۱۳۹۴ فروردین ۱۴, جمعه

۳ ماه آینده آبستن چه حوادثی است؟

توافق اولیّهٔ هسته ای که با اندکی شارلاتان بازی «کلامی» اسمش را «بیانیه» و یا «تفاهم» گذاشتند؛ بدست آمد و هر چشمی؛ حتی «کم سو» میتواند  آنچه را که رژیم انگلهای صفوی از دست داده است را ببیند و با مطالعهٔ متن کامل بیانیه (اینجا) به مواردی که به عنوان چهارچوب «توافق جامع» بر روی آنها توافق شده است. اینکه جواد ظریف میگوید هیچ تعهدی در کار نیست یک دروغ بیشرمانه برای نجات «انگل فرزانه» از تف و لعنت «نوشیدن جام زهر» است. حال این «حزبلبلی ها» هستند که باید از خود بپرسند که اگر قرار بود که پس از هزینه ای بیش از یک تریلیارد دلار؛ اینگونه ذلیل شوند که حد اکثر خواستهٔ شان «لغو تحریمهای سازمان ملل» است .... پس چگونه بود که احمدی نژاد و لاریجانی (ملیجکهای الدنگ فرزانه) از این قطعنامه ها استقبال میکردند؟ یا اینکه رهبر فرزانهٔ عالم و عالمیان؛ با آنهمه «اتاقهای فکری» آنقدر نفهمیده و احمق بود که نتوانست بفهمد که قطعنامه های شورای امنیت «زیربنای تحریمهای بین المللی» برای بنا نهادن تحریمهای یک جانبه از طرف آمریکا و  تهدید به تحریم کشورهایی که حرفشان  را گوش نکنند؛ تبدیل به تحریمهای الزام آور برای اروپا و حتی روسیه و چین خواهند شد؟
یکی از دلایل غلطیدن به «باتلاق هسته ای»؛ افتادن در دیگ از «حول حلیم» بود. ماجرای اتمی را حکومت «چین» کلید زد که استراتژی «ایجاد کانونهای بحران» را دنبال میکرد. چینیها نخست تکنولوژی هسته ای را به «کثافتستان» منتقل نمودند که «بمب اتمی اسلامی» برای «مهار هندوستان» از دل آن بیرون آمد. سپس ایجاد ۳ کانون بحران دیگر در دستور روز قرار گرفت که «عبدالقدیرخان» مجری آن شد. امّا آنچه که بیش از هر چیزی برای چینیها اهمیت داشت «اتمی شدن سگ هار کرهٔ شمالی» بود. رژیم انگلهای صفوی و لیبی در آخر صف ایستاده بودند و این همان «حول حلیم» بود که انگل فرزانه را به دیگ انداخت. بخشی از دلیل «پروژهٔ خاتمی» نیز برای فریب غرب با شعار «گفتگوی تمدنها» و سرپوش گذاشتن بر روی فعالیتهای اتمی بود که در نهایت با وادادن لیبی؛ همه چیز برملا شد و خاتمی و اصلاح طلبی نیز به همین دلیل به غروب خود رسید؛ زیرا دیگر دلیلی برای وجودش باقی نمانده بود. احمدی نژاد (ملیجک) وظیفهٔ انتقال تمامی نهادهای کلان اقتصادی به سپاه پاچاهارداران و دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی را به عنوان «مکمّل پروژهٔ بمب اتمی» به عهده گرفت و صدها میلیارد دلار دیگر نیز مانند آب در شنزارهای کویر فرو رفت و اکنون «دلقک فرزانه» میخواهد با «پروژهٔ امام حسن روحانی» به خانهٔ اوّل باز گردد.
«دلقک فرزانه» اکنون خوب میداند  که هر چه خورده است را باید بالا بیاورد و ماجرا تنها به «لغو تحریمها» ختم نخواهد شد و در مرحلهٔ بعد باید قدرت اقتصادی از دست اوباشان اطلاعاتی و امنیتی خارج شود و گرنه؛ سرمایه گذاری خارجی بسیار محدود خواهد بود. اگر تحریمهای مربوط به ماجرای هسته ای لغو شوند؛ تحریمهای دیگر همچنان بر سر جای خود خواهند ماند که آمریکا در مرحلهٔ بعدی به عنوان اهرم فشار از آنها استفاده خواهد نمود.
اکنون با صدور «بیانیهٔ لوزان»؛ خیال غرب راحت است که دست و پای «انگل فرزانه» مانند گربهٔ ملوس در پوست گردو فرو رفته است و حتماً با داستان این مثل نیز آشناست.
در ۳ ماه آینده؛ غرب دیگر به طور مستقیم با رژیم انگلهای صفوی کاری نخواهد داشت و ادامهٔ فشارها به «سگهای شکاری منطقه ای» سپرده خواهد شد؛ که از هم اکنون با ماجرای «یمن» کلید خورده است این پروژه (دنبال کردن خرگوش درماندهٔ فراری توسط سگهای شکاری) در سوریه و عراق و لبنان  نیز ادامه خواهند یافت تا «انگل فرزانه» در طی این ۳ ماه باقیمانده تا «توافق جامع» به «امام سجّاد» تبدیل شود و سجده کنان به درگاه «خدایان اقتصاد و تکنولوژی» برود.
اکنون «محمد رسول الله دوّم» (البغدادی) به خاطر ضربات سنگین نظامی که از ائتلاف ضد داعش به رهبری آمریکا خورده است؛ قدرت تحرک خود را در عراق از دست داده و مهمترین عنصرفتوا دهنده اش را به خاطر «افراط در تکفیر» را نیز سر بریده است که نشانهٔ عدم میل این سازمان به درگیر شدن با سایر گروههای اسلامگرای «سنّی مسلک» در سوریه است و اگر این ضربات شدت یابند  با ترکهای عثمانی و عربستان سعودی (سگهای شکاری تعقیب خرگوش) وارد مذاکره شده و مواضع خود را تعدیل نموده و به احتمال زیاد با «جبهة النصرة» و سایر نیروهای همسو برای تار و مار رژیم اسد و حزب الله لبنان روی خواهند آورد و اگر چنین نشود؛ بخش اعظم نیروهای بومی داعش به سایر گروههای اسلامگرا خواهند پیوست. اکنون «داعش» برای حفظ روحیهٔ افراد خود بیش از هر زمان دیگری به یک یا چند پیروزی نیاز دارد که در عراق میسّر نیست؛ امّا زمینه های آن در سوریه فراهم است و هیچ نیرویی در برابر حملهٔ آنها به رژیم بشار اسد و حزب الله لبنان؛ سدّی ایجاد نخواهد کرد.

کژدم

۷ نظر:

  1. اسرائیل اخیراً سیستم پدافند موشکی (ضد موشکهای میان بُرد حزب الله لبنان) موسوم به «فلاخن داوود» را با موفقیت بسیار بالا؛ آزمایش کرده است و تا ۴ ماه دیگر دو باتری از این سیستم آمادهٔ عملیات خواهند شد و توانایی پوشش پدافندی سراسر خاک اسرائیل را دارند. قدرت آتش بالای سیستم «فلاخن داوود» و اینکه موشکهای پرتاب شده را در همان مبداء شکار کرده و نمیگذارد که به آسمان اسرائیل نفوذ کنند؛ از عمده برتریهای این سیستم پدافندی است.
    نتیجه اینکه: احتمال یک جنگ با حزب الله لبنان در ۵ ماه آینده بعید نیست؛ بویژه آنکه در این ۵ ماه نیروهای بشار اسد و حزب الله لبنان دچار تلفات سنگین و عقب نشینیهای مهم شوند.

    پاسخحذف
  2. براوو کژدم. مثل همیشه عالی. پیروز باشی.

    پاسخحذف
  3. اگر این متن تفاهم نامه یا برجام , با همین کیفیت به توافق تبدیل شود , بدون شک برنده بزرگ بازی اسرائیل و هم پیمانانش میباشند , ...قومی که خود را مظلوم نمایش داد و در عین حال توانست حداقل 50 سال ایران را به عقب نگه دارد , سوای از اینکه هویت و اخلاق را نیز از ایرانی ها گرفت ....و به این میگویند سیاست !
    و این کیفیت و شعور قومی را نشان میدهد که با 30 میلیون جمعیت با نزدیک دو میلیارد مسلمان که حداقل 300 میلیون نفرشان بیخ گوشش هستند و مانند حیوانها همدیگر را پاره میکنند (چه برسد به قوم یهود) , طرف هستند ! و از خروس خوان صبح تا بوق سگ دیگران و اسرائیل را فحش و ناسزا میدهند....
    .
    اگر هم عقلانیت به ایران بازگشته باشد پیروزی دوم برای مردم ایران رقم خورده است تا شیر فهم شده باشند با جهالت و هوچیگری و بلوف زدن و هندوانه در زیر بغل نمیتوان حریف شعور و فهم و عقل جهانیان شد ! ...
    بازی سیاست قواعد خاص خودش را دارد !

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سخنانی در ردیف «دیگران ما را عقبمانده نگاه داشته اند» تنها «برون فکنی» هستند و هیچ ارزشی ندارند. ایران را «جذام اسلام» به «عقب ماندگی» کشانیده است و اگر دیگران از این «جذام ذهنی= اسلام» سود میبرند؛ حق دارند.
      این «آریایی نژادهای شیعه مسلک جذامی» بودند که در فاجعهٔ ۵۷ با یک «خیانت فراگیر ملّی» خود را به ورطهٔ«واپسگرایی» انداختند.
      مطمئن باشید که «خر سواران» همه جا حضور دارند و به دنبال «خران» میگردند.
      موجوداتی با مشخصّه های: «آریایی نژاد باهوش شیعه و یا سُنّی مسلک تازی پرست»... گلّه هایی ار «خران» را تشکیل میدهند که مشتریان زیادی برای سواری گرفتن از آنها در صف ایستاده اند. خرج این «گلّه های باهوش آریایی نژاد تازی پرست» نیز به جز اندکی «علوفه» نیست.
      فرافکنی موقوف.
      کژدم با تربیت

      حذف
  4. اینهم از «کُس کش» عباس عراقچی :

    http://www.radiofarda.com/content/f9-iran-araghchi-nuclear-deal/26937582.html

    آخه... مادر جنده... قرار بود که بعد از هزینه کردن ۲ تریلیارد دلار به «خانهٔ اوّل» برگردید و آنرا «پیروزی» بنامید؟

    پاسخحذف
  5. عباس عراقچی نیز می‌گوید: «این که دنیا اکنون به برنامه هسته‌ای ایران احترام می‌گذارد و به آن رسمیت می‌دهد بزرگ‌ترین دستاورد ما در طول مذاکرات است. اینکه جامعه بین‌الملل و شش کشور قدرتمند دنیا این برنامه را علیرغم همه قطعنامه‌ها به رسمیت می‌شناسند و حتی قرار بر کمک کشورهای دیگر به آن می‌شود، بزرگ‌ترین دستاورد مذاکرات است.»

    به گفته او، «دنیا اکنون دریافته که با جمهوری اسلامی ایران با کرامت باید برخورد کند چون زبانی غیر از این برای ما قبل پذیرش نیست، نه زبان تهدید و نه زبان تحریم».
    کژدم گرامی به یاد دارم این جمله شما بود«شکست خوردگانی که همیشه مدّعی پیروزی هستند»۰مانند جنگ خانمان سوز هشت ساله و حماس و حسن نصراللاه و ایران و امام حسن و حسین همیشه پیروز۰
    جواد احسانی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. جواد احسانی گرامی
      رادیو فردا مقاله ای را منتشر کرده است که من نیز نظرم را در پای آن نوشتم؛ امّا نمیدانم که منتشر بشود و یا نشود؟ لذا همینجا خودم منتشر میکنم:
      نام نوشته در رادیو فردا:
      کسی از نقش رهبری نظام نمیگوید

      http://www.radiofarda.com/content/o2-kazemian-on-iran-nuclear-deal/26938724.html

      نظر من در بخش نظرات مربوط به این مقاله این بود:

      مذاکرات هسته ای توسط رهبر مهندسی شده بود؛ اما چون «مهندسی پروژهٔ شکست و عقب نشینی» بود؛ رهبر تنها در بعضی مقاطع با دادن «شعارهای انقلابی» از پس «پردهٔ عزّت» بیرون می آمد و حرفی و سخنی میگفت تا چهرهٔ خود را همچنان «انقلابی» نشان دهد و نگاهدارد. عدم به میان آمدن سخنی از رهبری؛ به همین خاطر است. زیرا نقش ایشان یک نقش «پارادوکسیکال» است که هم «پروژهٔ شکست و عقب نشینی» را رهبری میکند و هم میخواهد همچنان «قهرمان انقلابی» بماند. پروژهٔ ساخت بمب اتم که بیش از ۲ تریلیارد دلار هزینه داشته است؛ اکنون در حال فروپاشی کامل است.
      حتّی تبدیل «فردو» به مرکز تحقیقاتی که قرار است تا ۱۵ سال آینده در آن تحقیقاتی نشود؛ به معنی «تعطیل کامل» آن است که با نام «مرکز تحقیقاتی» میخواهند به آن نام « پیشرفت علمی» بدهند تا رهبر همچنان انقابی نشان داده شود.
      آیا در چنین شرایطی میخواهید که نامی از رهبر برده شود؟

      حذف