https://www.youtube.com/watch?v=QE3yMEfpk6E
۱۴۰۴ تیر ۴, چهارشنبه
آتش بَس؟
https://www.youtube.com/watch?v=QE3yMEfpk6E
۱۴۰۴ خرداد ۳۰, جمعه
پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی
در سالِ ۲۰۲۳ پیشبینی کردم که در سالِ ۲۰۲۵ «آغازِ رَوندِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی در ایران» کلید خواهد خورد؛ خنده دار به نظر می رسید. شاید در آن زمان بسیار به دور از انتظار به نظر می رسید. امّا اکنون میبینیم که سالِ ۲۰۲۵ هم آغازِ روندِ سرنگونیِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه؛ و نیز پایان حاکمیّتِ این اوباشان خواهد بود. در نوشتار پیشین نیز گفتم که برخلافِ تصوّرِ عمومی؛ نیروهایِ تحتِ امرِ اسرائیل در ایران؛ در حدّ یک لشکرِ کامل است؛ شاید باز هم موجبِ خندهٔ تان شده باشد؛ امّا پس از سرنگونیِ رژیمِ تشیّعِ شنیعه؛ خواهید دید که برآوردِ کژدم درست بوده است. بخشِ اعظمِ این نیروها ایرانی هستند. شاید بپرسید که چه دلیلی برایِ این ادّعا دارم؟ پاسخ این است که: دلایلِ بسیار ساده ای در پُشتِ این ادّعا نهفته اند.
۱- آمریکا و «بویژه اسرائیل» جنگهایِ پس از ۱۱ سپنامبر ۲۰۰۱ در افغانستان و عراق را بسیار دقیق مطالعه نموده اند و نخواهند گذاشت که ایران نیز به عراق و افغانستانی دیگر تبدیل شود. بلکه تلاش خواهند نمود تا ایران را به اُلگویی برایِ عراق تبدیل کنند که البتهه به همیاریِ ایرانیان نیازی بنیادی دارد. از سوی دیگر جایگاهِ ایران در منطقه بسیار فراتر از آن ۲ کشورِ نامبرده است. زیرا در ایرانِ کنونی؛ هیچ زمینه ای برایِ جنگهایِ فرقه هایِ دینی وجود ندارد. همان زمینه ای که در عراق و افغانستان وجود داشتند و هنوز هم وجود دارند و «جورج بوش پسر» با وارد کردنِ «سگهایِ هارِ تشیّع شنیعه» (فرقهٔ ولایتِ فقیهی) به معادلهٔ عراق؛ برایِ سازماندهیِ «جنگهایِ ۳۰ ساله» از آن استفاده نمود. اکنون «سگهایِ هارِ تشیّعِ شنیعه» اگر بتوانند شورتِ خودشان را بر کونشان نگه دارند؛ معجزه کرده اند؛ چه رسد به؛ به راه انداختنِ جنگهایِ «خرافه پایه».
۲- در جنگها؛ فقط «فتوحات» نیستند که اهمیّت دارند؛ بلکه «حفظِ فتوحات» مسئله ای بسیار مهمّتر از خودِ فتوحات است. آمریکا و بویژه اسرائیل این «فتح» را تنها نخواهند گذاشت و «دموگرافیِ ایران» نیز به هیچ وجه شبیهِ آن ۲ کشورِ نامبرده نیست و پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ هیچ نیرویی در درونِ سرزمینِ ایران به «جنگهایِ چریکیِ دینی» روی نخواهد آورد. لذا اسرائیل و آمریکا برایِ حفظِ فتوحات؛ به یک نیرویِ بزرگ نیاز دارند تا بتوانند «آرامش» در دورانِ «خلأ قدرت» بِپا کنند و با هر کسی را که بخواهد این آرامش را به هَم بزند؛ برخوردِ جدّی خواهند کرد( بویژه تُرکهایِ عُثمانی و اوباشانِ حاکم بر قَطر). لذا چه بسا به بیش از یک لشکر نیاز داشته باشند و من فکر میکنم که اسرائیل؛ «کارِ امروز را به فردا نگذاشته باشد» و ستونها و زیر بناهایِ این امر تدارک دیده شده است و اگر کامل نیست؛ من (کژدم) حاضرم تا نظراتِ خود را برایِ هر آنچه که «ضروری» است را بدونِ هیچ چشم داشتی بیان کُنم.
۳- دولتِ «شیعه مِحورِ عراق» و «انگل سیستانی» و همچنین «شازده شومبولِ فیل» و هوادارانَش باید بدانند که بازیِ «شیعه گری» در ایران تمام خواهد شد و چه بسا به بازیِ شیعه گری در «عراق» و «لبنان» و «یَمن» نیز پایان دَهَد. کُلّ منطقه نیز همین را میخواهد و با آن همکاری خواهد کرد. زیرا «رُشد و شکوفاییِ اقتصادی» فقط در آرامش امکان پذیر است.
۴- ایجادِ «منطقهٔ سبز» نقشِ «سازمانِ کنترلِ بحران» و «رِیل گذاری برایِ آینده» را خواهد داشت و یک «حکومتِ موقّت» نخواهد بود.
برایِ انجامِ چنین کارِ بزرگی؛ نیاز به بیش از چندین لشکر است. و اسرائیل و آمریکا نمیتوانند کار را «نیمه کاره» رها کنند و بگویند که «مسئلهٔ ما فقط بمبِ اتمی» بود. زیرا یک کشورِ بحران زده به وسعتِ ایران؛ به نوبهٔ خود به یک «بمبِ اتمیِ امنیّتی» تبدیل خواهد شد.
پروژهٔ اسرائیل و آمریکا هر چه که باشد؛ مردمِ ایران باید به فکرِ آیندهٔ خود و سرزمینشان باشند و گرنه این پتانسیل وجود دارد که ایران به «فروپاشیِ سرزمینی» دچار شود.
کژدم
۱۴۰۴ خرداد ۲۷, سهشنبه
ورود ترامپ به معادلهٔ جنگِ سرنوشت ساز
ورودِ ترامپ به معادله؛ نشان می دهد که فصلهایِ «کاشت و داشت» توسّط آقایِ ناتانیاهو رو به پایان است و اکنون «فصلِ برداشت» فرا رسیده است.
۱۴۰۴ خرداد ۲۲, پنجشنبه
چگونه ایرانی میخواهید بسازید؟ (بخش سوّم)
در بخشِ دوّم از این نوشتار؛ به انتخاباتِ مستقیم و گسترده از نظرِ «موضوعاتِ گوناگونِ انتخابات» اشاره شد. نخستین پُرسشی که پیش می آید این است که چه مقدار زمان برایِ اینهمه انتخاباتِ گسترده موردِ نیاز است و چه هزینه هایی خواهند داشت؟ آیا سرزمینی خواهیم داشت که همیشه در حالِ برگزاری انتخابات است و کارِ دیگری به جز انتخابات ندارد؟
۱۴۰۴ خرداد ۱۹, دوشنبه
چگونه ایرانی میخواهید بسازید؟ (بخش دوّم)
۱۴۰۴ خرداد ۱۲, دوشنبه
چگونه ایرانی میخواهید بسازید؟ (بخش نخست)
این مستراح «سیاسی-اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی» که حکومتِ «تشیّعِ شنیعه» در طولِ ۴۷ سالِ اخیر درست کرده است را چگونه میخواهید تغییر دهید؟
۱۴۰۴ خرداد ۷, چهارشنبه
پروژهٔ شکوفایی ایران (چاقویِ بی دستهٔ دیگر)
«فرانتس کافکا»؛ جملهٔ مشهوری دارد که نشانهٔ «یأس کامل» از گشوده شدنِ «دروازه ای نوین» میباشد.
«مسیح هرگز نخواهد آمد؛ مگر یک روز پس از روزِ قیامت»
حدودِ ۵ ساعت وقت گذاشته و هر دو بخشِ این «نشست» و سخنرانیهایِ بی دَر و پیکر را گوش دادم. سخنرانیهایی که با یک جملهٔ «شرم آور» آغاز شدند و آن جمله این بود که در برابرِ کشورهایِ غربی که میگویند:«اپوزیسیونی وجود ندارد..... برنامه ای ندارید»؛ برایتان «پروژه تراشیدیم»؛ تا همه بدانند که نه تنها بی برنامه نیستیم؛ بلکه از «شلغم و سیب زمینی ها» که در مقامِ اساتید تشریف دارند؛ برای تدوینِ این پروژه سود بُردیم که یک خطّ در میان میگفتند: «این پروژه را مدیونِ نظریّاتِ داهیانهٔ شازده» سَرِ هم بندی نمودیم؛ تا همهٔ دولتهایِ غربی چشمهایِ کورشان را باز کرده و «فیل» را در اُتاق ببینند. و اگر دِرایت و سیاست و کیاستِ ملوکانهٔ ایشان نبود؛ همه «نارگیل» را «پوست نَکَنده» میخوردند. گویی که دولت مردانِ غربی؛ «گاوِ گرسنه» تشریف دارند که هر علوفه ای را با وَلَع بخورند.
۱۴۰۴ اردیبهشت ۳۰, سهشنبه
شیوه هایِ مِیدانیِ «غیر هسته ای» نمودنِ رژیمِ شیعی
۱۴۰۴ اردیبهشت ۲۴, چهارشنبه
«اَلخلیج الفارس»؛ «مَاالخلیج الفارس»؛ «وَما اَدراکَ ?What is the Khalij Fars»
۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۹, جمعه
نبرد میانِ «شکارچی» و «لاشخور»
بازیِ ترامپ:
۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه
هیشکی نمیتونه مثلِ «ترامپ» بیانیّه صادر کُنه.
۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۴, یکشنبه
طرح «مارشال» ترامپ برایِ ایران
طرحی که ترامپ برایِ پایان دادن به غائلهٔ هسته ای با رژیمِ شیعی بر سرِ میز نهاده است؛ گرفتنِ برخی امتیازهایِ هسته ای برایِ «کنترل و مهار روندِ غنی سازی» و احتمالاً در نظر گرفتنِ زمانی بسیار طولانی تر برایِ «غروبِ معاهده» در ازایِ سرمایه گذاریهایِ چند تریلیون دلاری آمریکا در تمامیِ زمینه هایِ اقتصادی در ایران است. ترامپ میخواهد اسرائیل و در واقع آقای ناتانیاهو را قانع کند که «طرحِ مارشال» میتواند در مسیری چند ۱۰ ساله رژیمِ شیعی را دچارِ استحاله کُند و تمامی تأمین هایِ امنیّتی موردِ نیاز را به اسرائیل بدهد. شاید آنچه که «مذاکرات فنّی» بار رژیمِ شیعی نامیده می شود؛ همین «سرمایه گذاریهایِ کلان در همهٔ زمینه ها» باشد.
«طرحِ مارشال» در اروپا به این دلیل موجبِ شکوفاییِ «کشورهایِ ویران شده» پس از جنگِ جهانیِ دوّم شد که این کشورها دارایِ زیرساختهایِ اجتماعی و سیاسی بر اساسُ «پارتی کراسی» بودند. در حالی که رژیمِ شیعی ایران؛ فقط یک حاکمیّتِ «توتالیتر» نیست. بلکه یک حاکمیّتِ «تئو کراتیک» (دینِ تشیعِ شنیعه) است که «تمامیّت خواهی» (توتالیتریانیسم) ذاتی آن است. حتّی طرز لباس پوشیدن نیز به نوعی «فَدَک» به حساب می آید که متعلّق به «امامِ موجود = انگل فرزانه» میباشد. این مسئله (توتالیتریانیسم) فقط متعلّق به «دیانتِ تشیّع شنیعه» نیست و در تمامی آنچه که «ادیان» نامیده میشوند؛ یکسان است. حتّی «بهائیّت» نیز ۱۰ ها سال است که در سراسرِ جهان؛ کُمیته هایی به نامِ «کُمیتهٔ صیانت» براه انداخته است که همان «گَشتِ ارشاد» است. اعضایِ این کمیته ها کارشان «جاسوسی در زندگی خصوصی بهائیان» و اینکه آیا کارهایِ «خلافِ شرع» میکنند و یا نَه؟ و مراجعه به آن افراد و «امر به معروف» «نهی از منکر» و در بسیاری از موارد همراه با «تهدید» است. هرچند که این طرح در کشورهایِ پیشرفته کاملاً شکست خورده است؛ امّا در کشورهایِ عقب مانده همچنان اجراء می شود. در مسیحیّت نیز پیش از «انقلابِ فرهنگیِ اروپا»؛ وضعیّت به همین گونه بود. در جوامعِ «یهودیِ اُرتودوکس» نیز ماجرا از همین دست است.
لذا «طرحِ مارشالِ ترامپ» به نوعی تغدیه و انتشارِ «میکروبهایِ جُذامِ شیعه گری» در ایران و کشورهایِ دیگر است و برایِ مردمِ ایران هیچ نفعی نخواهد داشت. بلکه بیش از پیش میتواند مردم را تحتِ فشارهایِ دینی و تصمیم گیریهایِ «امامِ موجود»(انگلهایِ فرزانه) قرار دهد. امّا ترسِ رژیمِ شیعی از این است که اگر «طرحِ مارشالِ ترامپ» پذیرفته شود؛ رژیمِ شیعی کنترلِ مردم را به تدریج از دست بدهد و دچارِ «استحاله» گردد. لذا از ترامپ میخواهند که فقط در عرصهٔ «تکنولوژی هسته ای» سرمایه گذاری کُند که تمامیّتِ رژیمِ شیعی در آن «ذی نفع» است و چیزی به مردم نمی رسد و آثارِ ثانویّه ای نیز بر رویِ «فرهنگ وحقوقِ مردم» ندارد. زیرا رژیم میداند که اگر این «سرمایه گذاری» گسترده باشد؛ فقط «تزریقِ پول» نیست؛ بلکه «فرهنگِ آمریکایی» را نیز با خود به همراه خواهد آورد.
مشکلِ ترامپ این است که باید بتواند این طرح را به «حزب جمهریخواهان» بفروشد. تا در مجالسِ «گنگره» و «سنا» تصویب شوند. زیرا رژیمِ شیعی نمیخواهد که بارِ دیگر به «فرمانِ اجرایی» اکتفا کُند. زیرا «فرمانِ اجرایی» مانندِ «فتوا» است که میتواند با یک «گوز» باطل شود و ترامپ در عمل به «فرمانِ اجرایی امام حسین اوباما» (برجام) گوزیده است و معلوم نیست که شخصِ دیگری پس از ترامپ نیز چنین کُند.
لذا آنچه که به صورتِ «دعواهایِ درونی» در کابینهٔ ترامپ دیده میشود؛ در واقع دعواهایِ درونیِ «حزبِ جمهوری خواهان» است. زیرا ترامپ برنامهٔ اصلیِ خود را از «حزب» و اسرائیل پنهان نموده بود و اکنون به فکرِ «قانع کردن» و یا «کودتایِ درون حزبی» است.
نتیجه اینکه:
«طرحِ مارشالِ ترامپ» اگر به آنگونه که میخواهد پیش برود؛ میتواند «گُشایشی صوری» در زندگیِ مردم داشته باشد. امّا نه تنها در «دراز مدّت» بلکه حتّی در «میان مدّت» نیز به «ضررِ استراتژیکِ ایران» خواهد بود. زیرا این طرح؛یک طرحِ فرمایشی خواهد بود که توافق میانِ «لاش خور» و یک موجودِ نیمه جان و در فکرِ «ادامهٔ بقاء» را به ارمغان خواهد آورد.
کژدم
۱۴۰۴ فروردین ۲۷, چهارشنبه
«ترامپ نامه»
در یک ماهِ گذشته؛ به خاطر وعده هایِ انتخاباتی ترامپ؛ بسیاری از «اپوزیسیونچی ها»؛ به این شخص به چشمِ «امامِ زمان با اسبِ سفید» می نگریستند. امّا از حدودِ یک هفتهٔ پیش؛ همان ماجرایِ «بالا و پایین رفتنِ فشارِ خون» به شدّت افزایش یافته است. شاید «کژدم» تنها کسی است که فشارِ خونش در یک سطح باقی مانده باشد. با اینک دیدگاهِ خود را به صورتِ جسته و گریخته بیان کرده ام؛ اما لازم دیدم که نوشتاری را به آن اختصاص دهم تا شاید حدّ اقل از بیماریهایِ فکری وخیم و رویا پردازیهایی که «قلب» را به طپش می اندازند و حتّی میتواند به «سکتهٔ قلبی» نیز بینجامد؛ جلو گیری کنم.
شاید آنهایی که با این وبلاگ آشنا هستند؛ به یاد بیاورند که من(کژدم)؛ ترامپ را به «پیاز» تشبیه کردم که «لایه به لایه» باز می شود. در آغاز چنین فکر میکردم که این موجود؛ دیدی روشن در رابطه با «طرّاحی استراتژیک» دارد که البتّه «رازداری» همیشه باید بخشی از استراتژی طرّاحی شده باشد. امّا به مرورِ زمان به این نتیجه رسیدم که اگر گفته می شود که این موجود «غیرقابل پیش بینی»؛ نه به خاطرِ این است که این موجود بسیار باهوش است و به صورتِ آگاهانه حرکتِ بعدی خود را پنهان می سازد (تصوّر عمومی در میانِ اِلیتها نیز همین بود). امّا در نتیجهٔ مطالعهٔ رفتارهایش به این نتیجه رسیدم که این موجود؛ فقط دارایِ «یک مُشت ایده» است و زمانی که به مرحلهٔ عملی و مِیدانی میرسد؛ مانندِ «خَر» در گل می ماند. از سوی دیگر طرفدارِ «تئوریهایِ توطئه» است و ذهنی «مالیخولیایی و سیّال» (Paranoia) دارد و هیچ نظریّه ای در ذهنش «ماندگار» نمی ماند و مانندِ «مَلخ» به اینسو و آنسو می پَرَد و به همین خاطر نیز هست رفتار و سخنانش در «عرصهٔ مِیدانی»؛ «غیرِ قابل پیشبینی» به نظر می رسند. زمانی که در انتخاباتِ ۲۰۲۰ شکست خورد و مسئلهٔ «تقلّب» را پیش کشید؛ گفتم که: «چه با تقلّب و یا بدونِ تقلّب؛ بازی را باخته ای. کسی که نتواند یک انتخابات را مدیریّت کند و دشمنانش خیابانها وساختمانها را به آتش بکشند و در برابرِ آنها درمانده شود؛ در برابرِ این همه مسائل پیچیده در عرصهٔ بین المللی چگونه رفتار خواهد کرد؟» به همین خاطر نیز؛ «ترامپ» به شدّت از چشمم افتاد و پس از پیروزی در انتخاباتِ ۲۰۲۴ دیدم که این موجود واقعاً ناتوان است. پیروزی در انتخاباتِ ۲۰۲۴ نیز نه به خاطرِ «توانایی های او» بلکه بیشتر به خاطرِ «کثافتکاریها و ناتوانی های؛ جو بایدن و کامالا هریس» بود که آواری از دروغ پردازی را بر سرِ مردم ریختند و انتخابات را به «کارناوال و سیرک» تبدیل کرذند و شکست خوردند. در مجموع «شکست جوبایدن» و پیروزی «ترامپ» ریشه در «قحط الرّجال» و «ناچاریِ مردم» داشت.
تعدادی از افرادِ کابینهٔ او را «پسَرانش» توصیه کرده اند. در حالی که خودش؛ ۴ سال وقت داشت تا تواناترینها را انتخاب کند و نَه «مدّعیانِ وفاداری» را. اختلافش با آقای «ناتانیاهو» نیز ریشه در این مالیخولیایِ فکری ترامپ در رابطه «وفاداری» ریشه دارد. این مسئله در رابطه با انتخابِ «افرادِ توانا» از آفتاب روشن تر است که نمیتوان از «افرادِ توانا»؛ انتظارِ «وفاداریِ کامل» داشت و گرنه باید به دنبالِ «چاپلوسان و هیچکارگان» بگردی.
ترامپ به دنبالِ رابطهٔ «مجتهد و مقلّدی» نه تنها در میانِ «ترامپ اللّهی» بلکه در میانِ اعضایِ کابینهٔ خود و حتّی متّحدینِ اروپایی آمریکا نیز هست. او میخواهد «مجتهد» بدونِ «فتوای جدید» باشد.
۱۴۰۴ فروردین ۲۰, چهارشنبه
چگونه شورشهایِ کورِ مردمی را به انقلاب تبدیل کنیم؟ (مرحلهٔ پیشا نبرد)
در مرحلهٔ «پیشا نبرد»؛ باید بسیاری از مسائل مهمّ را برایِ خود حلّ کرده باشید و گرنه در میانهٔ نبرد گرفتارِ مشکل خواهید شد و چه بسا شکست بخورید.