۱۳۹۴ آبان ۳۰, شنبه

روسها و داعش (۲)


در روزهای اخیر هیاهوی تشکیل «اتحادیه های ضد داعش» بسیار داغ شده است. داغ شدن این هیاهوها دلایل زیادی دارد که به چند نمونهٔ اصلی و مهم آن اشاره میکنم:
۱- حکومت فرانسه تحقیر شده است. لذا باید ۱۵۰ هزار نیروی نظامی و انتظامی را برای کشتن ۲ نفر و دستگیری ۸ نفر اصلی بسیج  میکرد و سپس با شدت بخشیدن به حملات ۱۷۶ قبضه سلاح و ۱۶۰ نفر را توقیف و دستگیر مینمود  تا بگوید: «ما بی لیاقت نیستم و فرانسه را از حملات بعدی نجات دادیم». امّا احزاب و حکومت فرانسه میدانند که براه انداختن بازیهای چند لایه با «لانه های زنبور» چنین عواقبی نیز دارد.

۲- پوتین تحقیر شده است. لذا باید از «بمب افکنهای استراتژیک» و «موشکهای کروز» برای کشتن ۳۳ پشّه استفاده میکرد تا چهرهٔ فوتوشاپی آسیب دیده اش را ترمیم کند.

۳- بنگاههای خبر پراکنی و تحلیل پراکنی؛ اعم از رادیوها و تلویزیونها و .... برای جلب مشتریانی که برای فروش کالاهای خود پول های کلانی برای تبلیغات میپردازند؛ دوست دارند تا آخرین لحظه از این «گاو شیر ده» (داعش و پاریس)؛ شیر بدوشند.
۴- کمپانیهای اطلاعاتی - امنیتی خصوصی؛ از این ماجرا برای فروش تحلیلها و نظرات مستشاری خود به سازمانهای حکومتی؛ حد اکثر سود را می برند.

به همین خاطر بازار بسیار داغ است. امّا من به خوانندگان گرامی این وبلاگ توصیه میکنم که این «فضای داغ» را مانند زمانی که میخواهند «آش داغ» و یا «چایی داغ» بخورند؛ اندکی «فوت کنند» تا سردتر شود و باعث «سوختگی دهان» و در این مورد؛ «سوختگی فکری و فریب خوردگی» نشود. برای نمونه میتوانید به حوادث و تحلیلهای دورهٔ «بازار داغ مخملباف - سازگارا» و «یوتیوب بازی» و نتیجهٔ نهایی آن بازار داغ دروغین نگاهی بیندازید.
یا به ماجراهای «سید رضا دیبا» در دو سال و نیم پیش؛ که قرتی بازیها و شارلاتان بازیهای تبلیغاتی بسیار داغی را توسط پولهای کلانی که از طرف احمقهای سلطنت طلب و «خریداران قرآن آریامهر» به دفتر و دستک او واریز میشد؛ ترتیب داد و حتی سخنرانی در یک رستوران را نیز به عنوان سخنرانی در یکی از مراکز رسمی و تصمیم ساز سیاسی به خورد هوادارانش داد و در چند مورد نیز تصاویر «ناپلئون بناپارتی» این موجود مفلوک؛ در وبسایت رادیو فردا منتشر شد.
نتیجه چه بود؟
خودتان بهتر از من میدانید: نتیجهٔ اینهمه فضای داغ و دروغهای تبلیغاتی فقط یک چیز بود:
هیچ.
یک هیچ پر سرو صدا برای سلطنت طلبان احمق و بندبازان میان «پادشاهی» و «حکومت سلطنتی» که خود فریبی را پیروزی می انگارند و به آن افتخار میکنند.
بیرون کشیدن «امام حسن بنفش» از درون صندوقهای رای نیز با تولید «فضای داغ» امکان پذیر شد. من مطمئن هستم که اگر انتخابات ۲ سال پیش از طرف مردم تحریم میشد؛ باز هم «امام حسن بنفش» را از درون صندوقها بیرون میکشیدند؛ زیرا برای عملیاتی کردن «پروژهٔ امام حسن» نمیتوانستند از مهره های سوخته ای مانند «سعید جلیلی» استفاده کنند. اگر مردم در آن دوره دچار بازی در گرداب «فضای داغ» نمیشدند؛ انگل فرزانه مجبور میشد که به طور آشکار «سعید جلیلی» را کنار بزند و در میان هوادارانش دچار بحران درونی شود. امّا با به بازی گرفتن دهانهای سوختهٔ آنهایی که فریب اصلاح طلبان و تبلیغ وحشت قلاّبی از «سعید جلیلی» را خوردند و به «قلّاب پروژهٔ امام حسن» افتادند و نتیجه های «آرزوهای رؤیایی» و تخیلی هرگز بدست نیامدند و تنها دست آورد واقعی شرکت «احمقها» در انتخابات ریاست جمهوری پیشین؛ که هدف اصلی آن؛ «مردمی جلوه دادن» انتخابات پروژهٔ «امام حسنی» بود  که سود آن نیز به جیب انگل فرزانه رفت. آشپزهای آن دورهٔ «آش داغ انتخابات» نیز به طور عمده «اصلاح طلبان» و باندهای تحت نفوذ «اکبر بهرمانی» بودند. اگر مردم آن «فریب آش  داغ» را سر نمیکشیدند؛ سعید جلیلی «به فرمان زیر میزی رهبر فرزانه» از انتخابات کنار میکشید و تنها نقشی که  در آن دوره به سعید جلیلی واگذار شده بود؛ «بازی کردن نقش لولو خورخوره» برای «پختن آش داغ» برای اجراي پروژهٔ «امام حسن» بود. 
پرسش این است که: چرا اینهمه تبلیغات و داد و بیدادها و یوتیوب بازی و پرونده زیر بغل زدنها و در راهروها پرسه زدنها و مصاحبه های متعدد و شرکت در انتخابات با «مچ بند بنفش» هیچ دست آوردی نداشت؟
پاسخ این است که:
حکومتهای غرب را «احمقها» تشکیل نمیدهند و حکومت انگلهای صفوی نیز «آموزشهای روسی» دارند. لذا نمیتوان آنها را با شعار و بند بازی و شارلاتانیسم و «خبر سازیهای داغ»  فریب داد. امّا میتوان فشار خون و ضرباهنگ قلب احمقها و «توده ها» (توده های خاک و توده های تاپاله)؛ را دچار نوسان کرد.
کار احمقها فقط  «داشتن آرزو» و «بلعیدن دروغها» و «شعار» دادن است.
«امام حسن بنفش» پیش از آنکه «منتخب مردم» باشد؛ از طرف کشورهای غربی به عنوان «یک ضرورت» به رژیم انگل فرزانه؛ «دیکته» شده بود.

البته حساب «خائنین» از دار و دسته های «احمقها» جدا است. امّا اگر یک «احمق پُر مدعا» چندین بار نقش «وازلین سیاسی» برای آسانتر کردن اهداف رژیم را بازی کند؛ باید به او به چشم «خائن» نگریست؛ و اگر یک جمعیت ۸۰ میلیونی؛ این تعداد «احمق» و «خائن» داشته باشد؛ باید از «آیندهٔ درخشان» چشم بپوشد.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

در نظر داشته باشید که «داعش» را با جادو و جنبل و یک روزه نیافریده اند که بتوان آنرا در چند روز و یا چند ماه با خواندن «باطل السحر»؛ از میان برداشت.

در روزهای اخیر خبر بمبارانهای گستردهٔ «رقّه» و فرار بخشی از نیروهای داعش به همراه اعضای حرمسراهایشان به «موصل» منتشر گردید و شاید بسیاری از آنهایی که خبر خوانهای آماتور هستند و قلبهای تپنده دارند را به نشئهٔ شادمانه از «شکست داعش» کشانید. امّا چنین کسانی باید بدانند که این خمیر خیلی آب خواهد برد. این سازمان؛ اگر چه در آغاز بخشی از «القاعده» به شمار میرفت؛ اما ۲ دگردیسی داشته است:
- دگردیسی نخستین؛ جدا شدن از القاعده.
- دگردیسی دوّم؛ تبدیل شدن به یک سازمان قدرتمند  «سلفی - جهادی» با اهداف چندگانهٔ بین المللی.
دگردیسی دوّم  نمیتواند از این فراتر رود؛ مگر آنکه داعش چنان قدرتمند شود که دیگر نیازی به «حمایت کننده» نداشته باشد. امّا در صورت شکست به نسخهٔ نخستین (القاعده = اسلام ناب محمدی با اندکی تلطیف) باز خواهد گشت.

برخلاف تصوّر عمومی که داعش را پدیده ای «عربستانی - تُرکی - قطری» میدانند؛ دگردیسی دوّم ایدئولوژیک و سیاسی و سازماندهی مدرن آنچه که به داعش مشهور است؛ ریشه در «اُردن» دارد. هرچند که عربستان سعودی در فاز نخست (دورهٔ ابو مصعب الزرقاوی) و دورهٔ «دگردیسی نخستین» از این سازمان حمایت میکرد؛ امّا دردگردیسی دوّم باید نقش ترکهای عثمانی و قطر را بسیار پر رنگ دید. ۲ شاخهٔ لیبیایی و مصری این سازمان نیز؛ دست پخت مشترک «ترکهای عثمانی و قطر» هستند.
امّا سودی که آمریکا از وجود داعش میبَرد و خواهد بُرد؛ بسیار گسترده تر از مجموعهٔ سودی است که «پشگل های خاورمیانه» و «روسیهٔ پوتینی» به آن چشم دوخته اند. از نظر من به جرأت میتوان گفت که آمریکا شاهد تمامی مراحل دگردیسی دوّم این سازمان بوده و بر آن چشم پوشیده است و این امر را از اظهار نظرهای مقامات آمریکایی؛ بویژه پیش بینی «جنگهای ۳۰ ساله» پس از هجوم برق آسای داعش در عراق و تسخیر بخشهای بزرگی از آن؛ میتوان دریافت. هرچند که مقامات غربی و بویژه آمریکایی ها به گسترهٔ «آوردگاه جنگهای ۳۰ ساله» اشاره ای نکرده اند؛ امّا میتوان به وضوح دید که اگر این جنگها به مدت ۳۰ سال فقط در عراق و سوریه ادامه یابد؛ این دو کشور تبدیل به برهوت خواهند شد و اگر کشورهای همسایهٔ آنها برای مدتی بتوانند عوارض جانبی چنین بحرانهایی را برای مدت چند سال؛ کنترل کنند؛ در بلند مدّت «کنترل بحران» امکان پذیر نخواهد بود و همچنین در بلند مدّت  باید دانست که ماجراهای جدیدی در بستر ماجراهای قبلی  آفریده خواهند شد که چه بسا اکنون حتّی تصور آن  به عنوان یک «تحلیل گر» نیز بسیار نا متصوّر باشد؛ که ظهور داعش و تسخیر یک سوّم خاک عراق؛ یکی از نمونه های آشکار آن است که از دل ماجراهای پیشین بیرون آمد و همه را در بهت و حیرت بُرد. (البته حساب بازی سازان جدا است).

حال پرسش این است که اگر بخواهند داعش را از سوریه فراری دهند؛  «داعش» باید به کجا فرار کند؟

عراق؟  اردن؟  ترکیه؟ ایران؟  افغانستان؟  آسیای مرکزی؟  آفریقا؟  و ...... کجا؟ و یا ... کجاها؟

پاسخ این پرسش در «گسترهٔ تعریف شدهٔ آوردگاه جنگهای ۳۰ ساله» نهفته است. لذا به طور ساده چشمهایتان را برای چند لحظه ببندید و گوشهایتان را خاموش کنید و «گسترهٔ آوردگاه» را به دور از  تأثیر پذیری از «هیاهوهای داغ»؛ در ذهن خود تصور کنید؛ تا تصویر مسیرهای احتمالی «فرار داعش» در ذهنتان بدرخشد.
من «آموزگار نیستم» و همیشه «دانش آموز» بوده ام. امّا میدانم که آنچه که در «ذن بودیسم» به نام «موشین»  نامیده میشود چیست؟(نام ژاپنی برای ذهن خالی از پارازیتها).
ذهنتان را از پارازیتها بدور نگه دارید؛ تا بتوانید «ببینید».

من همیشه از «غرب» به عنوان «خدایان جنگ» نام برده ام. ماجرای پاریس را فراموش کنید و به آن به عنوان «نتیجهٔ حماقتهای غرب» ننگرید. نه تنها «ماجرای پاریس» بلکه دهها ماجرای مشابه در «نهان خانه ها»؛ پیشبینی شده اند. زیرا هر احمقی باید بداند که «بازی با لانهٔ زنبورها»؛ میتواند «گزیدگی» نیز به بار آوَرَد. لذا «باهوشها» بسیار بیشتر از «احمقها» به «عوارض جانبی» بازی با «لانهٔ زنبورها»؛ آگاه هستند.
بنا بر این؛ داستانهای قلّابی مانند: «دیدید که تروریسم دامن غرب را نیز گرفت» را مچاله کرده و به سطل آشغال بیندازید.

برای درک بهتر این مسئله به همین اقدام آخرین «دولت فرانسه» نگاهی بیندازید که مسئلهٔ داعش را به  «سازمان ملل متحد» (بخوانید بنگاه معاملاتی کشورهای در حال جنگ) کشانید و نیجهٔ آن یک بیانیهٔ «غیر الزام آور» بود.

آیا این عمل دولت کنونی فرانسه  زنگی را در ذهنتان به صدا در می آورد؟
 ?(Dose it ring the BELL)

اگر دولت فرانسه و سایر کشورهای در حال جنگ که در زیر چتر قلّابی «سازمان ملل متحد» گرد هم آمده اند؛ میخواستند که از شرّ «داعش» خلاص شوند؛ پس چرا بیانیهٔ «غیر الزام آور» تصویب کردند؟
بیانیه ای که در سازمان «بنگاه معاملاتی بین المللی  کشورهای در حال جنگ» تصویب شد؛ نه بیانیهٔ «نابودی داعش»؛ بلکه بیانیهٔ «ادامهٔ جنگهای نیابتی» بود. دلیل آن هم بسیار ساده است: «هنوز پایان زمان استفادهٔ ابزاری از داعش؛ فرا نرسیده است». امّا مشکل اینجاست که «داعش» دیگر بر روی کاغذ و طرحهای پیش از «دگردیسی دوّم» وجود ندارد؛ بلکه اکنون به صورت یک «موجودیت فیزیکی» در آمده است و خواسته های «موجودیتی» ویژهٔ خود را دارد.
عملیات داعش در فرانسه؛ بر خلاف تصورات احمقانهٔ «سربازان جهادی داعش»  که در پاریس به وقوع پیوست؛ یک عملیات «اعتراضی» از طرف «محمد رسول الله دوّم» (ابوبکر البغدادی) بود که شدیداً نگران «فدا شدن» دایرهٔ قدرت خود؛ به خاطر «ساخت و پاختهای احتمالی میان روسیه و غرب» است. لذا این عملیات و حتی عملیاتهای خونریزتر و کشتارگر تر آینده از طرف «داعش» در اروپا و آمریکا را جدّی نگیرید.

آنچه که واقعاً جدّی است؛ «طراحی اهرمهای فشار» به موازات «استراتژی آسیا پاسیفیک آمریکا» برای پایین آوردن «فشار خون توسعه طلبانهٔ چین» که سگ زنجیری هار و اتمی بسته شده در کرهٔ شمالی نیز بخشی از آن است؛ میباشد . این «اهرم فشار» باید تمامی روابط  تار عنکبوتی  «مرئی و نامرئی» میان «چین» و «روسیهٔ پوتینی» را از هم بدرد و تا زمانی که به اهداف خود نرسیده است؛ از حرکت نخواهد ایستاد.
اگر این نظریه (نظریهٔ کژدم) درست باشد؛ باید منتظر گسترش دامنهٔ جغرافیایی نبردها بود. این دامنهٔ جغرافیایی نبردها؛ شامل «اروپا و آمریکا» نخواهد بود. بلکه در همان جغرافیای پیشبینی و طراحی شدهٔ «آوردگاه»؛ گسترش خواهد یافت.

در روزهای گذشته؛ روسها اقدام به بمباران مناطق هم مرز سوریه با ترکیهٔ عثمانی نموده اند؛ تا «مسیر لجستیک نظامی» را نا امن کنند و ترکهای عثمانی؛ روسیه را به «عواقب جدّی» این بمبارانها  تهدید کرده اند. اگر این روند ادامه یابد؛ باید منتظر اعلام «منطقهٔ پرواز ممنوع در شمال سوریه» و انتقال بخشی از نیروهای داعش به مناطق همسایهٔ روسیه و چه بسا مرزهای شمال غربی ایران بود. تا بتواند منطقه ای را که «مسیر لجستیک سرازیر شدن تسلیحات» به نیروهای مسلحی که به « نیروهای مسلح مخالف بشار اسد» مشهور هستند را تضمین کند.
روسها به بخش «بازندگی» از بازی «داعش» چسبیده اند. اگر روسها فکر میکنند که میتوانند با «اهرم داعش» به بازی خاورمیانه؛ شکل دلخواه خود را بدهند؛ سخت در اشتباه هستند. زیرا روسها هرچه که باشند؛ «بازی ساز» ماجرایی به نام «داعش» نیستند و در «نیمهٔ راه» میخواهند آنرا کنترل کنند.
روسها باید بدانند که «ماجراهای نیمهٔ راه» از طرف «طراحان اصلی» با احتساب «اندکی تغییرات قابل پیشگیری»؛ محاسبه شده اند. یعنی اینکه: «بازیهای روسی» غیر مترقبه و «جادویی» نیستند؛ بلکه بخشی از بازیهای  طراحی شده هستند.
روسها باید به این فکر کنند که : زمانی که حکومتی دست چندم مانند «ترکهای عثمانی» آنها را به روبرو شدن با «عواقب جدی» تهدید میکنند؛ دامنهٔ آن میتواند به «انتقال نیروهای داعش به مرزهای روسیه» و به «درون ایران» بینجامد و «گسترهٔ جغرافیایی آوردگاه» را عینیت بخشد.
آوردگاهی که نمیتوان برای پیروزی در آن به «سلاحهای استراتژیک» دل بست.

این است طبیعت نبردهای آینده؛ که برای دور زدن ضرادخانه های «سلاحهای استراتژیک» طراحی شده اند.

کژدم

۲۰ نظر:

  1. جناب کژدم با درودی دگربار بر شما و سایر دوستان عنوان نموده اید نقل به مضمون:
    ( بر خلاف تصورات احمقانهٔ «سربازان جهادی داعش» که در پاریس به وقوع پیوست؛ یک عملیات «اعتراضی» از طرف «محمد رسول الله دوّم» (ابوبکر البغدادی) بود که شدیداً نگران «فدا شدن» دایرهٔ قدرت خود؛ به خاطر «ساخت و پاختهای احتمالی میان روسیه و غرب» است. لذا این عملیات و حتی عملیاتهای خونریزتر و کشتارگر تر آینده از طرف «داعش» در اروپا و آمریکا را جدّی نگیرید.)
    شما چه ماهیتی برای داعش به عنوان یک طفیلی در نظر گرفته اید ایا محمد رسول الله دوم می تواند برای بازیگردانهای خود شاخ شود؟!!!و انها را تهدید کند...اگر اینگونه باشد باید بازیگردانهای این بازی(داعش)یک تجدید نظر کلی انجام دهند و از ان روزی بترسند که این غول بی شاخ و دم را نتوان به چراغش برگرداند!!...اصلا صحنه این بازی مگر می تواند به وسیله بازیگرش(داعش)چیده شود و حتی تهدید کند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      آیا امکان «کودتا» در ارتشها وجود دارد؟ اگر دارد؛ این امکان نیز با شدتی بیشتر وجود دارد. مهم نیست که یک کودتا پیروز شود و یا نشود؛ مهم این است که میتواند انجام گیرد. تاچند ماه پیش نیروهای داعش از داخل خاک ترکیه با تجهیزات نظامی بیرون آمده و به «کوبانی» حمله میکردند. حال پس از اینکه ترکهای عثمانی اندکی چرخش کرده و روی گروههای دیگری حساب باز کرده اند؛ به این ویدیو توجه کنید که تازه ترین محصول داعش است و «اردوغان» و حزبش را «مرتدین» مینامد.

      https://archive.org/download/final_20151121/final.mp4

      البته مجریان این ویدیوی تبلیغاتی؛ داعشی های ترک عثمانی هستند و به زبان «ترکی عثمانی» منتشر شده است.
      داعش در روزهای اخیر نیز در «یمن» با نیروهای تحت حمایت عربستان سعودی درگیر شده است. در صورتی که تا چند روز پیش فقط با حوثیها میجنگید.
      اگر روسیه و چین بتوانند با غرب به مصالحه ای پایدار برسند؛ مسئلهٔ «هدایت داعش به آسیای مرکزی»؛ منتفی خواهد شد. لذا «داعش» تبدیل به «سگ هار» میشود و همانگونه که گفتم؛ مجبور است به نسخهٔ اصلی خود (القاعده) باز گردد. حتّی «جبهة النصرة» نیز ضرورت وجودی خود در سوریه را از دست خواهد داد و هر دو جریان «داعش» و «جبهة النصرة» به «سوته دلان» تبدیل خواهند شد.

      حذف
    2. ترکهای عثمانی از «داعش بازی» سودهای کلانی برده اند. اکنون دولت عراق حتی نفت را به قیمت بشکه ای ۳۰ دلار نیز میفروشد و معلوم است که مقصد نهایی این نفت بسیار ارزان کجا میتواند باشد؟ این نفت ارزان برای جلوگیری از خرید «نفت قاچاق داعشی»؛ توسط ترکهای عثمانی به آنها فروخته میشود و چه بسا قراردادهای پنهانی چند ساله بسته باشند.
      ترکهای عثمانی و آمریکا ظاهراً تصمیم به بستن مرزهای مشترک سوریه و ترکیه گرفته اند و احتمالاً این مرزه تنها برای داعش بسته شوند ولی برای «جیش الاسلام» و «احرار الشام» و «جیش الفتح» و سایر گروههای کوچک و بزرگ دیگری که «اندیشهٔ جهاد بین المللی» ندارند؛ باز باشد. البته این تصمیها هنوز به صورت کامل به اجراء در نیامده اند و همه منتظر «پیشنهادهای بسیار بهتری» از طرف روسها هستند.
      روسها نیز به طور حتم؛ به دنبال جنگهای منطقه ای بی انتها نخواهند رفت.
      حال تصور کنید که داعش در چنین وضعیتی چه احساسی باید داشته باشد؟

      حذف
  2. اگر گزارش وال استریت جورنال در رابطه با اختلافات میان رژیم اسلامی حاکم بر ایران و روسیه؛ درست بوده و پوتین به کشورهای عربی پیام داده باشد که در صورت همکاری آنها با روسیه؛ نقش رژیم ایران را در سوریه کاهش خواهد داد.

    http://www.wsj.com/articles/u-s-eyes-russia-iran-split-in-bid-to-end-syria-conflict-1447895357

    باید مذاکرات پوتین با سران رژیم که از ۲۳ نوامبر خواهد شد؛ به شدت تحت الشعاع این مسئله خواهد بود. در واقع پوتین برای «کشیدن گوش» و «فشار آوردن» به ایران سفر میکند.
    پاسخ رژیم «چانه زدن برای ادامهٔ حمایت هوایی روسیه» و احتمالاً پذیرش «اعزام نیروی زمینی بیشتر» به سوریه خواهد بود. امّا مسئله این است که با اعزام چند هزار نفر نمیتوان کاری از پیش بُرد و رژیم اسلامی حاکم بر ایران؛ باید به اعزام چندین لشکر نیروی نظامی تن در دهد که به خودی خود چالش بزرگی است که آینده ای بسیار نامطمئن در انتظار آن است.
    شاید بتوان گفت که سخنان گروهبان فیروز آبادی در آستانهٔ سفر پوتین به تهران؛ نوعی خوش رقصی و وعدهٔ غیر مستقیم اعزام نیروهای زیاد در مقیاس چندین لشکر به سوریه باشد.

    http://www.digarban.com/node/23240

    پوتین برای چانه زنی به تهران نمیرود؛ بلکه باید با دستهای پُر از تهران باز گردد. لذا «انگل فرزانه» فضای زیادی برای بازی ندارد و بدون حمایتهای روسیه؛ همه چیز را یکجا و در مدتی بسیار کوتاه خواهد باخت. از طرف دیگر رژیم نمیتواند روی وعده های روسیه به طور کامل حساب کند؛ زیرا روسها نه تنها دست بالا را دارند؛ بلکه میتوانند انگل فرزانه را به سراشیبی ببرند که آنسویش ناپیدا و وابسته به معاملات بعدی روسیه با کشورهای منطقه و غرب میباشد.
    اگرچه روسها در رابطه با رژیم انگلهای صفوی؛ دست بالایی در حد «ید الله فوق ایدیهم» دارد؛ امّا در رابطه با غرب باید بسیار مدارا کند و دست به معاملات زیادی بزند و دلیل اصلی ورود مستقیم روسیه به معادلهٔ سوریه نیز به قصد استفاده کردن از معادلهٔ سوریه به عنوان «تخته پرش» برای حلّ مشکلات چندگانهٔ خویش با غرب انجام گرفت و این امر پاهای «انگل فرزانه» را خواهد لرزانید. رژیم نیک میداند که با روسها نمیتوان بازی انتخاب بین «سعید جلیلی» یا «امام حسن بنفش» براه انداخت؛ بلکه این روسها هستند که سهم آنها را تعیین خواهند کرد و وعدهٔ این سهم پیشنهادی میتواند در بازیها و معاملات دیگر؛ بسیار کوچکتر شود.

    پاسخحذف
  3. داستان سوریه در حال تمام شدنه و طبق معمول قدرتهای دنیا برای گرفتن سهم دارند وارد بازی می شوند . روسیه وقتی دید که بشار در حال شکست خوردن است و قضیه در حال جمع شدن به بهانه درخواست دولت دمشق وارد سوریه شد . اروپا و غرب هم نیاز به بهانه ای داشتند تا برای سهم خواهی وارد گود بشوند و خود را طرف دعوا نشان دهند برای همین انفجارهای پاریس به وجود آمد و روال بعد از اونم مشخصه قطعنامه سازمان ملل و اجازه ورود . مشخصا با این اوضاع داستان در حال جمع شدنه و تمام طرفین سهمی از سوریه و عراق نصیبشان خواهد شد .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مهران گرامی
      من فکر نمیکنم که داستان سوریه به همین سادگی تمام خواهد شد. باید منتظر بود و دید که «پوتین» پس از ملاقاتهایش در تهران؛ چه داستانهایی برای تعریف کردن خواهد داشت؟
      داستانهایی که پوتین برای گروههای گوناگون تعریف میکند؛ سناریوهایی برای ارزیابی دیگران هستند. البته حریفان او هم احمق نیستند و شیوهٔ بازیهای روسی را میدانند.
      شاید روسها هنوز هم نیاز به چند فاجعهٔ کوچک و بزرگ داشته باشند؛ تا بدانند که همه چیز داستانسرایی نیست؟؟!!

      حذف
  4. ببینید این مردک حسن عباسی دهن گشاد سال 85 چی بلغور می کرده واسه خودش

    https://www.youtube.com/watch?v=LcIMtkppXxo

    پاسخحذف
  5. از خوانندگان گرامی خواهش میکنم که با فرستادن لینکهای خبری که در دسترس همگانی است؛ بخش نظرات را به «بالاترین» و «دنباله» تبدیل نکنند؛ مگر آنکه در رابطه با لینکی که میخواهند منتشر شود؛ نظریهٔ خاصی داشته و از لینک به عنوان سندی برای اثبات نظریهٔ خود استفاده کنند. مهم نیست که چه نظریه ای داشته باشند؛ مهم این است که «بخش نظرات» به «اینک زار بالاترینی» تبدیل نشود.
    در غیر اینصورت؛ مرا به «سانسور» متهم نکنید.
    حتّی طویله را نیز باید هر از گاهی «لایروبی» کرد.

    پاسخحذف
  6. امروز تقریباً نصف روز (۱۲ ساعت) را به مطالعهٔ عکس العمل داعش و ویدیوها و فایلهای صوتی آنها در مخواجهه با بمبارانهای سنگین رقّه از طرف روسها و فرانسویها؛ صرف کردم.
    تمامی آنچه که یافتم؛ همان سیاست مشهور مسلمانان پس از ضربات سنگین است که من آنرا «سیاست طفلان مسلم» مینامم. مسلمانها زمانی که بیگناهان را به نام «کافر»؛ «مشرک» «مرتد»؛ «ضالّه»؛ «فتنه گر» میکشند .... عربده پیروزی میکشند و رجز میخوانند؛ امّا همینکه طرف مقابل به پوزه های خوک وارشان مشت میزند؛ به «ذجّه و ناله» و «مظلوم نمایی» و «سیاست طفلان مسلم» پناه میبرند.
    داعش اکنون مشغول «طفلان مسلم بازی» شده است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوشبختی «انسانها» در این است که «انسان سانها» اهدافشان را در گذشته و تاریخ جستجو میکنند (گذشته = مردگان). اگر احمقی مانند «محمد» که ستارگان را «چراغهای شب» می انگاشت؛؛ میدانست که آن نوری که به چشمهای کور او میرسد؛ محصول انفجارهای هسته ای متعلق به میلیونها سال پیش است و آن ستارگان دیگر چه بسا وجود ندارند .... چشمهای کورش بدون رفتن به «گور امام رضای اسهال و استفراغی» و شفا خواستن از این مرده؛
      چه بسا «چشم درونش» بینا میشد و «لاطایلات» نمیبافت.

      حذف
  7. این خبر در واقع موقعیتی بی نظیر برای رشد «داعش» در افغانستان و پاکستان را نشان میدهد. بقیه اش قصّه و داستان است.

    http://farsi.alarabiya.net/fa/afghanistan/2015/11/23/%D9%85%D9%86%D8%A7%D8%A8%D8%B9-%D8%A7%D9%81%D8%BA%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D9%84%D8%A7%D9%81%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D8%B1%D9%88%D9%86-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87%DB%8C-%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A8%DB%8C%D8%B4%D8%AA%D8%B1-%D8%B4%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html

    لازم به یاد آوری است که خبر مرگ «ملّا عمر» توسط هواداران داعش؛ منتشر شد.

    پاسخحذف
  8. خوشبختی «انسانها» در این است که «انسان سانها» اهدافشان را در گذشته و تاریخ جستجو میکنند (گذشته = مردگان). .بله کژدم گرامی.انسان سانها مرگ را بر می گزینند تا زندگی را پس برانند. انسان سانها به ان دنیا چشم می دوزند. دنیایی که وجود ندارد.انسان سا نها موجودات مفلوکی هستند که سرشان با کونشان پنا لتی می زند.... کژدم در راستای تایید حرفت باید بگویم که داعش پس از حملات هوایی سنگین مانند عقربی که اگر اطراف ان اتش روشن کنند خودش را نیش می زند. شروع به لگد پرانی کرد. و بد بختی خودش را بیشتر نمود.حملات مسخره اش در فرانسه خیلی احمقانه بود.شبیه احمقی های باند خامنه ای در اوایل قدرت که تلاش می کردند مثلا به امپریالیسم جهانی با یک بمب گذاری و امثا لهم ضربه بزنند. اما دودش در چشم کور مکوری خودشان می رفت. یک مسلگوز بهتر از این نمی اندیشد. دامنه فکر شان محدود است و عقلشان به کونشان وصل است. مثل اول انقلاب که با مواد منفجره می خواستند کعبه را تصرف کنند! مسلگوز در جهان امروز هیچ حرف بدرد بخوری ندارد. در هیچ زمینه ای. عمده حرف این موجودات ماقبل تاریخی به زعم خودشان مربوط به امور معنوی می شود. که انرا کاملا به گاه داده اند.معنویتشان بدتر از فضو لات پشتشان هست. فضولات انهم از نوع فضولات مسلگوز.حاوی تمام کرمها و میکروبها آ اوه ه ه merd.

    پاسخحذف
  9. نتیجهٔ ملاقات آقای پوتین (ید الله فوق ایدیهم برای آریایی نژادهای باهوش تازی پرست) و هدیهٔ یک «فسیل خطی تازینامه» برای «افتخار مجّانی» به «روسپی فرزانهٔ قاجاری»؛ و بستن قراردادهای گاز و نفت؛ برای بازگردانیدن «آریاییهای باهوش کوروشی» به دورهٔ پیش از «مصدق السلطنة» بود. هر چند که «مصدق السطنة» به خودی خود هیچ پوخی نبود و با تبلیغات کثافتهای «چپگرای کرملینی» تبدیل به «قهرمان ملّی» شد. امّا تکرار ماجراهای پیش از«مصدق السلطنة» در «امروزها»؛ برای بی شرفهای اصلاح طلب که برای «حفظ نظام» وارد میدان شده اند؛ یک داغ ننگین بر پیشانی آنها و هوادارانشان است که هرگز پاک نخواهد شد؛ زیرا «داغ» است و نه یک «پروندهٔ کاغذی».
    حساب «روسپی فرزانه» جدا است.... زیرا او فقط یک «روسپی بین المللی» است.
    امّا «سلطنت طلبان = موازی حاکمیت ننگین صفوی مسلکها» و «اصلاح طلبان صفوی مسلک» که برای «ایرانی دروغین و شعاری» سینه های «صفوی» چاک میکنند چه میشود؟
    راستی حکم خیانت های استراتژیک به یک کشور و مردمان آن چیست؟

    من فکر میکنم که: «حکم اعدام افراد» بسیار کم است.

    پاسخحذف
  10. از هدیه دیروز قران به اغا توسط پوتین حس خیلی بدی بهم دست داد این حرکت تبلیغاتی نشان از ملک مطلق شدن ایران و هبه ان توسط اغا به پوتین تزاری می باشد و باز مثل همیشه کفتارهای حاضر بر سر سفره اعم از راست و چپ تکه گوشت خود را خواهند گرفت وامت گیج ایران هم کما فی سابق باید با معضلات دختران فراری و جوانان بیکار و غذای ناسالم و بالا رفتن دلار و هوای الوده و...دست و پنجه نرم کنند و خود را بار رفتن به کربلا و مشهد و جمکران و...و بستن شال سبز و بنفش و شاید اینبار صورتی و..ارضا کنند چند سوال داشتم
    1.تکلیف تیم روحانی که با نگاه به غرب (خاصه ازاد شدن پترودلارها و تکنولوژی غرب)خود را تنظیم کرده اند چه می اید؟(جالب است پوتین یکراست و بدون تشریفات و حتی حضور روحانی به دیدار اغا رفته و شواهد میدانی ننشان می دهد که لبخند بر خلاف همیشه یک لحظه از هم لبان اغا در حضور پوتین محو نمی شده!!!!)
    2.ایا اینجا یک معامله پنهانی بین امریکا و روسیه بر سر ایران صورت گرفته(مثلا اکراین را می دهیم و ایران را می گیریم!!)و یا اینکه پوتین اوباما را دور زده و با بر زدن کارت ایران اینبار با وارد شدن مستقیم امریکا را در منگنه می گذارد؟
    3.اخباری که از سقوط هواپیمای ناشناس در مرز ترکیه توسط ترکیه و همزمان انتشار خبر همراهی هواپیماهای جمهوری اسلامی با بمب افکنهای روسی توسط دبکا فایل به گوش می رسد خبر از وارد شدن سطح درگیریها به مرحله جدیدی است؟!!
    من خودم حدس می زنم که با هدیه دیروز قران به اغا ایارن رما وارد کشورهای اقماری روسیه شد و دید پوتین به ایران دید سرزمین سوخته هست و باید اماده روانه شدن داعش(توسط معمار ان)به سمت مرزهای ایران به صورت خاص باشیم
    با تشکر

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      زیاد به این جنگولک بازیها اهمیت ندهید.
      قرار بود روسها به میدان کشانیده شوند.
      حال کشانده شدند.
      آنچه که بر روی زمین و آوردگاه اتفاق می افتد؛ با طرحها و و برنامه های خیالی برای آینده؛ بسیار فاصله دارد.
      یکی از جنس سخت است و و دیگری از جنس «رؤیا».

      حذف
  11. درود بر کژدم گرامی،
    خوب هستید؟
    نمی دانم چرا بخش های گزنده ی نوشته های شما تا این اندازه درست هستند. گویا بیشتر مردم جهان، در یک تعارف و رودربایستی همیشگی با خودشان زندگی می کنند که از آن بی خبر هستند. دیدن خریت پنهان در درون خودمان گاهی بسیار خنده دار می شود. :)
    https://www.youtube.com/watch?v=0FRA1zKUPgw
    من این کلیپ را دوست دارم. گفتم شاید شما یا دوستان دیگر آن را ندیده باشید و خوشتان بیاید. تازه نیست ولی کنایه دلچسبی در آن هست بویژه در نام "مرتضی" که به خوبی سر جایش نشسته.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شناخت گرامی
      سپاس که یادی از من نمودید و سپاس از لینکی که فرستادید.

      حذف





  12. Turkey shoots down Russian fighter jet 'near Syrian border'
    PUTIN SAYS INCIDENT TO HAVE SERIOUS CONSEQUENCES FOR TURKEY TIES
    PUTIN:WE WON'T TOLERATE SUCH CRIMES AS TODAY'S WAR PLANE CRASH

    پاسخحذف
  13. پس از ماچ و بوسه های رهبر فرزانه و آقای پوتین که همدیگر را «هندوانه زیر بغل» باران کردند؛ سرنگونی جنگندهٔ روسی و سپس آسیب دیدن هلیکوپتر نظامی روسیه؛ خبرهای خوبی نیستند. پس از جشن علنی شدن «تحت الحمایه بودن انگل فرزانه» از طرف «رفقای شمالی» شان. در صورت «تصمیم گیری حیثیتی» از طرف آقای پوتین؛ « انگل فرزانه» یا باید نقش «سرباز پیادهٔ روسها» را بازی کند و یا باید به آن «پیمان دراز مدّت و پایدار» که شعارش را داده بود؛ پشت کند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم نازنین این ختنه سورون بود جشن جدی نبود که !!!

      حذف