۱۳۹۴ فروردین ۲۲, شنبه

امیدهای احمقانه؛ پیروزیهای کشکی و شکستهای واقعی

زمانی که ماجرای «سوریه» پیش آمد؛ تمامی تلاش من برای تحلیل گسترهٔ تأثیرات آن متمرکز شد. خیلیها به من اعتراض داشتند که «سوریه چه ربطی به ایران دارد؟» و تلاش آنها بر این استوار بود که هوادران صادق استاد فرود فولادوند را متقاعد کنند که «کژدم» در حال به بیراهه کشاندن «جنبش فولادوندی» است. امّا اعتقاد من بر این بود و همچنان بر این است که : «اگر این رژیم در عرصه های بین المللی شکست بخورد و حتماً نیز خواهد خورد»؛ چنان تضعیف خواهد شد که سرنگونی آن به یک «فوت» بند خواهد شد. اکنون نیز جنبشی به راه افتاده است که میگوید «کژدم بد دهن و فحّاش» است. من میگویم :
مدال طلا را هرگز به خاطر «تاریخ کهن» یک ملّت (اگر ملتّی وجود داشته باشد)؛ بر گردنش نمی آویزند... باور ندارید؟... به مسابقات ورزشی نگاه کنید..... در دنیای سیاست و نبرد میان ملّتها نیز رسم بر همین است... و مدال طلای «ابرقدرت بودن» را همینطوری به گردن آمریکا نینداخته اند.... کارخانه های عظیم «مرسدس بنز و ب. ام . و» همینطوری و الله بختکی «مدال طلای صنعت اتوموبیل سازی» را بدست نیاورده اند. نه «الله» و نه «یهوه» و نه «اهورا مزدا» این ساختارهای بنیادی را نساخته اند. این موجودات خیالی؛ بیشتر با آفریدن «بیماریها» و «ژنهای معیوب» مشغول بوده اند و این همیشه «انسان» بوده است که کثافتکاریهای آنها را پاک کند.
آنچه مرا به وادی تحلیل ماجراهای «خارج از ایران» کشانید؛ این اندیشه بود که:
رژیم ننگین اسلامی حاکم بر ایران؛ نخست در خارج از ایران با زانو در خواهد آمد و سپس تار و مار شدنش در درون میهن شکل خواهد گرفت. شکستهای پیاپی رژیم اسلامی ایران در سالهای اخیر؛ تنها به از دست دادن «حوزهٔ نفوذ» آنها ختم نمیشود؛ بلکه این روند با از دست دادن صدها میلیارد دلار همراه خواهد بود. معاملهٔ هسته ای نیز تنها برای تامین هزینه های مربوط به مسائل خارج کشور و پرداخت حقوق مزدوران خارجی و تسلیحات و هزینه های لجستیکی آنها  است.
مطلب بسیار مهم که متاسفانه ایرانیان با آن آشنایی ندارند و تحت تاثیر کلمات و جملات تبلیغاتی رادیوهای فارسی زبان و تبلیغات دروغین مذاکره کنندگان هسته ای و رهبرشان؛ به خورد مردم میدهند؛ ذهن ایرانیان را از یک مسئلهٔ اساسی؛ دور نگاه میدارند و آن مطلب اساسی این است که آنچه در توافق و یا بیانیهٔ تفاهم لوزان مطرح شده است؛ هرگز از «لغو تحریمها» چه به صورت «همگی به یکجا» و چه به صورت «مرحله ای» سخنی نیامده است. آنچه که مطرح است «تعلیق تحریمها به صورت مرحله ای» خواهد بود. «تعلیق» با «لغو» زمین تا آسمان فرق دارند. 
حتماً با مفهوم «حبس تعلیقی» آشنا هستید. این نوع محکومیت میگوید که «شخص متّهم» به «زندانی شدن برای مدت زمانی محکوم شده است که با یک درجه تخفیف این حبس تعلیق میشود» و «تعلیق حبس» همیشه «مشروط است» به اینکه اگر این شخص در مدت معینی (مثلاً ۵ سال) دچار جرم دیگری شود؛ نه تنها بدون دادگاه و فرجام؛ به زندان خواهد رفت و محکومیت خود را انجام خواهد داد (از تعلیق در آمدن محکومیت)؛ بلکه به خاطر جرم جدید نیز محاکمه شده و به محرومیت دیگری محکوم خواهد شد.
به همین خاطر است که اوباما و سایر سخنگویان آمریکایی میگویند که اگر خامنه ای و یا هرکس دیگری؛ جرم دیگری انجام دهند؛ تحریمها به طور اتوماتیک دوباره اجرایی خواهند شد و رژیم با تنبیهات ویژهٔ «جرم جدید» نیز روبرو خواهد گردید (مثلاً افزایش تحریم ها).
از طرف دیگر هزینه کردن «پولهای آزاد شدهٔ نفت» نیز از طرف قدرتهای بزرگ «مدیریت» خواهند شد. اینها همه به این معنی است که «جشن پیروزی» در کار نیست؛ بلکه به این معنی است که ایران؛ تحت سایهٔ «اسلام و قرآن» به یک «مستعمره» که از طرف «قدرتهای بزرگ اداره میشود» تبدیل خواهد گردید. این آن چیزی است که «دیدن تصویر خمینی در ماه» و شعار «شرافت و استقلال  و خود کفایی اسلامی» برای ایران به ارمغان آورده است.
امّا آنچه که «انتقاد دلواپسان» و یا «تبریک اصلاح طلبان» نامیده میشوند؛ تنها برای نمایش «رادیکالیسم قلاّبی» و یا «دادن امیدهای واهی» برای ساکت نمودن مردم و کشاندن آنها به پای صندقهای رأی در آینده است.
اینکه چه طرفهای غربی و چه باندهای گوناگون غارتگران در داخل کشور؛ از آن به «گشایش اقتصادی» و «سرازیر شدن سیل آسای سرمایه های خارجی به ایران» دادِ سخن میدهند؛ فریبی بیش نیستند و باز هم همگی برای ساکت نگاهداشتن مردم و کشانیدن آنها به پای صندوقهای رای میباشند.
دلیل آن هم بسیار ساده است:
کدام تاجری حاضر میشود با یک محکوم به «حبس تعلیقی» در یک پروژهٔ اقتصادی شریک شود؟ «تعلیق تحریمها» همچنان ایران را به عنوان «یک کشور غیر قابل اعتماد» برای سرمایه های خارجی مطرح خواهد نمود و به جز عدهّ ای که  از رژیم انگلهای حاکم «رشوه ها و امتیازهای کلان» بگیرند ؛ کسی که سرش به تنش بیرزد؛ در ایران دست به سرمایه گذاریهای کلان نخواهد زد.
تنها چیزی که در سالهای اخیر؛ بویژه پس از «خاکبرداریهای بسیار زیاد در پارچین» مانند «سیل» در بعضی مناطق ایران جاری شده است «ریزگردها و هوای خاک آلوده» است که گزارشهایی در مورد «آغشته بودن این ذرّه ها به مواد رادیو اکتیو» نیز منتشر شده اند. زیرا پس از آن خاکبرداریهای کلان؛ اوباشان سپاه؛ یا باید آن خاکها را میخوردند؛ یا باید در جای دیگری دفن میکردند و راه سوم اینکه آن خاکها را در همه جا پراکنده مینمودند تا باد آن خاکهای آلوده را به همه جا ببرد و من فکر میکنم که این بی شرفها راه سوّم را انتخاب کردند و علّت اصلی پدیدهٔ جدید «ریزگردها» همین کار بوده است و مناطق «سُنّی نشین» بیشتر از جاهای دیگر در معرض هجوم هوای خاک آلود بوده اند. (همهٔ این رازهای جنایتکارانهٔ حاکمیت شیعیان شنیع صفوی؛ روزی گشوده خواهند شد).
لذا آنچه که اوباشان «امام حسنی» در میان مردم تبلیغ میکنند و میگویند که «شیرازهٔ تحریمها» را در هم فرو ریخته اند؛ یک دروغ بیشرمانه است. آنهایی نیز که تحت نام «دلواپسان» شعارهای «سوپر رادیکال» میدهند نیز هیچ گزینهٔ عملی به جز «پذیرفتن خفّت ترکمانچای هسته ای» ندارند و تمامی عربده های آنها نیز در حدّ «فریبکاری برای انتخابات بعدی است» و این در حالی است که رهبر فرزانهٔ شان؛ «جام زهر را سرکشیده است» و «دلواپسان» در برابر «الدنگ فرزانه» حتی پشگل هم نیستند.
سخن آخر در رابطه با مسائل هسته ای اینکه: تاسیسات هسته ای تبدیل به آثار باستانی خواهند شد و هر دو طرف چه «امام حسنی ها» و چه «دلواپسان» اینرا میدانند و بقیهٔ حرفها «آبدوغ خیار» هستند که «آریایی نژادهای باهوش شیعه مسلک» میتوانند بنا به ذائقهٔ خود به آن «نعناع» و یا «گشنیز» اضافه کنند و روشنفکرانشان (گنجی - نبوی و امثالهم ...) نیز میتوانند چند تا کشمش در آن بریزند (یخ یادتان نرود).
سخنرانیهای غراّیی که از طرف کثافتهایی مانند «زیبا کلام» منتشر میشود (اینجا) ؛ سالها پیش از طرف «کژدم» گفته شده بود (اینجا). میخواهم بگویم که آیا این قرمساق که هم دستی در رژیم کثیف شیعیان دارد و هم استاد دانشگاه است؛ از کژدمی که تنها با مطالعهٔ چند مطلب حاشیه ای چیزی میبیند؛ کمتر بود و آنچه را که اکنون عربده میکشد (نامهٔ سرگشاده) در سالهای پیش نمیدانست؟
چرا ... میدانست.... خوب هم می دانست... آنزمان باد از طرف قدرت رهبری میوزید ... امّا این زمان «تَهِ رهبر فرزانه» باد میدهد ....

حال هی بگویید که «کژدم بد دهن» است. من بد دهن نیستم؛ ولی این مادر جنده ها را خوب میشناسم.

کژدم


 

۶ نظر:

  1. طبق گزارشهای تأیید نشده؛ میان ناوهای رژیم در باب المندب و ناوهای مصری تبادل آتش صورت گرفته است و کشتی هلی کوپتر رژیم صفوی مجبور به عقب نشینی از باب المندب شده و کشتی دوّم به سواحل سودان رفته است.
    فرمانده ناو رژیم این خبر را تکذیب کرده و عقبنشینی کشتیهای تحت فرماندهی خود را نتیجهٔ این درگیری محدود ندانسته است.
    در تحولّات یمن فرمانده عملیات «توفان قاطعیت»عربستان نیز این دو کشتی را از نزدیک شدن به سواحل یمن برحذر داشته و به فرماندهان کشتیها؛ اولتیماتوم داده اند.

    پاسخحذف
  2. حال بگویید که «دانش آموز آیین شمنی» یعنی چه؟

    http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2015/04/11/%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D8%AF%D8%B3%D8%AA-%D9%86%DB%8C%D8%B1%D9%88%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85%DB%8C-%DB%8C%D9%85%D9%86.html

    در خانه کس است؟.... یک حرف بس است

    http://kajdoum1.blogspot.com/2015/04/blog-post_9.html

    پاسخحذف
  3. با درود
    خبر فورى فورى

    تظاهرات ضد حکومتى در مقابل مرکز خريد پراما در مشهد از ساعت ظهر شروع شده.....صدها نيروى امنيتى و پليس..............

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      این تظاهراتها به درد عمّهٔ تظاهر کنندگان میخورد و هیچ ارزش سیاسی ندارد (البته اگر خبر صحت داشته باشد).

      حذف
  4. هر کسی «انگلهای دست پروره های خود را دارد»... این آنگل «عمامه سیاه» (سیّد آل محمد سفید رو» را ببینید:
    http://farsi.alarabiya.net/fa/middle-east/2015/04/11/%D8%B1%D9%88%D8%AD%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%B4%DB%8C%D8%B9%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D8%AF-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%AD%D9%88%D8%AB%DB%8C-%D9%87%D8%A7-%D9%88%D8%A7%D8%AC%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html

    پاسخحذف
  5. درودکژدم گرامي گوياپاکستان پاي خودراازعمليات طوفان قاطع بيرون کشيده انهم بعدازسفرظريف چاخان به پاکستان من فکرميکنم باج بزرگي به پاکستان داده اند نظرشماچيست باسپاس

    پاسخحذف