۱۴۰۱ خرداد ۱, یکشنبه

شکستِ استراتژیکِ روسیه در جنگ علیه یوکرئین

 میگویند که یکی از معمارِانِ  اصلیِ روسیهٔ پس از فروپاشیِ اتّحادِ شوروی  فردی به نامِ «نیکولای پاتروشف»  است و اگر بلایی بر سرِ «نادرقلی پوتین» بیاید؛ این شخص جانشینِ او خواهد شد. «نیکولای پاتروشف» اکنون در اوایلِ ۷۰ سالگی است. گفته میشود که معمارِ اصلیِ تجاوز به یوکرئین نیز همین شخص بوده است.

آنچه که جنگِ یوکرئین به این گروه از سردمداران نشان داد؛ این بود که مدّتِ ۳۰ سال است که در «مالیخولیا» زندگی کرده اند و بنیادهایِ تدوینِ استراتژیهایشان هیچیک بر اساسِ واقعیّتهایِ موجودِ زمینی نبوده است. به همین دلیل نیز در این جنگ بر علیهِ کشوری بسیار کوچکتر و ظاهراً از نظرِ نظامی ضعیفتر نه تنها ۳۰٪ از ارتشِ خود را از دست دادند؛ بلکه از سوریه نیز عقب نشینی کردند. امّا شکستها در همین محدوده باقی نمیمانند و حتّی تصرّفِ بخشی از مناطقِ شرقیِ یوکرئین نیز نمیتواند پیروزی به حساب آید. زیرا روسها در جبههٔ اقتصادی نیز دچارِ شکستهایِ سنگینی شده اند که هر روزه بر دامنهٔ آن افزوده میشود و به همین دلیل اکنون به فکرِ تغییرِ نظامِ اقتصادیِ روسیه بر آمده اند که نتیجهٔ آن افتادن به دامی است که از سالها پیش «ژی جین پینگ» با «لبخندی ملیح» برایِ دار و دستهٔ «پاتروشف - پوتین» طرّاحی و پهن کرده اند.

روسها میگویند که میخواهند نظامِ اقتصادیِ نوین خود را از چین کُپی برداری کنند امّا مشکلِ «پاتروشف» و «نادرقلی پوتین» این است که مانندِ آن کنیزک «کدو» را ندیده اند. این «معمارانِ جهانِ سوّمی» (پاتروشف - پوتین)؛ همچنان در مالیخولیاها زندگی میکنند و مانندِ سگها به دنبالِ دُمِ خود میدوند و نمیدانند که چکار باید بکنند؟ زمانی که میگویند چینیها اقتصادشان چنان تنظیم شده است که حتّی اگر خریدارِ خارجی نداشته باشند؛ بازارِ داخلی دارند که میتواند اقتصادشان را زنده نگهدارد؛ اشتباهِ آن «کدویی که کنیزک ندید» را تکرار میکنند و آن «کدو» این است که چین یک و نیم میلیارد جمعیّت دارد که به خودیِ خود بازارِ بزرگی است و زمانی که چین کار را آغاز کرد؛ از «برده فروشی» به کمپانیهایِ بین المللی آغاز نمود و همین اکنون نیز اگر مشتریانِ خارجیِ خود را از دست بدهد؛ این جمعیّتِ بزرگ میتواند بلایِ جانش شود. زیرا به همین سادگی نیست که مردم قدرتِ خریدِ خود را از دست بدهند و همچنان «مشتری» باقی بمانند. امّا روسها نه تنها چنین ارتشِ عظیمی از «بردگان» را ندارند؛ بلکه کمپانیهایِ بزرگ نیز در صددِ ویران کردنِ اقتصادِ روسیه هستند  تا «پاترشف ها» و «نادرقلی پوتین ها» دیگر از این «گُه ها» نخورند.

امّا حاکمیّتِ مالیخولیاییِ روسیه گوشش به این حرفها بدهکار نیست و فکر میکند که میتواند با رواجِ کمبودِ موادّ غذایی از دنیا انتقام بگیرد و خود را برایِ جنگهایِ انتقامیِ آینده آماده سازد. «انتقام گرفتن» نتیجهٔ روانیِ «شکست» است. این تفکّر احمقانه روسها را حتّی در کشورهایِ فقیر نیز به عنوانِ «اراذل و اوباش» جلوه خواهد داد و در عرصهٔ «تبلیغات» نیز در گسترهٔ بین المللی شکست خواهند خورد و نتیجه همانی خواهد شد که از آغاز گفته ام یعنی یک پیروزیِ بی دردِ سر برایِ چین و آغازی نو برایِ روسها برایِ «کون دادن به ژی جین پینگ».

امّا این جنگ تا کنون نشان داده است که اگرچه اروپا ظاهراً در «مالیخولیاهایِ امام حسین اوباما» به عنوانِ بخشی  و همچنین نمونه ای از «حکومتِ جهانی» بود؛ نتوانست خود را در کنارِ «آمریکایِ جو بایدنِ خِرفت» نگهدارد. زیرا «تفکّرِ امام حسین اوبامایی» را زمینه ای برایِ ادامهٔ «مُفت خوریِ خود» میدید و از سویِ دیگر خودش را چنان اسیرِ «آدیداس فروشی» کرده بود که نتوانست عواقبِ چنین ریخت و پاشهایِ سیاسی و اقتصادی را در «شرایط جنگی» ببیند. و البتّه اوباشانی مانندِ «شرودر»؛ «آنگلا مرکل» و «اولاف شولتس» و ... همیشه بر طبلِ «انشاءالله گربه است» کوبیده بودند. امّا اکنون میبینند که «گربه ای در کار نبوده و  نیست» بلکه «کفتارهایِ دندان تیز» بودند و هستند.

در آینده شاهدِ دو احتمال برایِ روسیه خواهیم بود:

۱- هضم و جذب شدن توسّط چین.

۲- فروپاشیِ فدراسیونِ روسیه از درون.

هر ۲ سناریو یک معنی خواهند داشت: «دیگر روسیه ای وجود ندارد»

به ثمر رسیدنِ هرکدام از این سناریوه؛ نشان میدهد که «نادرقلی پوتین» و «پاترشوف» و سایرِ اوباشان؛ آنچنان نیز که بر ساز و دُهُل میکوبیدند؛ باهوش نبوده اند.


کژدم

۱۴۰۱ اردیبهشت ۲۴, شنبه

بخش نظراتِ نوشتارِ قبلی پُر شده است

در این صفحه نوشتاری وجود ندارد و برایِ ادامهٔ نظراتِ نوشتارِ پیشین گشوده شد. نویسنده شماها هستید.

کژدم