۱۴۰۱ آبان ۱۰, سه‌شنبه

ورودِ رژیمِ شیعی به فازِ سرکوبِ نظامی و تبعاتِ آن (بخشِ نخست)

 تصوّرِ اینکه رژیمِ شیعی پس از شکست در نبردهایِ خیابانی با مردم به مرحلهٔ «فروپاشی» میرسد؛ بسیار کوته بینانه است و اگر اینگونه فکر میکنید؛ حتماً برایِ اعلامِ پیروزی آماده شده اید. امّا بر خلافِ این دیدگاهِ کودکانه باید برایِ «جنگِ تمام عیارِ نظامیِ شهری» آماده شوید وگرنه بازی را خواهید باخت. تنها اتّفاقی که میتواند از تصمیمِ رژیمِ شیعی برایِ سرکوبِ نظامی (استفاده از ارتش و سپاه) جلوگیری کند؛ «تمرّدِ گستردهٔ نظامیان در سطحِ ملّی» و کُشتن و دستگیریِ عواملِ مزدورِ رژیم توسّط نیروهایِ «متمرِّد» است. اگر این نیروها نیز از درِ مماشات دَر آیند و فقط به «تمرّد» اکتفا کنند؛ رژیم میتواند از نیروهایِ مُزدورِ برون مرزیِ خود برایِ سرکوبِ جنبش استفاده کند. امّا اگر این «تمرّد» حدّ اقل با گشودنِ درهایِ پادگانها و تسلیحِ مردم و رهبریِ مِیدانی مردم آمیخته شود؛ ورق به سرعت بر میگردد و بازی پس از مدّتی کوتاه تمام می شود.
مُشکلِ دیگری که من (کژدم) در مدّت ۴۴ روزهٔ جنبش مشاهده کرده ام این است که مردم؛ دلیری برایِ «کُشته شدن» را دارند؛ امّا از «کُشتنِ نیروهایِ دشمن» پرهیز میکنند و «دلیریِ کُشتن» را ندارند. زیرا ضرورتِ آنرا درک نمیکنند.
بدونِ کُشتنِ «مرغها»؛ «گاوها»؛ «گوسفندان»؛ «خوکها» و آبزیان و ....؛ هیچ گوشتی بر سرِ سفره ها نخواهد بود. این کُشتارها بر اساسِ «ضرورت» انجام میگیرند و هیچ کینه و دشمنی در این کُشتارها دیده نمیشود بلکه بر اساسِ ضرورتِ تضمینِ «زنجیرهٔ غذاییِ گونهٔ انسانی» انجام میگیرند. این کُشتارها داستانِ غم انگیزی هستند؛ امّا برایِ ادامهٔ حیاتِ گونهٔ انسانی «ضروری» هستند. نه تنها «ما» خودمان را می بخشیم؛ بلکه طبیعت نیز ما را «می بخشد». زیرا این داستانِ غم انگیز یک «ضرورتِ طبیعی» است. امّا گونهٔ انسانی میتواند کشتارهایِ گسترده ای بر اساسِ «باورهایِ بی اساس» راه انداخته و آنها را «ضروری»قلمداد کُنَد و رژیمِ کثیفِ شیعی دقیقاً در این راه گام بر میدارد.
لذا با اینکه باید به آرزوهایی بهتر امیدوار بود؛ امّا به طورِ همزمان باید برایِ روبرو شدن با توحُشِ لجام گسیختهٔ رژیمِ کثیفِ شیعی نیز آماده شد.
 
 
جوانانِ محلّه ها
 
این حرکت (تظاهراتهایِ محلّه محور)؛ نشانهٔ رُشدِ جنبشِ ملّی مردم ایران در عرصهٔ «تاکتیکی» و گذار از «تظاهراتِ گلّه ای» به سمتِ «تظاهراتِ سازمان یافته» است و تأثیرِ بسزایی در  به «سگ دو» انداختنِ نیروهایِ سرکوبِ رژیمِ شیعی داشته است. امّا هنوز در آغازِ راه برایِ رسیدن به «تظاهراتِ سازمان یافته» است. «تظاهراتِ سازمان یافته» زمانی خود را نشان میدهند که شاهدِ بوجود آمدنِ «ستادهایِ مبارزاتیِ چند محلّه ای» باشیم و تظاهراتها توسّط این ستادها طوری طرّاحی شوند که اهدافِ خاصّی را به جز «شعار دادن» و پرتابِ سنگ و آتش زدنِ لاستیک و درگیری با نیروهایِ سرکوب؛ دنبال کنند. برایِ مثال؛ گروههایی از مردم مأموریّت پیدا میکنند که در چند نقطهٔ تعیین شده تظاهرات کنند و گروههایِ دیگری نیز مأموریّت پیدا میکنند که به موازاتِ آن تظاهراتها به مراکزی حمله کنند که خارج از صحنه هایِ تظاهراتها باشند. از میانِ این تمریناتِ (مانورهایِ عَملی در میدانِ واقعی)؛ فرماندهانِ مِیدانیِ مردمی تربیت شوند. بوجود آمدنِ این ستادهایِ چند محلّه ای؛ در واقع همان چیزی است که از آن به عنوانِ «ایجادِ شبکه ها» یاد میکردم. اگر این ستادهایِ چند محلّه ای بتوانند محلّه هایِ بیشتری را زیرِ چترِ خود بگیرند؛ در نهایت به «ستادِ شهری» تبدیل میگردند و آنگاه با «تقسیمِ کارِ مبارزاتی» در گسترهٔ شهر  میتوانند «عملیّاتهایِ گستردهٔ شهری» را طرّاحی کنند. در چنین صورتی؛ سطحِ مبارزه ارتقاء می یابد و در حالی که نیروهایِ سرکوبِ رژیم هر روزه ضربه خورده و با «کمبودِ نیرو» مواجه میشوند؛ در این سویِ مبارزه هر روزه مردمان بیشتری دلگرم تر شده و به مبارزان می پیوندند.
فرماندهانی که در این رَوَند تربیت میشوند؛ «فرماندهانِ طبیعیِ مِیدانی» (Self Educated Field Commanders) هستند. همچنین در روندِ مبارزه مردم ارزشهایِ این فرماندهان را در می یابند.

وظایف فرماندهان:
 
۱- زیرِ نظر گرفتنِ نیروها و کشفِ استعدادها و پتانسیلهایِ نیروهایِ تحتِ فرمانِ خود. به این معنی که با شناساییِ توانهایِ گوناگونِ مبارزان؛ برایِ آنها جایگاهِ خاصّی را در عملیّاتهایِ گوناگون در نظر میگیرند و سعی میکنند که هیچ نیرویی را کنار نگذاشته و به بهترین وجه از آنها استفاده کنند. به عنوانِ مثال اگر نیرویِ مبارزی تواناییِ «کُشتن» و یا سرعتِ بالا در حمله و گریز را ندارد؛ در جایی دیگر قرار دهند تا هم از زنده ماندن و نیز از دستگیر نشدنِ او مطمئن شوند و نیز از توانایی آن شخص استفاده نمایند و باعثِ دلسردی آن مبارز نگردند. لذا فرماندِهِ خوب نمیتواند «از دست دادنِ نیرو» را تحمّل کند و دور ریختن و ایزوله کردنِ نیروها نشانهٔ «فرماندهی خوب» به حساب نمی آید.

۲- به خطر نینداختنِ نیروها با مطرح کردنِ طرحهایِ عملیّاتیِ بلند پروازانه. به این معنی که حدّ اکثر ریسکی که یک فرماندهِ خوب با توجّه به تعدادِ نیروها؛ کاراییِ میدانیِ نیروها؛ ابزار و ادواتِ بالفعلِ موجود و برآوردِ واقعی از نیروهایِ دشمن و تواناییهایِ آنها میتواند در نظر بگیرد؛ شاید ۱۰٪ باشد.

۳- بالا بُردنِ تعدادِ نیروها و تلاش برایِ تماس با مبارزانِ سایرِ محلّه ها.

در شرایط کنونی نظر به اینکه فرصت برایِ انتظاربسیار کَم است؛ تصمیم گرفتم تا این نوشتار را به صورتِ چند قسمتی منتشر کنم.

«ادامه دارد»

کژدم



۱۱ نظر:

  1. https://www.radiofarda.com/a/32110407.html

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مردم بلوچستان باید دهانه هایِ ورودی و خروجی این معدن را منفجر کنند تا برایِ مدّتی طولانی دَرَش گِل گرفته شود و ثروتِ ملّی بیش از این به یغما نَرَود.

      حذف
  2. اگه نبرد خیابونی شروع بشه بهترین مبارزا چه کسانی هستن؟
    قشر بازاری و کارمندها بین ۳۰ تا ۵۰ درصد شاید حمایت کنن شاید هم نه.بهترین حامیان از دیدگاه من دانشجویانی هستن که اراده محکمی برای مبارزه دارن.بویژه رشته های علوم پزشکی و مرتبط با درمان از این جهت که زیر فشار روانی بالایی هستن .بعد از اون هم مهندسان تو دانشگاه های تاپ که آینده ای برای خودشون تو کشور نمیبینن و بشه قانعشون کرد که به جای اپلای وارد عرصه مبارزه بشن.کارگرها اراده جدی برای نبرد ندارن و بقول شما بیشتر تمایل به کشته شدن دارن.

    پاسخحذف
  3. بعد هم اینکه اگر اپوزوسیون در قامت حکومتی شکل بگیره کدوم کشورها و گروه‌ها از اولین حامی ها برای مبارزه علیه رژیم میشن و میشه روشون حساب باز کرد؟برخلاف مزخرفات اسراییل و کشورهای عربی تنها کشوری که من میبینم از مردم ایران علیه ج ا حمایت میکنه،اکراین هست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. «یوکرئین» میتواند یکی از دوستانِ ایرانِ آینده باشد. من به ٔ«دوستیهایِ یک طرفه» اعتقادی ندارم. دوستیها باید دو طرفه و یا چند طرفه باشند و همهٔ طرفها یکدیگر را دوست داشته باشند.
      من به گفتهٔ «گلادستون» که گفته بود:
      «ما دوستانِ دائمی و دشمنانِ دائمی نداریم؛ بلکه منافعِ دائمی داریم» معتقد نیستم.
      اگر قرار است که «یوکرئین» دوستِ «ایران» باشد؛ «ایران» نیز باید دوستِ «یوکرئین» باشد.
      روابطِ دوستانه بسیار فراتر از داشتنِ روابط دیپلماتیک و اقتصادی هستند.

      حذف
  4. تا زمانیکه که کشورهای خارجی در قبال حمایت از ج ا هیچ بهایی رو پرداخت نکنن فکر نمی‌کنم هیچ حمایتی صورت بگیره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در بخشِ نظراتِ نوشتارِ پیشین گفتم که تا «رهبریِ واحد» (اپوزیسیون در قامتِ حکومتی) تشکیل نشود؛ کشورهایِ خارجی با «امواج» و «دَر و دیوار» و «خلأ سیاسی» وارد معامله نخواهند شد. امّا زمانی که چنین تشکّلی بوجود آمد و شایستگی هایِ خود را به اثبات رسانید. کشورهایِ خارجی نیز حاضر به پرداختِ بهایِ لازم (سرمایه گذاری برایِ آینده) خواهند شد.
      اگر صداهایی که میگویند : «بیایید پیمان ببندیم که ایران صادر کنندهٔ حقوق بشر و دموکراسی باشد» و بعد از ۴۳ سال «صدورِ شیعه گری»؛ اینبار به صادرکنندهٔ «کوروش» تبدیل شویم .... خفه شوند.
      این صداها باید خفه شوند و مردم را بیش از این «سَرِ کار» نگذارند و به دنبالِ «نخود سیاه» نفرستند.
      این صداها باید خفه شوند.

      حذف
    2. ما پس از سرنگونیِ «رژیمِ کثیفِ بنی هاشمی گری»؛ باید برایِ دهه ها مانندِ مورچه و موریانه کار کنیم تا از این ویرانه یک کشورِ آباد و آزاد بسازیم. درها نیز به رویِ همگان باز خواهد بود و آنها خواهند دید که چه ساخته ایم و چه ها خواهیم ساخت. نیازی به «شرکتِ صادراتِ کوروش» نداریم. ما «کشور گشا» نخواهیم بود؛ و اگر قرار است که چیزی صادر کنیم؛ بهتر است «داریوش» صادر کنیم.

      حذف
  5. https://tinyurl.com/mvemfpx3

    عربستانِ سعودی با «جو بایدنِ خرفت» که در پِیِ انتقامِ خونِ «قاشقچیِ اخوانی» بود؛ بالاخره به توافقاتی پشت پرده دست یافتند. «قاشقچی اخوان المسلمینی» از آتش بیارانِ معرکهٔ «بهارِ دروغینِ عربی» بود.

    پاسخحذف
  6. اکنون ۱۳ روز از وعدهٔ تشکیلِ «کمیته هایِ اعتصاب» از طرفِ «شازده شومبولِ بنی هاشمی» میگذرد. زبانِ آن «اعلیحضرتِ پوفیوز» در سوراخِ ماتحتَش گیر کرده و آن وعدهٔ «چند روزِ آینده» به ۲ هفته رسیده است و هنوز هیچ خبری نیست. احتمالاً خریدارانِ «قرآنِ آریامهر»؛ روزها را با «روزهایِ قرآن» حساب میکنند که میگوید: «روزِ خدا هزار سال است از آنچه میشمارید».
    اینهم یک چاقویِ بی دستهٔ خائنانهٔ دیگر.

    پاسخحذف
  7. ورودِ رژیمِ شیعی به فازِ سرکوبِ نظامی و تبعاتِ آن (بخشِ دوّم)

    منتشر شد.

    پاسخحذف