۱۳۹۳ مهر ۸, سه‌شنبه

کوبانی هدیهٔ داعش به ترکهای عثمانی

نیروهای مبارز و از جان گذشته امّا به شدّت احمق «پ. ک. ک.» سالها پیش باید راه خود را از «ولی فقیه اوجالان» جدا میکردند. شعار هر چه بزرگتر باشد؛ دست نیافتنی تر میشود. غوره نشده نمیتوان مویز شد. از سرنوشت «هلال شیعی» باید درس عبرت بیاموزید و بدانید که دوران «رهبریهای ولایت فقیهی» گذشته است. نخستین نتیجهٔ شکست «کوبانی» عقب نشینی «پ.ک.ک» را در مذاکرات با حکومت ترکهای عثمانی به همراه خواهد داشت و منجر به انشعاب در این حزب ولایت فقیهی خواهد شد.
این مسئله هشداری به حزب «یکه تی نیشتمانی» نیز هست که زمانی «هئز پشتیوان» یکی از امیدهای پیشمرگان «حزب دموکرات کردستان ایران» و «کومه له»  در مواقع اضطراری بودند و اکنون با  قاسم سلیمانی خائن  که ستون فقرات غارتگران و انگلهای کثیف صفوی است هم پیمان شده اند. برای تبدیل شدن به یک «ملّت» باید از مرزهای قبیله ای و عشیره ای گذشت. باید نخست «کرد» بود و سپس از قبیلهٔ بارزانی و یا طالبانی و یا شکاک و یا جلالی.
آیا خیانت رهبر قبیلهٔ «منگور» را فراموش کرده اید که رهبرش نه حتی برای تأمین منافع قبیله ای؛ بلکه به خاطر منافع خانوادگی اش؛ مانند یک ریشهٔ سرطانی به جان جنبش کردستان افتاده بود؟ آیا پیشمرگان و هواداران «کومه له» تجربهٔ انگلهای کثیف گروه «سهند» را فراموش کرده اند که تیشه بر ریشهٔ جنبش کردستان زد؟ آیا هنوز سنگینی «واقعیتهای میدانی» بر سخنان و حرافی های قلمبه سلمبه و بی محتوای «حکمتیستهای خائن» پیروز نشده است؟ رئیس قبیلهٔ «منگور» و «گروه سهند» (حکمتیستها)؛ «اشتباه» نمیکردند؛ بلکه به طور آشکار «خیانت» میکردند و این شماها بودید که «اشتباه» میکردید و این کرمها را در درون خود پذیرفتید (آنروزها را هرگز فراموش نمیکنم که مزخرفات قلمبه سلمبه و بی معنی حکمتیستهای کثیف؛ نقل مجلس پیشمرگان کومه له در تمامی مقرهایشان بود).

حزب اللهی های الاغ....

دیروز میگفتند که اگر قاسم سلیمانی نبود بغداد سقوط میکرد و یا اربیل سقوط میکرد.... اما همین دیروز گفتند که جلو پیشروی داعش در ۴۰ کیلومتری بغداد گرفته شد و شما الاغها باز هم احساس پیروزی کردید؛ اما معنی واقعی این خبر این بود: «داعش به ۴۰ کیلومتری بغداد رسید و در آن مستقر شد».
امروز میگویند که جلوی پیشروی نیروهای داعش در ۱۰ کیلومتری بغداد گرفته شده است..... (یعنی داعش در ۱۰ کیلومتری بغداد مستقر شد).
در فرداهای نه چندان دور خبر این خواهد بود: کربلا و نجف ویران شده اند و مناره ها را به کون قاسم سلیمانی و انگل سیستانی فرو کرده اند و قاسم سلیمانی قهرمان توانسته است از پیشروی داعش به طرف قصر شیرین جلوگیری کند ....
در خبر پس فرداهای نه چندان دور حرکت آنها توسط سپاه توانمند غارتگران صفوی در قصر شیرین و همدان متوقف خواهد شد... و شما همچنان در دور باطل «جلق زدن به یاد خواهران زینب دلخواه خود» و توبه کردن در حسینیه ها و مراسم دعای کمیل مانند گربه ای که به دنبال دُمش دایره وار میچرخد؛ خواهید ماند.

کژدم تصمیم گرفته بود که دیگر بسیار کمتر بنویسد و یا اصلاً ننویسد؛ اما این به آن مفهوم نیست که «نمی بیند».... می بیند و دیده هایش را گفته است.
در کامنتی که در پاسخ یک کامنت انگلیسی در نوشتار پیشین نوشتم؛ گفتم که «اوباما مثل سگ دروغ میگوید»
در مقاله های پیشین نیز گفته ام که مبارزهٔ  آمریکا و همپیمانانش با داعش؛ برنامه ریزی شده است و میخواهند داعش را با وارد آوردن فشار به مسیر «پیشروی به سوی ایران» هدایت کنند.
فریب عکسهای قاسم سلیمانی در «آمرلی» را نخورید؛ این عکسها مکمّل مراسم «ختنه سوران رهبر فرزانه» هستند. به سرزمینتان و همسایه هایتان و خانواده هایتان خیانت نکنید.... خودتان را بازیچه های «میمون وار» باندهای گوناگون غارتگران صفوی قرار ندهید. اگر داعش وارد خاکهای سرزمینی ایران شود؛ خشک و تر باهم خواهند سوخت؛ چه آنهایی که مبارزان «کلیک کردن» هستند و «مامی»شان برایشان «لپ تاپاله» خریده است و چه آنهایی که در مراسم دعای کمیل از جلقهای هفتهٔ پیشین استغفار میکنند.

کژدم

۱۳۹۳ مهر ۱, سه‌شنبه

عواقب نبرد بر علیه داعش به ضرر رهبر فرزانه خواهد بود.

همانگونه که گفته بودم؛ رژیم صفوی حاکم بر ایران؛ تمامی تلاش خود را برای پیوند زدن مذاکرات هسته ای با مسئلهٔ سوریه بکار بسته بود (پیشنهادات پشت پرده)  و در روزهای اخیر ناچار شد آنرا علنی کند و شیطان بزرگ هم نپذیرفت و جالب تر اینکه علنی شدن تقاضای ذلیلانهٔ عضو ارشد هیئت مذاکره کننده برای پیوستن به ائتلاف ضد داعش پس از اظهارات دروغ رهبر فرزانه مبنی بر نپذیرفتن شرکت در ائتلاف مطرح گردید و دروغهای رهبر فرزانه مانند تف سربالا به پیشانی مبارکش چسبید.
در دورهٔ احمدی نژاد (عج)؛ میگفتند که سلطان عربستان (سردستهٔ سلفی ها یعنی همان وهابی ها) دستور داده است که چندین تک تیرانداز در اطراف کعبه ۲۴ ساعته مواظب باشند تا در همان لحظه ای که امام زمان (کسی که هرگز به دنیا نیامده است) ظهور کرد او را بکشند. آقای ظریف با وزیر امور خارجهٔ عربستان وهابی مسلک مذاکره نمود و قرار شد که این تک تیر اندازها را به خانه هایشان بفرستند و در عوض حوثی ها هم به عنوان مدافعان پادشاهی سعودی با القاعدهٔ جزیرةالعرب که در یمن مستقر هستند؛ بجنگند و به این ترتیب آقای ظریف هم از آغاز فصل جدیدی از روابط با عربستان سعودی خبر داد و در پشت بند آن «امام حسن بنفش» هم «روز پادشاه» را به پادشاه عربستان و مردم وهابی مسلک و پدرسوختهٔ عربستان تبریک گفت.
از طرف دیگر مشخص شد که بزرگترین مشاور نظامی رهبر فرزانه که برای محمد خاتمی شارلاتان هم نامهٔ تهدید به کودتا نوشته بود؛ «فراری جبههٔ جنگ ۸ ساله» بوده است و گویا حکم اعدام (به اتهام خیانت) برایش صادر شده بوده است ولی با اینهمه به درد رهبر فرزانه میخورد؛ چون قرار است که یا بشقابهای ماهواره را جمع کند و یا تظاهرات مردم بی سلاح را به خون بکشد و اینبار امکان ندارد فرار کند؛ چون با نیروی نظامی طرف نخواهد بود.
قاسم سلیمانی هم مثل مدلهای مجله های زرد هر روز در اطراف دهکدهٔ «آمرلی» عکسهای نمایشی هالیوودی میگیرد و عده ای از اراذل و اوباش هم میگویند که فتح آمرلی از فتح خرمشهر مهم تر بوده است تا به قول خودشان به «حاج قاسم» دلداری بدهند ولی حاج قاسم خودش میداند که چه گندی زده است و همه چیز در حال از دست رفتن است.
اکنون رهبر فرزانه باید خودش به تنهایی با «محمد رسول الله دوّم» بجنگد ولی مطمئناً «سردار فراری رحیم صفوی» را به جنگ داعش نخواهد فرستاد؛ چون عواقبش را میداند. از نتایج فرماندهی و سازماندهی ارتش عراق توسط سردار قاسم سلیمانی همین بس که همین دیروز در درگیری با داعش در عراق؛ ۷۰ نفرشان مثل گاو کشته شده و ۴۰ نفرشان به اسارت رفته اند و تازه گفته میشود که این آمارها دروغ است و تعداد کشته ها و زخمی ها و اسیران به مراتب زیادتر است.
رهبر فرزانه هم خودش به دارو دستهٔ هالیوودی ها پیوسته و نوه هایش را به نمایش گذاشته و سپس نمایش عمل جراحی هالیوودی که تبدیل به مراسم «ختنه سوران» شد؛ تن داده است و آغاز به گنده گویی های بی محتوا نموده تا یادگاری قلّابی از خود به جای بگذارد؛ فتواهای شعاری «پیشرفتهای علمی» را صادر فرموده اند تا مانند کتیبه های داریوش کبیر در تاریخ ثبت شوند ولی تاریخ «خشک شدن دریاچهٔ آذربایجان» و فتواهای سرپوش گذاشتن بر روی غارتها را ثبت خواهد کرد برای اینکه به طور واقعی «عملیاتی» شده اند و شعار نیستند. دهان و جمجمهٔ هرزه دَر رهبر فرزانه را تنها خاک گور میتواند پر کند.
اما خطری که حکومت ننگین صفوی به درستی آنرا حس میکند؛ خطر فروپاشی حکومت محمد رسول الله دوّم در سوریه است. زیرا مشاورین مخبّط و فراری از جبههٔ جنگ رهبر فرزانه دچار اشتباه محاسباتی بزرگی در رابطه با داعش شده بودند و اینچنین فکر میکردند که در حال «مدیریت کردن داعش» بر علیه سایر گروههای مخالف رژیم اسد هستند؛ اما نمیدانستند که کار به جایی میرسد که حاج قاسم سلیمانی با زیرشلواری به سمت عراق بدود و حکومت نوکرشان(مالکی) به یک گوز داعشی سقوط کرد. (اگر اشتباه میکنم لطفاً تذکر بدهید).
حال برای رژیم ننگین انگلهای صفوی روشن شده است که در واقع این داعش بوده است که رهبر فرزانه و حاج قاسم و رحیم صفوی را مدیریت میکرده است و به همین دلیل باز هم به خاطر اشتباه محاسباتی سوراخ دعا را گم کرده اند و به پابوس پادشاه عربستان سعودی رفتند و شعار «تبّت یدی ابی لهب... بریده باد دست فهد» یادشان رفت. البته اینکار را باید یک و نیم سال پیش انجام میدادند ولی احمق که شاخ و دم ندارد؟؟!!! (قبلاً من این پیشنهاد را در یکی از نوشته ها داده بودم؛ زمانی که گفتم عربستان سعودی در حال برنامه ریزی برای مدیریت بحران است).
اما این احمقها باز هم اشتباه کردند و سوراخ دعا دیگر در عربستان نیست و به جای دیگری رفته است؛ زیرا شرایط بسیار سیّال است. باید به رهبر فرزانه و اوباشان مشاورش بگویم که الآن سوراخ دعا همان سوراخ سیاه باراک اوباماست و باید دعایتان را به آن سوراخ بخوانید.
تار و مار کردن نیروهای «محمد رسول الله دوّم» (البغدادی) به صورت برنامه ریزی شده در طولانی مدت اجرا خواهد شد. در این برنامهٔ طولانی مدت ۵ هدف از طرف آقای باراک اوباما دنبال میشوند:
۱- کش دادن زمان نبرد و وصل کردن نبرد علیه داعش به انتخابات ریاست جمهوری آیندهٔ آمریکا؛ و زدن ضربات بزرگ در پیش از انتخابات به داعش.
۲- سازماندهی نیروهای میانه رو مخالف رژیم اسد با همکاری متحدین عربی خود (بویژه عربستان سعودی).
۳- سازماندهی مجدد آشفتگیهای عراق و کسب محبوبیت در میان مردم عراق.
۴- سرنگونی رژیم اسد.
۵- فروپاشی کامل هلال شیعی.

اگر تاکنون بازیگران منطقه ای؛ هرکدام سازی جداگانه مینواختند؛ اکنون شاهد بیرون رانده شدن اوباشان اخوان المسلمینی از قطر و دویدن شیخ قطر به آغوش «عمّه جان مرکل» و تقاضای شفاعت کردن و اینکه «عمّه جان مرکل» هم در آخر گفت: «امیر قطر بچّهٔ خوبیه و دیگه از این غلطها نمیکنه» او را شفاعت فرمودند و قطر نیز به ائتلاف ضد داعش پیوست و در عملیات اخیر نیز شرکت نمود. (ترکهای عثمانی هم نوبتشان میرسد).
لذا وضعیت کنونی دیگر چنان نیست و رژیم انگلهای حاکم بر ایران و حکومت بشار اسد را از دایره «ائتلاف» بیرون گذاشته اند؛ که به این معنی است: سلفی- جهادیها در ازای فروپاشی هلال شیعی باید از بین بروند؛ یعنی اینکه: هر دو باید از میان بروند.
جیغ و دادهای انگلهای صفوی نیز مبنی بر غیرقانونی بودن عملیات نظامی؛ مانند حنای بعد از عروسی است که به کون میمالند.

کژدم

۱۳۹۳ شهریور ۲۹, شنبه

حوثی ها آخرین ورق بازی رهبر فرزانه

سلاح احمقانه

رژیم نظامی-امنیتی جرثومه های فساد و «بحار الانوار»یها و «حلیةالمتقین»یهای صفوی؛ هر روز دستانش خالی تر میشود. در واپسین روزهای تاریخ نانوشتهٔ «صفوی نوین» که ادامهٔ راه امام زمان و مهدی موعود شاه اسماعیل صفوی است. حکومتی که به قول زنده یاد احمد کسروی : «ما به اسلام؛ یک حکومت بدهکاریم». اکنون آخرین ورق داعشی های حوثی «کشک خور» و «قره قوروت خور» یمن را بر روی میز قمار با سلطان سلفی مسلک جزیرةالعرب (سلطان عربستان) گذاشتند. امّا بسیار و باز هم بسیار؛ بسیار دیر است.
اگر در درّه ای؛ یکبار «دوستت دارم» بگویی.... هزار بار «دوستت دارم» خواهی شنید و اگر «مرگ بر تو» بگویی.... هزار بار «مرگ بر تو» خواهی شنید. این یک قانون است که در آیین پسا شمنی «هندو» به آن «کارما» میگویند و در میان ایرانیان با این جمله بیان میشود: «عقوبت» به «آخرت» نمیماند.
آیا میتوان درختان جنگلها را برید و تبدیل به ذغال کرد و «پول» در آورد و نامش را «اقتصاد» گذاشت و سپس از «گسترش کویر» گلایه کرد و نامش را «بلای آسمانی» گذاشت؟ آیا میتوان دریاچهٔ آذربایجان را خشکانید و نامش را «خشک سالی» گذاشت؟ آیا میتوان دریای مازندران را به مستراح و آبریزگاه فاضلاب تبدیل کرد و نام نتایج آنرا «بلایای طبیعی» به خاطر «عدم رعایت حجاب» گذاشت؟.....
نه....
نمی شود.
امّا گویا در ذهنهای انگلهای بیمار و پیروان «حزبلبلی» آنها .... می شود. زیرا زندگی انگلی آنها نه در طراحی آینده برای فرزندانشان؛ بلکه در غارتهای همین اکنونی معنی دارد.
رهبر فرزانهٔ عالم و عالمیان؛ اگر مغزی داشته باشد؛ نباید از رسیدن حوثی ها به مرحلهٔ تصرف پایتخت یمن خوشحال باشد. زیرا عقل سلیم میگوید که بازی کردن در زمین دیگران  چه با شکست و یا پیروزی؛ گرفتار شدن در یک «تله» است. اکنون عربستان سعودی در رابطه با ماجراهای یمن و شیعیان زیدی و پیروان «حوثی» سکوت کرده است و بیش از هر زمانی به وجود سربازان مفت و مجانی برای مقابله با تهدیدهای القاعده و داعش نیاز دارد. چه کسانی بهتر از «کشک خورهای زیدی مسلک»؟

اظهاران جان کری

جان کری در آخرین اظهارات خود گفته است که رژیم حاکم بر ایران همچنان میتواند در نبرد بزرگ برای سرکوب داعش شرکت کند.
شاید بعضیها اینگونه فکر کنند که غرب برای نبرد بر علیه داعش نیازمند سپاه قدس است. پاسخ این است که هم «نه» و هم «آری».
«نه» به این مفهوم که داعش را نتیجهٔ سازماندهی «هلال شیعی» از طرف رژیم صفوی ایران تلقی میکنند و آقای جان کری به صراحت ولی پوشیده گفته است که نبرد بر علیه داعش فقط نظامی نیست و رژیم صفوی نیز میتواند در آن نقش ایفا کند که مفهوم پوست کندهٔ آن این است:
تا از حمایت رژیم بشار اسد و حزب الله لبنان بر ندارید؛ این داعش و این هم شماها.
«آری» از این نظر که به سربازان پیاده و گروهبانهایی که خود را «ژنرال» میدانند نیاز دارند. سخنان امام حسن بنفش نیز که در مصاحبه اش گفته بود «مگر آمریکا از کشته شدن سربازانش میترسد؟»؛ بیانگر این واقعیت است که آمریکا نمیخواهد سربازانش برای حاکمیت شیعیان داعشی کشته شوند و این نظر را بارها به اشکال گوناگون مطرح نموده اند.
اما معنی «شیعی-صفوی» سخن جان کری به رهبر فرزانه این بود که:عقد «نکاح دائم»(نکاح=گاییدن) نمیشود؛ چون خیلی پیر هستی ولی برای چند شب میشود تحمّلت کرد..... نتیجه اینکه:
آیا «صیغهٔ من میشی؟»

آزادی دیپلماتهای ترکهای عثمانی

همانگونه که بارها گفته ام؛ دیپلملتهای ترکهای عثمانی؛ هرگز به گروگان نرفته بودند و این ماجرا با همکاری مشترک ترکهای عثمانی و داعش برنامه ریزی شده بود و آن ۳۱ تریلر نیز حامل سلاح و پول برای داعش بودند که همزمان با فتح موصل؛ از طرف ترکهای عثمانی به آنها هدیه شده بود و زیر پوشش «گروگانگیری» اجرا شد و ترکهای عثمانی نیز از ماجرای برنامه ریزی شدهٔ «گروگان گیری قلابی» (مانند حرکتهای خودجوش امّت حزب الله) به عنوان ترفندی تبلیغاتی استفاده کنند. در حالی که حکومت اسلامگرایان عثمانی یکی از پر و پا قرص ترین حامیان «داعش» است و چه بسا آن صدها میلیون دلار جاسازی شده در قوطی های کفش؛ برای فرستاده شدن به «محمد رسول الله دوّم» (ابوبکر البغدادی) آماده شده بودند و به همین دلیل نیز بنا بر «ضروریتهای امنیتی و اطلاعاتی» سر و صدایش به سرعت خوابید.
اما آزاد شدن این «گروگانهای قلّابی»؛ نشان از این دارد که ترکهای عثمانی میدانند که ماجرای داعش دارد بیخ پیدا میکند. لذا به «خودیها»ی داعشی گفته اند که «اوباشان اردوغانی» را آزاد کنید؛ زیرا وضعیت در حال تغییر است و حتی شیخ جوان قطر نیز به «گه خوردن» افتاده است و «انگل سیستانی» نیز که حکم جهادش بر علیه داعش؛ مانند یک تف به بزرگی «مهر نماز» بر پیشانی اش چسبید؛ اکنون میفهمد که چه «گهی» خورده است و اکنون نگران این است که «داعش» بهانه ای برای از میان رفتن استقلال عراق بشود.!!!! این انگل هرگز از خود نپرسیده است که «کدامین عراق؟».
آزادی «اوباشان داعشی - عثمانی» (ظاهراً دیپلمات) با تسخیر تعداد زیادی از روستاهای کردستان سوریه در نزدیکی مرزهای ترکهای عثمانی همراه بود. این امر بدان معنی است که ترکهای عثمانی با داعش هم مرز شده اند و دیگر نیازی به وجود این گروگانها (رابطهای اطلاعاتی امنیتی نظامی) نیست. از سوی دیگر به این معنی است که ترکهای عثمانی میدانند که ورود آمریکا به این معادله میتواند به قیمت جان این گروگانهای قلابی و یا آشکار شدن روابط تنگاتنگ حکومت ننگین اسلامی ترکیهٔ عثمانی با داعش شود. امّا «الاغهای عثمانی» باید بدانند که آن لقمه ای که برداشته اند؛ بسیار بزرگتر از دهان آنهاست (وعدهٔ ترکیهٔ نوین). اشتباه در محاسبات همیشه کار دست آدم میدهد؛ مگر اینکه «آدم» پیهٔ همه چیز را به تن مالیده باشد ..... و ترکهای عثمانی اهل ریسک نیستند اما ریسک به در خانهٔ آنها خواهد آمد (مانند مرگ که مرزی نمی شناسد و به در همهٔ خانه ها میرود).

کژدم


۱۳۹۳ شهریور ۲۷, پنجشنبه

آیا کسی این الاغ بیسواد و نفهم را میشناسد؟

ناسیونالیسم کردی یک چیز است؛ اما «الاغ بودن» چیز دیگری است....

آیا کسی این الاغ را میشناسد؟






الاغی که نه تاریخ خوانده است و نه از مسائل سیاسی بویی برده است. کثافات معدهٔ پان ترکیستی و پان عربیستی در تمامی گویش او آشکار است.
به این الاغ باید بگویم:
آنچه که «شوینیسم فارس» مینامی؛ وجود خارجی ندارد.
الاغ عزیز!!!!
اسلام چه به شکل اصلی آن «تسنن» و چه به صورت تقلبی آن «تشیع»..... فارس و ترک و کرد و بلوچ و طبرستانی و گیلانی و اصفهانی و چاه بهاری و بندر عباسی و لر و بختیاری و ..... را به یکسان «گاییده » است.

در میان خوانندگان آیا کسی این گروه به اصطلاح سیاسی را که وقتی به وبسایتشان رجوع میکنی هیچ چیز به جز کثافات معده و تولید هیجانات قلّابی به شیوهٔ «شیعیان صفوی» و «داعشی ها» چیزی نمی یابی را میشناسد؟

به این وبسایت هرزه مراجعه کنید.
اگر این الاغ یکی از سخنوران این گروه است؛ خاک بر سر آنهایی که به این گروه میپیوندند و نام پیشمرگه را آلوده میسازند.

اینجا

گویا بازار «کثافات معده» در حال اوجگیری است.
زمانی که «سیاست» داعشی و صفوی شود؛ راه به روی اندیشه بسته میشود و کرمها و میکروبها تکثیر میشوند.

کژدم

۱۳۹۳ شهریور ۲۵, سه‌شنبه

امام زین العابدین بیمار؛ از تابوت بیرون پرید

رژیم ننگین صفوی حاکم بر ایران باز هم یک شکست بزرگ دیگر را به سبد شکستهای متوالی استراتژیک خود افزود و اکنون راهی به جز دو انتخاب ندارد:
۱- جنگیدن با داعش به عنوان سربازان پیاده نظام و بی جیره و مواجب آمریکا و اروپا و کشورهای عربی (بدون وارد شدن به ائتلاف و مزایای آن)؛ که تنها برای «زنده ماندن» خواهند جنگید (استراتژی پذیرش شکست استراتژیک و تلاش برای زنده ماندن).
۲- رفتن به سوی «تقویت داعش» و هدایت خشم بین المللی به سوی ایران.
رهبر معظّم و پروستاتی فرزانه و گروهبان قاسم سلیمانی با اشتباه محاسباتی دیگر؛ به این پرتگاه کشانده شدند و نمایش هالیوودی رهبر فرزانه (واقعاً احمق) و «اطوار امام زین العابدین بیمار» او که قرار بود مصرف داخلی داشته باشد و پس ازانتشار تصاویر نوه های انگل فرزانه برای «جذب قلوب ایرانیان»؛ به صحنه آمد و نه از طرف کشورهای دیگر و نه حتی از طرف مردم ایران به «تخم» هم حساب نشد؛ ناگهان «انگل فرزانه» را از «تابوت هالیوودی» بیرون کشید و نخستین اظهارات او؛ سخنانی پرت و پلا بود که به جز «الاغکان حزبلبلی» مشتری دیگری ندارد. در مورد سخنان پرت و پلای «رهبر پروستاتی لبهٔ پرتگاه مرگ با ننگ» همین بس که نه «امام حسن روحانی بنفش» و نه ظریف زبان بزرگ و نه عراقچی؛ نه تنها در رابطه با پروندهٔ هسته ای؛ کاره ای نیستند؛ بلکه در هیچ زمینه ای محلّی از اعراب ندارند (چه رسد به معادلهٔ داعش)  و اگر ۱+۵ با اینها مذاکره میکند؛ نه به خاطر توانمندیها و قدرتشان؛ بلکه به عنوان «زبان لال و گوشهای کَر خامنه ای بیمار فرزانه» با آنها  سخن میگویند و اگر امر بر کسی مشتبه شده است؛ تنها به خاطر «حماقت» آن کسان است. لذا سخنان رهبر احمق فرزانه برای رنگ کردن خرهای حزبلبلی به درد میخورد.
همانگونه که پیشتر گفته ام؛ رژیم صفوی احمق فرزانه؛ همیشه تلاش میکرد که مسئلهٔ هسته ای را به «سوریه و لبنان» گره بزند و یک «معاملهٔ همه جانبه» برای ادامهٔ زندگی انگلی ننگینش را سازمان دهد.
زمانی که «محمد علی کلی دوّم» به زمامداران کشورهای عربی گفت «این حکوت شیعی حاکم بر ایران» برای نخستین بار دشمن «اهل تسنن» نیست؛ در واقع نتیجهٔ آخرین بر آوردهای مذاکرات پنهانی با رژیم صفوی بود تا بر افتخارات قلّابی خود برای بوقهای تبلیغاتی خانم کلینتون و حزب دموکراتیک در انتخابات آیندهٔ ریاست جمهوری آمریکا خوراک تهیه کند ولی به خاطر دشمنی کشورهای عربی با «ایرانیان» که حاکمیت ننگین صفوی حاکم کنونی را «بهانه ای برای جلوگیری ازرشد ناسیونالیسم ایرانی در زیر پرچم تشیع» را تبلیغ میکنند؛ آقای رئیس جمهور ناتوان آمریکا را به زانو در آورد و رژیم صفوی را از شرکت در «ائتلاف بر علیه محمد رسول الله دوم»؛ کنار گذاشتند و به همین دلیل بود که «امام زین العابدین بیمار فرزانه» از تابوت به بیرون پرید.
اکنون خامنه ای فرزانه و گروهبان قاسم سلیمانی مجبور هستند که یکی از دو راه ذکر شده در بالا را انتخاب کنند.
داعش نیرویی است که توسط همهٔ قدرتهای درگیر در معادلهٔ سوریه بوجود آمد . همهٔ طرفهای درگیر در سوریه بنابر استراتژیهای خود؛ جایی برای رشد این جریان تعریف نمودند. این سازمان تا کنون توانسته است که تمامی نیروهای بالفعل و بالقوهٔ خود را به باتلاق سوریه بکشاند؛ اما ائتلاف کنونی که به رهبری آمریکا بوجود آمده است؛ برای مرگ داعش و رژیم حاکم بر سوریه و مرگ نفوذ حکومت صفوی حاکم بر ایران در سوریه و لبنان تلاش خواهد نمود.
شاید بتوان این ائتلاف را آخرین نقطهٔ عطف در مسیر شکست استراتژیک رژیم «انگلهای صفوی حاکم بر ایران» دانست.
مذاکرات هسته ای رژیم؛ دیگر توانایی گره خوردن با «تثبیت هلال شیعی» را از دست داده و  رژیم انگلهای شیعه مسلک صفوی؛ اکنون دست در خمیر مانده است و تماتمی امتیازات داده شدهٔ هسته ای به غرب به قول فلاسفه «علّت غایی» خود را از دست داده و کشتی امید نگاهداشتن هلال شیعی و شکستن تحریمها به گل نشسته است.

کژدم

۱۳۹۳ شهریور ۱۸, سه‌شنبه

کابینهٔ جدید عراق

دولت حیدر العبادی با اینکه رای اعتماد گرفت؛ اما شکست سختی خواهد خورد. حماقت رژیم صفوی حاکم بر ایران این است که میخواهد همچنان در این کابینه دست بالا داشته باشد؛ در حالی که  ابراهیم الجعفری بقّال و سبزی فروش که سردستهٔ غارتگران شیعیان صفوی عراق است؛ این کابینه را به شکست خواهد کشانید. 
پاسخ کشورها و شیخ نشینهای عربی به طرح «محمدعلی کلی دوّم»؛ یک «نه» بزرگ بوده است و راه مستقل خود را برای نابودی سازمان «محمد رسول الله دوّم» را خارج از طرحهای تبلیغاتی و هالیوودی اوباما در پیش گرفته اند. برای همین هم هست که اوباما جیغ بنفش کشیده است که این ایران دیگر ایران چند ماه پیش نیست و به شلوارش ریده است و برای سنی مسلکها خطری نیست (اینجا).
اما سنّی مسلکها این را نمیپذیرند و نظرشان این است که اگر قرار است حملات هوایی آمریکا گزینشی باشد و در نهایت به نفع رژیم صفوی حاکم بر ایران و نوکران عراقی آنها تمام شود؛ آنها نیز کارهای گزینشی خود را انجام خواهند داد. سنّی مسلکها میگویند که رفتن مالکی و آمدن جعفری مانند همان سیاست خروج سوریه از لبنان و جایگزینی آن با «حزب الله» به عنوان «نوکر مشترک علویها و صفویهاست» . نتیجهٔ میدانی آن این است که صفویها همچنان در میدان به عنوان «یکّه تاز» میمانند  اوباما آنقدر احمق است که از حول حلیم در دیگ افتاده و نمیداند چکار باید بکند؟؟!!! از یکسو میخواهد عربستان را وادار به تغییر بکند و از سوی دیگر میخواهد رژیم صفوی را خلع سلاح اتمی بکند و در این میانه به خاطر «کند ذهنی» مانند خر در گل مانده است و استراتژی جدید او نتیجه ای بیشتر از حماقتهای «استوار رامسفلد» به بار نخواهد آورد.
دولت جدید عراق حتی اگر از همهٔ اهالی کهکشان راه شیری هم رای اعتماد بگیرد؛ نتیجهٔ آن چنان افتضاح و بحرانی خواهد بود که تا کنون دیده نشده است. استراتژی احمقانهٔ اوباما و حماقتهای «رهبر فرزانهٔ شیعیان پروستاتی» به رشد و گسترش «داعش» خواهد انجامید.

کژدم

۱۳۹۳ شهریور ۱۲, چهارشنبه

آیا شکستهای «سد موصل» و «آمرلی» داعش را از ادامهٔ جنگ باز میدارد؟

بگذارید اندکی به دور از جنجال و هیاهو صحبت کنیم. در این چند روز منتظر بودم تا گسترهٔ آنچه را که از طرف دستگاههای تبلیغاتی غرب و خبرگزاریهای «نعلین لیس» حاکمیت شیعیان صفوی؛  پیروزی بزرگ در «آمرلی» نامیده شده است را ببینم.
اعداد بسیار بهتر از «تبلیغات دروغین برای پیروزهای بزرگ» سخن میگویند. در تمامی تبلیغاتی که از روز نخست برای «آمرلی» مطرح بود؛ سخن از «پانزده هزار جمعیت» می شد. اگر هر خانوادهٔ عراقی را حد اقل ۶ نفر فرض کنیم (که البته از فرهنگ قبیله ای عشیره ای عراقی بدور است)؛ «آمرلی» روستای بزرگی است که حدود ۲۰۰۰ تا ۲۵۰۰ خانوار در آن زندگی میکنند. (یک محلهٔ تهران).
زمانی که از «شهر آمرلی» سخن میگویند؛ چیزی مانند «نیویورک» و یا «پکن» و یا «تهران؛ تبریز؛اصفهان» و یا حد اقل «مشکین شهر» و یا «علمدار» به ذهن خطور میکند؛ امّا «آمرلی» تنها یک «روستا-شهرک» بسیار کوچک است که به زبان ما قدیمیها به آن «قصبه» میگویند. روستایی که در کنار یک جاده قرار گرفته و چند مغازهٔ جگرکی و کباب پزی دارد که اهالی روستا به خاطر این مغازه ها افتخار «شهرنشینی» دارند.... یعنی: هیچ.
اما پیروزی در این «هیچ بزرگ تبلیغاتی» و گنده گوییهای «عصائب اهل الحق» که «ما ۸ روز است که اینجا هستیم و پیشمرگه ها تازه رسیده اند»؛ مسخرگی داستان فتح «رُم» را چندین برابر میکند.
به هر حال سپاه پاسداران و اوباما نیاز به یک پیروزی بزرگ «فوتو شاپی» داشتند که با بوق و کرنای تبلیغاتی؛ بدست آوردند.
«آمرلی» روستایی بود که حتی برای کشتار ترکمانهای شیعه؛ آن ارزش را نداشت که نیروهای داعش به آن حمله کنند و به حال خود رها شده بود تا مردمش از گرسنگی و تشنگی بمیرند. اما زمانی که به پیروزیهای فوتوشاپی و «عربده های عصائب اهل الحقی» نیاز باشد؛ «آمرلی» تبدیل به «شهرمقاوم» میشود.
خوش شانسی مردم آمرلی در این بود که  روستا-شهرکشان در چهارچوب ارضی اقلیم کردستان تعریف شده است و مردم آن اهالی واقعی کردستان نیستند و در راستای سیاستهای صدام حسین مبنی بر «بر هم زدن ترکیب جمعیتی» به آنجا کوچانیده شده اند.
دوبار شکست مفتضحانه و همراه با بوق و کرنای «سعید الصحافی» در حمله به تکریت و سپس دوبار شکست در «جلولا»؛ هم ارتش پیزوری عراق و هم سپاه توانمند پاسداران خامنه ای و هم شبه نظامیان شیعه را تشنهٔ یک پیروزی در «ناکجا» کرده بود که به کمک «شیطان بزرگ» و «شیطانهای کوچکتر» به دست آمد.
باید منتظر ادامهٔ حملات داعش بود؛ زیرا این سازمان بدون ادامهٔ حملات؛ هم دچار رخوت و فروپاشی از درون و هم دچار کمبود بوق و شیپور پیروزی برای جهان اسلام خواهد شد. داعش بدون جنگها و کشتارهای سهمگین؛ نمیتواند به زندگی خود ادامه دهد.

کژدم