ما نه TNT داریم و نه چاشنی انفجاریِ «فولمینات جیوه» و نه صنعتِ تولید آنها را. این یک نارنجکِ تولید شدهٔ صنایع نظامی است. امّا ما امکاناتِ «فقیرانه» داریم که میتوان رویِ آنها حساب کرد.
آن لولهٔ «دو سَر پیچ» را میتوان خرید و یا با داشتنِ ۲ متر لولهٔ ۳ اینچ و بریدنِ آنهابه طولِ ۱۰ سانتیمتر ۲۰ عدد نارنجک ساخت. به تصاویر با دقّت نگاه کنید تا روشِ ساختن که بسیار آسان است؛ به قولِ معروف «ملکهٔ ذهن» شود.
از موادّی که در مراسمِ چهارشنبه سوری استفاده میشود پرهیز کنید. زیرا بسیار حسّاس هستند و جانِ شما را به خطر می اندازند. بهتر است که در شرایطِ کنونیِ فقیرانه به همان «باروتِ سفید» بچسبید که مادّهٔ حسّاسی نیست.
از این سلاح فقط باید برایِ حمله به «ازدحامِ نیروهایِ سرکوب» و یا حمله به پاسگاهها و پادگانها استفاده نمود. از پشتِ بامها نیز میتوان به سویِ عربده کشانِ بسیجی و امنیّتی پرتاب نموده و عربده هایشان را خاموش نمود.
باید توجّه داشته باشید که زمانِ پرتاب با فاصله از نیروهایِ دشمن رابطهٔ تنگاتنگ دارد. اگر این پرتابه زود پرتاب شود؛ امکان دارد که برداشته شده و به سویِ شما پرتاب گردد. برایِ فاصله هایِ کوتاه باید به فتیله نگاه کنید تا جرقّه های فتیله به جدّ اکثر ۲ اینچی سوراخ رسیده باشد. زمانی که جرقّه ها به داخلِ «درپوش» رسید؛ سرعتِ سوختنِ بقیّهٔ فتیله به شدّت بالا میرود. کنترلِ این مسئله یک مسئلهٔ «ِمیدانی» است و فرمولِ آن «زمان = فاصله با دشمن + نزدیکیِ جرقّه ها به سوراخِ دَرپوش» است.
سرنگون کردنِ هلیکوپتر
شاید به نظرتان چنین سخنی زودهنگام باشد. امّا آماده بودن برایِ شرایط سخت باید بسیار زودتر از مواجه شدن با آن؛ بسیار اهمیّت دارد. زمانی رژیم به استفاده از هلیکونترهای جنگی دست خواهد بُرد که حدّ اقلّ عدّه ای از مردم مسلّح شده باشند.
در این تصویر و زیر نویسِ آن؛ شیوهٔ شلّیک به این هدفِ پرنده تا حدودی توضیح داده شده است. امّا همهٔ این اصولِ کُلّی به وضعیّتِ آب و هوا نیز بستگی دارد. هوایِ «گرم و رطوبی»؛ «سرد و رطوبی»؛ «سرد و خشک»؛ «گرم و خشک» در سرعتِ گلوله هایِ پرتاب شده اثری بسزا دارد.
اگر هلیکوپتر از بالایِ سَرِتان گذشت؛ به «کَفِ هلیکوپتر» شلّک نکنید. زیرا تقریباً ضدّ گلوله است و نیاز به تیربارهایِ سنگین دارد.
«ادامه دارد»
کژدم
پستها
امروز ۱۶ روز از وعدهٔ توخالیِ «شازده شومبولِ شورشیِ بنی هاشمی» مبنی بر تأسیس «صندوقهایِ حمایت از اعتصابات» میگذرد.
پاسخحذفبنا بر اظهاراتِ خودِ این موجود؛ همچنان در حالِ جفتگیری با اوباشانِ سپاه و صنفِ انگلی شیعیان است. این موجود و دار و دسته اش تلاش دارند که هیچگونه تشکّل منسجم در میانِ اپوزیسیون شکل نگیرد و جامعهٔ بین المللی این موجود را به خاطرِ ناچاری و«قحط الرّجال» به عنوانِ «حامد کرزایِ ایران» (تنها گزینه) بپذیرند.
کسانی که در اطرافِ این موجود جمع شده و فکر میکنند که «اپوزیسیون» تشکیل داده اند باید بفهمند که سرنوشتی بهتر از «بنی صدر»؛ «بازرگان» و .... نخواهند داشت و پس از جویده شدن؛ تفالهٔ شان را همین موجودِ سخیف به همراهیِ اوباشانِ سپاه که «جاوید شاه گویانِ آینده» خواهند شد به بیرون تُف خواهند کرد.
متأسفانه نظرِ یکی از خوانندگان را به جایِ انتشار حذف کردم.
حذفنظرِ ایشان این بود که سخنانِ من مانندِ «ِغُر زدن یک پیر زن به شوهرش» است و «شازده شومبول شورشی» هرگز ادّعایی نداشته است و ندارد و رهبری جنبش نیز از میانِ مردم بر خواهد خواست.
در پاسخِ ایشان باید بگویم که «انگلِ بنیانگذار» نیز همیشه میگفت که پس از سرنگونیِ رژیمِ پهلوی به «قُم» خواهد رفت و نه تنها خودش؛ بلکه سایر انگلهای شیعه نیز در قدرت نخواهند بود. امّا حتّی چند روز نیز در «قُم» دوام نیاورد و در تهران مستقرّ شد و همهٔ وعده هایش را «از بابِ تقیّه گفتم» نامید. در انقلابِ مشروطیّت نیز چنین شد. آنهایی که مبارزه کردند و «انگلِ نوری» را به دار کشیدند؛ پس از آن دیدیم که «انگلها» دوباره بازگشته و «انگل مدرّس» و «انگل کاشانی» و اوباشانی مانندِ آنها را تحویل ایران داده و حتّی به قانون اساسی «دُنباله» بستند (متمّمِ قانونِ اساسی).
اینها «غُر زدنِ پیر زنانه» نیستند.
اگر «شازده شومبولِ بنی هاشمی» راست میگوید؛ متن و فایلهایِ صوتی مربوط به «مذاکرات با پاسداران» را بدونِ تقطیع منتشر کنند. زیرا مذاکرات زمان بَر هستند و با توجّه به تعدادِ زیادِ به قولِ ایشان «مذاکرات»؛ حدّ اقلّ چندین ساعت فایلِ صوتی هستند.
گفتنِ اینکه رهبرانِ جنبش از درونِ میهن بیرون خواهند آمد فقط یک شعارِ فریبنده است. رهبرانِ جنبش باید «برنامه» ارائه کنند. تنها کسی که تاکنون به عنوانِ رهبر سخن گفته است؛ «مولوی عبد الحمید» است که از «اصلاحِ رژیم» سخن میگوید و نه «سرنگونی» و «جایگزینیِ یک سیستمِ حکومتیِ نوین».
لذا بهتر است این قصّه ها را برایِ کسانی بگویید که میخواهند بخوابند و نیاز به غرق شدن در «رؤیاهایِ قصّه ها» را دارند.
سابقهٔ تاریخیِ «شازده شومبول» نشان میدهد که همیشه «دروغ» گفته است و حتّی برایِ یکبار سخنِ راست و مستند و متفکّرانه از این موجود شنیده نشده است.
لذا به «معاملاتِ پنهانی» روی آورده است.
اینکه میگوید که نمیخواهد در حکومتِ آینده نقشی داشته باشد نیز؛ شبیه وعده هایِ «انگلِ بنیانگذار از رویِ تقیّه» است.
کمترین کاری که این موجود؛ برایِ شفّافیّت واقعی میتواند انجام دهد؛ انتشارِ آن فایلهایِ صوتی است.
اگر زمانی دیگر این موجود برایِ اظهارِ «من اینجا هستم .... فیل را چرا در خانه نمیبینید» به مناظره و یا کنفرانسِ مطبوعاتی روی آورد؛ خبرنگاران باید چنین پرسشهایی از این موجود بکنند.
حتّی این احتمال بسیارزیاد است که شعارِ «رضا شاه روحَت شاد» را بخشی از رژیم و «اصلاح طلبان» در تظاهراتها مطرح نمودند تا «شازده شومبول» را در اذهان تداعی کنند.
حذفزیرا «شازده شومبول» با هر ۲ باندِ پیروانِ «تشیَع شنیعه» در حالِ جفتگیری است. (پاسداران و اصلاح طلبان).
امّا اکنون این شعار دیگر شنیده نمیشود. زیرا مردم از رژیمِ پهلوی ورژیمِ «شیعیانِ شنیعه» گذر کرده اند وبا اینکه هنوز جایگزینی را در نظر ندارند؛ امّا میدانند که رژیمِ «کمربستهٔ رضا اسهال و استفراغی» و «رژیمِ شیعی» برادرانِ دوقلویِ «بنی هاشمی» هستند.
این جنبشی که میبینید نبرد (مردم) بعد از ۴۳ سال زندگی زیر سایه حاکمیت تشیع شنیعه نیست،این حکومت زاییده شده از درون هم همون باصطلاح گروه مردمه.
حذفچه بسا که خود این مردم قدرت شیعیان شنیعه رو تامین میکنن.این جنبش نتیجه ورود نسل نوین برای بهم زدن ساختارهای گذشته هست.پهلوی رهبر مردم شاید باشه ولی رهبر انقلاب(دگرگونی)نیست.اون چیزی که این جنبش رو در مرحله ابتدایی قرار داده نفوذ کشورهای خارجی در مسائل داخلی بویژه روسیه و اوباشان شیعه لبنان و ناتوانی نسل های قبل در داخل و خارج از کشوره.
من (کژدم) از همان «نسلهایِ قبل» هستم و معادله ای که شما در رابطه با «مردم = نسلهایِ قبل هستند» مطرح میکنید را به هم میزنم. من تنها نیستم و شاید خیلیها از همان نسل با ایده هایِ من موافق نباشند. امّا از افکارِ پیشینِ خود فاصله گرفته اند. امّا بخشی نیز نیز نمیتوانند فاصله بگیرند و یا اینکه در اقتصادِ رانتیِ رژیم جایگاهی دارند که میترسند با وقوعِ انقلاب از دست بدهند. تصوّر کنید که شخصی را حتّی به جایِ اُلاغ به گاری نیز نمی بندند و اکنون در فلان اداره و یا بانک و یا کارخانه به او جایگاهی داده اند. آیا این شخص بر علیه آیندهٔ خود کار خواهد کرد؟
حذفخارج کشوریها را وِل کُن؛ بسیاری از آنها شبیهِ همان «پُخی» هستند که در درونِ ایران میبینید. دهانش را باز میکند که حرفی بزند؛ فوری میفهمی که ایرانی است. نه به خاطرِ فارسی گویی و یا لهجه؛ بلکه به خاطرِ کثافتِ معده.
در رابطه با نسلِ جدید نیز که خواهانِ انقلاب هستند گفتید.
من (کٓٓژدم) آنها را عقب نگاه نداشته ام. آنها را «پدران و مادرانشان» عقب نگه داشته اند و خودشان را هم میتوان «گناهکار» و هَم «بیگناه» دانست. زیرا زیاد اهلِ مطالعه نیستند و یا اگر مطالعه نیز میکنند؛ مزخرفاتِ فانتزی مانندِ آثارِ صادق هدایت و یا فروغ و ... را میخوانند و به این خاطر «گناهکارند». امّا به این خاطر که کسی به آنها راهنمایی درست نمیدهد... «بی گناهند».
از همهٔ اینها که بگذریم؛ تازه آغازِ کار است. منظورم آغازِ کارِ سرنگونیِ رژیم نیست؛ بلکه آغازِ راهِ رسیدن به بلوغِ فکری و سیاسی است.
باز هم از اینها که بگذریم؛ بسیار خوب آغاز کرده اند. «آغازِ خوب» بسیار سخت است. .... همیشه سخت بوده است.
من (کزدم) به خاطرِ «کتاب خواندن» خیلی کُتک خورده ام. آنهم با شاخهٔ درختِ «آلبالو»..... میدانی چه کسی مرا به خاطرِ کتاب خواندن کُتک میزد؟.....
حذفمادرم.
آغاز کردن بسیار سخت است.
اون کسی که بخاطر هر دلیلی چه مالی و چه معنوی حامی این حکومت باشه، باید بهاش رو پرداخت کنه.این سرآغاز انقلابه.
حذفآنچه که گذشته رو نمیشه تغییر داد.پدر و مادران هم قابل تغییر نیستن.اونها هم گناهکار و هم بیگناه هستن.مسئله ای که مطرحه اینه از این نقطه به بعد قراره به چه شکلی پیش بره.
آنچه که شما به عنوان برنامه رهبر معرفی میکنید از دو بخش طراحی انقلاب و مجریان(اجرا کنندگان) انقلاب شکل گرفته.پهلوی نه توان طراحی کردن داره و نه توان اجرایی کردن.این شخص اصلا وارد عرصه انقلاب و نبرد نمیشه که بخوایم مطرحش کنیم.
آغاز ممکنه به قدری سخت باشه که توان ادامه دادن و مهمتر از همه به پایان رساندن مسیر رو بگیره.هر جوانی که تو خیابون کشته میشه یک فرصتی هست که داره از بین میره.فرصت ها همیشه وجود ندارن.خیانت کردن به فرصت ها هم عواقبی شومی رو بهمراه داره.
دوست گرامی.
حذفساده انگار نباشید. زمانی که دَری باز میشود؛ سوسکها و مگسها و زرّافه ها و کرگدنها . .... نیز وارد میشوند. زمانی که دَرِ انقلاب باز شد؛ هیاهویِ «موج سواران» و آنهایی که میخواهند بدونِ انجامِ کاری خود را انقلابی جا زده و حاکمیتِ آینده را مصادره کنند بلندتر شنیده میشود و با «هیاهویِ بُلندِ مجّانی و بی خرج» برای خود تاریخچهٔ قلّابی بتراشند و از آن تاریخچهٔ قلّابی
چماق ساخته و بر سرِ دیگران بکوبند و اگر بلندگوها و تریبونهایِ زیادی داشته باشند؛ میتوانند مردم را فریب دهند.
لذا نگویید که «پهلوی را مطرح نکن». من (کژدم) حتّی سوسکها را نیز مطرح میکنم. زیرا باید آنها را «تابلو» کرد.
من در هر ۵ روز «شازده شومبول» را «تابلو» خواهم کرد تا دروغها و وعده هایِ «هیاهوییِ» او را همه ببینند تا جرأت نکند در انظارِ عمومی ظاهر شود. بقیّه اَش نیز به عهدهٔ «خبرنگارانِ با شرافت» است با پرسشهایِ درست حسابی؛ پَته اَش را رویِ آب بریزند. بقیّه نیز همینطور و اگر به وبلاگ دقّت کنید؛ کسی نیست که مزخرفاتَش موردِ انتقاد قرار نگرفته باشد.
بسیار هوشیار باشید. وگرنه ضربه میخورید.
در رابطه با آنهایی که به هر طریقی به این رژیم کمک کرده اند؛ باید بهایش را بپردازند؛ هیچگاه حرف نزن.
حذف«انتقام غذایی است که سَردَش خوب است».
همیشه به خاطر داشته باش.
https://tinyurl.com/fx4j3z95
پاسخحذفBBC این نوشتار را برایِ القایِ «این همانی» و خاک پاشیدن به چشمِ مردم ایران منتشر کرده است.
«خمینیِ دیّوس» را «نخستین عمّامه پران» معرّفی میکند و میخواهد بگوید که دعوت به برداشتنِ عمّامه هایِ رقبایِ او از همان جنسِ عمّامه پرانی در این جنبش از طرفِ مردم است.
برایِ اینکه شاهدی داشته باشد؛ «دُمِ خود = کدیور» را شاهد می آورد که میگوید: (اگر شعارِ «آخوند باید گُم بشه» به معنیِ آخوندهایِ حکومتی است شعارِ درستی است». «اوباش کدیور» نمیگوید که خودش عمّامه را خود خواسته برداشته است. اگر به آن اعتقادی ندارد چرا برداشته است؟ دلیلِ دیگری که بسیار محکمتر است و نشان میدهد که واقعی است؛ اینکه «اوباش کدیور» از رویِ «تقیّه» اینکار را انجام داده است تا «ادامهٔ دستگاهِ انگلی» را در آینده به عنوانِ یک «روشنفکرِ دینی» تضمین کند.
آنچه که در «کاسهٔ سَرِ اوباش کدیور» میگذرد؛ نگاهداشتنِ «ریشهٔ انگلهایِ صفوی در آب» است.... زیرا تا ریشه در آب است.... امیدی به ثمر هست.
این انگلها در دنیایِ مسیخیّت؛ پس از رنسانس همچنان نگاه داشته شدند و اکنون به نامهایِ گوناگون فعالیّت میکنند و به صورتِ «قدرتهایِ موازی» در آمده و کارشان «فروختنِ رأی» در انتخابات؛ در ازایِ گرفتنِ «حقوقِ ویژه» هستند.
آیا مردمِ ایران که عمّامّه پرانی میکنند؛ میخواهند که دار و دسته ای از این انگلها را به عنوانِ «ویژه خوار» و «رأی فروش» و «قدرتِ موازی» حفظ کنند؟ اگر چنین فکری دارند؛ سخت اشتباه میکنند. باید نشست و دید که وقتی گفته میشود: «آخوند باید گُم بِشِه».... چه ژرفایی دارد.
امّا اوباشانِ BBC بسیار نگرانند.
«شازده شومبولِ شورشیِ بنی هاشمی» و دار و دسته هایش نیز با «اوباش کدیور» و BBC هم داستان هستند.
بالاخره آقایِ ناتانیاهو دوباره به قدرت بازگشت. بسیاری از «تحلولگران» فقط با اطلاقِ «راستگرا ترین دولتِ تاریخِ اسرائیل»؛ از کنارِ این مسئله میگذرند و حدّ اکثر اینکه به اوج گرفتنِ اختلافاتِ درونی در میانِ اعضایِ «جبههٔ ناتانیاهو» چشم دوخته اند تا از این میانه «فَرَجی» حاصل شود. امّا این فَرَج حاصل نخواهد شد.
پاسخحذفبسیاری از این «تحلولگران» سخنان و نوشته هایِ پیشینِ خود را فراموش میکنند که میگفتند «آمریکا خاورمیانه را به حالِ خود رها کرده است» و به همین دلیل مانندِ تخته پاره ای در رودخانه فقط هر آنچه را که در نزدیکی میبینند موردِ «تحلول» قرار میدهند و «مسیرِ رودخانه» برایشان کاملاً نامعلوم است و به همین دلیل نمیدانند که دیروز و یا یک هفته و یا یک ماهِ پیش چه گفته اند؟
«علی افشاری» که یک «وِرّاجِ شناخته شده» است و تنها کارش بازی با کلمات و «دوگانه سازیها» است در این رابطه «تحلولی» ارائه کرده است:
https://tinyurl.com/2p955axv
این «تحلول» پس از «ورّاجی» در انتها به این جمله ختم میشود که «معلوم نیست در آینده چه خواهد شد؟».
نمیتوان در این روده درازیها ارزشی یافت و فقط ورّاجی هایی به امیدِ «فَرَج» هستند که در نهایت نیز به «معلوم نیست که در آینده چه خواهد شد؟» ختم میشود زیرا «ورّاجانی از این قبیل» (ورّاجانِ تشیّع شنیعه) فقط با «منطقِ ارسطویی» آشنایی دارند.
واقعیّت این است که آقایِ ناتانیاهو؛ زمانی که از ایشان پرسیدند که آیا با کمکِ نظامی به «یوکرئین» موافق است؟ پاسخ داد که: «در گذشته مخالف بود امّا حال شاید موافقت کند.... ببینیم چه میشود.».
این پاسخ در واقع پیامی به «نادرقلی پوتین» بود؛ مبنی بر اینکه: دیگر در سوریّه قدرتی بلامنازع نیستی.... زیرا خودت را به هَچَل انداخته ای و هیچگونه افقِ دلپذیری برایِ تو دیده نمیشود.... پس بهتر است که معاملاتِ بهتری به اسرائیل پیشنهاد کُنی و یا اینکه منتظرِ عواقبِ سوء آن باشی».
«معاملهٔ خوب» یعنی قطعِ کاملِ پشتیبانی از حاکمیّتِ شیعی در سوریه و «عَدمِ ارائهٔ خدماتِ هسته ای به این رژیم».
عواقبِ سوء نیز میتواند از این قرار باشد:
۱- سرنگونی رژیمِ سوریه و قتلِ بشار اسد و خانواده اَش.
۲- حملهٔ زمینی به بخشِ باقیماندهٔ «گولان» و تسخیرِ آن.
واقعیّت این است که اسرائیل به «زمینهایِ بیشتری» نیاز دارد و این زمینها را از «کُرهٔ مرّیخ» نخواهد آورد؛ بلکه از «سوریه» خواهد گرفت و اگر مسئلهٔ «حزب الله لبنان» حلّ نشود؛ چه بسا «جنوبِ لبنان» (محیطِ زیستِ اوباشانِ شیعه) نیز مدّ نظر قرار گیرد. امّا به نظرِ من سوریه در اولویّت قرار دارد. (دیر یا زود دارد؛ امّا سوخت و سوز ندارد).
به همین دلیل است که «نادرقلی پوتین» با انتخاب شدنِ آقایِ ناتانیاهو با سردی برخورد کرد.
دوری گزیدنِ ظاهریِ آمریکا از مسائل خاورمیانه نیز که باید آنرا به نوعی «اعمال فشار» بر کشورهایِ منطقه برایِ پذیرش هژمونیِ آمریکا تعبیر نمود نیز«خَلأ قدرت»ی پیش آورده است که قدرتهایِ منطقه ای تلاش کنند تا مسائل خود را به دستِ خودشان حلّ کنند.
در این «خلأ قدرت» تنها کانونِ پُرقدرتی که در خاورمیانه وجود دارد؛ «اسرائیل» است. طرحِ کودتایِ انتخاباتیِ آمریکایِ «جو بایدِنِ خِرِفت» نیز که منجر به حکومتِ «شتر گاو پلنگ» شد؛ بیش از ۱۲ ماه دوام نیاورد و «جو بایدِنِ خرفت» باید با این واقیّتِ جدید کنار بیاید و حتماً کنار خواهد آمد.
https://www.tribunezamaneh.com/archives/325799
پاسخحذفمن آقایِ رضا هازلی را نمی شناسم. امّا همهٔ این گفتگو را مطالعه کردم. در توضیحِ مکانیسمِ انقلاب به عنوانِ یک قانونِ عمومی؛ سخنانش تا حدودی درست است. امّا ایشان به «تئوریهایِ توطئه» نیز علاقه مند هستند. «پادشاهِ انتخابی» را نیز از استاد فرود فولادوند به عاریه گرفته است. در رابطه با «شازده شومبول» سخنشان درست است. به زبانِ کژدمی باید بگویم که «شازده شومبول» در واقعِ «پایِ وسطِ جورج سوروس» است که بالایِ سرِ جنبشِ ملّی ایران آویزان است و میخواهد با «وازلین» به ماتحتِ انقلابیون فرو رود.
حذفدر رابطه با اینکه دولتِ در تبعید تشکیل شود و ستادِ انقلاب و .... تکرارِ سخنانِ ده سالهٔ کژدم در رابطه با «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» است که به شکلی دیگر بیان میکند.
من از اینکه «فرهنگِ کژدمِ با تربیت» را در شعارهایِ مرم میبینم؛ خوشحالم. زیرا این قُرمساقها را باید به «کُهنهٔ حیض» تبدیل نمود و آن هالهٔ تقدّسِ دروغینشان را شکست و اکنون میبینیم که «شکسته» است و باید بیشتر از این بشکند و «شاهچراغها» و «شاه عبدالظیم ها» و «گورِ رضا اسهال استفراغی» و ... را نیز باید به «کُهنهٔ حیض» تبدیل کرد.
امّا آقایِ رضا هازلی به دنبالِ «انقلابِ سبیل چخماقی رضا شاهی و کُت و شلوار و کراواتی» است.
در مجموع چنگی به دِل نمی زند.
در نهایت اینکه: من از افرادی که روزانه چند ساعت را در مقابلِ آینه میگذرانند تا ببینند که چقد شبیهِ «استالین» و یا «لنین» و یا «کور اوغلی» و «رضا شاه» و «نیچه» هستند؛ بدم می آید. اینگونه افراد هرگز «اصالت» نداشته اند و ندارند.
آنها فقط «کاریکاتور» هستند.
به نظرم نوشته های وبلاگ شما رو میخونه و اونها رو به زبون خودش بیان میکنه، یه کپی تا حدی آماتوری
حذفمن چنین نظری ندارم که ایشان از من کُپی برداری میکنند. اصولِ کُلّی پیروزیِ انقلابها در همه جا یکسان هستند و اینرا همه میدانند. امّا در رابطه با حرکتهایِ خودجوش کاملاً به گزافه گویی رفته است. کافی است که دَردِ مشترکی به شدّت در همه جا احساس شود و فقط یک نفر در کارخانه ای کارگران را به اعتصاب دعوت کند و ناگهان ببینی که این اعتصاب سراسری شد. امّا ادامهٔ آن نیاز به پشتیبانی دارد. اگر نگاه کنید؛ کشورهایِ غربی تا کنون به جُز حرّافی به جنبشِ کنونی مردمِ ایران کمکی «دندان گیر» نکرده اند و تاکنون فقط در حالِ تصفیه حساب با رژیمِ شیعی هستند و میخواهند از جنبشِ ملّی ایران به عنوانِ «بَرگی در بازی» استفاده کنند. امّا «تئوری توطئه» بازیِ ایشان؛ نظراتش را با نظرِ رسمی حاکمیّتِ شیعی (پروپاگاندایِ رژیم) در رابطه با عللِ جنبشِ ملّی یکسان کرده است.
حذفبه همین خاطر این «همسانی در نظر» را یا باید به «مخدوش بودن» و ناهماهنگی و عدمِ انسجام در تئوریهایِ این شخص پنداشت و یا اینکه خودش یک «فردوستِ دیگر» است.
«آریایی بازی ها»ی ایشان نیز مقداری مشکوک است و میتوان «مُشتِ آهنین» را در پُشتِ پردهٔ آن مشاهده کرد. بویژه زمانی که «دیکتاتوری» را سفید شویی میکند.
در نظراتِ من و نوشتارِ ۱۸ گانه؛ که «چهارچوبِ حکومتی» را تعریف میکند؛ سخنی از «دیکتاتوری» در میان نیست.
نظرات این آقا از جمله ایجاد Controlled Chaos در خاورمیانه توسط گلوبالیست ها و یا مخالفت با نامگذاری این انقلاب به عنوان یه انقلاب فمینیستی و ... شبیه نوشته های شما هستش
حذفشاید هم من اشتباه میکنم
فکر میکنم در موردِ نخست ( Controlled Chaos) اشتباه میکنید. من فکر نمیکنم که این جنبش ساخته و پرداختهٔ برون مرز است و نخستین کسی بودم (در میانِ همهٔ نویسندگان و رسانه ها) که گفتم این جنبش اصالتِ ملّی دارد. در موردِ دوّم حرف شما درست است. من این جنبش را «جنبشِ فمینیستی» نمیدانم. «فمینیسم» برایِ «تساویِ حقوقِ زن و مرد» مبارزه نمیکند. «فمینیسم» یک جریانِ «فاشیستی» مانندِ «نژاد پرستی» است و در پِیِ «زن سالاری» است. اگر در هنگامِ رانندگی با یک رانندهٔ «ماده» که «فمینیست» است روبرو شوید خواهید دید که این دار و دسته چه حیواناتِ کثیفیی هستند.
حذفآنها میخواهند همان بلایی را بر سرِ «نَرها» بیاورند که در جوامعِ «نَر سالار» بر سرِ «ماده ها» می آید.
جنبشِ رهایی از زیرِ یوغِ «نَرها» با «فمینیسم» تفاوتی از زمین تا آسمان دارد.
جنبشِ زنان در ایران از نوعِ اوّل است و جنبشی «فمینیستی» نیست. هر چند که به خاطرِ ندانستنِ تفاوتِ میانِ این دو مفهوم؛ خود را «فمینیست» بنامند.
مانندِ تفاوت میانِ «نژاد پرستی» و «میهن پرستی» که «نژاد پرستها» خود را «میهن پرستانِ واقعی» جا میزنند. یا تفاوت میانِ «حاکمیّتِ رفاهِ ملّی» و «کمونیسم» که «کمونیستها» خود را «حاکمیّتِ رفاهِ ملّی واقعی» جا میزنند.
سلام کژدم. من بخشی از فرمایشات گهر بار رضا هازلی را خواندم . این کسکش از همان ابتدا دست خودش را رو کرده با همان چند جمله اول که ضریب هوشی مردم ایران را در حد کودن قرار داده و بعد. تمام درد ایشان همان ترس و درد. نمایندگان مجلس و تحلیل گران صدا و سیما است که چرا شعار به قول خودشان هنجار شکنانه. «نه اینوری نه اون وری...» را سردادند . و بعد مردم را از سوریه ای شدن و می ترساند و انقلاب مردم سوریه را به توطئه علیه خانواده اسد می داند و اسد را بزرگترین دشمن اسرائیل. بشمار می آورد در حالیکه هرکس تاریخ جنگ اعراب و اسرائیل را بخواند میداند اعراب با خیانت اسد در ۱۹۷۳شکست خوردند . و لذا این بی شرف را باید به روش ساموراییی گایید .
حذفسلام؛ «میانگینِ ضریبِ هوشی» در گسترهٔ یک جامعه را زمانی میتوان اندازه گیری کرد که از همهٔ افرادِ آن جامعه «تِستِ هوش» گرفته باشید. من تا به حال ندیده ام که با چنین دقّتی چنین کاری در جایی صورت پذیرفته باشد.
حذفجایگاهٔ «ضریبِ هوشی» فقط یکی از پارامترهایِ تشکیل دهندهٔ «شعورِ اجتماعی» است. دانش آموختگی نیز میتواند (فقط میتواند) پارامترِ دیگری در «شعورِ اجتماعی» باشد.
امّا مهمّ ترین عاملِ مؤثر در «شعورِ اجتماعی»؛ «هیپنوز» است که «باورها» را نه اینکه با «میخ» در ذهنِ فرد کوبیده باشد؛ بلکه آنها را «جوشکاری» کرده است.
همین «مهندس مهدی بازرگان» را در نظر بگیرید. اگر به تحصیلاتش نگاه کنید خواهید گفت که آدمِ باهوشی بوده است. امّا زمانی که به «کشفِ ۶۰۰۰ معجزه در قرآن» که توسّط این «اُلاغِ علیه الّرحمه» نگاه کنید؛ میبینید که یک «کودنِ تمام عیار»است. مشکلِ این موجود همان «هیپنوز» است که «قرآن» را به ذهنِ او «جوشکاری» کرده بود. او نمیتوانست از این «مالیخولیا» رهایی یابد. میتوانید به راحتی ببینید که چنین اشخاصی چگونه میتوانند که «شعورِ اجتماعی» را پایین بیاورند.
پارامترِ دیگر «EQ» (کیفیّتِ عواطف) انسانها است.
مشکلِ «رضا هازلی» این است که از حولِ حلیم؛ در دیگ افتاده است. سبیلِ چخماقیِ ایشان را مثال زدم تا «کیفیّتِ پایینِ عاطفیِ این شخص» را بیان کرده باشم.
این شخص به خودیِ خود درجهٔ «شعورِ اجتماعیِ ایرانیان» را به اندازهٔ کافی پایین می آورد.
«شازده کوچول»؛ از ۳ جهتِ «IQ» و «EQ» و «هیپنوز»؛ رنج می بَرَد.
حذف۱- حرفهایش نسنجیده و ۱۰۰ تا یک غاز و بیشتر تکرارِ «طوطی واری» سخنانِ دیگران.
۲- موجودی متلوّن؛ دروغگوو شارلاتان است.
۳- از هیپنوزِ «شیعه گری» و «آلِ پیامبر بودن» نیز رنج میبرد.
https://mobile.twitter.com/lil_nashee/status/1588851248392175616
پاسخحذفhttps://mobile.twitter.com/ManotoNews/status/1588550546650443777
پاسخحذفhttps://mobile.twitter.com/iammahdie9/status/1588339914092949504
پاسخحذفhttps://tinyurl.com/45warr4v
پاسخحذفاین خبر را بخوانید و نظر دهید که چرا تلویزیونِ چین با «شازده کوچول» مصاحبه کرده است؟
گویا کسی یا حوصلهٔ خواندن ندارد و یا با ویدیوهایِ درگیریهایِ خیابانی مشغول است و فکر میکند که این مسائل حاشیه ای هستند و باید وقتِ نازنینشان را به دیدنِ چندبارهٔ این ویدیوها بگذرانند که «مَتنِ اصلی» است. هیچگاه نفهمیده اند که گذاشتنِ تمامیِ توانایی بر رویِ درگیری با «اهدافِ سخت» آنهم در زمانی که ضعیف هستید؛ یک «کژراهه» است. هم نیروهایِ داخلیِ انقلاب و نیز پشتیبانانِ بیرون از میهن این جنبش؛ فکر میکنند که درگیریهایِ خیابانی به تنهایی به ثمر خواهد رسید. امّا متأسفانه اینگونه نخواهد شد و مردم بسیار سریعتر از رژیمِ حاکم فرسوده خواهند شد. امّا این جنبش به چند دلیل «درخشنده» است و چشمها را خیره میکند.
پاسخحذف۱- غرب میخواهد مسئلهٔ نادرقلی پوتین را یکسره کند و روسیه را چنان تضعیف کند که نتواند بارِ دیگر «فرهنگِ غنیِ ۱۰۰۰ ساله اَش» (فرهنگِ بسیار غَنیِ کشتار و تجاوز و قتل عام) را بارِ دیگر به رُخ بکشد و هربار بر سرِ یک «کاسه ماست» دنیا را «تهدیدِ اتمی» کند. تصمیمِ غرب این است که این بازیِ موش و گربهٔ «فرهنگِ غنیِ روسی» برایِ همیشه پایان یابد. «چین» نیز به این سمت گرایش پیدا کرده است.
لذا کشورهایِ غربی تا حدودی به جنبشِ ملّی مردم ایران که اینبار در فکرِ «سرنگونیِ رژیمِ شیعی» است؛ توجّهِ خاصّی پیدا کرده اند وگرنه مانندِ «جنبشِ انحرافیِ سبز»؛ آنرا به پشیزی نمی خریدند. زیرا در دورانِ «جنبشِ سبز»؛ آمریکایِ «امام حسین اوباما» در فکرِ تقویتِ رژیمِ شیعی به عنوانِ یکی از قطبهایِ استراتژیِ کلانِ «جنگهایِ ۳۰ ساله» تعریف شده بود که در مسیرِ خود؛ روسیه را نیز به چالش میکشید. امّا آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت.
اکنون روسیّهٔ «نادرقُلی پوتی» هدف است و به همین دلیل رژیمِ شیعیِ حاکم که «کیرلیسِ روسیه» است نیز هدف است.
۲- فراگیر بودنِ جنبشِ ملّی و خروجِ آن از دایرهٔ پروژه هایِ مهندسی شدهٔ «دوگانه سازیهایِ رژیمِ شیعی» (اصولگرا - اصلاح طلب)؛ این جنبش را «درخشنده» میکند. این درخشش نیز چشمهایِ بین المللی را خیره میکند و آنها را وا میدارد که برایِ رویارویی با آن از همین اکنون برنامه ریزی کنند.
۳- مهمّ ترین درخششِ این جنبش؛ «بی سَر بودنِ آن» است که من آنرا به درخشندگی از نوعِ «یاقوتِ سیاه» و یا «الماسِ سیاه» تعبیر میکنم. این درخشندگی یک Void بزرگ است. یک سیاهچاله است. دری است که همهٔ «شیاطین و ارواحِ پلید» میتوانند از آن وارد شوند و «حامد کرزای»هایِ گوناگونی را عَلم کنند. این «درخشندگیِ سیاه» به تنهایی همهٔ آن ۲ درخشندگیِ پیشین را می بَلعَد و خواهد بلعید؛ به شرطی که همه مانندِ آن خواننده که نظرش را در چند نظرِ پیشین میتوانید ببینید؛ به صورتِ خوشباورانه ای فکر میکند که «نیروهایِ مِیدانی» چون آرزو دارند و میخواهند «طرحی نو در اندازند»؛ «مَتنِ اصلی» هستند. این خوشخیالیها و رؤیاها تعبیر نخواهند شد.
اگر آن خبر درست باشد که تلویزیونِ چینی با «شازده کوچول» مصاحبه کرده است؛ پس از گذشتن از «فیلتِرهایِ آن ۳ درخشندگی»؛ میخواهد آن کینه و نفرتی را که مردمِ ایران از «چین» و «روسیه» دارند را «رقیق تر» کند و میخواهد تا ضمنِ «حامد کرزای تراشی» به مردمِ ایران بگوید که «ما آنقدرها که شما فکر میکنید؛ بد نیستیم» تا حدّ اقل جایِ پایِ نیاز به انرژی را در ایرانِ آینده تثبیت کند.
و چه کسی بهتر از «شازده شومبولِ بنی هاشمی»؟؟!! در این «جنبِشِ بی سَر»؟؟؟؟؟
شاید بشود نفرت ازچین رقیقتر بشود ولی از روسیه ممکن نیست. روسیه یک منفور جهانی شده است و در خاورمیانه بیشتر است. ویدیوها و شواهدی هست که نشان میدهد فرماندهی برخی گروههای سرکوبگر در ایران از روسیه آمده اند.
حذفرژیم دیگر بنیه مالی برای براه انداختن جنگ های ۳۰ ساله را ندارد و تولید و نفت و گازش دائم در حال کاهش هست. برای افزایش تولید به سرمایه گذاری های هنگفتی نیاز دارد که باعث میشود سود دهی نفت و گاز بسیار کمتر از قبل باشد.
حذفشاید به همین دلیل نیز بهتر میدانند که این ٰزیم را حذف کنند. البتّه نباید ساده لوح بود. اگر یادتان باشد؛ تا همین چند هفتهٔ پیش [جو بایدنِ خرفت» و «اروپاییها» در «جفتگیری با انگلِ پوشک پوش» مسابقهٔ قهرمانی برگزار میکردند و میخواستند میلیاردها دلار به جیبِ رژیمِ شیعی بریزند تا از عربستان باج خواهی کنند. امّا جنبش ملّی ایران لحاف را از رویشان کشید و مجبور شدند شورت و شلوارشان را دوباره بَر تَن کنند. هنوز هم یکی به نَعل؛ یکی به میخ میزنند و گامهایِ سنجیده بر میدارند و به هیچ وجه نمیخواهند ریسک کنند. آلمانها را دیدید که در رابطه با «یوکرئین» چگونه گام برداشتند. این یک «مثال» نیست؛ بلکه «الگویِ رفتاریِ غرب» را نشان میدهد.
حذفVoid هارو کنار بزارید.روسیه و چین هم همینطور.تحلیلگرهای محتاج ببینده رو هم فراموش کنین.تو خیابونا چه اتفاقی در حال رخ دادنه؟پهلوی در حال شلیک گلوله هاست؟نیرویهای چینی در حال پیشروی ان؟پوتین با کت و شلوارش ایستاده و از معترضا فیلم میگیره؟شما خودتون رو تو کلمات گم کردین.این چیزیه که من میبینم.شما فراموش کردین که هیچ نبردی قرار نیست با کلمات به پایان برسه.
پاسخحذفامیدوارم شما هم به اندازه (مردم)این قدر احمقانه فکر نکنین کسی که تو سنین نسبتا پایین وارد خیابون شده (تنها)بخاطر مشکل معیشتی مسیر مبارزه با شیعیان شنیعه رو انتخاب کرده.حتی بسیاری از کشته شده ها فرزندان همین شیعیان شنیعه هستن ولی از جنس گذشتگانشون نیستن.صرفا اونها رو یک معترض میبینید؟
مسیر نبرد برای نسل نوین توسط انتقام گذشته و رویایی برای آینده(امید) شکل گرفته.انتقام در عین حال که یک احساسه،یک ضرورت طبیعی هم هست.ضرورت اینکه قرار نیست اجازه بدیم بلایی که به سر ما در گذشته آورده شده به سر بعدی ها هم بیاد.
سقوط ج ا به عنوان حامی شیعیان شنیعه بخشی از انقلابه کل انقلاب نیست.
اگر روشن ترین آینده رو میخواین بسازین اول تاریک ترین لحظه هارو رو باید ببینید. آتش تو محیط تاریک هست که میدرخشه
فکر میکنم که شما قافیه را بدجوری باخته اید و در خیابانها و کوچه ها گیر کرده اید. در نخستین نظری که فرستادید از «روسیه» و «حزب الله لبنان» و «خارج نشینها» گلایه داشتید. امّا الآن سازِ دیگری میزنید.
حذفیا «تُف نَکُن» و یا اگر تُف کردی.... «تُفَت را لیس نزن».
پیشنهادِ من این است:
«بهتر است که پیش از تُف کردن و جویدنِ کلمات؛ اندکی فکر کنی....».
من با «انتقام» مخالف نیستم؛ باز هم شاید نخستین کسی باشم که گفت:
«اگر زنده یاد کسروی گفت که ما به آخوندها یک حکومت بدهکاریم».... «کژدم میگوید که ما اکنون به اینها یک قتلِ عام بدهکاریم»... «کژدم برایِ این قتلِ عام؛ راهکار نیز پیشنهاد کرد که بهترین راهکار است.»
در مجموع خیلی «نپُخته و جوان هستی».
لذا از «حولِ حلیم» در دیگ نیُفت و بدان که با چه کسی حرف میزنی!؟؟!!
نظری را که فرستادید منتشر نکردم. زیرا اتلافِ وقت است. بهتر است بروید «بالاترین».
حذفشاید غافلگیر شده باشید. جنبشِ انقلابی ملّی مردم ایران را در حالِ فروکش کردن میبینید. وبسایتِ BBC دیگر این جنبش را به صورتِ زنده پخش نمیکند و ایران اینترنشنال نیز همچنین. شاید رادیو فردا نیز از فردا چنین کند. سخن از کشتارِ اسیرانِ انقلاب می رود که نشان از این دارد که رژیمِ شیعی نیز به برداشتی مشابهِ با BBC رسیده است.
پاسخحذف«انگل صدرِ عراقی» نیز وحشتِ خود را از این جنبش اعلام کرده است. راستی شما چه فکر میکنید؟ چرا در طولِ یک هفته جنبش از خیابانها به مقاومت در دانشگاهها تقلیل یافت و اکنون در حالِ رخت بر بَستن از دانشگاهها نیز هست؟
من (کژدم) تا حدودی میتوانم حدس بزنم؛ امّا میخواهم ببینم که شماها چه فکر میکنید؟
زمانی که در مِیدان هستی «می جنگی» و زمانی که در مِیدان نیستی؛ چکار باید بکُنی؟
از فرستادنِ دیدگاههایتان دریغ نکنید.
سکوت؛ نشانهٔ مرگ است.
مردم واقعا دنبال انقلاب نیستن کسی که دنبال انقلابه مشکلی با استفاده از خشونت نداره
حذفبه طور مثال: https://mobile.twitter.com/melliiun/status/1579544184813670401
درود.
حذفهمانطور که قبلا بارها در این وبلاگ آمده، مردم هنوز بصورت واکنشی و به دنبال یک فاجعه، مثل کشته شدن ژینا امینی وارد درگیری با حکومت میشوند و برنامه ریزی قبلی ندارند. شاید متوجه شده باشند (یا کم‌کم متوجه بشوند) که این روش جواب لازم را نمیدهد.
حرامزاده های وزارت نفت، که از کارگر تا سرمهندس مادر جنده هستند، هیچ حرکت حمایتی و تخریبی انجام ندادند و دیروز اعلام کردند که مشابه نیروی انتظامی ۲۰ درصد اضافه حقوق میخواهند.
در خارج از کشورراهپیمایی برلین راحت «های جک» شد، مثلا گروه ال جی بی تی کیو پلاس چند نماینده فرستاد که سخنگویشان پسری شرت پوش بود و در سرمای برلین خود را با بادبزنی قرمز باد میزد. مردم نداشتن همراه موثر در خارج را به چشم دیدند. اروپا و آمریکا نیز برخلاف کاری که با روسهای ساکن ممالک خود کردند، هیچ اقدامی برای اخراج آقازاده ها و ضبط اموال آنها انجام ندادند.
حالا اگر همانطوری که حکومت مشغول دستگیری است تعدادی از مردم حکومتیهایی را نشان کنند سرفرصت شکار نمایند تا حدی جبران شکست خواهد شد و شاید دفعه بعد راه بهتری برای درگیری پیدا کنند مثلا آتش زدن صنایع نفت و غیره. بدون ارتباط و راهنمایی با جوانان کشور بسیاری به دست نفله های خارجی و داخلی هلاک میشوند و باید راهی ارتباطی ایجاد شود حداقل از نظر فکری آماده باشند تا بتوانند اگر فرصتی شد به خانواده این آدمکشها آسیب بزنند.
به هرحال چون خودم در این جریان پیروزی مردم را پیش بینی نمی‌کردم و شرکت نداشتم، نمی‌توانم بیش از این چیزی بگویم. مردم خیلی دلیری هستند و در حال تغییر به سمت مثبت هستند ولی متاسفانه هیچ همراهی ندارند. کژدم، ۴۰ میلیون جوانان این مملکت ۱۰۰ کلت کمری ندارند، ۱۰۰ کمان شکاری نساخته اند، ۱۰۰ نارنجک دست‌ساز ندارند. اگر داشتند باید نشانی می‌دیدم.
مردم به دنبالِ انقلاب هستند؛ امّا روسپی زاده هایِ زیادی داریم که نوکرانِ «جورج سوروس» هستند و وجودِ کثیفِ سیاسی آنها برای بدست آوردنِ «جاه و مقامِ وعده داده شده»؛ مردم را به «نافرمانیِ مدنی» و پرهیز از خشونت دعوت میکنند.
حذفبه عنوانِ مثال به سخنانِ این «قرمساقِ ژیگولویِ کومله» که خود را «روشنفکر» و «رهبر» میداند توجّه کنید.
تمامیِ وجودِ متعفّنش با «آفتاب بالانس مهتاب بالانسهایِ کلامی» پُر شده است و بسیار متعفّن تر از «شازده شومبول» است.
اصلِ شناخته شده این است:
«جنگ ادامهٔ سیاست است.» و همه اینرا میدانند.
آنها مردم ِ کُردستان را با این لاتای لاتها تنها گذاشتند:
https://tinyurl.com/2p8tsy2c
حتماً ببینید و به صورتِ کثیفش «تُف» کنید.
«خشونت» در نبردها یک امرِ طبیعی است. امّا فقط یکی از پارامترها است. داشتنِ یک استراتژیِ منسجم و اتّخاذِ تاکتیکهایِ درست و حمله به اهدافِ مهمّ که بتواند رژیم را به زانو در آوَرَد؛ بسیار مهمّ تر از کُشتنِ چند بسیجی است. نباید نگرانِ «کُشتنِ بسیجیها» بود؛ آنها را میتوان پس از پیروزی؛ به اَشکالِ گوناگون «حذف» کرد.
حذفخوکچه گرامی
حذفشما تا حدودی به پاسخِ درست (البتّه از نظرِ کژدم) نزدیک شده اید.
مسئلهٔ داشتنِ ابزار؛ فقط یکی از مسائل است.
«دلیری برایِ کُشته شدن» و ترس از «کُشتن» به نفعِ رژیم تمام میشود. رژیم نیز همین را میخواهد. زیرا در این معادله؛ فقط نیروهایِ مردمی هستند که یا «اسیر» میشوند و یا به «جسد» تبدیل میشوند.
کژدم گرامی
حذفدر جواب یک خواننده گفتید انتقام غذایی است که سردش خوشمزه است. باید تا زمانی که جنبش بعدی شروع شود (حالا کی باشد نمیدانم ولی همین یکی دو ساله تا حدی کرونا مانع درگیری شد) باید مبحث «انتقام سرد» مطرح و رویش کار شود. اگر مردم ببینند حداقل انتقام تعدادی از کشته ها گرفته میشود اثر خوبی خواهد داشت.
تشکیل تیمهای انتقام گیر استانی یا کشوری مشابه شکار نازیها، شاید موثر باشد و بستر کریپتو کارنسی امکان تامین مالی تیمهایی که به قول شما عدد بدهند را مهیا کرده است.
از دیدن ویدیوی تخریب کسب و کار هموطن به این نتیجه رسیدم که گروههای ۵ نفره مردم میتوانند مغازه یا کارگاه حزب اللهی را به گه بکشند بخصوص اگر اسلحه گرم یا حتی سرد داشته باشند تا مانع دخالت در تخریب شوند.
این تاکتیک نیز فقط بخشی از یک «استراتژیِ کلان» برایِ سرنگونیِ رژیم است. آتش زدنِ خانه هایِ مزدورانِ رژیم نیز میتواند تاکتیکِ دیگری باشد. اینگونه تاکتیکها فراوان هستند. امّا منجرّ به سرنگونی نمیشوند. در ضمن اتّخاذِ اینگونه تاکتیکها شاید مرهمی بر زخمهایِ مردم باشند؛ امّا هدف نباید «تولیدِ مرهم بر زخمها» باشد؛ بلکه باید در چهارچوبِ «استراتژیِ کلانِ سرنگونیِ رژیم» تعریف شود و زمانی انجام گیرد که به نیازِ پیشرفتِ جنبش پاسخِ مثبت دهد.
حذفبخاطر فرسایشی شدن جنبش وارد حالت های دیگری شده. عمامه پرانی، شعار نویسی، آویزان کردن مترسگ آخوند، شعار در شب از پنجره، آتش زدن نمادها و تبلیغات حکومتی و بعضا دفاتر حکومتی و تحریم شرکتهایی که در سرکوب کمک میکردند.
حذفhttps://www.youtube.com/watch?v=E3Wh48Sj85Y
ترسیدن صدر هم بدلیل هدف قرار گرفته شدن خود آخوندهای شیعه و شیعه گری هست.
نظرِ شخصیِ من این است که «جنبشِ ملّی ایرانیان» هدفِ سرنگونی را دنبال میکند و خاموش نخواهد شد و شکست نخورده است. آنچه که اکنون به صورتِ «افول» میبینیم؛ نشانهٔ «شکست و نا امیدی» نیست؛ بلکه نشانهٔ این است که «فرماندهانِ مِیدانی» در حالِ «استراحتِ مِیدانی» و تلاشهایِ فِکری و تحلیلِ نتایجِ بدست آمده و اندیشیدن به شیوه ها و تاکتیکهایِ جدید در مبارزات هستند. این حرکت (افولِ ظاهری) اگر به آنگونه که من (کژدم) حدس میزنم باشد؛ بسیار «عالی» است.
حذفبه عنوانِ مثال:
نمیتوان نشست و منتظر ماند که دلاوری مانندِ آن «سربازِ بلوچ» پیدا شود و ۴ تفر از نیروهایِ سرکوب را به دَرَک بفرستد. بلکه باید کار را به جایی رساند که یک «سرباز» از محافظه کاری دست برداشته و حتّی به آنچه که والدینش به او نصیحت میکنند؛ اعتنایی نداشته باشد. زیرا باید به آن سرباز نشان داد که «محافظه کاری» و ماندن در خدمتِ رژیم؛ آینده ای خوب برایِ او را نه تنها تضمین نمیکند؛ بلکه شدیداً به خطر می اندازد. در چنین صورتی آن «سرباز» به «وَزن کردنِ منافِعِ ماندن و یا ترکِ خدمت کردن و یا کشتارِ فرماندهانِ سرکوب» روی خواهد آورد و تصمیم خواهد گرفت.
فرسایش شدنِ جنبش یکی از دلایلِ «افولِ ظاهری» است. امّا تغییرِ شکلِ حرکتها؛ نشانگرِ «ادامه» است. به نظرِ من اکنون «فرماندهانِ میدانی» به این فکر میکنند که چگونه میتوانند تا «بُن بستِ فرسایش» را بشکنند. زیرا «جنگِ فرسایشی» دیگر پاسخ نمیدهد و باید به مرحله ای بالاتر از نبرد روی آورد. تا تعدادِ «تلفاتِ نیروهایِ مردمی» تقلیل یافته و «باختهایِ رژیم» در تمامیِ عرصه ها (منابع انسانی؛ منابعِ مالی؛ لوجیستیک و ...) شدّت بگیرد.
حذفاکراین؟
پاسخحذف«یوکرئین» مسئلهٔ مهمی است ولی به جنبشِ ملّی ایران ربطی ندارد.
حذفhttps://tinyurl.com/waeseefw
پاسخحذفاین ویدیو ها را داونلود کنید. زیرا اوباشانِ رژیم مانندِ مور و ملخ با IP های گوناگون گزارش منفی داده که به حذفِ ویدیوها منجر میشود.
اینها اسنادی هستند که باید ثبت شوند.
فکر میکنم که ثبتِ این اسناد کمترین کاری است که میتوانید انجام دهید. این اسناد بسیار با ارزش هستند.
شاید از نظر من خوشتون نیاد ولی تا جنبش سر نداشته باشه محکوم به شکسته.
پاسخحذفاشکان
خوش آمدن و یا نیامدن ارزشی واقعی ندارد. این مُعزلی است که «جنبش ملّیِ ایران» باید آنرا حلّ کند.
حذفاینکه از «جنبش با وجودِ رهبری» و پیروزي آن سخن گفته میشود؛ هیچ تأثیری بر «دورهٔ بحرانِ پس از سرنگونی» ندارد. مگر آنکه «رهبری» به صورتِ کامل از طرفِ همگان پذیرفته شده باشد. مانندِ انقلابِ «کوبا».
وگرنه رهبری اگر یکپارچه نبوده ولی موردِ حمایتِ اکثریّت باشد؛ میتواند «دولتِ موقّت» تشکیل داده و در دورانِ «بحرانِ پس از سرنگونی»؛ مردم بتوانند با درگیر شدن در بحثهایِ ژرفِ سیاسی؛ قانونِ اساسی را تدوین کنند.
امّا بدونِ رهبریِ واحد و قدرتمند؛ نمیتوان به پیروزی امیدوار بود و شاید حتّی به صورتِ استثنایی رژیم نیز سرنگون شود؛ نتیجهٔ آن را دیگران مصادره خواهند کرد. این چیزی است که در بسیاری از انقلابها دیده شده است.
مشکلِ دیگری که میتواند «جنبشِ ملّیِ بی سَر» را تهدید کند؛ «کودتایِ سفیدِ قلّابی» است که میتواند به بهانهٔ اصلاح طلبی انجام گیرد. این مُشکل خیلی واقعی است.
حذفبلی، شاید فرستادن افرادی مثل عادل فردوسی پور برای صحبت امروزش دردانشگاه شریف، چیدن مقدمه همین داستان باشد. التبه فعلا درحد لاستیک زاپاس به این قصیه اهمیت میدهند.
حذفبرایِ انجامِ «کودتایِ سفیدِ قلّابی» با «نقشهٔ راه» عمل خواهند کرد و برایِ درست کردنِ «خمیرِ دلخواه» ؛ یک دفعه همهٔ آب را نخواهند ریخت؛ بلکه به صورتِ «تا جایی که آب می خواهد» عمل خواهند کرد.
حذفامّا در هر صورت؛ علایمِ ظاهریِ آن از این قرار خواهند بود:
۱- انحلالِ مجلس.
۲- فراری دادنِ عمدیِ اوباشانِ «دول واپسان» و «اوباشِ ۶ کلاس سوادیِ رئیسی».
۳- انحلالِ مجلس خبرگان و مجمعِ تشخیصِ مصلحتِ نظام و شورایِ نگهبان. که البتّه با ساختنِ ساختنِ تشکّلهایِ جانشین با نامهایی دیگر همراه خواهد بود.
۴- پذیرفتنِ برجام.
۵- آغازِ مذاکرات با عربستانِ سعودی.
و چند حرکتِ دیگر که نشان دهد؛ دیگر به دنبالِ ساختنِ هلالِ شیعی نیستند و پذیرفتنِ «پوششِ اختیاری برایِ زنان».
چنین کودتایی میتواند جامعه را دوباره به صورتِ «دو قطبی» در آورده و مانعِ رسیدن به اهدافِ جنبشِ کنونی شود.
در چنین صورتی «غارتگرانِ جدید» واردِ صحنه شده و صحنه گردانی خواهند کرد.
شاید هنوز «انگلِ پوشک پوشِ فرزانه» نفهمیده باشد که معنیِ شعارِ آن نمایندهٔ کَذایی در «طویلهٔ شیعی» که فریاد زد:
حذف«حفظِ نظام از حفظِ جانِ مهدیِ چاه نَوَرد واجب تر است» چیست؟!
اگر اینگونه است؛ می توان برایِ حفظِ نظام؛ جانِ «انگلِ فرزانه» را به «۲ روپیه» فروخت.
https://tinyurl.com/4jv9mr9s
حذفزمینه سازی برایِ کودتایِ سفیدِ قلّابی؟؟!!!؟؟
کسی که مشکلی با کشتن مزدور ها نداره با استفاده از سلاح هم مشکلی نداره و بلعکس کسی که نمیخواد دستش به خون کسی آلوده بشه قطعا به مسلح شدن هم فکر نمیکنه. علت تسلیم ارتش در سال 57 هم همین بود چون میدونستن اگه بخوان ادامه بدن مردم به کوچیک و بزرگشون رحم نمیکنن
پاسخحذفمقایسهٔ شما (ارتشِ شاه و مردمِ امروز) اشتباه بود. «دشمن» را نباید «کَس» (انسان) به حساب آورد. زیرا آنها چنین کاری نمیکنند. مسئله «خونریزی» نیست؛ بلکه «گذشتن از مانع» است.
حذفمیشه در مورد این مانع و گذشتن از اون بیشتر توضیح بدید؟ میخوام ببینم در مورد مانعی که صبحت میکنید درست فکر میکنم یا نه
حذفموانع موجوداتی هستند که به عنوانِ حفاظ هایِ چند لایه به دورِ هستهٔ مرکزیِ رژیم کشیده شده اند. نامشان «پاسدار»؛ «بسیجی»؛ «اطّلاعاتی»؛ «آخوند» و «بنیادهایِ غارت» و .... حالا بشمار و برو جلو....
حذفاین موانع باید حذف شوند. تا هستهٔ مرکزی نیز حذف شود.
یعنی: انقلاب.
فکر میکنم که حالا میتوانی بسیار روشنتر فکر کنی.
من فکر میکردم مانع یعنی مردم از یه سطحی از خشونت نمیتونن بالاتر برن و از نظر روانی آماده نیستن، برای پیروزی باید کم کم سطح مبارزه رو بالا برد که احتیاج به استفاده از خشونت ( مثلا کور کردن نیرو های دشمن) داره ولی مردم نمیتونن/ نمیخوان اینکار رو بکنن پس همیشه در حال درجا زدن هستن
حذفهنوز در پلّهٔ نخستِ جنبشِ ملّیِ ایران هستیم. تا اینجا خیلی خوب پیش رفته است. این موانعِ ذهنی را نیز «ضرورتهایِ مِیدانی» آرام آرام از میان بر خواهند داشت.
حذفخشونتی که من از آن سخن میگویم؛ خشونتِ یک «شکارچی» که برایِ «تفریح» دست به کشتارِ حیواناتِ بی گناه میزند نیست. بلکه «خشونتِ ضروری» کسی است که برایِ زنده ماندن؛ به شکار میرود.
https://twitter.com/IranReportsNow/status/1587823036677373963
حذفبلوچها مرزهای مظلومیت رو دارن جابجا میکنن.حتی سازنده های فیلم های ترسناک هم نمیتونن تا این حد در کثافت کاریهای اوباشان شیعه پیشروی کنن.
حذفیک بخش از این مظلومیّت؛ خودِ مردمِ بلوچستان هستند که ریش و قیچی را به دستِ «انگل عبدالحمید» سپرده اند که یک «اخوان المسلمینی» و برادرِ «تشیّع شنیعه» است. مردمِ بلوچستان باید خود را بازیچهٔ دعوایِ میانِ «انگلها» (انگلهایِ شیعه و انگلهایِ مسلمان) قرار ندهند و به عنوانِ مردمی که خواهانِ آینده ای درخشان برایِ خود هستند ظاهر شوند و گرنه آش همیشه همین آش و کاسه همین کاسه خواهد بود.
حذفاستقلال از «رؤسایِ عشایر و طوایف» و «انگلهایِ دینی» که همیشه از یک «آخور» علوفه میخورند؛ باید نخستین نقطهٔ شروع باشد. جامعه ای که درونِ خودش پُر از آلودگی است و آنرا نمی بیند و زمانی که به آنها گوشزد میکنی؛ تو را از خود میرانند؛ آیندهٔ درخشانی ندارند.
مردمِ «کردستان» نیز به همین شیوه رفتار میکنند و همیشه بازنده بوده اند. همیشه از درونِ خودشان به خودشان خیانت شده و می شود و ادامه خواهد یافت. در چند نظرِ پیشتر حتّی میبینید که احزابِ «کومله» و «دموکرات» به فکرِ مبارزه برایِ پیروزی نیستند؛ بلکه میخواهند از راهِ دور و بدونِ پرداختِ هیچ هزینه ای منتظرِ «ماهیگیری» و نشستن بر سرِ سفرهٔ غارت هستند. به نظرِ من اگر مردمِ «کردستان» به دنبالِ «جاش» میگردند؛ باید بدانند که احزابِ کُردستان «جاشهایِ پنهان» هستند که با فریبِ مردم میخواهند که نه تنها کاری نکنند؛ بلکه «رهبر باقی بمانند».
مردمِ بلوچستان نیز اگر به دنبالِ «خائنین» هستند باید «رؤسایِ عشایر و طوایف» و «انگل عبدالحمید» را در این مقام ببینند. در رژیمِ پیشین نیز بلوچستان و کردستان از طریقِ همین خائنین به زیرِ یوغ کشیده شده بودند.
مشکلِ بسیار مهمّ تر نفوذِ «اصلاح طلبان» در جنبشِ ملّی کنونی است. این اوباشان واردِ جنبش میشوند و در ظاهر از آن پشتیبانی میکنند و حتّی خود را «همسان» و «یکسان» معرّفی میکنند و ناگهان کنار میکشند.
تشخیصِ این «نفوذ»ها و خیانتها به عهدهٔ «انقلابیونِ واقعی» است.
به نقل از رادیو فردا:
پاسخحذف(مرکز اسلامی هامبورگ که سابقه‌ای ۶۱ ساله دارد، در سال‌های اخیر در پی برگزاری آیین‌هایی برای یادبود قاسم سلیمانی و نیز اظهارات روحانیون و فعالان آن که در ستیز با اسرائیل و یهودستیزانه تلقی شده است، مورد حساسیت زیاد نهادهای آلمانی بوده است و مراکز امنیتی و اطلاعاتی آلمان نیز تحرکات در آن را زیر نظر داشته‌اند.)
یعنی اینکه این مستراحِ ترویجِ مدفوعِ خرافات را «حاجی شاهنشاهِ تهران مهرِ کمر بسته» ساخته است.
«بهشتیِ قرمساق» نیز از کرمهایِ همین مستراح بود.
https://twitter.com/botinkurdistany/status/1589789495502966785
پاسخحذفکژدم دستاورد این جنبش موفقیت آمیز رو هم بنویسید تا بفهمیم برای چی موفقیت آمیز بوده؟
پاسخحذفاگر چشمهایِ «غِیّ آلوده و تراخمیِ خود» را باز کُنی؛ خواهی دید.
حذفامروز ۲۱ روز از وعدهٔ توخالی و دروغِ «شازده شومبول» مبنی بر «تشکیلِ صندوقهایِ حمایت از اعتصابات» میگذرد.
پاسخحذفآیا کسی خبری در این مورد دارد که چه بلایی سرِ این صندوقهایِ پُر از میلیونها دلار آمده است؟
نَکُند زبانم لال «فرشگرد»یها و «قُقتوس»یها این صندوقها را «هَپّلَ هَپوو» کرده اند؟
https://tinyurl.com/2p8tja69
پاسخحذف«دلیریِ کُشتنِ اوباشانِ رژیمِ شیعی»؛ آرام آرام در حالِ ظهور است و اگر اندکی بیشتر شتاب گیرد؛ در مراحلِ بعدی تا حدّ «دلیریِ کُشته شدن» فراگیر خواهدشد.
هر چیزی یک سلاح است؛ حتّی یک قاشق چایخوری؛ یک کاسهٔ شکسته؛...... بشمار.....
https://m.youtube.com/watch?v=M5M5VTRjQEM
پاسخحذفhttps://tinyurl.com/yyr9tha2
پاسخحذفخوب؛ بالاخره این قرمساقها نیز از پشتِ پرده بیرون آمدند.
هدفِ این اوباشان ترسانیدنِ مردم ایران است. و میخواهند چنین القاء کنند که «قرمساقِ فرزانه» تنها نیست و برایِ رژیمِ کثیفِ شیعی؛ نیرویِ کمکی خواهند فرستاد.
آنهایی که «دلیریِ کُشته شدن» دارند؛ اگر به «دلیریِ کُشتن» مجهّز نشوند. فقط تبدیل به «اجسد» و «اسیران» خواهند شد.
باید بدانید که تمامی آنهایی را که مردم را از «دلیریِ کُشتن» بر حذر میدارند؛ یا «اصلاح طلبانِ تشیّع شنیعه» هستند و یا «هوادارانِ شازده شومبولِ بنی هاشمی».
اگر این بی شرفها را تشخیص ندهید؛ در هر مرحله ای نوعی جدید از «خیانت» را به انقلابیون تحمیل خواهند کرد.
بیرون آمدنِ قرمساقهایی مانندِ «انگل سیستانی» و «انگل صدر» از پشت پرده و همصدایی با «دیّوسِ فرزانه» و اوباشانَش؛ نشان از درماندگیِ رژیمِ «تشیّع شنیعه» دارد و گرنه این بی شرفها تا چند روزِ پیش زبانشان در سوراخِ کونشان بود و حرف نمیزدند و اکنون «کیانِ خود» را در خطر میبینند.
حذفاین یک دستاوردِ بزرگ است که «دستگاهِ رهبریِ دُشمنِ شیعی» حتّی بیرون از ایران نیز خود را در خطر میبیند.
امیدوارم که انقلابیون واقعی ارزشِ جنبشِ ملیِ کنونی را بفهمند و از ادامهٔ راه باز نایستند.
https://youtu.be/_qKfrbDeTCY
پاسخحذفورودِ رژیمِ شیعی به فازِ سرکوبِ نظامی و تبعاتِ آن (بخشِ پنجم)
پاسخحذفمنتشر شد.