۱۴۰۱ آبان ۶, جمعه

اینجا گورِ «خمینیِ کُس کِشه»

 در شعارهایتان گفتید:

(خامنه ای ... خمینیِ دیگرِه .. «این یکی» از «آن یکی» ...کُس کِش تره).

فکر نمیکنم که اشتباه کرده اید و یا ناگهان احساساتی شده و چنین سخنی گفته  و سپس «استغفار» کرده باشید. این شعار نشانهٔ «بُغضِ گلویِ فروخوردهٔ ۴۳ ساله از سِتَم» است.

حال چه نشسته اید؟..... برایِ «کُس کِشِ نخستین»؛ «مقعَدِ مطهّر» ساخته و تا کنون ۱۰۰ ها میلیون دلار از پولِ خونِ مردم را برایِ «رنگ و لُعابِ این بُتکده» هزینه کرده اند.
نقشه هایش را ببینید و برایِ «پاکسازیِ این مستراح» آماده شوید.





طلاهایش گوارایِ وجودتان باد..... این طلاها از حلقومِ کودکانِ محرومِ سراسرِ ایران برایِ ترویجِ خرافات و ساختنِ «بُتکدهٔ شیعی» بیرون کشیده شده است..... کودکانی که توسّط مزدورانِ «خامنه ایِ کُس کِش» به بردگیِ «جنسی» فروخته میشوند.... کودکانی که با فتوایِ «خامنه ایِ کُس کِش» از مدرسه ها ربوده شده و به گروگان گرفته میشوند.کودکانی که در «فقر» زاده شده و در شرایطی بدتر از زمانِ تولّد؛ پَرپَر میشوند.... و چه بسا آرزو میکنند که ای کاش «هرگز زاده نمی شدند».

این طلاها از شیرِ مادر «گوارا تر» است.

پیروز و سرفرازان باشید.

کژدم



۳۹ نظر:

  1. حتماً «مُحسن نامجو» را می شناسید.... من (کژدم) در اینجا به دنبالِ داستانهایِ «مُحسن و شومبولَش» نیستم. امّا ایشان در ترانه هایش گفت: .....«عدَد بدِه..... عدد بِدِه»....
    به همین خاطر نیز وقتی که شنیدم؛ «گولِ شومبولِش» را خورده؛ بسیار متاًسّف شدم.
    «عدد بِدِه کجا و ... شومبولِ هَرجایی کجا»... امّا با خودَم میگویم:... به جهنّم.... اِشکالی ندارد.... زیرا فاجعه بارتَر از خُشکیدنِ تالابهایِ ایران و دریاچهٔ آذربایجان نیست.
    اگر باور ندارید... شومبولتان را رویِ میز بگذارید تا خودتان ببینید که این «عُضوِ هُنرمندِتان» با کدامین «تالابِ خُشکیده»؛ برابری می کُند؟؟؟؟ .... البتّه انکار نمیکنم که «سیّده زینبِ خواهرِ حُسینِ مظلوم» از این «Sex Show» بیشتر از «تَک همسری» لذّت می بُرد!!!!!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. از تمامیِ آنهایی که ادّعایِ رهبری دارند بخواهید که «عدَد بدهند»؛ «ما دموکراسی و حقوقِ بشر صادر خواهیم کرد» فقط «کُس شعربافی هایِ مجّانی» هستند.

      حذف
    2. از «شازده کوچول» بپرسید که برایِ زنده کردنِ تالابها و دریاچهٔ آذربایجان چکاری میخواهد انجام دهد؟
      یعنی: عدد بِده.... عدد بِده...

      حذف
  2. اگر هر یک از مُدّعیانِ «اپوزسیون» وعده ای میدهند.... باید بپرسید:
    ... عدد بده.... عدد بده... عدد بده... زیرا «کُسِ شعربافانی» مانندِ ارسطو و افلاتون؛ دیر زمانی است که مُرده اند.... پَس فقط عدد بده.... عدد بده...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یک جریانی از طرف شازده شومبول و طرفدارانش راه افتاده به این صورت که :
      جنبش نباید رهبر دا‌شته باشه
      هر کی ادعای رهبری کنه دیکتاتوره
      همین پراکندگی باعث شده رژیم نتونه سرکوب کنه
      مردم نیاز به رهبری ندارن
      الان همه باید باهم متحد بشیم
      همه شما یک رهبرید
      و
      از این کصشرا

      اگر دقت کنید شازده شومبول تو سخنرانی اخیرش همین خطو داد.
      به نظر من می خوان بستر رو آماده کنن و با جمله هایی مثل جملات بالا، جلوی ظهور احتمالی یک رهبر و فرماندهی جدید رو بگیرن( همون داستان ماهی و قورباغه).
      در صورت به وجود آمدن اپوزیسیون حکومتی، قطعا با لجن پراکنی این جماعت روبرو میشه.

      همین الانش هم با همین مزخراف دهن افرادی مثل مسیح علی‌نژاد رو سرویس کردن.

      اشکان

      حذف
    2. با بانو «مسیح علی نژاد» نمیتوانند در بیفتند. «مسیح علینژاد» شِر و وِر نمیگوید. «عدد میدهد».... کارِ مشخّص عملی ارائه میدهد. حوزهٔ کارش مشخّص است. اگر کسانِ دیگری مثلِ ایشان در حوزه هایِ دیگر داشتیم؛ به راحتی دُورِ هم مینشستند و نطفهٔ «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» بسته میشد.
      «شازده کوچول» شعارِ «هر کدام از شما یک رهبرید» را نیز از «موسوی - کرّوبی» قرمساق به عاریه گرفته است و از همان قماش است و اطرافیانش نیز از همان قماش هستند.
      بانو «مسیح علی نژاد» از گونه ای دیگر است.

      حذف
  3. هیچ کدام از عکس ها نمایش داده نمیشه .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من کارِ عجیب و غریبی نکرده ام؛ اینها تصاویرِ گورِ «انگلِ بنیانگذار» است. میتوانید از Google Map استفاده کنید. در گوشهٔ سمتِ چپ در پایین گزینهٔ Satellite Image را انتخاب کرده و از زوایایِ گوناگون Screenshot بگیرید. نقشهٔ کامل بدست می آید.
      اگر دیده نمیشوند شاید به خاطرِ سرعتِ پایینِ اینترنت است و یا اینکه تصاویر را سانسور میکنند.
      خودتان واردِ کار شوید.

      حذف
  4. درود
    کژدم شما چند وقت قبل به بنده گفتین احساسات ممکنه منجر به خیانت بشه ولی این روزها میبینم شما هم حتی احساسی تر از من شدین.ممنون میشم کمی درباره احساسات و رابطه اش با سرنوشت انسانها و اتفاقات آینده اش رو توضیح بدین.به چه شکل میشه احساسات درونی رو با هارمونی هماهنگ کرد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر بگویم که من «احساساتی» نشده ام؛ دروغ خواهد بود. هیچ انسانِ بدونِ احساس وجود ندارد؛ مگر اینکه «بودا» شده باشد.
      امّا آنچه که میگویم؛ بر اساسِ «احساسات» نیستند. بلکه بر اساسِ «ضرورت» هستند. به عنوانِ مثال: «کور کردنِ نیروهایِ دشمن»؛ به چند دلیل یک ضرورتِ مِیدانی است.
      ۱- دوربینهایِ نقطه زن خاموش میشوند.
      ۲- نیروهایِ دشمن به وحشت می افتند.
      ۳- رژیم دچارِ بحرانِ مالی درمان و مداوایِ مزدورانش شدهو پاسخگویی به مزدورانش می شود و نمیتواند پاسخگویِ خانواده هایِ «مزدورانَش» باشد. این گونه از عملیّاتهایِ مِیدانی رژیم را به فرسودگیِ غیرِ قابل تصوّری گرفتار میکند. خانوادهٔ آن افراد نیز دچارِ بحران میشوند.
      فرض کنید که ۵۰٪ آنها به فکرِ «انتقام» بیفتند؛ امّا ۵۰٪ دیگر ریزش خواهند کرد و چه بسا در رَوَندی چند ماهه همهٔ این اوباشان فرار کنند و یا کشته شوند.

      حذف
  5. https://www.iranintl.com/202210284202

    پاسخحذف
  6. اگه ناسیونالیست آمریکایی دوباره به قدرت برنگرده بسیار بعید میدونم ج ا براحتی رفتنی باشه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. نمیدانم چند بار بگویم که چه «ناسیونالیستهایِ آمریکایی» و چه «گلوبالیستهایِ آمریکایی» بر سرِ کار باشند؛ هیچ فرقی برایِ جنبشِ مردمِ ایران ندارد و نخواهد داشت. در این ۲ نظریّه (گلوبالیسم و ناسیونالیسم) فقط «اهداف» فرق میکنند و برایِ هر ۲ فرقه؛ «مِیدان» یکی است. این «مِیدان» فقط «ایران و مردمِ ایران» نیستند و بسیار گسترده تر از آن چیزی است که «دوست داریم که باشد». ایران و مردمِ ایران در این بازیِ بزرگِ بین المللی برایِ آنها فقط یک «وَرَقِ بازی» هستند.
      از اینها «دِل بِبُرید».... هیچیک از اینها «ناجی» نیستند.

      حذف
  7. https://tinyurl.com/5n77ddw3

    استاد فرود فولادوند؛ نخستین کسی بود که این بی شرف را به خوبی شناخت و او را با نامِ «خاتمیِ شارلاتان» معرّفی نمود. همزمان با معرّفي این دیّوسِ بنی هاشمی؛ «طبرزدی» را نیز به عنوانِ «مهرهٔ رژیم» معرفی نمود.
    اکنون ابرها تا حدودی کنار رفته اند و تنها تَک و توک افرادی مانندِ «شازده شومبولِ کوچولیِ بنی هاشمی» مانده اند تا از پشتِ ابرهایِ خیانت بیرون بیایند.
    این «نَسناس» به جایِ راهنماییهایِ مِیدانی؛ در حالِ ساختنِ کارخانهٔ «صدورِ حقوق بشر و دموکراسی» است تا خودش را وارثِ کوروش جلوه دهد. کسی هم به این دیّوس نمیگوید که: «کوروش شیعهٔ جعفر کذّابیِ اثنی عشریِ بنی هاشمی» نبود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من میدانم و شما نیز اگر نمیدانید؛ منتظر بمانید تا ببینید که تعهّد برایِ تشکیلِ «کمیته هایِ حمایت از اعتصابات» نیز یک چاقویِ بی دسته و فریبکاریِ دیگری است.

      حذف
  8. کژدم گرامی با توجه به این که خیزش مردمی از چهل روز گذشته و فعلا نه پادگانی تسخیر شده، نه ضربه جدی به نیروی سرکوب وارد شده و احتمال اعتصاب سراسری هم زیاد نیست ... آینده رو چطور میبینی ؟؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما ضرباتِ جدّی را نمیبینید. با اینکه مردم همچنان از نبودِ رهبری رنج میبرند؛ ولی دشمنِ آنها هم رهبری و نیز سازماندهی دارد؛ ۴۰ روز است که مردم هزینه هایِ سنگینی به رژیم تحمیل کرده اند. من این ضربات را «ضرباتِ موریانه ای» می نامم. بیشتر از این نیز در شرایط کنونی انتظار ندارم. زیرا میبینم که این جنبش اصالتِ ملّی دارد ولی در گامِ نخستین است. یک ارادهٔ ملّی در پُشتِ اینهمه تلاشها وجود دارد. این یک دستاوردِ بزرگ است. زیرا حاکمیّتِ تشیّعِ شنیعه تمامیِ تلاشش این بود که چنین حرکتی در سطحِ ملّی شکل نگیرد و همگان به دنبالِ «لاستیکِ کامیون» و یا «حقوقهایِ عقب افتاده» و «گرانیِ بنزین» و «آب میخواهیم» و .... بمانند.
      امّا چنین نشد.
      از نظرِ من این جنبش در دورانِ «جنینی» است و بالندگی دارد. زمانی که دختری میگوید:
      «دیگر زندگی برایم مانندِ دیروز نیست و نمیتوانم از خیابانها دِل بِکَنم»؛ نشانهٔ «پیگیری» و «سماجت» است. نگرانِ «دیّوسهایِ موج سوار» نباشید که فقط میخواهند خود را «رهبر» بنامند. با این پیگیریها و سماجتها؛ مردم به زودی به پیروزیهایِ بیشتری دست خواهد یافت و دل گرمتر خواهد شد و دشمنانِ مردم قافیه را خواهند باخت.

      حذف
    2. به قول خودت عدد بده ... اینها که کلی گویی بود .

      حذف
    3. این وبلاگ پُر از «عدد» است.

      حذف
  9. https://m.youtube.com/watch?v=tKVzm0SBYtQ#dialog

    پاسخحذف
  10. https://tinyurl.com/4en3c9fj

    حتّی کثیفترین ترفندهایِ گوناگونِ رژیم برایِ سرکوبِ جنبش بی نتیجه بود. در مرحله ای که ۴۳ روز از آن میگذرد؛ رژیم سعی داشت تا جنبش را به فرسایش بکشاند. امّا نیروهایِ رژیم هر روزه فرسوده تر شدند و جنبش گسترده تر و از نظرِ خواسته ها ژرف تر شد. اکنون تصمیم گرفته اند تا به سیمِ آخر زده و از «جنگِ فرسایشی» به سرکوبِ شدید روی آورند تا به قولِ خودشان «بساط را جمع کنند».
    اگر رژیم به سیمِ آخر بزند؛ تاکتیکهایِ مبارزاتی و نوعِ سازماندهی و ابزارهایِ مبارزاتی باید دگرگون شوند. در نوشتارِ بعدی به این مسئله خواهم پرداخت.
    سعی کنید که مطالبِ این وبلاگ را تا جایی که میتوانید و به هر وسیله ای که سراغ دارید بازنشر کنید. به هیچ وجه اهمیّتی ندارد که نامی از «کژدم» بُرده شود. «کژدم» فقط یکی از شماهاست.
    امّا «شماها» «بسیارانید».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مردم واقعا تنهاتر از اون چیزی هستن که تصور میکردیم.

      حذف
    2. میتوان مسئلهٔ تنهاییِ مردمِ ایران را تا حدودی حلّ نمود. امّا باید تلاش کرد:
      پیشنهادِ من (کژدم):
      فعّالانِ دلسوزِ جنبشِ ملّی در اروپا و آمریکا میتوانند ۲ کار انجام دهند. اروپاییها و آمریکاییها این زبان را خوب میفهمند:
      ۱- تهیّهٔ پِتیشن با این مضمون:
      اگر دولتهایِ اروپایی در این روزهایِ طاقت فرسا از جنبش ملّی مردم ایران حمایت نکنند؛ پس از پیروزي مردم؛ سفارتخانه هایشان بسته خواهند شد.
      ۲- این دو شعار را به میانِ تظاهراتِ درونِ میهن و تظاهراتهایِ خارج از کشور ببرید:

      «اروپا...اروپا....اگر حمایت نکنید.... سفارتهات بسته میشَن.»

      «آمریکا.... آمریکا.... اگر حمایت نکنید.... سفارتِت باز نمیشه.»

      و شعارهایِ نوشتاریِ تُند از قبیلِ:

      Joe Biden.... Stop Fornicating with Khameneyi

      Macron Stop Fornicating with Khameneyi

      در هر کشوری رهبرش را خطاب کنید.

      این کمترین کاری است که میتوانید انجام دهید.
      آنها به ۱۰ ها دلیل این زبان را خوب میفهمند. مخصوصاً دموکراتها پیش از انتخاباتِ نوامبر.

      حذف
    3. بانو «مسیح علینژاد» تلاش میکند تا اعضایِ دولتِ جو بایدن را هدفِ حمله قرار دهد. امّا گویا سخنانِ ایشان را نمی شنوند. اگر شما این شعارها را در تظاهراتها مطرح کنید؛ جناحهایِ مخافِ دولتِ کنونیِ آمریکا از این شعارها حمایت خواهند کرد و شاهدِ تغییراتی خواهید بود و بانو «مسیح علی نژاد» تنها نخواهد ماند.
      دولتمردانِ آمریکا و اروپا اینگونه شعارها را اگر در مقیاسِ بزرگِ جمعیّتی مطرح شوند؛ از زبانِ مادری شان بهتر میفهمند.

      حذف
    4. پیشنهادی که در اینجا کردم؛ «فی البداهه» نبود. سالها پیش این مسئله را مطرح نمودم و بارها تکرار کرده ام که اگر کشورهایِ غربی بخواهند پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی شلنگ تخته بیندازند؛ سفارتِ یکی از کشورهایِ بسیار کوچک مانندِ «جیبوتی» و یا «آنگولا» را انتخاب کرده و به «مجمع الجزایرِ دفاترِ حفظِ منافع» آمریکا و اروپا تبدیل میکنیم. این فشارِ دیپلماتیک آنها را وادار میکند که عمیقاً درک کنند که ما نمیخواهیم و اجازه نخواهیم داد که یکی را بِبَرند و با کودتایِ ۲۸ مرداد دوباره برگردانند و سپس با «کودتایِ ۵۷» او را به خفّت و خواری ببرند و یا مانندِ «رضا شاه» به یک جزیره در ناکجا آباد تبعید کنند.
      از عواقبِ اینگونه رفتارها وحشت نکنید؛ اینها سالها است که با رژیمِ شیعی در حالِ جفتگیری هستند و عادت کرده اند.

      حذف
  11. رژيم گفته که حقوق نیروهای مسلح ۲۰ درصد زیاد میشود. اگر نیروها سرکوب نکنند و کاری کنند که اعتراضات ادامه دار باشد رژیم مجبور میشود بیشتر پول بدهد. هر چه نیروها با مردم باشند رژیم بیشتر به حقوقشان اضافه میکند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ٪۲۰ یک لقمهٔ چپِ «تورّم» است. مثلِ «یارانهٔ پولِ امامِ زمان». نگرانِ گفته هایِ رژیم نباشید. اگر تظاهراتها ادامه دار و سازمان یافته تر بشوند؛ با ۳۰۰٪ اضافه حقوق نیز نمیتوانند کاری از پیش ببرند. زیرا اینچنین افزایشِ حقوق؛ در واقع «پیش پرداختِ پولِ خونِ کادرهایِ نظامی» است. یعنی کار از کار گذشته است.

      حذف
  12. کژدم جامعه ایران امروز از مرحله اراده برای مبارزه عبور کرده(ریشه درخت) ولی از نگاه من اون چیزی که مانع تحقق اهداف ملی هست تو چند موضوع خلاصه میشه.
    ۱ موضوع اول اینکه بین(مردم) و (فرد نظامی) تفاوت بسیار زیادی وجود داره که حکومت با تکیه بر این تفاوت ها در حال سرکوب اعتراضات هست.زمانی که یک جوان ۲۰ ساله تو اداره اطلاعات در حال کشته شدن هست سوالی که برای من مطرحه اینه که چرا باید در دستان وزارت اطلاعات سپاه گیر بیفته؟جوونا بعد این همه کشته و دستگیری بازهم میخوان حماقت خودشون رو تکرار کنن؟براي همين اولین موضوع از بین بردن این فاصله بین مبارزا و نیرویهای حکومتی برای رودرروی های آینده هست.
    ۲ موضوع دوم وجود وابستگی های بسیار زیادی هست که حکومت به مردم تحمیل کرده. وابستگی های عاطفی و مالی رو در راسش میبینم.مزخرفاتی که تحت عنوان اخلاق تعریف شده تقریبا بطور کامل از بین رفته و دیگه کشتن و غارت و تجاوز اموال شیعیان شنیعه مورد تشویق هم قرار میگیره.وابستگی مالی رو شاید بشه از بین برد ولی از بین بردن وابستگی‌های عاطفی کار بسیار دشواره.شخصی که عمیقا به همسر و فرزند و پدر و مادرش وابسته است، همیشه با ترس از دست دادنشون روبروئه و این ترس میتونه تو صحنه نبرد به مرگ مبارز ختم بشه.
    ۳ موضوع بعدی که ذهنمو درگیر کرده نبود وجود هیچ مرکز آکادمیک برای یادگیری هنر مبارزه و آموزهای نظامی در سطح گسترده هست.این وبلاگ تا حدودی سعی کرده این کار رو انجام بده ولی صداش به گوش همگان نمیرسه.
    من تصمیم دارم با رویکرد self study سیستم آموزشی شخصی خودم رو بسازم و بعد سیستم آموزش نظامی رو در سطح جامعه گسترش بدم.
    بنظرم حتی پخش کردن مطالب وبلاگ در شبکه های مجازی هم کاری بسیار مفید هست.من به ساخت جریانی تحت عنوان (بی نام) فکر میکنم که هر شخصی با کنار گذاشتن هویت شخصی و اجتماعی وارد عرصه نبرد بشه.زمانی که شخص بی نام بشه تمام وابستگی های عاطفیش از بین میره.رها شدن از دست مزخرفات فرهنگی و اجتماعی هم همینطور.
    در رابطه با آموزش پیشنهاد من پخش کردن مطالب برای همگان هست حتی اگه توسط بسیجی و سپاهی خونده بشه.سربازای حکومت به فنون نظامی تسلط نبستا خوبی دارن ولی مبارزا بسیار ساده‌لوحانه در حال فدا کردن خودشون هستن.از این جهت فکر میکنم بجای ساخت سیستم مبارزاتی در زیر سایه سازمان متمرکز باید مطالب و آموزش ها رو در همه ی کانال ها سایتها خیابون محل های اجتماعی و...پخش کرد و نیازی به مخفی کاری نمیبنم.سازمان متمرکز تو حکومت نظامی، در حال حاضر، شانس بسیار پایینی برای بقا داره،احتمال نفوذ و دستگیری بالاست و فرآیند بسیار زمان بری هم هست.
    تا الان دستاوردی که داشتم اینه که همون قدر حکومت توان شناسایی مبارزا تو اعتراضات رو داره ما هم توان شناسایی افراد موثر و کارآمد رو داریم.با کلمات میشه دروغ گفت ولی با دیدن اعمال افراد در صحنه نبرد چطور؟
    تو بحث یادگیری یکی از محرکه های اصلی برای من همیشه وجود نوعی خطر برای ایستادن و پیشروی نکردن در یادگیری بوده.ممکنه این خطر نمره پایین، عدم قبولی و خلاصه وار فرار از شکسته.
    تو موضوع ساخت سیستم مبارزه خیابونی موضوعی که توجه منو جلب کرده نقش مرگ در پیشروی مبارزه هست.در واقع من به این نتیجه رسیدم هر شخصی باید نوعی خطر رو حس کنه و فقط در این صورت هست که شخص به مرحله یادگیری موثر میرسه و بعد از اون حتی به خلاقیت و نوآوري هم ممکنه منجر بشه.بدون وجود محرک تهدیدکننده شخص بعد از مدت کوتاهی ممکنه تسلیم بشه.
    از دیدگاه من تو عرصه آموزش‌های نظامی مرگ همون خطری هست که میتونه مبارز پرورش بده.باید سیستم آموزشی مبتنی با تهدید مرگ ساخت و اگر کسی قراره آموزش ببینه باید با خطر مرگ(حتی اگه واقعا اتفاق نیوفته)روبرو بشه.تصور کنین اگر خوانندگان وبلاگ با خطر مرگ در صورت اجرا نکردن نوشته های شما روبرو بودن باز هم با مطالب جلق فکری میزدن؟در کنار بی نام بودن باید یک ارتباط عمیقی بین مرگ و مبارزه هم پرورش داد.
    نیروهای سرکوبگر پول میگیرن تا بکشن و شکنجه بدن و... ولی مبارزا بدون دریافت هیچ دستاوردی فقط در حال تلف کردن خودشون هستن.این موضوع مهمی هست که نباید نادیده بگیریمش.تو بلندمدت رژیم محکوم به شکسته ولی جوونا تا چقدر قراره دووم بیارن؟
    برای شبکه سازی در مبارزات خیابونی، من به مجموعه ای از افرادی که عملیات‌های شخصی موفقی داشتن فکر میکنم.درسته void هایی وجود داره ولی تا حدودی من به اعمال انسانها بیشتر از کلمتاشون اعتماد دارم.در واقع بجای اینکه عملیات رو دسته جمعی طراحی کنیم هر شخصی جداگونه وظیفه خاصی بهش داده بشه و حتی شخص قرار نیست تشخیص بده که چند نفر قراره بهش ملحق بشن و یا وظیفه ی اونا چیه؟

    پاسخحذف
  13. https://tinyurl.com/2db5a8pz

    این مقاله را بخوانید و آنچه را که از آن میفهمید را بفرستید. اصلاً فکر نکنید که بی ربط به مسائل روز در میدانِ مبارزاتی است. بسیار هم مربوط است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. تا زمانی که دولت شتر گاو پلنگ بر سرکاره اسرائیل پتانسیل هیچ واکنشی رو نداره.این سیاستمدارای کت و شلواری تو کدوم جبهه پیروزی بدست آوردن که تو اکراین بخوان عملکرد موفقی داشته باشن؟تو لبنان هم دیدید سیاست همخوابگی با شیعیان رو در پیش گرفتن و ازش به عنوان افتخار یاد میکنن.خلاصه اینکه رو این تحلیل ،حسابی باز نکنید.احتمالا اروپا با نزدیک شدن زمستان رویکرد تهاجمی تری نسبت به روسیه بگیرن

      حذف
    2. آقایِ «حبیب حسینی فرد» با تیتری که برایِ مقاله اش انتخاب کرده است؛ معتقد است که رژیمِ شیعی یک رژیمِ ماندگار است و به همین خاطر نیز مقاله شرایط کنونی و آینده را بر اساسِ این یک چهارضلعی (روسیه ـ يوکرئین ـ ایران ـ اسرائیل) ترسیم میکند. در این مقاله حتّی یک اشارهٔ کوچک به احتمالِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی نشده است. این نوشتار طبق معمول در حدّ یک «گزارش از نگرانیهایِ اسرائیل» باقی میماند و با ترجیع بندِ معروفِ «اصلاح طلبان» با «مقصّر دانستنِ رژیمِ شیعی» در گسترش میدانِ مناقشه با اسرائیل تا «یوکرئین» پایان می یابد.
      امّا همین گزارش نیز نشان میدهد که خواسته هایِ آقایِ «زلنسکی» از اسرائیل؛ از «فیلترهایی میگذرد»؟!
      خواسته هایِ «حمایت طلبانهٔ مردم ایران» از کشورهایِ غربی؛ از فیلترهایی بسیار بیشتر می گذرند. زیرا آقایِ زلنسکی رئیسِ یک «دولتِ مستقر» و به رسمیّت شناخته شده از طرفِ جامعهٔ بین المللی است. با اینهمه میبینیم که چگونه با «یوکرئین» برخورد میکنند.
      امّا جنبشِ ملّی مردمِ ایران فقط در حدّ یک «جنبش» تعریف می شود و از هیچگونه حقوقِ بین المللی برخوردار نیست. اگر به اطرافتان نگاه کنید؛ از اینگونه جنبشها را به صورتی فراوان میتوانید ببینید.
      امّا اگر «جنبش ملّی ایران» دارایِ یک رهبریِ واحد (اپوزیسیون در قامتِ حکومتی) بود؛ وضعیّت میتوانست بسیار بهتر از این باشد و دولتهایِ غربی میدانستند که با چه طرف هستند؟ و در آینده جایگاهِ آنها در روابطِ خارجیِ ایران چگونه ترسیم خواهد شد؟ و میتوانستند با «رهبریِ واحد» واردِ مذاکره شده و به «بده بستان» وارد شوند.
      امّا کشورهایِ غربی اکنون فقط با «امواجِ خیابانی» طرفِ معامله هستند که فقط «سرنگونیِ رژیمِ شیعی» را میخواهند و تعریفی برایِ آینده ندارند. با «امواج» نیز نمیتوان تماس برقرار کرد؛ زیرا «امواج» چیزی را مشخّص نمیکنند و هیچکس با «امواجِ دریا» معامله نمیکند.
      اگر به تظاهراتهایِ خارج از کشور نگاهی بیندازید؛ فقط در حدّ «کارناوال» هستند و هیچگونه نقشِ مؤثر در جهتِ «اعمالِ هژمونی» بر دولتهایِ غربی ندارند.
      تنها کسی که در این جهت حرکت کرد؛ بانو «مسیح علی نژاد» بودند که متأسّفانه از طرفِ «کارناوالچی ها» تنها گذاشته شدند. صدایِ ایشان نیز به احتمالِ زیاد با فرستادنِ پیامهایِ تهدید آمیز از طرفِ «اوباشانِ دموکرات»؛ خاموش شد. امّا میدانم که ایشان این ایده را کنار نخواهند نهاد.

      حذف
  14. نکته مهمی که می تونه برای ما مهم باشه، باز شدن پای رژیم به این جنگ، هزینه دادن و ضعیف تر شدن رژیم ( قوز بالا قوز) هستش.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رژیم اگر حتّی به «پشّه» نیز تبدیل شود؛ «جنبشِ ملّی» نمیتواند بدونِ وجودِ رهبریِ واحد با غرب واردِ گفتگو شود و اگر این «پشّه» را سرنگون کند؛ «دولتِ موقّت» در معاملاتِ بین المللی جایگاهی ندارد. بلکه یک «سیستمِ حکومتیِ مستقر» است که میتواند موردِ توجّه و مذاکره قرار گیرد.

      حذف
    2. اگر این رژیم در سالِ ۵۷ توانست به پیروزی برسد؛ فقط در زیرِ سایهٔ مطرح بودن به عنوانِ «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» بود و حتّی پیش از رسیدن به قدرت؛ در حالِ اعمالِ هِژمونی بر همهٔ دولتهایِ شرقی و غربی بود و همگان بر رویِ حکومتِ آیندهٔ «جمهوریِ اسلامی» حساب باز کرده بودند و با سرعتِ یک «بشکن زدن» در سازمانِ ملل به رسمیّت شناخته شدند.
      به نظر من بسیاری از خوانندگانِ این وبلاگ «شوت» تشریف دارند و هِرّ را از بِرّ تشخیص نمیدهند.

      حذف
    3. ۱۰ سال است که از «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» سخن میگویم. پیش از آن نیز از «اتّحادیّهٔ میهنی» سخن میگفتم که چیزی شبیه آن بود.
      عدمِ وجودِ چنین اپوزیسیونی؛ یعنی «خلأ سیاسی».....
      هیچکس با در و دیوار و «خلأ» واردِ مذاکره نمیشود.
      گوشهایتان را باز کنید؛ آنهایی که میگویند «ملّت آلترناتیو» است و یا «هر کدامِ شما یک رهبر هستید»؛ تنها هدفشان این است که نگذارند چنین اپوزیسیونی تشکیل شود.
      مردم ایران اکنون از طرفِ این اوباشان که نقشِ «ستونِ پنجم» را بازی میکنند؛ فریب میخورند.

      حذف
    4. واقعا حماقت بزرگیه که فکر میکنین سقوط رژیم شیعه از طریق مذاکرات پیش میره.

      حذف
    5. اُلاغ جان
      واقعاً احمق هستی که میخواهی بگویی که کژدم اینگونه فکر میکند که سقوطِ رژیمِ شیعی از مسیرِ مذاکره میگذرد.

      حذف
  15. https://tinyurl.com/wkatxwzz

    این مسئله اکنون به یک «مشکلِ بین المللی» تبدیل شده است. اگر در روسیه و چین و کُرهٔ شمالی دیده نمیشود؛ به خاطرِ داشتنِ حکومتهایِ فاشیستی است و احمقانه فکر میکنند که آنها مُشکلی ندارند.
    پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ در مدّتی کوتاه این مُشکل در ایران نیز مانندِ یک «چاهِ بزرگ» دهان باز خواهد کرد.

    پاسخحذف
  16. ورودِ رژیمِ شیعی به فازِ سرکوبِ نظامی و تبعاتِ آن (بخشِ نخست)

    منتشر شد.

    پاسخحذف