۱۴۰۱ مهر ۱۳, چهارشنبه

«شازده شومبول قُلی خان» اشتباه میکند.

 https://tinyurl.com/umnk2d4m
 
همهٔ این مزخرفات نشان میدهند که «تحلولگرانِ ایران اینترنشنال» و «شازده شومبول قُلی خان»؛ دَرکی بسیار سطحی و کلیشه ای در حدّ «شمپانزه» از مقولهٔ اعتصابات دارند (Monkey See .... Monkey Do).
گویی که دچارِ «آلزایمر» هستند و یادشان رفته است  که تا چند روزِ پیش میگفتند که ۷۰٪ اقتصادِ کشور را «سپاهِ پاچاهارداران» غصب کرده است!!!!!

آیا بسته شدنِ چند دکّانِ «بقّالی» و «بزّازی» و «عطّاری» و جِگر پزی و رستوران و ........ میتواند اقتصادِ رژیم را فلج کند؟.... هرگز.
اینکه میگوییم ۷۰٪ اقتصادِ کشور به دستهایِ پلیدِ اوباشانِ سپاه و ارتش سپرده شده است؛ به این معنی است که «شریانهایِ اصلیِ اقتصاد» به این دستانِ ناپاک سپرده شده اند. لذا اگر قرار است که اعتصابی صورت بگیرد؛ باید هدفَش ضربه زدن به این شریانهایِ اصلی باشد. بقیّهٔ اعتصابها نه تنها «ناکارآمد» خواهند بود؛ بلکه «خود زَنی» هستند.
پرسش این است که آیا میتوان شریانهایِ اصلیِ درآمدِ این اوباشان را بَست در حالی که اکثرِ کارکنانِ آنها را «مزدورانِ خودی» تشکیل میدهند؟ .... باز هم هرگز.
به همین «کامیوندارها» نگاهی بیندازید. آنها بخشی مهمّ در بخشِ «توزیع» هستند و به شدّت تطمیع و تهدید شده اند. بقیّهٔ بخشهایِ «سیستمِ تولید تا توزیع» نیز پُر از اوباشانِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه هستند.
دستهایِ ناپاکِ رژیمِ شیعی و عواملِ سرکوبَش؛ تقریباً همهٔ امکاناتِ ممکن را در دست دارند و فقط بخشِ «خُرده فروشی» و «تولیداتِ فانتزی» (مانندِ شیرینیجات و مانتو و خیّاطی و بقّالیها و ....) را به مردم سپرده اند.
 
چه باید کرد؟
 
به نظرِ من به سادگی میتوان «زنجیرهٔ تهیّه و توزیع» را موردِ ضرباتِ سنگین قرار داد.
تصاویرِ زیرین و توضیحاتِ آنها یکی از روشهایِ بسیار مؤثّر هستند:
 
این تصویرِ یک جادّه است که توسّط مبارزان؛ کامیونها متوقّف شده و با فاصله هایِ ۲۰۰ تا ۳۰۰ متری از یکدیگر جادّه را بسته اند.
پس از متوقّف کردنِ کامیونها؛ را ننده را وادار میکنید تا کامیون و یا تریلِر خود را در عرض جادّه متوقّف سازد. سپس با «دَم باریک» همهٔ سوزنهایِ چرخهایِ کامیون را بیرون میکشید تا بادِ همهٔ چرخهای کامیون خالی شده و غیرِ قابل باد کردنِ مجدّد باشند و مانندِ یک لاشهٔ سنگین رویِ جادّه بخوابند.
 

 این یک «دَم باریک» است که میتواند؛ همهٔ سوزنهایِ تایِرها را خارج کند. بسیار فراوان و بسیار ارزان است و به «شبکهٔ مالیِ دفاع از اعتصابات» و تهیّهٔ پول نیز نیاز ندارد. فقط به اندکی فکر کردن نیاز دارد. «شجاعت» را نگفتم؛ زیرا در ۱۵ روزِ اخیر مردم نشان داده اند که بسیار شجاع هستند.


بهترین محلّ برایِ ایجادِ راهبندانهایِ طولانی نقاطی در جادّه ها نقاطی هستند که یا هر ۲ طرفِ جادّه را «تپّه» و یا یکطرفِ جادّه را «تپّه» و طرفِ دیگرِ آنرا «درّه» احاطه کرده باشد. که در تصویرِ بالا «تپّه - جادّه - درّه» را انتخاب نمودم. اگر کامیونهایِ حاملِ موادّ سوختی و غذایی در چنین نقاطی متوقّف شده و همهٔ تایرهایشان تخریب شوند؛ زمانی طولانی خواهد بُرد تا جادّه ها قابل تردّد شوند و اگر این عملیّات در چندین نقطه از هر جادّه انجام گیرند؛ آن جادّه برایِ مدّتهایی طولانی «تعطیل» خواهد شد.

 
 

 در این ۲ تصویر میبینید که امکانِ فرارِ نه برایِ این ۲ کامیون وجود دارد و نه کامیونهایِ بعدی میتوانند از این مانع ردّ شوند.
با این عملیّات؛ تمامیِ خروجیها و ورودیهای تهیّهٔ موادِ لازم برای اوباشانِ «سپاهی - ارتشی - انتظامی» از قبیلِ «سوخت»؛ «موادِ غذایی»  و «انتقالِ نیروهای سرکوب» بسته میشوند.

پیروز و پاینده باشید.

کژدم

۴۹ نظر:

  1. https://tinyurl.com/3mk4ewah
    تصوّرِ اینکه سیستمِ قضایی در «دموکراسیهایِ حزبیِ غرب»؛ اصالت دارد؛ یک تصوّرِ دروغین است. «دادگاهِ نمایشیِ میکونوس» نشان داد که این تصوّر دروغی بیش نیست.
    اکنون «بلژیک» بارِ دیگر این «نمایشِ مندَرِس» را به رویِ پرده آورد.
    آلمانیها و اُتریشیها و اکنون «بلژیکیها» باید بدانند که «فراموش نخواهند شد» و «بخشیده نخواهند شد».

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. باز آمریکا به مردم ایران خیانت کرد و اعلام کرد خواستار بقای حکومت اسلامی در ایران است.

      الان تنها راه باقی مانده قیام فقرا علیه ثروتمندان است.

      در این شورش ثابت شد زنان و مردان ثروتمند مناطق بالای شهر علاوه بر اینکه از قیام مردم پشتیبانی نکردند به مردان و زنان مبارز فحاشی کردند.

      غیر از بقالی ها و مغازه های نیازهای اساسی دیگر باید همه مغازه های اصناف دیگر تا سرنگونی حکومت حتی اگر یکسال طول بکشد همیشه بسته باشد اگر مغازه باز شد بلافاصله یک موتورسوار می اید مغازه را با بمب دستساز اتش می زند و شیشه اش را میشکند و اگر شیشه نشکن و ضد گلوله بود روی شیشه رنگ می پاشد

      مردم با موتور گذر می کنند و یک کوکتل مولوتوف روی ماشین لوکس پارک شده و بی سرنشین می اندازد. مردم باید ماشینهای بالای یک میلیارد تومان را آتش بزنند

      توجه کنید برای آتش زدن ماشین یا مغازه باید حتی المقدور از موتورسیکلت دزدی استفاده کنید. اگر دزدی نبود باید باک و قابش را بایک رنگ دیگر عوض کنی.
      پباک راباید کند چون دوربینهای جدید با موج پلاک را ثبت میکنند یعنی رنگهم که شده باشد یا زاویه اش روبه دوربین نباشد چیپ درون پلاک با وای فای پلاک را به دوربین میدهد.
      در جیب و کیف موبایل و کارت سوخت و کارت ملی نباید داشته باشید چون دوربینهای زیمنس جدید اطلاعات را با وایرلس ثبت می کند
      شاید در روی موتورها نیز چیپ نصب کنند که با وایرلس دوربین زیمنیس ثبت می شود برای همین دزدی بهتر است. برای دزدی موتور موتور را از پارکینگ مساجد و پلیس و سپاه نیز می توانید بدزدید.

      یک ماشین بدزدید و پلیس سر چهار راه را زیر بگیرید

      حذف
    2. باید خود مردم فقیر قانون بگذارند که تا وقتی فقیر هست هیچ کس ماشین گرانتر از ۳۰ هزار دلار نباید سوار شود و هر ماشین گرانتر نظیر سانتافه حتی دست دوم نظیر باید توسط مردم آتش زده شود
      علت همکاری زنان بی حجاب شمال شهر با حکومت۰ علیه زنان بی حجاب جنوب شهر
      علت عدم شرکت مغازه داران در اعتصابات
      علت ممانغت از فخر فروشی شمال شهری ها علیه جنوب شهری ها

      تشویق سرایداران به بریدن سر ارباب خود

      حذف
    3. من با «مبارزهٔ طبقاتی» به مفهومِ مارکسیستیِ آن؛ به هیچوجه موافق نیستم. زیرا ما را به «کرهٔ شمالی» (نمونهٔ زنده) میرساند.
      امّا آنهایی که خانه هایِ چند ۱۰ و یا ۱۰۰ میلیاردی میسازند؛ بخشی از رژیمِ شیعی و بویژه «سپاه پاچاهارداران» و «بِیتِ پوشک پوشِ فرزانه» هستند.
      وظیفهٔ دارندگانِ چنین ثروتهایی؛ «پولشویی»؛ ایجادِ «شرکتهایِ صوری»؛ دلّالیِ موادِ مخدّر؛ «لابیگری» و «کار چاق کِني» و .... برایِ «سپاه» و تبدیلِ آن به «لوازم خانگی» و «فولاد و آلومینیوم»؛ «لوازم آرایشی» و ..... است. اینها طبقه ای هستند که رژیمِ کثیفِ شیعی آنها را آفریده است. اینها طبقهٔ طبیعی بر اساسِ تحلیلهایِ «مارکس» نیستند؛ بلکه بخشی از «لشکریانِ رژیمِ شیعی» هستند. لذا از موضعگیریِ آنها تعجّب نکنید.
      من با ویران کردنِ داراییهایِ «منقول» و «غیرِ منقول» این طبقهٔ ویژه «ویژه خواران» و کشتارِ این روسپی زادگانِ «ویژه خوار» به شدّت موافقم.
      این طبقه باید نابود شده و ریشه هایِ آن توسّطِ «حکومتِ ایرانِ نوین» خشکانیده شود.
      هرگز نگویید که «آمریکا» و یا «اسرائیل» به ما خیانت کردند. زیرا با ما «پیمان» نبسته اند و زیرِ پیمانِ خود نزده اند. آنها «خَرِ خود» را میرانند و تلاش میکنند تا از این جنبشِ اصیل؛ ابزاری برایِ «مذاکره» با رژیمِ شیعی بسازند. به صورتِ «پوست کنده تَر» یعنی اینکه هیچیک از مردمِ ایران برایِ آنها ارزشی در حدّ «پِشگل» نیز ندارند و فقط میتوان از آنها به عنوانِ «نیرویِ فشار» بر علیهِ رژیم شیعی استفاده کرده و پس از رسیدنن به اهدافشان؛ همه را مانندِ «آدامسِ جویده شده» به بیرون «تُف» خواهند کرد.
      به نظرِ من نظراتِ شما آمیخته ای از «درست» و «نادرست» است.
      شماها «گُرگهایِ تنهایِ زخم خورده» هستید و باید این واقعیّت را بپذیرید و به خودتان متّکی باشید.

      حذف
    4. من که نظرم شورش فقرا علیه میلیاردرها را دادم هدفم برپایی کمونیستی نیست بلکه می دانم زنان بیحجاب ثروتمند و مردان کرواتی ثروتمند شریک مقامات و آقازاده ها هستند و در شورش اخلال می کنند مثلا به سطح گسترده به دختران فامیل و دوستانشان می گویند تبلیغ کنند جوانان شورشی لات و فاحشه هستند.
      بطور موقت تا سرنگونی حکومت دینی و برپایی یک حکومت لاییک کشور را برای ثروتمندان حکومتی نا امن می کنیم.
      فرضا طرف از نسل چی چی دوله قاجار است و تحصیلکرده خارج است تجارت لاریجانی ها را سازمان می دهد و شریک حکومت است . ده ها هزار از این میلیاردرها در تهران هستند.
      اگر به اینها خسارت بزنیم مثلا ماشینشان را نابود و مغازه شان را یا شرکتشان را آتش بزنیم مثل این است که به مقامات و آقازاده ها و به حکومت حمله کرده ایم.
      اگر ۲۰ سال هم طول بکشد ایران را برای سرمایه دارها و ثروتمندان نا امن می کنیم.
      بعد از رژیم چنج دیگر به ثروتمندان حمله نمی کنیم.

      همچنین حتما لازم است به مغازه ها از شمال تا جنوب شهر حمله شود تا مغازه دارانی که دوست ندارند اعتصاب کنند مغازه شان آتش بگیرد و آنها نیز اجباری در اعتصاب شرکت کنند.
      به این ترتیب بایدن که خایه مال ملایان است می فهمد که نباید برنامه اش حفظ حکومت دینی کنونی باشد و نگوید یک حکومت دینی اصلاح شده برای ایران خوب است بلکه از این حکومت حمایت نکند تا یک حکومت کاملا غیر دینی سکولار برپاشود.
      هدف این است تا حکومت دینی برقرار باشد هیچ مغازه دار و ثروتمندی امنیت نداشته باشد ولی بعد از رژیم چنج امنیت برقرار شود.

      توجه کنید ثروتمندان ایران دزد و پولشو و کلاهبردار و رانتخوار هستند از بیت المال میدزدند و به خارج میبرند پس انگل اقتصادی هستند اگر فرار کنند یا به قتل برسند اقتصاد از دزدی رها و پیشرفت می کند و فقرا با مغازه ها و دارایی های غنیمت گرفته کار خواهند کرد.
      چون اکثر ثروتمندان رابطه دوستانه با حکومت آخوندی دارند پس در جنایات آخوندها شریک و باید اموالشان مصادره شود. بعدا که باید مصادره شود چرا از حالا که حکومت سرنگون نشده انجام ندیم.
      تمام املاک مصادره شده به حزب فقرا تعلق می گیرد و منافعش بین مردم توزیع می شود.
      بعد رژیم چنج سرمایه داری آزاد خواهد بود.

      حذف
    5. ناشناس گرامی؛ از این نظر اندیشهٔ «مبارزهٔ طبقاتیِ مارکس» را پیش کشیدم تا از «بَدفهمی ها» جلوگیری شود. و این اوباشانِ فوکولیِ تا مغزِ استخوان وابسته به رژیم را «طبقهٔ سرمایه دار» به حساب نیاورند. اینها «بازوهایِ مالیِ رژیم» هستند.
      من مخالفِ «لیبرالیسمِ لجام گسیخته» و پلتفورمِ اقتصادیِ آن «سرمایه داریِ لجام گسیخته» هستم (نگاه کنید که این لجام گسیختگی در آمریکا به کجا رسیده است؟). از همان آغاز نیز نظر خود را در رابطه با «مالکیّتِ زمین» به روشنی مطرح نموده ام. در ایرانِ آینده باید «مالکیّت بر زمین» به طورِ کُلّی لغو شود و زمین از «زنجیرهٔ سرمایه گذاری» که «اقتصادیِ انگلی» است خارج گردد. آنگاه مسئلهٔ بزرگی به نامِ «زمین خواری»؛ «کوه خواری»؛ «جنگل خواری»؛ کثافتخانه ای به نامِ «اوقاف» که با جعلِ سند بر اساسِ تکیه بر قوانینِ «مالکیّت بر زمین» روز به روز عریض تر و طویل تر میشود؛ گرفته خواهد شد. تا سرمایه ها به طرفِ «تولید و توزیع» و «تحقیقات» روانه شود.
      این سرمایه ها باید بر اساسِ «استراتژیهایِ کوتاه مدت؛ میان مدّت و دراز مدّت» که تدوین خواهند شد؛ به جریان بیفتند.
      این نظریّه را در نوشتارِ(زمین و زمین داری در آیینهٔ «آیینِ ریشه ای») تا حدودی توضیح داده ام.

      https://kajdoum1.blogspot.com/2010/12/blog-post_29.html

      من «چپگرا» نیستم و به «حقوق بشر» نیز معتقد نیستم. بلکه به «ایجادِ هارمونیِ پایدار در جامعه» معتقدم.

      حذف
  2. از این شیوهٔ ایجادِ راهبندان؛ میتوان به عنوانِ «طعمه» برای «کمین» و کشاندنِ نیروهایِ رژیم به سویِ «طُعمه» نیز استفاده نمود. بویژه در مناطقی که مردم مسلّح هستند. مانندِ «کُردستان»؛ «لُرستان» و .....

    پاسخحذف
  3. https://tinyurl.com/5h22tnub

    آغازِ ریزشها در ارتش.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم یعنی باور کردی این حرف ها رو ؟؟ اینها اگه کس خل نباشن به احتمال زیاد هیچ کدوم ارتشی نیستن و یه مشت دلقک هستن ... طرف بیاد خودشو توی فیلم لو بده که میشه مهره سوخته ... به جای حرف زدن اگه اینها واقع ارتشی هستن، باید یک کار عملی بکنن که حضورشون حس بشه ...

      حذف
    2. مطمئن باشید که «فریب» نخورده ام. در ویدیویِ دوّم؛ به انگشترهایِ «عقیق» (۲ انگشتر) توجّه کنید.
      امّا بیرون آمدنِ این ویدیوها به خاطر تحوّلاتی است که در میانِ کادرهایِ پایین و چه بسا میانی در درونِ ارتش در جریان است.

      حذف
  4. Chaos اولین قدم برای بهم زدن ساختارهای کنونی در ایرانه.اعتراضات و اعتصابات (مردمی) پتانسیل تبدیل شدن به نبرد رو در رو با حکومت رو ندارن.نیاز به ساختاری منسجم تر برای پرورش نیروهای انقلابی هست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پرورش نیروهایِ انقلابی نیاز به خواستهٔ مردم دارد. مردم هنوز آماده نیستند. هنوز رفتارشان به شدّت «تدافعی» است و با خوش خیالی فکر میکنند که با این شیوه ها رژیم سرنگون میشود.
      همانگونه که گفتم؛ این جنبش نخستین جنبشِ اصیل است که در مراحلِ اوّلیّه قرار دارد و راهِ درازی در پیش.
      اگر نظریّاتِ عَملی در رابطه با «پرورش نیروهایِ انقلابی» دارید؛ میتوانید مطرح کنید. و گرنه «کُلّی گویی» بی ارزش است.

      حذف
    2. همه میخوان از یک نقطه ای مبارزه رو شروع کنن ولی اون نقطه کجاست رو هنوز نمیدونیم.

      حذف
    3. در نوشتارِ بعدی به این مسئله به صورتی مشروح خواهم پرداخت که اکنون در حالِ نوشتنِ آن هستم.

      حذف
    4. هر چی می‌خوای بنویسی این رو در نظر داشته باش که مخاطبت نوجوانان ۱۵ تا ۱۸ ساله هستن، نه نیروهای زبده نظامی.

      حذف
    5. عدّه ای بی شرف و احمق از فرستادنِ «کودکان» به خیابانها به وجد می آیند. امّا لقلقهٔ زبانشان این است که نباید از کودکان به عنوانِ سرباز استفاده نمود. این بی شرفها وقتی که سخن بر سرِ کُشتن و یا کور کردنِ نیروهایِ دشمن است؛ میگویند که «ما مثل آنها نیستیم»؛ امّا استفاده از «کودک سربازان» را درست میدانند (البتّه اگر از طرفِ خودشان باشد).
      کودکان از «محیطِ اطراف» و بویژه موجوداتِ احمقی مانندِ «تو» یاد میگیرند. به همین دلیل است که یا «مسلمان»؛ «مسیحی»؛ «فرقهٔ دراویش»؛ «زرتشتی»؛ «شیعه»؛ «بهایی» و .... به بار می آیند.
      من «صمد بهرنگی» نیستم که برایِ «کودکان» بنویسم.
      من برایِ بزرگسالان مینویسم.
      نیروهایِ زُبدهٔ نظامی به «نوشته هایِ مِیدانی» کژدم نیازی ندارند.
      من برایِ «گذار از اکنون» و ساختنِ «آینده» می نویسم.

      حذف
    6. موجوداتِ بی شرافتی مانندِ «تو»؛ فقط «نق» زدن میدانید.

      حذف
  5. https://www.bbc.com/news/business-63149044

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. چین در موقعیّتِ اقتصادیِ خوبی نیست و کشورهایِ غربی نیز منتظرِ «رکودِ اقتصادی» هستند که با رکودِ اقتصادیِ چین تشدید خواهد شد. دلیلِ این گزارش نیز همین است. زیرا مصرفِ نفت و فرآورده هایِ نفتی پایین خواهد آمد.

      حذف
  6. کژدم چطوری میشه جاده رو با انفجار تخریب کرد؟
    یعنی پس از انفجار چاله های 1 الی 2 متری ایجاد بشه .
    کپسول گاز میتونه اینکارو انجام بده؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در این نوشتار هدف از بستنِ جادّه ها قطعِ راههایِ مواصلاتی اوباشانِ رژیم و قطعِ جریانِ سوخت رسانی و ایجادِ اختلال در رسیدنِ موادّ غذایی به این اوباشان و همچنین استفاده کردن از آن به عنوانِ «طعمه» برایِ «کمین» است. جا بجا کردنِ لاشهٔ چند کامیون برایِ باز کردنِ جاده نیاز به ماشین آلاتِ سنگین دارد و اگر در فکرِ «کمین» باشید؛ همین ماشین آلاتِ سنگین نیز میتوانند به لاشه تبدیل شوند. برایِ اینکه باید برایِ مدّتی طولانی کار کنند و این به نفعِ شما است. امّا ایجادِ حفره در جادّه را میتوانند با یک کامیون خاک و سنگریزه در مدّتی کوتاه حلّ کنند.
      از طرفِ دیگر استفاده از کپسول گاز نیاز به دَفن کردن کپسول در یک اُتاقکِ ایجاد شده و سپس «چاشنیِ انفجاری» دارد که بسیار زَمان بَر است.
      تخریبِ جاده با ریختنِ گازوئیلِ آمیخته به «روغن موتور» به طولِ ۱۵ متر از جاده کاراییِ بهتری دارد. زیرا بویژه تریلِرها کنترلِ خود را از دست داده و به سادگی «قیچی» میکنند و مانندِ لاشهٔ سنگین بر رویِ جاده میمانند.

      حذف
  7. باز هم موجی از «فحّاشی» از طرفِ «بی شرفهایی» که سوء استفاده از «کودکان» را که با نامهایِ جعلیِ «نوجوان» و «جوان» آرایش داده شده اند را «مجاز» میدانند به سویِ کژدم «گُسیل» شد.
    همین احمقها فکر میکنند که چه فرقی میکند که چه سِنّ و سالی دارند؟ مهمّ این است که چه میخواهند!!!!.... مزخرف ترین «مغالطه» زمانی اتّفاق می اُفتد که بحثها «کلامی» شده و از «واقعیّتها» بسیار فاصله داشته باشند.

    https://kajdoum1.blogspot.com/2019/03/blog-post_30.html

    این کودک سربازان را در رنگهایِ گوناگون میبینید؟ از «بیغوله ها» گرفته تا «مَهدهایِ تمدّن»؟... کور که نیستید؟

    اگر بخواهید «دنیایِ کُهن» را فرو بریزید؛ امّا از همان اصولِ «دنیایِ کُهن» استفاده کنید...... «کونتان» برایِ «هیچ» پاره شده است. حتّی اگر بتوانید رژیمِ شیعی را سرنگون کنید؛ چیزی شبیهِ آن را بدست خواهید آورد.

    در نظرِ من سنّ ۲۵ سالگی در دنیایِ کنونی؛ حدّ اقل سنّی است که برایِ «جوان» میتوان در نظر گرفت.
    پایین تر از آن را باید «جوجه»؛ «کودک»؛ «گودوخ» نامید. زیرا هنوز مهمّترین بخشِ فعّالِ وجودَش؛ هورمونها هستند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. «بی شرفها» کسانی هستند که خودشان در خانه مینشینند و «کودکان» را به «میدانِ نبرد» میفرستند تا «کودکانشان» دستگیرشده و به آنها تجاوز شود و سپس مظلومانه کُشته شوند.
      اینکه رژیمِ کثیفِ «شیعیانِ شنیعه» از «کودک سربازان» استفاده میکند؛ برازندهٔ «وجودِ کثیفشان» است.
      وظیفهٔ شما این است که اگر «کودک سربازی» مسلّح به «سلاحِ سرد» (باتوم) را دستگیر کردید؛ خلعِ سلاح نموده و چند «کِشیدهٔ برادرانه» بر صورت و ماتحتش بنوازید تا شلوارش را خیس کند و سپس رهایش کنید. تا والدینشان بفهمن که به خاطرِ دریافتِ پولی اندک از «قُرُمساقِ فرزانه»؛ نمیتوانند فرزندانشان را برایِ سرکوبِ مردم بفرستند و شاید دفعهٔ دیگر ؛فرزندشان را از دست بدهند.
      امّا اگر با «کودک سربازانِ مسلّح به سلاحِ گرم» مواجه شدید؛ بدانید که این «توله ها» موجوداتی آموزش دیده و توله هایِ اوباشان و مُزدورانِ رژیم هستند. با اینگونه از «سربازان» باید مانندِ «سربازانِ دشمن» رفتار کرد.... یعنی باید آنها را «کور» کرد و زانوهایشان را شکست و یا کُشت.
      امّا نباید «کودکانِ بی دفاع و ضعیف» (بویژه دختران) را که نَه تواناییِ حمله دارند و نَه تواناییِ «دفاع و فرار» را دارند؛ نباید مانندِ «فِشنگِ یک ریالی» هزینه کرد.
      به آنچه که «در میدان بودنِ کودکانِ ۱۵ تا ۱۸ ساله» مینامید؛ افتخار نکنید..... این امر مایهٔ ننگِ «بزرگسالان» است.

      حذف
    2. اکنون هزاران «ماده سگِ داعشی» و «توله هایشان» که با سرهایِ بُریده فوتبال بازی کرده اند؛ در اردوگاههایِ «کُردستانِ سوریه» به سر می برند. آیا این «کودکان» واقعاً در کلاسه بندیِ «کودک» میگُنجند؟ یا اینکه به چیزی دیگر تبدیل شده اند.
      این موجودات به خاطرِ پاسداشتِ «تعریفِ کُهن از انسان» ؛ زنده مانده اند. امّا آیا فقط «موجودِ زندهٔ بیولوژیک» هستند و یا میتوان «شورِ زندگی» را در آنها دید؟... تا چند سال میخواهند این «تفاله ها» را «زنده» نگهدارند تا یگویند که طرفدارِ «حقوقِ بشر» هستند؟
      مگر چیزی از «انسان بودن» در وجودِ این تُفاله ها باقی مانده است؟
      چرا هم «آنها» و هم «دیگران» را از وجودِ این تُفاله ها راحت نمیکنند؟

      حذف
    3. کژدم کارت درسته. به عنوان کسی که داخل ایرانه میگم 80 درصد از افرادی که در صحنه تظاهرات وجود دارند همشون جوجه هستن ( طبق تعریف شما)
      از دی 96 بگیر تا الان. البته الان نسبت به دی 96 بزرگتر شدن. در ایران بزرگسالان اصلا وجود ندارند ( به طور کلی). نسل جدید که هنوز جوان نشدند میرینن به قرآن و اسلام... دیگه مثل قدیم نیست.

      در کل اینو می خوام بگم که درسته که این نسل هنوز بچه اند اما پتانسیل ریشه کنی شیعیان کثیف رو دارن. آموزگاران باتجربه ای چون شما ( کژدم) می تونن راهنمای این نسل باشن. آینده مال همین هاست.
      پس با قدرت ادامه بدید چون مطمئن هستم نظرات شما خریدار داره.
      من هم به اندازه خودم نظرات شما رو میان هم نسلانم پخش میکنم.

      حذف
    4. به نظر من باید هر مسلمونی از هر نوعی از جمله داعشی و شیعه و بهایی و سنی رو از دم تیغ گذروند، نظر شما چیه کژدم جان؟

      حذف
    5. با نظرِ شما شدیداً مخالفم. با «پول پوت»بازی نمیتوان «آینده» ساخت؛ امّا میتوان «گورستان» ساخت.
      ریشه کَنیِ این «مسلکها» باید به عهدهٔ «حکومتِ فرهنگ ساز» گذاشته شود.
      تولیدِ انسانهایِ «باهوش تر» با درجهٔ «عواطفِ مثبت تر» و جلوگیری از تولیدِ «انسان - حیوانها» این مسئله حلّ خواهد شد.

      حذف
    6. ما برایِ آزادیِ «ایران» از دستِ «دیّوسهایِ شیعه مسلک» (۱۲ پیامبران) به شدّت نیاز داریم. امّا این «نیاز» نباید ما را از «دوری جُستن» از «فرهنگِ کُهن» باز دارد. اگر به همان «ریسمانِ کُهن» بیاویزیم؛ چیزی بهتر از «پاسدارانِ آیینِ کُهن» نخواهیم شد. بلکه «ادامهٔ آن» در شکلی دیگر خواهیم بود.
      من(کژدم) نخستین کسی هستم که این «ریسک» را پذیرفتم که از «استانداردِ دوگانهٔ کودک سربازی» پرده برداشتم. آیا کسِ دیگری را در دنیایِ مطبوعات و وبلاگها سراغ دارید که حتّی جرأتِ نزدیک شدن به این مسئله را داشته باشد؟ برایِ من هیچ اهمیّتی ندارد که چه مقدار فُحش بشنوم. مهمّ این است که «فصلی نوین» آغاز شود.
      حال هِی بگویند که کژدم یک «بهایی» است.... «توّاب» است که همقطارانش را لو داده است..... «جاسوس است» و .... «دشمنِ جنبشهایِ مردمی» است و .....
      من(کژدم) در طولِ سالیانِ درازِ «تماشا» به مطالب و رازهایی دست یافته ام که میخواهم که با شما در میان بگذارم.
      فقط همین.

      حذف
    7. ایران همین الان به شدت دچار افزایش جمعیت شده، جمعیتی از هیچ‌کارگان که فقط منابع ارزشمندی چون آب رو هدر میدن، برای اینها همین الان باید فکری بشه نه اینکه حواله بدیم به آینده‌‌ی دوری که مهندسی ژنتیک بین جوامع عادی شده باشه، چون تا اون موقع ایران به مرحله‌ی غیر قابل بازگشتی می‌رسه. خیلی‌ از این هیچ کاره‌ها از عاشقان فرهنگ تشیع و شهادتن که میشه زمینه‌اش رو براشون فراهم کرد و اونها رو به دیدار الله فرستاد که میشه یک بازی برد-برد. مثلا میشه فرستادشون به کشورهای عربی تا در راه اسلام بجنگن یا راه‌هایی از این دست. حتمن نیاز نیست خاک پاک ایران رو به خون‌شون آلوده کنیم.
      خیلی دوست داشتم یک بار شفاف توضیح میدادی چرا وابستگی به فرهنگ باستان رو نمی‌پسندی چون من دقیقا مخالفت فکر می‌کنم و اگه یک روزی خواستی در موردش بنویسی خوشحال میشم در این‌باره با هم گفتگو کنیم.

      حذف
  8. اگر مسائل را به کشورهایِ بیگانه بسپارید نتیجه اَش در بهترین حالت این میشود:
    «فنلاند: باید در رابطه با مرگِ ژینا امینی؛ تحقیقاتِ بین المللی بشود».
    آیا معنیِ این «کثافتِ معدهٔ فنلاندی» را میفهمید؟
    «کثافتِ معدهٔ فنلاندی» میگوید که: بیایید این «مرگ» را به «وَرَقِ بازیهایِ دیپلماتیک تبدیل کنیم» تا در آخر نیز معلوم نشود که «قتل» بوده است و یا «سکته»؟.... زیرا «دیپلماسی» باید در بارهٔ آن تصمیم بگیرد وَ نَه واقعیّتها..
    مگر چشمهایتان کور است و پروندهٔ ماجرایِ سرنگونیِ عمدیِ هواپیمایِ «یوکرئین» با مسافرانِ ایرانی را فراموش کرده اید که پس از ۱۰۰۰ روز؛ همچنان در پُشتِ «پرده هایِ دیپلماتیک» در حالِ پوسیدن است؟ و در «دالانهایِ دیپلماسی» مانندِ «مهدیِ در چاه مستراح» گیر کرده است؟
    فکر میکنم که «اُلاغها» بسیار باهوشتر هستند.

    پاسخحذف
  9. https://m.youtube.com/watch?v=OqKu8Lxnzro
    زمانی که خود اوباشان غربی تا خرخره زیر مشکلات هستن چطور میخوان به ما در تحقیقات کمک کنن؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. این ویدیو هیچ ارزشی ندارد و سازندهٔ آن یا «نوکرِ روسیه» است و یا از تعدادِ«کلیک»ها ارتزاق میکند که به «YOU TUBER»ها مشهورند.

      مقدّمه ای که شما با آن آغاز کردید؛ اشاره به آن دارد که از «اوباشانِ شیعیانِ شنیعه» تشریف دارید.

      حذف
  10. آیا این «شازده شومبولِ قُرمساقِ مادر جنده» اینرا میفهمد که وقتی میگوید: «خیابانها در تسخیرِ شماست... آنرا نگهدارید»... چه معنی دارد؟ آیا تسخیرِ خیابانها به این معنی است که زنده یاد «نیکا شاکرمی» (۱۵ یا ۱۶ ساله) و زنده یاد «سارینا اسماعیل زاده»(۱۵ یا ۱۶ ساله) مانندِ «پوکهٔ فشنگ» ارزش داشته باشند؟ آیا این «تسخیر» نباید «سازماندهی» داشته باشد؟ آیا وقتِ آن است که قُرمساقهایِ بیکاره و نشسته در «قُقنوس» ناگهان از خواب پریده و برایِ «تقسیمِ غنایمِ فرضی» کنفرانسِ «ایرانِ آباد» تشکیل دهند؟
    آیا تا کنون حتّی یک راهنماییِ «مِیدانی» از این بی شرفها شنیده اید؟.... هرگز.
    این بی شرفها فقط برایِ «سفرهٔ فرضیِ غارتِ پس از این رژیم» دندان تیز کرده اند و سخنانشان ارزشی در حدّ «کثافتِ معدهٔ فنلاندی» دارد.

    پاسخحذف
  11. وقتی بهت گفتم مخاطبت رو ۱۵ تا ۱۸ ساله در نظر بگیر منظورم اینه که اینها رو از الان آموزش بده که تا چند سال دیگه حداقل مسائل اولیه رو بدونن، نه اینکه بچه‌ی سیزده ساله رو به سبکِ حسین فهمیده بفرستیم زیر تانک. ولی به جای اینکه از درِ گفتگو دربیای شروع می‌کنی به فحاشی و اَنگ زدن.
    خودت خوب می‌دونی که این شورش با این شرایط به هیچ جایی نمی‌رسه و چند وقت دیگه فروکش می‌کنه، پس چه بهتر روی این قشری که امروز با دستِ خالی و بدون هیچ آموزشی به میدون اومدن سرمایه‌گزاری کنی، نه اون بی شرف‌هایی که به قول خودت توی خونه خوابیدن و انتظار دارن اسراییل و آمریکا براشون دموکراسی هدیه بیاره.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مشکلِ سخن گفتن با ۱۵ تا ۱۸ ساله ها این است که گویی با «هورمونها» حرف میزنی.
      ۱۵ تا ۲۵ سالگی یعنی دنیایِ جادویی و رؤیایی که بر اساسِ «عواطفِ هورمونی» بنا شده است.
      بله میدانم که این شورشها راه به جایی نخواهند بُرد. زیرا هم «بی سَر» هستند و نیز «نخستین تجربهٔ ملّی» است.
      «جِنسَش» خوب است. امّا «کال» است.
      «کالَک» است و میدانی که «خربزه» خواهد شد... امّا تَه مزهٔ «خیار» دارد؛ «آلوچهٔ تُرش» است که تَه مزهٔ «تلخ» دارد.
      من نمیتوانم با «آلوچه ها» و «کالَکها» رابطه برقرار کنم.
      من (کژدم) با شما سخن میگویم و شما با این نیرویِ «نوجوان» رابطه برقرار کنید.
      «دانستن» یک چیز است؛ امّا آموزش دادن؛ داستانِ دیگری است. برایِ همین نیز گفتم که من «صمد بهرنگی» نیستم. زیرا ایشان برایِ «کودکان» می نوشت؛ امّا «دانشجویان» مشتریِ واقعیِ او بودند و این به ما میگوید که دانشجویانِ دورانِ «شاهنشاه تهران مِهر» در حدّ «کودکان» بوده اند و صمد بهرنگی نیز ناموفّق بوده است (چه رسد به کژدمِ «گزنده» که با «بهرنگ» تفاوتِ معناییِ زیادی دارد).
      من چنین هنری ندارم که با «هورمونها» سخن بگویم. میتوانم به شما فحش بدهم؛ امّا نمیتوانم با «هورمونها» چنین رفتاری داشته باشم.
      این شماها هستید که باید با «نوجوانان» رابطه برقرار کنید. گویی که کژدم به شما اسکناسِ ۱۰۰۰ تومانی میدهد و شما باید آنرا به اسکناسهایِ ۵۰۰ و ۲۰۰ و ۱۰۰ و ۵۰ و ۲۰ و ۱۰ تومانی تبدیل کرده و به نوجوانان و جوانان بدهید.
      من با شما ها نیز به راحتی نمیتوانم رابطه برقرار کنم؛ چه رسد با «هورمونها».

      حذف
    2. شما به هر حال به هر دلیلی حاضر نیستی به توییتر یا تلگرام بیای، این وبلاگ هم که من از سال ۸۸ دارم دنبالش می‌کنم فکر می‌کنم که به پیکش رسیده و ذاتن هم به دردِ ارتباط گسترده با مخاطب نمی‌خوره
      نظرت چیه نوشته‌هات رو جوری تنظیم کنی که توی تلگرام منتشرش کنیم؟ چون بخواهی نخواهی امروزه تلگرام بهترین راه ارتباطیه و اگه هدف آموزش نیروها باشه بهترین راه از دیدِ من همین تلگرامه.

      حذف
    3. نَه؛ من به هیچ وجه با این پلتفورمها نخواهم آمد. با هیچ شخصی نیز ارتباطِ خصوصی نخواهم گرفت. زیرا از ارتباطاتِ خصوصی به جز «ضربه و نفوذ» چیزی ندیده ام و با اینکه توانسته ام آنها را خُنثی کنم؛ حدّ اقلّ «اتلافِ وقت» بوده است. هرگز نیز از کسی نخواسته ام که که نوشتارهایِ این وبلاگ را به شرطِ ذکرِ نامِ «کژدم» منتشر کنند و همیشه گفته ام که چیزی به نامِ «حقّ انتشار محفوظ» وجود ندارد. شما میتوانید مطالبِ این وبلاگ را به هر اسمی که میخواهید منتشر کنید و فقط لطف کنید و به آن «دُم» و «دُمباله» وصل نکنید.
      من هیچ چشم داشتی ندارم و هر آنچه که مینویسم؛ برایِ «ایران» است. لذا مردمِ ایران صاحبِ آن هستند.
      «کژدم» فقط یکی از آن بی شماران است.

      حذف
  12. کژدم از اون 10 روزی که تعیین کرده بودید گذشت. میشه رو ریزش ها حساب کرد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بله؛ این امکان هر روزه بیشتر میشود. امیدوارم که آذربایجان و بویژه تبریز این جنبش را جدّی بگیرند و واردِ میدان شوند.

      حذف
  13. پیدا کردن وبلاگ کاری بسیار دشوار بوده ولی رها کردنش بسیار سخت تره.هر شروعی روزی به پایان میرسه ولی هر پایانی هم شروع دوباره است.من تصور میکنم تا زمانی که با کلمات بخوایم احساسات خودمون رو فروکش کنیم نه مشکلی حل میشه و نه اتفاقی میوفته.باید از کلمات عبور کرد و کژدم های آینده رو درون خیابون‌ها پیدا کنیم.کژدم دوست گرانقدری بودین ولی من احساس میکنم تا زمانی که از کژدم عبور نکنیم هیچ تغییر و تحولی رو نمیتونیم ایجاد کنیم.نه برای من نه برای شما و نه برای دیگران.
    تنهایی سرنوشت نهایی کسی هست که بدنبال پیدا کردن خودش باشه.بهایی هست که باید پرداخت بشه.
    من روزی به این وبلاگ برمیگردم ولی امیدوارم اون روز با دستانی پر از عسل همراه باشم نه کثافت افکاری که امروز بهمراه دارم.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کژدم هنوز آغاز نشده است که بخواهید از آن عبور کنید.
      مخست «رؤیا» و سپس «اندیشه» و پس از آن «طرّاحی» و پس از آن «ساختن»..... زمانی که به مرحلهٔ «سختن» رسیدیم؛ میتوانید با «کژدم» خدا حافظی کنید.
      اکنون در مرحلهٔ «رؤیا دیدن» هستیم و هنوز به مرحلهٔ «اندیشه» نرسیده ایمو به همین دلیل نیز این جنبش با پتانسیلی بسیار شگرف؛ همچنان «بی سَر» است.
      امیدوارم تا به جایی برسید که از «کژدم» خدا حافظی کنید.

      حذف
  14. دونالد ترامپ
    در همین حال که صحبت میکنیم، مردم ایران شجاعانه نسبت به رژیم بیرحم و فاسد مبارزه میکنند، و با اینکه با خشونت، آزار٫ اذیت، زندان، شکنجه و حتی مرگ مواجه اند٫شجاعانه برخورد میکنند

    ‏باشما (مردم ایران) هستیم و همیشه با شما خواهیم بود.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ٔدونالد ترامپ نیز مزخرف گویی مانندِ دیگرِ سردمدارانِ کشورهایِ غربی است. همهٔ این حرفها برای «انتخاباتِ نوامبر» است و هیچ ارزشی ندارند.
      مردمِ ایران «گُرگهایِ زخم خوردهٔ تنها» هستند و اگر از این «آتش» بگذرند؛ میتوانند بر رویِ پایِ خود بایستند.

      حذف
  15. اشتباه میکنین.ما به ترامپ نیاز داریم.سایه گلوبالیسم اگر قوی تر از سایه روسیه و چین ناسیونالیستی بر سر منابع ایران نباشه کمتر نیست.به گلوبالیسم نیاز نداریم،به ناسيوناليسم هم نیاز نداریم ولی به نبرد این دو نیازمندیم.الان زمان کمین کردن برای تشیع شنیعه است.نبرد گلوبالیسم و ناسيوناليسم به سقوط دموکراسی منجر میشه.اونجا محل شروع نبرد من هست.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. بفرمایید.... همهٔ ترامپ مالِ شما.
      من نیازی برای ترامپ نمیبینم. برایِ انقلاب؛ نیازی به «اینترنت» نیز نمیبینم. همانگونه که پیشتر گفته ام؛ در انقلابِ مشروطیّت؛ حتّی تلفن نیز وجود نداشت. در سالِ ۵۷ نیز موبایل و اینترنت نبود.

      حذف
  16. من ابرانسان رو در قامت یک انتقام جو میبینم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر منظورتان از «ابر انسان» همان «انسان» است؛ به هیچوجه «انتقام جو» نیست..... «گَند زدایی» انتقام جویی نیست. «قصاص» انتقام جویی است. «زندانی کردن» انتقام جویی است. «شکنجه کردن و تجاوز» انتقاجویی هستند.

      حذف
    2. همهٔ کثافتکاریهایی که میبینید؛ بخشی از فرهنگِ «انسان - حیوان»ها است. این فرهنگ ریشه در درونِ «انسان - حیوان»ها دارد و از طرفِ ژنهایِ معیوب و «DNA» پشتیبانیِ بیولوژیک میشود. به همین خاطر است که «زندانی کردن» و یا «کُشتن» و «دست بریدن» و «شلّاق زدن» تأثیری ندارند و فقط اتلافِ وقت و سرمایه هایِ ملّی هستند. «انسان»هایی که به صورتی تصادفی به دنیا می آیند نیز درصدی از «آلودگی» را دارند و به همین دلیل است که وقتی «انشتین» را مثال میزنیم؛ «قُرمساقهایِ کلامی» بحثِ کلامی به راه انداخته و آلودگیهایش را به رُخ میکشند و با بادی در «غبغب»میگویند: «دیدید؟؟!!! ... حتّی او نیز «آلوده» است.»
      هیچکس به عناصرِ «آزمایشگاهی» فکر نمی کند که درجهٔ خلوصِ بسیار بالایی در حدّ ۹۹.۹۹٪ دارند.
      اوباشانِ شارلاتانِ «انسان - حیوان» (روشنفکرانِ دینی) میخواهند «آهنِ زنگ زده» را در در «بازیهایِ کلامی» به جایِ «آهنِ آزمایشگاهی» جا زده و پیروز شوند تا به زندگیِ «آلوده» و «انگلیِ خود» رنگی منطقی زده و به آن ادامه دهند.
      مانندِ ترفندِ «شیعیانِ شنیعه» که «۱۱ نجاستِ طاهرین» را به درجهٔ «پیامبری» می رسانند و برایِ اینکه از گزندِ مسلمانان در امان بمانند؛ از «وحی» به این «۱۱ نجاساتِ طاهرین» سخن نمیگویند؛ بلکه با دستکاریِ کلمات؛ از «الهاماتِ الهی» (نامِ دیگری بر وَحی) و «معصومیّت» سخن میگویند که همان مقامِ فرضیِ «پیامبری» است. زمانی که سخنشان به کُرسی نشست؛ پا را فراتر نهاده و میگویند که همهٔ «پیامبرانِ ادّعایی» و همهٔ آن «۱۱ نجاستِ طاهرین» یک «برنامه ریزیِ الهیِ اَزَلی» برایِ ظهورِ «نجاستِ دوازدهم» است که از ترسِ کونش در چاهِ مستراح پنهان شده است.
      فکر میکنم که باید فهمیده باشید که چقدر «آلوده به نجاساتِ فکری» هستید.
      «انسان» از این «استفراغهایِ معده» پاک است.
      با «روده هایت» فکر نکن و با «کونَت» سخن نگو.

      حذف
  17. بخشِ نخستِ (کتابِ «آشپزیِ انقلاب») را منتشر کردم.

    پاسخحذف