۱۳۹۸ مهر ۲۰, شنبه

«خر دوغان» بر سرِ دوراهیِ «بازگشت به «طویله» و ادامهٔ «لگد پرانی»

لگد پرانی




بازگشت به «طویله» (بهشت)



ماجرایِ حملهٔ «خردوغان» به کردستانِ سوریه؛ یاد آورِ ماجرایِ حملهٔ صدّام به کویت است. صدّام در آن ماجرا به تله افتاد و دیگر هرگز سر بلند نکرد.
آنچه که «خردوغان» را به حمله به کردستانِ سوریه  سوق داده است؛ همان انگیزه است که «اوباما» و صدّام  را به پیش می راند. یعنی «به یادگار گذاشتنِ کاری بزرگ».

«خردوغان» و همپالگیهایش سالهایِ سال است که دچارِ «ویارِ حمله به کردستان» هستند.
تُرکهایِ عثمانی به عنوانِ یک «قوم»؛ قتل عامِ ارمنیها را در تاریخِ ننگینِ خود دارند و در یکصد سالِ اخیر از اینکه این ننگِ تاریخی به صورتی آشکار مورد شناسایی قرار گیرد شرم داشته اند و زیرا یک «ننگِ ملّی» به شمار می آید. همانگونه که «هالوکاست» و «قتل عامِ کولی ها» یک «ننگِ ملّی» برای آلمانیها است. امّا متاسفانه «کولی ها» دارایِ نیرویِ پشتیبان نیستند و آلمانها از این جهت نفسهایِ راحت تری میکشند.

اکنون تُرکهایِ عثمانی به رهبریِ «خردوغان» دچارِ اشتباهِ محاسباتی شده و طبقِ طبیعتِ خود «پوستِ خربزه» را نعمت انگاشته و در فکر نابودیِ کردستانِ سوریه هستند. امّا تُرکهایِ عثمانی باز هم به خاطرِ طبیعتِ خود؛ در آغاز نتوانستند بفهمند که این «پوستِ خربزه» برایِ «خوردن» نیست؛ بلکه برایِ «زیرِ پا» انداخته شده است. امّا گویا در حالِ «خر فهم شدن» هستند.

اکنون تُرکهایِ عثمانی ۲ راه بیشتر ندارند:

۱- حملات را متوًف کنند و به «طویله» برگردند.
۲- به حملات ادامه دهند و سپس به «گُه خوریِ ملّی» روی آورند.

ترکهایِ عثمانی در هر ۲ صورت؛  بازی را خواهند باخت. زیرا اگر به مطویله» باز گردند؛ دیگر هرگز نخواهند توانست که «عرعر» کنند و دَم به ساعت بگویند که اگر چنین و چنان نشود؛ ما به کردستان حمله خواهیم کرد. به زبانی دیگر؛ زبانشان کوتاه شده و از موضعِ پایین تری سخن خواهند گفت که یک «شکست» و «افتضاحِ ملّی» برایِ تُرکهایِ عثمانی است.
به نظرِ من تُرکهای عثمانی را به کوچهٔ خلوت و تاریک کشانیده اند و «خردوغان» و پیروانش بدونِ «خونریزیِ مقعد» از این کوچه خارج نخواهند شد.

کژدمِ آذری