در شعارهایتان گفتید:
این طلاها از شیرِ مادر «گوارا تر» است.
پیروز و سرفرازان باشید.
کژدم
انجمنهای «پیشگامان کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران» در درون میهن؛ از هم اکنون باید آماده باشند که در صورت عملی شدن حملهٔ نظامی به ایران؛ انجمنهای محلی دفاع غیر نظامی را تشکیل دهند و امر مهم کنترل بحران در شرایط جنگی را به عهده گیرند.
در شعارهایتان گفتید:
این طلاها از شیرِ مادر «گوارا تر» است.
پیروز و سرفرازان باشید.
کژدم
زمین و زمین داری
آنچه که وبسایتهایِ خبریِ فارسی زبان به نامِ «دستگیریِ کودکان» از أآن نام میبرند؛ دستگیری نیستند و «دستگیری» نامیدنِ آن بسیار بی شرمانه است؛ بلکه این عمل «گروگانگیریِ آشکار» است که با فتوایِ «قرمساقِ فرزانه» در حالِ انجام است و اگر جلو آن از همین اکنون گرفته نشود؛ به بسیاری از این کودکان تجاوز خواهند کرد و سپس آنها را به قتل رسانیده و پیکرهایشان را تکّه پاره کرده و مفقود خواهند نمود. مانندِ همان «کُشتی گیر» که بخشهایی از پیکرش را در کوهستان یافتند.
در عقایدِ متعفّنی به نامِ «اسلام»؛ دخترِ ۹ ساله طبقِ سنّتِ «محمدّ دیّوس»؛ بالغ محسوب میشود و پسران نیز از ۱۱ سالگی بالغ نامیده میشوند. در دینِ متعفّنِ «شیعه گری» پا را از این نیز فراترنهاده و تجاوز به «نوزادِ شیرخوار» را نیز «حرام» اعلام نکرده اند. لذا آن دسته از بی شرفهایی که خود را همچنان «مسلمان» و «شیعه» میدانند؛ همچنان میخواهند این کثافاتِ معدهٔ «محمّدی» و «جعفری»(دیانتِ شیعه) را «سفید شویی» کنند و بگویند «آقا... اسلام چیزِ دیگری است» و در حالِ به کژراهه کشاندنِ مردم و ابقایِ این کثافاتِ معده هستند.
(با حفظِ کثافاتِ معده نمیتوان انقلاب کرد).
خلاصه اینکه؛ باید تا میتوانید؛ در سازمانهایِ بین المللیِ که خود را طرفدارانِ حقوقِ بشر و کودکان مینامند؛ رژیمِ کثیفِ «شیعیانِ شنیعه» را به «گروگان گیریِ کودکان» متّهم سازید که اتّهامِ بسیار درستی است.
در درونِ میهن نیز باید به مکانهایی که این کودکان را به صورتِ «گروگان» نگه میدارند و این کودکان هر لحظه میتوانند معرضِ تجاوز و قتل قرار گیرند؛ باید حمله کنید و کودکان را آزاد سازید.
من (کژدم) از بکار گیریِ کودکان به عنوانِ «کودک سرباز» در تمامیِ اشکالِ آن مخالف هستم. به شما ها گفتم که کودکان را به تظاهراتها نکشانید . زیرا آگاهیِ سیاسی ندارند و سربازانِ بسیار ضعیفی هستند و اگر اوباشانِ رژیمِ شیعی کودکانشان را مسلّح به سلاحِ گرم به خیابانها میفرستند؛ به عنوانِ سربازانِ دشمن با آنها رفتار کنید. هیچ فرماندِهِ خردمندی؛ از سربازانِ ضعیف استفاده نمیکند. امّا عدّه ای بر طبلِ «درود بر دانش آموزانِ شجاع» میکوبند و فکر میکنند که خیلی انقلابی هستند و یا اینکه برایِ خودنمایی؛ کودکان را به «کامِ مرگ» و «شکنجه و تجاوز» میفرستند. در حالی که میدانند «شیعهٔ شنیعه» یعنی چه؟ حدّ اقلّ با «قزلباشها» و «داعش» و «بی شرافتیهایِ محمّد دیّوس» آشنا هستند. لذا این امر نشانگرِ آن است که این «اوباشانِ انقلابی نِما» دستِ کَمی از «قرمساقهایِ مسلمان» و«بی شرفهای شیعه» ندارند و همین «خِشتِ اوّل» را نیز به عَمد میخواهند «کَج» بگذارند.
کژدم
اعلامیّهٔ بلند بالایِ «دانش آموختگانِ تُرک» در وبسایتِ «العربیّه» مرا واداشت تا «اتنیکهایِ دیگر» را نیز معرّفی کنم تا معنیِ «اتنیک» را بهتر بفهمید:
این «اِتنیکها» میخواهند به زبانِ محلّی درس بخوانند و دانشگاه هایشان نیز اینجوری باشد. زبانشان به «زبانِ بین المللی» تبدیل شود و اعتقاد دارند که اگر «شوینیسمِ فارس» و «شوینیسمِ انگلیس» نبود؛ لباسِ رسمیِ دانشگاهها و حتّی لباسِ نمایندهٔ شان در «سازمانِ ملل» اینجوری بود و شاید پرچمِ سازمانِ ملل نیز به این اختراعِ بزرگِ «پوششِ آنها» مزیّن بود.... خوشتان نیامد؟
پس «شوینیست» و «فاشیست» هستید. (احتمالاً شوینیستِ فارس و به احتمالِ زیادتر: «توله سگِ کوروش»).
اگر این فرهنگِ «اتنیکی» را به رسمیّت نشناسیم و نگذاریم در مدارسِ ابتدایی و متوسّطه و دانشگاهها و به «زبانِ مقدّسِ مادری» آموزش داده شوند تا در نتیجه نگذاریم که این «اِتنیکهایِ مقدّس» در «کُرهٔ مرّیخ بادمجانِ کور اوغلی بکارند»؛ صد در صد؛ «توله سگِ کوروش» هستیم..... به همین خاطر است که این روسپی زاده هایِ «دانش آموخته» از «اَلعربیّه» سر در آورده اند.
شاید این «اِتنیک» بهتر از همهٔ «اِتنیکهایِ دیگر» باشد... زیرا در حالِ «تعمیرِ موبایل فون» است... به جلو پایش نگاه کنید تا ببینید که چه با «سلیقه» و «درایت» این موبایل فون را «تعمیر کرده است»؟
البتّه نمیگذارند که به زبانِ مادری در دانشگاه تحصیل کند؛ و گرنه نمیدانید که چکارها می کرد....
باور ندارید؟... به «تُرکهایِ عثمانی» نگاه کنید که بیش از ۹۰۰ سال است که با «فرهنگِ با عظمتِ تُرکی» زندگی میکنند و بزرگترین اختراعشان «دونَر کباب» و «اَکمَک» است... البتّه برخی میگویند که همان «دونر کباب» را نیز از «سولواکیِ یونانیها» مانندِ میمون تقلید کرده اند.
کژدمِ «شوینیست» و «توله سگِ کوروش»
برایِ ورود به مسئلهٔ پیچیدهٔ «انقلاب»؛ از موضوعاتِ ساده آغاز میکنم تا پس از آموختنِ «عناصر و خواصّ» آنها و شیوه هایِ گوناگونِ «ترکیبِ عناصر» و «نتایجِ گوناگون»ی که میتواند به ارمغان بیاورد؛ بتوان با دَرکی روشنتر به سراغِ «آشپزیِ انقلاب» رفت. «آشپزیِ انقلاب» موضوعی است که هزاران بار شکست خورده است و «رُنسانس» بزرگترین شکستی است که در سده هایِ اخیر شاهدِ آن بوده ایم.(میتوانید در بخشِ نظرات بپرسید که چرا؟). این نوشتار زیر مجموعه ای از مبحثِ «ساختار شناسی و ساختار سازی» است و برایِ دَرکِ آن «ذِهنی مهندسی» لازم است. امّا اگر «مهندسِ واقعی» (داشتنِ ذِهنِ مهندسی) نیستید؛ شاید چند اتّفاق برایتان بیفتَد:
۱- به هیچ وجه آنرا درک نکنید و خواندنِ نوشتار را «کسالت آور» و «گفتاری فلسفی» به حساب آورید. در حالی که بسیار به دور از «فلسفه»؛ و کاملاً نوشتاری «مهندسی» است.
۲- این نوشتار می تواند «ذهنهایِ شکارگر و مستعدّ» را به ذِهنهایی «مهندسی» تبدیل کند.
میخواهیم «نیمرو» بپزیم
برایِ پُختنِ یک «نیمرو» که ساده ترین «غذا» شمرده میشود؛ به چه چیزهایی نیاز داریم؟