شناسایی تواناییهایِ نیروی سرکوب رژیم:
بدونِ شناسایی؛ در تاریکی گام بر میداریم و گاهی فکر میکنیم که بَخت با ما «یار نیست» و یا اینکه دشمن بسیار قدرتمند است و یا اینکه ما بسیار ضعیف هستیم. عدمِ شناختِ درست از تواناییهایِ دشمن چه بسا ما را به «خود کم بینی» و یا «خود بزرگ بینی» وادارَد. بدونِ شناساییِ تواناییهایِ دشمن هیچگونه طرّاحیِ عملیّاتی که به موفقیّت بینجامد؛ امکان پذیر نیست؛ مگر آنکه به صورتی تصادفی پیروزیِ کوچکی بدست آید. امّا نمیتوان بر رویِ «شانس» و «بَخت» و «تصادف» حساب کرد و باید به «پیروزیهایِ مستمرّ» اندیشید. اگر کوچه ها و خیابانها را نشناسید و به کوچه ای وارد شوید؛ در انتهایِ کوچه به کجا خواهید رسید؟ پاسخ ساده است: نمیدانید.
در این نوشتار تواناییهاي رژیم را در مقایسه با تواناییهایِ مبارزین به صورتی مقایسه ای مورد بررسی قرار میدهم.
تواناییها و ناتوانیهایِ نیروهایِ سرکوب:
۱- سالهایِ سال است که در رابطه با تواناییهایِ نیروهایِ نظامیِ رژیم در «جنگهایِ شهری»؛ افسانه بافی شده است و ماجراهایِ سوریّه و عراق را با دروغ بافی به حسابِ خود نوشته و از خود «هالکِ ایرانی» ساخته اند.
واقعیّت این است که سپاه قُدس در هیچ یک از این درگیریها شرکتِ مستقیم نداشته است. حتّی نیروهایِ مزدورِ رژیم نیز در نبردهایِ شهری شرکت نداشته اند و نشان به آن نشانی که ارتشِ عراق و اوباشانِ حشدالشّعبی برایِ ۲ بار تلاش کردند که واردِ موصل شوند و هر دو بار به صورتی مفتضحانه شکست خوردند. زمانی که «داعش» «الانبار» را تسخیر کرد؛ نیروهایِ حشد الشّعبی به فرماندهیِ اوباشانِ سپاهِ قدس تلاش کردند تا در پادگانی متروکه در ۲۰ کیلومتریِ مرکزِ «الاَنبار» خود را برایِ حمله به آن استان آماده سازند. امّا نیروهایِ داعش به آن پادگان حمله میکردند و فرماندهانِ سپاهِ قدس و مزدورانِ عراقیِ آنها پا به فرار میگذاشتند (همهٔ این تاریخچه در همین وبلاگ در آن زمان نوشته شده است). زمانی که پس از به رویِ کار آمدنِ «ترامپ» مسئلهٔ سرکوبِ داعش جدّی شد و حملهٔ سوّم به «موصل» آغاز شد؛ یکی از خوانندگان پرسید: آیا اینبار موصل را میگیرند؟... پاسخ دادم: بله.... این تو بمیریها از آن تو بمیریها نیست. امّا اینبار نیز نه ارتشِ عراق و نه اوباشانِ حشدالشّعبی به تنهایی قادر به حرکت نبودند. بلکه نیروهایِ آمریکایی از زمین و هوا نیروهایِ داعش را تار و مار میکردند و «اوباشانِ سپاهِ قدس و حشدالشّعبی» برایِ دُزدیدنِ اموالِ مردم و پولهایِ کیفِ ساعت مُچی و انگشترهایِ کشته هایِ داعش و غارتِ خانه هایِ مردم و آتش زدنِ خانه هایِ ساکنین موصل میرفتند و هیچ نقشِ «جنگی» در آن ماجراها نداشتند. در سوریّه نیز داستان از همین قرار بود و تجربهٔ «نبردهایِ شهریِ این اوباشان» فقط شلّیک به تظاهراتها و دُزدی و تجاوز و حمله به مردمِ بی سلاح بود. دقیقاً همان کاری که اکنون در ایران میکنند.
لذا به هیچ وجه باور نکنید که این اوباشان موجوداتِ خارق العاده و با تجربه ای در نبردهای شهری هستند.
نیروهایِ ارتش را نیز فراموش کنید؛ زیرا خارج از بازی بودند.
پُرسشِ مقایسه ای الف:
شما چطور؟ آیا شما تجربهٔ نبردهایِ شهری دارید؟.... واضح است که ندارید. .... شما حتّی قادر به کُشتنِ نیروهایِ سرکوب را که دستگیر میکنید نیستید. امّا نیروهایِ سرکوبِ رژیم برایِ کُشتن؛ دستگیر کردن؛ تجاوز و کودک ربایی شکنجهٔ شما تربیت شده اند. همان کارهایی که سالها است در عراق و سوریه مشغولِ آن بودند و همچنان هستند.
پُرسشِ مقایسه ایِ ب:
آیا با این «دل نازکی» میخواهید با «کفتارهایِ هار» بجنگید؟.... شوخی نکنید.
نتیجه اینکه: شماها آماده نیستید و هنوز با این پرسش کلنجار میروید که آیا من نیز مثلِ آنها نمیشوم؟
پاسخِ چنین پُرسشِ احمقانه ای این است: آیا سربازانی که از جبههٔ جنگ بر میگردند؛ به قاتلین بی رحم تبدیل میشوند؟
اگر پرسشِ تو فقط این است و میخواهی «بودا» شَوی؛ چرا کفشهایت را برایِ هیچ و پوچ پاره میکنی؟ آیا کارِ بهتری حتّی در درونِ جنبش ملّی بلد نیستی تا حدّ اقلّ کفشهایت پاره نشوند و کُتک نخوری؟
اگر حدسِ من درست نیست.... بروید و خود را آماده کنید .
۲- توانایی «سرعتِ تحرّکِ نیروهایِ رژیم».
سرعت تحرّک نیروهایِ سرکوب به خاطر امکاناتی که دارند زیاد است. یکی از این امکانات داشتنِ نیروهایِ مکانیزه از قبیلِ موتور سواران و اتوموبیلها است. امّا آنچه که از نظرها غایب است؛ مسئلهٔ ارتباطات است. زمانی که در نقطه ای اتّفاقی می افتد؛ ستادِ فرماندهیِ نیروهایِ رژیم از نزدیک ترین یگان میخواهد که خود را به محلّ برساند و شما میبینید که در عرضِ مدّتی بسیار کوتاه نیروهایِ رژیم در محلّ ظاهر میشوند. به همین خاطر است که موبایلها را برایِ مردم قطع میکنند.
این سیستم را میتوان با مسئلهٔ یک «شلنگِ پُر از آب» توضیح داد زیرا از رویِ ان طرّاحی شده است. فرض کنید که یک شلنگِ آب به طولِ ۲۰ متر دارید که کاملاً پُر از آب است و یک سرِ آن به یک «شیرِ آب» (ستادِ فرماندهی) وصل است. حال اگر شیرِ آب را باز کنید و ۵ لیتر آب را به داخلِ شلنگ هدایت کنید؛ به سرعت ۵ لیتر آب از آن سَرِ شلینگ به بیرون میریزد. چیزی شبیه به سرعتِ الکترونها در درونِ سیمهایِ برق. در اینجا آن ۵ لیتری که پمپاژ میشود؛ به سرعت از دهانهٔ دیگرِ شلنگ خارج نمیشود؛ بلکه آنچه که خارج میشود؛ ۵ لیتر آبِ موجود در انتهایِ شلنگ است. لذا بخشِ اعظمی از سرعتِ تحرّک نیروهایِ سرکوبِ رژیم به این «معادله» متّصل است.
پرسشِ مقایسه ایِ الف:
آیا شما از چنین سرعتِ عملیّاتی برخوردار هستید؟ .... پاسخ منفی است.
آیا شما میتوانید جلو فرمانهایِ صادر شدهٔ الکترونیکی را بگیرید؟.... باز هم پاسخ منفی است.
پُرسشِ مقایسه ایِ ب:
آیا میخواهید سرعتِ تحرّکی بسیار بهتر از آنچه که اکنون دارید بدست آورید و به جایِ «مسدود کردنِ الکترونیکیِ فرمانِ صادر شده» از تاکتیکِ «انسدادِ اجرایِ فرمان» استفاده کنید؟
راه :
زمانی که «شیرِ آب» در دستِ شما نیست همهٔ راهها بسته نشده است. شما میتوانید از تکنیکِ «گِرِه زدنِ شلنگ در چند نقطه»؛ نه تنها از اجرایِ فرمانِ خروجِ آب از سَر و یا «سَرهایِ دیگرِشلنگ» جلو گیری کنید؛ بلکه نیروهایِ رژیم را در «تله» (کمین) بیندازید. این تله ها و کمینها باید از همین امروز طرّاحی شوند. امّا پیش نیازِ آن داشتنِ «ستادِ فرماندهیِ چند محلّه ای» است.
برایِ درکِ بهتر از« کمین ها» و تله ها؛ شما را به یکی از اشکالِ فعالیّت که به طورِ فراوان دیده میشوند ارجاع میدهم. در طولِ این ۵۰ روز شاهدِ فیلمبرداریها از طبقاتِ بالایِ ساختمانها و یا پُشتِ بامها بوده اید. حال اگر ستادهایِ فرماندهیِ چند محلّه ای به جای «فیلم گرفتن» از بالایِ ساختمانها به سمتِ نیروهایِ گرفتار شدهٔ دشمن در «کمین» کوکتل مولوتوف و پاره سنگ و آجر و بطریهایِ بنزین پرتاب کنند؛ هم شلنگ گره خورده است و نیز دشمن دچارِ تلفاتِ سنگین خواهد شد.
شما به تماشایِ فیلمِ سینماییِ «Black Hawk Down» که بر اساسِ واقعهٔ تاریخیِ نظامی در «موگادیشو» در سالِ ۱۹۹۳ اتّفاق افتاد؛ ساخته شده است دعوت میکنم. اینگونه اتّفاقات ارتشِ آمریکا را در جنگهایِ شهری بسیار توانا کرده است و شاید بتوان گفت که تواناترین ارتشِ جهان در «نبردهایِ شهری» است.
در این فیلم جایگاهِ شما جایگاهِ «میلیشیاي القاعده» و جایگاهِ نیروهایِ آمریکایی همان نیروهایِ سرکوبِ رژیمِ شیعی است. نیروهایِ آمریکایی در این حادثه از «تونلِ آتش» گذشتند و تلفاتِ سنگینی متحمّل شدند.
برایِ ارتقاء سرعتِ تحرّکِ نیروهایِ مردمی نیز باید به ایجادِ «دیده بانهایِ محلّی» مستقرّ در ارتفاعات روی آورید. که در نوشتارهایِ جدید از آن به عنوانِ «تسخیرِ پُشتِ بامها» از طرفِ نیروهایِ مبارزِ مردمی و نقشِ بسیار مهمّ آن در مبارزات و بویژه «نبردهایِ شهری» نام بُرده ام.
اگر این فیلم را نه برایِ «سرگرمی»؛ بلکه با نگاهی تحلیلی تماشا کنید؛ بسیاری از مسائل برایتان بسیار «ملموس» میشود.
«ادامه دارد»
کژدم
اگر در توان دارید؛ این سلسله نوشتارها را «Copy» کرده و در «Microsoft Office» به صورتِ ادامه دار Paste و تدوین نموده و به PDF تبدیل نموده و پس از چاپ به مبارزین منتقل کنید. زیرا هنوز مسائل دیگری نیز هستند که باید منتشر کنم.
پاسخحذفدر این نوشتارها به خاطرِ ضیق وقت؛ مجبور هستم تا «اصولِ کُلّی» را مطرح نموده و بقیهٔ بسط و گسترشِ آن و تطبیقِ آن با شرایطی که شما در آن هستید را به شما واگذار کنم.
ضیق وقت شما یا مبارزه با رژیم؟
پاسخحذفهر دو. هم ضیق وقت در جنبش که سرعتِ آن مردم را از اندیشیدن باز میدارد و باید به مردم کمکِ فکری بکنم تا بتوانند سریعتر اشتباهات را تصحیح کنند. بالاخره اگر در میدان نیستم؛ حدّ اقل میتوانم فکر کنم و جلوه هایِ واقعی تری از مسیرِ مبارزات را به مردم در مبارزاتشان نشان دهم. از سویِ دیگر نیز ضیقِ وقت برایِ رفعِ مشکلاتِ بزرگ و کمر شکنِ مالی که پس از انتشارِ «ویروسِ چینی»؛ که ۲ سال است با آنها دست و پنجه نرم میکنم.
حذفhttps://twitter.com/bbcpersian/status/1587513114073141250
پاسخحذفهمانطوری که میبینید؛ در آن ارتفاعِ که یک نقطهٔ بسیار مهمّ برای کُشتن و زخمی کردنِ نیروهایِ سرکوب است؛ فقط یک دوربین در حالِ نظارت است. سالها است که کار از افشاگری گذشته است امّا عدّه ای آنرا همچنان کارساز میدانند. برخی نیز میگویند که اینگونه ویدیو ها را منتشر نکنید تا مردم وحشت نکنند. امّا من معتقدم که این ویدیو ها باید منتشر شوند و مردم به جایِ وحشت کردن؛ به اصلاحِ شیوه هایِ مبارزاتیِ خود بپردازند. من نمیگویم که دوربین نباشد؛ بلکه میگویم که جایِ ابزارهایِ ضروریِ دیگر برای لَت و پار کردنِ نیروهایِ دشمن؛ بسیار خالی است.
حذفاکنون میگویند که تعدادِ جانباختگانِ مبارز؛ به ۲۷۷ نفر رسیده است. تعدادِ زخمیها بسیار بیشتر است و تعدادِ دستگیر شدگان و ربوده شدگان (اسیران) به هزاران نفر میرسد.
حذفاین آمار نشان میدهند که اینجا میدانِ مسابقه با رژیمِ شیعی برایِ کسبِ مدالِ طلایِ صلح و حقوق بشر نیست. بلکه اینجا میدانِ جنگ است و باید با توجّه به شرایط جنگی با نیروهایِ رژیم رفتار نمود.
کژدم چرا حکومت سلبریتیها رو نمیکشه؟افراد مشهور ثروتشان از کجا بهشون رسیده که به مخالف حکومت تبدیل شدن؟
پاسخحذفاز خودشان بپرسید. به هر حال پرسشِ شما «پُرسِشِ معلولهایِ ذِهنی» است. در آینه به خودتان یک نگاهِ «کوچولو» در قامتِ «شازده کوچولو»بیندازید.
حذفکژدم جان یک مسئله ای ذهن منو درگیر کرده.
پاسخحذفبر فرض 5 الی 10 شهر در یک منطقه یا استان سقوط کنه ( برای مثال کردستان یا آذربایجان) و بیوفته دست مردم.
آیا احتمال بمباران اون شهرها توسط رژیم وجود داره؟
زمانی که ببینه یک منطقه به طور کامل از دستش در رفته.
ذِهنتان را با مسائلِ دیگری «مَشَ غول»بفرمایید.
حذفآیا هیچ تصوّری در رابطه با معنیِ «امکاناتِ اُستانی» دارید؟
آیا اگر فقط یک اُستان به دستِ مردم بیفتد مردمِ سایرِ اُستانها مانندِ «ماموت»(شما) «یَخ زده اند؟».
پیشنهاد میکنم که ذِهنتان را با «کَشک»... «مَشَ غول» بفرمایید.
بسیار سپاسگذارم که از این «تفکّرِ داهیانه» لذّت بُردَم...
باز هم اگر «حلیم» خواستی... به این «حلیم پَزی» سَر بزن.
بار خُدایا... اِی اِلاهی... چرا ما اینهمه «انشتین» داریم؟(مثلِ خاورمیانه ای ها که همهٔ پیامبران برایِ آنها «شَقّ» کَرده اند؟... چقدر ما خوشبخیم؟؟!!!
میشه «انشتین دونِتو» از ما بِکِشی؟
https://tinyurl.com/yckpyva6
پاسخحذفنخستین جرقّه های تسخیرِ پشتِ بامها. البتّه هنوز ابتدایی است؛ امّا بهتر خواهند شد.
ورودِ رژیمِ شیعی به فازِ سرکوبِ نظامی و تبعاتِ آن (بخشِ سوّم)
پاسخحذفمنتشر شد.