۱۳۹۶ دی ۱۰, یکشنبه

درس آشپزی

امروز میخواهیم «آش» بپزیم.

وسایل لازم:

۱- یک عدد دیگ زودپز.
۲- یک عدد پیچ به قطر ۲ میلیمتر که به صورت عمودی در راستای طولِ پیچ با متهٔ ۱ میلیمتری سوراخ شده باشد.
۳- یک قطعه سیم فلزی به طول ۱۵ سانتی متر که از سوراخ پیچ بگذرد.
۴- باطری.
۵- تایمر.
۶- لامپ شکسته.
۷- پودر سرِ کبریت.
۸- کیسه فریزر.

مواد لازم:

۱- نیم لیتر آب.
۲- ۳۰۰ گرم سنگ کاربید.
۳- مقداری چسب دوقلو.


اگر مشکلی داشتید. به درسهای «سیم کشی» مراجعه کنید.

کژدم



۱۳۹۶ دی ۸, جمعه

شیوهٔ متوقف کردن نیروهای موتوری رژیم در تظاهراتها

اگر یادتان باشد در جریان جنبش ۸۸ تصاویر زیرین برای از کار انداختن نفربرهای رژیم از طرف برخی عناصر منتشر شد:










متاسفانه این سیستمها به خاطر استفادهٔ نیروهای موتوری رژیم از طایرهای «تویوبلِس»؛ ناکار آمد است.
همانطوری که میبینید؛ در تصاویر بالا از شلنگهای رنگی استفاده شده است. استفاده از شلنگهای رنگی میتواند وسیله ای را که ساخته اید به سادگی «لُو» دهد. لذا بهتر است که از شلنگهای سیاه رنگ و یا خاکستری استفاده نمایید. اگر سطح خارجی شلنگها را با سمباده بسایید تا برّاقیت خود را از دست بدهد؛ بهتر میتواند خود را در رنگ آسفالت استتار کند.

تصویر پایین ۱۰۰٪ کار آمد خواهد بود.




میخ یا پیچ تلگرافی را هم به صورت عمودی و هم به صورت افقی همانگونه که با رنگ سرخ به نمایش در آمده است سوراخ کرده و سپس مانند تصاویر بالاتر با استفاده از قطعات شلنگ و یا «خال جوش» زدن طوری قرار دهید که پس از پرتاب و نشستن بر روی زمین یک سرِ تیز میخ و یا پیچ تلگرافی عمودی به طرف بالا قرار گیرد (برای اینکار به ۴ میخ و یا پیچ سوراخ شده برای هر واحد نیاز است).
وسیلهٔ موتوری پس از اصابت به این وسیله؛ نخواهد توانست بیشتر از ۱۰۰ متر حرکت کند.
آنگاه میتوانید نیروهای موتوری را خلع سلاح کنید. اگر نخواستید آنها را بکشید؛ با سلاح خودشان به «کشکک زانوهایشان» شلیک کنید. تا دیگر نتوانند دوباره به میدان بیایند و به درد سر بزرگی برای رژیم تبدیل شوند.

پیروز باشید

کژدم

۱۳۹۶ دی ۶, چهارشنبه

۲۰۱۸ سالِ آغاز تنبیه های بزرگ

با پایان یافتن تعطیلات کریسمس و سال نو مسیحی؛ پرونده هایی که بر روی میز دونالد ترامپ قرار دارند؛ وارد مرحلهٔ اجرایی خواهند شد. این پرونده ها مثلّث «روسیه ـ ایران ـ کرهٔ شمالی» را مورد تهاجم سنگین اقتصادی قرار خواهد داد. البتّه ترکهای عثمانی نیز بی بهره نخواهند ماند و دلیل دُم تکان دادن اردوغان برای اروپا را میتوان در همین مسئله جستجو کرد.
روسها با پروپاگاندای مهاجرت داعش به افغانستان توسّط هلیکوپترهای ناشناس و عدم پاسخگویی آمریکا میخواهند بر روی روابط خود با طالبان سرپوش گذاشته و به طور مکرر از آمریکا میخواهند که تو را خدا بیایید ما به شما کنک کنیم. ولی در جایی که آمریکا از آنها کنک میخواهد؛ میگویند که با کرهٔ شمالی روابط سطح بالا ندارند و سپس میگویند که میتوانند میانجیگری بکنند.
گویا آقای پوتین نمیخواهد قبول کند که دوران تاکتیکهای KGB تمام شده است.
دو پردهٔ آخر نمایش آقای پوتین نشان میدهد که قطع امید کرده است.
۱- پردهٔ نخست: «ما در سوریه تروریسم را شکست داده ایم و نیروهایمان را بیرون میکشیم»!!!
این پرده از نمایش با نگاه بسیار سرد و یخزدهٔ آمریکا روبرو شد. لذا روسها مجبور شدند تا دروغ خود را بپذیرند و اظهار کنند که در سوریّه حضور دائمی خواهند داشت.
آمریکا نیز با اعلام سازماندهی ارتش ۱۰۰ هزار نفرهٔ کردستان سوریه؛ پاسخ مناسب را داد.
۲- پردهٔ دوّم: «حضور آمریکا در افغانستان؛ کمک بزرگی بود و گرنه وضعیت در افغانستان؛ بسیار بدتر از اینها بود.».
این در حالی است که طالبان از طرف چین و پاکستان و رژیم ایران حمایت مالی و تسلیحاتی و اطلاعاتی میشود و روسها نیز هم از طریق رژیم ایران و هم از طریق چین؛ دستی بر آتش دارند.
بهانهٔ رژیم ایران و روسیه برای حمایت از طالبان؛ شکست دادن داعش در افغانستان است. در حالی که این حمایتها؛ تاریخچه ای بیش از ۱۰ سال دارد و طالبان یکی از مراکز تهیّهٔ مواد مخدّر برای سپاه پاچاهار داران بوده و هست .

مشکل روسها و رژیم ایران این است که ظاهراً نمی خواهند بپذیرند که دوران موشک بازی و طالبان بازی را میتوان با تحریمهای سنگین اقتصادی (بمباران صلح آمیز) به نقطهٔ پایان رسانید. نه موشک اسکندر و نه موشکهای نقطه زن؛ پاسخگوی «بمباران اقتصادی» نیستند. موشک اسکندر نمیتواند از پایین آمدن ارزش «روبل» جلوگیری کند؛ بلکه به عنوان یک عامل تحریک کننده میتواند وضعیّت را برای روسها بدتر کند.
روسها برای جلوگیری از پیامدهای تحریمهای اقتصادی؛ شاید یک راه بیشتر نداشته باشند و آن اینکه: «مشوّق جنگ در خلیج فارس» باشند تا قیمت نفت و گاز بالا برود. امّا اینکه روسها «نوکر فرزانه» را بفروشند؛ بستگی به شدّت بمباران اقتصادی دارد.
اگر جنگی در خلیج فارس اتفاق بیفتد؛  ورود نیروهای داعش به ایران بسیار راحت خواهد بود. زیرا رژیم انگلهای صفوی حتّی قادر به پرداخت حقوق ماهیانهٔ نظامیان نخواهد بود و کافی است که شعلهٔ این جنگ را ۸ ماه زنده نگهدارند. پراکندگی نیروهای سپاه در کشورهای گوناگون آنها را ناچار به فراخوان نیروها از سایر کشورها خواهد نمود.
سال ۲۰۱۸ سال بسیار عجیب و پر ماجرایی  برای روسها و «جیرجیرک فرزانه» خواهد بود.
برخی کارشناسان اقتصادی میگویند که سالِ ۲۰۱۸ سالِ شکوفایی و رشد اقتصادی خواهد بود و حتّی «امپراتوری صفوی» نیز از آن بهره خواهد برد.
من به اینگونه و به صورَت «فلّه ای» فکر نمیکنم. اقتصاد آمریکا شکوفا خواهد بود. اقتصاد اروپا زیر سوال است. اقتصاد ایران خواهد مُرد. روسها نیز باید تصمیم بگیرند که آیا دوست دارند قیمت نفت بالاتر برود؟ یا نه؟ ترکهای عثمانی نیز باید تصمیم بگیرند که آیا میخواهند همچنان پنجه های دو دستشان را باز و انگشت شَستشان  را کج کنند؟ یا دستهایشان را بالا ببرند؟

کژدم
 


۱۳۹۶ آذر ۲۳, پنجشنبه

ولیعهد عربستان

ولیعهد جوان عربستان  باید استخوانهای خود را بسازد و گرنه بدون استخوان مانند تکّه گوشتی پولدار خواهد بود که مانند خمیر بر روی زمین پَهن شده و قدرت حرکت ندارد.
ماجرای فلسطین  بادکُنکی است که بیش از هر کسی؛ اردوغان به آن نیاز دارد و به همین خاطر نیز بیشتر از هر کسی آنرا باد میکُند. بگذارید اردوغان قهرمان بادکنک باشد.
ولیعهد عربستان باید استخوانهای خود را در «یمن» بسازد.
ولیعهد عربستان نباید  تنها به این دلیل که ایده های بزرگی دارد؛ خود را دست بالا بگیرد. زیرا زمانی که چیزی داری؛ حتّی اگر یک «ایده» باشد؛ از دارایی تو بر علیه خودت استفاده خواهند کرد.
اگر ولیعهد عربستان فکر می کند که آمریکا و اروپا نیز سودهای کلانی از پیاده شدن برنامه های او خواهند برد و با هلهله و کلکله به سوی او خواهند دوید؛ سخت در اشتباه است. زیرا دیگران نیز  برای خود ایده ها و استراتژیهایی دارند که بسیار بزرگتر از ایده های ولیعهد عربستان است. بویژه اگر آن «دیگران»؛ «آمریکا و اروپا» باشند.
ولیعهد عربستان باید بداند که با حرکات تاکتیکی و بازی کردن با آمریکا و اروپا  نمیتوان  به مقصد رسید و اینگونه برنامه ها؛ تنها میتواند به اتلاف وقت و دارایی و خستگی و نا امیدی بینجامد و شاید برنامه های ۲۰۳۰ به سال ۲۰۴۵ کشانده شده و چه بسا موضوعات جدیدی به معادلات کنونی اضافه شوند و همه چیز را بر باد دهند.
ولیعهد عربستان باید به بازیهای «یکی به نعل و یکی به میخ» که محمد رضا پهلوی به راه انداخته بود توجّه کند که چه ارمغانی برای ایران آورد؟ 
ولیعهد عربستان حتماً میدانید که علّت اصلی شکست برنامهٔ «به سوی تمدّن بزرگ»؛ بازیهای دوگانهٔ محمّد رضا پهلوی بود که از یک سوی نمیتوانست از گذشته و «شیعه مسلکی» و آخوند پروری کنار بکشد و هم اینکه ایده های بزرگی داشت که در نهایت؛ نتیجهٔ واقعی این بازی؛ او را به مرگ در کشوری بیگانه و دفن در کشوری دیگر کشانید.

آیا ولیعهد عربستان نیز میخواهد همچنان گذشته را به یدک بکشد؟

به یدک کشیدن گذشته؛ باری بسیار سنگین و سراپا ضرر است.

بادکنکها را به بادکنک فروشها بسپارید و بگذارید قهرمانان بازیهای سوخته و  باخته باشند.

«یَمن» جایی است که ولیعهد را میتواند به پادشاه و یا یک تکّه گوشت بی استخوان پُر چربی تبدیل کند.

کژدم

۱۳۹۶ آذر ۱۵, چهارشنبه

مسابقهٔ هوش

۱- چرا دونالد ترامپ با تمامی مخالفتها  اصرار دارد که «اورشلیم» (شهر صلح) را به عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیّت بشناسد؟
۲- اصلاً چرا نام این شهر (اورشلیم)؛ «شهر صلح» است؟
۳- چرا اینبار انگل فرزانه  یقه درانی نکرد؟ و «وا اسلاما» سر نداد؟ و با اعلام اینکه این «تصمیم از روی عجز» گرفته شده است؛ از کنار این مسئله گذشت؟ مگر نه اینکه ظاهراً استراتژی اصلی رژیم انگلهای صفوی تولید  و حفاظتِ «محور مقاومت» برای «نابودی اسرائیل» است؟
۴- چرا صدای اعتراض پادشاه عربستان بسیار شبیه اعتراض انگل فرزانه است؟

به راستی چه خبر است؟

این یک مسابقهٔ هوش واقعی برای گرفتن مدال طلای «المپیاد سیاسی» نیست.

بهانه ای است برای اینکه از همدیگر یاد بگیریم.

حد اقلّ اینکه یک «اتاق فکر مجازی» را تمرین کنیم.

میکروفون و قلم و کیبورد دست شماست.

با سپاس

کژدم

۱۳۹۶ آذر ۱۴, سه‌شنبه

کشته شدن علی عبدالله صالح و پیامدها

حتّی زمانی که گروه و یا سازمانی به اجرای Plan - B کشانده میشود؛ نشان از این دارد که Plan - A دیگر جواب نمیدهد و شکست خورده است. امّا کشتن علی عبدالله صالح نشانی از کلید خوردن Plan - B ندارد؛ بلکه نشانهٔ سردرگمی  است. 
نتیجهٔ تصمیم احمقانه از روی  سردرگمی؛ نزول بلایای دیگری در جبههٔ یمن را برای انگل فرزانه و حوثهای بدبخت به ارمغان خواهد آورد. 
ذهنهای علیل حزبلبلی شاید اینگونه بپندارند که شکست در یک جبهه و آنهم جبهه ای که «مزدوران» در آن میجنگند؛ اهمیّتی ندارد و به سادگی میتوان آن جبهه را تعطیل نمود و بر روی جبهه های دیگر متمرکز شد (روسها نیز در رابطه با رژیم شیعی همینگونه فکر میکنند).
 باید خدمتشان عرض کنم که : «این تو بمیری؛ از آن تو بمیریها نیست و بساط داعش برچیده خواهد شد». .... همان پاسخی که زمانی به پرسش یکی از خوانندگان که پرسیده بود: «آیا فکر میکنید که این بار داعش در سوریه و عراق شکست خواهد خورد؟»(نقل به معنی)؛ دادم.
دوران شیعه و سنّی و اخوان بازی (محصولات منطقه ای گلوبالیستها) به سر آمده است را اکنون با چشمهای کور نیز میتوان دید و به روشنی میبینیم که «رجب خردوغان»؛ پس از پشتک و وارو زدنهای دوران حکومت گلوبالیستها؛ اکنون از فرط فشار نمیداند که آیا باید با پیشانی اش و یا سوراخ کونش سجده کُنَد؟. 
اگر «گلوبالیستها» به «حزب اللّاغی های شیعه» برای پی ریزی جبههٔ «حزب اللّاغیهای سُنی» کوچه دادند تا زیربنای «جنگهای ۳۰ ساله» را بریزند  اکنون پس از گذشت بیش از ۱۰ ماه میبینیم که «دونالد ترامپ» موجود مفلوک و شمپانزه ای مانند «احمدی نژاد» و «جنّ گیران» اطرافش نیست که برای انگل فرزانه جای دوست و دشمن را نشان دهد؛ بلکه «دونالد ترامپ» نتیجهٔ غلظت اندیشهٔ «احیای دوبارهٔ آمریکا» در میان آمریکایی ها است. 
آنچه که من (کژدم) از آن به «ظهور عقاب بزرگ» یاد کردم. لذا از نظر من کوچه دادنها  برای ارازل و اوباشان اسلامی در خاورمیانه و افغانستان و «کثافتستان» تمام شده اند و جمع کردن بساط «داعش» در سوریّه و عراق به معنی ظهور علایم جمع کردن حاکمیّت «بساط تشیّع صفوی» در خاورمیانه است. 

علی عبدالله صالح

آیا این شخص در همین ۵ روزِ پیش بر اثر خواب نما شدن؛ به روشن شدگی رسید که دیگر «جنگ بس است» و باید صلح نمود و یمن را آباد کرد؟  البتّه که نه ...
این شخص و حزبش (به جای حزب سیاسی بخوانید اتّحادیهٔ برخی قبایل شیعیان زیدی)؛ پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا؛ مانند بسیاری دیگر؛ در میان سردرگمی و مالیخولیا سرگردان بود و نمیدانست که حرفهای CNN و NY Times را بپذیرد؟ و یا با واقعیّت تولّد «عقاب بزرگ» کنار بیاید.
این خواب آلودگی و مالیخولیا با ظهور ولیعهد جوان عربستان و قدرت نمایی آمرکا در خاورمیانه؛ به پایان رسید و علی عبدالله صالح دریافت که ادامهٔ سرمایه گذاری بر روی انگل فرزانه و هلال شیعی؛ رفتن به سوی پرتگاه است.
امّا  حوثیها با کُشتن علی عبدالله صالح؛ به قصد فرار از دوزخ؛ ... به سوی دوزخی بسیار ویرانگر تر شتافتند.
یمن مثل ایران نیست که بتوان با کشتن بختیارها و قاسملوها؛ راه را برای بهشتِ ثباتِ رژیم صفوی باز کرد؛ بلکه یمن یک «قبیله زار» است و به همین دلیل؛  حوثیها نه تنها نخواهند توانست جبهه های خود را مستحکم تر کنند؛ بلکه آتش جنگ داخلی میان قبایل شیعیان زیدی را نیز بر افروختند.
مهم نیست که علی عبدالله صالح و برخی از سران حزبِ علی عبدالله  صالح کشته شدند؛ بلکه مهمّ این است که : اکنون «آتش در درون خانهٔ زیدیها» افتاده است.

کژدم