۱۴۰۱ مهر ۲۲, جمعه

زنگِ تفریح با فرهنگهایِ معروف به «اتنیکها»

 اعلامیّهٔ بلند بالایِ «دانش آموختگانِ تُرک» در وبسایتِ «العربیّه» مرا واداشت تا «اتنیکهایِ دیگر» را نیز معرّفی کنم تا معنیِ «اتنیک» را بهتر بفهمید:



این «اِتنیکها» میخواهند به زبانِ محلّی درس بخوانند و دانشگاه هایشان نیز اینجوری باشد. زبانشان به «زبانِ بین المللی» تبدیل شود و اعتقاد دارند که اگر «شوینیسمِ فارس» و «شوینیسمِ انگلیس» نبود؛ لباسِ رسمیِ دانشگاهها و حتّی لباسِ نمایندهٔ شان در «سازمانِ ملل» اینجوری بود و شاید پرچمِ سازمانِ ملل نیز به این اختراعِ بزرگِ «پوششِ آنها» مزیّن بود.... خوشتان نیامد؟

پس «شوینیست» و «فاشیست» هستید. (احتمالاً شوینیستِ فارس و به احتمالِ زیادتر: «توله سگِ کوروش»).


 



 

 اگر این فرهنگِ «اتنیکی» را به رسمیّت نشناسیم و نگذاریم در مدارسِ ابتدایی و متوسّطه و دانشگاهها و به «زبانِ مقدّسِ مادری» آموزش داده شوند تا در نتیجه نگذاریم که این «اِتنیکهایِ مقدّس» در «کُرهٔ مرّیخ بادمجانِ کور اوغلی بکارند»؛ صد در صد؛ «توله سگِ کوروش» هستیم..... به همین خاطر است که این روسپی زاده هایِ «دانش آموخته» از «اَلعربیّه» سر در آورده اند.


 

شاید این «اِتنیک» بهتر از همهٔ «اِتنیکهایِ دیگر» باشد... زیرا در حالِ «تعمیرِ موبایل فون» است... به جلو پایش نگاه کنید  تا ببینید که چه با «سلیقه» و «درایت» این موبایل فون را «تعمیر کرده است»؟

البتّه نمیگذارند که به زبانِ مادری در دانشگاه تحصیل کند؛ و گرنه نمیدانید که چکارها می کرد....

باور ندارید؟... به «تُرکهایِ عثمانی» نگاه کنید که بیش از ۹۰۰ سال است که با «فرهنگِ با عظمتِ تُرکی» زندگی میکنند و بزرگترین اختراعشان «دونَر کباب» و «اَکمَک» است... البتّه برخی میگویند که همان «دونر کباب» را نیز از  «سولواکیِ یونانیها» مانندِ میمون تقلید کرده اند.

کژدمِ «شوینیست» و «توله سگِ کوروش»




۲۵ نظر:

  1. کژدم زمانی که آموزه های بودا رو میخونم احساس میکنم به سمت مرگ در حال پیش رفتنم.شبیه به کسی که آگاهانه در حال مصرف سم کشنده باشه و مقاومتی در مقابلش نکنه.
    شما هم همچین احساسی داشتین یا من در مسیر اشتباهی میرم؟

    پاسخحذف
  2. کژدم امکانش هست سیستمی شخصی مبتنی بر آگاهانه درد و رنج کشیدن برای رسیدن به فرزانگی ساخت ؟در واقع آگاهانه به سمت منابع رنج حرکت کنیم و در معرض درد و رنج در ابعادی بسیار بیشتر از الان قرار بگیریم تا شاید به نتیجه ای مشابه با از بین بردن منابع رنج رسید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بودا یک «مرگ پرست» بود. آیینی که بودا پیشنهاد میکرد؛ «مرگِ درونی» بود. برایِ همین نیز شما احساسِ مُردن میکنید. آیینِ بودا به «فرزانگی» ختم نمیشود..... به «مرگِ درونی» ختم می شود و «شما» تبدیل به یک «تابوت» میشوید که خودتان را حمل میکنید.

      حذف
  3. درود کژدم
    سردار ارتش تو سنندج شبانه برای سرکوب با لباس شخصی بیرون میاد
    یا سرهنگ ها
    اگر کسی می‌تواند آنها را به جنده خانه الله بفرستد
    نمیتونستم بگم چون اینترنت نداشتم
    به کسی جز تو نتوانستم اعتماد کنم
    فردا سر از اطلاعات درنیارم
    سپاس گذارم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما
      اگر شما شاهد بوده اید؛ دیگرانی نیز وجود دارند که این مسئله را میدانند. این یک مسئلهٔ «مبارزاتِ مِیدانی» است و کسی از کرهٔ مرّیخ نخواهد آمد تا این اوباشان را به روسپی خانهٔ الله بفرستند. این مردم سنندج و سایر شهرهایِ ایران هستند که باید سطح مبارزه را بالا ببرند.
      میگویند که رژیمِ شیعی ادواتِ سنگین در «بانه» مستقر کرده است. به جایِ وحشت کردن از این اتّفاق؛ باید این مسئله را بفهمید که آنها اکنون در محاصرهٔ شما قرار دارند. راههایِ ارتباطی شان را ببندید و به آنها حمله کنید و ادواتشان را به غنیمت بگیرید. این تنها چیزی است که باید به آن فکر کنید و راههایش را پیدا کنید.

      حذف
  4. پیام به «تبریزیهایِ بی غیرت»

    https://tinyurl.com/3t3b3jcr

    اینهایی که میبینید «داعشی» و یا «عرب» نیستند. فقط لباسهایِ مبدّل پوشیده اند و به احتمالِ زیاد «تُرک» هستند.
    شما بی غیرتها نیز فقط زیرِ لب و خیلی یواشکی میگویید «بی شرف» تا خدایِ ناکرده شما «بابکین اولادیوخ» را نبینند و نشنوند.
    سپس به خانه رفته و «لِزگی» برقصید و ترانهٔ (یوردوم یووام «مَنی سیکَنیم سَن» آذربایجانیم) را بخوانید تا نور علی نور شوید.

    خاک بر سرِ بی غیرتتان.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینرا همهٔ تان بدانید که «کژدم» تنها کسی است که «موج سواری» نمیکند و تمامیِ وجودش برایِ همهٔ ایرانیان است.
      رژیمِ شیعی این وبلاگ را تا جایی که میتواند «مسدود» میکند و قُرمساقهایِ موج سوار «سلطنت طلبان.... مشروطه خواهان.... طرفدارانِ دروغینِ دموکراسیهایِ آبَکی و .... نیز این وبلاگ را تحریم میکنند».
      شماها «صدایِ کژدم» باشید.

      حذف
    2. فقط «یک پادگان» را تسخیر کنید تا ورق برگردد....
      فقط «یک پادگان»....
      خواهید دید که سپاهیها و ارتشیهایِ بی شرف؛ به خودشان خواهند رید.
      فقط و فقط یک پادگان.

      حذف
    3. به جایِ شعارنویسیهایِ بی حاصل؛ خانواده هایِ ارتشیهایِ بی شرف و سپاهیهایِ بی شرف را پیدا کنید و در خانه هایشان اطّلاعیهه بیندازید که اگر شوهرتان به بی شرافتیهایش ادامه دهد؛ کُشته خواهد شد و یا پس از پیروزی تیرباران شده و حقوقِ پِرسنلیِ آنها قطع و اموالشان مصادره خواهد شد و زنان و فرزندانشان خوار و ذلیل شده و باید از راهِ «گدایی» و «روسپیگری» زندگی کنند.

      حذف
    4. مسیح و مهدیِ موعود آنجا نخواهند بود که به این خانواده هایِ بی شرف کمک کنند.
      «مسیح» بُخار شده و به آسمان رفته است و «مهدی» نیز از ترسِ کونش در چاهِ مستراح پناه گرفته است.

      حذف
    5. تو تبریز امروزی ( نه 20 یا 30 سال پیش) به من و امثال شما «مانقورد» یا «ساتقین» میگن.
      تو کوچه و خیابون فارسی صحبت کنی مردم تحویلت نمیگیرن.
      ورزشگاه تبریز تقریبا 80 هزارنفر گنجایش داره. در ادامه همون بازی فوتبال ( همون فیلم توله سگای کوروش) کل ورزشگاه شروع کردن به سنگ پرت کردن و بازی نیمه کاره موند.
      آیا تمام اون کسانی که تو ورزشگاه بودن، نیروهای اطلاعات هستند؟

      آیا هنوزم فکر می‌کنید تصویر من از آذربایجان مخدوشه؟ یا دارم آکروبات بازی در میارم؟!!

      حذف
    6. یکی از تاکتیک های سرکوب که خودم دیدم اینه که یک سری لباس شخصی قاطیه جمعیت میشن و با ایجاد رعب و وحشت باعث متفرق کردن مردم و در نهایت دستگیری میشن.
      در هر خیابانی که تظاهرات بشه اینا ( لباس شخصی ها) معمولا ابتدا و انتهای خیابون وای میستن و به محض اینکه چهارتا بسیجی یا نیروهای یگان ویژه وارد میشن اینا شروع میکنن به فرار کردن و ایجاد موج ترس بین مردم. مردم هم مثل این گله های بوفالو رَم میکنن شروع میکنن به فرار کردن تو کوچه ها و وارد ساختمان ها و آپارتمان ها میشن که خیلی راحت توسط همین لباس شخصی ها قابل شناسایی هستند.

      حذف
    7. شما فکر میکنید که من آنقدر احمق هستم که فکر کنم ۸۰ هزار نفر همگی اطّلاعاتی هستند. لذا شیپور را از سرِ گشادش نزن.
      من شاهد زایشِ این جریان بودم. از «پاساژ مستقیمی» در بلوارِ جمهوری اسلامی آغاز شد. در طبقهٔ زیرزمینی این پاساژ؛ وقتی که از پلّه ها پایین میروی؛ در گوشهٔ سمتِ راست یک کتاب فروشی بود به نامِ «کور اوغلی». کتابِ چندانی نمیفروخت و من تعجّب میکردم که این مغازه چگونه دخل و خرج میکند. صاحبِ مغازه بسیار شیک پوش بود و اکنون باید اگر فوت نکرده باشد بینِ ۶۸ تا ۷۰ سال دارد.
      با اینکه برخیها او را «توده ای» می دانستند؛ امّا به طورِ علنی خودش را از اعضایِ «فرقهٔ دموکراتِ پیشه وری» معرّفی میکرد. تعدادِ کتابهایِ موجود در مغازه نیز بقدری بود که اگر همهٔ شان را میفروخت؛ باز هم سودی نمیکرد. این مغازه محلّ ارتباطات و اجرایِ قرارها بود این شخص هرگز دستگیر نشد و مانندِ آب جذبِ زمین شده و ناپدید گردید.
      این شخص با رژیم ارتباطاتی داشت.
      در کنارِ این مسئله وزارت اطّلاعات و سپاه تلاشهای گسترده ای برایِ ارتباط گرفتن با «بوز قوردها» و تشکیلِ گروههایِ کوچکِ ظاهراً «پان تُرک» را در صدرِ دستورِ کارِ خود قرار داده بودند.
      اینها همان «گلوله هایِ برفی» بودند که وقتی از قلّهٔ کوه به پایین بغلطانی؛ زمانی که به دامنه میرسد؛ بعضی وقتها به گلولهٔ برفی با قطر یک متر نیز میرسد. این ۸۰ هزار نفر اینگونه تولید شده اند و سرِ نخِ اصلی همچنان دستِ وزارتِ اطّلاعات و اطّلاعاتِ سپاه است.
      زمانی که از اصطلاحِ «ساتقین» (خود فروخته) استفاده میکنند؛ دقیقاً همان چیزی است که پیش تَر گفتم. این اوباشان اگر موفّق شوند؛ بلایِ جانِ مردمِ آذربایجان خواهند شد و انتخاب با مردمِ آذربایجان است که آیا اینبار میخواهند «عکس گرگ خاکستری» را در ماه ببینند؟ اگر دوباره ببینند.... دریده خواهند شد.

      حذف
    8. مردم آذربایجان "بی غیرت خاک بر سر".
      تو چرا از آریاییهای قهرمان کرمان،اصفهان،شیراز،مشهد....نمی خواهی به خیابان بریزن و باتکیه بر هوش آریایی به رهبری «کژدم هاریایی» آخوندها را نابود کرده و مملکت اهورایی جاویدان را نجات دهند.
      یا فقط بلدی گوه تبریزیها و تورکها بخوری و کون پرشینها را بلیسی.

      حذف
    9. خاک بر سرِ بی مغز و بی غیرتتان که «شیعه های کثیف» و «الاغهایِ عثمانیِ اخوانی»؛ دریاچهٔ تان را خشکانیده اند و آنقدر احمق هستید که به دستورِ «رهبرانِ اطّلاعاتی تان» فقط «تراختور تراختور» میکنید و اجازه ندارید که در بارهٔ «دریاچه» حرف بزنید. ارزش استراتژیکِ این دریاچه را نمیفهمید و اگر اینگونه پیش بروید؛ آذربایجان «کویر» خواهد شد و به «گداییِ آب و زندگی» روی خواهید آورد.
      اُلاغ... سخن بر سرِ «آریایی و تُرک» نیست. سخن بر سرِ داشتنِ یک زندگیِ سیاسی- اجتماعی- اقتصادیِ پایدار است.
      البتّه میدانم که مانندِ «خَر» هیچکدام از این مفاهیم را نمیتوانید بفهمید و فکر میکنید «برادرانِ تُرکِ شمال و عثمانی تان» ... «داشّاخلاریندا قوووت پایی گَتیرَه جاقلار» «آمّا یوغون سیکلَری داشّاخلاینین ئوستونده گور میسیسیز». در آینده اگر اُلاغهایی مانندِ «تو» به اصظلاحِ خودتان از این خراب شده ای که ایران نامیده میشود؛ جدا شوید؛ همان برادرانِ «بوز قوردِ عثمانی تان» کونِ همهٔ تان خواهند گایید. همانگونه که هوادارانِ «عبدالله گولَن» را که از همهٔ شماها «تُرک تَر» هستند و در روزهایی نه چندان دور؛ پیش از این با هم از یک «آخور» علوفه میخوردند را در زندانها میگایند. «گولَنیها»؛ هم «تُرکِ عثمانی» هستند و نیز «سُنّی مسلک» هستند.
      اُلاِغِ نفهم؛ «بوزگوردهایِ تُرکیه» آذریها را «پیچ» مینامند و حتّی تُرکهایِ دیگر در «ترکیه» را نیز «پیچ» مینامند. «پیچ» در «ارومیه» «بیژ» تلفّظ میشود که به معنی «چند رگهٔ حرامزاده» است (یعنی مادرانشان را خیلیها گاییده اند).
      آنها اینگونه در بارهٔ آذریها فکر میکنند و اگر الآن ناز و نوازشتان میکنند؛ برای این است که شلوارتان را به دستِ خودتان پایین بکشید. فکر میکنی من این مادرقحبه ها را نمی شناسم؟
      «بیر اویونا گیریبسیز کی گوتوز اوینایاجاخ»

      حذف
    10. «اُلاغِ پان تُرک».... تو آنقدر احمق هستی که حتّی نرفته ای چند مقالهٔ پیش از این را در وبلاگ بخوانی و ببینی که «کژدم» در بارهٔ ایران چگونه فکر میکند؟
      تو و امثالِ تو اُلاغهایی هستید که حدّ اکثر ۲ دههٔ پیش از «دهاتِ عقبمانده» به تبریز آمده اید.
      بروید از «تبریزیهایِ قدیمی» بپرسید که آیا آذربایجانیها هرگز با «فارسها» جنگی داشته اند؟ آیا این «فارسها» بودند که به زنانِ آذربایجان تجاوز میکردند؟ یا «قزلباشهایِ تُرکِ اردبیلی» (تُرکهایِ بی شرفِ صفوی)بودند؟ یا «روسها» بودند؟ یا جوانانِ خاندانِ سلطنتیِ «تُرکهایِ قاجار» بودند که شبانه با چند اسب سوارِ محافظ از «شاه گُلی» بیرون آمده و به روستاهایِ اطراف میرفتند و به زنها و دخترانِ آذربایجان تجاوز میکردند؟ اینها را شنیده ای؟ آنها به دخترانِ «تُرکِ قاجار» تجاوز نمیکردند؛ بلکه به زنان و دخترانِ آذربایجان تجاوز میکردند. برو از «تبریزیهایِ باسوادِ قدیمی» بپُرس....
      اگر نخوانی و ندانی و نفهمی.... در آینده «تراختور» و «خرمن کوبها» را در کونَت فرو خواهند کرد.

      حذف
    11. «اُلاغِ پان تُرک»..... آیا حرفهایِ چند «مزدورِ اطّلاعاتِ سپاه» و «مزدورِ وزارتِ اطّلاعات» برایتان مانندِ «رائفی پور» قصّه های «حقوقِ قومی» درست میکنند را باور میکنید؟
      یادم می آید که یکی از این «مزدوران» که یکی از «رهبرانتان» است و البتّه «اردبیلی» است و جالب اینکه اکثر این «کُس شعر بافانِ پان تُرکیستی» اکثراً «اردبیلی» هستند.... میگفت که پس از رسیدن به «حکومتِ ملّی.... باید از فارسها به خاطرِ سرکوبِ سیستماتیکِ ۱۰۰۰ ساله... تقاضایِ غرامت کنیم و آنها را به دادگاههایِ بین المللی بکشانیم»!!!!!
      هِی اُلاغ... با تو هستم... آیا این حرفها را شنیده ای؟ آیا باور کرده ای؟ آیا نگاهی به تاریخِ ایران در ۱۲۰۰ سالِ اخیر نگاهی انداخته ای تا ببینی که جنگی به نامِ «تُرک و فارس» وجود نداشته است؟ بلکه جنگهایِ «عشیره ای» وجود داشته اند که تقریباً تمامیِ آنها میانِ «عشایرِ گوناگونِ تُرک» انجام گرفته است؟ جنگهایِ «آق قویونلو ... قره قویونلو».... قاجارها و افشارها ...قزلباشها با سایر ایلهایِ تُرکها ....
      اگر نگوییم «همهٔ شان»؛ امّا میتوانیم بگوییم که اکثرِیت قاطعِ این جنگها جنگهایِ میانِ «تُرکها با تُرکها» بوده است.
      آیا جایی خوانده اید که «تُرکها» با «تات ها»(یکی از اقوامِ باستانیِ ایران) جنگی داشته اند؟... هرگز.
      همین زبانی که به آن سخن میگویید پُر از کلماتِ «تاتی» است. آیا این کلمات را به زور به زبانِ تُرکی وارد کرده اند؟
      یا اینکه تُرکهایی که به آذربایجان مهاجرت کردند با «تاتها» در آمیختند و همهٔ سازهایِ موسیقیِ آذری نیز سازهایِ ایرانی هستند که از طریقِ «تاتها» به آنها رسیده است؟
      اگر به دنبالِ «رائفی پورهایِ اردبیلی» بیفتید؛ تبدیل به «قزلباشهایِ بی شرف» خواهید شد که همهٔ بازماندگانشان از ترسِ مردم و به خاطرِ جنایتهایی که کرده بودند؛ به «هندوستان» فرار کردند و اکنون «جامعهٔ فقه جعفریِ کثافتستان» همین بی شرفها هستند.
      آیا فکر میکنید که با پرتاب کردنِ سنگ به چند ورزشکار؛ «قهرمان» میشوید؟ یا اینکه «سلسله جنبانانِ شما» میخواهند که با سنگ پرتاب کردن؛ مانندِ «قزلباشها» بقیّهٔ مردمِ آذربایجان را به وحشت اندازید؟
      تاریخِ «قهوه ای جامگانِ هیتلری» را خوانده اید؟... شماها فوتوکُپیِ دهاتیِ آنها هستید.
      آیا ماجرایِ «دونباس» را دنبال میکنید؟ که ۲ جمهوریِ خودمختار اعلام کردند؟ روسها نیز همهٔ ارتش و آبرویشان را در این حمایتها باختند و بیشتر خواهند باخت و آنچه که خواهد ماند «ویرانی و مرگ» خواهد بود و «نادقلی پوتین» نیز یا به حبسِ خانگی خواهد رفت و یا «کُشته» خواهد شد؟
      آیا فکر میکنید که با سنگ پرتاب کردن؛ آذربایجان را جدا خواهید کرد و بقیّه نیز مثلِ «ماست» خواهند نشست و خواهند ترسید؟
      امّا من میدانم که چه خواهد شد. هرچه «کاسه و بشقابِ سالم» نیز که دارید؛ شکسته خواهند شد و «تورک بالالاریِ آذربایجان» را در «ترکیهٔ عثمانی»؛ به «بردگیِ جنسی» خواهند فروخت. همان بلایی که برسَرِ مردمِ سوریه آمد.
      فهمیدی «اُلاغِ دهاتی»؟

      حذف
    12. حضرتِ «پان تُرکِ خَر»؛ چند نصیحت دارم که هرگز فراموش نکن:
      ۱- «امروز» فقط «یک روز» است؛ امّا «فرداها» بسیارند.
      ۲- زمانی که میخواهی دَری را باز کُنی؛ بدان که آن دَر برایِ هر دو سو باز میشود و فقط تو نیستی که از آن دَر به سویِ دیگر وارد میشوی؛ موجوداتِ آنسویِ در نیز به سویی که در آن هستی وارد میشوند.
      ۳- اگر دری را می بندی؛ باید بسیار مواظب باشی؛ زیرا شاید هرگز نتوانی آنرا دوباره باز کُنی.
      ۴- دَری را که باز میکنی؛ باید بسیار مواظب باشی؛ شاید هرگز نتوانی آنرا ببندی.

      حذف
  5. بهترین راه حمله با تیم ۳ نفره از بالای پل عابر پیاده است ..یکنفر ۱۰۰ متر به پل مانده با تلفن به نفربالای پل خبر میدهد که دارند میایند ..نفر بالای پل کوکتل داخل کوله پشتی را اماده میکند و پس از رسیدن انها از بالا روی سرشان رها میکند و ازجهت مقابل پل به صورت خمیده میدود و به نفر سوم که در جهت مقابل با موتور سیکلت روشن ایستاده میرسد ..تا بخواهند خودشان را پیدا کنند انها با موتور دور شده اند .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر تواناییِ تسخیرِ یک پادگان را ندارید؛ بهترین راههای حمله؛ آتش زدنِ «بنیادهایِ غارت» (بنیادِ مستضعفان و ....)؛ آتش زدنِ «پالایشگاهها»؛ «کارخانه هایِ پتروشیمی»؛ «چاههایِ نفت»؛ انفجارِ مسیرهایِ انتقالِ گاز و نفت به پایانه هایِ صادراتی؛ آتش زدنِ خانه هایِ مجللِ رانت خواران در شمالِ شهر؛ کمین کردن و کشتن و کور کردنِ بسیجیها و پاسداران؛... سیاه کردنِ زندگی بر خانواده هایِ مزدورانِ رژیم (اعم از ارتشی؛ سپاهی؛ بسیجی انتظامی؛ آخوندها به طورِ کامل ) است.
      با تظاهراتهایِ بی خطر فقط کفشهایتان پاره میشود..... دستگیر و شکنجه میشوید .
      به یاد داشته باشید که در «جنگِ فرسایشی» هر دو طرف فرسایش پیدا میکنند. امّا چون همهٔ منابعِ مالی در دستِ رژیمِ شیعی است؛ مردم به شدّت فرسوده تر میشوند.

      حذف
    2. باید در اینجا به یک اشتباه در رابطه با «نام» آن کتابفروشیِ دروغین و کذاییِ واقع در «پاساژ مستقیمی» مرتکب شدم اشاره کنم. نامِ آن کتابفروشیِ دروغین؛ «کور اوغلی» نبود و ناگهان به یاد آوردم که نامش کتابفروشیِ «صائب» بود. (اشاره به صائب تبریزی).

      حذف
    3. اگر به زندگی نامهٔ همین «مدفوع» (صائب تبریزی) نیز نگاهی بیندازید؛ میبینید که هیچ «پوخی» نبوده است و نمیتوانم بفهمم که «پان تُرکها» با چه «وازیلینی» آنرا در کونهایِ دریدهٔ شان توسّط «پان تُرکهایِ عثمانی» فرو کرده اند و به آن افتخار میکنند؟؟؟!!!!

      حذف
  6. https://tinyurl.com/b2xd42r2

    به این میگویند کارِ تقریباً درست.
    اینجا از «قُرمساقهایِ پان تُرک» خبری نیست. بلکه فرزندانِ ستارخان و باقرخان در میدان هستند.

    پاسخحذف
  7. https://tinyurl.com/3ee4nsvw

    یک آغازِ خوب و بسیار درست.

    پاسخحذف
  8. نوشتارِ جدید در رابطه با «گروگان گیریِ کودکان» را بخوانید.

    پاسخحذف