«موجودات امام زمانی» همیشه در حال انتظارِ ظهور «کیر مبارک» هستند تا آنها را «بارور» (حامله) کند و از خود حرکتی نشان نمیدهند. شاید به انتظار «فساد بزرگ» نشسته اند تا دلِ «کیرِ بزرگ» به رحم آید و ظهور کند.
مگر در این ۴۰ سال اخیر چنین نبوده است؟
الاغهای «حزب الّاغی» مانند الاغهایی که آتش بر پشتشان افروخته باشند؛ در عراق و سوریّه به هر سوی دویدند و تا زمانی که روسیه و آمریکای ترامپ؛ یکی پس از دیگری تصمیم جدّی برای خاموش کردنِ «آتش اوبامایی = داعش» نگرفته بودند؛ مانند کفتار همدیگر را می کشتند؛ امّا به نتیجه نمی رسیدند. «حاجی بادمجان آریوبرزن» نیز تا ۲ سال پیش؛ کونش برای هیچ و پوچ پاره شده بود و نبوغش به حدّ «عقب نشینی به دمشق» فرو کاسته شده بود؛ تا اینکه روسها و آمریکای ترامپ وارد میدان شدند و «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» دوباره تبدیل به «آریو برزن» شد.
در نبرد نهایی در «ابو الکمال» نیز دیدیم که با پشتیبانی جنگنده های روس؛ قصبهٔ «ابو الکمال» توسّط نیروهای «حاجی بادمجان» تسخیر شد؛ امّا به محض اینکه بمبارانهای روسیه به طور موقّت قطع شد؛ نیروهای حاجی بادمجان میرزا قاسمی (آریو برزنِ مشهور) روی به فرار گذاشته و نصف متصرفات را در کمتر از ۲۴ ساعت از دست دادند. تا اینکه «کیر مقدّس» (بمباران روسیه) دوباره ظاهر شد و حاجی بادمجان میرزا قاسمی نیز ۳ باره تبدیل به «آریو برزن» شد و به انگل فرزانه نامه نوشت که: «داعش تمام شد» و به همدیگر ماچ و بوسه و پپسی کولا و درجات نظامی پرتاب کردند. اگر هم اکنون نیز بمبارانها قطع شوند؛ حاجی بادمجان؛ باز هم تا دمشق عقب نشینی خواهد کرد. در واقع «انگل فرزانه» و «حاجی بادمجان» و «انگل حسن نصرالله» با «کیر پوتین» و «کیر ترامپ» به حجلهٔ دامادی پیروزی بر داعش رفته اند.
امّا پرسش این است که آیا «اپوزیسیون قلّابی» که آرزوی رسیدن به حاکمیّت و براه انداختن روند جدیدی از «بخور بخور» را در سر دارد؛ آیا حتّی قادر به ادارهٔ یک «قصبه» هست؟ و یا نیست؟
اخیراً عدّه ای دیگر از آنهایی که «هیچ کاری نمیکنند» دور هم جمع شده و میخواهند با همدیگر «هیچ کاری نکنند» .. گویا حزب دموکرات کردستان و کومه لهٔ شورشگر قهرمان نیز بخشی از این درازگویانِ منتظر ظهور «کیر نجات بخش» هستند.
هِی ... الاغهای پا شکسته .... کیری به نام «کیرِ نجات بخش» وجود ندارد.
حتّی در افسانه های مسیحی نیز؛ زمانی که «عیسی» بیماری را «مسح» کرد و او شفا یافت و سپس از مسیح تشکّر کرد؛ «عیسی» به او گفت:
«من تو را نجات ندادم؛ بلکه ایمانت تو را نجات داد».
از نظر من این گفتهٔ منتسب به «عیسی»؛ آموزه ای شمنی است. در زبان فارسی نیز مشابه این افسانه در مثلِ «کس نخارد پشت من» به وضوح گفته شده است. حال آنچه مانده است اینکه: «آیا این گفته ها فقط افسانه و مَثَل هستند؟ و یا راهنمای راهِ پر سنگلاخ؟».
امّا در این میان فرق بسیار بزرگی میان «اپوزیسیون قلّابی» و «حاکمیّت شیعی قلّابی»« وجود دارد و آن اینکه:
دار و دسته های انگل فرزانه؛ حرف ارباب کرملین را گوش میدهند و از هر ابزاری سود میجویند.
جعل اسکناس یمنی فقط بخشی از آن است.
رژیم شیعی با اینکه به «کیر نجات بخش پوتین» ایمان دارد؛ به هر در و دیواری میزند؛ به هر سوراخی سر می کشد و تلاش می کند. امّا «اپوزیسیون قلّابی» تمامی امیدهایش را به «کیرهای نجات بخش» مانند «کیر آنگلا مرکل» (کیر نا موجود) و کیر عربستان و ترامپ بسته است و هیچ کاری به جز درازگویی انجام نمیدهد.
اگر شما یک «کارفرما» بودید؛ آیا چنین «حیف نان»های «کون گشاد» را استخدام میکردید؟
- دهان مجاهدین خلق به کون شاهزادهٔ جوان عربستان و حاشیه نشینهای خلیج فارس و حکومت آمریکا چسبیده و از آن سوراخها ارتزاق میکنند.
- دهان اپوزیسیون قلّابی نیز به همان سوراخها چسبیده است.
وجه مشترک همهٔ اینها این است:
«ما فقط حاضریم کون بدهیم ... ولی هرگز اقدامی عملی نخواهیم کرد»....
پرسیدی سرنگونی رژیم؟ .... اوا خدا مرگم بده.... فقط مسالمت آمیز باشه ... با یک کیلو وازلین.
کژدم
مگر در این ۴۰ سال اخیر چنین نبوده است؟
الاغهای «حزب الّاغی» مانند الاغهایی که آتش بر پشتشان افروخته باشند؛ در عراق و سوریّه به هر سوی دویدند و تا زمانی که روسیه و آمریکای ترامپ؛ یکی پس از دیگری تصمیم جدّی برای خاموش کردنِ «آتش اوبامایی = داعش» نگرفته بودند؛ مانند کفتار همدیگر را می کشتند؛ امّا به نتیجه نمی رسیدند. «حاجی بادمجان آریوبرزن» نیز تا ۲ سال پیش؛ کونش برای هیچ و پوچ پاره شده بود و نبوغش به حدّ «عقب نشینی به دمشق» فرو کاسته شده بود؛ تا اینکه روسها و آمریکای ترامپ وارد میدان شدند و «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» دوباره تبدیل به «آریو برزن» شد.
در نبرد نهایی در «ابو الکمال» نیز دیدیم که با پشتیبانی جنگنده های روس؛ قصبهٔ «ابو الکمال» توسّط نیروهای «حاجی بادمجان» تسخیر شد؛ امّا به محض اینکه بمبارانهای روسیه به طور موقّت قطع شد؛ نیروهای حاجی بادمجان میرزا قاسمی (آریو برزنِ مشهور) روی به فرار گذاشته و نصف متصرفات را در کمتر از ۲۴ ساعت از دست دادند. تا اینکه «کیر مقدّس» (بمباران روسیه) دوباره ظاهر شد و حاجی بادمجان میرزا قاسمی نیز ۳ باره تبدیل به «آریو برزن» شد و به انگل فرزانه نامه نوشت که: «داعش تمام شد» و به همدیگر ماچ و بوسه و پپسی کولا و درجات نظامی پرتاب کردند. اگر هم اکنون نیز بمبارانها قطع شوند؛ حاجی بادمجان؛ باز هم تا دمشق عقب نشینی خواهد کرد. در واقع «انگل فرزانه» و «حاجی بادمجان» و «انگل حسن نصرالله» با «کیر پوتین» و «کیر ترامپ» به حجلهٔ دامادی پیروزی بر داعش رفته اند.
امّا پرسش این است که آیا «اپوزیسیون قلّابی» که آرزوی رسیدن به حاکمیّت و براه انداختن روند جدیدی از «بخور بخور» را در سر دارد؛ آیا حتّی قادر به ادارهٔ یک «قصبه» هست؟ و یا نیست؟
اخیراً عدّه ای دیگر از آنهایی که «هیچ کاری نمیکنند» دور هم جمع شده و میخواهند با همدیگر «هیچ کاری نکنند» .. گویا حزب دموکرات کردستان و کومه لهٔ شورشگر قهرمان نیز بخشی از این درازگویانِ منتظر ظهور «کیر نجات بخش» هستند.
هِی ... الاغهای پا شکسته .... کیری به نام «کیرِ نجات بخش» وجود ندارد.
حتّی در افسانه های مسیحی نیز؛ زمانی که «عیسی» بیماری را «مسح» کرد و او شفا یافت و سپس از مسیح تشکّر کرد؛ «عیسی» به او گفت:
«من تو را نجات ندادم؛ بلکه ایمانت تو را نجات داد».
از نظر من این گفتهٔ منتسب به «عیسی»؛ آموزه ای شمنی است. در زبان فارسی نیز مشابه این افسانه در مثلِ «کس نخارد پشت من» به وضوح گفته شده است. حال آنچه مانده است اینکه: «آیا این گفته ها فقط افسانه و مَثَل هستند؟ و یا راهنمای راهِ پر سنگلاخ؟».
امّا در این میان فرق بسیار بزرگی میان «اپوزیسیون قلّابی» و «حاکمیّت شیعی قلّابی»« وجود دارد و آن اینکه:
دار و دسته های انگل فرزانه؛ حرف ارباب کرملین را گوش میدهند و از هر ابزاری سود میجویند.
جعل اسکناس یمنی فقط بخشی از آن است.
رژیم شیعی با اینکه به «کیر نجات بخش پوتین» ایمان دارد؛ به هر در و دیواری میزند؛ به هر سوراخی سر می کشد و تلاش می کند. امّا «اپوزیسیون قلّابی» تمامی امیدهایش را به «کیرهای نجات بخش» مانند «کیر آنگلا مرکل» (کیر نا موجود) و کیر عربستان و ترامپ بسته است و هیچ کاری به جز درازگویی انجام نمیدهد.
اگر شما یک «کارفرما» بودید؛ آیا چنین «حیف نان»های «کون گشاد» را استخدام میکردید؟
- دهان مجاهدین خلق به کون شاهزادهٔ جوان عربستان و حاشیه نشینهای خلیج فارس و حکومت آمریکا چسبیده و از آن سوراخها ارتزاق میکنند.
- دهان اپوزیسیون قلّابی نیز به همان سوراخها چسبیده است.
وجه مشترک همهٔ اینها این است:
«ما فقط حاضریم کون بدهیم ... ولی هرگز اقدامی عملی نخواهیم کرد»....
پرسیدی سرنگونی رژیم؟ .... اوا خدا مرگم بده.... فقط مسالمت آمیز باشه ... با یک کیلو وازلین.
کژدم