۱۳۹۶ مرداد ۳, سه‌شنبه

ورود به دقیقهٔ هشتاد

روسها با مطرح کردن ایدهٔ «تدوین قانون اساسی جدید سوریه توسط سازمانِ مللِ ظاهراً متّحد»؛ چه میخواهند بگویند؟
اگر قانون اساسی سوریّه را سازمان ملل تدوین کند؛ آیا راه برای تدوین قانون اساسی جدید «عراق» و «ایران» و «ترکیهٔ عثمانی»  و «لیبی» نیز باز خواهد شد؟ یا اینکه سوریّه موردی استثنایی (One Off) است ؟
چه تضمینی وجود دارد که سوریه استثنا باشد؟ کدامین وزنه های سنگین بر کفّه های ترازوی سوریه گذاشته شده اند که برای توازن آنها باید به «سازمان ملل» پناه بُرد؟ .... مگر سازمان ملل با تضمین «حقّ وتو»  برای ۵ قدرت جهانی ؛ اساسأ با نامی که بر آن نهاده اند؛ همخوانی دارد؟
من سازمان ملل را اینگونه تعریف میکنم:
«پنج رهبر» + «۱۸۰ دُم».
لذا پرسش این است که انگل فرزانه و حاجی بادمجان و ظریف؛ «دُمِ» کدام یک از این رهبران هستند؟
داستانِ جدید نقش «سازمان ملل متّحد» و «قانون اساسی جدید سوریه» برآیند مجموعهٔ باختهای استراتژیک و بُردهای محدو روسیه در ۸ سال اخیر در خاورمیانه و آفریقا است:
۱-  سوریه پیش از بامبول بازی «بهار عربی» توسّط گلوبالیستها؛ در اختیار کامل روسیه و نوکران صفوی مسلک روسیه  بود و انگلهای صفوی؛ به اشتباه  سوریه را «ملک طلقِ خود» میدانستند.
۲- اکنون پس از ۶ سال نبردهای ویرانگر داخلی؛ « سوریّه ای بشار اسدی وجود ندارد» .... و اگر روسها وعده دادند که میتوانند قضیّه را در ۶ ماه سامان خواهند داد؛ تنها یک شعار برای ورود مستقیم نظامی  برای جبران «باختِ سیاسی - نظامی» و توقّف گسترش دامنهٔ این موج «باختها» بود که توسّط نوکرشان « گروهبان آریو برزن حاجی بادمجان میرزا قاسمی» بر دامنشان گذاشته شد. در واقع؛ روسها تلاش کردند که دامنه و عمق فاجعهٔ استراتژیک بر علیه منافع روسیه را محدود کنند و اگر اکنون «هیلاری کلینتون» به عنوان «نوکر گلوبالیستها» به ریاست جمهوری میرسید؛ روسها دچار «آچمز» شده و دو راه بیشتر نداشتند:
الف: به جای ادّعای کذاییِ «حلّ مسئله در ۶ ماه»؛ در خوش بینا نه ترین حالت؛ ...  تَن به  نبردی مستقیم و حد اکثر؛  با دامنه ای محدود با آمریکا می دادند.
ب: کنار می کشیدندد و «گدا»می شدند تا منتظر سکّه هایی که به کاسهٔ شان ریخته میشود بمانند.
 لذا روسها مجبور شدند تا با واقعیّت ۲ سال پیش  که دست پخت گلوبالیستها است کنار بیایند و  با مشاهدهٔ ناتوانی «حاجی بادمجان آریوبرزن میرزا قاسمی» و اوباشان پُر هزینهٔ اطرافش؛ به طور مستقیم در حدّ پشتیبانی هوایی وارد معرکه شدند و به خاطر عمق استراتژیک شکستها؛  مجبور به  پرداخت هزینه های بیشتر شدند. همهٔ اینها؛  پرداخت هزینه های سنگین در برابر «بازی سازیهای گلوبالیستها» بودند. اگر  گلوبالیستها  پس از ظهور ترامپ از صحنه «قدرت اجرایی» خارج شده اند؛ امّا به آن معنی نیست که «حذف» و یا  «ضعیف» شده اند؛ بلکه طرح تحریمهای جدید و «دوقلو سازی» آنها نشان از قدرت آنها دارد.
امّا روسها گذشته از ترفندهای رایج روس (مدل استالینی) برای کسب امتیازات بیشتر؛ به خوبی میدانند که داشتن «یک کیلو سود»؛ (حال با چند گرم کمتر و یا بیشتر)؛ بسیار بهتر از داشتن «یک میلیون کیلو هیچ» و چه بسا ویرانیها است. بازیهای تبلیغاتی روسها بسیار شبیه آن چیزی است که از طرف حاکمیت شیعی ایران اجرا میشود. «گُنده گویی های نظامی»؛ «پاسخ دادن به پرسشها با طرح پرسش» برای فرار از واقعیتها و در واقع «خود فریبیِ همراه با مردم فریبی» و تکیهٔ بی حدّ و حصر بر تبلیغات و پروپاگاندا.  اگر کسانی فکر میکُنند که روسها بازی را در سوریّه نباخته اند؛ ۱۰۰٪ در اشتباه هستند. نبرد کنونی روسها در سوریّه؛ نبرد برای پیروزی نیست؛ بلکه برای «محدود کردنِ دامنهٔ شکستها» و استفاده از سوریه برای چانه زنیها با آمنریکا است.
امّا روسها برای گسترش بازی دست به دامن «طالبان» و کشتار نیروهای ناتو توسط آنها نیز شده اند. امّا میدانند که این بازی خطرناک بر علیه خودشان عمل خواهد کرد؛ زیرا این بازی «لو» رفته است و در ازای کشته شدن هر سرباز ناتو؛ روسها متحمّل ضربات سنگین اقتصادی خواهند شد و اینگونه حرکات میتواند تمامی تکاپوی روسها برای استفاده از سوریه در چانه زنیهایشان را نیز بی ارزش کند.

تحریمهای دوقلو

تحریمهای جدیدی که در راهند؛ نه تنها تمامیّت رژیم شیعی حاکم بر ایران را تهدید میکند؛ بلکه اقتصاد ایران را به شدّت رو به قهقرا خواهد بُرد و رژیم حاکم بر ایران  توان پاسخگویی به کوچکترین معاملات اقتصادی را از دست خواهد داد. زیرا دولت (یعنی همان تدارکاتچی ها) باید از سپاه فاصله بگیرند که امری امکان ناپذیر است. لذا تحریمهای جدید مانند «آش کشک خاله» خواهد بود. این تحریمها بر روابط روسیه با رژیم ایران به شدّت ضربه خواهد زد و در واقع روسها سنگینی ۲ تحریم را بر گُردهٔ خود احساس خواهند کرد:

۱- تحریمهای مستقیم.
۲- تحریمهای بالقوّه که در صورت ادامهٔ روابط نظامی - سیاسی با رژیم ایران؛ به صورت بالفعل در خواهند آمد.

با توجّه به وضعیت اقتصادی روسها و سنگینی تحریمهای جدید؛ روسها نمیتوانند به دُمِ خود جارو ببندند و تاوان رژیم شیعی ایران را هم بپردازد.
اقتصاد روسیه یعنی: نفت بفروش و تُربچه  و خیار بخر. حتّی یک اتوموبیل؛ یخچال؛ پنکه؛ تلویزیون؛ اجاق آشپزخانه و یا حتي ریش تراش؛ که ساخت روسیه باشد؛ در بازار جهانی نمیبینید. جامعهٔ روسیه به شدّت یک جامعهٔ مصرفی است و بسیار آسیب پذیر است. پس از تصویب تحریمهای جدید و سقوط آزاد ارزش «روبل» و کاهش ارزش بازارهای سهام روسیه؛ چهرهٔ رهبران روسیه دیدنی است.
امّا روسها مثل انگل فرزانه و احمدی نژاد احمق نیستند که تحریمها را کاغذ پاره بدانند و پس از اینکه دیدند؛ ملاقه به ته دیگ خورد؛ پروژهٔ «امام حسن» راه بیندازند. روسها با مکانیسم کار آشنا هستند. اکنون «احمق فرزانه» نیز پس از تجربه «جفتک پرانی هسته ای» و «سپردن اقتصاد به دست سپاه؛ برای تأمین هزینه های هلال شیعی» و تحریمهای جدید شاید «خَر فهم» بشود که  طناب دار کنونی بسیار بدتر از دورهٔ «اوباما» خواهد بود.
البتّه برای من (کژدم) این مسئله تازگی ندارد و در همان دورهٔ احمدی نژاد در نوشتارهای گوناگون این مسئله را مورد بررسی قرار داده و خطرات ناشی از آنرا گوشزد کرده و حتّی گفته بودم که انگل فرزانه؛ میبایستی در فکر «پروژهٔ امام زین العابدین بیمار و دائم السجده» می بود زیرا «پروژهٔ امام حسن» دیگر جواب نخواهد داد.
همین خبرِ امروز؛ که «گروهبان سردارها» با «امام حسن بنفش» دیدار کردند؛ نیز درستی پیشبینیهای مرا ثابت میکند که در دورهٔ انتخابات دور دوازدهم؛ میگفتم که «حسن روحانی رئیس جمهور آیندهٔ شما است» و در این برهه از زمان تنها راه انگل فرزانه برای بقای چند روز بیشتر است و «امام حسن بنفش» ناچار خواهد شد که نقش «امام زین العابدین بیمار» را به عهده بگیرد. «سردار گروهبانها» امروز ثابت کردند که پناه گرفتن زیر پشم خایه های «امام حسن بنفش امروز» و «امام زین العابدینِ فردا»  در شرایط کنونی؛ با صرفه تر  «جمنا بازی» و «عمّاریّون بازی» است و پس از این «ذِق و وِقّ» هایشان فروکش خواهد کرد.

امّا مشکل اصلی تمامیّت رژیم انگلهای صفوی این است که این تحریمها تا زمان خروج کامل سپاه پاچاهارداران از سوریّه و لبنان و یمن؛ به شدّت ادامه خواهد یافت.
آقایی به نام «هرمیداس باوند» که با DW در رابطه با تحریمهای جدید و عربده کشیهای «گروهبان سردارها» مصاحبه نموده است؛ رژیم را به «حقوقی کردن» مسئله فرا میخواند. هر چند که این راه حلّ؛ ظاهراً تنها راه حلّی است که به ذهن آقای هرمیداس میرسد ؛ امّا نظری کاملاً احمقانه است. تنها دلیلی که آقای هرمیداس را به دادن چنین نظریهٔ احمقانه ای واداشته است؛ اینکه ایشان به «حفظ هلال شیعی» معتقد است. در حالی که این تحریمها برای  تار و مار کردن «هلال شیعی» طراحی شده اند و باید به هدف خود برسند و قدم زدن در راهروهای سازمان ملل و دادگاه لاهه میتواند سالها طول بکشد.

استراتژی که دولت ترامپ در رابطه با داعش طرّاحی نموده است؛ ۲ هدف را دنبال میکند:

۱- پایان دادن به مرکزیت نظامی داعش در عراق و سوریه.
۲- بی آبرو و بی حیثیّت نمودن داعش و رهبرانش.؛ تا دیگر کسی جذب آن نشود.

این استراتژی در رابطه با سپاه پاچاهارداران نیز اجرایی خواهد شد و خوشبختانه سپاه پاچاهارداران با شلّیک ۷ موشکی که به هدف نخوردند و حتّی «فتوا» و «حکم حکومتی انگل فرزانه» نیز نتوانست از بی حیثیت شدن سپاه جلوگیری کند؛ خودش وارد عرصهٔ «بی آبرو شدن» پای نهاد و شليک این موشکها یک «خود زَنی» بود.

چهرهٔ انگل فرزانه و گروهبان سردارها و امام جسن بنفش نیز پس از تصویب تحریمها دیدنی خواهد بود.

کژدم

۵۴ نظر:

  1. درود کژدم

    گُل گفتید مثل همیشه

    حالا خبر این تحریم‌ها رو وقتی به افزوده شدن سپاه به گروه تروریستی اضافه کنیم واقعا چهره سید علی‌ دیدنی‌ خواهد بود. :-)


    به نظر میاد اینبار تمامی ساختار سپاه رو مورد هدف قرار دادند مخصوصا برنامه موشکی اونها رو که شامل افراد و شرکت‌هایی هست که در انتقال و توسعه موشکی انها دارند کمک میکنند یا شرکت‌هایی که برای دور زدن تحریم‌ها ایجاد شده اند. پاسدارها حسابی حالشان گرفته چون پولهاشون هم در بانکهایی خارجی بلوکه میشه و الخ..... بسی‌ خرسندم. سپاس از مطلب مفید شما

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تیدا گرامی
      پای تحریمهای جدید بسیار دراز است و تا چین و خانهٔ اردوغان نیز میرسند. ترکهای عثمانی آرام آرام از طرف اروپا تحت فشارهای مضاعف قرار میگیرند و تحریمهای جدید؛ معاملات عثمانیها با روسیه را نیز در تنگنا قرار خواهد داد.
      پای ارتش رژیم نیز به میان کشیده شده است و باید حساب خود را از سپاه جدا کند.
      این بستهٔ تحریمی به دنبال نتایج شفّاف است و بازیهای دیپلماتیک را نخواهد پذیرفت. نتیجهٔ بسته شدن راههای دیپلماتیک از طرف عربستان سعودی؛ زبان و شعارهایِ صلحِ امام حسن بنفش و امیرکبیرِ ظریف راقطع کرد. زمانی که کوچه پس کوچه های چانه زنی بسته شوند؛ رژیمهایی از نوع خردوغان و انگل فرزانه؛ میدانند که باید به «زبانِ عمل» حرف بزنند. تجربهٔ سفر اخیر خردوغان به ریاض نیز نشان داد که آب در هاون میکوبد و کار از تعریف داستانهای «دَدَه قورقوت» و «کور اوغلی نامه» خواندن گذشته است.
      تولید انبوه شرکتهای صوری نیز امتحان خوبی نداده اند و برای رژیم صفوی مسلکها دهها میلیارد دلار هزینه های جانبی و دزدی و غارت به جای گذاشته اند.

      حذف
  2. نکته جالب همنشینی تدبیر و تفنگ در دو روز گذشته بود که در ان تمامی طرحهای بالای دویست میلیارد تومان به برادران قاچاقا چی سپاه داده شد!!!
    با این حرکت و تصویب بزرگترین پکیج تحریمی علیه سپاه در تاریخ امریکا ...گور رزیم منحوس جمهوری اسلامی کنده شد...فقط باید این مردم بی اراده دست از فانتزی بازی برداشته و مانند ونزویلا شروه به حرکتهای بنیادین برای ریشه کنی مالاریا بکنند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      مشکل ساکنین ایران «فانتزی بازی» نیست. مشکل اصلی آنها «فرد گرایی» و «منافع شخصی» است و «روحیهٔ زندگی اجتماعی» ندارند. به همین خاطر نیز هیچگاه ساختارهای اجتماعی - سیاسی «دیر پا» نداشته اند.
      به همین تظاهراتهای سپرده های بی بازگشت در بنیادهای پولشویی مانند «کاسپین» و ماجرای «سبد غذایی ۶ سال پیش» نگاهی بیندازید؛ تا روحیهٔ ساکنین ایران را دریابید. تظاهراتهای اخیر نشان میدهد که این موجودات؛ تنها زمانی حرکت میکنند که میخ به پای شخص خودشان فرو رَوَد. در ماجرای سبد غذایی نیز نشان دادند که هیچ ارزش و احترامی برای دیگر کسانی که در صف ایستاده اند؛ قائل نیستند. این چنین موجوداتی در عمل بسیار عافیت طلب؛ بی انگیزه و منبع تولید «مالاریا» هستند. بی دلیل نیست که رشوه خواری به یک بیماری همگانی تبدیل شده است. بی دلیل نیست که این همه فجایع اجتماعی از طرف این موجودات به راحتی پذیرفته میشود.
      آنچه که شما «فانتزی بازی» نامیدید؛ در واقع تنها بستری است که این موجودات «خود پرست» و عافیت طلب میتوانند در آن زندگی کنند.
      در دو سدهٔ اخیر؛ دورهٔ انقلاب مشروطه و دوران سلطنت پهلوی؛ تنها دورانهایی بودند که تلاش برای آفریدن «روحیهٔ جمعی» برای پی ریزی شالوده های زندگی اجتماعی به عنوان یک «ملّت» در حال شکل گرفتن بود که آن هم به خاطر «حماقت نهادینهٔ سیاسی» در حاکمیت و رهبرانِ همهٔ گروهها و احزاب؛ نتوانست موفّق باشد ... و اکنون اینجا هستیم.
      آنچه که «انقلاب اسلامی» نامیده شد و من آنرا «خیانت ملّی» نام تهادم؛ در واقع نوعی بازگشت به «خویشتن» از طرف ساکنین ایران بود. ساکنان ایران اکنون به صورتی واقعی «خودشان» هستند. رشوه خوار؛ چاپلوس؛ دزد و دَلِه و بی اراده و عافیت طلبهای درندهٔ همسایه.
      موجوداتی که مانند درندگان در همسایگی بی معنایی در کنار هم زندگی میکنند. یعنی به «دریدن همدیگر» مشغولند.

      آیا تشکیل «حلقه های انسانی» در اطراف نظنز را فراموش کرده اید؟ آن حلقه های کذایی نشانهٔ داشتن «احساسات ملّی» نبود؛ بلکه «کارناوال حماقت» بود و نتیجه اش را با «برجام» دیدیم و با تحریمهای جدید؛ نتایج بسیار ویرانگر تر از آن را در آینده
      خواهیم دید.

      حذف
  3. شاید یک جنگ بتواند تا حدودی مردم ایران را ادب کند. چون با تغییر رژیم باز همین آش و همین کاسه اس. مردم ایران خود ذاتا ریاکارند و متاسفانه با تجربه زندگی زیر چتر گفتمان اصلاح طلبی در دو دهه گذشته دورویی و زرنگ بازی به اوج خود رسیده آنچنان مردم بی اخلاق و پوست کلفت شدن که اگه رژیم دیگه ای هم سر کار بیاد این مردم فرصت طلب اون رو هم فاسد میکنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      جنگ نه تنها در جوامعی مثل ایران؛ همبستگی بوجود نمی آورد؛ بلکه موجب ظهور گروههای سازمان یافتهٔ جنایتکار میشود.

      حذف
    2. پیشنهاد میکنم که مقالهٔ تحلیلی آقای فریدون خاوند را که در رادیو فردا منتشر شده است؛ بخوانید.

      https://goo.gl/36HVUN

      تنها مشکل مقالهٔ آقای خاوند این است که در تحلیل خود؛ رژیم شیعی ایران را از روسیه و کرهٔ شمالی و حزب الله لبنان؛ انتزاغ نموده است و گرنه میتوانست پُربارتر باشد.
      در رابطه با دلیل به کنار نهاده شدن «پاره کردن برجام» نیز آقای خاوند به خطا رفته و دلیل آنرا «اجماع جهانی» میداند. به نظر من اینگونه نیست و آمریکای ترامپ؛ اکنون به «برجام» به عنوان «افسار» و «قلّاده» می نگرد که بر گردن انگل فرزانه انداخته اند.
      حتّی اگر فشارها را بر رژیم انگلهای صفوی به حدّ غیرقابل تحمّل نیز افزایش دهند؛ رژیم قادر به پاره کردن زنجیر و افسار نخواهد بود. زیرا در آن صورت دوباره با همان «صاحبان اجماع برجام» درگیر خواهد شد. (بازگشت به دوران پایانی احمدی نژاد).
      در واقع رژیم انگلها در وضعیت آچمز و در چند قدمی کیش و مات است.

      حذف
  4. آیا قابل تصور است که سر علی شیره ای را زیر آب کنند وهمه گناهان را به گردن او انداخته و شلوارشان را پایین بکشند. همه ما میدانیم سپاه هیچ گهی در برابر آمریکا برای خوردن ندارد و بدتر از همه سرداران نگران پولهایشان در خارج هم هستند سوریه هم که دیگر وجود ندارد. تنها راه مانده همان است که بالا گفتم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      نخیر؛ قابل تصوّر نیست. اگر کسی بخواهد؛ سرِ کسی را زیر آب کُند؛ بهتر است برود سراغ انگل مجتبی خامنه ای و عمّاریون و «جمنا بیاها».

      حذف
  5. متأسفانه بستهٔ تحریمی جدید آمریکا در میان فارسی زبانان به صورت ناقص نمود پیدا کرده است و سوای اینکه؛ بسیاری از افراد فقط با کلمات و نامهای درشتی که در خبرها میبینند در بارهٔ این تحریمها قضاوت میکنند؛ از سوی دیگر تقصیر تحلیلگرانی مانند آقای فریدون باوند نیز هست. زیرا ایشان نیز در پی همان کلمات درشت و ذهن آشنا؛ به تحلیل پرداخته اند.
    واقعیت این است که باید این تحریمها را «تحریمهای ۳۶۰ درجه» نامید و اهداف کلان بین المللی را دنبال میکند که رژیم شیعی ایران بخش کوچکی از آن است.

    گفتمان ناسیونالیستی که دونالد ترامپ در دورهٔ انتخابات مطرح نمود؛ اهداف چندگانه ای را دنبال میکرد:
    ۱- اتحادیهٔ اروپا دست از مفتخوری بردارد.
    ۲- چین؛ سگ هار حیاط خلوتش را مهار کند.
    ۳- خروج از نهادهای اقتصادی چند ملیّتی و بستن قرارداد با کشورها و نهادها به طور مستقل.
    ۴- خاورمیانه به منطقهٔ امن تبدیل شود و روسها میتوانند در این زمینه شریک خوبی باشند.
    ۵- داعش باید از بین برود و رژیم شیعی ایران و اعوان و انصارش باید به درون مرزهای خود باز گردند.
    تحریمهای جدید بخشی از اهداف فوق را تحت پوشش قرار میدهد و هدف نهایی آن بازگشت پر قدرت به خاورمیانه است.
    جیغ و دادها و سینه زنی و زنجیرزنی های اروپا نیز به همین دلیل است.

    پاسخحذف
  6. کژدم رژیم فرو می پاشد یا نه اپوزیسیون گهی نمی تواند بخورد مانده ام کار و زندگی را رها کنم برای مبارزه یا اگر این بار هم مثل دفعه های قبلیست زندگیم رو بکنم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      نه تنها رژیم فرو میپاشد؛ بلکه احتمال فروپاشی ایران هم یک احتمال با درصدی بالا است. اپوزیسیون را ول کنید. اینها هنوز در حال اندازه گیری عرض شانه و دور کمر و دور سینه و طول آستینهای «دموکراسی» هستند و هنوز این لباس از کارگاه خیّاطی شان بیرون نیامده است. هنوز کتابهای عهد بوقی زیادی در بارهٔ دموکراسی و «جامعهٔ باز» مانده است که مورد بررسی قرار نداده اند.
      شما هم کُت و شلوارت رو در نیار و لباس نظامی نپوش. وضعیّت بسیار وخیم تر از آن چیزی است که مردم دوست دارند حتّی درباره اش بشنوند.
      نمیدانم به یادتان هست؟ ... یا نه؟ ...پیشترها تاثیرات سیاستهای دولت ترامپ را به «بازگشت موج سونامی» تشبیه کرده بودم.

      حذف
    2. آمریکا اکنون در حال «مین گذاری» و ایجاد میدانهای مین است.
      چند هفتهٔ پیش در خبرها آمد که تولید نفت و گاز «شیل» با اینکه قیمت نفت در حال پایین آمدن است؛ با سرعت سرسام آوری رو به رشد است. من از اینکه نویسندهٔ مطلب از این امر تعجّب کرده بود؛ تعجّب کردم. گویی که درختها نمیگذاشتند؛ جنگل را ببیند.
      در ماههای آینده آن نویسنده خواهد فهمید که چرا اینطوری بوده است؟ و خواهد فهمید که شرکتهای نفتی بر اساس یک استراتژی اینچنین با ارابه های دوازده اسبه حرکت میکنند.

      حذف
  7. کژدم شما در یکجا فرمودید احتمال تجزیه ایران را نمی دهید اما دوباره احتمال فروپاشی ایران را مطرح کردید یکجا لحنتان خوش بین به آینده است اکنون منفی آیا تغییری رخ داده

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      فکر نمیکنم که زمانی چنین حرفی زده باشم. امّا امید داشتم که «جنبش پیشگامان کاویانی» در صورت پا گرفتن و رشد کردن؛ جنبش کردستان را با جنبشهای ملّی سراسر ایران پیوند زند و از انزوا بیرون آورد.
      این امیدها واهی بود. ساکنین ایران خمیرهٔ ملّی گرایی ندارند. آنچه که ملّی گرایی نامیده میشود نیز همان پان ایرانیسم صفوی مسلکها (شیعه گری) است که در «حفظ چهارچوب ارضی گربه نشان» تعریف میشود.
      بارها نیز گفته ام که کردستان این حقّ را دارد که جدا بشود. از نظر من چهارچوب ارضی زمانی معنی دارد که مردمانش دارای حقوق یکسان باشند.
      اکنون جنبش سراسری کردستان برای خودمختاری و استقلال و حتّی تشکیل اتحادیّهٔ کردستان و یا تشکیل کشور کردستان در حال فراهم شدن است. کردستان این فرصت را از دست نخواهد داد و اگر از دست بدهد؛ باید رهبرانش را احمق و یا خائن به آرمانهای ملّی کردستان دانست.
      فقط تصوّر کنید که «بنیانگذاران ایران» (مادها)؛ اکنون شهروند درجه ۳ به حساب می آیند.
      این یک شرم تاریخی است.

      حذف
  8. منظورم این بود:
    ...
    قدرت سیاسی به دست آنهایی که از میهن پرستی؛ تنها به «چهارچوب ارضی قَجَری» معتقدند نخواهد افتاد و میتوانند به عنوان اپوزیسیون به قصّه های خودشان ادامه دهند. امّا چهارچوب ارضی ایران به شیوه ای نوین حفظ خواهد گردید.

    من از این نظر خیالم راحت است. زیرا پروژه های بزرگ منطقه ای نیاز به آرامش دارند. و مانند دورهٔ «جورج بوش -اوباما» نمیخواهند سگهای هار را به جان هم انداخته و در پی راه انداختن جنگهای ۳۰ ساله نیستند تا همه جا را به ویرانه تبدیل و زیرساختها را چنان تضعیف کنند که هرچه «جورج سوروس» ها دیکته کنند پذیرفته شود.
    که لحنی مثبت دارد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      منظورم از چهارچوب ارضی به شیوه ای نوین همان نظری است که بارها بر آن تأکید کرده ام.
      ۱- «کشور تهران» باید از بین برود. منظورم از «کشور تهران» نیز «مثلث تهران - اصفهان - مشهد» است.(تمرکز زدایی سیاسی - اقتصادی).
      ۲- بوجود آوردن امکاناتی که بتواند تمامی اقوام ایران را به سوی تنیدگی اقتصادی رهنمون شود تا «اقتصاد ملّی» شکل بگیرد.
      ۳- تمامی اقوام ایران باید در همهٔ رده های حکومتی شرکت داده شوند. اینکار زمان میبَرَد. زیرا به خاطر سیاستهای ۵۰۰ سالهٔ به حاشیه راندن اقوام ایرانی بر اساس «تشیّع صفوی»؛ شاید در حال حاظر افراد زیادی در میان این اقوام که دارای توانایی های حرفه ای بالایی باشند؛ یافت نشود. امّا در مدّتی کمتر از ۱۰ سال این تواناییها شکوفا خواهند شد. یعنی اینکه میتوانیم فرماندهان ارشد نظامی کُرد؛ بلوچ؛ عرب نیز داشته باشیم. میتوانیم وزیران شایسته از تمامی اقوام داشته باشیم و ....
      ۳- اگر چنین نظریاتی بر حاکمیت پس از سرنگونی رژیم شیعی؛ سیطره داشته باشد؛ مطمئن باشید که احزاب کردستان ایران نیز حاضر به مصالحه و مذاکره با آن خواهند بود.

      امّا همهٔ این سناریوها را باید در مجموعهٔ بزرگتری از سناریوهای قدرتهای منطقه ای و جهانی بررسی نمود و یک سناریوی سیخکی نیست. زیرا کارها نیز سیخکی پیش نمیروند.
      ما نمیتوانیم به همهٔ آرزوهای خود برسیم و حتّی اگر حد اکثر تلاش خود را بکنیم؛ باز هم عوامل دیگری بر روی مسیر رسیدن به آرزوها تأثیر میگذارند. امّا حتماً میتوانیم با تلاش به بخشی و چه بسا بخش بزرگی از آرزوهایمان برسیم.
      اگر سیاستهای جورج بوش - اوباما تدارک جنگهای ۳۰ ساله بوده است؛ تا کنون این عوامل جنگ افروز را آفریده و میبینیم که به کجا رسیده ایم. امّا «موج بازگشت» نیز میتواند و حتماً به همان اندازه خطرناک است. به این معنی که برای بازگشت به آرامش باید با این عوامل جنگید و آنها را از میان برداشت که به خودی خود باز هم «جنگ» است.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      مشکلات ما یکی دوتا نیست. اگر من میگویم که این اپوزیسیون قلّابی است؛ به این خاطر است که در طی این ۴۰ سال؛ حتّی یک «اندیشکده» (اتاق فکر) ایرانی نداریم. من نمیدانم که آقای فریدون خاوند در چه سنّی از زندگی هستند؟ امّا میبینم که هنوز هم به صورتی فردی مینویسند. در حالی که بایستی تا کنون یک اندیشکدهٔ اقتصادی - سیاسی را بنیان میکردند.
      حدود ۶ سال پیش این مسئله را مطرح نمودم (نظریهٔ ظهور در قامت حکومتی). گوش شنوایی نیافتم.

      شما فقط یک نگاه به ترکیب گروههایی که شورای به اصطلاح ملّی ایرن به رهبری سید رضا دیبا بیندازید. همهٔ این گروهها و اتحادیه ها و جبهه های نامبرده شده را «گوگل» کنید. همین الآن اینکار را بکنید.
      نتیجه این خواهد بود که اینها وجود ندارند. برخی از آنها ۲ یا ۳ نفر هستند و وبلاگشان نیز از سال ۲۰۱۵ تا کنون به روز نشده است. یعنی اینکه حرفی ندارند.... یعنی اینکه کسی نیستند .... یعنی اینکه ... «وجود ندارند».
      حال تصور کنید با این «کونِ گُهی»؛ ادعای «شورای ملّی ایران» را دارند و رهبرشان نیز یک شارلاتان ۱۰۰۰٪ است (درست خواندید هزار درصد) و بدتر از همه اینکه ادّعاهایشان کون خَر را پاره می کند و میخواهند حکومت را تغییر دهند.

      حال شما بگویید؛ خوش بین باشیم؟ بدبین باشیم؟ یا اینکه بنشینیم و ببینیم چه چیزی در کاسهٔ مان میریزند؟
      یا اینکه: حرکتی بکنیم؟
      کدامیک؟

      حذف
  9. یک مشکل با تحلیل شما کردستان ایران در مقایسه با سایر کردستانات ضعیف ترین و فقیرترین بخش محسوب میشود با جمعیتی حدود 3 میلیون سنی که بخش اعظم آن در آذربایجان غربی باید از پس آذری ها برآید در کنار نیروی حکومت مرکزی به نظر بخش ایرانی شانس زیادی ندارد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      البتّه نمیدانم که جمعیّت کردستان چند میلیون نفر است؛ ولی نظر شما به شرطی درست است که آذریها به خاطر ظهور کویر آذربایجان به جاهای دیگر کوچ نکنند و یا اینکه یک هژمونی خارجی از جدایی کردستان حمایت نکند.
      مشکلات بسیار بزرگ دیگری نیز وجود دارند و این کُردها هستند که باید با آن دست و پنجه نرم کنند و امیدوارم که دست به کار احمقانه ای مانند «عملیات فروغ جاودان» نزنند که محصولش «قهرمانان مُرده» بود.

      حذف
  10. این نوشته نیز که اثر آقای فریدون خاوند و در واقع ادامهٔ نوشتهٔ قبلی ایشان است. حرفهای زیادی برای گفتن دارد.

    https://goo.gl/oSzDd9

    پاسخحذف
  11. دانشمندان آمریکایی برای نخستین بار موفق به دستکاری ژنتیکی رویان انسان شدند

    https://www.technologyreview.com/s/608350/first-human-embryos-edited-in-us/

    طرفداران «اخلاق زیستی» می ترسند دستکاری ژن در مواردی غیر از درمان بیماری و به منظور ساخت انسان های برتر با ویژگی های انتخابی به کار گرفته شود.
    با اینکه ساخت «اَبَر انسان» هنوز هم به آینده ای دور تعلق دارد، اما تحقیق اخیر دانشگاه اورگن آمریکا نشان می دهد که با سرعت زیادی در این مسیر پیش می رویم. تیم تحقیقاتی مورد بحث توانسته اند با دقت تمام رویان انسان را دستکاری کنند و تعداد خطا را به حداقل برسانند.

    کژدم گرامی، با این روندی که شاهدش هستیم، ظاهراً باید منتظر تولد اولین ابرانسان در همین چند سال بعد باشیم. زمانی که شما در سلسله نوشتارهای «گفتگویی از نوع دیگر» ظهور نژاد برتر را پیش‌بینی کرده بودید، من به شخصه بعید می‌دانستم که نسل ما شاهد آن باشد. اما با مشاهده این پیشرفت‌های حیرت‌انگیز نظرم کاملا عوض شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      این موجوداتی که خود را پایبند «اخلاق زیستی» می نامند؛ طرفداران «تولید حماقت ژنتیک»؛ «نبردهای و کشتارهای بی پایان»؛ «آلودگی محیط زیست توسط شپشهای ۲ پا»؛ «فقر و گرسنگی بی پایان»؛ «ویران کردن منابع طبیعی زندگی» و در واقع متعلّق به آنچه که من «ژاژ خایان علم کلام» مینامم؛ هستند. این بی شرفها؛ برای «زندگی» هیچ ارزشی قائل نیستند. اینها «تئوریسینهای فریب» برای حفظ وضعیّت موجود؛ و؛ واپس نگهداشتن جامعهٔ انسانی هستند. به یقین میتوان گفت که اینها؛ نوعی از «صنف انگلی» (آخوندها؛ مفتی ها؛ کشیش ها؛ خاخام ها؛ راهبان بودایی و هندو و ...) هستند که ظاهراً «متمدّن» مینمایند. نقش اینها مانند نقش «ژرژ کوویه» در برابر «چارلز داروین» است.

      سپاس از لینکی که فرستادید.

      حذف
  12. استاد گرامی ضمن عرض پوزش بیوگرافی ارسال شده توسط اینجانب به اشتیاه ارسال شده است و مربوط به فریدون فرخزاد میباشد لطفا آنرا از قسمت نظرات همین بالا حذف نمایید.
    باز هم ببخشید بخاطر اشتباه اینجانب

    پاسخحذف
  13. Andishe گرامی

    لینکی که در رابطه با بیوگرافی آقای فریدون خاوند فرستاده بودید. یک لینک بی سر وتَه است و آنچه در آن یافت نمیشود بیوگرافی آقای فریدون خاوند است.

    اندکی پیچیده که چه عرض کنم؛ خیلی قَر و قاطی است. به نام آقای «فریدون خاوند» آغاز و به بیوگرافی آقای «فریدون فرّخزاد» می انجامد.
    مطلب شما را نخست منتشر و سپس حذف کردم.

    لطفاً پیش از فرستادن لینک مطالب آنرا مطالعه و سپس اندکی «اندیشه» کنید..... بعد لینک بفرستید.

    با پوزش

    پاسخحذف
  14. بیوگرافی فریدون خاوند:
    Dr. Fereydoun Khavand

    Fereydoun Khavand is an economist, political analyst and a doctor of jurisprudence. He was born in 1948 in Shiraz and studied at the University of Tehran.
    He finished his Master and PhD at the Rene Descartes University in Paris. He teaches at the Faculty of Law, Rene Descartes, and is a professor at the Centre d’études Diplomatic and Strategic (CEDS – Paris). Fereydoun Khavand specialized in international economic relations and had taught at the École des hautes études commerciales (HEC) and Ecole Superieure de Gestion (ESG). As an economist and Iran expert he contributes to a number of Persian-language and foreign media (Radio France, Radio Farda, Voice of America, BBC). His publications include Le nouvel ordre international commercial: du GATT à l’OMC , and Dictionnaire des relations internationales.
    Lecture
    http://iranjournal.org/conference/characters

    پاسخحذف
  15. اگر مصاحبه ها و گفتگوهای فریدون خاوند را دنبال کنید، به راحتی متوجه می شوید که او گذشته از کیفیت تحلیل هایش، آخر سر، جاده صاف کن و توجیه گر عملکرد طیف امام حسنی حکومت است.

    پاسخحذف
  16. http://kajdoum1.blogspot.co.uk/2017/07/blog-post_25.html#comment-form
    اقتصاد جهان هم چنان شبیه یک زامبی است با وجود این که اندکی خوش‌بینی وجود دارد که بعید نیست مرده متحرک دارد زنده می‌شود.
    مقاله جالبی هست که نتیجه گیری جالبی دارد البته از این نتیجه گیری نباید تعجب کرد!!!چون قراین و شواهد جز این را نشان نمی داد
    اما انچه مهم است قراین رشد اقتصادی امریکا در شش ماه بر سرکار امدن ترامپ است که جالب نمی باشد این قراین نشان می دهد

    صندوق بین‌المللی پول در آخرین گزارش خود درباره‌ی اقتصاد امریکا پیش‌بینی خود از رشد آن را به 2.1 درصد در 2017 و 2018 کاهش داده و این پیش‌گزاره را کنار گذاشته است که برنامه‌ی کاهش مالیاتی و هزینه‌های دولتی دولت ترامپ موجب بیش‌تر شدن نرخ رشد می‌شود. نه فقط نرخ رشد بیش‌تر نخواهد شد بلکه اقتصاد امریکا در بهترین حالت به رشد خفیف خود ادامه خواهد داد. در حالی که پیش‌نگری دولت ترامپ بر نرخ رشد 3 درصدی تا 2021 استوار است از نگاه صندوق بین‌المللی پول نرخ رشد بالقوه‌ی اقتصاد امریکا تا 2020 تنها 1.8 درصد خواهد بود.
    به نظرتون در ذهن ترامپ چه می گذرد و راهکارش برای دور شدن از این چه می باشد؟
    با تشکر

    پاسخحذف
  17. عذرخواهی می کنم لینک مقاله این هست:
    https://thenextrecession.wordpress.com/2017/07/08/a-zombie-world/

    پاسخحذف
  18. اعداد بزرگ؛ برای ترمیم و تبدیل فوتوشاپیِ قامتهای کوتاه به قامتهای بلند:

    https://goo.gl/KSFMSC

    به یکی گفتند: وقتی میری خواستگاری؛ حرفهای گُنده و بزرگ بزن. وقتی که رفت خواستگاری .... آنقدر در بارهٔ شُتُر و فیل و زرّافه حرف زد که خواستگاری یادش رفت.

    داستان آقای پوتین نیز همین است.
    براستی چرا رفتار و گویش انگل فرزانه و سپاه پاچاهارداران؛ اینهمه به روسها شبیه است؟

    روسها بر اثر تحریمها بخش بزرگی از تولید وبازار نفت و گاز و همچنین «فولاد» را از دست خواهند داد.

    پیروان Old School درمان ندارند و هنوز هم که هنوز است در دورهٔ استالین زندگی میکنند. ابزارهای اندازه گیری شان نیز همان است. به همین خاطر محاسبات و گزارش هایشان نیز؛ عهد بوقی است.

    پاسخحذف
  19. کژدم به نکته مهمی اشاره کردید سوال من اینجاست علاوه بر زمین خوردن روسیه چین گویا همکاری نکرده با ترامب و تنبیه خواهد شد حال برسیم به رژیم اسلامی که دارند خفه اش میکنند بارها فرموده اید که ابوزیسیون ایرانی بی عرضه است که سخن درستیست اما طوفان تحریم جدید به قدری هولناک است که به گمانم رژیم نمی تواد از آن جان سالم به در ببرد آیا می توان روی کله با شدن این ها در هر صورتی شرط بست یا نه باز هم به زندگانی انگلی خود ادامه خواهند داد نظر دیگرم هم اینست که فضا آماده طغیان است سال 57 هم ابوزیسیون واقعا گهی نبود بعد از اعتصابات گسترده اقتصادی گهی شد با وجود اعتصابات گسترده و ورشکستگی بانک ها در کنار تحریم های خرد کننده به نظر رژیم به ورطه سقوط کشیده شود تا نظر جناب عالی چه باشد

    پاسخحذف
  20. كژدم گرامي!
    چرا مطلب جديد نمي نويسي؟
    اكبر

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اکبر گرامی؛ درود بر شما

      شما مطلبی پیشنهاد کنید. در ذهن من مطالب زیادی هست که میتوان درباره اش نوشت ... به عنوان مثال:

      ۱- «زیر ساختهای تفکّر سیاسی».
      ۲- « ایدئولوژی» چگونه به «تفکّر سیاسی» می نگرد؟
      ۳- متفکّران سیاسی و سیاستمداران ایران در کدام چهارچوب می گُنجند؟ «ایدئولوگ» و یا «متفکّر سیاسی»؟
      ۴- فرق «سیاستمدار» با «تحلیلگر سیاسی حرفه ای» (منظورم ژورنالیستهای ستون نویس سیاسی نیستند).

      اگر این مطالب به نظر شما انتزاعی هستند؛
      مسئله ای را مطرح کنید؛ تا درباره اش مطلبی بنویسم که پیشگفتاری برای گشایش بحث باشد.

      حذف
    2. اکبر گرامی
      به شما حقّ میدهم که از من نپرسید که در رابطه با چه بنویسم؟
      زیرا راز داری؛ یک اصل است.
      دهان که باز شود؛ رازی در میان نمی مانَد. مهمّ نیست که آن زبان راز را بگوید. مهمّ این است که آن زبان خاموش بنشیند.

      حذف
    3. اکبر گرامی
      آیا دوست دارید که بیش از آنچه در بالا گفتم؛ در بارهٔ «آیین شمنی» بنویسم؟

      حذف
  21. 🔺احتمال «وتوی خودکار» تحریم‌های ایران و روسیه توسط ترامپ
    🔹به دلیل همزمانی با تعطیلات کنگره،اگر ترامپ ظرف ۱۰ روز مصوبه را امضا نکند،به صورت خودکار «وتو» خواهد شد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      به نظر میرسد که نظریهٔ شما اشتباه بوده است.
      آیا فقط نظریه اشتباه بود؟
      یا آرزوها بر باد رفت؟

      کسی که آرزوهایش را به جای تحلیل مینشاند؛ در هر دو جبهه می بازد.

      مگر نگفته بودم که روسها از انتخاب شدن ترامپ؛ سرخورده خواهند شد؟
      تحلیل روسها؛ پیشبینی آینده نبود. بلکه تئوریزه کردن آرزوهایشان بود.

      ودکا خوردند .... نوش جانشان.
      اکنون؛ زمان خوردن «هلاهل» رسیده است.

      حذف
  22. این دیدار از قبل پیش بینی نشده، اما فارغ از گرایشات شخصی و روابط بین اتحادیه اروپایی و واشینگتن انجام گردید و تا حدود زیادی ناشی از فرصت طلبی آمانوئل مکرون برای تثبیت هژمونی دولت خود بر این اتحادیه در رقابت با آلمان و خانم "آنگلا مرکل" صدراعظم این کشور انجام گرفته است. بلند پروازی های مکرون جوان برای مطرح کردن نقش کاریزماتیک خود و به حاشیه بردن رقیب آلمانی حتی به بهای "خنجر از پشت زدن" به جامعه اروپایی انگیزه اصلی و محور کانونی دیدار ترامپ از فرانسه بوده است. این در حالی است که حتی ترامپ در جریان انتخابات ریاست جمهوری فرانسه به صورت تلویحی از "مارین لوپن" رقیب دور دوم انتخابات ریاست جمهوری فرانسه در مقابل مکرون حمایت کرده بود. از طرف دیگر ترامپ نیز که تقریبا در اروپا به عنوان یک رهبر منزوی با وی برخورد می شود گسترش روابط با فرانسه به عنوان سمبل سیاسی اتحادیه اروپایی را برای خود موهبتی می داند که در آینده می تواند بزرگترین رقیب خود (مرکل) در این اتحادیه را تضعیف کند. هر دو رهبر بدون تردید بر این موضوع واقف بوده اند و هرکدام به دلایلی در این چارچوب فرضی عمل کرده اند و این زنگ هشداری برای موجودیت اتحادیه اروپایی و جایگاه آلمان در اروپای به ظاهر متحد می باشد.
    استقبال ویژه از ترامپ توسط فرانسویان هیچ نشانه یی از اختلاف و حتی کم اعتمادی بین دو کشور نداشت و تنها اهدای نشان "لژیون دونور" در این دیدار دو روزه به رئیس جمهوری آمریکا انجام نشد. تمام آن چیزی هم که در کنفرانس مطبوعاتی دو طرف گفته شد از جمله تاکید بر اختلاف نظر در خصوص معاهده تغییرات اقلیمی، در حاشیه این گفته مکرون مبنی بر اینکه "هیچ چیز نمی تواند فرانسه و آمریکا را از هم جدا کند" به حاشیه رانده شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      فقط یک نکته را فراموش نکنید:
      «اگر آنکه سیاستمدار نامیده میشود؛ فرصت طلب نباشد؛ مانند شکارگری است که به امید تمنّای شکار برای شکار شدن و مُردَن نشسته باشد.»
      شکار گر باید «فرصت طلب» باشد. این یک ضرورت نظری نیست؛ بلکه ضرورتی عملی است.
      «شکارگرانِ منتظر»؛ مثل «آشغال» همه جا هستند؛ امّا هیچ جا نیستند. فقط نامی را به یدک میکشند که شایسته اش نیستند. حتّی «مگس»ّ بهتر از آنها تصمیم میگیرد.

      حذف
  23. آیا کسی که از میان این همه آتش؛ پیروزمند بیرون آید را نباید ابراهیم؛ سیاوش؛ ناپلئون نامید؟

    https://goo.gl/LjNKKH

    اگر او نیست؟؟!!!
    پس چه کسی است؟

    آتشِ تریلیونها دلاری در خانه ... و... آتشِ برون مرزی.
    «پروپاگاندا» روسپی میلوینها چهره است.
    اگر بگویی به راست بروید؛ مشکلات چپ و پایین و بالا را به رُخ میکِشَد.
    اگر بگویی به چپ بروید؛ بازهم همان دیالوگ را پیش میکِشَد.
    اگر بگویی فقط بایستید و به هیچ جهتی نروید .... باز هم نمیتوانی این روسپی را خفه بِکُنی و حتماً حرفی برای گفتن دارد. این روسپی همیشه در حال جیغ و داد است.
    BBC سر آمد و مادر آنهاست.(روسپی سرخپوش بابِل).

    پاسخحذف
  24. درود
    كژدم گرامي بحث هاي زنجيره اي شما فوق العادست. اگر مسايل روز ارزش تحليل ندارند يك بحث زنجيره اي مثل بحث ساختار شناسي يا ايين شمني راه بياندازيد تا ما هم استفاده كنيم. يادمه يكزماني از اموزشهاي سازمان سيا گفتيد. چرا بخشي از انها را اينجا به ما ياد ندهيد حداقل در خد و اندازه طرح مساله
    اكبر

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اکبر گرامی
      مسائل روز بی ارزش نیستند؛ امّا به جز چند خبر ؛ بقیّهٔ آنها روال عادی به شمار می آیند. تنها خبرهای مهمّی که در روزهای اخیر شنیدیم؛ آینده ساز هستند.
      ۱- دیدار نخست وزیر هند از کاخ سفید.
      ۲- افزایش تنش میان چین و هندوستان.
      ۳- اعلام رسمی خروج آمریکا از قرارداد پاریس.

      خبر سوّم از همه مهم تر است. زیرا مربوط به استفاده از «منابع ارزان انرژی» در آمریکا و باز شدن دست و پای شرکتهای نفتی آمریکا برای صدور بیشتر نفت میشود. از سوی دیگر استفاده از این منابع (ذغال سنگ) میتواند بر رقابت محصولات چین در بازارهای بین المللی با محصولات آمریکایی تاثیر بگذارد.
      اگر میبینید که کمتر مینویسم؛ به این خاطر است که نمیخواهم دچار «اسهال قَلَم» شوَم.

      حذف
    2. اخبار درون به اصطلاح اپوزیسیون نیز یک کمدی واقعی است و نیاز به تحلیل ندارد. بلکه خنده دار است. جنگ داخلی میان «گوزها» و «چُس ها». به قول احمدی نژاد «خس و خاشاک ها».

      حذف
  25. کژدم گرامی این مقاله هم به خواندنش میارزد. با سپاس از شما.
    https://www.theguardian.com/commentisfree/2017/jul/28/trump-brexit-end-of-west

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من نفهمیدم که چه چیزی در این نوشته چشم شما را گرفته است؟
      من چیزی ندیدم به جز شعار و داد و آخ و بیداد.

      حذف
  26. كژدم نظر شما راجع به گفت و گوي زير چيست
    https://m.youtube.com/watch?v=zE9KQGGHkR4
    برنامه پرگار اين هفته است چون شما چندبار راجع به موضوع مورد بحث نظر داديد

    پاسخحذف
  27. خبر خوش.
    ما به لیست سایبر های نظام دست یافتیم.
    ابتدا میخواستیم لیست را منتشر کنیم. ولی اکنون تصمیم گرفتیم که از لیست بهتر استفاده شود.

    پاسخحذف
  28. خبری بی نظیر.
    لیست سایبری های نظام شامل تمام جزییات به دست ما رسید.
    ابتدا در نظر داشتیم که لیست را منتشر کنیم ولی به این نتیجه رسیدیم که استفاده بیشتری با عدم انتشار آن میشود کرد.

    پاسخحذف
  29. اتفاقات زیادی است اواخر افتاده. لطفا نظرتون رو بنویسید.درگیری احرارالشام با تحریرالشام ،دیدار مقتدی صدر با ولیعهد عربستان . مخصوصا درباره دومی میخوام بدونم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      درگیریهای گروههای در گیر در سوریه قدمتی ۶ ساله دارد. مقتدی صدر میتواند موی دماغ دار و دسته های وابسته به رژیم حاکم بر ایران شود ولی در شرایط کنونی مسئلهٔ بسیار مهمّی نیست.

      حذف
    2. این یعنی اطلاعی ندارید؟
      جالبه.با این همه ادعای میلیتاریستی

      حذف
  30. كژدم نظرت رو راجع به راهكار رامين پرهام نگفتي تو برنامه پرگار نظرش كافيست يا بايد از آن فراتر رفت

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      در آن گفتگوی چهار جانبه؛ اگر دقت کرده باشید؛ انگلی که هوادار ولایت فقیه نیز بود؛ آب دهانش خشک شده و صدایش می لرزید. زیرا برای «گاوهای مسجدی» سخن نمیگفت و گرنه صدای عربده اش را می شد از کیلومترها شنید. آقای حسن شریعتمداری با پذیرفتن این فرض که «انسان سانها» نیز »انسان» به حساب می آیند؛ نظرش این بود که دین یک ضرورت است و اگر ضرورت نداشت تاکنون از میان رفته بود؛ لذا هم دین ضروی است و هم کارگذاران دین (انگلها) ضرورت دارند و اگر به شکل آخوند نباشند؛ به اشکال دیگری ظهور خواهند کرد (مانند عبدالکریم سروش و اکبر گنجی و شریعتی و .....). زمانی که آقای پرهام راهکار خود را پیشنهاد کرد؛ فریاد «حقوق بشر» و «دموکراسی خواهی» انگل عمّامه به سر به آسمان هفتم بلند شد.
      نظر آقای پرهام تا حدودی درست بود. امّا به جای توضیح نظر خود؛ آنرا تکرار میکرد.
      به عنوان مثال اگر ساختار اقتصادی انگلهای صفوی تارانیده شود؛ بسیاری از آنهایی که برای پول و نان و مقام و موقعیّت باد آورده به این صنف می پیوندند؛ ریزش خواهند کرد.
      کوچانیدن اجباری انگلها به عراق نیز ایدهٔ بسیار درستی است. امّا این آش یک چیز کَم دارد و آن اینکه؛ در صورت شکست رژیم؛ عدّهٔ زیادی از جوانان ایران باید گروههای بی نام و نشان تشکیل داده و تا جایی که میتوانند؛ اعضای این صنف را از دم تیغ بگذرانند. آنگاه خواهیم دید که این باتلاق پرورش مالاریا؛ چگونه خشک خواهد شد.
      همهٔ اماکن فریبکاری که به اماکن مقدّس مشهورند نیز باید ویران شوند.
      کسی هم اگر بخواهد نماز بخواند؛ در خانه بخواند. مسجد بی مسجد.
      آقای پرهام مسجد را سهواً و یا عمداً فراموش کرد و این فراموشی گریبان گیرش شد.
      ریشه کنی؛ یعنی ریشه کنی.
      نظر آقای پرهام با پذیرفتن وجود «مسجد» از «ریشه کنی» دور شد و به «حَرَص کردن» شباهت پیدا کرد.

      حذف