۱۴۰۱ مهر ۲۷, چهارشنبه

کتابِ «آشپزیِ انقلاب» (بخش دوّم)

 بدونِ وجودِ «مرکزیّتِ جایگزین»؛ هیچ انقلابی رُخ نمیدهد و «عُمقِ انقلاب» نیز با ایده هایی که «مرکزیّتِ جایگزین» مطرح می سازد و «گسترهٔ اجتماعیِ پذیرش ایده ها» از یک سوی و «دور نگریِ ایده ها» از سویِ دیگر تعیین می شوند.( مجموعاً ۳ پارامتر).
آمیختهٔ این ۳ پارمتر؛ نشانهٔ بالاترین درجهٔ «شعورِ اجتماعی و سیاسی» جامعه در همان دوره است. «شعورِ بالایِ فردی» تا زمانی که «پذیرشِ همگانی» نداشته باشد؛ مانندِ «کتابهایِ سعدی» به «فرهنگِ طاقچه ای» تبدیل شده و شاید پس از «مرگِ سهراب» به عنوانِ «نوش دارویی» که تاریخِ مصرفِ آنها گذشته است به عنوانِ «نسخهٔ دارو برایِ کودکِ مُرده» مطرح میشوند و آن شخص به سوژه ای برایِ «فلان شخص شناسی» تبدیل می گردد که بسیار شبیه به «حنایِ بعد از عروسی» است (مانندِ «نیچه شناسی» پس از لگد مال کردنِ «نیچه» در زمانِ زندگیَش .... زمانی که «نیچهٔ زنده» میتوانست با پُرسشها بیشتر شکوفاتَر شَوَد و «گُل» و «میوه» بدهد).
چه بسا ایده هایی بسیار هوشمندانه و عمیق از نظرِ «آینده نگری» مطرح شوند و موردِ «پذیرشِ عمومی» قرار نگیرند؛ در این صورت باید گفت که: «انقلابی سطحی» در حدّ «اصلاحات» انجام خواهد گرفت که فقط نقشِ «فشار شِکن» را برایِ «جامعهٔ کنونی» بازی میکند و «جامعهٔ کنونی» میتواند نَفَسِ راحت تری برایِ یک «بازهٔ زمانیِ کوتاه» بِکِشَد. امّا پس از پایانِ این بازهٔ زمانیِ کوتاه «نسلِ بَعدی» باید «پیهٔ» یک «تغییرِ دیگر» را به تَنِ خود بمالد و چه بسا باری دیگر «خون» هزینه کُند.
لذا «ساختار شناسیِ گُسترده و دقیق» و «ساختار سازیِ دور اندیشانه»؛ نقشی بسیار ارزشمند پیدا میکند. نقشی به مراتب بالاتر از اینکه نه تنها «نسلِ بَعدی» را فدایِ «خواسته هایِ سطحیِ نسلِ کنونی» نمی سازد؛ بلکه چه بسا زندگیِ چندین نَسلِ آینده را نیزتضمین کند. لذا «باور داشتن» و یا «باور پیدا کردن» به «ساختارهایِ پیشنهادی»؛ ارزشی بسیار والا پیدا میکنند و هر اشتباهی که «اکنون» رُخ میدهد؛ هزینه هایِ کلانِ آنرا باید فرزندانِ «نسلِ کنونی» بپردازند و والدینِ خود را «نفرین» کنند.
مثالی دیگر میزنم که اندکی پیچیده تر است و سپس به سَرِ موضوعِ اصلی میرویم؛ هرچند که این مثال نیز برگرفته از «اشتباهاتِ گونهٔ انسانی» و ایده هایِ آمیخته به «دروغهایِ بزرگِ طرّاحانِ خواسته ها» میباشد و اشاره ای تاریخی به «ساختارهایِ پیشنهادیِ منجر به بُن بست» (نوزادانی با مَرگِ پیش رَس) از طرفِ کسانی است که زمانی «شیر زنان و شیرمردان و قهرمانانِ آزادی» انگاشته می شده اند. امّا در واقع فقط «دهاتی - روشنفکر» بوده اند و «رؤیاهایِ خود» را «واقعیّتهایِ آینده» میپنداشتند و دیدیم که «ستار خان» را «لَنگ» کردند و «باقر خان» را «کُشتند» و قُرمساقهایی مانندِ «مدرّس»ها و «کاشانی»ها و «مصدّق السّلطنه ها» جایِ آنها را گرفتند و «قانونِ اساسِ انقلابِ مشروطیّت» را با مدفوعی به نامِ «متمّمِ قانونِ اساسی» ؛ «گُه مالی» کردند و «شاهنشاهِ دامادِ پیامبر» و «تهران مِهر» را از این «چاهِ مستراح» بیرون کشیدند. موجودِ زبون  و ترسویی که با اینکه «شاهنشاه»(شاهِ شاهان) نامیده می شد؛ حتّی شهامتِ دیدار از «پِدَر» را نداشت و بانو «شمسِ پهلوی» بسیار «مَرد تَر» از او بود!! لذا اینجا دیگر سخن از «پُختنِ نیمرویِ تخمِ مرغ» نیست و باید بسیار «تیزبین» و «هوشیار» و بسیار «نکته سنج» باشید و هیچ نکته و پارامتری را در «ساختار شناسی» (هرچند که ظاهراً توهین آمیز باشد) را از قلم نیندازید و هیچ نکته ای را که شاید ظاهراً بویِ «خشونت» بدهد را در «ساختار سازی» نیز از قلَم نیندازید. زیرا مسائلِ «علمی» و «فنّی» با تظاهر به «مهربان دیده شدن» و یا ترس از «مغبوض واقع شدن» که احساساتی «سخیف» هستند؛ نباید آلوده شوند. آیا دیده و یا شنیده اید که در «لابراتوارهایِ علمی» نکته ای را بر اساسِ «مِهر» و «کین» از قلم بیندازند؟ آیا میتوان تعدادی از قطعاتِ تشکیل دهندهٔ «موتورِ اتوموبیل» را در مرحلهٔ «ساختار شناسی» از قلم انداخت؟ آیا میتوان «آلیاژهایِ به کار رفته» در «چرخ دنده هایِ گوناگون» را از قلم انداخت؟ آیا میتوان «زنجیرها» و یا «تَسمه ها» را از قلم انداخت؟ آیا این «مَثَلِ شَمَنیِ ایرانی» را  که میگوید: «شیرِ بی یال و دُم و اِشکم کِه دید؟    این چنین شیری....؟؟؟...  خُدا هم نافرید»  را فراموش کرده اید؟.... هرگز فراموش نکنید؛ زیرا «دُکترین» است.
شما هرگز نخواهید توانست با «سانسورِ هیدروژن» و یا «سانسورِ اُکسیژن» به «تولیدِ آب» برسید و دیر یا زود از «تشنگی» هلاک خواهید شد و در عرصهٔ «مهندسیِ ناقص اجتماعی» یا فرزندانتان هلاک خواهند شد و یا پیش از هلاک شدن؛ به «روسپیگری» و «اعتیاد» آلوده شده و در «خفّت» و «خواری» و بدونِ چشیدنِ حتّی یک «جُرعهٔ لذّت از زندگی»؛ خواهند مُرد .... آیا این است آنچه که در تدارُکِ آن هستید؟...... اهمیّتِ قضیّه تا این حدّ است.

ساختارِ اجتماعیِ ایران

نخست باید متذکّر شوم که من بر اساسِ یافته هایِ خود سخن میگویم و به بسیاری از پارامترهایی که فرهنگِ کُهن و یا امروزی را میساختند و یا میسازند و به «اصولِ پذیرفته شده» تبدیل شده اند باور ندارم. به عنوانِ مثال هیچگاه به اینکه «اقتصاد زیربنا است و فرهنگ روبنا...» باور نکردم و به نظرم این جمله همیشه احمقانه می نمود. امّا بسیارانی بسیار باسوادتر از من این جمله را به عنوانِ یک «باور» طوطی واری تکرار میکردند و همچنان میکنند. یا به نامهایی مانندِ «طبقهٔ کارگر» و «طبقهٔ سرمایه دار» و «خرده بورژوازی» و ... باور نداشتم و ندارم. امّا اگر بگویند «کارگران» و «سرمایه داران» و «خرده بورژواها»؛ میتوانم این تقسیم بندیها را هضم کنم. زیرا در نظرِ من همه چیز از «فیلترهایِ فردی» میگذرد و هر رفتاری را میتوان تا حدودی «منحصر به فرد» دانست.
امّا در ساختارهایِ فرهنگی به چیزی باور دارم که شاید شما نپسندید و یا اساساً به آن فکر نکرده باشید و آن چیز «هیپنوتیزمِ مداوم» است که ابزارِ اصلیِ «تولید کنندگانِ باورها» است و همان چیزی است که به نامِ «مغز شویی» با آن آشنا هستید و شاید فکر میکنید که فقط «گروهِ خاصّی» یک «گروهِ خاصّ دیگر» را «مغز شویی»کرده اند. ولی نمیتوانید بپذیرید که شما نیز «مغز شوییِ مداوم» شده اید و «نخستین مغز شویان»؛ «پدرها و مادرها» هستند. به عنوانِ مثال زمانی که گفته میشود: «ما آریایی» هستیم و یا «ما عرب هستیم» و یا «ما تُرک هستیم» و .... بر هیچ «سَنَدِ بیولوژیک»ی استوار نیست و اگر تنوّعی جزئی نیز دیده شود؛ میتوان آن تنوّع ها را در میانِ اعضایِ یک خانواده نیز به راحتی پیدا کرد. امّا تنها سَنَدِ «تفاوتها» در «شیوهٔ گویش» (زبان) است. به هیچ کودکی گفته نمیشود که «پارسیانِ قدیم» بسیار ی از یکدیگر را در جنگهایِ قبیله ای کشتار کرده اند. بلکه به آنها «دروغ» یاد میدهند و تاریخ را چنان ترسیم میکنند که گویی «فارسها» مانندِ یک کاسه شیر و یا ماست «هَمگِن» بوده و مانندِ ذرّاتِ یک تخته سنگ چنان متّحد بوده اند که گویی یک صخره بوده اند. در رابطه با سایرِ آنچه که «اقوامِ ایرانی» مینامیم نیز «هیپنوتیزم = مغز شویی» به همان غلظت و شدّت در جریان بوده و همچنان هست. در رابطه با «ادیان» نیز داستان همین است. شما به ندرت یک «مسلمان» پیدا میکنید که «شیعه» شود. امّا زمانی که آن «مسلمان» تبدیل به «شیعه» شد؛ تبدیل به کارخانهٔ «شیعه سازی» از طریقِ «مغز شوییِ کودکانَش» میشود.
این مُشکلِ ساختاری (هیپنوتیزمِ مداوم = مغزشویی) فقط به ایران اختصاص ندارد و یک مُشکلِ بین المللی است.
برایِ یک «انقلابِ ریشه ای»؛ باید این «بازارِ مکّاره» بسته شود.

(ادامه دارد)
 
کژدم

۵۳ نظر:

  1. کژدم انقلاب هم بصورت مجموعه ای از (شخصیتهای فردی )میتونه انجام بگیره؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر هم نظر باشند میتواند انجام گیرد. «نظر» یعنی «فرهنگ» و انقلاب یعنی تغییرِ همهٔ عرصه هایِ زندگیِ اجتماعی که «فرهنگ» یکی ازمهمّترین بخش هایِ آن است. امّا گامهایِ نخست از نظرِ به انحراف کشیده شدن بسیار مهمّ هستند و مشکل اینجاست که مردم بسیار زود «فریب» میخورند. به همین دلیل «ساختار سازی» نقشی بسیار مهمّ دارد.
      شما در همهٔ انقلابها میبینید که پس از انقلاب؛ عدّه ای از آنها سایرین را از میان بر میدارند و مَثَلِ معروفِ «انقلاب فرزندانِ خود را می خورد» اشاره به همین مفهوم دارد.

      حذف
  2. https://tinyurl.com/ymzhewnw

    از نتایجِ «لیبرالیسمِ لجام گُسیخته»... تا بویِ گَند بلند نشود؛ جاسوسان و دشمنان در همهٔ اُرگانها خریده و فروخته میشوند و از پوششِ قانونیِ لیبرالیستی و البتّه «حزبی» استفاده میکنند (حاشیه هایِ اَمن) و با کمترین تلفات از صحنه خارج میشوند.

    پاسخحذف
  3. https://tinyurl.com/92znfky8

    «ساختار شناسی بافتِ اجتماعیِ ایران» توسّط «عمو سیبیلو» برایِ «اعمالِ نفوذ» تحتِ نامِ «کمک به مردم ایران».

    پاسخحذف
  4. https://www.radiofarda.com/a/32092971.html

    برخی ها از همان آغازِ تولّدِ حاکمیّتِ کثیفِ «شیعیانِ شنیعه» به آن «نَه» گفتند (نخست زادگان) و در برابرِ چشمِ دیگران به خون غلتیدند؛ و عدّهٔ زیادی در خواب بودند و سپس «بیداری» آرام آرام آغاز شد.
    اکنون نپرسید که «تا کنون کجا بودی؟» زیرا همان جایی بوده است که «پدر و مادرِ تو» بودند.
    شاید برایِ نخستین بار در تاریخِ ایران؛ «روسری» به «پرچمِ کاوه» تبدیل شده است.
    امّا ۲۰۰ سالِ پیش از این.... هیچکس این پرچم را که «طاهرهٔ همیشه قرّةالعین» بر افراشت را ندیدند و همچنان نمی بینند و یا میخواهند آنرا «انکار» کنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تاریخمان را به دروغ آلوده نکنیم و هرگز آنرا انکار نکنیم.
      با «دروغ» و «بی شرافتی» نمیتوان «آیندهٔ شرافتمند» ساخت.

      حذف
  5. https://tinyurl.com/cy7c4mvj

    «شازده شومبول خانِ بنی هاشمی» و چاقویِ بدونِ دستهٔ دیگر.
    هنوز از پیشنهادِ اَختهٔ این موجود مبنی بر تشکیلِ یک «گروهِ ویژه» در سازمانِ «دلّالانِ بین المللی» که حتّی اگر پذیرفته شود؛ در دالانهایِ «معاملاتِ کلانِ دلّالان» گُم و گور خواهد شد و سالها طول خواهد کشید که با یک بیانیّهٔ آبکی (مانندِ دادگاه میکونوس) به پایان برسد؛ اکنون با «چراغِ معجزهٔ جدید» که «دولتِ تکثّر گرایِ موقّت» نامیده میشود به میدان آمده است. دولتی که همهٔ آنرا؛ «پاسدارانِ جنایتکارِ بخشیده شده» و «اوباشانِ اصلاح طلب» و البتّه طبقِ «گفتگوهایِ جفتگیرانه» با سپاهیانِ جنایتکار؛ فکر میکند که جایگاهِ ایشان تضمین شده است تشکیل شود و به همین دلیل از هیچ گروهی پشتیبانی نمیکند و نمیگوید که در زمانِ تشکیلِ «شورایِ ملّی ایرانیان» چه کثافتکاریهایی کرد و این شورایِ «باسمه ای» که فقط برایِ «سرگرمی» تشکیل شده بود و هدفِ این موجودِ سخیف این بود که همگان مانندِ پروانه به دورِ او بچرخند و مشاهده کرد که پروانه ای وجود ندارد و به «من اینرا قبول ندارم .... من آنرا قبول ندارم» پرداخت تا همه «نخود نخود هرکه رَوَد خانهٔ خود» شدند. هیچگاه از «گُه کاریهایش» انتقاد نمیکند و هرچه که تاکنون انجام داده است همگی «کاملاً درست بوده اند».
    «شازده شومبولِ شورشیِ بنی هاشمی» فقط از «اصلاح طلبان فرشگرد» و «قُقنوسی ها» و «پاسداران» حمایت میکند و احتمالاً سهمِ اوباشانِ «حزب الله لبنان» و حشد اشّعبی ها و سایرِ مزدوران نیز به عنوانِ «دستاوردها» محفوظ خواهد ماند. حسن شریعتمداری نیز در گفتگوهایش به این پدیده هایِ کثیف به چشمِ دستاوردها نگاه میکند و از «سوگُلی هایِ دربار» به حساب می آید.

    پاسخحذف
  6. چَپ افتادنِ اسرائیل با «نادرقُلی پوتین»؛ نشانه ای آشکار از پیشبینیِ مقاماتِ اسرائیل در رابطه با سقوطِ «پوتینیسم» و دار ودسته هایِ «شوکولاتُف»هایِ نظامی امنیّتی در روسیه است.
    یکی از دلایلِ حمایتهایِ اروپا و دولتِ کنونیِ آمریکا از جنبشِ مردم ایران برایِ براندازیِ رژیمِ شیعی نیز به همین مسئله مربوط است.
    «گفتگوهایِ برجام» از طرفِ کشورهایِ غربی «مُرده» اعلام شده است. امّا همچنان در رابطه با طرفداریِ مؤثّرِ مِیدانی از جنبشِ مردمِ ایران؛ «دست به عصا» راه میروند.
    نظرِ شخصیِ من این است که این موقعیّت بسیار با ارزش و گرانبها است و با گسترشِ مبارزات و عمیقتر کردنِ آن؛ دولتهایِ غربی برایِ «حمایتهایِ مؤثّر تر» دلگرم خواهند شد و فازِ جدیدی از «حمایتها» شکل خواهند گرفت.
    باز هم به نظرِ من «سقوطِ نادرقُلی پوتین» و «رژیمِ شیعی» در یک بازهٔ زمانی انجام خواهد گرفت.
    دولتهایِ غربی به این ۲ پیروزی نیاز دارند تا هم روسیه آزاد شود و نیز «ژی جین پینگ» از خَرِ شیطانِ «نئو نازیسمِ چینی» پیاده شود و چه بسا به آزاد سازیِ «کرهٔ شمالی» از دست «خوکِ چاقالو» نیز منجر شود.
    مردمِ ایران باید این شرایط و موقعیّت استثنایی را بسیار مغتنم بشمارند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اسرائیل در حال امتیازگیری یا به اصطلاح قدیمی تر(معامله با ورشکسته هاست.)

      حذف
    2. اسرائیل در فکرِ سرمایه گذاریهایِ کلان در «روسیهٔ آزاد» و «یوکرئین» است. آنوقت عربستانِ سعودی نیز با عجله و «بُدو بُدو» خواهد آمد.

      حذف
    3. هر چقدر که مردمِ ایران کینه هایِ لبریز شدهٔ شان را برایِ دَریدنِ شیرازه هایِ سیستمِ حکومتیِ «شیعیانِ شنیعه» را در مبارزاتِ میدانی؛ «سَر ریز» کنند؛ در شرایط کنونی احتمالِ سرنگونیِ رژیمِ «نجاساتِ شیعه مسلک» بیشتر می شَوَد.
      رژیمِ کثیفِ شیعی همهٔ پُلهایِ بین المللی و درونِ ایران را شکسته است و اوباشانِ حاکمِ شیعه مسلک؛ راهِ فراری ندارند.

      حذف
    4. این بی شرفها حتّی اگر در «کانادا»؛ «آلمان»؛ «اطریش»؛ «انگلستان» پناه بگیرند؛ راههایِ زیادی برایِ استردادِ آنها و ثروتهایِ غارت شده از ایران وجود دارند. حتّی برایِ استردادِ آنها از «انگلِ قرمساقِ سیستانی» در عراق نیز راههایِ زیادی وجود دارند.
      برایِ زندگیِ دوباره بخشیدن به «دریاچهٔ آذربایجان» نیز راههایِ زیادی وجود دارند.
      باید ایران را با طرحی نُو و بدونِ استفاده از آجرهایِ رژیمِ شیعی که بر بنیادهایِ رژیمِ سلطنتی بنا شده است؛ ... دوباره ساخت.
      این بی شرفها هیچ راهِ فراری ندارند. حتّی «ژی جین پینگ» نیز اینها را خواهد فروخت.

      حذف
    5. زمانی گفتم که بهترین استراتژی؛ «استراتژیِ هماهنگی» با «استراتژیهایِ بین المللی» است. اگر آنها نفت را تحریم میکنند؛ شما نیز پالایشگاهها را آتش بزنید تا منابعِ غارتِ ثروتهایِ ملّی سریعتر بخشکند. زیرا هر بشکه نفتی که استخراج و فروخته می شود؛ هزینهٔ اوباشانِ لبنانی و یمنی و عراق و سوری و همچنین هزینهٔ آموزش و سازماندهیِ نیروهایِ سرکوب میشوند.
      گوش نکردید و چه بسا نگذاشتند که بشنوید و تصمیم بگیرید.
      قُرمساقهایِ مشهور به «اپوزیسیون» نیز نمیخواهند این سخنان را بشنوید؛ زیرا میخواهند آینده را بر اساسِ مُدلهایِ غربی (سلِبریتیهایِ سیاسی) بسازند.
      پیش از «آری گفتن» ۱۰ ها بار بیندیشید تا آیندهٔ این مُدلها را ببینید. زیرا شما باید برایِ «آینده هایِ بسیار دور» بجنگید.

      حذف
  7. درود

    ( من می خواهم هفت دولت زیر سیطره ایران باشد، حالا می خواهی زیر سیطره روس باشم. )

    پاسخ ستار خان * سردار ملی * به فرمانده قشون روس خاین.

    پاسخحذف
  8. 🔴 مقام ارشد روس: تحریم‌های ایران سخت‌تر می‌شود و این خبر خوبی برای ماست/ برنامه‌های جاه طلبانه‌ای برای سرمایه گذاری در ایران داریم

    🔸 "کنستانتین سیمونوف" مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه به عنوان یکی از کارشناسان برنامه، درباره استفاده روسیه از پهپادهای ایرانی علیه اوکراین، گفت: من می خواهم چند کلمه ای درباره ایران حرف بزنم. ما با ایران همواره رابطه سخت و پیچیده ای داشته ایم و نمی توانیم آنطور که آمریکایی ها ادعا کرده اند، بگوییم ایران همیشه شریک ما بوده است.

    🔸وی افزود: چه در دوره شوروی و چه پسا شوروی، رابطه ما با ایران همواره کاملا پیچیده بوده است، اما اکنون می بینیم که ایران یک انتخاب سیاسی جدی کرده که این کشور را تحت تحریم خواهد برد. اتحادیه اوپا در حال اعمال تحریم هایی است و 5 دسامبر به عنوان شروع دور ششم و هشتم تحریم ها معین شده است. ما نیز منتظریم تا ببینیم چگونه می شود.

    🔸مدیر صندوق امنیت ملی انرژی روسیه گفت: ایران تحت تحریم ها باقی می ماند و این تحریم ها سخت تر نیز می شود که اگر بخواهم صادقانه بگویم، این خبر خوبی برای ماست. در آینده ما باید وارد روابط مشارکت اقتصادی شویم و برنامه های جاه طلبانه ای برای سرمایه گذاری، از جمله سرمایه گذاری در بخش نفت و گاز ایران داریم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سخنانِ مقامِ ارشدِ روسیه؛ بیانگرِ واقعیّتها نیست زیرا هشتِشان در گرو نُهِشان است. این مقامِ ارشد با این سخنان در یک رسانه میخواهد برایِ «نادرقُلی پوتین»؛ «درایت و کیاست» بخرد و به مردم روسیه بگوید که «نادرقُلی پوتین» بسیار باهوشتر از آن است که فکر میکنید و یک آیندهٔ ۴۰ میلیارد دلاری در انتظارتان است.
      رژیمِ شیعی نیز میداند که اگزر «نادرقُلی پوتین» شکست خورده و به هر ترتیبی کنار برود (از قتل گرفته تا حبس خانگی)؛ حاکمیّتِ بعدیِ روسیه رژیمِ شیعی را به غرب خواهد فروخت. چین نیز اکنون چنین نگرانیهایی دارد. حتّی چینیها نیز نمیدانستند که ارتشِ روسیه و ساز و برگِ نظامی و ژنرالهایش نیز مانندِ «ورزشکارانش»؛ «دوپینگی» هستند.
      برایِ رژیمِ شیعی نیز موقعیّتی پیش آمده است تا بگوید که: (.... ببینید که چقدر پیشرفت کرده ایم.... داریم به روسها نیز که خدایِ تسلیحات هستند نیز تسلیحات میفروشیم و به «قُلّهٔ تمدن» رسیده ایم.)
      روسها ارزانترین پهپادهایِ رژیم شیعی را میخرند و قبل از استفاده آنها را «Upgrade» میکنند. چارهٔ دیگری نیز ندارند. زیرا با «بلوفهایِ بزرگ» واردِ یک معادلهٔ «فنّی» شده اند. بر رویِ «چین» نیز حسابِ بزرگی باز کرده بودند. در حالی که چینیها میدانستند که ارتشِ روسیه یک «بادکُنکِ بزرگ» است. زمانی که روسها از دستگیریِ چند جاسوسِ چینی سخن به میان آوردند؛ من به آنچه که در آغازِ تجاوزِ روسیه به «یوکرئین» گفته بودم اتّکایِ بیشتری پیدا کردم و حدسِ من کاملاً درست بود. چینیها میخواستند که روسها را به «هَچَل» انداخته و با شکستِ روسها در این جنگ؛ با یک روسیهٔ بسیار ضعیف واردِ معامله شوند. چینیها در پلّهٔ بعدی آرام آرام با قطعِ روابط اقتصادی با روسها خود را بیشتر کنار کشیدند و پس از امتناعِ حضورِ «ژی جین پینگ» در نشستِ «سازمانِ شانگهای»؛ و اذعانِ «نادرقُلی پوتین» به نارضایتیهایِ چین؛ مسئله واضح تر شد. البتّه دار ودستهٔ «نادرقُلی پوتین» نمیخواهند عُمقِ این «شکر آب» آشکار کنند و چینیها نیز لزومی بر افشایِ بین المللیِ این «شکر آب» نمی بینند.
      اکنون تمامیِ تلاشِ «انگلِ فرزانه» و اوباشانَش بر رویِ نجاتِ «حیثیّتِ نادرقلی پوتین» و جلوگیری از سرنگونیِ این دار و دسته در روسیه استوار است. زیرا زمانی که چنین اتّفاقی بیفتد؛ تمامیِ رِشته هایِ رژیمِ شیعی پنبه خواهند شد.
      زیرا دولتِ بعدیِ روسیه یک دولتِ ضعیف خواهد بود و اگر این جنگ بیشتر از این ادامه یابد؛ روسها در آینده دولتی بسیار ضعیفتر در حدّ «نرم تنان»(کِرمِ خاکی) خواهند داشت و هم چینیها و نیز کشورهایِ غربی دستاوردهایِ زیادی خواهند داشت. لذا میتوانید آیندهٔ رژیمِ «انگلِ فرزانه» را خودتان حدس بزنید.
      تحریمهایی که اکنون از طرفِ کشورهایِ غربی بر علیه اوباشانِ رژیمِ شیعی اعمال میشوند؛ فقط یک معنی دارند: «فرار به کشورهایِ غربی ممنوع».
      پس از تغییرِ رژیم در روسیه؛ درهایِ روسیه نیز برایِ «فرار» بسته خواهند شد.
      «ادامه در پایین»

      حذف
    2. «ادامهٔ بالا»
      برخیها به اشتباه فکر میکنند و رژیمِ شیعی نیز به طورِ عمدی این پروپاگاندا را به راه انداخته اند که «بالاخره رژیمِ شیعی و روسها به رابطهٔ استراتژیک رسیده اند.»
      چرا روسها از چین جنگ افزار نمی خرند؟؟!! زیرا این چینیها هستند که به آنها نمیفروشند. دقیقاً به همین دلیل است که روسها به خریدِ «خنذِر پِنذِرِ ارزان» روی آورده اند.
      امّا انبارهایِ این «پهپادها» نیز به خاطرِ «مصرفِ بیش از حدّ»؛ بزودی خالی خواهند شد. زیرا در زمانِ جنگ سرعتِ مصرفِ گلوله ها بسیار بالاتر از سرعتِ تولید آنها است و اگر مشکلِ «منابع» را نیز بر آن اضافه کنیم؛ قوز بالایِ قوز میشود.
      چین منبعِ اصلیِ موتورهایِ این پهپادها هستند و زمانی که چینیها به این نتیجه برسند که «دیگر بَس است»؛ کارگاههایِ تولیدِ پهپاد نیز تعطیل خواهند شد.
      اکنون بسیاری از سرمایه دارانِ یهودی تبارِ روسیه به اسرائیل رفته اند و در آینده به «دروازه»هایی برایِ انتقالِ سرمایه هایِ اسرائیل به روسیه تبدیل خواهند شد.
      شاید اکنون بفهمید که چرا «خردوغان» به «کیرلیسیِ اسرائیل» افتاده است. زیرا تُرکهایِ عثمانی پس از شکستِ روسها؛ نقشِ ژئوپولیتیکِ پیشینِ خود را به شدّت از دست خواهند داد و این نقطهٔ امیدی بسیار مهمّ برایِ ایرانیان است تا «دریاچهٔ آذربایجان» را دوباره زنده کنند.
      البتّه شاید خودتان بتوانید بسیاری از وقایعِ آیندهٔ «بدونِ نادرقلی پوتین» را حدس بزنید.

      حذف
  9. برای آتیش زدن به ریشه تشیع شنیعه سقوط روسیه کافی نیست.کژدم نخست زادگان کجان؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به نظرم دَرکِ شما از «نخست زادگان» کاملاً اشتباه است.
      «نخست زاده» به معنی «باب» است (نیمچه یکی از نخست زادگان است). «نخست زاده»یعنی کسی که یک «دَر» را میگشاید. «نخست زادگان» یا موردِ «بی مِهریِ شدید» قرار میگیرند و یا «کُشته میشوند» زیرا «فهمیده نمیشوند».
      «نخست زاده» یک «ستاره» و یا یک «شمع» و یا «فانوس» است.

      حذف
  10. مردم هنوز آمادگی پذیرش درهای جدید رو ندارن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. حتّی بسیاری از «خود روشنفکر پنداران» نیز آمادگی ندارند. چه رسد به «مردم».

      حذف
  11. در این میان چشمهایِ من منتظرِ قیامِ مردمِ «آذربایجان» است. مردم آذربایجان نباید فریبِ «پان تُرکها»يِ دست پروردهٔ رژیمِ شیعی را بخورند. سخن از «زندگی» و یا «مرگِ محیطیِ آذربایجان» است.
    «دریاچهٔ آذربایجان» باید به هر قیمتی زنده شود.
    «دریاچهٔ آذربایجان» را بستنِ مسیرِ آبها بوسیلهٔ «تُرکهایِ عثمانی» و چشم پوشیِ حکومتِ کثیفِ شیعی برای «پولشویی» به این روز انداخته است.
    مرگِ رژیمِ شیعی و سقوطِ «نادر قلی پوتین»؛ زمینه را برایِ زنده گردنِ دوبارهٔ «دریاچهٔ آذربایجان» فراهم خواهد کرد.
    زنده شدنِ «دریاچهٔ آذربایجان» یعنی «زنده شدنِ آذربایجان»....
    مرگِ دریاچه.... یعنی «کویرِ آذربایجان» و ادامهٔ «باجگیریهایِ تُرکهایِ عثمانی».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رود های اصلی که وارد دریاچه میشن در ایران هستن و خود ایران جلوی آب رو گرفته ، ترکیه حداکثر محصولات کشاورزی حاصل از آب این رود ها رو میخره

      حذف
    2. لطفاً این رودها را نام ببرید و بشمارید. اگر مسیرِ این رودها گرفته شده اند؛ به کجا میروند؟

      حذف
    3. تا جایی که من به یاد دارم؛ حدودِ ۳۰ سالِ پیش آبهایِ خوی و ماکو را تُرکهایِ عثمانی قطع و وصل میکردند. آنها آبهایِ عراق و سوریّه را نیزبه گروگان گرفته اند.
      اگر آبهایِ دیگری در داخل ایران به دریاچهٔ آذربایجان ریخته میشدند و مسیرشان توسّط رژیمِ شیعی تغییر کرده است؛ باید به مسیرِ اصلی باز گردند. زنده شدنِ دریاچهٔ آذربایجان یک مسئلهٔ استراتژیکِ زیست محیطی است. اگر این دریاچه زنده نشود؛ بخشی از کُردستان و تمامیِ آِذربایجان به کویر تبدیل خواند شد. تبدیل شدن به کویر یک شبه انجام نمیشود و به صورتی آرام و نامحسوس پیش میرود.

      حذف
    4. میتونید اسامی رود ها رو در نوشته زیر ببینید
      https://www.asrazarbaijan.ir/Pages/Detail.aspx?NewsId=2504

      حذف
    5. علل اصلی خشک شدن دریاچه ارومیه:
      ۱-ساخت بیش از ۳۵ سد در حوضه آبریز منتهی به دریاچه توسط رژیم(پیمانکاراصلی شرکتهای سپاه)
      ۲-عدم توسعه اقتصادی منطقه، در نتیجه تشویق باغداری آب بر و دادن مجوز «چاههای عمیق» توسط رژیم.(زمانی شایعاتی بود که دولت رفسنجانی با کاشت درختان پسته در این منطقه مخالف بوده است.)
      ۳-ایجاد پل میانگذر و تقسیم دریاچه به دو قسمت و در نتیجه تبخیر بیش از اندازه.
      ۴-کاهش میانگین بارش و افزایش تبخیر آب.

      حذف
    6. حال میبینید که چرا «عیسی کلانتری قُرمساق» با آن همه داستانهایِ «لیلی و مجنونِ محیطِ زیستی» فقط در حالِ فریبِ مردم بوده است و اینکه در آن وبسایتِ معرّفی شده؛ حتّی عدّه ای میگویند که «دریاچهٔ آذربایجان» دارایِ «سوراخ»هایی است که آبهایِ آنرا به «کُرهٔ مرّیخ» میبرند.
      سپاهِ اوباشانِ شیعهٔ صفوی (همان قزلبلشهایِ نوین)؛ فقط «خیار و بادمجان» صادر نمیکنند؛ بلکه «متامفتامین»(شیشه) و هروئین و تریاک و حشیش نیز صادر میکنند که «کُلنگِ افتتاح» آن در دورانِ «قرمساق اکبر بهرمانی» زده شد و نخستین محمولهٔ موادّ مخدّر که صاحبِ آن وزارتِ اطّلاعات و سپاه بودند و در داخلِ «تایِرِها» جاسازی شده بودند در «کرمان» لُو رفتند و به گردنِ «مجاهدینِ خلق» انداختند. به همانگونه که انفجارِ «مَقعدِ مطهّرِ رضا اسهال و استفراغی» را نیز به سازمانِ مجاهدین حواله دادند.
      این اطّلاعات بایستی از دیر زمانی پیش از این در مراکزی جمع آوری میشدند تا به جایِ اندازه گیریِ میلمیتریِ دموکراسی در بحثهایِ خاک بر سرهایِ «دوشان فکر» به این مسائل پرداخته می شد.
      حال شاید بتوانیم بفهمیم که کاربُردِ آفریدنِ «پان تُرکیسم» در آذربایجان برایِ «اطّلاعاتِ سپاه» و «وزارتِ اطّلاعاتِ فارسهایِ پدر سوخته» چیست و چه بوده است؟

      حذف
  12. از بین ۸۰ هزار نفر تو برلین یکی نمیخواد بپرسه با چه راهکار و روشی میخوایم حکومت رو به زیر بکشیم؟اصلا ساختار منسجمی ساختیم که به نبرد با حکومت بریم؟اپوزوسیونی اصلا در کار هست؟
    بماند که همین آلمان خودش یکی از حامیان اصلی انقلاب ۵۷ بوده و هنوزم هست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر روسیه به «یوکرئین» حمله نمی کرد؛ آلمان و آمریکا و فرانسه و انگلستان؛ باز هم این جنبش را نادیده میگرفتند.
      تا همین ۲ ماهِ پیش نیز به «احیایِ برجام» با چسبِ قطره ای چسبیده بودند (بویژه جو بایدنِ خِرِفت).
      امّا اینکه «هیچ ساختارِ منسجمی» ندارید... باید از خودتان بپرسید که چرا؟ امّا من میدانم چرا ندارید؟
      اصلاح طلب نمیخواهید؛ «شازده کوچول» نمیخواهید؛ کژدم را نیز اصلاً آدم حساب نمیکنید...
      آیا تا به حال به نظریّهٔ «کاچی بِه از هیچّی» فکر کرده اید؟ تا به بهانهٔ مثلاً «شازده کوچول» دست به سازماندهی هایی بزنید که «شازده کوچول» حتّی در خواب هم نمیتواند ببیند؟ تا پس از سرنگونیِ رژیم به «دورانِ طلاییِ بُحرانِ ۲ تا ۳ ساله» برسید و در آن بازهٔ زمانی نظراتتان را مطرح کنید و تلاش کنید تا در «تدوینِ قانونِ اساس» موجودیّتی تأثیر گذار باشید.
      شما فقط میخواهید تقصیرات را به گردنِ دیگران بیندازید. در حالی که دیگران نیز مثلِ شما هستند.
      در چند نظر بالاتر؛ یکی از خوانندگان گفتند که این ایرانیان هستند که راهِ رودخانه ها را به رویِ دریاچهٔ آذربایجان بسته اند.
      آیا بهتر نبود که کژدم؛ از این امر سالها پیش از این مطّلع می شد؟... الآن مطّلع شده است.... نتیبجه چیست؟
      نتیجه این است که بستنِ آبها و یا تغییرِ مسیرِ رودخانه ها برایِ این سیستمِ کشاورزی؛ کارِ کشاورزان نیست؛ بلکه «زورِ حکومتی» پُشتِ آن است و حتماً باید دلایلِ مهمّی برایِ این «زورِ حکومتی» وجود دارد. هر چند که فکر میکنم آن وبسایتی که آدرسَش داده شده است؛ احتمالاً بخشهایی از آن «کُد گذاری» شده و یک صفحهٔ ساختگی برایِ «Fishing»است؛ امّا آدرسهایِ دُرستی را نیز در بَر دارد و آن آدرسها ما را به بنیادهایِ گوناگونِ غارتِ حکومتی و پولشویی از طریقِ فروشِ محصولاتِ کشاورزی؛ قاچاقِ موادّ مخدّر در این بسته هایِ صادراتی توسّط اوباشانِ سپاه برایِ تأمینِ مالیِ اوباشانِ عراقی و سوری و لبنانی و یمنی و .... می رساند. شاید به همین دلیل است که «پان تُرکهایِ ساخته شده بدستِ رژیمِ شیعی»؛ همیشه در این مورد ساکت هستند و خود را به کوچهٔ علی چپِ «هویّت طلبی» زده اند تا مسائل اصلی را زیرِ خاک ببرند.
      اگر واقعاً به «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» علاقه دارید؛ باید حدّ اقلّ در یک زمینه ای فعّالیت کنید و اطّلاعاتِ به درد بخور جمع آوری کنید.
      اینکه بگویید: ما سازمان یافته نیستیم؛... شما را به «روشنفکر» تبدیل نمیکند؛ بلکه به یک «ضِر زَنِ حرفه ای» و چه بسا «حکومتی» تبدیل میکند.

      حذف
    2. اگه اون سایتی که لینکش رو فرستادم مشکل داره، معذرت میخوام که قبل از فرستادن لینکش دقت نکردم

      حذف
    3. سایتهای داخل ایران را اوّل در Tor باز کنید. اگر ایرادی داشته باشد؛ گوشزد میکند و میگوید که این سایت برایِ Fishing است یا اصلاً آن وبسایت را باز نمیکند.

      حذف
  13. پروژه مهسا امینی برای تربیت ج ا با چماق طراحی شده و ج ا هم با حمایت از پوتین ظاهرا در حال انتقام گیریه.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رژیمِ شیعی پیش از آغازِ جنبش به روسها کمک میکرد.
      نظریهٔ توطئهٔ شما یک پایش می لنگد.

      حذف
  14. پروژه های سد و تونل آب جای خوبی برای اختلاسهای کلان، چاپیدن و پولشویی است. از طرف دیگه اگر هدف پلید و تعمدی در کار باشد به راحتی با آن شرایط زیست محیط یک منطقه را میتوان وخیم و ناگوار کرد. مانند سد گتوند که کشاورزی، باغداری و دامداری حوزه رود کارون را با آب شور نابود کرد و دیدیم که نخلها یا خشک شدند و یا با قیمت مفت به کشورهای عرب خلیج فارس فروخته گردیدند. با تونل‌های انتقال آب هم کشاورزی مناطق را دچار مشکل میکنند و مردم استانهای مختلف مانند دشمن رو در روی هم قرار میگیرند. بسیاری از مردم از هم اکنون به فکر مهاجرت به مناطق پر آب تر در دانه های البرز و استانهای شمالی هستند. از طرف دیگر حکومت در این مناطق پای خانواده های عرب حشد الشعبی، حوثی، حزب الله لبنان و امثالهم را باز کرده و بخوبی این موضوع در مازندران، گیلان، گلستان، خراسان و خوزستان مشهود است. خانواده های افغان فاطمیون هم که همه جا پخش هستند. بنظر با تغییر بافت جمعیتی و بالا گرفتن اختلافهای قومی و استانی طرح پلید نظام فدرالی را میخواهند پیاده کنند که زمینه ساز اجرای طرح اصلی گلوبالیستهای جهانی یعنی تجزیه ایران است که سالها دنبال اجرای آن هستند. افغانستان هم مناطق تاجیک، پشتون و اردو تقسیم میگردد، عراق هم که هم اکنون کردستان خود مختار را دارد باز هم دو بخش سنی و شیعه در مناطق باقیمانده تقسیم خواهد شد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. برخی از «تحلول گرانِ بی شرف» (جیره خوارانِ اصلاح طلب) میخواهند بگویند که همهٔ این ویرانیها به خاطرِ «نا کارآمدیِ رژیم» و «حکومتِ احمقها» صورت گرفته اند و اگر «ما بیاییم» همه چیز را اصلاح میکنیم.
      من(کژدم) میگویم که همهٔ این ویرانیها کاملاً به صورتِ «عمدی» و «سیستماتیک» اتّفاق افتاده اند و اشتباهی در کار نیست.

      حذف
  15. یکی از مسائلی که در این جنبش کنونی بسیار مهمّ است؛ «خودجوش» بودنِ آن است. طرّاحانِ «تئوریِ توطعهٔ» وابسته به رژیمِ اوباشانِ صفوی مسلک؛ تلاش میکنند به لطایف الحیل این جنبش را «توطعهٔ غرب» جلوه دهند. لذا هر کجا و به هر شکلی چنین مضامینی را در نوشتارها و گفتارها و فوروم ها مشاهده کردید؛ بدانید که آن شخص «سایبری» و از نوکرانِ رژیمِ شیعی است. خطّ اصلی را نیز «روسپی زادهٔ فرزانه» در همان آغاز به این بی شرفها داد و جنبش را توطعهٔ اسرائیل و آمریکا دانست و به این ترتیب به همهٔ اوباشانش «رهنمودِ برخورد» داد.
    من همیشه از «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» سخن میگفتم. امّا هیچ یک از مدّعیانِ «اپوزیسیونچی» لیاقتی از خود نشان ندادند و این «جنبشِ ملّی» نوعی تو سری زدن به این «گَند و کثافتهایِ مدّعی» است. حال میبینید که «جنبشِ ملّی» نخستین «سرودِ خود» (برای....) را ساخت و مزخرفاتِ «یارِ دبستانی» اصلاح طلبان را به سطلِ اشغال ریخت. چنین استعدادهایی فراوان هستند و بیرون خواهند آمد و رهبریِ موقّتِ جنبشِ ملّی برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی نیز چه بسا استعدادهایِ نهفته ای هستند که شکوفه کرده و گُل خواهند داد.
    از نظرِ من «جنبش ملّی کنونی» نه تنها در صدد سرنگونیِ رژیمِ شیعی است بلکه «موج سوارانِ بی لیاقت» را نیز خوب میشناسد. این موج سوارانِ بی لیاقت و «سود جو» آنقدر احمق هستند که هنوز اینرا نفهمیده اند که این «جنبشِ خودجوشِ ملّی»؛ همهٔ آنها را سرنگون کرده و بر روی «گورستانِ موج سواران» روییده است.
    دیدید که هیچ ترانه ای از «سلبریتیهایِ قلّابیِ بی درد» به عنوانِ «سرود» انتخاب نشد. امّا ترانهٔ «برای...» از درونِ ایران رویید.
    دیدیم که «اِبی» چگونه به هیکلِ خودش رید و این نجاست از سَر و رویِ او پاک نخواهد شد. این ترانه را «داریوش» و «شاهین نجفی» (با آن ریتمهایِ تکراری) نساختند. روییدنِ این ترانه از درونِ «جنبشِ ملّی»؛... آغازِ رویشِ «رهبرانِ موقّت» است و پس از سرنگونِ رژیمِ شیعی؛ عُمقِ اندیشه هایِ سیاسی بسیار فراتر از این خواهد بود و این شماها هستید که باید به این جنبِش «ژرفا» ببخشید و گرنه این «اپوزیسیونِ دامبولی کُسکی» در «گذشته» و «ساختارهایِ کلیشه ای» یَخ زده است و هیچ تصوّری نوین از آینده بدست نمیدهد و حدّ اکثر میخواهد یا «شاهنشاه تهران مِهر» را دوباره زنده کند و یا «دموکراسیِ باسمه ایِ غرب» را عَلَم کند تا بعد از چند سال تمرینِ این اراجیف؛ به همان جایی برسیم که «اروپا» و «امریکا» در عرصهٔ اجتماعی رسیده اند (بُن بستِ اجتماعی).
    «اوباش مولوی عبدالحمید» که تا دیروز برایِ دولَتِ «عمران خانِ کثافتستانی» فتوا صادر میگرد که «قوانینِ اسلامی را رعایت کنید».... اکنون از «آزادی و دموکراسی» (البتّه برایِ انگلهایِ اسلامی) سخن میگوید. این قُرمساقها را «حلوا حلوا» نکنید .... همهٔ این بی شرفها چه «شیعی» و چه «اسلامی» همگی از یک قماش هستند.
    اکنون «شازده شومبولِ کوچولو» دوباره براه افتاده است. در کنفرانس خبریِ اخیرش گفت: «نافرمانیِ مدنی انتهایش اعتصاباتِ سراسری است» و جنبشِ «لهستان» را به عنوانِ مثال مطرح کرد که نشان میدهد که هنوز هم از «آخورِ جورج سوروس» و دفترچه اش یونجه میخورد. این «کثافتِ هرزه» نگفت که شبکه هایِ حمایت از اعتصاب کنندگان در لهستان چه بوده است؟ و فقط وعده میدهد که کمیته هایِ حمایتِ مالی از اعتصاب کنندگان در حالِ تشکیل هستند و اخیراً نیز از سازمانِ ملل خواسته است تا یگ گروهِ ویژهٔ تحقیقاتی برایِ بررسیِ جنایاتِ رژیمِ شیعی تشکیل دهند تا برایِ سالهایِ متوالی در راهروهایِ «سازمانِ دلّالانِ بین المللی» سرگردان بماند.
    اینها رهنمود و گزارشِ «تلاشهایِ مؤثّر» نیستند؛ بلکه «شامورتی بازی» و «خاک پاشیدن» به چشمِ مردم هستند (اگر بپرسید توضیح خواهم داد).

    پاسخحذف
  16. مردمِ آذربایجان و کُردستان باید بدانند و عمیقاً بفهمند که «زنده شدن و یا مرگِ دریاچهٔ آذربایجان» یک مسئلهٔ استراتژیک است و به معنیِ «مرگِ آذربایجان و شمالِ کُردستان» و یا ادامهٔ «زندگیِ آنها» است و تلاش برایِ ادامهٔ زندگی نیز «مجّانی» نیست و فداکاریهایِ زیادی می طلبد.
    اخیراً یکی از «اوباشانِ رهبریِ کوملهٔ زحمتکشان»؛ آبِ پاکی را بر دستهایِ مردمِ کُردستان و «جنبشِ ملّی» ریخت و آقایِ منشه امیر (عاشقِ ایران) نیز مسیرِ گفتگو را با جملهٔ «دورانِ چه گوارا بازی به سر آمده است....» به جایی کشاند که «کوملهٔ زحمتکشانِ» که در کشتارِ پیشمرگان در دههٔ ۶۰ مدالِ طلا گرفته بود و دِلِ رژیمِ شیعی را به «نیروانا» رسانیده بود؛ اکنون میگوید که «ما توانِ برخوردِ مسلّحانه داریم... ولی اینکار را نخواهیم کرد»... و برایِ اثباتِ «کُس شعرهایش» به داستان سرایی و بازیهایِ کلامیِ آخوندی متوسّل میشود.

    https://tinyurl.com/272t7dkm

    آقایِ منشه امیر از این «کُس کِش» نمی پرسد که اگر توانِ نبردِ مسلّحانه را دارید.... در عراق چه گُهی میخورید؟

    جنبشِ ملّی ژرفتر خواهد شد و از این «تفاله هایِ موج سوار» هر روز بیشتر از روزِ پیش فاصله خواهد گرفت.
    مردمِ ایران باید بدانند که آنها «گرگهایِ زخم خوردهٔ تنها» هستند و بقیّه «همگی موج سوارانند».

    پاسخحذف
  17. اکنون میتوان گفت که حدودِ ۳ سال است که مردمِ ایران در حالِ بیدار شدن هستند ولی هنوز به بیداریِ عمیق نرسیده اند. در این ۴۳ سال رژیم همیشه با آفریدنِ «دوگانه ها» و در بسترِ «شیعه گری» بر سرِ مردم کلاه گذاشته است. از «خاتمیِ قرمساق» که از «بعضی ها نمیگذارند..... بعضیها میخواهند چنین و چنان کنند» بگیرید تا «قرمساقِ شمپانزه نژاد» که بخشِ اعظمِ اقتصادِ ایران را به «اوباشانِ سپاه» منتقل کرد و همیشه از «بعضی ها» سخن میگفت؛ تا «امام حسنِ روسپی زاده» که باز هم از «بعضیها» سخن میگفت و «قرمساقِ فرزانه» که همیشه از «بعضی ها» سخن میگوید.... همگی از «بعضیهایی » که «نام و نشان و آدرس» ندارند (اجنّه ها و مرّیخی ها) سخن گفته اند. با شعارِ «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» نقطهٔ عطفی ملایم بوجود آمد و اکنون «آگاهیِ سیاسی» در حدّ نازلی رشد کرده است.
    دکترینِ «قرمساق شمپانزه نژاد»؛ وابسته کردنِ مردم به «پستانهایِ دولتی» بود که با «رایانه» آغاز شد و در یکسالِ آخر میخواست ۵۰۰ هزار نفر را نیز «استخدام» کرده و به «سربازانِ رژیم» تبدیل کند. امّا پس از اینکه مانندِ «دستمالِ مستراح» به دور انداخته شد؛ دکترینِ جدیدی را آزمایش کرد و آن نیز «دکترینِ عدالتخواهی» بود. از نظرِ این قرمساق؛ اگر مردم را از یک طرف «فقیر» کنیم؛ مردم به «عدالتخواهی» روی می آورند و ما که از دَر بیرون رفته ایم؛ با شعارِ «عدالتخواهی» از «پنجره» وارد میشویم و باز هم نظامِ تشیّع شنیعه پابرجا میماند. به همین دلیل نیز همچنان در «شورایِ تشخیصِ مصلحتِ نظام» همچنان دارایِ صندلی است و نقشِ «تایِرِ زاپاس» را بازی میکند.

    پاسخحذف
  18. https://tinyurl.com/5xfmm8ku

    به «عبدالستّاٰرِ تُشکچی» بگویید که آن «ستّار» که بندهٔ او هستی؛ نمیتواند «دو روییها» و «دو دوزه بازیها»یَت را بپوشاند. آسمان و ریسمان و ادبیّاتِ سعدی و حافظ نَریز.
    زمانی که مردم میگویند: «آخوند برو گُشو»... منظورشان فقط «آخوندِ شیعه» نیست بلکه «آخوندهایِ اسلام» را نیز در بر میگیرد. مردم طالبان را خوب میشناسند؛ اخوان المسلمین و داعش و اوباشانِ «اَلازهر» را به خوبی میشناسند و این «مولویِ سوگُلیِ شما» نیز عضوی از همین دار و دسته هایِ انگلها است. خانواده اش نیز در «قطر» زندگی میکنند و یارِ غارِ طالبان نیز هست.
    پس همان بهتر که به دستِ اوباشانِ شیعه کُشته شود و به سزایِ ۴۳ سال «دُم تکان دادنهایش» برسد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. «حیوان - انسان» بی شرفِ «دُشَکی».... به این تصویر نگاه کُن... با دقّت و خوب نگاه کُن.

      https://tinyurl.com/4vtfd7cs

      بی شرف؛ این یک «کودک» است که به دستِ «شیعیانِ کثیف» به جُرمِ «مسلمان بودن» کُشته شده است. اگر کثافتهایی مانندِ «مولوی عبدالحمید» که عمداً او را «مولانا» (سَرور ما) میخوانی؛ نبودند؛ این کودک همچنان یک «کودک» میماند.
      به لباسش نگاه کُن.... آثارِ کارگری در سنّ ۱۶ سالگی را میبینی؟... او از «کودکانِ کار» است. پیکرِ این کودک در «اتاقِ پذیراییِ پدرش» بوده است. یعنی این کودک در خانواده ای که از نظرِ مالی وضعیّتِ بخور و نمیری داشته است متولّد شده است. امّا «بچّهٔ «مامان جون» نبوده است و اینرا از لباسهایش میتوان فهمید. امّا بسیاری از کودکان در بلوچستان؛ در شرایطی بسیار دشوار زندگی میکنند.... به آنها نگاه کُن.
      سپس ترانهٔ «برای...» را بارها گوش کُن تا شاید بتواند راهی برایِ ورود به «مغزِ خَرَت» پیدا کند..... حیوانِ مجسّم.... این ترانه «سرودِ زندگی» است. زندگی را قرمساقهایی مانندِ «روسپی زادهٔ فرزانه» و اوباشانش از یک طرف و دیّوسهایی مانندِ «مولانایِ تو» به این روز انداخته اند.
      حالا آمده ای برایِ «طرف کشی»؟ که «آخوندِ مسلمان» به خاطرِ اینکه بیشرفهایِ «اصلاح طلب» قبولش دارند؛ نباید «گُم بشود»؟!!!... حتّی بی شرفهایی مانندِ تو نیز باید گُم بشوند.
      امّا این کودک برایِ من ارزشِ دیگری نیز دارد.
      زمانی که تصویرِ این کودکِ جان باختهٔ بلوچ را دیدم؛ برایِ یکی از دوستانم فرستاده و پرسیدم که در این تصویر چه می بینی؟ پس از چند ساعت تماس گرفت و گفت که خیلی گریه کرده است و نمیتواند به تصویر نگاه کند. دلیلِ خاصّی داشت. زیرا این کودک مانندِ «برادر دوقلویِ همسانِ» فرزندِ ایشان بود. درست مانندِ سیبی که از وسط نصف کرده باشند. یکی از آذربایجان و دیگری از بلوچستان. یکی از شمالِ غرب و دیگری از جنوبِ شرقِ ایران. یکی «تُرک» و دیگری «بلوچ». یکی «در حالِ شکوفایی» و دیگری.... «پَر پَر شده».
      میدانم که ذِهنِ علیلَت درمانی ندارد و هرگز چیزی نخواهی فهمید .... اگر قرار بود بفهمی.... تا کنون باید خیلی چیزها را می فهمیدی.

      حذف
  19. بانو «مسیح علی نژاد» را بسیار گرامی بدارید. زیرا هیچکس در طولِ تاریخِ ننگینِ ۴۳ سالهٔ رژیمِ شیعی نتوانسته است تا اینهمه تأثیر گذار باشد. این بانو اکنون با بکار گیریِ سیاستهایِ ابتکاریِ رئیس جمهورِ «یوکرئین» (آقایِ زلنسکی)؛ رهبرانِ کشورهایِ غربی؛ بویژه آمریکا را در برابرِ مردم؛ به «سُخره» بگیرد. اکنون از (رابرت مالیِ «ماله کِش») آغاز کرده است و زمان نیز به درستی انتخاب شده است.... ماهِ «نوامبر» بسیار نزدیک است که میتواند به کَنده شدنِ «گورِ دموکراتها» در «کنگره» و «سنا» بینجامد. شاید بگویید که «جمهوریخواهان» این پروژه را به بانو «مسیح علی نژاد» توصیه کرده اند. کژدم میگوید: توصیه کردن یک چیز است و شجاعتِ پذیرشِ ریسک و عملیّاتی کردنِ توصیه چیزِ دیگریست.
    تصاویرِ «مالی» را در کنارِ «ماله کِشِ اعظم» در کنارِ یکدیگر چاپ کنید و بنویسید: «Two Great Mallies» و به فارسی «دو ماله کِشِ اعظم».

    من (کژدم) به این بانویِ پیشتاز بسیار احترام میگذارم.

    She is the One of Kind...The very Rare Kind

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود تقدیم به شما:
      https://ibb.co/RvrrjZj

      حذف
    2. درود بر شما و سپاسگذارم.
      هم ۲ ماله کش هستند و نیز ۲ مُلّا

      حذف
  20. https://tinyurl.com/2u6vzx4r

    باور کنید که حتّی سوادِ خواندنِ کتابهایِ نمایشی در قفسهٔ پُشتِ سرَش را نیز ندارد. امّا باید خود را خیلی «باسواد و فهمیده» نشان دهد.
    تنها «جُزوه»ای که خوانده است؛ «جُزوهٔ استفراغِ جورج سوروس» است و به همین دلیل است که تمامیِ کلماتی که بکار می بَرَد؛ همگی به این «جزوهٔ طرزِ پُختنِ تخمِ مُرغِ آب پَز» مربوط هستند.
    ایشان هیچ اهمیّتی نمیدهد که نتیجه «تخمِ مُرغِ عسلی» و یا «تخمِ مُرغِ پُختهٔ کامل» باشد...... فقط کافی است که نام و تصویرَش در «صفحهٔ اوّلِ کذاییِ خبرگزاریها» باشد (شیوهٔ آمریکاییِ تبلیغات).....

    پاسخحذف
  21. با درود خدمت کژدم عزیز
    این موسیقی زیبا تقدیم به شما امیدوارم همچون خودم از شنیدنش لذت ببرید :
    https://m.youtube.com/watch?v=kEjrIS4Iqm8

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بسیار سپاسگذارم.
      اجرایِ بسیار زیبایی است. امید دارم که سراسرِ ایران همیشه پُر از رقص و موسیقی و زندگیِ سرشار شود.

      حذف
    2. تا جایی که به یاد می آورم؛ در دورانِ جوانی یک ترانهٔ «تُرکی آذری» و یک «ترانهٔ لُری» با همین آهنگ را شنیده بودم. که هر دو را دوست داشتم و به تکرارِ زیاد گوش میدادم.
      این اجرا واقعاً معرکه است و «شور» دارد.

      حذف
    3. جان میدهد برایِ «مدیتیشن» با رقص.

      حذف
  22. کتابِ «آشپزیِ انقلاب» (بخش سوّم)
    منتشر شد.

    پاسخحذف