق ترین مسلمانها نیز (۹۹ در صد) به ریش او خندیدند.
کلاغه به خونه اش نرسید.
کژدم