کون سوزی بزرگی برای اوباشان به اصطلاح «اصلاح طلب» بود؛ زمانی که هزاران کاندید فرستادند و طرف مقابل هم هزاران اوباشان خودش را به میدان فرستاد و همگی اوباشان «حذف شدند» تا «اوباشان معتقد به تمرکز هر چه بیشتر قدرت در دست انگل فرزانه»؛ کاندیداهای بلا منازع باشند.
راستی فهمیدید چه گفتم؟
اگر نفهمیدید؛ بگذارید توضیح دهم. ولی تو را به شرافت معنوی و آسمانی و حپروتی «بی بی زینبِ یادگار عاشورا و لذّت پرست و دوستدار صیغه شدن»؛ بالا غیرتاً توی زمین «سیاست» بازی نکنید.... بروید توی کوچه خاکی ها با توپ پلاستیکی فوتبال بازی کنید. بعد هم بروید دعای کمیل بخوانید و سپس بعد از تمام شدن بازی آبیها و قرمزها بروید صندایهای اتوبوسها را با تیغ موکت بُری پاره کنید.(مگر چیزی بیش از این هستید؟ فکر میکنید که زیر ابرو برداشتن و کاکُلی شدن و گیتار زدن تمدّن است؟ غرب پُر از اینگونه متمدّنها «شمپانزه ها» است ... فکر نکنید تنها هستید!... از آفریقا تا اروپا و آمریکا و آمریکای لاتین؛ پُر از شماهاست.) ..... بگذریم ....
اوباشان «اصلاح طلب» و اوباشان «ذوب شده در ولایت»..... همگی توی «کون همدیگر» میکروفون کار گذاشته اند. یعنی اینکه همگی سرشان توی همان «آخور چپاول و غارت» است و بقیّه اش بازی است. البتّه «اصلاح طلبها» اکنون تبدیل به «ریزه خوارهای اطراف آخور» شده اند ولی همچنان «خودی ها» هستند و تمامی تلاششان این است که بتوانند سرشان را تا خرخره توی آخور بکنند.
«اصلاح طلبان» هزاران کاندید میفرستند و بحثهای «یواشکی و فوق محرمانه» میکنند ولی بعضی از آنها توی کونشان میکروفون دارند.
لذا خبر به «ذوب شده ها» میرسد و آنها نیز اوباشان خود را کاندید میکنند؛ولی آنها را توجیح میکنند که «نقش شما کاندید شدن» و سپس «حذف شدن» است.
اینگونه است که همگی این «اوباشان درجه ۲ و ۳ و ۴» همگی حذف شدند.
حال رادیوهای غربی فارسی زبان به دروغ میگویند که «همه شوکه شده اند».
«هیچکس شوکه نشده است». شاید «گاوهایی که برای مادرقحبه های هر دو طرف اصالتی قائلند» شوکه شده باشند.
به این رادیوها بگویید:
«روی گاوها و الاغها حساب باز نکنید».
هر چند که امکان ناپذیر است؛ زیرا در چنین صورتی؛ دیگر کسی نمیماند.!!!
ظاهراً خر «انگل فرزانه» از پل گذشته است و فکر میکند که میتواند باز هم نفس بکشد و چند روزی بیشتر به زندگی انگلی خود ادامه دهد. مانند پایان دوران «پروژهٔ خاتمی شیّاد و مفعول». اینبار نیز نوبت «امام حسن بنفش» بود.
آنچه که با بروی کار آوردن «شمپانزه»؛ آغاز و تقریباً پایان یافت؛ اکنون میخواهد «کامل شود».
یعنی تمامی قدرت و مجاری اقتصادی باید به دست «بازوی مسلّح انگل فرزانه» بیفتد.
آنچه که با «تحریمها» راهش بسته شده بود؛ باید پس از «برجام» دوباره به حرکت «تمرکز هرچه بیشتر» پیش برود.
این تمامی داستان آنچه که «انتخابات بعدی» مینامید میباشد. .... بقیّه اش داستان «وازلین» است.
امّا در آمریکا چه میگذرد؟
میگویند که «دونالد ترامپ» گوی سبقت را از همگان گرفته است.
آیا به شیوهٔ رفتاری و بازاریابی انتخاباتی «دونالد ترمپ» توجه کرده اید؟
آیا دیده اید که این «کرم مستراح» چگونه حرکات «شمپازهٔ احمدی نژاد» را مو به مو اجرا میکند؟
اگر دیده اید.... آیا پرسشی در ذهنتان ایجاد کرده است؟
اگر پرسشی نداشته اید؛ پس چرا خود را «انسان» میدانید؟ آیا بهتر نبود که لا اقل به خودتان راست میگفتید؟
چرا روسها و اروپاییها میخواهند که تا دیر نشده است؛ لواش خود را به تنور بچسبانند؟
همانگونه که گفته بودم؛ پس از آنچه که «برجام» نامیده میشود؛ گرگهای زیادی برای بلعیدن ثروت ملّی ایران؛ در کمین نشسته اند.
همه میخواهند با رژیم انگلهای صفوی قراردادهای گوناگون ببندند و «تنها قرارداد تولیدی»؛ همانا قرارداد KFC است.
آیا ساکنین خاک بر سر ایران میدانند که داشتن اجازه «شعبهٔ KFC» یعنی چه؟ نمیدانید؟ در بخش نظرات بپرسید تا بگویم که معنی «فرو رفتن تا دسته» یعنی چه؟
دار و دستهٔ «حزب دموکراتیک آمریکا»؛ دیگر دارای هیچ شخصیت قدرتمندی که بتواند جای آقای اوباما را بگیرد نیست.
در طرف مقابل نیز «حزب جمهویخواهان» نیز شخصیتهایی بسیار ضعیف دارد. حتّی «مارکو روبیو» نیز شخصیتی ضعیف است.
بیشتر شعارهای جمهوریخواهان دست نیافتنی است. آنها نمیتوانند «بیمهٔ درمانی اوباما» را حذف کنند؛ زیرا دیگر بر روی کاغذ نیست و به یک سیستم اجرایی تبدیل شده است و تعداد فقرا و تنبلهای آمریکایی شکم گندهٔ دوست دار مفت خواری نیز کم نیستند و هیچکس جرأت نزدیک شدن به آنرا نخواهد داشت. ماجرای «برجام» هم همینطور است. «برجام» دیگر از روی کاغذ خزیده و بیرون آمده و اجرایی شده است. (مانند همان ماجرای قانون اساسی بر روی کاغذ و قانون اساسی که به یک ساختار فیزیکی تبدیل شده است و بارها توضیح داده ام).
چرا «دونالد ترامپ» این همه محبوب شده است؟ ... زیرا در میان این همه ضعف و سخنان تکراری در میان کاندیداهای دو طرف؛ تنها یک «شیّاد آسمان ریسمان باف مانند احمدی نژاد» است که میتواند حرفهای جنجالی بزند و گاوها نیز سخنانش را مانند «علوفهٔ تازه و سبز» بدون تفکّر ببلعند.
تلاش روسها و چینیها نیز این است که با ماجرا سازی؛ بر روی انتخابات آمریکا اثر بگذارند و کار بدی هم نمیکنند. بهترین نوکر مشترک «چین و روسیه» در این ماجرا «رژیم انگلهای صفوی» است تا با «گنده گوزیهای نظامی» (دستگیری ۱۰ ملوان؛ شلیک موشک؛ عکسبرداری از ناو آمریکا)؛ بر افکار عمومی «گاوهای آمریکایی» تأثیر بگذارند تا شیّادی مانند «دونالد ترامپ» از صندوق رأی بیرون آید.
حال پرسش این است که شخصیتی مانند «دونالد ترمپ» چه نفعی برای روسیه و چین دارد؟
دونالد ترامپ میگوید که برای حلّ مشکلات بین المللی با «روسها » دوست خواهد شد. لذا شعارهایی مانند «ما به ایرانیها نشان خواهیم داد که بچّه نیستیم» که ظاهراً شعاری «تهاجمی» است؛ در واقع «گوزی پر سر و صدا» است. زیرا رژیم «انگل فرزانه»؛ نیروی نیابتی روسیه به شمار می آید.
شاید «دونالد ترامپ» اسب تروای حزب دموکراتیک آمریکا در میان کاندیداهای جمهوریخواهان ؛ برای ادامهٔ «دکترین کوندالیزا رایس - اوباما» باشد.
به هر حال جای گمانه زنی بسیار است. امّا من فکر نمیکنم که «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آیندهٔ آمریکا باشد.
شاید بتوان «حماقت» و «ناپختگی» را در اظهارات جمهوری خواهان آمریکا به سادگی رصد کرد.
امّا «دونالد ترامپ» یک «مغلطه گوی شیّاد» است.
شرط بندی و سرمایه گذاری رژیم انگلهای صفوی و روسها بر روی «دونالد ترامپ» یک تف سربالا خواهد بود چه «او» برنده باشد و چه «بازنده».
کژدم