۱۴۰۱ آذر ۴, جمعه

خاکِسترِ یأس و فصلِ شکار

 اگر پنجرهٔ خوشبینی را باز نگهداریم و امیدوار باشیم که مبارزان در حالِ تحلیلِ شیوه هایِ مبارزاتی و جمعبندیِ نتایجِ حاصل از مبارزاتِ خویش در این ۶۰ روزِ اخیر هستند؛ باید نتایجِ این تحلیلها و جمعبندیها حدّ اکثر تا ۲۰ روزِ آینده خود را در پیگیریِ مبارزات در اشکالی نوین و مؤثّر نشان دهند. امّا پس از بازهٔ زمانیِ ۲۰ روزه؛ اگر حرکتی نوین و از جنسی دیگر مشاهده نشود؛ باید گفت که «استراتژیِ سرکوبِ متمرکزِ موزاییکی»؛ باشکستنِ نخستین موزاییک (کردستان) به پیروزی رسیده است و «پنجرهٔ خوشبینی» بسته میشود و باید شاهدِ فصلِ باریدنِ «خاکسترِ یأس» بر روحیهٔ مبارزان و آغازِ «فصلِ شکار» برایِ رژیمِ شیعی باشیم.

با اینکه جنبِشِ ملّی در مقایسه با جنبشهایِ پیشین و درهمین مدّتِ کوتاه دستاوردهای زیادی داشته است؛ امّا این دستاوردها بسیار سبک وزن تر از آن هستند که بتوانند رژیم را حتّی از جایِ خود تکان بدهند؛ چه رسد به اینکه رژیم را سرنگون کنند.
زمانی که «هیجان» بر «اندیشیدن» غلبه میکند؛ دیگر «راه» از «چاه» تشخیش داده نمی شود. زمانی که گفته میشود: «خیابان را فتح کرده ایم؛ پس در خیابان بمانیم و از خیابان  دفاع کنیم».... هیچکس از خود نمی پرسد که: «مگر حکومت خیابان است که زیرِ پایِ ما لِه بِشود؟»؛ «مگر خیابان است که ثروتهایِ ملّی را به تاراج می بَرَد؟»؛ «مگر خیابان است که ما را سرکوب میکند؟»........
«خیابان» هیچیک از این کارها را نمی کند؛ بلکه حکومت و نیروهایِ سرکوب هستند که همهٔ اینکارها را میکنند.
امّا پاسخ داده میشود که: «خیابان میدانِ اصلیِ جنگ با حکومت است و به همین خاطر باید در خیابان بمانیم و بجنگیم.».
فرض کنیم که خیابان میدانِ جنگ است. ظاهرِ امر نیز اینرا نشان میدهد؛ پیش از حملهٔ متمرکزِ رژیم به کُردستان؛ هر روزه ۱۰ ها ویدیو از جنگ و گریزهایِ خیابانی منتشر می شدند. در این جنگ و گریزها فقط مردم هستند که تلفاتِ سنگینی میدهند. بیش از ۱۷ هزار نفر اسیر و هزاران زخمیِ گُمنام و بسیار بیشتر از ۵۰۰ جانباخته؛ آمارِ خوبی نیستند. هنوز نمیدانیم که چه تعداد از اسیران را زیرِ شکنجه به قتل رسانده و پیکرهایشان را سربه نیست کرده اند؟ هنوز نمیدانیم که به چه تعداد از اسیران تجاوز جنسی کرده اند؟ هنوز نمیدانیم که چه تعدادی از مبارزان زخمهایِ لاعلاج برداشته اند؟ اگر به آمارِ تلفاتِ دشمن نگاهی بیندازیم؛ بیش از ۱۰۰۰ بار کمتر است. با «موجِ انسانی»؛ آنهم به اشکالِ کنونی که امواجِ انسانیِ آن هنوز «دلیریِ کُشتن» ندارند نمیتوان حتّی در افقهایِ دور نیز نشانه ای از پیروزی دید. لذا در «خیابان» چیزی به جز «تحمّلِ سرکوب» نمانده است. تکرارِ این وضعیّت بسیار شبیه به شیوهٔ رهبریِ «گاندی» در هندوستان است که نه تنها تلفاتِ سنگینی بر مردمِ هندوستان تحمیل کرد؛ بلکه جنبشِ استقلال طلبی را سالیانِ سال معطّل نموده و به دشمن فرصتهایِ بزرگی برای ویرانیِ هر چه بیشترِ هندوستان را داد. 
احزابِ فرسودهٔ سُنّتی که به جز «پوستهٔ خالی»؛ چیزی از آنها باقی نمانده است؛ همگی فقط به یاوه سرایی هایِ جامعه شناسانه  و یا بازگوییِ گزینشی و تفسیریِ قصّه هایِ دورانِ انقلابِ مشروطیّت و دورانِ سلسلهٔ پهلوی مشغولند و آنچه که بر رویِ زمین مانده است «تاکتیکهایِ مناسبِ مِیدانی برایِ سرنگونیِ رژیم در این روزها» است.
انکارِ ارزشِ «حضور در خیابان» همانقدر احمقانه است که بگوییم: «حضور در خیابان» تنها راهِ مبارزه است.
حضور در خیابان؛ زمینهٔ مبارزاتِ ترکیبی را فراهم می سازد. زیرا نیروهایِ سرکوب را مشغول میکند و دستِ نیروهای مبارزی را که آمادگی فرود آوردنِ ضرباتِ سنگینِ اقتصادی و نظامی به رژیم را دارند(اشباح) را باز میکند.
این دو نیرو (حضور در خیابان و اشباح) مکمّل یکدیگرند و نیروهایِ سرکوبِ رژیم را به سراسیمگی و در نتیجه به اشتباه و دادنِ تلفاتِ سنگین وادار خواهند کرد.
ویدیوهایی که از ۳ آذر منتشر شده اند؛ به وضوح «سَردیِ خیابان» را نشان میدهند و حتّی شعارِ «بی غیرتها نشستن» سر داده میشود. شعاری که در این ۷۰ روزِ اخیر جایی نداشت و هرگز داده و شنیده نمی شد.
اگر نبردهایِ ترکیبی به اجرا در نیایند و تلفاتِ جانی و اقتصادیِ رژیم را بالا نبرند؛ «فصلِ شکار» در کمین است.
اکنون نیروهایِ رژیم سخت مشغولِ سرکوبهایِ خیابانی و پراکنده هستند  و حاکمیّت نیز نمیداند که فردا چه خبر خواهد شد؟ امّا فروکشِ مبارزات؛ برایِ رژیم وقتِ استراحت و «بازجویی از اسیران» را فراهم خواهد آورد و «فصلِ شکارِ مبارزان» آغاز خواهد شد.
از «شارلاتان»هایی که میخواهند حرکتهایِ مجامعِ بین المللی را بزرگنمایی کنند؛ به شدّت دوری کنید. زیرا این موجوداتِ سخیف از هر وسیله ای که هزینه ای برایشان ندارد؛ استفادهٔ ابزاری خواهند کرد تا بتوانند بگویند «فیل در خانه است.... من اینجا هستم.... چرا فیل را = مرا نمیبینید؟».
اگر تشکیلِ «هیاتِ حقیقت یاب» ارزشی واقعی داشت؛ مطمئن باشید که «اُلاغ شولتس» و «رابرت خایه مالی» و «شازده شومبولِ شورشیِ بنی هاشمی» خودشان را اینهمه «جِر» نمیدادند. تنها ارزشی که این «تشکّلِ بی خاصیّت» دارد؛ دادنِ امیدهاي دروغینِ مجّانی و قهرمانسازیِ مجّانی از وجودهای کثیفِ خودشان است.
حتّی عَلَم کردنِ نامِ «هیاّتِ حقیقت یاب» نشان از حواله به حپروت کردنِ مسئلهٔ سرکوبهایِ وحشیانهٔ رژیم شیعی است.
چنین هیأتهایی بارها تشکیل شده و هرگز راه به جایی نبرده اند. زیرا نامِ «هیاتِ حقیقت یاب» به خودیِ خود نشانگرِ آن است که میخواهد بگوید: «ما نمیدانیم که آیا مبارزین دروغ میگویند و یا رژیمِ شیعی؟» و این امر کمالِ بی شرمی است. زیرا میخواهند همچنان رشتهٔ باریکی را برایِ «دوستیهایِ دوباره بارژیمِ شیعی» را حفظ کنند. 
پرسش این است که چه چیزی به این اوباشان اجازه میدهد تا چنین هیأتی را یک حرکت در دفاع از مردمِ ایران جا بزنند؟... پاسخ بسیار روشن است. زیرا «جنبشِ ملّی» هنوز از «خیابان و فقط خیابان» دِل نکنده است و اگر همینگونه بماند؛ فروکِش کردن و شکست و بارشِ خاکسترِ یأس و آغازِ فصلِ شکار حتمی است.

کژدم

 
 

۷۴ نظر:

  1. یکی از دلایل شکست آماده نبودن قبلی مردم بود. اساسا این حرکت هیجانی بود و بخاطر یک اتفاق ( کشته شدن یک دختر) استارتش زده شد.
    به نظر من احساسات در زمان مبارزه بسیار می تواند کمک کند اما قبل از آن باید استراتژی و نقشه راه مشخص شود، تمرین شود و به طور کلی آماده بود.
    مردم خیلی خوب شروع کردند اما چون برنامه عملی برای سرنگونی نداشتند شکست خوردند. در صورتی که رژیم از سالها قبل آماده چنین روزهایی بود.

    در حال حاضر بخاطر ضربات مهلک رژیم ( کشته شده ها، زخمی ها مخصوصا کور کردن مردم، اسیر شدگان و...) مردم ترسیدند و مبارزه از داخل خیابان به پشت پنجره ها و پخش کردن شکلات، درست کردن قایق و... کشیده شده است ( مانند همان راهپیمای سکوت).
    به طور خلاصه مردم به جای اینکه از پله نخست شروع به حرکت کنند، ناگهان وارد آخرین مرحله شده و چون آماده نبودند، شکست خوردند.

    در باره اپوزیسیون چی ها هم صحبتی باقی نمی ماند و در قبلاً در این وبلاگ درمورد این موجودات صحبت شده است. شازده شومبول و طرفداران شاه اللهی اش با این بیانیه سازمان ملل درحال پاره کردن کون مردم هستند.

    مرحله نخست تضعیف رژیم است که با نظریه اشباح کاملا شدنی است. این حرکت به 1.5 سال زمان نیاز دارد تا نتیجه ضربات مشخص شود. به طور همزمان باید آگاهی داد و کارهای فرهنگی آغاز شود. مخصوصا مناطقی که ساختار قبیله ای دارند مانند کردستان، بلوچستان، خوزستان و... .
    این حرکت نیاز به یک سر دارد و تا به وجود نیاید جنبش محکوم به شکست است. وجود یک سر است که می تواند این حرکات را سازمان یافته کند. پس قبل از هر چیزی باید هسته مرکزی تشکیل شود.
    هسته مرکزی نیز قبل از هرچیزی باید مسئله مالی را حل و فصل نماید. چیزی که من میدانم در آغاز روی کمک های مردمی نمی شود حساب کرد.

    اشکان یا به قول کژدم اِشّکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من فکر نمیکنم که مسئله بیرون آمدنِ هیجانی بوده است؛ زیرا جان باختنِ ژینا امینی فقط یک جرقّه بود بر بُشکهٔ باروتِ خشمهایِ فروخورده. اینکه رژیم آماده بود تا حذودی درست است. امّا نه از سالها قبل؛ بلکه چند ماه پیش از شروعِ جنبشِ ملّی؛ شاخکهایِ اطّلاعاتیشان فهمیده بودند که امکانِ یک شورش وجود دارد. امّا فکر نمیکنم که تصوّری در این حدّ داشتند که قتلِ ژینا منجر به یک «حرکت در سطحِ ملّی» تبدیل شود. این جنبش تمامیِ سرمایه گذاریهایِ رژیمِ شیعی برایِ تولیدِ اختلافاتِ قومی را به باد داد و اکنون رژیم میداند که «جُنبِشِ بعدی» به صورتی کامل و با درکی عمیقتر؛ در سطحِ ملّی اتّفاق خواهد افتاد. در جنبشِ کنونی مردم یکدفعه به مرحلهٔ آخر نپریدند؛ بلکه در مرحلهٔ دوّم (جنگ و گریزهایِ پراکنده) دَرجا زدند و «نَسناسها»یِ مشکوکی که شاید تعدادشان ۱۰ نفر هم نباشد؛ «ماندن در خیابان» را به عنوانِ استراتژی مطرح کردند. من فکر نمیکنم که حتّی یک نفر از آنهایی که خود را «جوانانِ محلّات» معرّفی کردند؛ در خیابان بوده باشد و فکر میکنم اینها همان «اصلاح طلبانِ سَرخورده» و بازمانده از سفرهٔ غارتی باشند که با«تُحفهٔ سبزِ ۸۸» شکست خورده و اکنون با «شازده شومبول» در حالِ «جفتگیری» هستند. من تمامی جملاتی را که از دهانِ این موجودات بیرون می آمد را رَصَد میکردم و شباهتهایِ زیادی که مسیرهایِ مشابهی را پیشنهاد میکردند را در میانِ این ۲ دار و دسته یافتم و به همین دلیل گروهِ «جوانانِ محلّات» را کوبیدم؛ که شاید به مذاقِ خیلیها نیز خوش نیامد. امّا وقتی به آن نتیجه رسیدم؛ باید میکوبیدم و هنوز نیز از این نظرِ خود عقب نشینی نمیکنم و این دار و دسته را یک «تُرمُزِ عمدی» در لفّافهٔ شعارهای «تو دِل بُرُو انقلابی» میدانم. البتّه نمیتوان همهٔ تقصیرات را به گردنِ آنها انداخت. امّا میتوان همهٔ گناهان را به گردنِ «حماقت» انداخت.
      هربار که میگفتم شماها هنوز آماده نیستید؛ جیغِ خیلی ها در می آمد.

      https://www.youtube.com/watch?v=QE3yMEfpk6E

      حذف
    2. اساساً مطرح کردنِ اینکه «مردم آماده نبودند» اشتباه است.
      مردم انبوهی از افکارِ گوناگون هستند و حتّی عمقِ افکارِ همسان نیز با یکدیگر فرق دارند. لذا نمیتوان «مردم» را گناهکار دانست؛ بلکه آنهایی که مدّعیِ «رهبری» هستند و حتّی به خود اجازه میدهند که «شورایِ گذار» (البتّه چند نفره) تشکیل دهند؛ خود را در «قامتِ رهبری» میدانند. در حالی که نمیتوانند حتّی با یک «کاسه ماست» آبدوغ خیار درست کنند. این حیواناتِ پَست هستند که سدّ راه میباشند.
      من اکنون مردم را به هیچوجه گناهکار نمیدانم. سالهایِ سال آنها را «ساکنینِ ایران» میخواندم. امّا اکنون چنین فکر نمیکنم. آنها اکنون از «ساکنینِ مسافرخانه» به «صاحبخانه» تبدیل شده اند.

      حذف
    3. سنده مسلمانان تو کس حضرت زهرا مادر جنده امام حسین هارلوت زاده.

      حذف
    4. عن به هیکل حضرت محمد

      حذف
  2. https://tinyurl.com/46wcn4m4

    رژیمِ اوباشانِ صفوی مسلک در پِیِ عملیّاتی کردنِ «استراتژیِ سرکوبِ متمرکزِ موزاییکی» ؛ در فتحِ کُردستان و بخشی از خوزستان؛ دچارِ «کمبودِ نیرو» شده است. اگر چند «کُردستان» و «اندیمشکِ دیگر» به پا کنید؛ باید از کُرهٔ مرّیخ نیرو بیاورد.
    پرسش این است که آیا شماها حاضرید تا چند کُردستانِ و اندیمشکِ دیگر بیافرینید؟ تا رژیم را به آوردنِ نیروهایِ کُمکی از کهکشانِ «اَندرو مِدا» وادار کُنَد؟

    پاسخحذف
  3. خیلی زود قضاوت میکنید کژدم یه کم فرصت بدین به مبارزا

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من زود قضاوت نمی کنم؛ من و یا هیچکس در مقامی نیستیم که به کَسی فرصت بدهیم و یا ندهیم. جهتِ مسیر را برآیندِ حرکتِ مبارزان و نیروهایِ دشمن تعیین میکنند و من فقط با توجّه به مسیری که میبینم؛ «جهت» را ترسیم میکنم.
      ۲۰ روز فرصتِ بسیار بزرگی است.

      حذف
  4. https://tinyurl.com/46wcn4m4

    هیچ خطری از سویِ حزب دموکراتِ کُردستان و یا کومه له رژیم را تهدید نمیکنند.
    رژیم از «نیرویِ ناخواندهٔ سوّم» به وحشت افتاده است و نه از «غنی بلوریان»ها.

    پاسخحذف
  5. https://tinyurl.com/3zejz6da

    این حرکات بی ارزش نیستند. امّا ارزشِ اینگونه مبارزات در حدّ «نیشگون» است. به اینگونه حرکات دلگرم نباشید.
    اینگونه مبارزات زمانی میتوانند مؤثّر شوند که بخشی از «مبارزاتِ ترکیبی» و در خدمتِ آن باشند.
    جنسِ حاکمیّت «سایبری» نیست؛ بلکه از جنسِ «بُرج و بارو» است.
    اینرا همیشه به یاد داشته باشید تا دچارِ اشتباهِ محاسباتی نشوید.
    تا زمانی که نفهمید که حاکمیّت از چه جنسی است؛ ... «پیروزی» در حدّ آرزو خواهد ماند.

    پاسخحذف
  6. به نقل از وبسایت رادیو فردا:

    (جمعی از مردم شهر اصفهان نیز شامگاه جمعه در اعتراضات خیابانی شعارهایی علیه جمهوری اسلامی و شعار « ما تماشاگر نمی‌خواهیم، به ما ملحق شوید» سردادند.)
    این شعار به هیچوجه دلگرم کننده نیست و نشانگرِ این است که بخشی از مردم از تکراری بودنِ حرکتهایی که دستاوردی ندارند احساس خستگی میکنند و اگر اینگونه پیش برویم؛ «خستگی» جایِ خود را به «دلسردی» و سپس «یأس» خواهد داد.
    مهمّ ترین عامل در یک انقلاب «انگیزه» و «احساسِ پیروزی» است و تاکتیکهایی که بتوانند هر روزه پیروزیِ جدیدی را بر سرِ سفرهٔ انقلاب بگذارند؛ عاملِ بسیار مهمّی است.
    تاکتیکهایِ جدید باید وَرَق را برگرداند و مردم باید به خاک افتادنِ نیروهایِ رژیم را ببینند تا احساسِ «دستاوردهایِ واقعی» به آنها دست دهد و در این صورت دیگر شعارهایی مانند «ما تماشاگر نمی‌خواهیم، به ما ملحق شوید» و «بی غیرتها نشستن» شنیده نخواهند شد.
    حال باید منتظر ماند و دید تا در ۲۰ روزِ آینده چه میشود؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مشکل اینجاست که به قول شما ما «انقلابیون حرفه ای» نداریم. هرچه که هست، همین مردم عادی هستند.

      اشکان

      حذف
    2. نمیدانم که چه تصوّری از «انقلابی حرفه ای» دارید. شاید فکر میکنید که همهٔ شان خدایانِ مبارزه هستند. اصلاً اینطوری نیست. انقلابیِ حرفه ای یعنی کسی که کارِ دیگری ندارد و وقتش را در اختیارِ یک حزب و یا سازمان قرار داده است. برخی از آنها با استعداد و باهوش هستند و برخی دیگر تا آخرِ کار همچنان سرباز می مانند. امّا همهٔ شان حقوقِ سازمانی دارند. یعنی لباس و کفش و خوراکشان را آن سازمان می پردازد.
      اینکه میگویم مردم انقلابیِ حرفه ای نیستند؛ به این خاطر است که مردم کار و زندگیِ روزمرّه دارند. نمیتوانند ماهها و یا سالها اعتصاب کنند؛ نمیتوانند در خانه هایِ تیمی باشند و یا «پیشمرگه» باشند و ....
      به همین ارتش نگاهی بکنید. عدّه ای از آنها استخدامی هستند و بخشِ عظیمی از آنها فقط ۲ سال خدمتِ وظیفه ای هستند.
      آن استخدامیها همهٔ شان ژنرال نیستند و همهٔ شان افسرانِ عالیرتبه و میانپایه نیز نیستند. حتّی درجه هایشان نیز گاهی اوقات بر اساسِ سالهایی که خدمت کرده اند بالا می رَوَد.
      در میانِ مردم استعدادهایِ زیادی وجود دارند و برخیها قدرتِ یادگیریِ سریع و ارتقاء دانش دارند.
      به عنوانِ مثال اگر یکی از این نیروها طرزِ ساختنِ فتیله را یاد بگیرد؛ در ۲ روز آنرا خواهد ساخت؛ ... آزمایش خواهد کرد.... ایرادهایش را رفع خواهد نمود. اینها نشانهٔ استعدادها هستند و نه «حرفه ای بودن».

      حذف
    3. برایِ افرادِ با استعداد کافی است که فقط «نَخ» بِدهی .... یک راهنمایی بکنی... بقیّه را خودشان با اندیشیدن و تجربه میفهمند و ارتقاء میدهند.

      حذف

    4. بله درست است. مانند ورزشکاران حرفه ای که درآمد زندگیشان از ورزش است.
      مردم می توانند در پوشش های طبیعی از چنین افرادی حمایت مالی کنند.

      حذف
    5. من منظورم این نبود که از «حرفه ایها» حمایتِ مالی کنیم و یا اینکه گوش به فرمانِ آنها باشیم. بلکه باید روحیه و فرهنگی در میانِ مردم ایجاد شود که مسائلِ تاکتیکی و رویکردهایِ استراتژیکِ مبارزاتی را بدونِ توجّه به اینکه چه کسی این تاکتیکها را ارائه میدهد؛ به میانِ مردم ببرند. البتّه کسانی که با یک شخص و یا حزب «بیعت» کرده اند هرگز چنین کاری را نخواهند کرد. زیرا آن شخص را «رقیب» و «دشمن» می انگارند. امّا اگر به روشهایِ مبارزاتی طوری نگاه کنیم که گویی در حالِ مطالعهٔ کتاب و آموزش دیدن هستیم؛ به راحتی ایده هایِ گوناگون به میانِ مردم میروند و تجربه میشوند.
      به جایِ فکر کردن به «انقلابیِ حرفه ای» بهتر است که به «مُربّی» فکر کرد.

      حذف
    6. فرض کنید که وارد خانه ای میشوید و میبینید که همه در حالِ گَرد گیری هستند و میزها و مُبلها و .... را پاک میکنند. میپرسید که آیا سقف را گردگیری کرده اید؟ میگویند نَه؛ کارمان که در پایین تمام شد میرویم سراغِ سقف. میگویید که اشتباه است؛ اوّل باید سقف و دیوارها را پاک کنید و بعد پایین را. میپرسند چرا؟ میگویید که اگر پس از گردگیری پایین به دنبالِ سقف بروید؛ گرد و خاکِ سقف پایین ریخته و همهٔ زحمتتان به هدر خواهد رفت. امّا اگر از بالا شروع کنید؛ همه چیز شسته و رُفته پیش میرود. به این میگویند «مربّی گری». حال اگر عدّه ای آنقدر احمق باشند که به خاطرِ گرایشاتِ حزبی و دستوراتِ حزبی و مَرامی و یا رقابتهایِ احمقانه بخواهند مخالفت کنند؛ آن خانه هرگز به صورتِ کامل گردگیری نخواهد شد.

      حذف
  7. https://tinyurl.com/bddhneae

    دستورِ «قرمساق فرزانه» به تمامی مزدورانش برای ساختنِ روایتهای ساختگی از سرکوبها و کشتارها و تهیّهٔ خوراک برای خوراندنِ آن به «هیأت حقیقت یاب» که از همان آغاز گفته است که نمی داند چه کسی راست و یا دروغ میگوید؟ به همین خاطر نیز قرار است تا به مدّتِ ۱۰ سال برایِ «یافتنِ حقیقت» تلاش کنند.

    پاسخحذف
  8. مسئلهٔ مهمّ دیگر «گزینشِ رهبر» از سویِ مردم است. این رهبر میتواند یک حزب و یا گروه از یک گرایشِ فکریِ غیرِ حزبی و یا حتّی یک فرد باشد.
    اگر شما ببینید که افراد و یا احزابِ خاصّی؛ هربار که حرفی زده اند و یا پیشبینی کرده اند؛ همه اَش غلط از آب در آمده و رهنمودهایشان نیز به شکست منجر شده است؛ نمیتوانید و نباید به هیچوجه به آنها اعتماد کنید. زیرا اینگونه حزبها و افراد در «کُرهٔ دیگری» زندگی میکنند و یا اینکه اهدافی را دنبال میکنند که در نتیجهٔ شکستهایِ مردم به دست می آیند.
    چند روز پیش از نوشتنِ مقالهٔ «انقلاب مُرد.... انقلابی دیگر باید»؛ برایِ اوّلین بار با «دلقکهایِ محلّه هایِ تهران» تماس گرفتم و پس از چندین بار به آنها گفتم: «خیابان؛ خیابان نکنید؛ اگر اینگونه پیش بروید؛ خیابان را نیز از شما میگیرند». تویِ گوششان فرو نرفت. تا اینکه پس از انتخابِ «کردستان» برایِ «سرکوبِ متمرکزِ موزاییکی» از طرفِ رژیم؛ بارها به این «دلقکهایِ محلّه هایِ تهران» هشدار دادم که اگر نجنبید؛ این شُتُر دَرِ خانهٔ همه خواهد نشست. باز هم تاثیری نداشت. لذا به این نتیجه رسیدم که این «دلقکها» فقط یک عدّه در اینترنت هستند و شاید تعدادشان حتّی ۱۰ نفر هم نباشد و افکارشان در دایرهٔ «اصلاح طلبانِ ریزِشی» (فرشگردها) و «شازده شومبولیها» است.
    پس از آن نوشتارِ کنونی را منتشر کردم و مطمئن هستم که اگر تا ۱۹ روزِ دیگر حرکتی دیگرگونه انجام نگیرد؛ این جنبش به شدّت شکست خواهد خورد.

    پاسخحذف
  9. من با ۱۵۰۰ تصویر کاری ندارم و با اندیشه هایشان نیز هرچه که باشد کاری ندارم. زیرا یک رسانهٔ خوب است. امّا همین الآن به صفحهٔ توئیترِ ۱۵۰۰ تصویر مراجعه کنید تا ببینید که رنگ و بویِ ماتَم گرفته است. اینها را من از یک هفتهٔ پیش حدس میزدم ولی وقتی نمیتوانم از وقوعِ آنها جلوگیری کُنم؛ تقصیری ندارم.

    پاسخحذف
  10. https://www.iranintl.com/202211269023

    این اعتصابات بسیار مؤثر هستند. تنها ایرادِ اعتصابها این است که نمیتوانند به مدّتی طولانی دوام داشته باشند. اعتصابات میتوانند زنجیرهٔ تولید تا مصرف را متوقّف سازند. امّا در برخی موارد صاحبانِ کارخانه ها میتوانند از «اعتصاب شکنها» استفاده کنند و یا به خاطرِ عدمِ وجودِ «صندوقهایِ حمایت از اعتصابات»؛ این حرکات تأثیری موقّت داشته باشند. از طرفِ دیگر عدّه ای از کارگران شاید اعتصاب را ترک کرده و به سرِ کار برگردند.
    من به «اعتصاباتِ سیاسی» به هیچوجه علاقه ای ندارم و «سابوتاژ» را مؤثّر میدانم. زیرا با تخریبِ یک یا چند نقطهٔ کلیدیِ کارخانه؛ آن کارخانه نه تنها متحمّلِ هزینه هایِ تعمیر خواهد شد؛ بلکه شاید ماهها از زنجیرهٔ اقتصادی خارج شود؛ حال کسی بخواهد و یا نخواهد؛ عملاً اعتصاب کرده است و حتّی اگر بخواهد کار کُند؛ جایی برایِ کارکردن ندارد. اعتصاب شکنها نیز نمیتوانند دردی را برایِ رژیم درمان کنند. رژیم نیز نمیتواند کارگران را تهدید و ارعاب کند و چه بسا مجبور شود حقوقِ کارگران را نیز بپردازد.
    «سابوتاژ» و «اعتصاب» از نظرِ «مِیدانی» یک کار را انجام میدهند. امّا «سابوتاژ» اثری بسیار شدیدتر تر و از نظرِ زمانی بسیار طولانی تر دارد. اگر «سابوتاژ»ها گسترده باشند؛ حتّی میتوانند رژیم را به ورشکستگیِ مالی برسانند. به طوری که نتواند هزینهٔ اوباشانِ خود را نیز بپردازد.
    حال شاید گفته شود که در این صورت مردم چکار کنند؟ زیرا متضرّر میشوند. من میگویم که برایِ سرنگونیِ رژیم باید تحمّل کنند و هزینه بدهند. وگرنه اگر همه چیز را به دُمِ یکدیگر ببندیم و همه چیز را یکجا بخواهیم؛ امکان ندارد که بتوان کاری از پیش بُرد.

    پاسخحذف
  11. https://tinyurl.com/fw4j4drc

    ۳ سال پیش گفتم که «ژی جین کُنفوسیوس» با انتشارِ عمدیِ «ویروسِ طلایی» به سایرِ کشورها به پایِ خود شلّیک کرد. باز هم گفتم که: «ویروسی که اقتصاد را بیشتر از انسانها؛ می کُشَد».
    اقتصادِ چین سالها است که از این بیماری رنج می بَرَد و این رنجها اکنون به «ناله» تبدیل شده اند. با سرنیزه نمیتوان عواقب این کثافتکاری را سرکوب کرد.

    پاسخحذف
  12. فکر میکنم زمانش رسیده که عاشقان قدم به عرصه نبرد بزارن

    پاسخحذف
  13. اینها همش کوس شعره. یک گروه کوچک در ۴ یا ۵ تا شهر لازم داریم که هر کدام از آن گروه ها ۲۰-۱۵ تا بسیجی را با ترور کنه بعد ببین چه زود رژیم می آفته. ای سوسول بازی های فوتبال و اعتصاب و بشاش توش.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بسیجیها سربازانِ بی ارزشی برایِ رژیم هستند. به جنگِ ۸ ساله نگاهی بکنید که چگونه از این بدبختها استفاده میکردند. برایِ رژیم ارزشِ بسیجی به اندازهٔ یک فشنگ است.
      لذا با کُشتنِ ۲۰۰ بسیجی؛ وَرَق بر نمیگردد. بلکه باید همهٔ تظاهرکنندگان به قصدِ کُشتنِ بسیجیها و نیروهایِ ویژه بیرون بروند و نه برایِ شعار دادن و پاره کردنِ کفشهای خودشان.
      البتّه زمانی که بخواهی اینچنین حملاتی را آغاز کُنی؛ باید برایِ «ضدّ حمله» نیز آماده باشی و گرنه در «ضدّ حمله» شکست میخوری.

      حذف
  14. من به شما قول ‌میدهم اگر حتی با این کار کوچک هم تمام سردمدارانشون روانه سوراخهاشون در اروپا و امریکا و کانادا می‌شوند و این و اماندههای بسیجی هم میروند توی سوراخواشون قیام میشند. از نیروهای پارتیزانهای رومانی و فرانسوی در جنگ با هیتلر نازی باید یاد گرفت با با شهر و اعتصاب و فوتبال نه تنها به جاهی نمیرسید بلکه وقت بیشتر به این مادرقهوها می‌دهد که خود را بیشتر از پیش آماده سرکوب کنند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پارتیزان یعنی انقلابیِ حرفه ایِ آموزش دیدهٔ نظامی.
      شما فعلاً بروید آن «فتیله» و «فتیلهٔ انفجاری» را آزمایش کنید تا ببینید که درست کار می کُند یا نه؟ این اولّین گام برایِ «پارتیزان» شدن است.
      اگر اینکار را بی فایده میدانید؛ سلاح بدست آورید.
      «پارتیزانها» در «کردستانِ عراق» در حالِ بخور و بخواب هستند و میگویند: «این توطئهٔ رژیم است که میخواهد ما را به جنگ بکشاند ولی ما فریب نخواهیم خورد و جنگ نخواهیم کرد».

      https://tinyurl.com/4ecz5kxu

      بخوانید و بخندید.

      حذف
    2. در هر صورت شما به «سلاح» نیاز دارید؛ به نفرات نیازدارید؛ به شناساییِ دقیق نیاز دارید؛ به طرّاحی عملیّات نیاز دارید؛ به تمرینِ طرحِ عملیّاتی و محاسبهٔ زمانبندیِ آن نیاز دارید و برایِ طرّاحیِ عملیّات به «مغز» نیاز دارید. بقیّه اَش فقط حرف و حدیث است.

      حذف
  15. من با سما هم عقیده هستم، محور نماد تمدن ایرانی بروی فردها میچرخد، کوروشها، مادرها، رضا شاهاه دلی ندارد این با فرقی با گذشته های تاریخیمان داشته باشیم. پاینده باشید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما. من نفهمیدم که منظورِ شما از این کامنت چه بود؟
      لطفاً اندکی واضحتر و بیشتر توضیخ دهید.
      سپاس

      حذف
  16. توجه
    خاک تو سر مبارزان که تیم ترور ندارند!

    درخواست اعلام اسامی فرماندهان و معاونان و کادر جنایتکار نسل کشی

    در خواست ربودن زنان چادری به صورت نمادین  به عنوان مقابله به مثل

    درخواست ترور کادر منطقه به عنوان پاسخ کوبنده

    درخواست ربودن مدیران ادارات دولتی به عنوان مقابله به مثل و پاسخ


    گفته میشود صدای ضجه و مراسمی که با بلندگو در محله های مختلف بعضا پخش میشود و اهالی تعجب می کنند این صدا از کجاست این صدا از کوچه های انتهای خیابان ابراهیمی واقع در بلوار فردوس تهران است. همچنین از برج افق یا هوریزون در این منطقه یعنی بخش جلو ساخته شده و بخش پشتی که نیمه کاره است. هوجنین لز پژوهشگاه سوانح طبیعی است.

    افرادی از اطلاعات فهمیدن اینجا قتلگاه زنان و دختران است صدا را در مناطق با بلندگو و تکنیک هارپ جو پخش کرده یا می کنند.
    شاید در ۲-۴ ماه گذشته تا حالا پنج تا ده هزار قتل در این منطقه انجام شده باشد.











    امشب نیز مثل شبهای دیگر در پشت برج افق در قسمت ناتمام ردیف ماشین در صتدوق عقب زنانی را به پشت افق برده و سنگسار و اعدام کردند. در قسمت جلو در کوچه نوزذهم نیز صدای مراسم اعدام و سنگسار شنیده شد.

    تا صبح نیز هی دخترانی که در خیابان بی حجاب بوده اند را می آورند لاتهایی نظیر ابوالقاسمی و تورج رام دستمالی و مشت و اذیت می کنند. وگاه یکی را با گوله می کشند.

    این مراسم با همکاری:
    لاتهای محله یعنی برادران ابوالقاسمی کنی و الله قلی و تورج رام
    پلیس کلانتری منطقه
    بسیج که درب سبز روبروی افق اکباتان است
    سپاه پاسداران
    .وزارت اطلاعات
    راهنمایی رانندگی منطقه
    انجام میشود.

    اگر کسی فرمانده هان و معاونان منطقه بلوار فردوس برج افق را میشناسد باید معرفی کند به عنوان جنایتکار جنگی تحت پیگرد سازمان ملل قراربگیرند. عکس و اسم آنان را منتشر کنید.

    اسامی برخی قاتلان:
    تورج رام
    برادران ابوالقاسمی کنی
    برادران الله قلی
    قدیری
    بدری
    رستمی
    داودی
    زبرجدی
    نیکونژاد
    اسدی رازی
    مختاری کرچگانی
    وارسته حیدری
    سلکی


    فرمانده و معاون و کادر باید اعدام گردند.

    پاسخحذف
  17. به همه خبر دهید  به همه خبر دهید


    دام خطرناک
    منطقه خطرناک به این منطقه جهت شعار دادن نروید.



    ;







    تهران بلوار فردوس انتهای خیابان ابراهیمی حنوبی کوچه های اطراف برج افق و برج افق.
    اگر برای شعار دادن به آدرس فوق دعوت شدید هرگز به آنجا نروید. اینجا یک دام برای ربودن و قتل دختران است.
    ممکن است در محله های دیگر نیز زن و دختر ربوده شود در صندوق عقب به منطقه اطراف برج افق منتقل شده تجاوز و شکنجه و قتل انجام شود.

    اول اینکه مردم ابراهیمی جنوبی خصوصا انتهای آن از ۴۰ سال قبل همگی افراد قاچاقچی و لات و لوط و افراد سپاهی و مافیایی هستند و همیشه با حکومت زد و بند می کنند تا  بتوانند  امور‌ مافیایی انجام دهند. و از  شهریور تا به حال صدها دختر توسط آنان ربوده  و تجاوز و مقتول و شکنجه
    آ
    دوم اینکه کوچه بن بست است همیشه بارها در کانالها و گروه ها توصیه شده در چنین جایی تجمع اعتراضی نکنید.

    سوم اینکه سر کوچه ۱۸ جنب مکانیکی درب سبز پایگاه بسیج است. یعنی پایگاه زندان و سرکوب دم محل تجمع است.

    چهارم اینکه شنیده های اهالی حاکی است در این محدوده  شعارهای معمول می دهند فرضا مرگ بر دیکتاتور می گویند فرضا یکساعت می گویند ۲ دقیقه آخر یک دفعه شعار دهنده ها ۲ دسته میشوند یک دسته که مرد هستند با عربده مرگ بر ضد ولایت فقیه می گوید و یک دفعه صدای جیغ و ضجه و ناله چند دختر و صداهای تفنگ بادی مانند می آیند ۹۰ درصد مواقع چنین بوده.  گاه نصف شب مثلا ساعت ۳ صدای تک تیر و ناله یا جیغ یک زن شنیده میشود.

    پنجم اینکه برخی از درون ساختمانهای پناه گرفته شده ربوده شده اند.

    ششم اینجا و بسیاری جاهای دیگر گزارش شده دختران یک دفعه توسط جوانان و نوجوانانی که کنارشان شعار می دهند دستگیر و ربوده میشود.

    هفتم اینکه
    برادران ابوالقاسمی کنی  و ابوالفضل محمدی که ساکن کوچه نوزدهم پلاک سه و پلاک پنچ هستند حامی حکومت و فامیل باقری کنی که عضو بیت رهبری هست، می باشند. از قدیم متجاوز به دختر و مورد حمایت نیروی انتظامی بوده اند. در این منطقه در جهت ربودن معترضین فعالند.
    الله قلی ها ساکن ک۱۸ پلاک ۱۱ نیز تحت حمایت پلیس در ربودن دختر فعالند.
    تورج رام ساکن ک۱۹ پلاک۲۳ ساکن اینجا و جوادیه و شرق تهران متخصص ربودن دختر
    این سه اوایل آذرماه در عصر ، در کوجه نوزدهم با عربده دنبال دختری و با سنگ به سرش زدند چون قبل از عربده و سنگسار مشاجره می کردند که رویش زیاد شده و زیاد در محله مانده است.

    ک۱۹ پ۱۷ واحد ۴ قدیری واحد۳ ذوالفقاری واحد۵ عزیزاللهی واحد۹ خلیفه واحد۱۰ داوودی واحد۸ بدری واحد ۱۲ زبرجدی شهریار واحد۱۴ رستمی چندین بار پس از اعتراضات دخترانی که کنارشان شعار میدادند را در هر واحد چند نفر با زور برده تجاوز و بعضی را کشتند و برخی را به مکان نامعلوم بردند.
    از این اوباش در ابراهیمی جنوبی زیاد است.


    هشتم اینکه رمز هارلت و هارلوت استفاده نکنید. در برخی مناطق گفته اند هارلوت یعنی آزادی تجاوز.

    نهم اینکه در این منطقه به پلیس گفته اند اگر گزارش دادند به آپارتمانی حمله شده و یا اگر دختری گزارش داد دوستش به داخل خانه ای ربوده شده دختر را آزاد نکند و حتی تحویل رباینده ها بدهد( خواهشمندم به شکایات پلیس ۱۹۷ تلفن بزنید و به تلویزیونهای ماهواره تماس بگیرید بگویید منطقه مذکور پلیس اعلام عدم حمایت کرده تا باند خودسر پلیس با افراد شایسته تعویض شود.)

    دهم اینکه نهاد بین المللی و وکیل بین المللی که کاملا معتبر باشد همه جا معرفی شده باشد و معرفی کنید تا بیاییم اطلاع رسانی کنیم.


    ...

    پاسخحذف
  18. خلاصه کلام جنایات اطراف بررج افق و سوانح طبیعی توسط مردان وحشی و با تجربه امنیتی و انتظامی و مسلح و سپاه سازماندهی شده است.
    اینان به فحاشی کردن به زنان و عربده کشی سر زن و کتک زدن و شکنجه و قتل زن و تجاوز علاقه دارند و با نقش ضد آخوند دارند جناست سازملن یافته می کننذ.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شاید در آن منطقه کارگاههای شیمیایی تولید موادّ مخدّر صنعتی دارند (متامفتامین و هروئین و ....) که نمیخواهند انقلابیون به آنجا نزدیک شوند تا گَندَش در بیاید. داستانی که شما میگویید ذهنِ مرا به این مسیر می کشاند.
      آنجا محلّهٔ «آدم خواران» نیست.

      حذف
    2. تورج رام همونی نیست که طرفدار شازده شومبول بود؟؟
      نوشتار های قبلی در مورد حذف شازده شومبول بحث شده بود که یهو تورج رام اظهار فضله کرد.

      حذف
  19. با پوزش از شما. محور نماد تمدن ایرانی بروی فردها میچرخند همانند کورشها و نادرها و رضا شاهان. در تمدن ایرانی بر خلاف تمدنهای اروپاهی و چینی این افراد بانی وموجب دگردیستی در جامعه و در نتیجه در تاریخ میشوند. هم در چین و هم در اروپا این مطلوب فقط و فقط توسط یک طبقه مرفه قابل انجام بوده و هست.

    پاسخحذف
  20. بنابر این تک افراد است که در ایران زمین شرنوشت ساز میباشند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در اروپا بسیاری از اصلاحات از «بالا» بوده است. انقلابِ موسوم به «انقلابِ کبیر فرانسه» که از «پایین» آغاز شد؛ حدودِ ۱۰ سال طول کشید. زیرا در «پایین» شاهدِ «پراکنده اندیشی» از طرفِ کسانی هستیم که «قدرت» ندارند و تقریباً همهٔ راههایِ ممکن برایِ تشکیلِ یک حکومتِ نسبتاً پایدار در این ۱۰ سال آزمایش شدند. امّا پس از ۱۰ سال؛ باز هم چشمها به نظریّهٔ «بالا نشینها» معطوف شد و با اینکه «همسان» نَشُد؛ امّا «بالانشینی» را در نظر گرفت و با اندکی محدودیّتها آنها و نظراتشان را پذیرفت.
      اینکه میبینید در ایران از «فردِ سرنوشت ساز» سخن گفته میشود؛ یک «دروغِ پان ایرانیستی» است تا «سایهٔ خدا بر رویِ زمین» (شاهنشاه) را به کُرسی بنشانند. امّا نمیتوان اهمیّتِ نقشِ «افرادِ توانگر از نظرِ فکری» را در هیچ یک از جوامعِ انسانی؛ انکار نمود. امّا اینکه بگوییم «یک فرد سرنوشت ساخت»؛ این نظریّه مستلزمِ «استیصالِ ملّی» است. این استیصال در دوره هایِ گوناگون دستخوشِ برخورد و بازخوردِ پارامترهایِ زیادی است که نمیتوان آنها را «عمومیّت» داد و مانندِ «مارکس» یک «قانونِ تاریخی» از آنها ساخت. زیرا مشکلاتِ هر دوره ای «منحصر به آن دوره» است.
      «فرد» زمانی میتواند سرنوشت ساز باشد که جامعه او را بپذیرد. و در صورتِ پذیرفته نَشُدن؛ آن شخص با اینکه توانا ترین بوده است به «مَردِ نا بهنگام» تبدیل میشود.
      به عنوانِ مثال؛ «نیچه» در عرصهٔ اندیشهٔ اروپایی؛ یک «مردِ نا بهنگام» بود.
      اکنون شاهدِ «کشفِ حجابِ گسترده» در میانِ بانوانِ ایران هستیم. نامِ زنده یاد «ژینا امینی» سرلوحهٔ حرکتِ انقلابیِ کنونی است. امّا نامِ «طاهره همیشه قرّةالعین»؛ در این ۷۰ روز؛ هرگز بُرده نشده است. با اینکه در ۲۰۰ سالِ اخیر؛ نخستین «شیر زنی» بود که کشفِ حجاب کرد و نخستین «طلایهٔ خورشیدِ تساوی حقوق زنان و مردان» بود.
      اکنون «عمّامه پرانی» به عنوانِ یک حرکتِ انقلابی شمرده میشود (رُنسانس)؛ امّا «علی محمّد شیرازی» (باب) دستورِ «عمّامه پرانی» نداد؛ بلکه به «پَراندنِ سرهایِ عمّامه دار با تیغِ بُرنده» حُکم داد. امّا هنوز هم که هنوز است؛ نامِ این «دلاور مردان» و «دلاور زنان» در حدّ «تابو» است و کسی از آنها یاد نمیکند. زیرا آنها «نا به هنگامان» بودند.
      اگر «باب» اکنون ظهور میکرد؛ همچنان به عنوانِ «رادیکال» (بخوانید نا بهنگام) از او یاد می شد. امّا اگر «طاهرهٔ همیشه قرّةالعین» همین اکنون زنده بود؛ دیگر «نا به هنگام» نبود.
      بسیاری از آنهایی را که «تواناهایِ به هنگام» می شناسیم؛ با اینکه «پذیرفته» شدند؛ امّا به «کژراهه» رفتند و «کژراههٔ آنها» به ظهورِ دوبارهٔ «اوباش انگلهایِ شیعی» به عنوانِ «حاکم» در ۴۳ سالِ اخیر انجامید.
      من با نظریّهٔ شما از این نظر مخالفم که به آن مانندِ قانونِ نسبیّتِ انشتین؛ «عمومیّت» می دهید. ولی اگر کلمهٔ «بعضی وقتها» را به آن اضافه میکردید؛ با شما موافق می شدم.

      حذف
    2. https://tinyurl.com/33khds53

      من (کژدم) هرگز «بهایی» نبوده ام و این دین را زاییدهٔ «خیانت به جنبشِ بابی» میدانم. امّا در هر صورت؛ «بهائیانِ کنونی» را «خائن» نمیدانم و آنها را «فریب خوردگانِ دستگاهِ واتیکانِ بهائیّت» (بیت العدلِ اعظم) می دانم. امّا در این ۴۳ سال بر آنها و کودکانشان «ظُلمِ مضاعف» رفته است.
      اینکه «انگل عبد الحمید» از «بهائیان» نام می بَرَد؛ نشانهٔ نوعی «دِگر دیسی» در این شخص است. نمی دانم که این «دگر دیسی» نوعی از «سیاست بازی» است و یا اینکه نشانهٔ «آتَشی درونی» است.
      «آتَشِ درون» همیشه «نقطهٔ آغاز» بوده است.
      «علی محمّد شیرازی» خود را «نُقطهٔ اولی»(نخستین نقطهٔ آغاز) مینامید.
      سالها پیش از این؛ بر رویِ قطعه سنگی کوچک؛ «صلیب» را حکّ کرده و به صورتِ گرددبند در آورده بودم. روزی به میهمانی دعوت شده بودم و این سنگ را با خود بُردم و به شخصی هدیه دادم که نمیدانستم مسیحی است و یا نَه؟ زیرا از سخنانش بویِ «آتَش» به مشام میرسید.
      نگاهی به سنگ انداخت و آنرا بوسید و به گردن انداخت و گفت: «یا مسیحِ مقدّس» و سپس پُرسید که آیا من «مسیحی هستم؟». پاسخ دادم : «نَه من مسیحی نیستم». پُرسید: پس چرا این صلیب را تراشیده ای؟
      گفتم: این صلیب به طورِ مستقیم اشاره به «مسیحِ شما» ندارد.... بلکه «ترسیمِ سرنوشتِ همهٔ نُخُست زادگان» است....... «همهٔ نخست زادگان در میانهٔ آتش میرقصند».

      اکنو ن ایران به یک «نخست زاده» نیاز دارد و باید این «نخست زاده» را پاس بدارد.

      حذف
    3. مردم اون زمان آماده پراندن سر های عمامه داران نبودن ولی الان چطور؟

      حذف
    4. نسبت به ۲۰۰ سالِ پیش اکنون بخشی از مردم؛ اندکی تکان خورده اند. اگر این تکان خوردن را با «۸۸» مقایسه کنیم؛ هنوز در حالِ یاد گرفتنِ «الفبا» است مانندِ فهمیدنِ «همبستگیِ ملّی» ولی هنوز وزنی ندارد.امّا اگر با ۲۰۰ سالِ پیش مقایسه کنیم؛ در «نقطهٔ صفر» در حالِ درجا زدن است.
      این جُنبِشی که من میبینم؛ فارغ از اینکه رسانه ها چه میگویند هنوز آمادگیِ هیچ حرکتِ جدّی برایِ «ملاقات با آینده» را ندارد.
      بگذارید این «فراخوانِ آذر»نیز بگذرد؛ تا وزنِ واقعي جنبش را ببینید. زیاد به آرزوها دلگرم نباشید.
      ببینید در مِیدان چه می گذرد؟!

      حذف
  21. اکنون از آن ۲۰ روزی که در نوشتارِ اصلی سخن گفته بودم؛ ۷ روز گذشته است. اگر در این ۱۳ روزِ باقیمانده؛ حرکتهایی «نوین» برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی انجام نگیرند...... این جُنبش می میرَد.

    پاسخحذف
  22. جنبش هنوز شروع نشده که بخواد بمیره.هنوز ریشه ها شکل نگرفتن شما فقط سطح آب(حواشی رسانه ای) رو می‌بینید.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. داشتنِ «خواسته هایِ اجتماعی - سیاسی - اقتصادی» که در نتیجهٔ «بی پاسخ»ماندن از طرفِ رژیم؛ «انگیزهٔ انقلاب» را پرورانده است؛ هر چقدر هم که قوی باشند؛ بدونِ گُزیدنِ راههای درست برایِ سرنگونیِ رژیم؛ به شکست می انجامد.
      با «گاندی بازی» نمیتوان پیروز شد.

      حذف
    2. اگر قرار هست که با اعداد پیش بریم بنظر من یک بازه ی ۵ تا ۷ ساله رو در نظر بگیرین.هنوز تاملات نابهنگام وارد اندیشه های انقلابی ایرانیان نشده و گفتمان بر محورهای مسائل روزمره و تقلید از جوامع غربی هست.هنوز ریشه های زندگی درون ایرانیان محکم نشده

      حذف
    3. منظورِ شما از «تَأملاتِ نابهنگام» چیست؟ اینکه میگویید گفتمانِ کنونی به نوعی تقلید از «دموکراسیِ غربی» است کاملاً درست است. امّا منظورتان را از «ریشه هایِ زندگی» را نمیفهمم؛ بهتر است از «گُنگ گویی» به «صریح گویی» بپردازید. «سخنانِ گُنگ» را شاید به ۱۰۰ ها راه تعبیر کرد. امّا سخنهایِ صریح قابل تفسیر نیستند.

      حذف
    4. انقلابی برای پایان دادن به ساختار پگانیسم کهن،انقلابی برای ستارگان درخشان آینده.من شروع جنبش رو با تعیین محور( پایان دادن به پگانیسم تشیع) میبینم.جان هایی که امروز شیرهای درنده هستن بزودی کودکانی شاد و خندانی میشن که زاینده ارزش های نوین خواهند بود.

      حذف
    5. من اینچنین فکر نمیکنم.

      حذف
  23. https://tinyurl.com/adubdxex

    حرکتِ بسیار درستی است. به شرطی که مردم به ارزشِ استراتژیکِ «ریشه کَنی مالاریا به دستِ مَردم»(نَه حکومتِ بعدی) پِی ببرند. تا این گندابِ «شیعی گری» و «اسلام گرایی» برایِ همیشه خشکانیده شود. نمیتوان در «سرزمینی پاک» شاهدِ وجودِ «گندابها» بود و آن سرزمین را «پاک» نامید.
    به اروپا و آمریکا نگاهی بیندازید تا این «گندابهایِ مسیحیّت» و «اسلامگرایی» را به وضوح ببینید که همهٔ انتخاباتها را از طریقِ «رأی فروشی» به «گَند» می کِشند و به صورتِ «نیرویِ موازی که نقشهٔ تبدیل شدن به حاکمیّت» را در گندابها طرّاحی میکنند را ببینید
    قُرمساقی به نامِ «خردوغان» به آنها پیغام میدهد که هرچه میتوانید «توله» پس بیندازید؛ زیرا آنها سربازانِ آینده برایِ فتحِ اروپا هستند (استراتژیِ مشتَرَکِ اخوان المسلمین و فتح الله گولَن). تقریباً همهٔ جمهوری خواهانِ آمریکا نیز از «گندابهایِ مسیحیّت» گداییِ رأی میکنند.
    همهٔ این ماجراها نشان میدهد که «رُنساسِ اروپا» بسیار کَم ارزش تر از آنی است که با بوق و کرنا به آن «عظمت» میدهند. «رُنسانسِ اروپا» یک موجودِ «اِفلیج» است که هم از «فلجِ مغزی» و نیز «فلجِ جسمی» رنج می بَرَد.

    پاسخحذف
  24. روز نخستِ آذرماه گفتم: (انقلاب مُرد..... انقلابی دیگر باید )
    روزِ چهارم آذر پُر رنگتر گفتم: (خاکِسترِ یأس و فصلِ شکار )
    روز یازدهم آذر خانم «فرنوش رام» که یک گزارشگرِ تحلیلی خوبی است؛ در آغازِ نوشتارش در رابطه با جنبشِ ملّی ایران چنین گفت:

    https://tinyurl.com/k8cxatpn

    این گزارش میگوید که تحلیلگرانِ اسرائیل ۱۱ روز از «کژدم» عقب هستند. چون در فارسی معادلِ این جمله را نداریم؛ خطاب به «تحلیلگرانِ اسرائیلی» از اصطلاحِ انگلیسی استفاده میکنم:

    It is better to put your Shit together, You are far behind from Seeing and understanding the things.The First Sign is enough to see the coming ones

    امروز فراخوانِ برایِ ادامهٔ جنبشِ ملّی برایِ سرنگونیِ رژیم؛ «موش زایید».
    آیا میخواهید با اعتصابِ «بقّالی ها» و «جگرکی ها» و «حلیم پَزها» و «لبو فروشها»؛ .... رژیم را سرنگون کنید؟

    خواب دیدید؟؟؟؟؟ .... خیر باشه.

    در هفته هایِ گذشته چندین بار هشدار دادم که جنبش در حالِ «دَرجا زدن» است و همهٔ ظرفیتهایی که باید در مرحلهٔ نخست پُر می شدند؛ اکنون «پُر شده اند».
    یعنی اینکه: برایِ پُر کردنِ ظرفیّتهایِ مهمّ تر .... «سخنانی نو.... و تاکتیکهایِ نو» باید گفته شوند و به اجرا در آیند تا جنبش به پیش برود.
    روزِ ۱۴ آذر که نخستین روز از فراخوانِ ۳ روزه بود؛ واقعاً تأسّف بار بود.
    امیدوارم که ۱۵ و ۱۶ آذر؛ تکرارِ احمقانهٔ ۱۴ آذر نباشند.
    امّا اگر چنین شد..... فقط بر سرِ خودتان «خاک بریزید» و کسی را مقصّر ندانید.
    میگویند که جنگِ یوکرئین و روسیه؛ برایِ چند ماه فروکِش خواهد کرد. این به آن معنی است که «توجّه بین المللی» به جنبشِ ملّی ایران نیز «فروکِش» خواهد کرد و «کارناوالهایِ خارج از کشور» نیز موردِ توجّه قرار نخواهند گرفت. در کشورهایِ غربی؛ «انتخابات سیاسی» نیز تَه کشیده اند و «رقبایِ انتخاباتی» وجود ندارند تا بخواهند از «جنبشِ ملّی ایران» برایِ خود پیراهنی بدوزند.
    اگر تا ۱۰ روز دیگر؛ حرکتی نوین در جنبشِ ملّی ایران طرّاحی و اجرا نشود؛ باید گفت که جنبش از مرحلهٔ «درجا زدن» به سراشیبیِ «عقب نشینی» افتاده است.

    پاسخحذف
  25. نیازی به 10 روز نیست و مشخص است سرنوشت جنبش چه می شود.
    متاسفانه خیلی از افراد بسیار خوش خیال هستند و زمانی که واقعیت ها را می گویی در بهترین حالت اَنگ کم کاری و در بدترین حالت اَنگ سایبری می‌زنند.
    مردم ظرفیتشان همین قدر است و بیشتر از این بیشتر نمی توانند کاری کنند و حتما باید اپوزیسیون و رهبری وجود داشته باشد.

    شاید بگویید حرف خودم را به خودم بر نگردان اما با این وجود:
    حال که بازار اعتصاب بازی داغ است، بهتر است به این موضوع اشاره کنیم که 47 روز از وعده های صندوق های کذایی و دولت تکثرگرا که شازده شومبول داده بود گذشته است. به نظرم کمترین کاری که می توانیم انجام دهیم این است که مدام به مردم این وعده ها را یادآوری کرده و رسوایش کنیم تا بی آبرو شده و گورش را برای همیشه از صحنه اپوزیسیون گم کند. این بهترین فرصت است.


    اشکان

    پاسخحذف
  26. کژدم چه ارتباطی بین اراده معطوف به قدرت و مدیتیشن هست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رابطه ای وجود ندارد. مگر آنکه «رسیدن به قدرت» را به عنوانِ موضوعی که میخواهید مطالعه کنید به عنوانِ «موضوعِ مدیتیشن» برگزینید.

      حذف
  27. https://tinyurl.com/ysd94zx9

    یادش گرامی باد و به امیدِ آنکه خنجرَش را مبارزی دیگر بردارد.... امّا نه برایِ زخمی کردن .... بلکه برایِ کُشتنِ دشمنانِ ایران و مردم ایران.
    زمانی که رژیم جرأتِ کشتارِ اسیران را به خود میدهد..... نشانهٔ این است که رژیم دیگر از «خیابان گَردها» نمیترسد.
    اعتیاد به «خیابان گَردی» را «تَرک» کنید و در دلِ اوباشانِ شیعیِ حاکم؛ وحشت بیندازید.
    رژیم با دیدنِ «دندانهایِ کُندِ مبارزان»؛ دیگر از آنها نمیترسد.
    نخستین قتلِ رژیم؛ برایِ دیدنِ «دهانهایِ بی دندانِ شماست».
    نشان دهید که دندانهایِ تیزی دارید.

    https://tinyurl.com/yckpn4nu

    به این «شایعهٔ رژیم ساخته» توجّه نکنید. با شایع کردنِ اینگونه قصّه ها میخواهند مردم را امیدوار به شکستِ خود کرده؛ تا از شدّتِ مبارزات بکاهند.
    با «خیابان گَردی»؛ هیچ رژیمی سرنگون نمیشود؛ مگر در «جُزوه هایِ جورج سوروس».
    اگر حرکت نکنید؛ خونِ همهٔ اسیران به پایِ «خیابان گَردها» است.
    بشاشید تویِ نظریّه هایِ «خیابان گَردی» که از طرفِ «خائنین» در بوق و کرنا دمیده میشود...... وگرنه ...«دشمن به شما خواهد شاشید».
    فکر میکنم که همه «کَر» و یا «کانا» هستند.

    پاسخحذف
  28. https://m.youtube.com/watch?v=PcQqNPow_78

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. Rammstein را بسیار دوست میدارم. یک آلمانیِ یهودی تبار و ازخانوادهٔ موسیقی «Hard Rock».
      ترانه هایِ زیبا و با معنایی دارد.

      https://www.youtube.com/watch?v=EOnSh3QlpbQ

      این ترانه را بسیار دوست دارم.

      قومِ یهود در دنیایِ موسیقی یکی از سرآمدان هستند. زیرا از «آموختن از دیگران» هراسی ندارند. شما آثارِ «موسیقیِ کولیها» و «موسیقیِ ایرانی» و «اسپانیایی» و .... را در موسیقیِ «قومِ یهود» به روشنی میبینید. گویی که «موسیقیِ قومِ یهود» نوعی «موزهٔ موسیقی» است.
      «سر آمد بودن» هر کسی را به «هدف» تبدیل میکند تا همگان به آنها شلّیک کنند.

      حذف
  29. دقیقا! مثال زندهٔ این گفته شما ایلان ماسک هست که چپ و راست مورد حمل قرار میگیره!

    پاسخحذف
  30. سلام کژدم
    بنظر می آید همانند ۸۸ رژیم خود در پشت پرده این فراخوانها میباشد که هرچند وقت یکبار وجین کند. در سال های ۷۶ و ۸۸ سردار رحیم صفوی گفت این اقدامات جهت بیرون کشیدن مارهای زخم خورده بود. و نشانه های آن پیداست
    ۱. چرا ۴راخوانی برای کمپین نپرداختن پول آب و برق و گاز صادر نمی کنند ؟!
    چرا فراخوان بستن جاده ای انفجار خط لوله ای افجار و خرابکاری انبارهای روباز و بی حفاظ ایران خودرو سایپا تسخیر کلانتری نمیدهند
    رژیم آنچنان بخود مطمن است که در این چند روز پول گاز را دوبرابر افزایش داد
    چرا شیخهای عربهای ساکن خوزستان زبان فصیحشان در کون خر و شتر فروب ده اند ؟!چرا لرهای با غیرت (قیرت ), همگی «گلونی » بسر کرده اند. ؟!
    چرا ترکها یاشاسن نمیگوین !

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این جنبش اصالتِ ملّی دارد. امّا دچارِ پراکندگیِ فکری است و مشکلِ دیگرِ جنبشِ کنونی؛ «بی سَر» بودنِ آن است. به همین دلیل نیز در حالِ «درجا زدن» است.
      این جنبش هیچ شباهتی حتّی شباهتی ظاهری با ۸۸ ندارد.
      مشکلات و نواقصِ زیادی دارد؛ امّا «اصالت دارد».

      حذف
  31. داشتنِ «رهبریِ واحدِ انقلابی» که البتّه از نظرِ من روی به آینده دارد و نَه اینکه بخواهد ایران را به دورانِ مشروطّت و بازیهایِ شاه و مصدّق بکشاند؛ اینگونه گفتمانی را ایجاد میکند:

    رهبر میگوید: بپرید.
    مردم نمی پرسند که چرا؟ بلکه می پرسند: چند متر؟
    رهبر میگوید: طبقِ محاسباتِ ما؛ باید ۵ متر بپرید.
    مردم می پرند و دستاوردها را لمس میکنند.
    سپس رهبر میگوید:
    اکنون زمانِ آن فرا رسیده است که ۱۰ متر بپرید.
    مردم تلاش میکنند تا ۱۰ متر بپرند.... امّا در عمل نمیتوانند بیش از ۸ متر بپرند..... هنوز هم دستاوردهایِ زیادی را لمس میکنند. امّا با کَم آوردنِ ۲ متر در پَرِش؛ ضرباتی نیز میخورند.
    مدّتی سکوت برقرار میشود و مردم از رهبری میپرسند:
    آیا باز هم باید بپریم؟
    رهبری میگوید : فعلاً آرام باشید.
    پس از چند روز؛ رهبری میگوید:
    با محاسباتی که کرده ایم و با در نظر گرفتنِ اشتباهات؛ اکنون زمان آن است که ۱۵ متر بپرید.
    این گفتمان ادامه پیدا میکند و همیشه «دستاوردی ملموس» دارد و انقلاب «دَرجا» نمی زند.

    پاسخحذف
  32. https://tinyurl.com/5bwt6p2a

    با وجودِ کُس کِشهایی مانندِ «شازده شومبولِ بنی هاشمی» و دیّوسهایی مانندِ «جوانانِ محلّه ها» که به «خیابان گَردی» معتاد هستند و مردم را به بیراهه می کشانند (به احتمالِ زیاد مجموعه ای از اصلاح طلبان و سلطنت طلبان)؛ کار به «راهپیماییِ سکوت» کشانده شده است.
    اگر از این «قرمساقها» دوری جویید؛ برایِ سرنگونیِ رژیم؛ راههایِ واقعی را پیدا خواهید کرد و چشمهایتان باز خواهد شد.
    مردمِ «شهرکِ اکباتان» به عنوانِ نخستین «موزائیکِ سرکوبِ متمرکز» در تهران؛ از طرفِ رژیمِ کثیفِ شیعی موردِ هدف هستند.
    اگر رهنمودهایِ کژدم را پُشتِ گوش بیندازید؛ اسیران؛ زخمیها و کُشته هایِ زیادی بدونِ هیچ دستاوردی خواهید داشت.

    پاسخحذف
  33. نظرت چیه کژدم‌؟؟

    https://tinyurl.com/2s3ss7t6

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این نوشتار (بخشِ هفتم)؛ شبیه نظری است که من از میانهٔ آبانِ ۱۴۰۱ به مطرح نمودنِ آشکارِ آن پرداختم. روزِ نخستِ آذر ماه؛ گفتم که «انقلاب مُرد.... انقلابی دیگر باید».
      بخشِ هفتمِ نوشتاری که در رادیو زمانه منتشر شده است؛ حدودِ یک ماه و یا بیشتر؛ از پیشبینی ها و هشدارهایِ کژدم؛ عقب تر است.
      در بازهٔ زمانیِ «۳ ماهه»؛ دادنِ هشدارها در ماهِ دوّم. با ارزشتر از آن است که بعد از «مرگِ سهراب» بگوییم که «سهراب مُرده است».
      در ضمن نوشتارِ منتشر شده در «رادیو زمانه» هیچ راهی برایِ برون رفت ارائه نمیدهد. امّا کژدم از همان نخست میدانست که دادنِ شعارِ «سرنگونی» از طرفِ «جنبشِ ملّی»
      یک شعارِ «پیش رَس» (کال) است. مرحلهٔ نخست باید «تضعیفِ رژیم» باشد و پریدن از «دورهٔ دبستان» به «کلاسِ ۱۲ »(سرنگونی) و گرفتنِ نمرهٔ خوب تقریباً محال است. ۱۰ ها بار گفتم که «مردم آماده نیستند».... به همین دلیل نیز مدّتها است که «درجا» میزنند.
      برایِ من دیگر اهمیّتی ندارد که کسی سخنانِ مرا می شنود و به میانِ مردم می بَرَد یا نَه؟
      آنهایی که «عربدهٔ رهبری» میکشند؛ برایشان «پیروزیِ مردم» اهمیّتی ندارد. آنچه که برایشان مهمّ است فقط «موج سواری» است؛ تا همیشه «شازدهٔ شورشی» و «رهبرانِ تخیّلیِ شورایِ گذار» باقی بمانند.

      حذف
    2. آن مهلتِ ۲۰ روزه ای که گفته بودم؛ تمام شده است و «جنبشِ ملّی» را به خاطرِ «خیانتِ مدّعیانِ رهبری» باید شکست خورده بدانید. مگر آنکه «معجزه»ای رُخ دهد.

      حذف
    3. به رسانه هایِ خبری نگاهی بیندازید. تمامیِ تلاشِ آنها دادنِ «تنفّس مصنوعی» به «جنبشِ شکست خورده» است.
      با «تنفّس مصنوعی» نمیتوان «مُرده» را زنده کرد.
      «زندگی» باید از «درون» بجوشد.
      حتّی «تنفّس مصنوعی» این رسانه ها از «دادنِ رهنمود» خالی است و فقط میخواهند «روحیه» بدهند.
      همهٔ «تحلولها» نیز «گزارشِ تاریخی» (اینطوری شد .... و ... آنطوری شد) هستند و هیچ رهنمودی در آنها نمیبینید.


      شاید باری دیگر....
      با مردمانی دیگر....
      و با ایرانی بسیار ویرانتر...

      حذف
  34. https://tinyurl.com/w9efwav4

    حالا که «خیابان گَردیها» تقریباً تمام شده است و بیکار شده اید و «هورمونها»یتان از فعّالیّت افتاده اند؛ بهتر است این گفتگو را تماشا کنید.
    مصاحبهٔ یک قرمساقِ بسیجی با اوباشی به نامِ «بیژن عبدالکیرمی» که از اساتید دانشگاههایِ رژیم است و کارِ اصلییَش؛ آمیختنِ بحثهایِ جامعه شناسانه در قالبِ «بحثهایِ کلامی» برایِ «توجیحِ موجودیّتِ رژیم» و پیشنهادِ «اصلاحات» است. امّا همچنان عاشقِ «کیرِ حسین» و «علی» است. باور به این دو شخصیّتِ محصولِ «دروغ بافی هایِ تاریخیِ انگلهایِ شیعی» به تنهایی نشان میدهد که فرقِ زیادی میانِ آن دیّوسِ بسیجی و این مَردَکِ خرفت وجود ندارد.
    این «مَردک» مانندِ «اویسی» باور دارد که رژیمِ شیعی در عرصهٔ بین المللی شاهکار آفریده است. زیرا نمیخواهد باور کند که چیزی به نامِ «شاهکار» وجود نداشته است؛ بلکه کشورهایِ غربی با طرّاحی «جنگهایِ ۳۰ ساله» و یا بیشتر؛ به «قرمساقِ فرزانه» و «حاجی بادمجان» در عراق «کوچه» دادند و اگر این کوچه ها را ببندند (البتّه که نمیخواهند ببندند)؛ رژیمِ شیعی با تمامیِ یال و کوپالِ دروغینش؛ یک «لُقمهٔ چپ» است. نزدیکیِ عربستان به «چین» پاسخی به «جو بایدنِ اوباش» است که همچنان دِل در گروِ «جنگهایِ ۳۰ ساله» دارد که با «جورج بوش پسر» آغاز و با «امام حسین اوباما» ادامه یافت ولی «ترامپ» مانعِ ادامهٔ آن شد. گفتگوهایِ برجام نیز برایِ پُمپاژِ پول به رژیمِ شیعی برایِ ادامهٔ «جنگهایِ ۳۰ ساله» بود و همچنان هست. اروپا در حالِ «پوست اندازی» است. زیرا «روسیه» پایش را بیش از حدِّ گلیمَش دراز کرده است و به همین دلیل است که «اروپا» عاشقِ جنبش ملّیِ ایرانیان شده است. یک «چشمِ بیننده» میتواند این مسئله را به سادگی ببیند که مسئلهٔ اصلی برایِ اروپا؛ «یوکرئین» و «روسیه» هستند و ضربه زدن به رژیمِ شیعی در این راستا است. امّا اروپاییها هرگز آن شهامت را نداشته اند که با صراحت واردِ میدان شوند و حتّی در رابطه با «یوکرئین» نیز «دست به عصا» راه میروند.
    امّا چشمهایِ «نیمه کور» هیچ چیز را نمیبینند و فقط در پِیِ «تحلولهایِ دروغین» از «گذشته» هستند.
    «بیژن عبدالکیرمی»؛ حتّی جرأت ندارد که به آن بسیجیِ کونی بگوید که اگر مردمِ ایران به «مُدرن سازی» پاسخِ منفی دادند؛ دلیلِ اصلیِ آن؛ «عقبماندگی» بود و وجودِ این «بسیجیِ کونی» به عنوانِ مصاحبه گَر» نیز نشان میدهد که آن «عقبماندگی» همچنان نه تنها وجود دارد؛ بلکه «مسلّح» نیز هست.
    به بکارگیریِ کلماتی مانندِ «آنتولوژی» و «اِپیستومولوژی» و .... که مثلِ نقل و نبات تکرار میشوند تا چنین وانمود کنند که آن «کونیِ بسیجی» بسیار باسواد است و میتواند با این «انشتینِ زمان» مصاحبه کُند؛ توجّه نکنید.
    هر دو طرف؛ با «اُلاغی که چند کتاب بر رویِ پالان دارد» فرقی ندارند.
    امّا با اینهمه؛ در این مسابقهٔ «اُلاغ دوانی»؛ «اُستاد-اُلاغ»؛ چند کتاب بیشتر از بسیجیِ کونی بر رویِ پالانَش دارد.

    پاسخحذف
  35. «دیّوسهایِ خیابان گَردِ محلّه ها» دوست ندارند که از «کژدم» حرفی بشنوند. زیرا کژدم برایشان سوت نمی زند و هورا نمی کِشَد.
    کژدم را بلاک کردند تا این «توئیت» را نبینند:در پاسخ به «توئیتِ فریبکارانهٔ شان»:
    (#مجیدرضا_رهنورد قهرمان بود، پیش از مکیدن خونش توسط ضحاک انتقام خود را گرفته بود.
    همین روزها به سراغتان می آییم، از خامنه ای ضحاک تا آن بی شرف های جیره خوار که طناب دار بر گردن جوانان شریف این خاک نهادند را به سزای اعمالشان خواهیم رساند.)
    پاسخ دادم:

    «هِی.... دیّوسهایِ خیابان گَرد»..... نتیجهٔ «خیابان گَردی هایِ بی حاصلتان» را میبینید؟... یکی دیگر از فرزندانِ ایران را فدایِ «کُس شعرهایِ خودتان» کردید و اکنون برایش اشکِ تمساح میریزید؟
    تُف بر شماها.»
    «توئیت» ارسال نشد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. راستی.... آن شعارِ دروغینِ «۸۸»یها را که میگفتند: «می کُشم... می کُشم... آنکه برادرم کُشت» را به یاد دارید ؟
      «دیّوسهایِ خیابان گَردِ محلّه ها» نیز همان حرف را میزنند... امّا به زمانِ مجهولِ «همین روزها به سراغتان می آییم ...» حواله میدهند.
      هر دویِ این جریانها فقط «یک جریان» هستند. مانندِ سایبریها که چندین IP دارند.

      حذف
  36. تا زمانیکه گروههایِ کوچکِ «اشباح» بدونِ ارتباط با یکدیگر تشکیل نشده و تمامیِ اموالِ رژیم و بویژه اموالِ کلیدیِ رژیم (منابعِ مالی) را به آتش نکشند و رژیم را تا سرحدّ «جهنّمِ فقرِ مالی» نکشانند؛ آرزویِ «سرنگونیِ رژیم» همچنان «در حدّ آرزو» باقی خواهند ماند.
    مرحلهٔ کنونی؛ مرحلهٔ «تضعیفِ رژیم» است. تا جایی که نتواند حتّی حقوقِ ماهانهٔ اوباشانِ سپاهی و ارتشی و بسیجی و انتظامیِ خود را بپردازد.
    زمانی که این پتانسیل نیز پُر شد.... هدفِ بعدی؛ «حذفِ فیزیکیِ عناصرِ رژیم» است. فارغ از اینکه «انگل» باشند و یا نیروهایِ نظامی و یا شِبهِ نظامی.
    منظورِ من «جنگِ چریکی» نیست. بلکه منظورِ من تشکیلِ گروههایِ مستقلِ «برادری» است که هیچ رابطه ای با هیچکس و هیچ گروهی ندارند و مسئولیّتِ هیچ عملیّاتی را به عهده نمیگیرند. زیرا اهدافِ حزبی و گروهی را دنبال نمیکنند. شاید بهتر باشد که آنان را «انقلابیّونِ آزاد» نام نهیم. هسته هایی عملیّاتی که هیچگونه چشم داشتی ندارند؛ مگر «پیروزیِ عملیّات».
    اکنون که بخشهایِ بزرگی از مردم؛ در این جنگِ نابرابرِ فرسایشی؛ فرسوده شده اند؛... ظهورِ این «گروههایِ اشباح» به سرعت میتواند مانندِ «ویروس» به شدّت «مُسری» باشد و به اُلگویی نوین برایِ «مبارزاتِ پُر دستاورد» با «کمترین میزانِ تلفات» برایِ همهٔ مبارزان در سراسرِ ایران تبدیل شود.
    من(کژدم) ایمان دارم که در شرایطِ کنونی این شیوه از مبارزات؛ نه تنها از پتانسیلِ «پذیرفته شدن» در میانِ همهٔ مبارزان برخوردار خواهد بود؛ بلکه همهٔ «احزابِ سُنّتی» و گروههایِ دروغینِ «مُدّعیِ اپوزسیون» را که در این ۳ ماه بی شرافتیِ خود را به صورتی آشکار به نمایش گذاشتند را نیز به «زباله دان» خواهد انداخت و حلقه هایِ زنجیرِ سنگینِ ارتباطی میانِ «اهدافِ کُهنه و شیوه هایِ کُهنه و دروغینِ مبارزاتی» با «ذِهنِ مبارزان» نیز از هم گسیخته خواهد شد.
    دیگر تصویرِ هیچ کسی در ماه دیده نخواهد شد. بلکه «رهبر» به موجودی «پاسخگو» تبدیل خواهد گردید.

    پاسخحذف
  37. https://m.youtube.com/watch?v=IgLSDK6tCGo

    پاسخحذف
  38. در عراق حوادثی اتّفاق می اُفتند که راهِ فرارِ اوباشانِ شیعه مسلکِ حاکم بر ایران به عراق را سدّ خواهد نمود.
    نجواهایی که از «انگل سیستانی» و سخنانی صریح تر که از سایرِ اوباشانِ شیعهٔ عراقی شنیده میشوند؛ نشان از این دارد که «انگلهایِ شیعهٔ عراقی» در حالِ کشیدنِ «عَبایِ خود» از زیر ننگِ کشتار و شکنجه و تجاوزِ حاکمیّتِ شیعی ایران هستند و پرونده هایِ «کشتارهایِ دسته جمعی مسلمانانِ عراقی» توسّط «قرمساق حاجی بادمجان میرزا قاسمی» و شیعیانِ مزدورِ او؛ نیز به پرونده هایِ «قتل عامهایی که توسّط شیعیان» انجام گرفته است اضافه میشوند.

    پاسخحذف
  39. سلسله نوشته های«آشپزی انقلاب» دیگر منتشر نمی‌شود؟؟
    بحث ساختارشناسیِ و ساختارسازی اجتماعی می‌تواند مهم و آموزنده باشد.

    اشکان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. راستش را بخواهید؛ الآن حوصلهٔ هیچ کاری را ندارم. شاید در تعطیلاتِ کریسمس و سالِ نو مسیحی؛ بتوانم ادامه دهم.

      حذف
  40. (شکل گیریِ توفانی برون مرزی بر علیهِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه)

    منتشر شد.

    پاسخحذف