۱۳۹۳ آذر ۱, شنبه

زهرا خانم سلطنت طلبان به رهبری «سید رضا دیبا»

خوانندگان گرامی

یکی از خوانندگان در «آدرس جدید تماس » (اینجا). پرسشی را مطرح نمودند که به صورت خلاصه وار به آن پاسخ داده شد. امّا این پاسخ خلاصه از دیده ها دور ماند. شاید هم پرسشگر با انتخاب «جایگاه نا بجا» برای طرح پرسش خود میخواست که پاسخها را دیگران نبینند؟!!؟؟
بهتر است نگاهی به آن بیندازید.

کژدم

۱۷ نظر:

  1. شما همون "زهرا خانم" را میگوید که قبلا دم درب خونه پرى بلنده تو شهر نو ژتون ميفروخت بعدا حزب االلهى شد?!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      آنهایی که در تظاهراتهای خیابانی آن دوره در تهران بودند زهرا خانم را میشناسند.
      دقیقاً درست گفتید همان زهرا خانم که پشت وانت سوار میشد و علمگردانی میکرد و قبلاً نیز روسپی بود.

      حذف
    2. شما به این ویدیو نگاهی بیندازید و ببینید که چه شیوه هایی بکار گرفته شده است. تیتر ویدیو: «حملهٔ تجزیه طلبان به ایرانیان استکهلم»...
      گویی کردها ایرانی نیستند و نام قومشان «تجزیه طلب» است....
      اینها جیره و مواجب خورهای «سیدرضا دیبا» هستند.

      http://youtu.be/ijcMvw158UA

      حذف
  2. من به ویدئو نگاه کردم ولی متوجه نشدم که کجای این همایش شما را قل قلک داده ؟ کدام قسمت واقعییت نداشت؟ شما بعضی وقتها خیلی عوضی می بینی... هیچ قومی در ایران از قوم دیگه سر تر نیست... ازادی و برابری برای همه اقوام ایرانی ...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      نخست اینکه «کردستان» و یا «بلوچستان» و یا هر منطقهٔ مرزی؛ «سپر بلای تهران نیست». اگر جنگی شروع شد یا باید در خانهٔ خوزستانی با دشمن جنگید و یا خانهٔ بلوچ و یا کرانه های خلیج فارس. آنگاه اصفهان و تهران و بخشهای مرکزی سالم بمانند و نواحی مرزی ویران شوند و به حال خود رها گردند. تهران با جمعیتی حدود ۲۰ میلیون نفر یک چهارم جمعیت را تشکیل بدهد (زیرا همه چیز در آنجاست). از خودتان بپرسید که جمعیت چاه بهار و زاهدان چند میلیون نفر است؟ یا جمعیت مهاباد و بوکان و سقز؟ سپس مقایسه کنید با تبریز و اصفهان و شیراز و مشهد و اراک.
      اقوام ایرانی در حرف با هم برابرند. اما در عمل هرگز.
      این علم گردانیها به جای پوزش از ننگ تاریخی اعدام زنده یاد قاضی محمد طبق روال معمول انگلهای صفوی و سلطنت طلبان؛ با مشتی هیاهو و جنجال و تهمت زدن همراه بوده و هستند.
      این علم گردانها چرا «دیرک» به آن بزرگی را در چشم خودشان نمیبینند که گوش «رضا خان» شان را گرفتند و به جزیرهٔ موریس فرستادند؟ و پسرش را «پادشاه» کردند. پادشاهی که حتی جرٔت نداشت حتی برای یکبار به دیدن «پدرش» برود و خواهرش از او خیلی مرد تر بود. کدام «پادشاه»؟.... پادشاه پیش کششان.... کدام «شاهنشاه»؟.... :دام «شاه شاهان»؟.... مگر دی ایران گربه نشان چند «شاه» داشتیم که «حاجی محمد رضا» (کمربستهٔ رضا اسهال و استفراغی) «شاهنشاهشان» باشد؟
      همهٔ سران اقوام ایرانی در زمان این پدر و پسر کشته و یا تبعید شدند و یا گریختند. این هم از «اسپرم مقدسشان» (سید رضا دیبا) با آن شجره نامهٔ «الحسینی و القریشی و الهاشمی» اش.
      خودتان را بیش از این فریب ندهید.

      حذف
    2. اینرا همیشه به یاد داشته باشید:

      در این ۱۴۰۰ سال در ایران هیچ پادشاه و شاهنشاهی وجود نداشته است.
      به خودمان دروغ میگوییم و خودمان نیز به دروغهایمان باور میکنیم.
      یک پادشاه نام ببرید که برگزیدهٔ اقوام ایرانی باشد.

      حذف
    3. شما چرا بیجهت به صحرای کربلا می زنید؟ ۸۰٪ از استدلال شما با عرض پوزش تخمیست و ربطی به موضوع ندارد... در تمام دنیا جنگ در مرزها شروع میشود و مرز های کشور ما هم تهران نیست که اگر بود متجاوز از انجا می امد.... در مورد رضا شاه بزرگ هم باید بگویم که اگر کسانی جرئت کردند که بقول شما گوش «رضا خان» را گرفته و به جزیرهٔ موریس بفرستند تنها بیان گر « بی عرضه گی » و نداشتن هیچ تعلق خاطر افرادی امثال شماست که به هیچ گرفته میشوند و زیر سیبیلشان نه شاه بلکه یک شهروند عادی ایران را به جایی تبعید کنند و ککشان هم نمی گزد..

      حذف
    4. جنگ از مرز شروع میشود و مرکز در امان میماند؛ اما مرکز در این ۱۴۰۰ سال؛ پاسخی در خور مردمان مرزنشین جنگزده نداشته است و اگر هم اعتراضی کرده اند سرکوب شده اند. رضا خان دیگر دوستی برای خودش نگذاشته بود؟!!؟؟
      اگر رضاخان به جای اینکه «سلطان خود خوانده» شود؛ سران اقوام ایرانی را جمع میکرد و انجمن پادشاهی تشکیل میشد و چه ایشان و چه شخص دیگری به پادشاهی برگزیده میشد و ایشان در رکاب پادشاه برگزیده قرار میگرفت؛ تمامی اقوام ایرانی به طور متحد به پایش می ایستادند و دیگر ماجراهایی مانند آذربایجان و کردستان پیش نمی آمد.
      مرکز زمانی مرکز است که مرکز اتحاد اقام ایرانی باشد. و گرنه دیگر مرکز نیست و اگر چند صباحی به زور گزمه و ژاندارمری و قزّاق حکومت کند؛ بالاخره کنترل همه چیز را از دست خواهد داد. کنترلی که بر اساس «اتحاد اقوام» به صورت «وحدت ملّی» جلوه میکند نباشد؛ کنترل با سرنیزه خواهد بود. داستان ما تا همین امروز نیز همین است.

      حذف
  3. شما یک جوری از زمان رضا شاه می گویید که انگار ایران در قلب اروپا بوده .... مشتی مردم کور و کچل و وبا زده و بیسواد .....عقب مانده تر از انسانهای اولیه... رضا شاه هم بچه همان سرزمین عقب مانده بوده نه سوپر من ....در هیچ سرزمینی و در هیچ تاریخی در این مدت کوتاه کشوری از این همه فلاکت به جایی که ایران پیش از ۵۷ رسیده بود نرسیده... کمی منطقی تر باشید...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اتفاقاً کار پادشاه به عنوان «پدافند مردم» همین است که مردمانش را گرد خود آورد و اگر شپش دارند؛ شپش زدایی کند؛ اگر گرسنه اند زمینهایشان را آباد کند؛ اگر بیسواد هستند باسوادشان کند.
      فرهنگی که رضا شاه در آن پرورده شده بود؛ فرهنگ «شاهنشاهی» و «پادشاهی» به مفهوم آیین کهن ایرانی نبود؛ بلکه بر اساس ۱۴۰۰ سال ترکتازی بود. اما اینکه بیاییم و بگوییم که او «پادشاه» و یا «شاهنشاه» بوده است یک دروغ تاریخی است. شاید بتوان گفت که سلطان نسبتاً خوش فکری بوده است. حد اکثر همین. پسرش نیز که یک ترسوی تمام عیار آویخته از خایهٔ آخوندها بود.

      حذف
  4. تا انجایی که تاریخ می گوید این شما خلقی های تخم استالین و کاسترو و انورخوجه و یاسرعرفات وووووبودید که به داشاق ( خایه ) اخوند ان هم روانی ان اویزان که نه می لیسیدید... رضا شاه انها را فلک می کرد...

    پاسخحذف
  5. از طرفی مگر کینه مردم ایران از رضا شاه و شاه برای اینکه انها به آیین کهن ایرانی پایبند نبود بود؟ انها بقول استاد فولادوند اسلام دونشان درد گرفته بود.... شما هم بهتر است اینقدر خودتان را گول نزنید...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر ما «پادشاه» داشتیم؛ تاریخ ایران مسیری دیگر داشت. در نظام پادشاهی نیروهای «چپ» حرفی برای زدن ندارند.
      مردم ایران در آن دوره نفرتشان از آن سیستم؛ محصول پارامترهای زیادی بود که در بسیاری از آنها آن پدر و پسر مقصر نبودند؛ اما چون بیراهه رفتند؛ نتوانستند کشور را آرام کنند و به جای کنترل بجران؛ خودشان «بحران زا» بودند.. اگر اکنون میبینید که مردم برایشان دعا میخوانند؛ به خاطر وجود «انگلهای غارتگر صفوی» حاکم بر ایران است.

      حذف
  6. ناشناس اول !

    آرى ميگن همين "زهرا خانم" با چنتا از روسپى هايى ديگر کوچه جمشيد, قلعه که تازه شغل شريف روسپيگرى را ولکرده بودند و روسپيگرى اسلام را برگزيده بودند وحزب اللهى شده بودند , به تجمعات و روزنامه هايى آزاد به دستور شيطان بزرگ خمينى پليد حمله ور مي شدند...
    ما آنروزها تينيجر نوجوان بوديم..

    پاسخحذف
  7. ناشناس اول
    آره کژدم خان روزهايى بود يادش بخير زود گذشت, خدا بيامرز بختيار سعى کرد کارى کنه... بعضى وقتها فکر ميکنم گور پدر همش ايرانزمين حد اقل هفت هزار سال آنجا بوده با يارى مزدااهورا از اين پليدى اسلام هم نجات پيدا خواهد کرد.. زندگى ما بود که رفت, هى حرص خورديم پير شديم دادش, تازه ما جزو خوش شانسهاش بوديم که جان سالم بدر برديم.
    به هر حال پيروز باشيد مرگ بر نظام جمهورى اسلامى و سرنگون باد ساختارهايى آن.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوانندگان گرامی
      زهرا خانم را باید به حساب اسلام ناب «محمدی - علوی - صفوی» نوشت. اما «امید دانا» در حال «باز تولید» آن است. اگر کسی بگوید بالای چشم «سید رضا دیبا ابروست» فوری یک ویدیو به سبک هویت (تجربیات شریعتمداری کیهان و سعید امامی) برایش درست میکنند.

      حذف
  8. کژدم گرامی . متعصفانه شما مسائل را از دریجه ای می بینید که اساسا چیزی نیست بجز همان چیزی که ظاهرا با ان مخالف و سعی در تغییر ان دارید.... این نهایت عقب ماندگی است که به «چه می گوید » بی توجه و تمام توان خود را در « چه کسی » می گوید حرام کنیم....
    همان مرضی که در زمان امدن خمینی دامنگیرتان بود...
    .هیچ کس حتی زحمت اینکه فارغ از اینکه خمینی کیست و ایت الله مدینه است و ضد شاه و سیستم شاهنشاهی است برود ببیند چه « می گوید »...
    در این نوشت و نظرات مربوطه٫ شما و شازده ناشناس # 1 مگر بجز اوردن مشتی نام ( چه کسی ) چه گفته اید؟ باور کنید هیچ... شما قبل از جوال دوز زدن به شریعتمداری زحمت بکشید یک سوزن به butt مبارکتان فرو کنید

    پاسخحذف