۱۳۹۵ خرداد ۲۴, دوشنبه

«انترناسیونالیسم نوین سرمایه داری بین المللی» و ظهور «ناسیونالیسم» (بخش دوّم)


بخش نخست این نوشتار تنها «گشایش بازی» در صفحهٔ شطرنج بود که در ادبیات به آن «پیشگفتار» میگویند. در رابطه با نوشتارهای مربوط به مسائل سیاسی و اقتصادی؛ نوع پیشگفتار با  پیشگفتارهای مربوط  به نوشتارهای فلسفی؛ تاریخی و یا هنری فرق زیادی دارند. در نوشتار پیشین تنها خواستم که «دَر» را باز کنم و اکنون میخواهم که از این «دَر» به دنیای نوین وارد شویم.
همچنین باید پیش از هر چیز این مطلب را برای خوانندگان توضیح دهم که: من (کژدم) بر اساس نشانه های بسیار برجسته سخن میگویم و سخنان من «آکادمیک» نیستند. برای ساختن یک پیکرهٔ «آکادمیک» که بتواند دهها «کارگروه تخصصی» را گرد هم آورده و با مسائل جهانی (اعم از ملّی و یا فراملیّتی ) برخوردی بسیار دقیق داشته باشد؛ نه تنها به منابع مالی کلان نیازمندیم؛ بلکه پیدا کردن و انتخاب افراد پر استعداد و درست کردار امری بسیار دشوار است و من چنین امکاناتی را نداشته ام و به هر دری که زده ام .... بسته بوده است

  شاید صاحبان «سرمایهٔ جهانی»؛ آمریکایی و یا آلمانی و یا شهروند انگلستان؛ هلند؛ سنگاپور و حتّی چین باشند؛ امّا «سرمایهٔ جهانی» «بی وطن» است و به «دهکدهٔ جهانی» و «حکومت جهانی» می اندیشد.
پیش از هر چیز؛ باید توضیح دهم که «سرمایهٔ جهانی» یک واحد منسجم نیست و مانند چتری است که «سرمایه های بزرگ گوناگون» را که در عرصهٔ بین المللی فعالیت میکنند را پوشش میدهد (به قول شیعیان.... «آل عبا»).
صاحبان سرمایهٔ جهانی به هیچ یک از دولتهایی که ظاهراً متبوع آن هستند؛ نه تنها «مالیات» نمیدهند؛ بلکه  با سرمایه گذاری در انتخابات مجالس و  انتخابات قوّهٔ مجریه (رئیس جمهور - نخست وزیر) و همچنین سرمایه گذاری برای تولید سازمانهای قدرتمند برای «لابی گری» برای جلوگیری از تصویب قوانین «ناسیونالیستی» و یا ایجاد تغییر در مسیر اجرای قوانین موجود به نفع سرمایهٔ جهانی تلاش میکنند؛ یعنی در واقع ملّت و کشوری  که خودشان را عضوی از آن میدانند را می دوشند.
»
سرمایهٔ جهانی»؛ پدیدهٔ نسبتاً جوانی است که بیش از چند دهه از عمر آن نمیگذرد. به نظر من ظهور این «قدرت مالی  و صنعتی جهانی» هیچ ربطی به  «تئوری توطئه  « ندارد و به صورت طبیعی «گام به گام» مانند هر گامی در ادامهٔ گام پیشین  همانند رشد و تکوین اکتشافات علمی و اختراعات به پیش رفته است. به این معنی که کشف  فلّز و سپس اسید  پس از مراحلی به اختراغ «باطری» انجامیده است و اگر به زبان اجتماعی سخن بگوییم: اگر کسی مقروض شده است؛ نخستین راه ساده برای پرداخت «بدهیها؛ « گرفتن «وام طولانی مدّت» برای پرداخت بدهیهای فوری و دفع خطر فوری و داشتن امید به تلاشهای بیشتر در آینده برای پرداخت «وام طولانی مدّت» و یا تغییر هویّت و یا فرار و ناپدید شدن است که هر یک از این گزینه ها به تغییر مسیر زندگی آن شخص خواهد انجامید و هیچگونه «استراتژی طراحی شده»ای از طرف عدّه ای توطئه گر که توجیح کنندهٔ نخستین گامها باشد وجود ندارد. امّا افراد و سازمانهای بسیاری وجود دارند که بخش مهمّی از زندگی و تلاشهای تحقیقاتی خود را بر روی «تئوری توطئه «تمرکز داده و چنین می پندارند که سازمانهای مخوف و سرّی مانند «فراماسونها « و یا «ایلومیناتیها» به شیوه ای اسرار آمیز این حرکت را از همان گامهای نخستین طراحی کرده اند و حتّی  کار به نظریه های احمقانه ای مانند»  موجودات هوشمند فرا زمینی در جلد انسان» و «کرهٔ زمین آزمایشگاه کشت موجودات زنده برای موجودات فرازمینی بوده است» نیز کشیده شده است. امّا به نظر من نطفه های نخستین «سرمایهٔ جهانی» پس از صدور سرمایه های آمریکایی و اروپایی  به «چین» و «هند» در جستجوی «منابع بردهٔ انسانی»  برای «تولیدات کم هزینه» بسته شده اند و این روند همچنان ادامه دارد .
واقعیت کنونی این است که «سرمایهٔ جهانی» هنوز نتوانسته است «حکومت جهانی « بسازد؛ بلکه خود را در زیر لایه های تعاریف کُهن از «حاکمیت ملّی» در اروپا و آمریکا پنهان نموده است؛ امّا سالها است که با ظهور «ناسیونالیسم چینی = بلندپروازی  سیاسی نظامی چین» و «ظهور ناسیونالیسم روسی»؛ روبرو گردیده و میخواهد این مشکلات را در بستر «منافع ملّی آمریکا» و «کشورهای اروپایی» تعریف نموده  و حلّ  کند. زیرا «ناسیونالیسم چینی و روسی» منافع ملّی آمریکا و کشورهای مهمّ اروپایی را به طور مستقیم تهدید می کند. امّا مشکل بسیار مهمّ تری که «سرمایهٔ جهانی» با آن روبرو است؛ این است که در اروپا و آمریکا؛ «جنبشهای ناسیونالیستی» به راه افتاده است و نمیخواهد به هیچ وجه به «سرمایهٔ جهانی» اجازه دهد که مشکلات خود را از طریق «تعریف آن به عنوان مشکل منافع ملّی و امنیت ملّی آمریکا و یا کشورهای اروپایی» تعریف کرده و برای حلّ مشکلات خود؛ از جیب آنها هزینه کرده و نتیجهٔ آن نیز به ضرر این ملّتها تمام شود. زیرا مردمان این کشورها؛ نه تنها سودی از «سرمایهٔ جهانی» نمی برند؛ بلکه در کنار به خطر افتادن منافع ملّی خود در عرصهٔ بین المللی؛ در حال از دست دادن «امنیت شغلی» خود نیز هستند. از سوی دیگر مشکلات دیگری نیز که نتیجهٔ بحرانهای تولید شده توسط «سرمایهٔ جهانی» هستند؛ اکنون گریبان مردم اروپا و آمریکا را گرفته است. این مشکلات در برخی موارد؛ بسیار سنگین هستند. مانند هزینهٔ ۲ تریلیارد دلاری «سرمایهٔ جهانی»؛ در نبرد برای سرنگونی حزب بعث عراق که از جیب مردم آمریکا  و به نام آمریکا پرداخت گردید و بیش از ۵ هزار نفر از سربازان آمریکایی به نام منافع و امنیت ملّی آمریکا کشته و دهها هزار نفر زخمی شدند. یعنی اینکه: سرمایهٔ جهانی حتّی هزینه های مالی و انسانی عملیاتهای خود را نیز نمیپردازد و این هزینه ها از «خزانهٔ ملّی» و «خزانهٔ نیروهای انسانی» کشورهای آمریکا و اروپا پرداخته میشود. امّا «جنبشهای ناسیونالیستی» در اروپا و آمریکا؛ با اینکه نشانه های بیداری از خود نشان میدهد. امّا هنوز نمیدانند که آیا اینهمه بحرانها به خاطر «اشتباه» و یا بی لیاقتی رهبران سیاسی آنها انجام میگیرد؟ و یا این یک روند «کاملاً عمدی» است و هیچ اشتباهی در کار نیست؟ 
به نظر من مردم کشورهای درگیر در این ماجراها به این نقطه خواهند رسید که هیچ اشتباهی در کار نبوده است و همهٔ این ماجراها کاملاً سازمانیافته و عمدی هستند.
تبلیغات «حقوق بشری» که در طی این چند دهه از طرف «سرمایهٔ جهانی» به راه افتاده است؛ که البته به هیچ وجه به آن باور ندارد و تنها به عنوان »سلاح» از آن استفاده میکند؛ توانسته است با علم کردن «حقوق بشر» و استفاده از فرهنگ مسیحیّت؛ فرهنگ ظاهراً نوینی را تولید کند (بشر دوستی مسیحی) که میتوان آنرا «پیوند زدن اهداف استراتژیک سرمایهٔ جهانی با مذهب»؛ نامید. این نوع از تعریف جدید از حقوق بشر؛ به طور عمدی برای «مردگان» و بازماندگان آنها حقوقی قائل نیست؛به این معنی که یک «کشتارگر» پس از ارتکاب به جنایت؛ از طرف سازمانهای ظاهراً «طرفدار حقوق بشر» مورد حمایت قرار گرفته و دهها وکیل برای دفاع از آنها و آموزش راههای فرار از عقوبت؛ به جنایتکاران کمک میکنند. این فرهنگ نوین در حال از بین بردن فرق میان «جنایتکار و قربانی» میباشد. به همین خاطر است که در دهه های اخیر شاهد یک چرخش ۱۸۰ درجه ای در تبلیغاتهای سیاسی سیاستمداران خریداری شده از طرف «سرمایهٔ جهانی» ایجاد شده است. به این معنی که اگر زمانی شاهد حمایت آمریکا از «پینوشه» و حاکمانی از نوع او بودیم؛ اکنون شاهد تبلیغات دروغین «ضدّ دیکتاتوری» و رواج  «دموکراسی دروغین = لیبرالیسم» و حتّی صدور آن هستیم (حمله به عراق و لیبی تحت همین شعار اجرا شد    هستیم؛(بگذارید اندکی به چند فراز از گذشتهٔ نه چندان دور (همین چند دههٔ اخیر) توجّه کنیم:

۱- در نخستین انتخابات الجزایر؛ اسلامگرایان پیروز شدند؛ ارتش کودتا کرد و نظر  احزاب جمهوریخواه و دموکرات آمریکا؛ این بود که «بگذارید اسلامگرایان الجزایر حکومت را بدست بگیرند» (یعنی برای پیشرفت و حاکمیت دموکراسی؛ حکومت را به فاشیستهای اسلامی واگذار کنید). لذا نمیتوان با توجّه به تاریخچهٔ ظهور حکومتهای اسلامی که در افغانستان و ایران و پاکستان  روییدند و سپس با بر سر کار آمدن اسلامگرایان در ترکیهٔ عثمانی؛ همهٔ این وقایع را «تصادفات جدای از همدیگر» تلقّی نمود.

۲- این سیاست در خاورمیانه به فراموشی سپرده نشد و همانگونه که در نوشتارهای پیشین خاطر نشان کرده ام؛ حمله به عراق را باید در حدّ یک انفجار اتمی بزرگ انگاشت که موج انفجار آن از آفریقا تا آسیای میانه را به لرزه در آورده و به ترکستان چین رسیده است و کانونهای بحران که همگی توسط اسلامگرایی رهبری میشوند؛ همچنان در حال گسترش هستند.
چنان که دیدیم؛ پس از سرنگونی حزب بعث عراق و فروپاشیدن ارتش و حاصل شدن اطمینان صد در صد از اینکه حزب بعث عراق کاملاً مُرده است؛ ارتش آمریکا به طور کامل از غراق خارج شده و پر کردن «خلأ قدرت» را به شیعیان و حکومت شیعی ایران از یک طرف و گروههای اسلامگرای جهادی و سایر قدرتهای منطقه ای  می سپارد. 

۳- همین استراتژی با «بهار عربی» و شعار کذایی «دموکراسی برای خاورمیانه» و در واقع حاکم کردن «اخوان المسلمین» برای فرو ریختن ۲ ستون باقیمانده؛ یعنی «مصر» و «عربستان سعودی»؛ طراحی و راه اندازی شد و با زدن ستون «لیبی» و ایجاد کانون بحران اسلامی دیگر در همسایگی مصر؛ به اوج خود رسید. حال با توجّه اینکه دولت اوباما برای مدتی طولانی از کلاسه بندی «بوکوحرام» به عنوان آنچه که «گروههای تروریستی» میخوانند امتناع می نمود و زمانی که این گروه قدرت گرفت و جایگاه خود را محکم کرد و استخوان دار شد؛ در آن «کلاسه بندی کذایی» قرار گرفت؛ میتوان فهمید که داستان از کجا تا به کجاست. ظهور «داعش» پس از شکست پروژهٔ «بهار عربی» برای «اخوانی کردن» منطقه؛ به وقوع پیوست و این امر نیز نشان میدهد که «سرمایهٔ جهانی» تا چه حدّ؛ پیگیر پروژهٔ «اسلامیزه» کردن منطقه و ادامهٔ تنشهای و کشتارهای طولانی مدّتی است که از آن با پیش بینی «نبردهای ۳۰ ساله»؛ یاد میشود. این نبردها هیچ نیروی پیروز منطقه ای نخواهد داشت.

اگر در دورهٔ جنگ سرد؛ سازمانهایی مانند «سوروس» و «بیلدربرگ» و دهها مؤسسهٔ مالی و صنعتی چند ملّیتی در جهت فروپاشی اتحاد شوروی به عنوان «دشمن آمریکا و اروپا و ژاپن» کار میکردند؛ همین سازمانها و چه بسا سازمانهای جدید قدرتمندی که در دهه های اخیر بوجود آمده اند؛ اکنون در جهت منافع «سرمایهٔ جهانی» کار میکنند و شعارشان «شکستن مرزها» و از میان برداشتن مرزهای جغرافیایی و مالی است و در این مسیر حتّی با فرهنگ سازی در اروپا و آمریکا؛ در حال شکستن مرزهای این کشورها  و «گسترش فقر» و «تولید برده» در سراسر دنیا هستند.
  
همچنین در سالهای اخیر شاهد دو پدیدهٔ معروف به «افشاگران بین المللی» بودیم.
۱- ویکی لیکس.
۲- ادوارد اسنودن.
اگر «جولین آسانژ» را به خاطر تاریخچهٔ زندگی سیاسی اش که همیشه نماد «آنارشیسم» بوده است را یک انقلابی فوق رادیکال چپگرا بنامیم؛ «ادوارد اسنودن» یک جاسوس روسی بود و تمامی تلاشهای او برای ضربه زدن به «آمریکا» سازمان یافته بود. امّا هر دو این اشخاص میدانند که NSA و CIA و MI6 و دیگر سازمانهای جاسوسی کشورهای اروپایی مانند آلمان و فرانسه؛ اکنون مأموریتی دوگانه دارند. بخشهایی از این سازمانها در زیر چتر «دفاع ملّی» در حال سرویس دادن به «سرمایهٔ جهانی» هستند که «وطن ندارد».
از طرف دیگر خوانندگان گرامی حتماً این ۳ جمله را به خاطر دارند که در واقع با اینکه از ۳ دهان خارج شده اند ولی یک هدف و ایده را دنبال میکنند:

۱- کشورهای اروپایی؛ بازماندگان امپراتوریهای فرسودهٔ گذشته هستند. (جورج دبلیو بوش).
۲- ولادیمیر پوتین  مانند شاگرد تنبل آخر کلاس است. (باراک اوباما).
۳- ولادیمیر پوتین در یک دنیای رؤیایی زندگی میکند و اصلاً با واقعیتها ارتباط برقرار نمیکند. (آنگلا مرکل).

خانوادهٔ «بوش» به عنوان سیاستمداران کرایه شده از طرف «سرمایهٔ جهانی»؛ وظیفهٔ خود را به خوبی انجام داد ولی نتوانست اروپا را (آلمان و فرانسه) را به پیوستن به اردوی سرمایهٔ جهانی ترغیب کند. لذا آن جملهٔ مشهور از طرف جورج بوش پسر؛ به اروپاییها نثار شد.
امّا جملهٔ «باراک اوباما» نشان میدهد که آلمان و فرانسه اندکی در چرخیدن به سوی سرمایهٔ جهانی؛ پیشرفت داشته اند ولی باید همچنان تحت مراقبت باشند (افشاگریهای اسنودن؛ این کنترل را نشان میداد). امّا روسیه مواضع ناسیونالیستی خود را حفظ کرده است و به همین خاطر «شاگرد تنبل» نامیده میشود.
بی اعتنایی آلمان به افشاگریهای «ادوارد اسنودن» نشان میدهد؛ که آلمانها میدانند که چه خبر است و جملهٔ «آنگلا مرکل» در رابطه با ولادیمیر پوتین نشان میدهد که آلمان در حال بلعیده شدن توسط سرمایهٔ جهانی است و وظیفه اش قانع نمودن روسیه است و به همین خاطر نقش «دلّالی» را به عهدهٔ آلمانها گذاشته اند. 
امّا باید دانست که «سرمایهٔ جهانی» حتّی به۲۰ درصد از گام برداشتن در راه پیروزی نیز نرسیده است و بحرانهای تولید شده  توسط سرمایهٔ جهانی و عواقب مستقیم آن در کشورهایی که از آنها به عنوان «پایگاه» استفاده میکنند وهمچنین وجود نیروهای زیادی که همچنان در کشورهای اروپایی و آمریکا با این روند در ستیز هستند؛ میتوانند ضربات سنگینی بر پیکر «سرمایهٔ جهانی» وارد کنند و حتّی آن را به گور بسپارند.
هرچند که «جنبش ناسیونالیستی آمریکا» که در «جنبش ترامپ» و «جنبش ناسیونالیستی انگلستان» که در جنبش «بریکسیت» متبلور شده است؛ راه زیادی تا از پای در آوردن «سرمایهٔ جهانی» در پیش دارد. امّا از هم اکنون میتوان نشانه های تشنّج عصبی را در «لابییستهای سرمایهٔ جهانی» بویژه در آمریکا و سپس در اروپا و چین مشاهده کرد. اگر روسها فکر میکنند که «جنبش ناسیونالیستی» معاملهٔ بهتری با آنها خواهد کرد؛ سخت در اشتباهند.

(ادامه دارد)

کژدم   


۱۱۱ نظر:

  1. شاید اکنون پس از نگاهی گذرا به پایگیری و عملیاتی شدن «اسلام پاکستانی- افغانی - سلفی» در افغانستان و گسیل اسلامگرایان به افغانستان و تسلیح و آموزش آنها توسط آمریکا و سپس «هجرت انگل کبیر به فرانسه» و فعالیتهای شبانه روزی «سولیوان» در ایران برای بروی کار آمدن «انگل کبیر بنیانگذار» و برپایی «حکومت ولایت فقیهی» بتوان فهمید که برخلاف ادّعاهای «انگل کبیر بنیانگذار»؛ آنچه که به طور واقعی باید «اسلام آمریکایی» نامیده شود؛ کدامین اسلام بوده است؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در اسنادی که توسط یکی از خبرنگاران BBC به نام «کامبیز فتّاحی» ارائه شده اند؛ تمامی تلاش تحلیلگر بر این استوار است تا نشان دهد که «انگل کبیر بنیانگذار» توانسته است بر اساس اصل فقهی «تقیّه»؛ آمریکاییها و اروپایی ها را فریب داده و به حکومت برسد.
      امّا واقعیتی که پس از ۳۷ سال حاکمیت «انگلهای صفوی» میبینیم؛ نشان میدهد که ایران از تمامی زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی تهی شده و حاکمیت راهزنان و غارتگران و اوباشان و قاچاقچیان مواد مخدّر برقرار گردیده است. در واقع ایران بدون آنکه ماجراهای عراق و سوریه را تجربه کند؛ حتّی بر اساس آمارها و ارقامی که توسط اوباشان رژیم ارائه میشود؛ یک ویرانه است که ظاهری بَزَک کرده دارد. لذا باید گفت که «سرمایهٔ جهانی» به بخش مهمّی از اهداف خود رسیده است.
      هدف قرار دادن «حزب الله لبنان» با همان روش «بمباران اقتصادی» و تعقیب قضایی «حزب الله لبنان» به اتّهام «قاچاق بین المللی مواد مخدّر» و «پولشویی»؛ خواهد توانست تمامی «بافته های خیالی» و «توهّم قدرت» انگلهای شیعی را به پنبه تبدیل کند.
      این پروژهٔ جدید که از ماهها پیش آغاز شده است عکس العمل احمقانهٔ حزب الله لبنان (بمبگذاری در بانک لبنانی) را به همراه داشت. غافل از اینکه چنین رفتاری نمیتواند به جز تولید تنشهای داخلی در لبنان؛ ثمر دیگری در بر داشته باشد.
      به آتش کشیده شدن دفاتر سازمان بدر و سایر سازمانهای مزدور شیعی در عراق توسط شیعیان جنوب عراق نیز نشانه های خوبی نیستند.

      حذف
  2. این سد علی عراقی کمونیست بالاخره این ایران اشغالی رو نابود میکنه . اینجوره با یک نیروی گرسنه و تشنه زندگی روزانه میخاد با امریکا بجنگه. زاررررررررررررررت .
    اینم از درجه داران شاغل ارتش که بستوه اومده اند. متن نامشون روی تلگرام اومده.
    [Forwarded from به سوى دموكراسى]
    دردنامه درجه داران ارتشی که کلمه طیبه است.
    @democracyy
    حقوق یک میلیونی درجه داران ارتش

    ملت شریف و عزیز ایران ما درجه داران ارتش جمهوری اسلامی ایران با انتشار فیش حقوقی خود در شبکه های اجتماعی میخواهیم پرده از تبعیضی که سالیان سال است در حق خانواده هایمان شده و باعث سرافکندگی و شرمندگی ما در برابر خانواده هایمان شده است، برداریم.

    لازم میدانیم خدمت مردم شریف ایران عرض نماییم که درجه داران ارتش پیکره مستحکم ارتش را تشکیل داده اند و نزدیک به 80 درصد از پرسنل کادر ارتش را همین درجه داران تشکیل میدهند. که بخاطر وضعیت بد حقوقی و تنگ دستی، روی به مشاغلی چون، دست فروشی، مسافرکشی، گارسنی در رستوران ها، ساندویج فروشی،فلافل فروشی و در برخی شهرهای بزرگ حتی به ... به عنوان شغل دوم جهت تامین ماحیتاج ضروری خانواده هایشان آورده اند.

    ملت شریف ایران آگاه باشد که این درجه داران همان هایی هستند که در حال حاضر اکثرا داوطلب اعزام به سوریه جهت دفاع از حرم اهل بیت و تثبیت اهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در سوریه در مقابل تروریسم و دشمنان غربی شده اند، آگاه باشید که این درجه داران که اکنون به این صورت شرمنده زن و بچه خود شده اند، همان هایی هستند که در صورت کوچکترین تهدیدی نسبت به مرزهای کشور خود را فدای حفظ امنیت کشورشان میکنند.

    و اما کلامی با فرماندهان ارتش:

    فرمانده کل ارتش:
    امیر صالحی
    فرمانده نیروی زمینی:
    امیر پوردستان
    فرمانده پدافند هوایی:
    امیر اسماعیلی
    فرمانده نیروی هوایی :
    امیر شاه صفی
    فرمانده نیروی دریایی:
    امیر سیاری

    اگر واقعا نمیتوانید یا نمیخواهید یا عرضه دفاع به حق از وضعیت حقوقی درجه داران ارتش که باعث شرمندگی آنها در برابر خانوادهایشان و آبرو ریزی در جامعه به خاطر روی آوردن به مشاغل پستی که در شان این عزیزان نیست، را ندارید، تنها خواسته ای که قشر درجه دار از شما دارد این است که جمیعا استعفا کنید تا حداقل از نفرین خانواده پرسنل درجه دار در فردای قیامت در امان باشید.یا به این وسیله اهرم فشاری برای نیل به این هدف بر حق شده باشید.

    ملت شریف ایران ، پرسنل درجه دار ارتش بخاطر اینکه دشمن خارجی و رسانه های بیگانه سو استفاده نکنند و علیه کشور مانور خبری ندهند، نمی خواهند همانند سایر مشاغل که سالانه اقدام به تحصن در جلوی مجلس یا دفتر ریس جمهوری میکنند، به اینگونه عمل نمایند، لذا از شما مردم ایران تقاضا داریم صدای ما مظلومان شده و صدایمان رو انقدر انتقال بدهید تا فرجی بحال رفا خانواده هایمان شود.

    کمال سپاس از ملت شریف ایران را داریم.

    جمعی از درجه داران ارتش جمهوری اسلامی ایران

    #به_سوی_دموکراسی
    @democracyy

    پاسخحذف
  3. با درود و سپاس بابت دو پست اخیرتان که بنظر من از بهترینها بوده اند. شاید بد نباشد در رابطه با سرمایه های بیوطن نام یا نوع چند شرکت را میبردید و اینکه اینها چگونه تشکیل شده اند. یک مثال اینگونه شرکتها هج فوندها „Hedge fond“ هستند که در آلمان به آنها اصطلاحأ ًملخٍ هم میگویند. زیرا مانند ملخ به جایی حمله میبرند وبهترین بخش محصولات را میبلعند و راهی مزرعه بعدی میشوند. مراکز این شرکتها کشورهای کوچکی مثل لوکزامبورگ یا لیشتن اشتاین هست. نام یکی از آنها KKR میباشد که با جستجوی کوتاهی دراینترنت میتوان با آان آشناشد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      «بانک جهانی»؛ «Rothschild Family »؛ «Rockefeller Family»؛«HSBC Bank»؛ و بانکهای سوئیس و لیختنشتاین برای پولشویی و نگهداری حسابهای سرّی و ....
      تعدادشان مانند مور و ملخ است.

      حذف
  4. ارتش ندیدم به گدایی بیفتد! این هم شد ارتش؟ بروید برای خودتان یک شهر نو باز کنید.فرهنگیان که خیلی وقت است برای خود باز کرده اند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      حالا که دیدید؛ چشمتان روشن.
      من این مطلب را منتشر کردم که تا کسی فکر نکند من «بخیل زندگی بهتر برای بازنشستگان ارتش» هستم.
      امّا اگر به دنبال واقعیتها در رابطه با «ارتش توانمند ایران» و «گروهبان ژنرال پوردستان» هستید ...
      در یک جمله: ... بشاش توش بره.... کدام ارتش؟ از یک عدّه حمّال یونیفورم پوش و چاپلوس نمیتوان نیروی نظامی ساخت.

      حذف
  5. زمانی که آقای «باراک اوباما» توسط «سرمایهٔ جهانی» از درون «چاه جمکران گمنامی» بیرون کشیده شد و با تبلیغات سنگین و اهدای آراء شکست خوردگان (هیلاری کلینتون) به ریاست جمهوری آمریکا رسید؛ تا مسیر «جورج بوش و کوندالیزا رایس» را به شیوه ای نوین ادامه دهد (دکترین کوندالیزا رایس - اوباما).
    باراک اوباما در آن دوره به خاطر نام «باراک» و «حسین» به مسلمان بودن متّهم شد و شاید یکی از دلایل انتخاب او همین بود تا به بهانهٔ مرحم نهادن بر زخمهای حاصل از سرنگونی حزب بعث عراق؛ با «شایعهٔ مسلمانی اوباما»؛ عراق را ترک نموده و شیعیان و سنّی مذهبهای عراق را در آتش جهنّم رها کند و بگوید: «این نبرد؛ نبرد من نبود و ما به دنبال نفت شما نبودیم زیرا نفت جریان داشت. لذا ... اینک این شما و این هم عراق .... هر چه میتوانید بکنید». (البته اگر توانستید).امّا «عراق» دیگر آن عراق سابق نبود. بلکه لانهٔ سگهای وحشی و کفتارها شده بود. یعنی همان چیزی که باید آنرا هدف نهایی «سرمایهٔ جهانی» از حمله به عراق به شمار آورد.
    اکنون به سخنان برادر آقای باراک اوباما در بارهٔ او گوش دهید:

    https://youtu.be/RxXhteFxLCQ

    بویژه آنهایی که حنجره هایشان را با فریاد ... «اوباما ... اوباما ... یا با اونا ... یا باما» پاره کردند و فکر میکردند که «اوباما» شاید بتواند «ناجی» (امام زمان) آنها باشد و رأی آنها را که به اوباشانی مانند «موسوی» و «کرّوبی» داده بودند را از «شمپانزهٔ معشوق انگل فرزانه» پس بگیرد.
    پس از دیدن این مصاحبه ؛ از خودتان بپرسید:
    آیا از چنین موجودی چشم یاری داشتید؟
    هرچند که میدانم: نرود میخ آهنین در سنگ.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دیدن این مستند نیز بد نیست:

      https://youtu.be/l-HqHSkYG-Y

      حذف
  6. ادامهٔ گنده گوزیهای اختراعات نظامی با گنده گوزی در رابطه با رسانیدن «تولید نفت» به ۴ میلیون بشکه در روز.

    http://www.radiofarda.com/content/f2-iran-oil-production-exports-up-significant-report-iea/27797083.html

    آنهایی که با فرهنگ کثیف «گنده گوزی» شیعیان صفوی (غُلات شیعه) آشنایی نداشته باشد باید چند جفت «پالان» برای خودشان سفارش دهد.(یک پالان برای امروزشان و چندین جفت برای فرداهایشان) تا «خریّتشان» «قضا» نشود.
    تمامی نفتی که اکنون فروخته میشود و به حساب «افزایش تولید» گذاشته میشود؛ همان ذخیره های میلیونها بشکه ای نفت در تانکرهای عظیم شناور هستند که مقدار آن تا ۶۰ میلیون بشکه تخمین زده می شد.
    امّا چه باید کرد که «شیعه» بدون «گنده گوزی»؛ نمازش «اَدا» نمیشود.

    پاسخحذف
  7. به نظر شما اگر دوره‌ای فرابرسد که در آن «سرمایه‌ی جهانی» در قامت یک «حکومت جهانی» ظهور کند، این حکومت با پدیده‌ای به نام ظهور «انسان» یا همان «نژاد پنهان» -که در سلسله نوشتارهایی با عنوان «گفتگویی از نوع دیگر» به آن اشاره کرده بودید- چگونه برخورد خواهد کرد؟

    آیا نژادِ پنهانِ «انسان» نیز در این حکومت، «به حاشیه رانده» و «برده»ی سرمایه خواهد شد؛ یا به آلترناتیوی برای آن تبدیل می‌شود؟ یا اینکه در بدترین حالت، نژاد پنهان برای همیشه منقرض می‌شود؟

    به نظرتان نحوه‌ی برخورد «ناسیونالیست‌ها» با پدیده «ظهور انسان» چگونه خواهد بود؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      به مسئلهٔ بسیار مهمّی اشاره کردید.
      باید بگویم که«سرمایهٔ جهانی»؛ در شرایط کنونی به چیزی بیش از «قدرت جهانی» (حکومت جهانی) و سازماندهی نوین جامعهٔ انسانی در راستاس منافعی که به صورت احمقانه ای در راستای «احساس قدرت» تعریف شده اند؛ به چیز دیگری نمی اندیشد.
      «سرمایهٔ جهانی» محصول اندیشه های «تیزهوشان = شارلاتانها» است.
      آنچه که «نوابغ» مینامیم؛ متاسفانه در بندِ اندیشه هایی از نوع «اندیشهٔ اصلاح نژادی» نیستند و متاسفانه مانند گاو در چراگاه لابراتوارها از چریدن «تحقیقات» و «اکتشافات» لذّت میبرند. من بارها به این مسئله اشاره کرده ام و همچنین به این امر که ایرانیان ۲۵۰۰ سال پیش؛ شاید خوش شانس ترین موجودات روی زمین بودند که ۲ نابغه؛ یکی پس از دیگری (کوروش و داریوش) در عرصهٔ سیاسی و حکومتی ظهور کردند.
      با آوردن این مثال میخواستم به مسئلهٔ بسیار مهمّی اشاره کنم و آن اینکه: نوابغ نه تنها به صورت مصنوعی تولید نمیشوند؛ بلکه تولید آنها بسیار تصادفی است. از سوی دیگر درجات نبوغ با هم فرق میکنند. به این معنی که اگر «انشتین» درجهٔ هوشش ۱۶۵ و درجهٔ هوش لئوناردو داوینچی ۲۰۰ است؛ به این معنی نیست که لئوناردو داوینچی حتماً در عرصهٔ «کوانتوم مکانیک» میتوانست بهتر از «انشتین» باشد. بلکه مسئله این است که «انشتین» در عرصهٔ ریاضی و فیزیک بسیار عالی بود؛ امّا ذهنش فقط میتوانست تنها در این ۲ عرصه پاسخگو باشد. امّا ذهن «لئوناردو داوینچی» در عرصه هایی بسیار بیشتر از ذهن انشتین فعّال بود. مانند اینکه یک نفر فقط قادر باشد که تنها در میان درجهٔ صفر و ۱۵ حرکت کند و شخص دیگر بتواند در میان درجهٔ صفر و ۲۵ ودیگری در میان صفر و ۱۸۰ درجه حرکت کند.
      مثال نزدیک به واقعیت اینکه:
      کسی بتواند در عرصهٔ فیزیک و ریاضی به اکتشافات شگرف دست یابد و شخص دیگر بتواند در عرصهٔ زیست شناسی نیز علاوه بر فیزیک و ریاضیات به اکتشافات و اختراعات شگرف دست یابد.
      مشکل کنونی این است که تولید اینچنین موجوداتی؛ بسیار تصادفی است و تنها زمانی میتوان بر روی آن حساب باز کرد که از حالت تصادفی در آمده و به تولید «صنعتی» (دخالت برنامه ریزی شده و عامدانه) برسد.
      لذا؛ اگر ماجرا به همینگونه پیش برود (تولید تصادفی)؛ «نوابغ» نیز تبدیل به «برده های سرمایهٔ جهانی» خواهند شد.
      امّا اگر نوابغ کنونی بتوانند تمامی «ریشه های ژنتیک» را پیدا کنند؛ میتوان به «ایندهٔ بدون انسان سانها» امید وار شد.
      «راه طیّ نشده»؛ ظاهراً بسیار طولانی تر از «راه طیّ شده» به نظر میرسد..... تا چه زاید سحر.

      امّا در رابطه با «ناسیونالیسم» باید بگویم که این اندیشه صرفاً سیاسی-اقتصادی-اجتماعی است و نگرشی کوته بینانه و «اکنونی» به مسائل دارد.
      نگرش «ناسیونالیسم» به مسئلهٔ «نژادی»؛ در سطح «کلاسه بندی دیداری ظاهری = رنگ پوست و شکل استخوانبندی و سایر مشخصات فیزیکی» استوار است؛ و نمیتواند قبول کند که «احمق چشم بادامی با احمق چشم آبی و احمق سیاهپوست» با هم فرقی ندارند.
      ناسیونالیسم نمیتواند به خودی خود موجب زایش «انسان» شود؛ حتّی اگر رگه های «نژادپرستانه» داشته باشد.
      نژاد پرستی هیتلری و نژادپرستیهای همسان با آن؛ «راه به ترکستان» هستند.

      حذف
  8. متالب زیر تایید هیچ جکومتی نیست.

    خداحافظی مردم ليبی با امكانات رفاهی زمان حکومت معمر قذافی:

    ✔️در لیبی چیزی به نام قبض برق وجود نداشت. هزینه برق برای همه رایگان بود!


    ✔️چیزی به نام بهره بانکی وجود نداشت. همه بانک‌ها موظف بودند وام‌هایی با صفردرصد سود ارائه کنند!


    ✔️داشتن خانه یک حق مسلم برای تمام لیبیایی‌ها بود!


    ✔️هر زوج تازه ازدواج کرده، از دولت معادل شصت‌هزار دلار بابت خرید آپارتمان و شروع زندگی هدیه می‌گرفت!


    ✔️هزینه تحصیل و هزینه‌های پزشکی در لیبی مجانی بود!


    ✔️قبل از قذافی ۲۵درصد مردم باسواد بودند و در حال حاضر ۸۳درصد!


    ✔️اگر یکی لیبیایی تصمیم می‌گرفت زراعت کند، مزرعه، خانه، تجهیزات، بذر و احشام برای شروع کار به صورت رایگان به او داده می‌شد!


    ✔️اگر یک شهروند لیبی به امکانات پزشکی مورد نیازش در داخل لیبی دست پیدا نمی‌کرد، دولت هزینه درمان و اقامت او را در خارج از کشور به مقدار ۲۳۰۰دلار در ماه تقبل می‌کرد!


    ✔️اگر یک شهروند لیبی اتومبیل می‌خرید، نیمی از هزینه آن توسط دولت پرداخت می‌شد!


    ✔️قیمت بنزین در لیبی 14 سنت در لیتر بود!


    ✔️لیبی هیچ بدهی خارجی نداشت و غیر از آن صدوپنجاه میلیارد دلار ذخیره ارزی داشت که اکنون تمام آن پول در دنیا بلوکه شده است!


    ✔️اگر یک لیبیایی نمی‌توانست شغلی مرتبط با تحصیلات خود پیدا کند، دولت موظف به دادن دستمزدی معادل همان شغل، تا زمان پیدا شدن شغل برای او بود!


    ✔️قسمتی از درآمد فروش نفت لیبی، سالیانه به حساب بانکی هر شهروند واریز می‌شد!


    ✔️هر زنی که زایمان می‌کرد، پنج‌هزار دلار از دولت هدیه دریافت می‌کرد!


    ✔️قیمت چهل قرص نان در لیبی، پانزده سنت بود!


    ✔️بیست و پنج درصد اهالی لیبی تحصیلات دانشگاهی داشتند!


    ✔️قذافی بزرگترین پروژه آبیاری اجرا شده توسط انسان را در بیابان‌های لیبی پیاده‌سازی کرد که در تمام صحرا امکان دسترسی به آب وجود داشته‌باشد.

    ................................................................
    پ.ن:
    در روزنامه شرق ضمن تایید تلویحی موارد بالا نقدی بر این کارهای صورت گرفته، نوشته ‌شده‌است. مردمانی که با مشتهای گره کرده انقلاب میکنند روزی با دستان باز گدایی خواهند کرد
    چرچيل

    پاسخحذف
  9. ناشناس گرامی
    نمیخواهم شما را برنجانم؛ امّا شما به صورت اسفباری در تعریف «عدالت اجتماعی سوسیالیستی» به عنوان «راه نهایی برای زندگی بهتر» گیر افتاده اید. من «عدالتخواهی» را محکوم نمیکنم و به تمامی احساسات پاکی که میخواهد «درد و رنج» را از جامعهٔ انسنی بزداید احترام میگذارم؛ امّا آنرا «راهی کوته بینانه» میدانم و دلایل آنرا به اشکال گوناگون در این وبلاگ در نوشتارهای گوناگون؛ مطرح کرده ام.
    امّا آنچه که شما در رابطه با «عدالت اجتماعی» به شیوهٔ «لیبیایی = قذّافی» مطرح نمودید از خلأ برنامه ریزی بر اساس پارامترهای اجتماعی- سیاسی- اقتصادی در لیبی رنج می بُرد و آقای «معمّر القذّافی» متأسفانه نتوانست؛ پاسخی عملی برای تداوم «خوشبختی مردم لیبی» پیدا کند.
    تعدادی از این مشکلات را میشمارم:
    ۱- لیبی یک قبیله زار بود و همچنان هست. آقای قذّافی نتوانست یک «ملّت» بسازد.
    ۲- لیبی در دوران حکومت آقای قذّافی همچنان یک کشور عقب مانده که تنها منبع در آمدش نفت بود باقی ماند و آنچه که شما بر شمرده اید؛ همگی مربوط به «تقسیم پول نفت» است.
    ۳-آقای قذّافی نمی بایست خود را در زیرمجموعهٔ اتحاد شوروی تعریف میکرد و دشمنان بین المللی قدرتمند برای خود می آفرید.

    در مجموع میتوان گفت که «سوسیالیسم قذّافی» در اوج قدرت با یک «گوز» باطل شد. زیرا افکارش از حدّ یک «رئیس قبیلهٔ سوسیالیست دهاتی» فراتر نرفت.

    پاسخحذف
  10. همین یک گزارش در رابطه با نقش سازمان ملل در سوریه نشان میدهد که این سازمان که بارها از آن به عنوان «سازمان دلّالی بین المللی» یاد کرده ام؛ چه نقش کثیفی در رابطه با اهداف «گلوبالیستها» بازی میکند؟ این یک سند است و نه یک «تئوری کژدمی».

    http://www.bbc.com/persian/world/2016/06/160615_l30_syria_conflict_un_impartiality

    در دوران پروژهٔ «نفت در برابر غذا و دارو» در عراق نیز اعضای همین سازمان دلّالان بین المللی میلیاردها دلار به جیب زدند و این پولهای کثیف به خانهٔ «کوفی عنان» (البته به نام پسرش) نیز راه یافت و بحرانی که توسط گزارشهای«مستقل» در آن دوره بوجود آمد؛ به صورت کامل کنترل شد و دیگر هیچکس درباره اش سخنی نمیگوید.
    راز بقای رژیمهای کثیفی مانند ترکیهٔ عثمانی و رژیم کثیف شیعی ایران؛ در همین بازیها نهفته است. این دو رژیم نقشی اساسی در تولید و ادامهٔ بحران دارند و نقش نوکرهای بی جیره و مواجب «گلوبالیستها» را بازی میکنند.

    پاسخحذف
  11. تنها دلیلی که آمریکا رژیم ایران رو سرنگون نمی کنه اینه که هیچ نیازی به دوستی با ایران نداره (برخلاف مثلا نمونه ویتنام) تازه داره سود هم می بره از فروش تسلیحات تا توجیه حضور نظامی در خاورمیانه تا ایجاد اتحاد بین متحدین اصلیش در خاورمیانه یعنی ترکیه و اعراب و اسرائیل برای همین تنها زمانی آمریکا با ایران خوب خواهد شد که یک حکومت کاملا مزدور ایجاد بشه تازه خود آمریکا هم اصراری نخواهد داشت اگر مردم ایران همچین حکومتی رو ساختند حاضره دست پدری روی سرش بکشه مسئله گلوبالیته هم به این سادگی ها که می فرمایید نیست در واقع برخلاف نظر شما گلوبالیست ها اصلا جبهه متحدی نیستند حتی همین ترامپ و امثالهم خودشون زیرمجموعه یه شاخه دیگه از اونها هستند برای همین تقسیم جهان به دوگانه گلوبالیست - ناسیونالیست خیلی ساده انگاریه کلا ما چیزی به نام ناسیونالیست نداریم حتی حامیان این اندیشه هم گلوبالیست های فردا هستند چون گلوبالیته از ذات انسان منشا میگیره یعنی شما هم اگر پولدار شدی شک نکن گلوبالیست خواهی شد منتها اون ویژگی هایی که شما از گلوبالیته نام بردی فقط یک بخش از گلوبالیست ها رو شامل میشه در حالیکه بسیار بسیار گلوبالیته متنوعه

    پاسخحذف
  12. پیک نت روسیه در لینک زیر چی میخاد بگه. ایا میگه امکان اشغال ایران اشغالی توسط عربهای متحد است. سد منقل که خودش کمونیسته. پس چرا این ارگان کرملین داره هشدار میده و سد منقل رو ناتوان معرفی میکنه. اینکه مامور خودشونه
    .کژدم گرامی عنایت میفرمایید اگر صلاح دانستید.

    قسمتی ار متلب.
    سالهاست که کشور ما در یک منطقه خطرناک با دشواری های بزرگ داخلی و بیرونی دست و پنجه نرم می کند. مشکلاتی که ناشی از یک تصادف تاریخی بدشگون و برگزیدن یک رهبر ضعیف بعنوان جایگزین رهبر انقلاب 57 ، سرسختی جناح راست حکومتی است که اولی فقط به حفظ جایگاه خود و دومی فقط به افزایش قدرت و ثروت خود می اندیشد. از زمان برآمد دولت خاتمی تا به امروز حدود بیست سال می گذرد. تقریبا به اندازه همان دورانی که اشراف ساسانی امکان و فرصت بازسای را از ایران در برابر اعراب گرفتند. رهبر جمهوری اسلامی و جناح راست حکومتی نیز در این بیست سال همه فرصت ها را از ملت ما گرفتند. فرصت اصلاحات و دولت خاتمی، فرصت ریاست جمهوری موسوی، فرصت تحولات در قوه قضائیه، فرصت دگرگون کردن شورای نگهبان، فرصت تغییر در ترکیب مجمع تشخیص مصلحت، فرصت محدود کردن قدرت فرماندهان نظامی، فرصت پیش بینی یک گذار مسالمت امیز رهبری و ... اکنون هم در پندار قدرت مطلق می خواهند فرصت باقی مانده دولت روحانی را هم از ملت ما بگیرند.
    http://www.rahetudeh.com/rahetude/2016/jon/556/sarmaghale.html

    پاسخحذف
  13. در پی اعلام آتش بس ۴۸ ساعته در شمال حلب از طرف روسیه که پس از فشارهای آمریکا صورت گرفت؛ نیروهای حزب الله لبنان؛ آتش بس را نمی پذیرند ؛ امّا نیروهای بشار اسد در پی اعمال دستورات روسیه بوده اند. به همین دلیل از روز گذشته درگیریهای شدیدی میان نیروهای حزب الله لبنان و ارتش بشار اسد در گرفته و دهها کشته و زخمی از خود به جای گذاشته است. این درگیریها همچنان ادامه دارد.
    هنوز هیچیک از خبرگزاریهای شناخته شدهٔ جهانی؛ این اخبار را منتشر نکرده اند.

    پاسخحذف
  14. این فیلم را حتماً ببینید:

    https://youtu.be/_KgFBciS_X0

    پاسخحذف
  15. جنبش Brexit در حال پیروزی است.
    گلوبالیستها نه تنها نگران؛ بلکه وحشت کرده اند. پیروزی جنبش Brexit میتواند زنگ خطر را برای «گلوبالیستها» در آمریکا به صدا در آورد.
    اگر چنین شود؛ تمامی رویاهای روسیه و چین و انگل فرزانه مانند آوار بر سرشان فرود خواهد آمد.

    پاسخحذف
  16. با درودی دگر بار بر جناب کژدم که چراغ راه خفتگانی به مانند ما شده اید و باعث تحول

    یک سوال به نظر شما قتل نماینده مجلس بریتانیا چه تاثیری در جهت گیری افکار عمومی بریتانیا خواهد داشت و ایا وجه غالب را همچنان به نفع بریکست می دانید یا ممکن هست این موضوع کشته شدن نقطه عطفی باشد بر این موضوع

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      قتل این بانو؛ هر چند که یک عمل فاشیستی بود؛ امّا نمیتواند مانع خروج انگلستان از اروپا شود برای اینکه مسئله بزرگتر از آن است که با یک قتل سیاسی؛ مسیر آن تغییر کند.

      حذف
  17. بازتاب جهانی رسوايی حقوق های چند صد میلیونی.
    روزنامه گاردین چاپ لندن در این باره نوشته است: افشای این موضوع که برخی مدیران دولتی در ایران دستمزدهای نجومی دریافت می‌ کنند، این کشور را تکان داده و باعث خشم عمومی شده است.
    کژدم عزیز میگن بعضی از مدیرا که داماد دارن .حق کاندوم داماد هم بهشون میدن.و حتی بعضی حق تحمل سنگینی آغای رییس در موقع سکس ماهی ده میلیون به زنشون میدن.پخ خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ .
    http://www.iranpressnews.com/source/198216.htm

    پاسخحذف
  18. اخیرا یادداشت‌ها و بیانات زیادی تصریح می‌کنند که فاشیسم در اروپا در حال افزایش است و اینکه «دونالد ترامپ» نمونه آمریکایی فاشیسم است. این تعبیری نادرست از یک پدیده‌ واقعی است. ملی‌گرایی در حال بازتعریف خود به عنوان موتور اصلی زندگی سیاسی است. موسسات چند ملیتی همچون اتحادیه اروپا و پیمان‌های تجاری چند ملیتی با چالش مواجهند چرا که از دید برخی با منافع ملی همخوانی ندارند. اتهام افزایش فاشیسم از سوءتفاهم عمیق درباره معنای فاشیسم سرچشمه می‌گیرد. این امر همچنین تلاشی است برای بی‌اعتبار نمودن رستاخیز ملی‌گرایی برای دفاع از سیستم‌های چندملیتی که از زمان جنگ جهانی دوم بر غرب چیره شده است.

    ملی‌گرایی در هسته مرکزی روشنگری مفهوم لیبرال دموکراسی قرار دارد. چیزی که ادعا می‌کند دودمان چندملیتی است که با حاکمیت مستبدانه، حقوق اولیه بشر را نقض کرده است. در این میان، حق تعیین سرنوشت ملی و حق شهروندی بود که تعریف می‌کرد چه چیزی در راستای منافع ملی است. روشنفکری از استبداد می‌ترسید و امپراطوری‌های چند ملیتی را که بر اروپا حکم می‌رانند بعنوان جوهره اصلی استبداد می‌دید. نابود کردن این امپراطوری به معنی جایگزینی آن با مفهوم دولت-ملت (ملی‌گرایی) است. انقلاب‌های آمریکایی‌ها و فرانسوی‌ها هر دو شورش‌های ناسیونالیستی (ملی‌گرایانه) بودند از همان جنس شورش‌هایی که در 1848 اروپا را به آرامی دچار دگرگونی کردند. انقلاب‌های لیبرال (آزادی‌خواه) تعاریفی ملی‌گرایانه دارند چرا که در تقابل با امپراطور‌های چند ملیتی شوریدند.

    پاسخحذف
  19. فاشیسم با ملی‌گرایی دو تفاوت ژرف دارد. نخست اینکه فاشیست‌ها حق تعیین سرنوشت را حقی جهانی نمی‌دانند. «آدولف هیتلر»، «بنیتو موسولینی» و «فرانجسکو فرانکو» هر سه به وضوح فاشیست هستند و ملی‌گرایی را تنها برای آلمان، ایتالیا و اسپانیا تایید می‌کردند. حق سایر ملت‌ها برای تعیین سرنوشتشان در بهترین حالت برای فاشیست‌ها نامفهوم بود. در واقع، هیتلر و موسولینی به چندملیتی باور داشتند ولی به اینصورت که دیگر ملت‌ها مطابق میل و اراده آنها عمل کنند. فاشیسم در شکل تاریخی‌اش تهاجم به حقوق ملت‌های دیگر با هدف دنبال کردن منافع خودی‌ها و ارتقاء حق فاشیست‌ها برای دنبال کردن این منافع بود بر پایه این ادعا که کشور متبوع آنها از برتری ذاتی و حق حاکمیت برخوردار است.

    اما تفاوت عمیق‌تر در مفهوم دولت داخلی است. ناسیونالیسم لیبرال حق قدرت سیاسی را از راه انتخاب شفاف و دوره‌ای رهبران برای مردم قائل شده است. در اجرای این امر تفاوت هست. سیستم آمریکایی با سیستم بریتانیایی تفاوت بسیار دارد ولی ضوابط و اصول مشابهند. همچنین می‌بایست مخالفین حق صحبت علیه منتخبین و سازماندهی احزاب برای به چالش کشیدن متخبین را دارا باشند. مهمتر از آن، تاکید می‌کند که با این مکانیسم، مردم حق حکمرانی بر خودشان را دارند و کسانی که انتخاب می‌شوند باید به نام مردم حکومت کنند. به رهبران نیز اجازه حکمرانی داده می‌شود، آنها حق استفاده از ابزارهای فراقانونی برای فلج کردن دولت را ندارند همانطور که دولت حق تحت فشار گذاشتن مخالفان را ندارد.

    فاشیسم ادعا می‌کند هیتلر یا موسولینی نماینده مردم هستند ولی به مردم پاسخگو نیستند. هسته اصلی فاشیسم بر ایده دیکتاتوری استوار است که با اراده خود به پا می‌خیزد. نمی‌توان او را بدون خیانت به مردم به چالش کشید. بنابراین، آزادی بیان و احزاب مخالف ممنوع می‌شوند و افرادی که برای مخالفت با رژیم تلاش می‌کنند مجرمند. فاشیسم بدون دیکتاتور، بدون از بین بردن انتخابات، بدون سرکوب آزادی بیان و حق اجتماع، فاشیسم نیست.

    پاسخحذف
  20. بحث بر سر اینکه بودن در اتحادیه اروپا در راستای منافع بریتانیا نیست، اینکه ناتو سودمندی خود را از دست داده، یا اینکه سیاست‌های حمایتی یا سیاست‌های ضدمهاجرت مطلوب هستند، فاشیسم نیست. این ایده‌ها هیچ ربطی به فاشیسم ندارند. اینها بیشتر با لیبرال دموکراسی سنتی همخوانی دارند. این موارد نشان دهنده تاکید دوباره بر لیبرال دموکراسی هستند و ملی‌گرایی خودمختار. چیزی که بنیان‌گذار ملل متحد است و اعضایش ملت‌ها هستند. جایی که حق تعیین سرنوشت ملی حقی بنیادی است.

    لیبرال دموکراسی، دیکته نمی‌کند که یک ملت باید عضوی از یک سازمان چند ملیتی باشد، سیاست‌های تجارت آزاد یا حمایت از تولید را به اجرا بگذارد یا به مهاجرین خوشآمد بگوید یا آنها را طرد کند. این تصمیمات توسط مردم یا دقیق‌تر بگوییم توسط نمایندگانی که مردم انتخاب کرده‌اند گرفته می‌شوند. انتخاب‌ها ممکن است عاقلانه، غیرمعقول یا حتی ناعادلانه باشند. اما قدرتی که این تصمیمات در آن گرفته می‌شوند، در لیبرال دموکراسی، در دست شهروندان است.

    آنچه امروزه در برابر دیدگان ماست، ظهور دولت‌-ملت‌ها در برابر سازمان‌های چندملیتی و توافقنامه‌هاست. سوالات جدی درباره عضویت در اتحادیه اروپا، ناتو، توافقات تجاری و همینطور حق کنترل مرزها مطرح است. افراد منطقی اختلاف نظر دارند و این روند سیاسی در هر ملتی است که قدرت را به تغییر در صئابط وامی‌دارد. هیچ تضمینی برای عاقلانه عمل کردن شهروندان وجود ندارد ولی این تیغی است دو لبه.

    هم‌اکنون ملی‌گرایی در اروپا در نتیجه شکست در عملکرد موثر موسسه‌های اروپایی ظهور کرده است. هشت سال بعد از 2008، اروپا هنوز مشکلات اقتصادی‌اش را حل نکرده است. یک سال از هجوم گسترده پناهجویان به اروپا می‌گذرد، ولی هنوز هیچ سیاست منسجم و موثری برای رسیدگی به این موضوع شکل نگرفته است. با توجه به این، برای شهروندان و رهبران غیرمسئولانه است اگر پرسش‌هایی مبنی بر اینکه آیا باید در اتحادیه اروپا بمانند یا ضوابطش را دنبال کنند، مطرح نشده باشد. به طور مشابه، هیچ دلیلی برای «دونالد ترامپ» وجود ندارد که این ایده که تجارت آزاد همیشه سودمند است را به چالش نکشد یا درباره ناتو سوال نکند. اگرچه سبک نفرت‌انگیزی دارد و رفتارش گیج‌کننده است ولی سوالاتی را می‌پرسد که باید پرسیده شوند.

    در دهه پنجاه میلادی، «مک‌کارتیز» به مخالفانش برچست کومونیسم می‌زد. امروزه کسانی که سیستم فعلی را به چالش می‌کشند تایید نمی‌شوند و فاشیست لقب می‌گیرند. حالا، ممکن است برخی از مخالفین اتحادیه اروپا یا مهاجرت واقعا فاشیست باشند. ولی موانع برای فاشیست بودن واقعا بالاست. فاشیسم چیزی فراتر از نژادپرستی، سرهم بندی با دستگاه قضایی یا برگزاری تظاهرات خشم‌آلود است. فاشیسم واقعی «اصول رهبری» آلمان نازی است.

    ما شاهد بازگشت ملی‌گرایی در اروپا و آمریکا هستیم چون برای بسیاری روشن نیست که اینترناسیونالیسم آنگونه که از جنگ جهانی دوم به بعد پی گرفته شده، دیگر به نفعشان باشد. ممکن است اشتباه کنند ممکن هم هست درست حدس زده باشند ولی این ادعا که فاشیسم در اروپا و ایالات متحده فراگیر شده است این سوال را برمی‌انگیزد که آنها که این ادعا را می‌کنند آیا اصول و ضوابط فاشیسم یا ارتباط نزدیک میان لیبرال دموکراسی و ملی‌گرایی را درک کرده‌اند یا خیر.

    پاسخحذف
  21. حزب دموکرات کردستان ایران میگوید:
    عملیات پیشمرگان کردستان ایران تا ۱۰ میلیون سال ادامه خواهد داشت.
    :)
    :)

    http://farsi.alarabiya.net/fa/iran/2016/06/19/%D8%AD%D8%B2%D8%A8-%D8%AF%D9%85%D9%88%DA%A9%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D9%85%D9%84%D9%8A%D8%A7%D8%AA-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D9%85%D8%B1%DA%AF%D9%87-%D9%87%D8%A7-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%D8%AF%D8%A7%D8%B4%D8%AA.html

    پاسخحذف
  22. رویکرد جدید انگل فرزانه برای سر کشیدن تغار گوه جدید که با برکناری عبداللهیان رو نمایی شد در راستای نرمش قهرمانه جدید با مخالفت جدی گروهبان قاسمی روبرو شد گروهبان قاسمی با قرائت بیانیه اتشینی در مخالفت با سلب تابعیت یکی دیگر از انگل های شیعه بحرینی در واقع تف جانانه ای نثار الدنگ فرزانه نمود اشفتگی و سراسیمگی در سیمای مزدوران کثیف تشیع شنیعه صفوی بیداد میکنه گوارای وجود کثیفشان باد جام زهر دوم

    پاسخحذف
  23. این قاسم خله چی می گه بعد برگناری معاونش توسط روحانی از وزارت خارجه خودش رسما وارد شده دولت بحرین رو تهدید کرده!!!!!؟

    پاسخحذف
  24. کژدم پیش بینیت هم داره غلط اب در می اد موافقان ماندن در اتحادیه اروپا بنابر امار به طور معناداری جلو افتاده اند

    پاسخحذف
  25. نیوت گینگریچ، محتمل ترین گزینه ی معاونت دونالد ترامپ
    http://www.newsmax.com/t/newsmax/article/728194

    پاسخحذف
  26. جناب کژدم موضع شما نسبت به برنده شدن جدایی خواهان انتخابات امریکا کماکان پابرجاست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من از برنده و یا بازنده شدن «جنبش ناسیونالیستی آمریکا» سخنی نگفته ام؛ بلکه از ظهور «ناسیونالیسم» در آمریکا سخن گفتم.
      با اینکه «برکسیت» یک جنبش ناسیونالیستی است ولی مسائل دیگری را دنبال میکند؛ زیرا مشکلات انگلستان با مشکلات آمریکا تفاوت دارند.
      انتخابات کنونی آمریکا نشان میدهد که کاندیداهای هر دو طرف «ضعیف» هستند.
      هیلاری کلینتون یک سیاستمدار فاسد و همچنین یک هنرپیشهٔ قهّار خریداری شده از طرف «گلوبالیستها» است. ورود اوباما به بحثهای انتخاباتی کنونی آمریکا نشان میدهد که تا چه اندازه از پیروزی «ناسیونالیستها» وحشت دارد.
      در آن سو؛ «دونالد ترامپ» یک سرمایه دار موفّق ولی بدون پیشینه و تجربهٔ سیاسی است.
      هیلاری کلینتون از پشتیبانی «اهرمهای فشار» در هر دو حزب سود میبرد. دونالد ترامپ مغضوب گلوبالیستها در هر دو حزب است و به خاطر عدم تجربهٔ سیاسی؛ نمیتواند خودش را در برابر این حملات ساکت نگهدارد و دست به کارهای احمقانه میزند.
      اگر «برکسیت» پیروز شود؛ روند خروج انگلستان آغاز خواهد شد. امّا اگر «ترامپ» پیروز شود؛ داد و بیدادها و کارشکنی ها همچنان ادامه خواهند یافت. به همین خاطر است که دونالد ترامپ از هم اکنون فرزندانش را وارد معادله کرده است. تا اگر پیروز شود و دو دوره را پشت سر بگذارد؛ بتواند راهش را با فرزندانش ادامه دهد. زیرا «ناسیونالیسم آمریکایی» راهی طولانی در پیش دارد.
      اگر «برکسیت» فقط میخواهد از اتحادیهٔ اروپا خاج شود؛ ناسیونالیسم آمریکایی میخواهد تمامی ساختار سیاسی و اقتصادی «گلوبالیستها» را مانند آوار بر سرشان فرود آورد.
      یادتان باشد که یکی از شعارهای اصلی ترامپ این است:
      «ما میخواهیم که آمریکا دوباره ثروتمند شود». معنی دیگر این جمله این است:
      «برای ثروتمند شدن آمریکا؛ کون خیلی از کشورها پاره خواهد شد و به فقر و گدایی کشانده خواهند شد.».
      شعار واقعی گلوبالیستها نیز تولید بردگان در سطح بین المللی است و برای این هدف مرزی نمیشناسد.
      برای کشورهای «پشگل» مانند اتیوپی و ایران فرقی نمیکند که کدامیک پیروز شوند. نقش پشگل همیشه مشخص است.

      حذف
  27. درود بر شرافتت کژدم گل کاشتی

    پاسخحذف
  28. بازم مثل اکثر اوقات کژدم برنده میشه
    http://www.bbc.com/persian/world/2016/06/160624_l45_brexit_vote_eu_referendum_reax

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من نه سر پیاز هستم و نه ته پیاز؛ این مردم انگلستان هستند که برنده شدند.
      مزخرفاتی را که سردبیر «دویچه وله» در رابطه با برکسیت به نام تحلیل نوشته است که هیچ اثری از «تحلیل گری» در آن دیده نمیشود و فقط «داد و بیداد و عصبانی» است؛ را بخوانید:

      http://www.dw.com/fa-ir/%D9%87%D9%85%D9%87%D9%BE%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%DB%8C%D8%AA%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7-%D9%88-%D8%B3%D8%B1%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA-%D8%A7%D8%B1%D9%88%D9%BE%D8%A7-%DB%8C%DA%A9-%D8%AA%D9%81%D8%B3%DB%8C%D8%B1/a-19350589

      این احمق میگوید که سرنوشت ماندن و یا خروج انگلستان را باید در سطوح بالای اتحادیهٔ اروپا مورد بررسی و تصمیم نهایی قرار میگرفت.
      این سخنان سخیف «سردبیرخان» یکی از همان دلایلی است که اکثریت مردم انگلستان به حق تعیین سرنوشت خویش رأی دادند.

      حذف
  29. ‏چگونه روشن فکر باشیم‏خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا, جایگزینی ناسیونالیسم افراطی با پلورالیسم است. در حالی که احزاب دست راستی با شور و شوق فراوان از این جدایی دم می زنند و شادمانه به دنبال تکرار این روند در کشورهای خود هستند, آلمان به عنوان رهبری سوسیالیست, آرمانهای خود را از دست رفته می بیند. سالها تلاش برای برچیدن مرزهای نژادی و فرهنگی به سمت روشنی پیش نمی رود. مرکز مالی اروپا یا به عبارت بهتر, نماد کاپیتالیسم خود را از بقیه دولتهای سوسیال جدا کرد. اما این جدایی انگیزه فروپاشی سوسیالیسم تازه جان گرفته را نیز فراهم آورده است.پیوند ناگسستنی ناسیونالیسم افراطی با کاپیتالیسم, این فرصت را برای احزاب به حاشیه رانده شده سابق فراهم آورده تا مجددا خود را احیا کنند. شاید این روند پایان عصر سیریسا و مرکل و اولاند را به همراه داشته باشد. بازگشتی به قبل از جنگ جهانی دوم.تکرار تاریخ... کژدم این صفحه چه میگوید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من (کژدم)؛ استفراغ «سوروس» و «تینک تَنکهای اروپایی و آمریکایی» را لیس نمیزنم و غورت نمیدهم و نتیجهٔ این «هاضمهٔ کثیف» را به روی خوانندگانم استفراغ نمیکنم. من کاری ندارم که کدام مادر قحبه ای که «پروفسور» خوانده میشود و در «نیویورک تایمز» و «آسوشیتد پرس» و .... قلم میزند و «پروفسورهای چّس مثقالی فارسی زبان» که در رادیو فردا و BBC قلم فرسایی میکنند نیز که حتّی به اندازهٔ «سِندهٔ سگ» ارزش برایشان ارزش قائل نیستم چه میگویند؟ زیرا آنها حتی لازم نیست فکر کنند و همینقدر که استفراغ دیگران را به روی مردم «باز استفراغ کنند» برایشان کافی است؛ زیرا مدال طلایشان را حتّی «پیش از استفراغ» گرفته اند و «تینک تَنک» و «پروفسور» نامیده شده اند.

      «مدال طلای شمنی»؛ همان «دندان خرس» است که پس از شکار شدن خرس؛ کنده شده و با یک ریسمان ساده؛ به گردن «شمن» آویخته میشود.

      محاسبات من در مسیر و «الگوریتم از نوعی دیگر» است.
      من به روده درازی و تحلیلهای پس از «وقوع حادثه» که اکنون در خبرگزاریها در جریان هستند؛ حتی به اندازهٔ «شاش گربه» ارزشی قائل نیستم. من میدانم که «انشعاب» و «دعواهای پس از شکست» و «تقسیم تقصیرات و گناهان» در دنیای سیاست چه هستند و چه معنی دارند؟ و چه اهدافی را دنبال میکنند؟
      اگر به یکی از کامنتهای پیشین در همین مقاله توجه کنید؛ یکی از سایبریهای بدبخت اطلاعاتی چنین نوشته بود:
      «ناشناس۱ تیر ۱۳۹۵ ه‍.ش.، ساعت ۱۰:۱۷

      کژدم پیش بینیت هم داره غلط اب در می اد موافقان ماندن در اتحادیه اروپا بنابر امار به طور معناداری جلو افتاده اند»

      من به این «پدرسگ سایبری» جواب ندادم؛ زیرا حوصلهٔ بحث کردن با این روسپی زاده ها را ندارم.

      حالا پس از اینهمه قلم فرسایی و سخنرانیهای «روشنفکران و پروفسورهای این دانشگاه و آن دانشگاه» دیدید که نظر «کژدم غارنشین» درست بود.
      موضوع «برکسیت» را در همان مقاله ای که از خوانندگان» به خاطر اشتباه در رابطه با «مارکو روبیو» عمیقاً عذر خواهی کردم؛ مطرح نمودم. پایش ایستادم و میبینید که «کژدم غار نشین» یک طرف و آنهمه «پروفسورها» و «تحلیلگران دولتهای اروپایی» و «تینک تَنکها» با آنهمه یال و کوپال؛ یک طرف.

      «برکسیت» دروازه ای به سوی دنیای نوین است.
      اگر هر احمقی که فکر میکند «برکسیت» نوعی بازگشت به «گذشته» است؛ یک «احمق غیر قابل وصف» است و حتّی در کاتاگوری تعریف «احمقهای ساده» نمیگنجد.

      «برکسیت» دروازه ای به سوی «آینده ای نوین» است؛حتّی اگر از «شعارهای پیشینیان» استفاده کند.

      (در این مورد سخنی نمیگویم و منتظرم که ببینم که آنهایی که مقاله های ۱۶ گانهٔ «گفتگویی از نوعی دیگر» را خوانده اند؛ چگونه آنرا هضم کرده اند؟).

      «برکسیت»؛ ضربهٔ سنگینی به «گلوبالیستهای جویای بردگان؛ تحت نامها و شعارهای شیر و شکلاتی دموکراسی جهانی»؛ است.

      خوانندگان این وبلاگ باید منتظر ظهور امام زمانهای دیگری باشند که نه از چاه جمکران؛ بلکه از درون چاه تاریک «اکثریت خاموش» در دنیای غرب؛ که برای «بقای خود» خواهند جنگید.

      اگر یک «تینک تَنک» طرفدار «برکسیت» گفته بود که پیروز خواهند شد؛ تنها به این خاطر است که آن «تینک تَنک» در کنار تحلیلهای خود؛ «پروپاگاندا» را نیز یواشکی به تحلیلهایش تزریق میکرد.
      امّا من (کژدم غارنشین) چه سودی از «برکسیت» میبرم؟ آیا به من نشان افتخار خواهند داد و ملکهٔ انگلستان مرا به لقب «سِر» و «شوالیه» و «کُنت» مفتخر خواهد کرد؟

      کارِ من (کژدم غارنشین) فقط «اندیشیدن» و «دیدن» (نه فکر کردن) است.
      هر زمان که که ببینم؛ به «بیراهه» رفته ام و به جای «اندیشیدن و دیدن»؛ فلسفه بافته و «فکر» کرده ام؛ «بی مهابا» پوزش خواهم خواست.

      حذف
    2. اگر بخواهیم، «برکسیت» را در کنار مباحث مطرح شده در سلسله نوشتارهای «گفتگویی از نوع دیگر» قرار دهیم، به نظر من یکی از پیامدهای برکسیت، می‌تواند حبس شدن ملت‌ها و «اُمت»های «به حاشیه رانده‌شده» در داخل مرزهای خودشان باشد.

      حذف
    3. ناشناس گرامی
      با این تفاوت که «ملّت ها» همچنان دستشان همه جا باز خواهد بود و «امّتها» باید با بدبختیهایی که به دست خودشان تولید کرده اند و همچنان بازتولید میکنند به سر برند.
      اگر سیاستهای «گلوبالیستها» در رابطه با «چین» یک بام و دوهوا بود؛ به این معنی که نَه میتوانستند از بازار بردگان ارزان چینی دست بکشند و نَه میتوانستند با عواقب سیاسی - نظامی آن به خاطر ثروتمند شدن چین مقابلهٔ جدّی کنند؛ با خارج شدن «سرمایه های ملّی» کشورهای غربی از چین؛ نه تنها میتوانند چین را وادار کنند که از بلندپروازیهایش دست بردارد؛ بلکه چین را به طرف پیاده کردن «استراتژی خمرهای سرخ در چین» وادارند.
      جنبش ناسیونالیستی که در غرب براه افتاده است عواقب بسیار سنگینی و در عرصه های گوناگون اجتماعی؛ سیاسی؛ نظامی؛ ژئوپولیتیک به همراه خواهد آورد.

      حذف
    4. موفقیّت «برکسیت» تنها در صورتی خواهد بود که جنبش ناسیونالیستی آمریکا نیز به پیروزی برسد.
      اکنون لابییستهای «گلوبالیستها» که در هر دو حزب اصلی آمریکا لانه کرده اند؛ به شدّت و با تمامی اهرمهای داخلی و بین المللی بر علیه «جنبش ناسیونالیستی آمریکا» فعالیت میکنند و اگر جنبش ناسیونالیستی آمریکا بتواند از میان صخره ها و کوههایی که به سویش پرتاب میشوند؛ بیرون آمده و پیروز شود.
      «برکسیت» به شکوفه خواهد نشست.

      حذف
  30. کژدم نظرت در مورد ابراز خوشحالی روسیه و سپاه چماقداران اسلامی و داعش در مورد خروج انگلیس چیه؟

    http://www.iranpressnews.com/source/198372.htm

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      از اینکه پس این همه سال خواندن نوشته های این وبلاگ چنین سوالی میکنید متأسفم.
      بابا ... عزیز من ... ایران پرس نیوز کارش «خر کردن مردم» برای «فروش شورت و جورابه». یادتون میاد آن «پرشین رادیو»؟ در سال ۸۸؟
      .... ای فرزندان دلیر ایران.... بروید و پادگانها را فتح کنید .... رژیم داره نفسهای آخرشو میکشه ....
      کژدم میگفت: این جنبش توخالی است ... رهبرانش خائنین هستند .... این «بچّه یوتیوبی ها» رو برای رسیدن به اهداف «باندهای رژیم» به راه انداخته اند.... این احمقهای یوتیوبی سازمانیافته نیستند و .... در نتیجه شکست سختی خواهند خورد و «خاکستر یأس بر رویشان پاشیده خواهد شد.»...

      نگفتم؟.... صد بار گفتم. امّا «بچّه خرسهای یوتیوبی» عاشق کندوی عسل «بالاترین» و «پرشین رادیو» و ... «سید رضا دیبا» و دهها مادرقحبهٔ دیگر بودند. چی دستشون اومد؟ .... «دسته خر».
      اگه شما میخواهید بدانید که چرا «حاجی بادمجان میرزا قاسمی» چرا توی کونش عروسیه؟ مطالبی که مینویسند بخوان و به سخنرانیهاشون گوش بده.
      من فقط یک چیز میدانم:
      حکومت شیعیان صفوی؛ دیگر از خواندن قرآن و نهج البلاغه و تفسیر آنها خسته شده است. الآن کارشان این است که تحقیق و تفحّص کنند تا بدانند که «ولادیمیر پوتین» .. برای «شام» چه میل فرموده است؟ و وقتی که صبح شد و به مستراح رفت و در کاسهٔ مستراح «آیه نازل فرمود» .... آن آیات کریمه را تفسیر و توضیح کنند.

      حذف
    2. کژی جان دمت گرم. کلی حندیدیم. ایول از غم دراومدیم. پوتین در کاسه مستراح ایه نازل فرموده. هاهاهاها اااااااااااااااا.

      حذف
  31. کژدم جان باتوجه به شراط رقم خورده موجود ایا در مرزبندی تعدادی از کشورها که سودای جداپزیری در خود دارند اتفاق یا اتفاقاتی را خاهیم دید؟و بعد اینکه سوالی در اندیشه دارم وآن اینست که به گمان من بیشتر اقتصادهای بزرگ دنیا بجز امریکا و خود انگلیس واسراییل مابقی از این جدایی و جهان وطنایی بودن بسیار نگرانند ,ایا به واقع اینتور است یا فیلم بازی کردن است

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      حتماً با اختراعی مکانیکی به نام «دیاپازون» و همچنین با پدیدهٔ «اِکو» آشنا هستید.
      پاسخ شما در همین ۲ اختراع و پدیده نهفته است.

      حذف
  32. غارت ۳۸ ساله و ادامه دار ثروتهای ملّی ایران و واکنش «کونی آل محمّد (ص)»:

    http://www.bbc.com/persian/iran/2016/06/160625_l39_khatami_reax_abnormal_salaries

    پاسخحذف
  33. اگر جنبش ناسیونالیستی آمریکا پیروز شود؛ نخستین کشوری که مورد غضب خواهد بود و بسیار ضرر خواهد دید؛ کشور من در آوردی «ترکیهٔ عثمانی» است. ترکهای عثمانی با حاکمیت «اخوان المسلمینی» که خود زاییدهٔ سیاستهای «گلوبالیستها» است و یکی از بنیانگذاران «ترکیهٔ عثمانی اسلامی» به نام «فتح الله گولن» همچنان در آمریکا به عنوان ظاهراً پناهنده به سر میبرد. امّا محاسبات «گلوبالیستها» در این مورد هم اشتباه از آب در آمد. «گلوبالیستها»؛ «چین نوین» را آفریدند که تبدیل به «شاخ گاو نر اسپانیایی» شد. «ترکیهٰ اسلامی آفریدند که حتّی به پروتوکولهای عضویت در «ناتو» دهن کجی کرد و در نخستین حملهٔ آنها (سرنگونی حکومت بعث عراق) برای «جورج دبلیو بوش» تره هم خُرد نکرد و در تمامی این سالها در پی رویاهای «بازگشت امپراتوری عثمانی» عمل نموده است.
    اکنون نیز به همین سیاست ادامه میدهد و سیاست «ریختن تفاله های مسلمان» به اروپا بخش کنونی آن است. لذا ترکهای عثمانی پس از پیروزی «برکسیت» و احتمالاً پیروزی جنبش ناسیونالیستی آمریکا؛ باید ۲ آرزو را به گور بسپارند.
    ۱- عضویت در اتحادیهٔ اروپا.
    ۲- داشتن نقش فعّال در خاورمیانه.

    و احتمالاً اخراج از «ناتو»؛ مگر آنکه بپذیرند که تا ۴۰ سال پیش؛ «گدایانی بیش» نبوده اند.

    دومین کشور مورد غضب؛ ایران گربه نشان خواهد بود و به احتمال زیاد «کانادا» تحت فشار قرار خواهد گرفت تا «کامیونیتی های اسلامی» و مساجد و حسینیه ها و تکیه ها را شدریداً تحت فشار قرار دهد. دیواری که جنبش ناسیونالیستی آمریکا وعدهٔ ساختن آنرا در مرزهای مکزیک میدهد؛ در مورد مکزیک «دیواری فیزیکی» و در رابطه با «کانادا» رنگی «دیپلماتیک» خواهد داشت.
    اگر به معادلهٔ «داعش-حزب الله لبنان-رژیم صفوی حاکم بر ایران-حکومت شیعی عراق-رژیم کثیف بشار اسد-ترکیهٔ عثمانی-کثافتهای حاکم بر قطر) نگاهی بیندازید؛ به سادگی میبینید که همهٔ این عناصر در این معادله؛ مانند یک «دیاپازون چند سر»؛ وجود خود را تعریف میکنند. لذا هدف اصلی باید از میان بردن این «دیاپازون چند سر» باشد که ساخته و پرداختهٔ «گلوبالیستها» برای «بازتعریف خاورمیانه و آفریقا و آسیای میانه» میباشد.

    احمقهایی که «قاسم سلیمانی» را «ژنرال» و «آریو برزن» میدانند؛ تنها به خاطر «تکرار تصاویر و نام او» در بوقهای تبلیغاتی است که این احمقها را فریب داده است. در حالی که «سلطان بندر» که بارها از او سخن گفته ام؛ با «قاسم سلیمانی» مانند یک «سگ» رفتار کرده است. کار «سلطان بندر» همیشه این بود که یک «استخوان» را پرت کند و کار «قاسم سلیمانی» همیشه این بود که به دنبال آن «استخوان» بِدَوَد.
    سلطان بندر؛ بازی ساز بود و قاسم سلیمانی بازیگر؛ به همین دلیل بود که نامش را «حاجی بادمجان گروهبان میزافاسمی» گذاشتم و لیاقتی بیش از این ندارد. یک روز به دنبال استخواهای «سلطان بندر» می دَوَد و اکنون به دنبال استخوانهایی که «پوتین» پرتاب میکند می دَوَد. «سلطان بندر» پس از انجام وظایف خود؛ به «دنیای سایه ها» پیوست و هیچ صدایی و نامی از او شنیده نمیشود؛ امّا «سَگ» همچنان به دنبال استخوانها می دَوَد.
    اکنون «انگل فرزانه» نیز به این امر اعتراف میکند؛ امّا در مورد «بقای خود» به «آسمان ریسمان بافی» روی می آورد و «داماد شدن با کیر پوتین» را به حساب «بصیرت خود» میگذارد.

    http://www.radiofarda.com/content/f7-khamenei-over-Isis-operation-in-syria-and-iraq-and-against-iran/27820557.html

    انگل فرز

    پاسخحذف
  34. New World Order Finished

    به صدای «ناسیونالیسم آمریکا» گوش دهید:

    https://youtu.be/jnCzAzFG_Tw

    پاسخحذف
  35. کژدم جان لازم امد که اولا یک سلام و دوم یک خسته نباشی و تشکر ویژه ای داشته باشیم.همش که نباید بخوانیم. فراز های ویژه ای از حرفات کاملا اوریجینال و اخوند خفه کن است.هر چند اخوند حقیر تر از ان است که وقتمان را تلف شان کنیم......حکومت شیعیان صفوی؛ دیگر از خواندن قرآن و نهج البلاغه و تفسیر آنها خسته شده است. الآن کارشان این است که تحقیق و تفحّص کنند تا بدانند که «ولادیمیر پوتین» .. برای «شام» چه میل فرموده است؟ و وقتی که صبح شد و به مستراح رفت و در کاسهٔ مستراح «آیه نازل فرمود» .... آن آیات کریمه را تفسیر و توضیح کنند.براوو

    پاسخحذف
  36. بالاخره «چینیها» پس از چند روز رمل و اسطلاب انداختن و مراجعه به کتاب «یی چینگ» و بازی کردن با چویهای «بومادران» برای فالگیری از «یی چینگ» (کتاب سرنوشتها)؛ صدایشان از «چاه تاریک اتاقهای فکری حزب کمونیست» در آمد و فرمودند:
    «خروج انگلستان از حوزهٔ یورو» تأثیرات عمیق و ماندگاری بر اقتصاد جهانی (بخوانید گلوبالیسم) خواهد داشت.
    عدّه ای نیز مانند بانوی نخست وزیر اسکاتلند؛ با لبهای قیطانی؛ اظهار «فضله» فرمودند که «ما وِتو میکنیم».... سپس فرمودند «ما دوباره رفراندوم میکنیم» و آخر سر فرمودند: «ببینیم چه میشود کرد؟».

    اکنون تمامی چشمها به «پیروزی ناسیونالیسم آمریکایی» دوخته شده است.
    پیروزی «ناسیونالیسم آمریکایی» یعنی:
    سوت پایان بازی «گلوبالیستها».

    پاسخحذف
  37. خوانندگان گرامی

    حتماً با «رؤیای داوود» (ببخشید حضرت داوود) آشنا هستید. امّا گمان نمیکنم که به اندازهٔ من (کژدم) با آن آشنا باشید. «رؤیای داوود» وعدهٔ «گسترهٔ سرزمین شیر و عسل» از «نیل تا فرات» بود که به «قوم بنی اسرائیل» داده شده است.
    برخی میگویند که «اسرائیل کنونی» از این «رؤیای داوودی» چشم پوشیده است. امّا من میگویم: هرگز چشم نپوشیده اند.
    اهداف افراد و «اقوام» انسانی؛ در آغاز معمولاً به صورت «آرزو و رؤیا و طرّاحی رؤیاها» آغاز میشوند. سپس شکل «فیزیکی و مکانیکی» گرفته و به آنچه که ما آنرا «اخترع» و «واقعیت» مینامیم تبدیل میشوند.
    اکنون رژیم انگلهای صفوی حاکم بر ایران بر بوق «دفاع از حرم زینب در سوریه» میدمد. امّا حرم زینب نام مستعاری برای «صدها میلیارد دلار سرمایه گذاری برای خرید املاک در سوریه» است. رژیم ننگین صفوی؛ به همراهی رژیم بشار اسد؛ روزانه ده ها بمب بشکه ای بر روی مناطق مسکونی «سّنّی مذهب ها» می ریزند؛ تا آنها را آواره نموده و خانه و کاشانه و مزارعشان را به قیمت «یا مُفت» تصرف کنند و در نهایت نیز بگویند: «حلال است؛ چون پولش را دادیم».

    امّا نوادگان «داوود» همچنان در سکوت کامل منتظر پایان این بازیها نشسته اند.

    زمانی قرار بود که «نوادگان داوود» را در آمریکای لاتین (بویژه آرژانتین) اسکان دهند. امّا این «قرار» با «رویاهای داوود» همخوانی نداشت و حتّی نمی شد که کاریکاتور «معبد سلیمان» را در آرژانتین درست کرده و به خورد «نوادگان داوود» داد.
    امّا هم زمان با این تحوّلات؛ بسیاری از «لبنانیها» به آمریکای لاتین کوچ کردند و اکنون زمینهٔ بسیار خوبی برای پذیرفتن «لبنانیهای شیعه مسلک» را پدید آورده اند.

    نتیجه اینکه:

    اگر بمبهای بشکه ای برای «تصاحب خانه و کاشانهٔ سنّی مذهبها» بکار میرود؛ به خاطر «همسایهٔ قدرتمند ناظر» به اهداف خود نخواهد رسید. بلکه این «نوادگان داوود» خواهند بود که سهم خود را از بخش دیگر و خالی از سکنهٔ «سرزمین پهناور شیر و عسل»؛ بردارند.
    چه بسا «جنوب شیعه نشین بیروت» به «آرژانتین» منتقل شده و نامش را «ضایحهٔ کوچک» و یا «بیروت کوچک» بگذارند.
    بمبهای بشکه ای «سپاه قدس» در خدمت «صهیونیسم جفاکار»؛ بر روی خانه و کاشانهٔ «مسلمانان دیروز و کفّار امروز» در سوریه ریخته میشوند.

    «منطقهٔ امن»؛ نه در شمال سوریه؛ بلکه در «آمریکای لاتین» ساخته خواهد شد.
    مهاجرین بعدی به این منطقهٔ امن؛ شیعیان جنوب لبنان و سّنی مذهبها و علویهای سوریه خواهند بود؛ و صاحبان نهایی سرزمینهای «بی جا شدگان سو ریه»؛ ... «نوادگان داوود» خواهند بود.
    مهم نیست که «گلوبالیستها» این استراتژی را بنیاد نهاده باشند؛ بلکه مهم این است که این طرح در «پلاتفورم نهایی ناسیونالیستهای آمریکایی» نیز می گُنجَد.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ترکهای اخوان المسلمینی ترکیهٔ عثمانی؛ بالاخره به «گُه خوردن» افتاده و به لیسیدن «خایهٔ حضرت داوود» روی آوردند (البته حضرت داوود بسیار با هوش تر از آن است که بگذارد تا خایه هایش را مسلمانان گاز بگیرند» (تکرار صلح حدیبیه ممنوع).

      http://www.radiofarda.com/content/f8-israel-turkey/27822867.html

      پرسش این است که چرا ترکهای عثمانی اخوان المسلمینی؛ به این «خایه لیسی» روی آورده اند؟
      نوادگان داوود دیگر با ریسمان «گلوبالیستها» به چاه نمی روند. عربستان سعودی و اقمارش نیز از این «ریسمان جهانی» متنفّرند. زیرا به اندازهٔ کافی از «ترکهای عثمانی اخوان المسلمینی» و «شیوخ اخوان المسلمینی قطر» ضربه خورده اند.
      ترکهای عثمانی اخوان المسلمینی و سلطان اخوان المسلمینی قطر؛ پس از شکست پروژهٔ «بهار عربی» (بخوانید بهار اخوان المسلمین و فرو کردن اسلام اخوانی به خاورمیانه و آفریقا)؛ به سوی کمک به «آفرینش داعش» از طرف «گلوبالیستها» روی آوردند.
      اکنون حدود ۲ سال است که دیگر صدای «شیوخ قطر» شنیده نمیشود و خفه شده اند. امّا ترکهای عثمانی همچنان به وظیفهٔ «پرورش داعش» ادامه میدهند.
      پرسش این است که آیا «ترکهای گدا صفت عثمانی» و «شیخ قطر» آنچنان قدرتمند شده اند که بتوانند؛ چنین بازی بزرگی را هدایت کنند؟.... حد اقل؛ من چنین فکر نمیکنم.
      قلّادهٔ ترکهای عثمانی و شیخ قطر؛ در دست «گلوبالیستها» بوده است و به فرمان آنها؛ «داعش» را ساخته و حمایت کرده اند.
      اگر «ناسیونالیستهای آمریکا»؛ بتوانند بر سر کار بیایند؛ همهٔ این شامورتی بازیها برملا خواهند شد و نحستین متهمان آن «اوباما و هیلاری کلینتون» خواهند بود.
      شاید دست اندر کاران دیگر این کثافتکاریها(خانوادهٔ بوش) به خاطر «ملاحظات سیاسی»؛ همچنان در «تاریکی» نگه داشته شوند. امّا نتیجهٔ معاملات پشت پرده میان «گلوبالیستها» و «ناسیونالیستها» به «خفه خون گرفتن گلوبالیستها» خواهد انجامید.
      اگر «ناسیونالیستهای آمریکا» در انتخابات آیندهٔ ریاست جمهوری پیروز شوند؛معادلات جهانی به شدّت تغییر خواهد کرد.

      حذف
  38. هشدار مردم انگلستان به مسلمانها:

    به همان گوری که از آن برخاسته اید برگردید.

    http://www.bbc.com/persian/world/2016/06/160627_l26_uk_eu_referendum_muslim_council_hate_crime

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اگر مردم کانادا نیز به «جنبش اخراج مسلمانها» و بازگردانیدن آنها به «مستراحهای زادگاهشان» روی آورند؛ شاید بتوان گفت که دریچه ای نو به روی زندگی «بدون مسلمانان» در کشورهای غربی گشوده شده است.

      حذف
  39. کیرلیسی «اخوان المسلمین عثمانی» برای پوزش خواهی از «کلیسای اورتو دوکس پوتینی».

    یواش یواش دارد «خامنه ای» میشود. ولی باید برای ارتقاء به درجهٔ «ولایت مطلقه»؛ این کار را ۱۷ رکعت در روز انجام دهد.

    http://www.radiofarda.com/content/f4_erdogan_apologize_ruusia_jet_downfall_syria_border/27823380.html

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ترکهای بیشرف اخوان المسلمینی عثمانی؛ که یکی از بازیچه های «گلوبالیستها» در منطقه بودند و با «کیر گلوبالیستها» به حجلهٔ دامادی میرفتند؛ پس از پیروزی «ناسیونالیسم انگلیسی»؛ به شدّت احساس خطر کرده اند و میدانند که اگر «ناسیونالیستهای آمریکایی» در انتخابات پیروز شوند؛ جایگاه آنها و سلطان قطر در قعر جهنّم است و از «حرمسرا» و «۷۲ حوری باکرهٔ وعدهٔ محمّدی» خبری نیست. لذا از یک سوی به خایه مالی «نوادگان داوود» و از سوی دیگر به «کیرلیسی کلیسای اورتودوپکس پوتینی» روی آورده اند. امّا باید بدانند که کار به همین سادگیها نیست و حنای «صلح حدیبیه» و «تقیّه» دیگر رنگی ندارد. ترکهای عثمانی باید بفهمند که ۴ سال تمام تغذیه و فراهم کردن امکانات لجستیکی برای «داعش» به همین سادگیها فراموش نمیشود و فرقی نمیکند که به کدام قبله نماز بخوانند؛ بلکه مسئله این خواهد بود که «پاسخگوی کثافتکاریهای خود باشند». البته «انگل فرزانه» نیز باید این را بفهمد؛ و گرنه شورتش را بر سرش خواهند کشید. گرچه فهمیدن کافی نیست و باید گامهای عملی بردارد.

      حذف
    2. در این میانه؛ «الاغهای پان ترکیست» که نوکری ترکهای عثمانی را به جان خریده بودند؛ نیز باید بفهمند که ارزش آنها برای ترکهای عثمانی در حد «۲ میلی لیتر گوز» است و نه بیشتر.

      حذف
  40. انقلاب .... انقلاب .... انقلاب...
    جایگزینی «چوب خلال دندان» با «گاو هلندی شیعه مسلک».

    http://www.radiofarda.com/content/f9-chie-staff-iranian-armed-forces-changes/27825909.html

    آیا «چوب خلال دندان» بهتر است یا «گاو بی شیر هلندی»؟

    پیشنهاد من این است که آن «بسیجی مشهور به دهن گشاد» را هم جانشین «حاجی بادمجان گروهبان میرزا قاسمی» بکنند؛ تا همهٔ کارها راست و ریست شود.
    تا شاید «آغا» (پسر «ننه آغا») ببیند که خیلی خرتوخر شده است و ظهور کند.

    :))

    پاسخحذف
  41. با درود دگربار بر جناب کژدم
    سیر حوادث شرق لبنان در منطقه بقاع در شهر القاع که در یک روز بیش از هشت انفجار انتحاری صورت گرفته است نشان دهده کلید خوردن ناامن کردن لبنان برای دگرگونیهای وسیعی است که در نوشتار شما بدان اشاره شده است

    پاسخحذف
  42. درود آقای کژدم من تازه به جمع شما امدم پرسشی دارم و اون هم این است که چطوری اینقدر راحت در کشور ترکیه بمب گذاری و تیراندازی صورت میگیره و درکل دستگاه امنیت ضعیفی دارد دلیلش چیست ممنون ازشما

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      پرسش شما یک پرسش «القائی» است. در واقع شما با این پرسش میخواهید چنین القاء کنید که آیا دولت ترکهای عثمانی در پشت این حملهٔ مرگبار به فرودگاه استانبول بوده است؟ اگر اینچنین پرسشی دارید؛ من برایش پاسخی ندارم.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      امّا ۳ مسئلهٔ اساسی وجود دارند که نباید از ذهن دور داشته شوند:

      ۱- پس از پیروزی «بریکسیت»؛ اردوغان مسئلهٔ «رفراندوم» در رابطه با خروج از روند «پیوستن به اروپا» را مطرح میکند. مسئله ای که آرزوی دست نیافتنی ترکهای عثمانی؛ با تاریخچه ای چند صد ساله دارداست.
      ۲- عذرخواهی از روسیه.
      ۳- لغو فوری فرمان «عدم مسافرت روسها به ترکیه» از طرف آقای پوتین.
      این امر نشان میدهد که این «عذرخواهی»؛ ناگهانی نبوده و «عقبه» داشته است. لذا ترکهای عثمانی چه بسا بسیار دیر تر از «شیخ قطر» فهمیده است که «گلوبالیستها»؛ «خَر کباب میکنند» و قرار نیست که ترکهای عثمانی با پالان و یا بدون پالان «ترک تازی» کنند؛ بلکه قرار بوده است که نقش «عروسک حیمه شب بازی» را بازی کنند.
      امّا عذرخواهی ترکهای عثمانی از «اسرائیل» و رفتن به سوی «عادی سازی روابط با اسرائیل» و همزمانی آن با عذر خواهی از روسیه؛ نشان از ترس عمیق ترکهای عثمانی از آینده ای پیچیده و ناشناخته دارد.

      حذف
  43. ترك هاي عثماني به گوه رفت،،، قبل از خشك شدن مركب شما كه پيش بيني كرده بوديد .

    پاسخحذف
  44. كژدم نگيرن تو رو ؟ پيش كويي اخيرت در مورد الأغ هاي عثماني خيلي زود به واقعييت پيوست ،،

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من چنین پیشگویی نکرده بودم. اسلامگراها معمولاً موجودات بی صفتی هستند و «اصل تقیّه» و «صلح حدیبیّه» سلاح شرعی و فقهی «بی صفتی» آنهاست. به چرخشهای گوناگون همین اردوغان اخوان المسلمینی در ۶ سال اخیر نگاه کنید. داعش هم از همان اصول پیروی میکند. تا دیروز با اردوغان برادر جون جونی بودند؛ حالا هم در حال تمرین «دشمن خونی شدن» هستند.

      حذف
  45. با درود. امیدوارم جنگ داعش با عثمانیها تا گاییده شدن کامل آنها ادامه پیدا کند و این ماجرا از طرف «میت» سازماندهی نشده باشد. بالاخره این کثافتها در ریختن خون و آوارگی هزاران و میلیونها سوری بیگناه نیستند آنجاییکه مرزهای کشورشان را بروی وحوش اسلامی برای ورود به سوریه گشودند. پایدار باشید.

    پاسخحذف
  46. جدا از وجه تاسف بار حملات استانبول باید این سوال رو مطرح کرد که حقیقتا بشر کنونی در مقابل معضل یک و نیم میلیارد مسلمان چه باید بکنه برای مدت های مدید همه ما در فیلم های هالیوودی از سرایت یک ویروس که منجر به نابودی دنیا میشه صحبت میکنیم ولی قسمت تلخ ماجرا اینجاست که این ویروس امروز بین ما هست و تقریبا از هر چهار نفر یک نفر در سطح سیاره ما به این ویروس مبتلا هستن به هیچ عنوان باور به تقسیم بندی مضحک اسلام میانه رو و تندرو نیستم به اعتقاد من هر لحظه این ویروس در وجود میزبان امکان فعال شدن داره و باید به تمامی اینها به شکل تهدید نگریسته بشه
    متاسفم بگم که حتی نهضت ترامپ هم برندگی قاطع برای حل نهایی مساله رو نداره و بیشتر در قبال مسلمانان به گرفتن برخی ژست ها اکتفا میکنه.برای حفظ تمدن بشری ایده نقاط امن باید به طور جدی مورد بررسی قرار بگیره نقاطی که به وسیله اقیانوس از زامبی لند نشین های این وحوش جدا بشه مانند استرالیا تا در میان مدت مهاجرت به فضا به عنوان تنها راه حل بشر عملی بشه من همیشه قدردان رویکرد شما کژدم گرامی بوده ام که مسائل رو از سطح وراجی های خاله خان باجی های سیاسی بالاتر میبینید امید که تهدید بسیار بزرگ موجود که تهدیدکننده تمام موجودیت دنیای ما هست جدی گرفته بشه که متاسفانه به واسطه فرهنگ نازک نارنجی گری مسیحی گلوبالیست ها این خطر روبروز در حال افزایش هست اروپا به فنا رفت و تبدیل به سرزمین سوخته شد تلاش انگلیسی ها برای جلوگیری از این روند کافی نیست و ترامپ هم بیشتر یه شومن هست که به مبتذل کردن این مفاهیم دامن میزنه بدون رفتن به فضا و یا توسعه سیستم های مربوط به هوش مصنوعی قادر به نجات یافتن از این خطر نیستیم چرا که اساسا کسی متوجه شدت بحران نیست

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. andromeda گرامی

      جنبش ناسیونالیستی که در کشورهای غربی در حال ظهور و رشد است؛ یک پاسخ احمقانهٔ موقّتی به اینهمه نابسامانی ها است.
      وضعیت جهان به جایی رسیده است که هیچکس نمیداند چکار باید کرد؟
      باورهای پذیرفته شدهٔ دنیای کهن از تعریف انسان و اقتصاد و حقوق بشر؛ دست و بال بسیاری از متفکرّین را هم میبندد و بسیاری کسان از ترس متّهم شدن به «نژاد پرستی»؛ «اندیشه های ضد انسانی» و از این قبیل مزخرفات؛ چه بسا نمیتوانند سخنی بگویند. عدّه ای دیگر نیز میخواهند در همین چهارچوب فعلی دست به تغییرات بزنند (چیزی شبیه به اصلاح طلبان)؛ امّا اثر تلاشهای گروه دوّم مانند استفاده از «کُدئین» برای پوشانیدن دردها است. گروه نخست هم که از ترس خفه شده و حرفی نمیزند. گروههای حاکم نیز در خلأ و نبود یک جنبش فعّال به ثروتهای دیجیتالی فکر میکنند و بازیهای سیاسی و اقتصادی برایشان مانند سرگرم شدن با «X Box» است.
      جنبشهای ناسیونالیستی غرب؛ در حدّ کنار کشیدن و به جزیرهٔ امن پناه بردن از دست سونامی است. کشورهایی که هنوز به «ملّت» تبدیل نشده و زیرساختهای تولیدی ندارند؛ در این سونامی غرق خواهند شد. حتّی کشورهایی مانند چین و هندوستان به خاطر داشتن پاشنهٔ آشیل و یا چشم اسفندیاری به نام «جمعیت بسیار بیش از اندازه» نیز در این سونامی غرق خواهند شد. همهٔ این گروهها همچنان بر اساس اندیشه های کهن به آینده مینگرند؛ لذا در درون خود نیز دچار آشوب هستند. هنوز نمیتوانند بپذیرند که «انسان سان» همان «انسان» نیست. زیرا آموزه های کهن؛ چیزی به نام «انسان» و «انسان سان» را به رسمیت نمیشناسد. ما اکنون میتوانیم «میمونها» را از شاخهٔ انسانی؛ تشخیص دهیم؛ امّا تشخیص انسان و انسان سان؛ به خاطر اینکه «انسان سان» به لحاظ ظاهری بسیار شبیه انسان است.
      این خمیر خیلی آب خواهد برد. برای اینکه قضاوتها «علمی» نیستند و با «تخیّل و رویا و فرهنگ و آموزه های کهن» آمیخته اند.

      حذف
  47. با آرزوی پیروزی برای یکی از قهرمانان «ریشه کنی مالاریا» در فیلیپین؛ که امروز سوگند یاد کرد:

    http://www.bbc.com/persian/world/2016/06/160630_l03_philippines_president_sworn_in

    پاسخحذف
  48. کژدم گرامی درود بر شما : ماجرای افشا گری فیش های حقوق مدیران ارشد و بده و بستان ها در آخر چه خواهد شد و همچنین سخن آخوندک نصر الله چه نتایجی به بار خواهد آورد . سپاس

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      در رابطه با فیش حقوقهای غارتگران؛ باید گفت که با فیشهای «بابک زنجانی ها» و «مدافعین حرم» در سوریه که با بمبهای بشکه ای در حال آواره کردن مردم؛ به قصد تصاحب خانه و کاشانهٔ آنها هستند؛ فرقی وجود ندارد. «برادران قاچاقچی» هم که معرف حضور هستند. ساکنین ایران هم با همهٔ یال و کوپال «آریایی» و «کوروشی و داریوشی»؛ با این کثافتکاریها کنار آمده اند و پذیرفته اند که باید مانند «کرم مستراح» در چاه مستراح زندگی کنند. (با عرض پوزش از کرمهای مستراح).
      سخن آخوندک نصرالله تأثیری فوری نخواهد داشت؛ زیرا این ۱۵۰ میلیارد دلار آزاد شده قرار است که به تدریج به دست رژیم «انگلهای صفوی» برسد تا هزینهٔ «بلبشوی شیعه کُشی و سنّی کُشی» از آفریقا تا آسیای میانه شود. لذا تا زمانی که «گلوبالیستها» برای ویرانی کامل منطقه به وجود اپوزیسیونهای خونخوار «شیعه و سُنّی» نیاز دارند؛ منتظر عواقب فوری نباشید. زمانی که همه چیز ویران شد؛ شاید ناگهان عشق «گلوبالیستها» به «بشر» عود کند و عدّه ای را به جُرم «نسل کُشی» و «جنایات جنگی» به دادگاه لاهه بکشانند و این دادگاه ها هم تا ۵۰ سال ادامه پیدا کند و بالاخره همهٔ «جنایتکاران علیه بشریت» پیش از حکم دادگاه به مرگ طبیعی بمیرند.
      زیاد در پی این ماجراها نباشید.
      همهٔ اینها «شوی تلویزیونی طولانی مدّت»؛ مانند سریال مزخرف « روزهای زندگی» میباشد.
      یا با خودت شوخی نکن و یا با من شوخی نکن.

      حذف
  49. لغو نمایش حزب الله در بیروت به دلایل امنیتی

    حزب الله از لغو مراسم روز جهانی قدس در بیروت به دلایل امنیتی خبر داد حزب الله لبنان در بیانیه ای اعلام کرد: با توجه به اوضاع امنیتی، مراسم روز جهانی قدس که قرار بود فردا- جمعه- در مجتمع سید الشهدا بیروت برگزار شود، لغو شد. به گزارش شبکه خبری المنار، حزب الله لبنان با بیان این موضوع همچنین اعلام کرد که مراسم مربوط به روز جهانی قدس لغو شده و تنها سید حسن نصرالله به مناسبت روز جهانی قدس فردا عصر راس ساعت پنج و نیم گفتگوی تلویزیونی خواهد داشت.

    http://www.iranpressnews.com/source/198505.htm

    پوخ ییینین قاشیقی بلینده اولار.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      قورخما داداش؛ حسن نصراللّهین قاشیقی بلینده دی. ایندی قاشیق قاشیق هورت چکیر.

      حذف
  50. با تأسف؛ «آلوین تافلر» درگذشت.

    مردی که گزارشگر و تحلیلگر «رشد دانش و تکنولوژی و تأثیر آن بر آینده» بود.
    آلوین تافلر یک «آغاز» بود و آغازگران همیشه «مهم ترینها» بوده اند.
    یاد و خاطرش گرامی باد.

    http://www.radiofarda.com/a/f35_toffler_dies/27831861.html

    پاسخحذف
  51. یکصد هزار موشک دارند که میتواند همه جا را «آرماگدون» کند؛ لابد مثل حسین که به همه وعده میداد که اگر او را خلیفه کنند؛ اموال غارتی را بین سرداران (غارتگران) عادلانه تقسیم کند و با این وعده ها میخواست که بنی امیّه را آرماگدون کند ولی خانواده و فک و فامیلهایش آرماگدون شدند و تنها چیزی که از او باقی مانده است یک «گور قلّابی» در کربلا است و خواهرش «زینب» که عاشق صیغه شدن بود.
    اینها جنگنده های فوق مدرن ۳۱۳ دارند و تانک فلّاق که نمیدانید اگر حکم جهادشان بدهند ... چکارها میکنند؟؟!!!
    امّا بدون کمک روسها در سوریه مثل گاومیش در گل فرو مانده بودند و هنوز هم که هنوز است؛ پس از ۹ ماه پشتی بانی هوایی روسها؛ همچنان در گل مانده اند و در هفته های اخیر بسیاری از فتوحاتی را زیر سایهٔ «کلیسای اورتودوکس روسیه» بدست آورده بودند؛ از دست داده و صدها کشته و زخمی داده اند و زبانشان آنجایشان گیر کرده است و نمیتوانند بگویند که چه بلایی سرشان آمده است و به همین خاطر به عربده روی آورده اند. در عراق هم زیر سایهٔ پشتیبانی ائتلاف بین المللی به رهبری شیطان یزرگ است که فلوجه و رمادی از چنگ داعش بیرون آمد.(وقتی میگم حاجی بادمجان؛ شکّ نکنید.)؛ امّا اگر ورق برگرددو رئیس جمهور آمریکا کسی دیگر از تباری دیگر باشد؛ آنگاه خواهند دید که یک من ماست چقدر کره دارد.
    روسها نیز که قرار بود همهٔ کارها را ۴ ماهه راست و ریست کنند؛ در ماه پنجم گفتند که همه چیز درست شده است و نخستین «فِلِنگ» را بستند. ولی اکنون ۹ ماه است که کاری اساسی از پیش نبرده و اینروزها میگویند که میخواهند از راه دریا و کشتی هواپیمابر؛ حاجی بادمجان را پشتیباتی کنند. دلیلش را از آقای پوتین و «ژنرال شویگو» (احتمالاً حاجی بادمجان روسی) بپرسید که چرا هواپیماهایشان را به دریا فرستاده اند؟ اگر از من بپرسید؛ میگویم که روسها احساس خطر کرده اند.
    اگر کاری که قرار بود ۴ ماهه تمام شود؛ نه تنها تمام نشده است بلکه به ۹ ماه کشیده است و همچنان بازی در خانهٔ اوّل است؛ یعنی اینکه: امیدی نیست و نخست باید به دریا رفت و سپس اگر نشد؛ از طریق «جنگنده های قطب پرواز» در قطب شمال از حاجی بادمجان پشتیبانی هوایی کرد. آقای پوتین اکنون فهمیده است که گنده گوزیهای حاجی بادمجان؛ پوچ و توخالی بوده است و اگر «حاجی بادمجان» با گاو «پاسور» بازی کند؛ صدتا «سور» میخورد.
    کاری که این آشغال کلّه «گروهبان آریوبرزن شیعه مسلکها» (چیزی شبیه کوروش چفیه پوش)؛ انجام میدهد؛ مطمئن باشید که عمّه خانم ها و خاله خان باجی خانمها هم میتوانند انجام دهند. کاری ندارد:
    همیشه توی حلقهٔ محافظان هستی؛ به نقشه نگاه میکنی و به الاغهای اطرافت نگاهی عاقل اندر سفیه انداخته و میگویی که: اینطوری و از اینجا حمله کنید و یا از اونجا حمله کنید... اگر هم خواهر و مادرتان یکی شد؛ دلیلش شاید این باشد که شاید دخترتان در غیاب شما در «فیسبوک» کار حرام کرده است.

    (دنباله در پایین)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. (ادامهٔ بالا)

      افشاگریهای اخیر بر علیه «غارتهای امام حسن بنفش و سوگلی هایش» را زیاد جدّی نگیرید؛ زیرا اگر فلسفهٔ وجودی «امام حسن بنفش» این است که «امام حسین فرزانه گُه بخورد» و گُّه خوردن را به گردن «امام حسن بنفش» بیندازد. دیگر حتهی الاغها هم میفهمند که «گُه خور اصلی» همانا «امام حسین فرزانه» است. ماجرای «فشار و گُه خوری» هم هنوز به پایان نرسیده است و اگر «امام حسن بنفش» را اخراج کنند؛ بالاجبار این نقش (گُه خوری آشکار) به دوش «امام حسین فرزانه» خواهد افتاد. لذا پرسش این این است که: پس این بازیهای کودکانه برای چیست؟
      پاسخ این است که: در مخمصه گیر افتاده اند و نمیدانند که چکار بکنند؟
      از یک طرف «امام حسین فرزانه» توسط ملیجک شمپانزه اش؛ متّهم به دزدی و غارت هستند؛ از طرف دیگر «امام حسن بنفش» و اوباشان اطرافش نیز غارتگرانی «نوکیسه» هستند و مهمّ تر از همه اینکه: موجودی که بتواند جایگاه «الاغ فرزانه» را پُر کند؛ پیدا نمیشود. لذا درد رژیم انگلهای صفوی؛ نوعی «دَردِ کامپلکس» است که اگر به هر سمتی بخوابند؛ نمیتوانند درد را پایان دهند؛ امّا به صورت احمقانه ای به دیوارها و پنجره ها ناخن میکشند.
      امّا آن دسته از «الاغهای آریایی نژاد» که به «کلید دار بنفش» دل بسته بودند؛ شاید تکانی بخورند و بفهمند که همهٔ این «پتیاره زاده ها»؛ از یک قماش هستند.

      مشکل اینجاست که اگر «الاغ» تکان بخورد؛ .... حرکتش ارزشی بیش از «خَر غلت» ندارد.

      حذف
  52. کژم جان بهتر است بجای اصطلاح خر غلط که جان مطلب را ادا کرده ای، خر گرده بگویی. ما به حرکت خر غلت خر گرده یعنی شبیه به حرکت خر می گوییم. اخر بلا نسبت، اغایان خر تشریف دارند چرا خر گرده نکنند. کشوری داریم همچون یک خلا - ما در او همچون حسین در کربلا.

    ۱۲ تیر ۱۳۹۵ ه‍.ش.، ساعت ۲۳:۱۹

    پاسخحذف
  53. خامنه ای امروز هماهنگی با امریکائیها در ماجرای سوریه رو رد کرد این به نظر پاسخی به شبهات درباره احتمال انعطاف رژیم پس از برکناری امیر عبداللهیان در مورد پرونده سوریه میاد .به اعتقادم علی رغم همه مشکلات کلینتون ،جامعه امریکایی هنوز امادگی پشتیبانی از ترامپ رو در حد رئیس جمهور شدن نداره با توجه به حمایت همیشگی خانم کلینتون از رویکرد منطقه پرواز ممنوع و همینطور مواضع تهاجمی تر در قیاس با اوباما به نظر میرسه تکلیف پرونده سوریه به رئیس جمهور بعدی امریکا خواهد رسید این مساله طرف های هوادار اسد رو ترغیب به دست اوردن برخی پیروزی های میدانی خواهد کرد ولی مساله اصلی اینجاست که این نگرش که با فتح حلب دست دولت بعدی امریکا بسته خواهد شد هم شمه ای دیگر از نگاه احمقانه رژیم کثیف شیعی و حاکی از تسلط نگاه تبلیغاتی بر دستگاه های تصمیم گیری این از گور برخاستگان صفوی داره. معادلات اصلی در ماه های اینده پس از انتخاب کلینتون نمایان خواهد شد به اعتقادم رویکرد ترامپ علی رغم همه هیاهوها حداقل در ماجرای سوریه ادامه رویکرد اوباما یعنی سپردن میدان به دست پوتین هست ولی انتخاب خانم کلینتون صحنه رو به نفع مخالفین استیلای هلال شیعی تغییر خواهد داد ان زمان هست که همه میتوانیم از صحنه زیبای دود شدن صدها میلیارد دلار پول هزینه شده توسط رژیم در مقابل چشمان اونها لذت ببریم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      شانس خانم کلینتون برای انتخاب شدن بسیار کم است. زیرا در آیندهٔ نزدیک به احتمال زیاد در رابطه با ماجرای ایمیلها؛ از طرف FBI متهم خواهد شد و در چنین صورتی باید از دور مبارزات خارج شود.
      دونالد ترامپ در صورت انتخاب شدن کار سوریه را به روسها نخواهد سپرد بلکه داعش را حتّی به قیمت کشتار غیرنظامیان در «رقّه» شدیداً سرکوب خواهد کرد تا دست سایر گروههای سوری برای جنگیدن با رژیم اسد و حزب الله باز شود. به ارتش مصر هم برای پایان دادن به ماجراهای صحرای سینا یاری خواهد رساند.

      حذف
    2. همچنین تغییر و یا برکناری امیر عبداللهیان؛ نتوانست بر مواضع حکومت عربستان سعودی تأثیر بگذارد و ماجراهای اخیر بحرین پس از آن به وقوع پیوست. این امر نشان میدهد که حکومت عربستان فریب بازی «جا بجایی مهره ها» را نمیخورد و به فشارهای خود ادامه میدهد و این فشارها ادامه خواهند یافت.

      حذف
  54. دولت محلل روباه بنفش کارکردی دوگانه ای برای جفت اباما - خامنه ای بازی می کند و ان زدن لگام به هر یک از دو طرف بازی می باشد البته دوطرف بازی که به ابن الوقت بودن و گیج بودن خود معترفند در این راستا در شش ماهه اخر ریاست جمهوری برادر حسین اوباما شاهد مجدد دست و پازدنهای سپاه در راستای قرقره مقام عظمی هستیم(سخنرانی مروز که جمهوری اسلامی دو راه بیشتر ندارد یا کلا وا بدهد و استحاله بشود و یا اینکه دوباره پروژه امام حسینی را پیش ببرد)تحرکاتی نظیر:
    1.سخنرانی انگل حسن نصرالله درهنگام وصل شدن حسابهای بانک مرکزی به
    fatf برای ضربه زدن به روباه بنفش
    2.خط و نشان کشیدن برای شاه بحرین که خوشبختانه امروز توپوزی بدی خورد
    3.سفر گروهبان سلیمانی به عراق و دیدار مالکی و مصاحبه امروز مالکی در اظهار امیدواری به امدن مجدد به قدرت
    اینها نشان می دهد که باند سپاه و خامنه ای یا دچار خطای محاسباتی شده و دوباره با احیای شریانهای مالی در پی بدست گرفتن دوباره اوضاع شروع به تحرکات منطقه ای کرده اند یا اینکه با دانستن موضوع بر سرکارامدن ترامپ و خروج بریتانیا پی به خطیر بودن اوضاع کرده و برای داشتن مثلا از دید خود اهرم قدرت قبل از امدن ترامپ شروع به مهره چینی و تحرک دوباره کرده اند البته به نظر خودم با توجه به کر و کور بودن تیورسینها و مثلا ذفکرهای انها حالت اول محتملتر است نر شما در این مورد چیست جناب کژدم؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من فکر نمیکنم سر و صداهایی که از طرف دار و دسته های انگل فرزانه به راه انداخته شده اند؛ جدّی باشند و از حدّ عربده فراتر نخواهند رفت.

      حذف
    2. رژیم بشار اسد و حزب الله لبنان و سپاه قدس در سوریه در حال تحمّل شکستهای سنگین در اطراف حلب و لاذقیه هستند و بسیاری از شهرکها و دهکده هایی را که به کمک روسیه باز پس گرفته بودند؛ را از دست داده اند. تنها کار بزرگی که روسها در این میانه انجام دادند بازپس گیری پالمیرا بود که آنهم نه با جنگ؛ بلکه با «معامله با داعش» انجام گرفت.
      به همین خاطر است که روسها در حال دلسردی کامل هستند و میخواهند به نحوی از انحاء به شکلی آبرومندانه از ماجرای سوریه بیرون آیند. زیرا تا کنون به جز هزینه های سنگین دست آورد بزرگی نداشته اند. مصالحه با ترکهای عثمانی نیز نشان میدهد که هم ترکهای عثمانی و هم روسها از آیندهٔ نامعلوم وحشت دارند. زیرا در صورت انتخاب شدن دونالد ترامپ؛ وضعیت اقتصادی چین و کرهٔ جنوبی دچار بحران شدید شده و به تبع آن اقتصاد ترکهای عثمانی و اروپا نیز به شدت آسیب خواهد دید و فروش نفت و قیمت نفت به یک مشکل بزرگ تبدیل خواهد شد.

      حذف
  55. کژدم جان نظرت در مورد این خبر چیه و ایا رگه های از واقعیت داره یا شانتاز خبری برای بهره برداریهای خاصه؟
    http://news.gooya.com/politics/archives/2016/07/214448.php

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه پاچاهارداران؛ از دههٔ ۶۰ به ساختن گروههای قلّابی مجاهد و فدایی و پان ترکها روی آوردند تا به این وسیله در سازمانهای چپ و مارکسیستهای اسلامی و بوز قوردها نفوذ کنند. این داستان را پیشتر ها به دفعات مطرح کرده ام.
      اکنون که از کشف ۵۰ گروه داعشی سخن میگویند؛ منظورشان همان گروههای «وهّابی» است که در مناطق سُنّی نشین توسط ارگانهای اطلاعاتی رژیم تولید شده بودند.
      حکومت ننگین شیعی؛ بخشی از کثافتکاریهای اسلامی در منطقه است و اکنون با این مزخرفات میخواهند بگویند که «انگل فرزانه» یک جریان «ضد داعشی = ضد اسلامی» است و کنترل اوضاع را در دست دارد.
      سخنشان نیز ظاهراً درست به نظر می آید. امّا مسئلهٔ اصلی این است که این گروههای قلّابی؛ همیشه در «تور پلیس امنیتی» بوده اند و دستگیری آنها؛ نیاز به «هوش» و «قهرمانی» ندارد (مانند دستگیری بقّال سر کوچه به جرم گران فروختن پیاز).
      این خمیر خیلی آب میبرد و حوصلهٔ توضیح بیشتر از این را ندارم.
      هرکه فهمید... مبارکش باد...
      هرکه نفهمید ... به تخم چپِ اسبِ حضرت عباّس.

      حذف
  56. خوانندگان گرامی
    دولت آقای اوباما میخواهد با بیرون کشیدن نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان؛ آخرین مرحلهٔ «تولید و هدایت بحران» به آسیای میانه و چین را عملیاتی کند.
    خروج نیروهای آمریکا از افغانستان؛ تکرار بازی عراق است.
    اکنون برخلاف تبلیغات دولت اوباما و رسانه های همسو؛ داعش نه تنها قدرتمند است؛ بلکه چنین به نظر میرسد که وظیفهٔ خود را در عراق و سوریه انجام داده است و این توفان باید نخست به افغانستان و از طریق افغانستان به سوی آسیای مرکزی و از آن طریق به چین و روسیه و ایران هدایت شود. هرچند که برخی از جمهوریخواهان با این طرح مخالفند؛ امّا گویا آقای اوباما عزم خود را جزم کرده است.
    در صورت عملی شدن این تصمیم؛ سرکوب داعش در عراق و سوریه بی ارزش شده و نیروهای داعش به افغانستان گسیل خواهند شد و از هم اکنون میتوان پاکستان و هندوستان و چین و آسیای میانه و روسیه را دید که در بازهٔ زمانی یک یا ۲ سال آینده به چه وضعیتی دچار خواهند شد.

    پاسخحذف
  57. کژدم جان این انتقال نیرو به چه شکلی خواهد بود چون در مسیرش همین ایارن اخوند زده و کشورهای اقمار پوتین قرار دارند برای این کار برای باید مسیر مناسبی با حمایت همه جانبه وجود داشته باشد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      اگر به خبرهای چند ماه اخیر نگاهی بیندازید؛ خبری بسیار مهم منتشر شد؛ مبنی بر اینکه: داعش تولیدات نظامی خود را به حدّ نیمه صنعتی ارتقا داده است.
      متاسفانه خیلی از مردم خبر را فقط میخوانند و حد اکثر میگویند: «اِوا خدا مرگم بده» و سپس پشت گوش می اندازند.
      من شکارچی این خبرها هستم. مثل کسی که پروانه شکار میکند و آنرا با سنجاق به دیوار به صلیب میکشد. سپس بر روی آن پروانه های به صلیب کشیده شده تحقیق میکند. امّا «خبرخوانهای معتاد خبر» کارشان فقط خواندن و شنیدن خبر و سپس از یاد بُردن آن با خبر بعدی هستند. مانند کسی که صبحانه میخورد و در زمان خوردن نهار؛ فقط به غذایی که روی میز است و اینکه چقدر گرسنه است و مسائل حاشیه ای آن فکر میکند و صبحانه را به طور کامل فراموش کرده است و اصلاً نمیتواند باور کند که رابطه ای بین این وعده های غذایی و مواد مصرفی وجود دارد که میتوانند به سلامتی بیشتر و یا بیماریها منجر شوند. به همین خاطر است که منابع خبری میتوانند با افکار مردم (توده ها= تپاله ها) بازی کنند.
      اگر بتوانید راز «تولید نیمه صنعتی تسلیحات داعش» را کشف کنید؛ راز انتقال نیروهایشان را نیز کشف خواهید کرد.

      حذف
  58. جناب كژدم از اونجايي كه رژيم از چند وقت پيش اين گفته شما رو پيش بيني ميكرد حتي علنا نمايندش در سازمان ملل اين رو اعلام كرد(تقويت داعش در ولايت خراسان) به نظرتون وجود ارتش صد هزار نفره فاطميون كه هدف نهايي اون سپردن مرز ايران و افغانستان به اونهاست و ارتباط گيري با طالبان ميتونه ايران رو از گرند داعش حفظ كنه يا اميدي نيست و ايران نا امن خواهد شد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آقای ناشناس گرامی
      آیا شما مطمئن هستید که رژیم انگلهای صفوی و حتّی روسهای استراتژیست که پدر مادی و معنوی «انگل فرزانه» و «بهرمانی مادرقحبه» هستند؛ پیش از انتشار مطالب وبلاگ من (کژدم) اینچنین «گُه هایی» خورده اند؟... یا اینکه آنچه که کژدم حد اقل در ۳۶ ماه اخیر مطرح نموده است (به عنوان مدفوع کژدم) را قرقره میکنند؟
      شما یا نمی فهمید و عنصری از جامعهٔ پر افتخار «تاپاله ها» هستید؟
      شاید هم میدانید و خودتان را به مقام والای «خریّت» زده اید؟
      و یا اینکه سرتان با کونتان فوتبال بازی میکند؟

      کدام یک؟
      ۱۰ ثانیه وقت دارید تا جواب دهید؛ تا به عنوان «الاغ ناشناس» شناخته نشوید.

      حذف
    2. ۱۰ ثانیهٔ شما دهها دقیقهٔ پیش سپری شد.
      جایزهٔ «نوبل» و «مدال طلا» را از «تاپاله ها» دریافت فرمایید.

      حذف
  59. کژدم گرامی هدف المان از این اطلاعات دادن چیست.

    سه‌شنبه
    سازمان امنیت داخلی آلمان: رژیم ایران هنوز در فکر ساختن بمب اتمی است
    به گزارش رادیو آلمان ؛سازمان امنیت داخلی آلمان می‌گوید که با وجود توافق اتمی میان رژیمایران و قدرت‌های جهانی، جمهوری اسلامی ؛ اطلاعات مهمی در دست دارد که نشان می‌دهد رژیم ایران همچنان با تمام قدرت می‌کوشد به مواد و وسایلی دست یابد که می‌توانند برای ساخت کلاهک‌های اتمی و موشک‌های حامل پرتاب مورد استفاده قرار گیرند. به ویژه آلمان با شرکت‌های متعددی که در زمینه پیشرفته‌‌ترین فن‌آوری‌ها دارد، برای جمهوری اسلامی از جذابیت فراوان برخوردار است.
    این در حالی است که آمریکا و اتحادیه اروپا بسیاری از تحریم‌ها علیه رژیم ایران را پس از نهایی شدن توافق اتمی با این کشور در ژوئیه ۲۰۱۵ رفع کردند زیرا می‌پنداشتند که رژیم ایران پس از این توافق بمب اتمی نخواهد ساخت.
    هفته گذشته سازمان فدرال امنیت داخلی آلمان بدون سخنان تعارف‌آمیز دیپلماتیک از تلاش ایران برای دستیابی به فن‌آوری اتمی سخن گفت و حال سازمان امنیت داخلی ایالت نوردراین وستفالن نیز همین موضوع را مطرح کرده است.
    http://samaannadery2000.blogspot.ae/2016/07/blog-post_81.html

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      یکی از بحثهای داغ در رابطه با «برجام»؛ مسئلهٔ «زمانبندی» است. به این معنی که «برجام» یک زمانبندی مشخص چندین ساله را برای عدم دستیابی رژیم حاکم بر ایران به تسلیحات اتمی را تصویب کرده است و «برجام» یک قرارداد ابدی نیست.
      این امر نیز بسیار آشکار است که رژیم حاکم بر ایران؛ از هم اکنون برای بازهٔ زمانی پس از سپری شدن دایرهٔ زمانی مورد توافق در «برجام» برنامه ریزی و حرکت کند.
      لذا پیگرد اینگونه حرکات از طرف سازمانهای اطلاعاتی نیز طبیعی است.
      امّا آنچه که مهم است؛ «رویکرد سیاسی» حکومتهای غربی است و اگر «رویکرد حاکم» نخواهد و یا بخواهد که با این حرکات «برخورد آنی» بکند؛ آیندهٔ سیاسی را رقم خواهد زد و تنها مطرح نمودن حرکات رژیم حاکم بر ایران در رابطه با پیگیری اهداف اتمی؛ ضرورتاً حامل ارزش و رویکرد سیاسی نیست.

      حذف
  60. خوانندگان گرامی
    با اعلام نظر FBI در رابطه با بیگناه شناختن خانم هیلاری کلینتون در ماجرای ایمیلها؛ آب پاکی بر دست همهٔ آمریکاییها ریخته شد.
    این امر نمشان میدهد که اکنون هیچ سوراخ و سمبه ای نمانده است که «گلوبالیستها» آنرا پُر نکرده باشند.
    مردم آمریکا اکنون با یک چالش بزگ روبرو هستند.
    «آری» و یا «نه» گفتن به «گلوبالیسم».
    رهبرانشان یا مانند «دونالد ترامپ» ضعیف هستند و یا مانند «هیلاری کلینتون»؛ «نوکر گلوبالیست ها» هستند.
    آقای اوباما نیز کاخ سفید را برای کمک به مبارزات انتخاباتی خانم «هیلاری کلینتون»؛ ترک کرده است.
    اگر خانم «هیلاری کلینتون» به عنوان ادامه دهندهٔ تاریخچهٔ ساخته و پرداخته شده از طرف «گلوبالیستها» که با شعار «New World order» و توسط «جورج بوش - پدر» اعلام شد؛ تمامی منطقهٔ آفریقا و خاورمیانه و آسیای مرکزی را بوسیلهٔ «نبردهای نیابتی» به آتش خواهند کشید و هیچ خانه و کشوری امن نخواهد بود.

    پاسخحذف
  61. با درود در چند کامنت پیش از شکست احتمالی ترامپ سخن گفتم و البته شما با دلایلی مخالفت کردید به اعتقاد من جریان گلوبالیسم قوی تر از این صحبت ها هست و جریان به تعبیر شما ناسیونالیزم آمریکایی بسیار دیر متولد شده و اما آینده
    به اعتقاد من برای بهتر به آتیش کشیدن اسیای مرکزی پس از به قدرت رسیدن خانم کلینتون باید شاهد نقاط عطف جدیدی باشیم که زمینه ساز کوچ داعش به مرزهای پیمان شانگهای هست فکر میکنم که ماموریت داعش در سوریه به انتها نزدیک شده و اعلام منطقه پرواز ممنوع و بمباران رقه به عنوان پاییتخت داعش و از سوی دیگر بمباران مراکز اسد به هر دو معضل خاتمه و به عنوان یک کاتالیزور سبب تسریع در حرکت اهسته داعش به مرزهای روسیه و چین و ایران خواهد شد اگر به میدان سوریه به عنوان یک تمرین برای عملیات اصلی بنگریم درمیابیم که داعشیان در حال اماده شدن برای ماموریت بزرگ خود که همانا به اتیش کشیدن حیاط خلوت روسیه و چین هستند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. anromeda گرامی
      من فکر میکنم که هر دو حزب ضعیف هستند و کسینی بهتر از خانم کلینتون و جب بوش نداشتند که معرفی کنند و احتمال هم نمیدادند که دونالد ترامپ بتواند در مرحلهٔ نخست پیروز شود. امّا نه تنها پیروز شد بلکه بسیاری کسان را که رای نمیدادند را به پای صندوقهای رای کشانید.
      طرفداران دونالد ترامپ «به حاشیه رانده شدگان جویای کار» و طرفداران برنی سندرز جوانان سوسیالیست و به حاشیه رانده شدگان «بِده بخوریم» هستند. هر دو گروه به درجاتی از «گلوبالیستها» نفرت دارند. گروههای زیادی از هواداران برنی سندرز از دونالد ترامپ میترسند امّا عدّهٔ زیادی از آنها نیز به دونالد ترامپ رای خواهند داد. این تعداد به خاطر خودفرشی دادستان کلّ آمریکا و رئیس FBI ؛ زیادتر هم خواهند شد. مشارکت باراک اوباما در مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون نشان میدهد که از «جنبش ناسیونالیستی» و «به حاشیه رانده شدگان آمریکا» بسیار وحشت کرده اند.
      انتخابات ریاست جمهوری آمریکا؛ نتیجه اش هرچه که باشد؛ یک نقطهٔ عطف در تعیین سرنوشت جهان خواهد بود.

      حذف
    2. تا جایی که عقل ناچیز من قدّ می دهد؛ با بازی احمقانه ای که خانم هیلاری کلینتون و آقای اوباما و داستان کلّ آمریکا و رئیس FBI به راه انداختند؛ دیگر جایی برای آنهایی که خود را در زیر چتر بزرگ
      Never Trump# تعریف نمودند و صد در صد نوکران و لابییستهای «گلوبالیستها» هستند؛ دیگر نمیتوانند به تحمیق مردم آمریکا ادامه دهند.
      بسیاری از احمقهایی که زیر این چتر بزرگ جمع شده بودند؛ اگر به اردوی هواداران دونالد ترامپ نپیوندند؛ حد اقل به هیچکس رای نخواهند داد.
      آقای اوباما و هیلاری کلینتون؛ در شرایطی قرار گرفته اند که یا باید پیروز شوند و پس از پیروزی؛ تاریخ را به دلخواه خود بنویسند؛ و یا اینکه شکست خورده و پذیرای «آرماگدون برای گلوبالیستها» باشند.

      حذف
  62. اسکورپین گرمی. اصولگراها که قبلن ضمن ریدن .زرد زدن به قبر پدرشون و مردم نادان ایران اشغالی در دلقک بازی انتصابات اخیر ردشون کردند. اسهال طلبها هم که با این رسواییهای مالی اخیر ضمن رید...... به قبر پدر خودشون به قبر پدر هرچی طرفدار اسهال طلبه نیز بعله زرد زدن و دیگه نمیتونند از اینا دفاع کنند. با گندی که زدن. البت این یکی از هزاران هست. فیش گیت. شما فک میکنید این ملت نادان رو رفسنجانی و دیگران و اتاق فکر حکومت اسلامی اشفالگر ایران چتوری به انتصابات بعدی میکشنونه. قسمتی از گند فیش گیت و لینکش در کیهان لندن در زیر.البته میدونم استادان روسی دارن اینا و روس مال هستند.
    رونمایی فیش‌های نجومی از کاسبان واقعی تحریم!

    «در ماه‌های آینده امکان‌پذیر است، شرایط تولید بهتر خواهد شد لذا دلالان تحریم از هم‌اکنون به فکر شغل دیگری باشند.» این سخن معروف روحانی در اردیبهشت 94 بود. حرفی که فکر نمی‌کرد تنها یک‌سال بعد برایش تا این حد گران تمام شود! او قبل‌تر در حمله به منتقدان سیاست‌های غلط و ضد ملی دولت، گفته بود: «والله بدانید که با رفع تحریم‌ها شما نیز منتفع خواهید شد و نیازی نیست که نگران باشید. مطمئن باشید که دکان شما نیز کساد نخواهد شد و اساسا رفع تحریم‌ها کاسبی هیچ فردی را کساد نخواهد کرد».
    بعد از روحانی، دیگران هم به هرکسی که دلشان خواست برچسب کاسب تحریم زدند و همه ضعف‌ها و کوتاهی‌ها و نابلدی‌های خود را پشت برچسب به منتقدان پنهان کردند! عباس عراقچی از آن جمله بود که گفت:«‌دولت در صدد است تا جلو کسانی که از شرایط تحریم کاسبی کردند و در زمان حاضر نیز به دنبال مانع‌تراشی هستند تا این فرجام برجام به نتیجه نرسد را بگیرد و اصلاح کند.‌» او البته بد‌اقبال‌تر از روحانی بود و زمانی این سخنان را گفت که رونمایی از کاسبان واقعی تحریم آغاز شده بود!
    سونامی فیش‌های نجومی!
    طوفان و سونامی که بیاید‌، با خودش خیلی چیزها می‌آورد و البته خیلی چیزها را هم می‌برد! از حدود دو ماه قبل، جسته گریخته، اخباری از غارت بیت‌المال توسط غارتگران یقه سفید منتشر می‌شد، اما مدیران دولتی انکار می‌کردند! آنها با گستاخی هر حرفی در این‌باره را سیاسی و خلاف واقع می‌خواندند و تهدید به پیگیری قضایی هم می‌کردند! اندکی بعد انتشار و افشای فیش‌ها بالا گرفت و دست خیلی‌ها رو شد! دولت به ناچار عقب نشست و چند نفر انگشت‌شمار هم استعفا دادند! آنها سعی کردند ماجرا را با همین چند استعفا تمام کنند اما تمام نمی‌شد! این سونامی، این چند نفر را برد اما پرده از چهره کاسبان واقعی تحریم هم برداشت و نشان داد چه کسانی در بحبوحه بحران ارزی و در روزگاری که ارز از نهصد تومان به چهار هزار تومان رسید، خون مردم را می‌مکیدند و آن روزها برایشان جشن بود!
    زالوهای دلارخوار!
    حکایت این مدیران! دولتی، حکایت زالو‌هایی است که به پیکر نیمه جان اقتصاد ایران افتادند و در روزهای غم مردم،جشن و سور به پا کردند و بعد هم با قیافه حق به جانب آمدند و فریاد زدند که تحریم پدر مردم را در آورده و به ما رای بدهید تا سایه شوم جنگ را از سرتان برداریم!
    http://kayhan.ir/fa/news/79360/%D8%B1%D9%88%D9%86%D9%85%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%81%DB%8C%D8%B4%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%86%D8%AC%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%DA%A9%D8%A7%D8%B3%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C-%D8%AA%D8%AD%D8%B1%DB%8C%D9%85

    پاسخحذف
  63. گسترش عمليات هاي تروريستي در جدار مرز ايران از حيث امنيتي كم اهميت ولي به لحاظ سياسي مهم است.
    از جنبه امنيتي، اشراف فرامرزي ايران به گروه هاي تروريستي، توان مهار در مبدا، نبود هرگونه زمينه اجتماعي درون ايران و سيطره كامل امنيتي درون مرزها، اين تهديد را كم اهميت مي كند.حداکثر درکردن تیری و فرار به آنسوی مرز
    اما از جنبه سياسي اتفاقات مهمي در حال رخ دادن است:
    ١- نزديكي عميق سعودي و اسراييل، تحت اشراف و هدايت امريكا، موجب شده، صهيونيست ها يك شريك عملياتي جديد پيدا كنند كه زيرساخت تروريسم عليه ايران را فعال تر مي كند و خرج آن را مي دهد.
    ٢- افزايش بازيگري نيمه سخت سعودي، از ديد امريكا مطلوب است چرا كه تصور مي كنند توهم نزدیکی به امريكا براي مهار عربستان را در ذهن برخي سياسيون ايراني تقويت خواهد كرد.
    ٣- تحت فشار قرارگرفتن داعش در عراق و سوريه، به طور طبيعي رويكرد "عمليات خارج از سرزمين خلافت" را تقويت كرده است گرچه داعش مستقل از سعودي علاقه اي به درگير شدن با ايران ندارد.
    سرجمع بازيگر ظاهري ائتلاف سعودي- اسراييل است اما سادگي است كسي دست صحنه گردان امريكا را نبيند. این ها بازیست تا در نهایت مقامات ایران را پای برجام دو (منطقه ای) با نتیجه نابودی حزب الله و حشد الشعبی و ... و در عوض قول مساعدت درباره حذف ایران از فهرست گروه های تروریست که بشود یا نشود و حتی این عملیات ها متوقف بشود یا نشود بکشانند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      بشار اسد هم در دورهٔ آغاز «بهار عربی» همین حرفها را می زد و میگفت که هیچ زمینهٔ داخلی برای تظاهرات و خواسته های سیاسی وجود ندارد.
      بیچاره اشتباه کرد. حالا در حال کشتار مردم خود و ویرانی شهرها و روستاهای سوریه است.
      شما هم اگر اندکی صبر کنید؛ صبح دولتتان میدمد.

      حذف
  64. کژدم این کشتن سیاهپوستان توسط پلیس در امریکا نشانه چیست.یعنی نژاد پرستی جدید است.رشد نژاد پرستی را نشان می دهد یا اینکه نژاد پرستی زیر لایه های ظاهری مدرنیسم در امریکا وجود داشته. چگونه از امریکا به عنوان ازاد ترین کشور جهان یاد می کنند. این تناقض از کجا می اید.ایا سیاهپوستان هم در بروز این مسایل تقصیری دارند.ما این مشکلات را در کشور های دیگر نمی بینیم.چیز عجیبی است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      فکر میکنم که شما به این وبلاگ «تازه وارد» باشید. زیرا در این وبلاگ در رابطه با «دموکراسی»؛ «لیبرالیسم»؛ «جمعیت»؛ «دوران کشاورزی و دامداری و جایگاه انسان در آن دوران»؛ «پیشرفتهای علمی و عصر فراصنعتی»؛ «جایگاه انسانها در عصر فراصنعتی»؛ «فرق میان انسان سانها و انسانها»؛ «به حاشیه رانده شدگی و جنبشهای به حاشیه رانده شدگان» و .... ایده ها و بحثهای زیادی مطرح شده اند که در کیسهٔ هیچ یک از عطّارهای «فارسی نویس» نمیتوانید بیابید.
      اگر تازه وارد نبودید و یا اینکه برای گرفتن ماهی از آب گل آلود به خاطر برخورد «نژادپرستانهٔ هده ای از احمقها بر علیه علیه احمقهای دیگر» وارد معرکه نمی شدید؛ باید میفهمیدید که که اگر در آمریکا چند نفر سیاهپوست به دست سفیدپوستها کشته کشته میشوند. در «رواندا»؛ یک میلیون سیاهپوست به دست «سیاهپوستها» کشته شده اند و نمیتوان با این دست آویز بی ارزش؛ یک سیستم را به زیر سوال بُرد؛ مگر آنکه سیستم بهتری بر اساس همین دنیای کنونی و یا «آمریکای کنونی» پیشنهاد کنید.
      اگر هوای آمریگا غبار آلود است؛ هوای «ایران» را «گُه» گرفته است.
      باور ندارید؟ نگاهی به غارتها و ماسکهایی که مردم به صورت میزنند نگاه کنید.

      حذف
  65. جناب کژدم اتفاقا بسیار هم در ایران زمینه وجود دارد منتها حماقت اینها اینه که دارند فارس و غیرفارس می کنند تنها گروه قومیتی که می تواند بحران واقعی پدید بیاورند در ایران ترک ها و فارس ها هستند در مورد فارس ها وقتی عملیات ها وجهه ضد فارسی بگیره همه فارس ها رو میفرستن سمت جمهوری اسلامی یعنی حتی سرنگونی طلب هم می گوید چه خوب شد سپاه زد دهن کردها رو صاف کرد به این ترتیب هر چند مناطق مرزی ایران نا امن خواهد شد اما در عوض مناطق مرکزی باثبات تر خواهند بود همین برای دوام حکومت کافیست از طرفی بلوچ ها و کردها با جمعیتی در مجموع 3-4 میلیونی بسیار ضعیف تر از اون هستند که بحران واقعی ایجاد کنند صرفا مناطق زندگیشون که اتفاقا فقیر ترین مناطق ایران هست از اینی که هست فقیر تر میشه حالا این ها شاد باشند که ضربه ای هم به حکومت زده اند از طرفی قیام کردها باعث خواهد شد که به جهت آذربایجان غربی ترک ها هم کنار فارس ها بایستند نیاز به توضیح نیست که بار اصلی سرکوب اکراد روی دوش ترک هاست و وقتی ترک و فارس هر دو وحشت زده دست به دامن رژیم بشن این یعنی ثبات کافی ، حالا کویر لوت و کوه های قندیل هم نا امن بشه مگه امن بوده چی شده که نا امنش چی باشه ؟ پس قبول کنید این اتفاقات از نظر سیاسی نه تنها اهمیت جدی نخواهد داشت مثل تاثیر در اقتصاد بلکه دو قوم اصلی ایران یعنی فارس و ترک رو محافظه کارتر خواهد کرد این یعنی تازه از نظر سیاسی بیشتر برای حکومت سود خواهد داشت تا نظر جنابعالی چی باشه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سحنان شما درست است. امّا همانگونه که گفتید:
      مگر کوههای قندیل در زمانی که امن بوده چه بوده است که در زمان بحران چه بشود؟
      پرسش دیگر این است که:
      مگر فارسها و ترکها روی هم چه بودند که حالا باشند؟ اینها صاحب کدامین اختراعات و نو آوریها بوده اند؟ البته این مسئله بر کردها و بلوچها و عریهای ایرانی نیز صدق میکند. لذا پرسش نهایی این است:
      ساکنین ایران در زمان امنیت چه پوخی بودند؟ که در زمان بحران چه باشند؟
      میتوانید بفهمید که چه میگویم؟
      اگر فهمیدید؛... باید بدانید که ساکنین ایران و مجموعه ای که «ایران گربه نشان» نامیده میشود؛ برخلاف غرورهای کاذب و دروغین و ساختگی «ملّی» (بدون داشتن موجودیت واحدی به نام ملّت)؛ پس از شکست در برابر تازیان عرب؛ هرگز هیچ پوخی نبوده اند و نیستند و نخواهند شد؛ (اعم از فارس و ترک و کُرد و بلوچ). زیرا حد اقلّ اینکه:«تازی پرست و نوکر فرهنگ بیگانه و ضدّ ایرانی هستند» و همیشه زیر یوغ بوده اند.(منطقهٔ تحت نفوذ).
      با این توصیف فکر میکنم که مقایسهٔ «کِتری» (مجموعهٔ ترکها و فارسها)؛ بر علیه «قوری» (مجموعهٔ کردها و بلوچها و ترکمنها و عربها). میتواند دل شما را اَلَکی خوش کند.
      دلتان «اَلَکی خوش» و ایام به کامتان باد.

      حذف
  66. آتش سوزی سهمگین در یکی از مخازن نفتی و شکل پوشش اخبار بیانگر عمدی بودن اتفاق فوق میباشد به نظر میاد که پروژه انتقال ناامنی به داخل مرزهای ایران پس از وقایع چند روز اخیر در شرق و غرب در حال کلید خوردن میباشد پروژه پخش اعترافات تلویزیونی عوامل منتسب به داعش به نظر اماده کردن افکار عمومی برای رویدادهای مهمی هستن ،ارام ارام وارد مرحله ای میشویم که جنگیدن در مرزهای دوردست به پایان خود نزدیک میشود و این شتر در خانه خانمان سوزان زانو خواهد زد قسمت جالب ماجرا اونجایی هست که خامنه ای به قاسم سلیمانی تو دهنی زد و با گفتن این جمله که ما در مسائل بحرین دخالت نکرده و میکنیم به جفنگیات قاسم اس.ام.اس پاسخ داد حتی این ابله هم فهمیده که مسجد جای گوزیدن نیست

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. یک گروه تجزیه طلب: انفجار پتروشیمی بوعلی سینا ماهشهر کار ما بود

      خرداد: سایت "میدل ایست آی" با انتشار گزارشی اشاره کرده که تجزیه طلبان عرب در جنوب کشور مسئولیت انفجار پتروشیمی بوعلی سینا ماهشهر را برعهده گرفته اند. این سایت در ادامه می نویسد:"گروهی تجزیه طلب با انتشار بیانیه ای در روز پنجشنبه مسئویلت انفجار را برعهده گرفته است. این گروه مدعی شده که در برابر آن چه از آن "اشغال فارسی" سرزمین های "عربی" ! یاد کرده مقاومت می کند. این گروه از یک سال پیش تاسیس شده است.

      به گزارش خرداد، این گروه در بیانیه خود مدعی شده که "اشغالگران ایرانی" !! همه خطوط قرمز را رد کرده اند. این گروه تجزیه طلب با هدف دامن زدن به اختلافات فرقه ای از دولت و ملت ایران تحت عنوان "دشمن فارسی" یاد کرده است.

      در یک حساب کاربری متعلق به این گروه که خود را "بازهای اهواز" معرفی کرده است آمده که از سپتامبر 2015 میلادی آن گروه سه کارخانه نفتی و پتروشیمی را هدف حمله قرار داده است.
      میدل ایست ای در ادامه اشاره می کند که بیش از سه میلیون ایرانی عرب زبان در استان خوزستان در نزدیکی مرز با ایران زندگی می کنند. این سایت اشاره می کند که این منطقه بیش ترین الودگی هوا را در میان شهرهای آلوده جهان دارد و نرخ بیکاری در آن بالاست و گروه های تجزیه طلب درصدد هستند تا با سوء استفاده از همین کمبود به تحرکات تازه ای دست بزنند.

      این سایت در بخش دیگری از گزارش خود می نویسد:"خوزستان از دوران باستان بخشی از ایران بوده است این در حالیست که حکام عرب حوزه خلیج فارس مدعی هستند که این منطقه متعلق به آنهاست. در قرن بیستم برخی از ملی گرایان عرب در داخل و خارج از ایران نیز این ادعا را تکرار کرده اند".

      حذف
  67. جناب کژدم باز زدید صحرای کربلا تمدن نه فقط در ایران بلکه در خاورمیانه از بعد از حمله مغول مرده یعنی ما تمدن های مرده محسوب می شویم همین حال حاضر (تمدن مرده تمدنیست که محو شدنش ضرری به جامعه بشری نرساند) برای همین ما در شرف مرگ نیستیم مرده ایم اگر رستاخیزی رخ داد دوباره تمدن در خاورمیانه جریان خواهد یافت وگرنه همین داستان 600 ساله ادامه پیدا خواهد کرد ولی بحث من با شما سر بقای جمهوری اسلامی بود نه تمدن ایران یا خاورمیانه بله من با شما هم نظرم که ما چیزی به اسم تمدن نداریم بلکه صرفا انگل هایی هستیم که به تمدن غربی چسبیدیم تا زنده بمونیم و اگر ازش جدا بشیم میمیریم ولی این ربطی به بقای جمهوری اسلامی نداشت من عرض کردم این بحران ها صرفا برای ترساندن عده ایست تا بنشینند پای برجام دو و سه اما عملا این ها بحران های واقعی نیستند تازه ثبات حکومت در بخش های واقعی آسیب پذیرش رو بیشتر میکنند ، شما حرفت اینه که این درخت سال هاست خشکیده من دارم در مورد حشرات درون چوب خشکیده حرف می زنم امیدوارم حرفم رو متوجه باشین داستان بازیابی تمدن در خاورمیانه خود داستان دیگریست بسیار به شانس وابستست که یک کوروش یا محمد دیگری متولد شود در منطقه ولی اگر در مورد خاورمیانه حرف می زنید باید در مورد حشراتش نظر بدید نه چوب خشکیدش

    پاسخحذف
  68. داستان بازیابی تمدن در خاورمیانه خود داستان دیگریست بسیار به شانس وابستست که یک کوروش یا محمد دیگری متولد شود در منطقه. ....شما به سلامتی محمد را در کنار کوروش می گذاری؟ یعنی محمد تمدن ایجاد کرد؟لابد معنی تمدن را نمی دانی! و اما بگذریم کژدم مثه همیشه قات می زنی. در خصوص سیاهپوستان و کشتن انها در امریکا موضوع را با تحلیل های خودت جمع بندی می کنی. کشتن سیاهپوست در هیچ کشور اروپایی انهم به این شکل مسخره دیده نشده . این یکی. دوم اینکه در تحلیل خودت تناقض وجود دارد. گرفتن ماهی از اب گل الود! این چه حرف مهملی است. لابد فکر کرده ای من از بیت دارم کامنت می گذارم.! شما از طرفی جامعه رواندا را با امریکا مقایسه می کنی؟! از طرفی با طرح موضوع انسان سان و انسان این شبهه را در ذهن ایجاد می کنی که سیاه پوستان انسان سانند. و از طرف دیگر با این موضوع که عده ای احمق بر علیه احمقهای دیگر دست به کشتن می زنند. همه را انسان سان می کنی. من هیچ دشمنی با جامعه امریکا ندارم و از تو تحلیل خواستم.همچنان که وقتی در گذشته جمله بدون تعصب را بکار بردم. نشستی و گفتی یک اطلاعاتی از من سئوال کرد. عزیز من کدام اطلاعاتی کدام کشک. در عین حال دیده ام بعضی دوستان که بدون غرض سئوالی برایشان ایجاد شده را با کلمات نامناسب و با خشونت رانده ای که کار درستی نیست. و اتفاقا بعد از نوشتن ان کامنت گفتم الان گیر می دهد و احتمالا یک چیزی بارمان کند. که تا حدودی بخیر گذشت. اینقدر بدبین نباش.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      دیدید که به کامنت قبلی پاسخ ندادم؛ هرچند که کوروش را با محمّد بچّه باز در کنار هم نهاده بود. من کاری به اینکه چند سیاهپوست؛ چند سفید پوست را بکشند و یا چند سفید پوست؛ چند سیاهپوست را بکشند؛ ندارم. زیرا پرداختن به این مسائل مانند پرداختن به «زهرا خانم به مرخصی رفت؛ حسن بیگ دستگیر شد ... فلانی اعتصاب غذا کرد و بهمانی شلّاق خورد» میباشد.
      اینگونه مسائل بیشتر به درد سرگرمی میخورند.
      من «همه» را انسان سان نمیدانم. ولی آمار میگویند که ۹۹.۲ درصد آنچه که انسان نامیده میشوند؛ موجوداتی با درجهٔ هوش میان ۱۵ تا ۱۲۰ هستند. این موجودات از هر قوم و قبیله ای که باشند چه سیاستمدار و یا چه سرمایه دار و چه کارگر و یا گدا و یا هرچیز دیگری که باشند؛ «مشکل آفرینان» هستند.
      شما نظر میدهید من هم نظر میدهم. همین.
      نه بیشتر و نه کمتر.
      اینکه عدّه ای از سفیدپوستان آمریکا «نژاد پرست» هستند؛ آشکارتر از آن است که کسی بخواهد انکار کند. این نژاد پرستی در میان همهٔ اقوام و قبایل دیگر نیز وجود دارد. مضحک تر از «نژاد پرستی» و یا افتخار به قوم و قبیله و یا «دین و مذهب» که به آن تعلق داریم؛ پیدا نمیشود. این افتخارات دروغین؛ دست شارلاتانها را باز میگذارد تا از این حماقتها برای منافع خود کلاه بدوزند. به رژیم انگلهای صفوی و سپاه پاچاهارداران و همچنین به عراق و سوریه و یمن و سودان و .... الی ماشاءالله ... نگاهی بیندازید.
      آیا انتظار شما از آمریکاییها و یا اروپاییها این است که همهٔ شان «دانشمند» و انشتین باشند؟
      آنقدر ؛الاغ فکری» در اروپا و آمریکا وجود دارد که جا برای «الاغهای بیولوژیک» تنگ آمده است.

      حذف
  69. کژدم گرامی بیصبرانه منتظر مطلب جدید شما هستم

    پاسخحذف