۱۳۹۶ مهر ۱۸, سه‌شنبه

۱۵ اُکتبر

زمانی که آقای ترامپ به کاخ سفید راه یافت؛ دِل توی دِلِ اپوزیسیونیهای شنگول منگولِ «افشاگر» و کتاب و مقاله نویس نبود و فکر کردند که درهای بهشت به رویشان باز شده است. احمقانه ترین اظهار نظری که شنیدم؛ مربوط به یک سلطنت طلب پیر و پاتال بود که در مصاحبه اش در «کیهان لندن» گفت:

« مگه میشه که ما را راه ندهند؟ من خانه ام را به طور مجّانی در اختیار ستاد تبلیغاتی دونالد ترامپ گذاشتم .... من ۳۸ سال است که مبارزه کرده ام و ۳۰۰ صفحه کتاب در بارهٔ مجاهدین خلق نوشته ام .... امکان ندارد که ما را بازی ندهند».

چند ماه پیش که از فعّالان اپوزیسیون خواسته شد که به کنگره بروند؛ هر کسی بنا بر حرفه ای که داشت؛ قند توی دلش آب شد که حتماً درهای امید باز شده و گروه گروه به کنگره رفتند و دردِ دل نمودند و کژدم نیز گفت: 
«هیچ دری باز نشده است و این دعوتها برای «وَزن کشی» است. کاخ سفید کنتراتچی میخواهد.»
در عمل نیز دیدند که برای تبدیل شدن به «اپوزیسیون واقعی» هیچ وزنی ندارند. عدّه ای «شومن شورت و جوراب فروش تلویزیونهای لوس آنجلسی» نیز مانند سگهای هار به جان همدیگر افتادند و بازار آه و ناله و فریاد و نظریّه پردازی و میهن پرستی و ناسیونالیسم دروغین شیعی دوباره گرم شد؛ بی خبر از آنکه تمامی سخنان و موجودیتشان؛ برای کاخ سفید به اندازهٔ پشگل هم ارزش ندارد.
همین بازهٔ زمانی چند ماه اخیر به ما نشان داد که سراپای آنچه که به «اپوزیسیون» معروف است؛ هیچگونه «موجودیت سیاسی» را معرفی و تعریف نمیکند. لذا خاطرِ همهٔ «خود روشنفکر» و «خود اپوزیسیون» پندارها جمع باشد که کاخ سفید حتّی یک کاسه «آبدوغ» هم جلوشان نخواهد گذاشت که نانشان را در آن «تیلیت» کنند.

پس از تار و مار کردن «داعش»؛ تاریخ مصرفِ «گروهبان آریوبرزن میرزا قاسمی» تمام میشود و «سپاه پاچاهارداران باید بِرَوَد». آقای ترامپ به دنبال «تغییر رفتار اوباشانِ حاکمِ شیعه مسلک بر ایران» نیست و درهای مذاکره وجود نخواهند داشت مگر مذاکره برای «تسلیم کامل». تاریخ مصرفِ «مسقط» نیز تمام شده است. دولت ترامپ بر روی راضی کردن اروپا هم حساب نمیکند و میخواهد همهٔ افتخارات و مدالهای پیروزی در راهی که برگزیده است؛ ازآنِ خودش باشد.
مزخرفاتی را که موجودی به نام «شهیر شهید ثالث» نوشته و مجموعه ای از «یا این میشود و یا آن میشود» است را بخوانید.

 https://goo.gl/1k5kQK

این موجود احمق فکر میکند که اگر «گروهبان جعفری» گفت چنین و چنان خواهیم کرد؛ حتماً خواهد کرد و این گفته را مبنای پروپاگاندای خود که به نام «تحلیل» به خورد موجوداتی احمق تر از خودش میدهد؛ قرار داده است.

۱۵ اُکتبر؛ آغازِ پایانِ انگلهای صفوی

چند ماه پیش در پاسخ به یکی از خوانندگان که نگران بود که ترامپ هم هیچ کاری نخواهد کرد گفتم که آمریکا در حال مین گذاری و آماده شدن است و کشورهای عربی باید از نظر نظامی آمادگی تهاجمی و تدافعی داشته باشند و داعش نیز باید تقریباً به گور سپرده شود.
اکنون آن زمان فرا رسیده است. عربستان سعودی ۲ سیستم تدافعی «تاد» و «S-400» را دریافت خواهد کرد. آمریکا در حال ساختن یک پایگاه نظامی دائمی در اسرائیل است که چه بسا دیگر نیازی به «قَطَر» وجود نداشته باشد. ترکهای عثمانی اکنون نخستین نتایج «جفتک پرانیها»ی خود را تجربه میکنند و با هر گام احمقانهٔ دیگری که بردارند؛ نتایج بسیار بدتری خواهند گرفت.

سپاه پاچاهاردارن در لیست سیاه گروههای تروریستی مانند القاعده و داعش قرار خواهد گرفت و عدم پایبندی رژیم انگلهای صفوی به آنچه که «برجام» نامیده میشود اعلام شده و شمشیر «تحریمهای اقتصادی ویرانگر» بار دیگر بر بالای سر انگل فرزانه آویخته خواهد شد.

گزینه های رژیم:

۱- انگل فرزانه جراًت درگیری مستقیم با نیروهای آمریکا را نخواهد داشت؛ زیرا نتیجه اش «پایانِ زودرس» خواهد بود. لذا نه موشکی پرتاب خواهد شد و نه «قُمپزهای قایقهای تندرو» تکرار خواهند گردید. انگل فرزانه حتّی جراًت استفاده از «حزب الله لبنان» را هم نخواهد داشت.

۲- گدایی به درگاه روسیه و چین و اروپا که هیچ اثری نخواهند داشت.

۳- استخدام اسیران «داعش» برای جنگیدن با نیروهای آمریکا در افغانستان.

۴- به خاطر اختلافات درونی در میان شیعیان عراق؛ استفاده از نیروهای «حشد العبی» نیز کاری دشوار خواهد بود و اینکه اگر نیروهای آمریکایی در عراق و سوریه توسط چنین نیروهایی مورد حمله قرار گیرند؛ اهداف نظامی سپاه و ارتش در داخل ایران را بمباران خواهند کردند و این اُلتیماتوم را پیشترها به گوش انگل فرزانه رسانیده اند.

۵- خروج از برجام و حرکت ۴ نعل به طرف ساختن بمب اتمی؛ در الگوریتم ترامپ به معنای آغاز بمباران پایگاههای نظامی مشکوک و تاسیسات «نطنز»؛ «فوردو» و اصفهان و اراک خواهد بود.

انگل فرزانه گزینهٔ ارزشمندی ندارد.

کژدم


۶۳ نظر:

  1. درود بر کژدم عزیز......خواندن مطالب شما برای من ارامش روح و روان است....ممنون
    با این اوصاف چون سید علی گدارا جایی راه نمی دهند و در داخل هم که سر ز لوله فاضلاب درخواهد اورد پیشنهاد شما چه چیزی می باشد؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      هم زمانی همه پرسی استقلال کردستان عراق و اعلام «استراتژی مقابلهٔ همه جانبه» با رژیم شیعی حاکم بر ایران را به فال نیک بگیرید.
      اگر کردستان عراق و کردستان ایران مانند دژها و صخره ها بودند که داعش نمیتوانست به سوی ایران بیاید. اکنون کردستان ایران مانند رودخانه ای است که میتواند مقاومت در برابر هرگونه برخورد نظامی با اقلیم کردستان عراق را به درون ایران بکشاند.
      اکنون نیروهای اپوزیسیون واقعی باید قبلهٔ شان کردستان باشد.
      در کوتاه زمانی خواهید دید که حتی نیروهای داوطلب از اروپا و آمریکا برای جنگیدن علیه رژیم شیعی عراق و اوباشان حشدالشعبی؛ به کردستان خواهند آمد.
      کردستان خار چشم عثمانیها و صفوی مسلکها است. این خار تا تَه در چشمهایشان فرو خواهد رفت.

      حذف
  2. شما ابتدا اعتقاد به تجهیز اپوزسیون و حمایت لجستیکی ان مخصوصا توسط مجاهدین داشتین که با این نوشته ظاهرا ان را کم اهمیت می دانید پس ابزار و روش تغییرات توسط ترامپ و متحدین ان به چه شکلی خواهد بود...ایا ونزوئلایی کردن اقتصاد و بهم ریختن اوضاع داخلی و همزمان وارد نبودن عناصری از خارج(با هر ماهیتی)برای هدف قرار دادن پایگاهها و ارکان قدرت چه به صورت سخت و نرم خواهد بود؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سازمان مجاهدین خلق و سازمانها و احزاب کردستان ایران؛ تنها سازمانهایی هستند که میتوان آنها را اپوزیسیون نامید.
      کردستان عراق نیز در این رابطه نقش کلیدی خواهد داشت. به هارت و پورتهای حشد الشعبی زیاد توجه نکنید. برای بیرون راندن «حاجی آریوبرزن گروهبان میرزاقاسمی» از عراق؛ یارگیریها در عراق ادامه دارد و بخشی از شیعیان عراقی نیز به این حرکت خواهند پیوست.
      همه میدانند که جارو کردن و بیرون ریختن داعش در عراق تنها و تنها به دلیل حمایتهای دولت ترامپ انجام گرفته است و در صورت لزوم؛ آمریکا میتواند کردستان عراق؛ بخشی از شیعیان عراق و اهل تسنن را سازمان داده و حمایتهای خود از دولت مرکزی بغداد را نیز کاهش دهد.
      با جارو شدن داعش؛ دست آمریکا در عراق بسیار باز است.
      اقتصاد ایران به اندازهٔ کافی ونزوئلایی است و نیاز به چند تلنگر دارد تا فرو ریزد.
      حماقتهای حکومت مرکزی عراق در برخورد با کردستان چیزی است که هم اهل تسنن عراق و هم کردستان عراق و هم آمریکا به آن نیاز دارند تا جبههٔ جدیدی تشکیل شود.
      حیدر العبادی و انگل سیستانی هنوز نمیدانند که با آتش بازی میکنند.
      ناشناس گرامی؛ بگذارید یک مسئله را برای همیشه روشن کنم:

      «کسی که نتواند؛ پاسدار و بسیجی و آخوند بکُشَد؛ اپوزیسیون نیست.»

      کردستان عراق میتواند موتور محرّک کردستان ایران باشد آنهایی که خود را اپوزیسیون مینامند؛ باید این مسئله را عمیقاً بفهمند و اگر میخواهند کاری بکنند؛ کردستان جایی است که باید به آنجا بروند.
      سرکوب رژیم شیعی حاکم بر ایران مستلزم تشکیل یک اتحادیّهٔ منطقه ای است. عناصر این اتحادیه به خودی خود وجود دارند و نیاز به یک «نخ تسبیح» دارند تا به هم متصل شوند.

      حذف
  3. آویگدور استارت زد:
    https://www.radiofarda.com/a/f4_israel_defence_minister_hexbollah_gain_lebanon_army_control/28785050.html

    پاسخحذف
  4. آغازی برای تعیین جایزه برای «مُرده یا زندهٔ» گروهبان سردارهای سپاه پاچاهارداران که به طور طبیعی مانند «بن لادن» و «زرقاوی» با آنها رفتار خواهد شد.

    https://goo.gl/8PfLoR

    اعلام قطره چکانی جایزه ها؛ بر روی اقتصاد لرزان و سراپا فاسد رژیم انگلهای صفوی تأثیری زاید الوصف خواهد داشت.

    پاسخحذف
  5. تحلیل فرانس پرس که خلاصهٔ آنرا DW منتشر کرده است سراپا اشتباه است. زیرا «خروج از برجام» را مرکز ثقل تحلیل خود قرار داده است و این در حالی است که دولت آمریکا از یک «راهبرد جامع» سخن میگوید که «برجام» بخشی از آن است.
    آنچه که این تحلیل را تا حدّ یک «گزارش» تقلیل میدهد؛ این است که تحلیلگر به یک نکتهٔ مهمّ توجّه نکرده است و آن اینکه:

    دری که باز شد؛ نه تنها به این سادگیها بسته نخواهد شد؛ بلکه اهداف و مسیرهای جدیدی را مطرح خواهد نمود که نه تنها اروپا؛ بلکه چین و روسیه را نیز به تطبیق وادار خواهد کرد.

    https://goo.gl/tJDhdW

    پاسخحذف
  6. به نظر من، آتش سوزیهای ونکوور و اطراف شهر کلگری کانادا و کالیفرنیا توسط سپاه انجام شده است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آیا منظورتان این است که به چنین کارهایی دست خواهید زد؟

      حذف
  7. با توجه به تعویق سخنرانی ترامپ معلومه که خیلی تحت فشار است. ممکنه عدم پایبندی به برجام رااعلام نکند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من و شما فرقهای زیادی داریم.
      ۱- ریاضیات شما خوب نیست. ولی ریاضیات من خیلی خوب است.
      ۲- شما ترامپ را نمی شناسید. من ترامپ را خوب می شناسم.
      ۳- شما نمیدانید که: یک عدد «هندوانه» + یک عدد «خربزه» چند کیلو هلو می دهد؟!!؟؟.
      امّا من میدانم.
      ۴- شما نمیدانید که «خبرگزاریها» چه ارزشی دارند؟
      امّا من میدانم.
      ۴- شما معنی «فریب» را نمیدانید.
      امّا من میدانم.

      در هر حال؛ ... نظر شما منتشر شد.
      نظر من (کژدم) هم منتشر شد.

      حذف
  8. خوانندگان گرامی
    با اینکه نمیخواهم «خارج از ضرورت» حرفی بزنم و برای خودنمایی «آسمان ریسمان» ببافم تا هر روزه در معرضِ دیدِ عمومی باشم؛ تا روزی دری به تخته بخورد و کَسی بیاید و بگوید: «حرفهای تو درست بود»؛ لذ اگر سخنی میگویم؛ بر اساس ضرورت است. راستش را بخواهید؛ زمانی بود که بسیار سریعتر از «بُزِ کوهی» از کوهها بالا میرفتم. اگر «بُز کوهی» فقط وزن خودش را حمل می کُند؛.... من باید ۴۵ کیلو بار اضافی را نیز با خود حمل میکردم (پیشمرگه ها میدانند چه میگویم؟). شاید اگر بخواهم آن بخش از تاریخ زندگی خود را «باز تعریف» کُنم؛ باید خود را «بُزِ کوهی الاغ» و یا «قاطِرِ بُزپا» بنامم.
    اکنون نه «الاغ» و نه «بُزِ کوهی» و نه «قاطر» هستم. امّا موجودیّت کنونی من نمیتواند مجموعهٔ «الاغ- بزکوهی- قاطر» به عنوان «بخشی ضروری از زندگی» را نفی کُند. بلکه نشان میدهد که اگر از مسیر موجودیّت «بُز کوهی؛ قاطر؛ الاغ» بودن؛ نَگُذری .... هرگز هیچ «پوخی» نخواهی شد. این رَوَند؛ بخشی ضروری از زندگی آنهایی است که میخواهند بگویند: «من هستم». امّا میان «آرزویِ»؛ «من هستم» و موجودیّت واقعی «من هستم» فرقی وجود دارد که این «فرق» با «الاغ و قاطر و بُز کوهی شُدَن» تعریف میشود.
    اگر میخواهید ایران را نجات دهید؛ باید پیهٔ «الاغ؛ قاطر؛ بُز کوهی بودن» را بر تَن بمالید ... و گرنه؛ تا اَبَد در حدّ «آرزومندان» و «درازگویان» خواهید ماند.

    پرسش اینکه: چرا اینهمه روده درازی کردم؟
    پاسخ اینکه: ... آنرا به عنوان «پیشگفتاری ضروری» و «نا مربوط» و یا «بسیار مربوط» قلمداد کنید.

    «دنباله در پایین»

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. «دنبالهٔ بالا»
      بهتر است که نوشتهٔ بالا را با سخنِ «مردی از تبار انسان» پایان دَهم:

      (زمانی که «شُتُر»؛ «شیر» و .... «شیر».... «کودک» میشود)

      «فردریک ویلهلم نیچه»
      ــــــــــــــــــــ

      اکنون بازار گمانه زنیها در رابطه با اینکه بالاخره «دونالد ترامپ» چه خواهد گفت؟ در بازار خبرگزاری ها و تحلیل گران بسیار داغ است.

      پرسش نخست این است:
      «چرا اینهمه تحلیل و گمانه زنی؟»... مگر کور هستید؟ مگر کَر هستید؟
      پاسخ به تحلیلگرانِ «نان به نرخَ روز»:
      «هم کور و هم کَر هستید».

      وظیفهٔ فرمانده توانا:

      ۱- ایجاد اتّحاد در درون.
      ۲- پیشنهاد راهبُردی که در کمترین زمانِ ممکن؛ به نتایج تقریبی دلخواه دست یازَد.
      ۳- سکوت مطلق و یا پرت و پلا گویی به رسانه ها (در عصر رسانه های تجاری)؛ برای مخفی نگاهداشتن راهبُرد خود.
      ۴- کشانیدن دشمن و متّحدانش به ورطهٔ پرت و پلا و گّنده گویی؛ برای سود بُردنِ تبلیغاتی از ادّعاهای دشمن.
      ۵- استفاده از اهرم «فریب و نیرنگ» که بر اساس «آرزوهای دشمن» و همراهانِ «تاکتیکی» و «استراتژیک» بنا شده اند.

      البتّه اگر بخواهیم به «جزئیات» بپردازیم؛ پاهای این گفتمان از «گلیمِ وبلاگ» بسیار درازتر می شود.

      زمانی که آقای «سباستین گورکا» میگوید:

      «تصمیم نهایی را فقط ترامپ میداند» ....
      مطمئن باشید که اگر صد در صد «راست» نمی گوید؛ .....
      امّا صد در صد مطمئن باشید که «دروغ» نمیگوید.

      امّا در رابطه با آنچه که «لُپِّ مطلبِ نظریات گوناگون» نامیده میشوند؛ از «مثال زدن» استفاده میکنم:

      ۱- نظریهٔ «جان بالتون»:
      دیگِ روغنِ جوشان آماده است و کافی است که یک لیوان «آب» تویش بریزید تا روغنِ داغ مانند آتشفشان به همه جا بپاشد ... و این وظیفهٔ دیگران است که خود را با این شرایط انطباق دهند.
      به نظرِ من (کژدم) ... در این نظریّه مسئلهٔ زمان به فراموشی سپرده شده است و به نظریّهٔ «بیگ بَنگ» شباهت دارد.
      آقای بالتون حفظ منافعِ «ساختارها» را در نظر نمیگیرد و بسیار «ایدئولوژیک» است. در حالی که همهٔ این جنگ و جدَلها برای «حفظ ساختارها» است.

      ۲- دیگِ روغن در حالِ جوشیدن است. آنقدر زمان بدهید و حرارت را زیاد کنید تا بسوزد و ذغال شود.
      ۳- دیگِ روغن در حال جوشیدن است .... در پریودهای زمانی گوناگون؛ اندکی آب بریزید تا هم آتشفشان شود و هَم از جوشش نیفتد. (نظریّهٔ گلوبالیستهایِ خواهان جنگهای طولانی).

      ۴- دیگِ روغن در حال جوشیدن است .... با یک لگد آنرا از روی اجاق پرت کنید.

      به نظر من نظریّهٔ دونالد ترامپ بر اساس ۳ پارامتر استوار است:

      ۱- کشانیدن مخالفین داخلی (در هر ۲ حزب) به عرصهٔ مزخرف بافی و زمینه چینی برای پیروزی ناسیونالیستها در انتخابات میان دوره ای بعدی کنگره و سنای آمریکا.
      ۲- ترکیبی ازنظریّات «۲» و «۴».

      حذف
  9. قانون تحریم سپاه (کاتسا) مربوط به حقوق بشر،‌ تروریسم و برنامه موشکی است، اجرایی شدن آن نقض برجام نیست. فرمانده سپاه اما گفته معادل خروج آمریکا از برجام است. مشخص نیست دولت دقیقا موافق این نکته باشند. بحث اصلی در ایران پس از اجرای قانون کاتسا است نه سخنرانی امروز ترامپ

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      مهمّ نیست که در ایران چه گُهی میخورند (بحث اصلی)؟ حتّی مهمّ نیست که آرزو دارند و یا میخواهند چه کاری بکنند؟ .... مهمّ این است که توانایی هایشان چقدر است.
      لذا آنچه که مهمّ است اینکه:
      رژیم حاکم بر ایران را به تکاپوهای بی اثر وادار کنند؛ تا مانند روغنِ داغ همچنان بسوزد.

      حذف
    2. کژدم جان کجایی که ببینی‌ همه در بوق و کرنا کردن که‌ ای داد بیداد دیدی ترامپ اسم خلیج پارس رو عربی‌ صدا کرد. جالبه که یک عده که تا چند روز پیش تو ماه محرم واسه ابیلفضل سر و سینه جر میدادن الان یهو شدن ناسیونالیست و دارن تنبان برای اسم خلیج پارس می‌درند گویی تمام میهن پرستی‌ اینها در عناوین و القاب خلاصه شده. عده دیگری هم طبق معمول وهم برشون داشته که جناب ترامپ قطعاً عمدی اینرو گفته و واسه تجزیه ایران با همراهی کشورهای حومه خلیج و صد البته اسرائیل نقشه کشیده اند، خلاصه آشفته بازاریست بیا و ببین، با دیدن اینها بیش از پیش یقین پیدا می‌کنم امت فارسی‌ زبان شایسته همین حکومت انگل هاست.!

      حذف
    3. تیدا گرامی
      ترامپ با بکار بردن عمدی نام «خلیج عربی» به جای «خلیج فارس»؛ قصد تحریف تاریخ را نداشت؛ بلکه میخواست «اولتیماتوم» صادر کند. این اولتیماتوم تنها برای رژیم انگلهای صفوی مسلک صادر نشد؛ بلکه برای همهٔ آنهایی که خود را مخالف رژیم میدانند نیز صادر شد. به این معنی که یا خودتان این حکومت را سرنگون کنید و یا اینکه آمریکا به تنهایی اینکار را خواهد کرد و شیرازه های کشورتان از هم خواهد گسیخت و چون آمادگی عملی برای کنترل بحران را ندارید؛ با وضعیتی مانند عراق و یا افغانستان و یا سوریه روبرو خواهید شد.
      آنچه که برای من (کژدم) مثل روز روشن است؛ در صورت در گرفتن جنگ؛ همانگونه که بارها تکرار کرده ام؛ آن ۳ جزیرهٔ از محدودهٔ جغرافیایی ایرن خارج شده و بسته به شرایط عمومی زمان جنگ؛ یا به کشورهای عربی مدّعی سپرده شده و یا تحت قیمومیت سازمان ملل قرار خواهد گرفت.
      امیدوارم که «اپوزیسیون بشکن و بالا بنداز»؛ به جای مزخرف بافی و به راه انداختن بحثهای پوچی مانند:
      «ای وای .... میخواهند ایران را تجزیه کنند»
      جدّی بودن این اولتیماتوم و عواقب آنرا مورد توجّه قرار دهند و باز هم باید تکرار کنم که اگر از این دور باطل و بحثهای «قرتی بازی» و «مکش مرگ مایی شبه سیاسی» دست بر ندارید خود را به وزنه ای سازمانیافته مانند سازمان مجاهدین خلق تبدیل نکنید و کشتن بسیجیها و آخوندها و پاسداران را «مخالف بشر دوستی» بدانید.
      این خلیج حتماً به «خلیج عربی» تبدیل خواهد شد.

      حذف
    4. موافقم. من هم به همین نتیجه رسیدم. کاملا عمدی گفت و هدفش ریدن به کسانی بود که فنا شدن ایران را نمی‌بینند چسبیدند به مصدق و خلیج فارس. دیشب همچین نظری را تو رادیو فردا نوشتم. ناراحت شدند منتشر نکردند.

      حذف
    5. نکته حائز اهمیت اینکه همینطور که در حال یقه درانی هستند نماینده بندر عباس چند روز پیش گفت که در هر ثانیه ۷۰۰ لیتر پساب از بندر عباس وارد خلیج پارس میشه. من پیشنهاد بهتری برای ملت دارم؛ اسمش رو بذارن گرمابه سید علی‌ و شرکا !

      حذف
  10. شما هم شدي سروش و ماست مالي كردن اسللام،،، ترامپ هيچ غلطي نكرد براي اينكه توان ان را ندارد،،،ترامپ خودش در حال كله پا شدن هست، يك كم از تعصب و كور بيني بيا بيرون،، ترامپ يك احمق به تمام معناست،،، هم احمق است هم پير هم بيمار رواني،،، يك كم از تعصب بيا بيرون،،،ترامپ قرار بود ناپليون باشه، البته براي من اين يك جك خنده دار بود و هست،،

    پاسخحذف
  11. بقول یک بنده خدایی در اینستا، هم کلمه فارس و هم کلمه خلیج عربی هستند.
    بابک

    پاسخحذف
  12. کژدم شما چطور تو تحلیل ها خواست های قلبی تون رو دخالت نمیدین از وقتی وبلاگ شما رو میخونم خیلی از قبل بهتر میتونم تحلیل کنم اما هنوز ناخداگاه خواست های قلبیم دخیل میشه من الان نوزده سالمه این با تجربه درست میشه یا نه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      من نیز مانند شما فریب خورده ام. فریب خواستهای درونی که چنان دست بالا را داشتند که گویی واقعیتهای روشن هستند. امّا به مرور زمان دریافتم که خواستهای درونی من در برابر سیل خروشان واقعیتها حتّی از پَرِ کاه نیز بی ارزشتر هستند. زمانهایی نیز تحت تاثیر سخنان و نوشته های تحلیلگران قرار گرفته و سپس دریافته ام که نه تنها درست نبوده اند؛ بلکه مرا نیز به بیراهه کشانده اند و بارها نیز در نوشتارهای خود به آنها اشاره کرده ام. امّا زمانی که به ذهن خود تکیه کرده ام؛ تقریباً تحلیلها و پیش بینی هایم درست از آب در آمده اند.
      تحلیها را بخوانید؛ گوش کنید و تنها به دنبال نکاتی باشید که تحلیلگر آنها را ستون تحلیلهای خود قرار داده است. آن نکات را یاد داشت کنید و ارزش آنها را به طور عمومی و همچنین در مجموعهٔ شرایطی که وجود دارد؛ ارزیابی کنید. خواهید دید که بسیاری از آن ستونهایی که تحلیل بر آنها استوار شده است؛ پوشالی و خیالپردازی هستند.
      نکاتی را که مهم میدانید؛ برگزینید و نحلیل خود را بر مبنای آنها استوار کنید. هیچ ترس و واهمه ای هم نداشته باشید که اشتباه کنید. آرام آرام تعداد اشتباهات کمتر و تعداد اندیشه های درست بیشتر خواهند شد.
      اگر ۱۹ سال دارید؛ از شانس بزرگی برای تبدیل شدن به یک تحلیلگر خوب برخوردار هستید.
      اکر دیدید که تحلیل شما درست و یا اشتباه بود؛ به نکاتی که استوانه های آن تحلیل بوده اند مراجعه کنید و آنها را با نکاتی که در واقعیت منجر به اتفاق خاصّی شده اند؛ مقایسه کنید. در این صورت؛ آرام آرام ذهن شما شکل خواهد گرفت و پیرو «دیسیپلین واقعگرایی» خواهد شد.
      هیچ واهمه ای به خود راه ندهید و هرچقدر که میتوانید؛ تحلیل کنید.
      بسیاری از تحلیلگران و ستون نویسهای سیاسی؛ روزانه دهها مزخرف میبافند و «تحلیل کردن» را تا حدّ «خیالبافی» و در بهترین حالت «گمانه زنی» پایین می آورند. باز هم میبینیم که سالهای سال همچنان ستون نویس و تحلیلگر برجسته نامیده میشوند.
      برخی نیز میخواهند «پروپاگاند» برای تشویش افکار عمومی را به نام «تحلیل» به خورد مردم بدهند. اگر تمرین کنید؛ با بالارفتن دانش سیاسی به همهٔ این فوت وفنّ ها آشنا خواهید شد.

      پیروز باشید.

      حذف
  13. همزمان با سخنرانی اخیر آقای ترامپ؛ ۲ خبر نیز منتشر شد که لابلای خبرها گُم شدند:

    ۱- روسیه اعلام کرد که موضع تهاجمی ترامپ در رابطه با رژیم ایران محکوم به شکست است.
    این اعلامیه را نباید به عنوان پیشگویی پیامبرگونه و «راسپوتینی» قلمداد کرد. بلکه ترجمهٔ واقعی این اعلامیهٔ «پیشگو» مآبانه این است:
    ( «ما روسها» نخواهیم گذاشت که ترامپ در این مبارزه پیروز شود).

    ۲- کرملین اعلام کرد که آقای پوتین اواخر سال میلادی ۲۰۱۷ (احتمالاً ماه دسامبر) به تهران خواهد رفت و با انگل فرزانه دیدار خواهد کرد.
    لذا نخستین مطلبی که به ذهن میرسد؛ این است که حتماً مسئلهٔ مهمی وجود دارد که آقای پوتین را به تهران میکشاند و این مسئلهٔ مهمّ در ماه دسامبر سال جاری به وقوع خواهد پیوست. پرسش این است که این مسئلهٔ مهم چه میتواند باشد؟ واقعیت این است که بر خلاف شعارهای قهرمانانهٔ امام حسن و سایر شرکا؛ روسها میدانند که ترامپ در رابطه با رژیم ایران خیلی جدّی است و و به دنبال تنگ کردن عرصه بر رژیم شیعی ایران است. امّا آقای پوتین میخواهد تا ماه دسامبر صبر کنند و ببینند که «راهبرد جدید آمریکا» در عرصهٔ عمل چه تنگناهایی برای رژیم ایران تولید خواهد نمود و چشم اندازهای میان مدّت و طولانی مدّت آن چیست؟ از سوی دیگر آقای پوتین میخواهد که انگل فرزانه و سایر باندهای اوباشان حاکم شیعه و هم چنین «ساکنان ایران»؛ سوزش تنگناها را در استخوانهای خود حسّ کنند و زمینهٔ تسلیم برای پذیرش پیشنهادهای سخاوتمندانهٔ آقای پوتین فراهم شوند.
    آقای پوتین میداند که درهای جدیدی که با سخنرانی آقای ترامپ باز شد؛ طوفان خیز است و نخستین جلوه های این بحران را به سادگی در اظهارات سخنگوی پنتاگون شاهد بودیم که ارتش آمریکا با همکاری هم پیمانان منطقه ای خود میخواهن عرصه را بر سپاه پاچاهارداران تنگ کنند. زمانی که پنتاگون چنین بیانیه ای صادر میکند؛ سخن از دیپلماسی و گفتگو در میان نیست؛ بلکه به احتمال برخوردهای نظامی اشاره دارد.
    به نظر من آقای پوتین به انگل فرزانه پیشنهاد خواهد کرد که زمینه های پذیرش عمومی برای ایجاد یک و یا چند پایگاه نظامی روسی (ظاهراً موقّت) در خاک ایران برای دفاع از «کیان اسلام» را فراهم کنند.

    https://goo.gl/QYj4La

    آقای پوتین اهمیتی به خودِ بحران نمیدهد و گرنه سیستم دفاع ضد موشکی S-400 را به عربستان سعودی نمی فروخت؛ بلکه میخواهد از بحران آینده به عنوان نردبان استفاده کند.
    اگر موضوع از چنین درجه ای از اهمیت برخوردار نبود؛دلیلی برای آمدن آقای پوتین به ایران وجود نداشت. زیرا ما هر ماه شاهد هستیم که یا «ظریف»؛ یا امام حسن و یا لاریجانی و یا حاجی بادمجان گروهبان آریو برزن به کرملین شرفیاب شده و روی زانوهای آقای پوتین مینشینند و پیغامها و رهنمودها ردّ و بدل میشوند.
    وعدهٔ رفتنِ آقای پوتین به تهران؛ خبر خوبی نیست و خبر از آیندهٔ خظرناکی میدهد.

    پاسخحذف
  14. تمام نوشته بي سر و ته بالا در مورد پوتين در واقع ربطي به پوتين و انگل فرزانه نداشت بلكه باز بزرگ كردن موجود بي وجودي بنام ترامپ است، ترامپ بزودي باي باي و اين طوفان است،

    پاسخحذف
  15. در هر صورت چه این نوشته ها ربط داشته باشد یا نه. یک چیز مسلم است. باخت شدید ایران در همه عرصه ها و زیان های بسیار وحشتناک با سیاست های بسیار ابتدایی و غلط.البته اسم کارهای اینا را نمی شود سیاست گذاشت.

    پاسخحذف
  16. کوه موش زایید!!!...کرکوک ازاد شد....از فردا روز جدیدی برای کردهای ساده دل خواهد بود...به زودی جشن خداحافظی بارزانی برگزار خواهد شد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. زیاد عجله نکن. هنوز «کوه»؛ «موش» نزاییده است.به های و هوی ها توجّه نکن.
      امّا «موشی» که «کوه» خواهد زایید؛ در سوراخهای فاضلاب «خیابان پاستور» ... جیر جیر میکند.
      فریاد و ضجّهٔ این «موش» که «کوه» خواهد زایید را بزودی خواهید شنید.
      فقط مدّتی کوتاه صبر کنید؛ تا اتحادیّهٔ اروپا درد زایمانش عود کند.

      حذف
  17. Newt Gingrich on Trump

    http://www.cbc.ca/news/thenational/newt-gingrich-on-trump-the-media-and-free-trade-1.4352913

    http://www.cbc.ca/player/play/1072298563520

    بابک

    پاسخحذف
  18. کژدم گرامی شما موجود شگرفی هستی دقیقا فرموده بودید که اکراد اگر این قبیله گرایی را کنار بگذارند پیروز خواهند شد چنین نکردند و شکست خوردند تنها اشتباه شما این بود که گمان کردید این ها باهم متحد شده اند که گویا چنین نبوده و بارزانی رفراندوم رو تو پاچشون کرده بوده پس شما اشتباه نکردید اتفاقا این حوادث باز خرد شما رو نمایان کرد اون عزیزانی هم که میخوان گه بخورن تشریف ببرن جمکران اونجا به قدر کفایت هست در پناه حضرت نقی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      رفراندوم برای استقلال کردستان؛ یک رفراندوم اجرایی نبود. امّا پیشمرگه ها باید از آنچه که به آن رای داده بودند؛ دفاع میکردند.
      گویا در این مرحله فرار را ترجیح داده اند. زمانی که داعش موصل را تسخیر کرد. عدّه ای که در کردستان بودند؛ میگفتند که پیشمرگه ها میتوانند داعش را عقب برانند. آنزمان گفتم که نمیتوانند. زیرا شیوه های جنگی داعش از نوعی دیگر است که پیشمرگه ها از پس آن بر نمی آیند. به همین دلیل نیز آن دوستان از بخش نظرات غیبشان زد. امّا حرف من در آن موقع درست بود. امّا پس از ۳ سال نبرد علیه داعش و آموزش پیشمرگه ها توسط آمریکاییها و اروپاییها؛ اکنون میبینم که اگر این عقب نشینیها «تاکتیکی» نبوده باشد. پیشمرگه های کردستان عراق را دیگر نمیتوان «پیش مرگ» نامید. بلکه عدّه ای «حقوق بگیر» هستند که خودشان به خودشان درجهٔ افسری و ژنرالی داده اند و من اینگونه فکر نمیکردم.
      مسئلهٔ رفراندوم استقلال؛ حرف تازه ای نیست و سالها بود که در کردستان عراق مطرح بود. امّا گویا به هیچوجه برای عواقب احتمالی نظامی آن هیچ کاری نکرده بوده اند.
      اگر این شکستها ادامه یابد؛ من (کژدم) نه تنها اشتباه کرده ام؛ بلکه اشتباه بسیار بزرگی کرده ام و پس از این هرگزنامی از کردستان نخواهم بُرد.
      اگر این شکستها ادامه یابند؛ مانند عملیات «فروغ جاویدن» یک افتضاح ۲۴ عیار است و هیچ توجیح و توضیحی نمیخواهد.
      اگر این شکستها ادامه یابد؛ به این معنی است که «کردستان» لیاقت استقلال ندارد و همان بهتر که «کول بَر» باشند و «خاک بر سری» را فروتنانه بپذیرند.

      حذف
    2. ناشناس گرامی
      در خبرها خواندم که فرمانده نیروهای ائتلاف ضد داعش؛ به حیدر العبادی هشدار داده است که اگر از نیروی هوایی استفاده کنند؛ جنگنده های آمریکا هواپیماهایشان را سرنگون خواهند کرد. لذا بمبارانی هم در کار نبوده است و «پیشمرگه های قلّابی» باید شکر گزار آمریکا باشند و گرنه شاید تا «قطب شمال» نیز عقب نشینی میکردند.

      حذف
  19. سلام

    اینکه میگن در برجام به صورت محرمانه بقای جمهوری اسلامی و حمایت نکرده از اپوزیسون تضمین شده و ترامپ هم در این مورد کاری از دستش ساخته نیست، درسته؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. آرمان گرامی
      من از این قرار محرمانه اطلاعی ندارم.

      حذف
  20. http://www.cnn.com/2017/09/13/politics/hillary-clinton-anderson-cooper-2016/index.html

    Hillary Clinton wants to abolish the Electoral College

    جالبه که هر کسی که می بازه ، میخواد که سیستم را عوض کنه
    بابک

    پاسخحذف
  21. بابا چکار کنند این بد بختا. تا کی خون و خون ریزی. بهترین کار رو کردند. باید کار هاشون رو با مذاکره پیش ببرند.فعلا همان شکل ایالت نسبتا مستقل هم غنیمت است تا به وقتش فکری برای استقلالشان بکنند. فقط در شرایط ارام و پذیرفته شده می توانند کشور کوچک مستقلی داشته باشند. و الا از همه سو در محاصره هستند. راهی به جایی ندارند!

    پاسخحذف
  22. https://www.radiofarda.com/a/f4_zangeneh_us_oil_company_participate_projects_trump/28799615.html

    پاسخحذف
  23. کژدم گرامی
    آنچه که در کردستان میگذرد و آنچه که شما شکست می نامید نه شکست پیشمرگهای کرد بل شکستن آمالهای دیرین کردان بواسطه خیانت کسانیست که منافع شخصی خود را مقدم بر همه چیز دانستند.
    از سوی دیگر این واقعیت روشن شد که کرد در این جهان تنهاست و تنها باید بر خود اتکا کند.
    این عقب نشینی واقعیت را بر تمامی کردان این بخش از کردستان روشن ساخته و در تمامی کوی و بازار نفرت از سیاستمداران کرد و بویژه از دو حزب اصلی کردستان موج میزند.
    شما از شکست حرف میزنید ولیکن این شکستی نظامی نیست بل شکستی سیاسی است. در جایی که سیاستمداران تاجر میشوند و احزاب بدل به کارتلهای اقتصادی که حاضرند در شرایطی پنین حتی به مردم خود خیانت کنند په انتظاری از پیشمرگها دارید.
    درست است که نیروهای عراقی چندین برابر کردها و تجهیزاتشان به مراتب بیشتر و مجهزتر از پیشمرگها ولیکن در همین شرایط نیز پیشمرگها و نیروهای مردمی و داوطلبان آماده دفاع به هر قیمتی از خاک خود بودند.
    به ناگاه همه چیز دگرگون شد و در نتیجه توافق خانواده طالبانی با قاسم سلیمانی و حشد شعبی بخشی از مهمترین بخشهای دفاعی بدون شلیک حتی یک تیر تخلیه و دو موضع استراتژیک خطوط دفاعی به نیروهای عراقی تسلیم شد و به ناگاه بخش عمده ای از حشد شعبی به پشت خطوط دفاعی کرد منتقل شدند و بیش از دو هزار نفر از پیشمرگهای یئکیتی به دستور فرماندهان طرفدار خانواده طالبانی جبهه را ترک کردند.
    بقیه چه بکنند و تنها کاری که وزیر پیشمرگه انجام داد دستور عقب نشینی پیشمرگها به منظور جلوگیری از قتل عام آنها بود. بخشی از پیشمرگهای یئکیتی نیز که خبر عقب نشینی دیر به آنها رسید در مقابل حشد شهبی مقاومت کردند که نتیجه اش بیش از صد کشته و زخمی بود.
    نوشتن حتی این چند سطر نیز دلم را به درد میاورد پون به تصور من رویای کردها شاید برای سالیان به گور برده شد و فقط اینرا میخواهم بگویم که خیانت با شکست بسیار متفاوت است و اینکه پیشمرگه هنوز پیشمرگه است و شاید روزی دیگر این ثابت شود.

    پاسخحذف
  24. الیت کرد یا نادانند یا سرسپرده...در دو صورت نشان دادند که لیاقت زندگی بهتر را ندارند و بیشتر گفتار نیک در موردشان اگر وجود داشته دیگر نشانی از ان نیست....کردها تمام داشته های خود را از دست دادند و باید در سرسپردگی و فقر زندگی کنند...گوارای وجودتان

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      این ماجرا حد اقلّ برای من ثابت کرد که کردستان «الیت» ندارد. بلکه پر از «دهاتی ـ روشنفکر» قبیله گرا است.
      اگر خیلی خوش خیال باشم؛ شاید بتوانم بگویم که آمریکاییها از کُردها خواسته اند که عقب نشینی کنند و نگران آینده نباشند.

      حذف
  25. یعنی این کردستان صخره که نبود یه کپه شنم نبود لااقل یک روز نجنگیدن همه داشته هاشون رو دودستی تقدم کردن....واقعا خاک
    ...................................
    سران اقلیم کردستان پس از برگزاری رفراندوم استقلال در اواخر ماه سپتامبر، عقب‌نشینی نیروهای پیشمرگ از مناطق کردستانی مورد مناقشه را محال خوانده بودند. مسعود بارزانی رئیس حزب دمکرات کردستان عراق که از دو سال پیش بطور غیرقانونی در مقام ریاست اقلیم کردستان باقی مانده است از جمله این افراد بود.



    بارزانی بازپس‌گیری کرکوک توسط حکومت عراق را محال خوانده بود اما نیروهای آن نه تنها کرکوک بلکه همه مناطق دیگر را به حشد شعبی تحویل دادند. شنگال نیز از جمله این مناطق است.



    نیروهای این حزب پیش از این در ماه آگوست ٢٠١۴ نیز شنگال را بدون درگیری به داعش واگذار کرده بودند که منجر به فاجعه کشتار ایزدی‌ها و یک فلاکت بزرگ شد. رسانەهای وابسته به حزب دمکرات گفتەاند که تخلیه شنگال طی یک توافق با حشد الشعبی بوده است.



    مناطق که حشد الشعبی در طول ٤٨ ساعت به تصرف درآورد دارای جمعیت عمدتا کرد هستند و در دو سال گذشته با خون هزاران پیشمرگ و گریلا از چنگ داعش آزاد شده بودند.

    پاسخحذف
  26. کرکوک؛ یک مُعامله چندجانبه با چندین عوارض

    منصور امان

    آمریکا در نخُستین آزمون خود پس از تروریستی خواندن سپاه پاسداران جمهوری اسلامی نامُوفق بوده است. شبه نظامیان عراقی وابسته به این نیرو و ارتش عراق با چراغ سبز آمریکا و سلاحها و تجهیزات آمریکایی، شهر نفت خیز کرکوک را اشغال کرده و کانون تنش و درگیریهای جدیدی را شکل داده اند.

    هنوز جُزییات تصرُف کرکوک به گونه کامل روشن نگردیده، نشانه ها اما بیانگر سرگرفتن مُعامله ای است که در مرکز آن "اتحادیه میهنی" به رهبری طایفه جلال طالبانی در یک سو و واحد فعالیتهای برون مرزی سپاه پاسداران موسوم به "سپاه قُدس" در سوی دیگر قرار داشته اند. فاکت همچنین این است که از "هزاران پیشمرگه"ای که دولت اقلیم در روزهای گذشته مُدعی شده بود به کرکوک اعزام کرده، آثار و نشانه ای دیده نشد.

    بیانیه "ائتلاف بین المللی علیه داعش" به رهبری آمریکا که در آن تبادُل محدود آتش در جنوب کرکوک را "ناشی از سووتفاهُم و برداشت اشتباه" خوانده و بر "غیرعامدانه" آن تاکید کرده، بر وجود یک توافُق از پیش انجام شده برای دست به دست شدن این شهر گواهی می دهد.

    تحوُل مزبور که نیروی مُحرکه آن را سپاه پاسداران و وابستگان بومی اش تشکیل داده اند، پیامدهای مُعینی را با خود به همراه دارد که در مجموع در خدمت آنچه که کاخ سفید استراتژی خود می داند و ناظر بر "مُقابله با فعالیتهای بی ثبات کننده ایران و مُقابله با حمایت آن کشور از عوامل تروریست خود در منطقه" است، نمی باشد.

    مُهمترین این آثار را فهرست وار اینگونه می توان برشمرد:

    - افزایش نفوذ رژیم ولایت فقیه بر دولت عراق و تقویت وابستگی آن به حاکمان "ام القُرا"
    - گسترده شدن میدان مُداخله جمهوری اسلامی در امور داخلی عراق و رسمیت یافتن آن
    - تقویت نیروهای وابسته به حُکومت مانند حشد الشعبی، زیر مجموعه های عراقی سپاه پاسداران مانند سپاه بدر و نیروهای مورد حمایت آن مانند "اتحادیه میهنی"
    - تضعیف مُخالفان مُداخله گری فرقه ای جمهوری اسلامی در عراق و به ویژه در اقلیم کُردستان
    - دست اندازی جمهوری اسلامی بر یک منطقه حساس نفتی و گازی و درآمدهای سرشار آن که می تواند به گونه مُستقیم صرف توسعه فعالیتهای "بی ثبات کننده" در عراق و سوریه شود

    نه فقط رویداد کنونی گرد کرکوک، بلکه آثار با واسطه آن ناهمگونی میان سیاست و استراتژی اعلام شده آمریکا و واقعیتی که در میدان عمل در جریان است را به نمایش می گذارد. این شکاف را گفته های روز دوشنبه آقای ترامپ که در آن "بی طرفی" ایالات مُتحده در تحولات کرکوک را اعلام داشت، آشکار تر کرده است. رویکرد مزبور می تواند وجود چراغ سبز آمریکا برای آنچه که در کرکوک رخ داد را نیز تایید کند.

    تصویری که آقای ترامپ از طرفهای درگیر ترسیم کرده، بیشتر از آنکه با واقعیت همخوانی داشته باشد، با موضع بی طرفی آمریکا سازگار است. او از درگیری دوطرفه بین "عراق و کُردها" سُخن گفته و نقش آشکار عوامل میدانی دیگر یعنی رژیم جمهوری اسلامی، سپاه قُدس و حشد الشعبی را نادیده گرفته است.

    از سوی دیگر، ادعای "بی طرفی" آمریکا نیز گزافه ای بیش نیست. آمریکا تامین کننده اصلی تسلیحات ارتش عراق است، بر تشکیل و سازماندهی حشد الشعبی به بهانه "جنگ علیه داعش" چشم بر هم نهاده، از شبه نظامیان بُنیادگرای شیعی به همین منظور پُشتیبانی تسلیحاتی و اطلاعاتی کرده و سرآخر دست "مُستشاران" جمهوری اسلامی را برای پایش، هدایت و دستکاری هر دو نیروی یاد شده باز گذاشته است. این نه "بی طرفی" بلکه، ایفای نقش فعال و تاثیر گذار به سود یک طرف چه در حمله کنونی به کرکوک و چه در نتایج بعدی آن است.

    تا این نُقطه آقای ترامپ برخلاف مرزبندیهای که اعلام کرده، در عمل استراتژی کوته بینانه دولتهای پیشین ایالات مُتحده در عراق را تداوُم بخشیده است. کرکوک آغاز بازی آقای ترامپ نیست، همانگونه که آخر بازی مُلاها و حشد الشعبی شان هم نخواهد بود.

    پاسخحذف
  27. عملا جنگی در کار نبوده، توافقی بود که اجرا شد. آمریکا هم هماهنگ کننده بوده است.
    همکاری خانواده طالبانی با سپاه ایران بر کسی پوشیده نیست ولی باور اینکه بارزانی در جریان نبوده هم دشوار است.
    به هر حال باید دید سیاستمداران کردستان با چه استدلالی مردم خود را توجیه خواهند کرد؟

    پاسخحذف
  28. با درود کژدم جان، اگر نوشته بالا درست باشه، یا دلیل خیلی خاصی برای این کوچه دادنها هست یا اینکه هری پاتر تصورات شما همان اوباما سفید پوسته!؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      نوشتهٔ بالا (منصور امان) نوعی گمانه زنی در کوچه پس کوچه های «فرافکنی» است.
      واقعیّت این است که در کردستان اوضاع به همان منوال چند صد سال پیش است و «عشیره بازی» حرف اوّل را میزند و آنچه که احزاب سیاسی کردستان نامیده میشوند؛ در واقع «اتحادیهٔ» گروهی از قبایل و عشایر هستند و فقط نام «حزب سیاسی» را به یدک میکشند و فرقی هم نمیکند که از ادبیات کدام آرمانهای سیاسی استفاده میکنند.
      اگر به تاریخ «آنگولا» نگاهی بیندازید؛ ظاهراً ۳ حزب سیاسی که با مخفّف نامهایشان «مپلا» و «فنلا» و «یونیتا» نامیده میشدند؛ وجود داشتند. امّا در واقع احزاب سیاسی «ملّی» نبودند و هرکدامشان رهبراین مجموعه ای از قبایل آنگولا بودند. مپلا با ادبیات کمونیستی نوکر شوروی بود؛ فنلا نیز با همان ادبیات نوکر چین بود و یونیتا نیز با همان ادبیات نوکر غرب شد. روسها «مپلا» را نه به خاطر «ادبیات کمونیستی» آنها بلکه به خاطر اینکه بزرگترین مجموعهٔ قبایل بود؛ انتخاب کردند و فنلا هم به چین کمونیست رسید و یونیتا نیز از سر ناچاری مجبور شد نوکری غرب را بپذیرد. یکی از منابع اصلی و شوم مشکلات کردستان؛ همین است و گویا نمیخواهند بفهمند و از اینهمه مشکلاتی که خودشان برای خودشان تراشیده اند؛ درس بگیرند. لذا هر روز بیش از روزِ پیش از قافله عقب میمانند.
      اینکه تقصیر ترامپ بود و یا تقصیر خالهٔ جلال طالبانی بود .... باز کردن در کوچه پس کوچه های «فرا فکنی» است.

      حذف
  29. چین که حالا پیشتاز تولید سخت افزار در عرصه جهانی به شمار می رود برآن شده تا تمرکزش را روی دستاورد تکنولوژیکی بزرگ تری قرار دهد و آن چیزی نیست جز نوعی سیستم تشخیص چهره که قادر باشد تمام ۱.۳ میلیارد نفر شهروند این کشور را شناسایی کند.
    روزنامه صبح جنوب چین در این باره نوشته:
    این پروژه از سال ۲۰۱۵ میلادی آغاز شده و وزارت امنیت داخلی برای این منظور از یک کمپانی فعال در حوزه راهکارهای امنیتی به نام Isvision خواسته که این سیستم و دیتابیس مربوط به آن را بسازد. هدف در واقع استفاده از دوربین های متصل به شبکه درسرتاسر قلمرو چین است تا هویت شهروندان ظرف تنها سه ثانیه با سطح دقت ۸۸ درصدی یا بالاتر شناسایی گردد.
    ساخت چنین سیستمی را میتوان یک موفقیت تکنولوژیکی بسیار مهم برای چشم بادامی ها قلمداد کرد هرچندکه در حال حاضر سیستم های تشخیص چهره متعددی تولید شده و در مقیاس کوچک تر برای رصد فعالیت های برخی افراد مدنظر دولتمردان این کشور به کار می روند.
    اضافه کنیم که این دوربین ها قرار است با کمک نوعی سیستم مبتنی بر کلاود روی چراغ های راهنمایی و رانندگی، ایستگاه های مترو و حتی اماکن عمومی سرتاسر چین نصب شوند تا کلیه حرکات و رفتارهای آنها را تحت نظر بگیرند.
    البته گردآوری اطلاعات ۱.۳ میلیارد نفر انسان پایگاه داده ای عظیمی را ایجاد می کند که طعمه ای خوب برای هکرهاست. با در نظر داشتن اینکه سیستم مورد بحث قرار است روی کلاود پیاده سازی شود انتظار می رود که نظر هکرهای احتمالی را برای حمله جلب نماید.

    پاسخحذف
  30. فکر کنم پیش بینی شما(Kajdoum1) در مورد بهم ریختن اوضاع چین و روسیه بوسیله مسلمانان های تندرو در حال انجامه.
    توی کانادا (دست انگلیس) در کانال هاشون شامل CBC, CTV, GlobalNew و غیره ، همش درباره مظلومیت مسلمان های Rohingya نشون میدند، ولی یک کلمه در مورد "حزب الله روهینگا" که مسلحانه و با کمک های سپاه به بوداها و نیروهای امنیتی و پلیسی حمله میکنند نمیزنند.

    به نظرم، مکان بعدی برای بهم ریختن چین باشه.

    ب

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      آنچه که من در آن زمان (ظهور داعش) پیشبینی کرده بودم؛ درست بود. ترکهای عثمانی در آن زمان «ترکهای اویغور» را به سوریه میفرستادند و پس از دوره های آموزشی؛ به «ترکستان چین» فرستاده می شدند. روسها نیز از ماجرای داعش و کشانده شدن جنگهای مذهبی به فدراسیون روسیه آگاه بودند و سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی روسیه؛ این اوباشان را به سوریه فرستادند (البتّه با چاشنی جاسوسانی که برای روسیه کار میکردند).
      مسلمانان برمه (روهینگیا)؛ اساساً بخشی از مردم برمه نیستند و در زمان تسلّط انگلستان به عنوان «نیروی کار ارزان = برده» به برمه راه یافته و اکنون خود را صاحب حق آب و گل میدانند. امّا مردم برمه آنها را بیگانه میشمارند. موضوع روهینگیاها شبیه موضوع افغانها در ایران است. احساس مردم برمه نسبت به روهینگیاها هم بسیار شبیه احساس ساکنان ایران به افغانهاست.
      رژیم ایران از این غلطها نمیکند که به پر و پای چین بپیچد. زیرا هم روابط اقتصادی وسیعی با چین دارد و هم اینکه به پشتیبانی چین نیاز دارد.
      هر کسی بنا به منافع کوتاه مدّت و یا دراز مدّت خود به دفاع از روهینگیاها روی آورده است. امّا اینکه نیّت کشورهای غربی در دفاغ از روهینگیاها؛ فشار آوردن به چین است؛ درست است.

      حذف
  31. اگر به ماجراهاي اخير در منطقه خاور ميانه بدون تعصب بنگريم به روشني همكاري امريكا با ايران نمايان است، متعصفانه شما بيشتر به هارت و پورت كردن ها كه همان به دنبال نخود سياه فرستادن هست توجه مِي كتيد و نتيجه را نمي بينيد يا جرّأت ديدن ان را نداريد ،،،جنك كلامي ايران و امريكا يك جنگ زرگري است و براي دلخوشي گدايان مدينه و كردهاي بي سواد كاردبرد داره. ماجراي استقلال كردستان را بينيد كه چطور همه را به بازي گرفتند، اخر خودشون بدون استفاده از يك فشفشه به كل ان ريدند. همه اين ماجراها اتفاقي نبود بلكه بر أساس يك سناريوي چك اند بالإنس شده طراحي و عملياتي شد ،،،،

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      خوشحالم که از رعد و برق و سیلاب و توفانها جانِ سالم به در بُرده ای. همینکه زنده هستی نشان می دهد که «نَمُرده»ای؛ و گرنه ... آسمان و ریسمان ... دَهها میلیون کیلومتر کلاف سر درگُم می شُد.
      زنده ماندن در قاموسِ «نوع انسانی» ... چیز دیگریست. از مصدّق بگیر و از کوچه پس کوچه های فدایی و مجاهد و «شیعه سرایی» ... بگیر تا بِرَسی به: (۷۵۰ میلیون بردهٔ «باکتری مانند» چینیِ سوپر تکنولوژی) و به همان مقدار .... «برده های هندی» ... و در نهایت: «گفتگویی از نوعی دیگر».

      امیدوارم که: سَد سال بِه از این سالها ..... از گزندِ توفانها سالم بمانی..... همینقدر که زنده ای.... نشانهٔ «تلاش برای بقا» است.

      ذهن خود را زیاد مشغولِ «ایلومیناتیها» نَکُن.

      مآآآآچ.... «کژدم»

      حذف
    2. ناشناس گرامی

      از قرار معلوم؛ حاجی بادمجان میرزا قاسمی (آریو برزن فوتوشاپی)؛ در سلیمانیه کردها را تهدید کرده بوده است.
      امّا برای من (کژدم) مسئله این نیست و باز هم برای من مسئله این نیست که غرب هم بنا به ادّعای حاجی بادمجان؛ با انگل فرزانه هم صدا است! بلکه برآیند مجموعهٔ محاسبات و بر آوردهای آمریکا از وضعیت کنونی جهان؛ اقتضا میکند که اعلام استقلال کردستان به نفع آمریکا نیست.
      بلکه مسئلهٔ اصلی احزاب کردستان هستند که بدون آمادگی برای روبرو شدن با عواقب استقلال؛ همه پرسی استقلال را برگزار کرده و در همان نخستین گام؛ بی آبرویی را برای خود خریدند. مهم نیست که چه کسی؛ چه کَس دیگری را متهم کرده و خائن مینامد. ... مهم این است که در طیّ این ۱۴ سال که البتّه به اعلام استقلال فکر میکردند؛ هیچ تکانی نخورده اند و با امیدهای واهی به پشتیبانی غرب و بویژه آمریکا؛ مشغول «بشکن و بالابنداز» بوده اند و دیروز یادشان افتاده است که باید استحکامات نطامی داشت ولی استحکامات نظامی را با تلنبار کردن «کیسه شن» اشتباهی گرفته اند و در یک حرکت فریبکارانه ۳۰ تن از پیشمرگه ها را نیز به کُشتن دادند؛ تا صدای اعتراض مردم را خاموش کنند.
      کجای دنیا دیده شده است که «ارتش ملّی» دچار «عشیره بازی» باشد؟ و فلان «گروهبان سرلشکر»؛ از این و یا آن عشیره فرمان بگیرد؟ .... تنها در «کردستان» و کشورهای پیشرفته ای مانند «اوگاندا» و «روواندا» و .... چنین معجزاتی که به حقّ لایق «جایزهٔ نوبل حماقت» هستند؛ اتفاق می افتد.

      حذف
  32. ای کاش مدتی درکردستان عراق زندگی می کردی مطمئنم دیگه استقلال کردستان را تبریک نمی گفتی من دراونجا کمی ازوضعیت کردستان راگفتم همونجا هم گفتم که مشکلات دیگری هستند که به خاطراینکه وقتت رانگیرم اونهارو ننوشتم ولی الان خودت بهش رسیدی باورکن اولین خیانتکاران به کردها همین به اصطلاح سیاسی های کرد هستند که باید اینجا باشی تانحوه حکمرانیشان رابشناسی نمونه ش که خودت گفتی فنون جنگ ونظامیگری هنوزدر100پیش سیرمیکنند مردم دروضعی هستند که حکومت عراق روترجیح میدهند باورکن

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      در کردستان عراق زندگی نکرده ام. امّا دوستانی بودند که در کردستان عراق زندگی کرده اند و زمانی نظرات صادقانه و غیر سازمانی خود را با من مطرح مینمودند. من میدانم که حال و هوای کردستان عراق آمیخته به فرهنگ عربی است و با فرهنگ کردستان ایران فرق دارد. امّا اینگونه مسائل زیاد مهم نیستند و در بستری سالم به مرور تغییر میکنند.
      امّا اینکه مردم کردستان عراق ترجیح میدهند زیر یوغ بغداد زندگی کنند؛ از آن نوع دروغهایی است که فقط حزبلبلی ها و حاکمیت ننگین صفوی مسلکها میگویند.
      رفراندوم استقلال کردستان عراق و بیانیّهٔ کردستان سوریه که «رقّه را به حکومت فدرال سوریه خواهند داد» نشان میدهد که مردم کردستان عراق چگونه فکر میکنند؟ کردستان ترکیه نیز اظهر من الشّمس است.
      قوم ماد هیچگونه تاریخ مشترک؛ همبستگی خونی و فرهنگی با عربها و ترکهای عثمانی ندارند؛ امّا بنیانگزاران امپراتوری ایران هستند. بی لیاقتیهای احزاب کردستان نمیتواند بر روی این واقعیتها سایه بیندازد. آنچه که در کردستان به شدّت ضروری است؛ «احزاب ناسیونالیست» واقعی بدون علقه های عشیره ای - قبیله ای میباشد؛ تا بتوانند دوباره برخیزند.
      در آینده ای نه چندان دور خواهیم دید که ورق بر خواهد گشت.
      روسها احمق نیستند که در کردستان سرمایه گزاری میکنند. کردستان عراق و سوریه و ترکیّه میتوانند آیندهٔ درخشانی داشته باشند؛ امّا نه با این احزاب.

      حذف
    2. نوادگان قوم ماد لزومن کردها نیستند. مثلن فارس زبان ها و لک و لر های همدان همگی از نوادگان قوم ماد هستند.

      حذف
  33. آنچه که در کردستان عراق به «گوران» (جنبش تغییر) معروف است. خواستار استعفای مسعود بارزانی و تشکیل دولت «نجات ملّی» شده است.
    گوران میگوید که دستاوردهای چندین ساله به باد رفته و حیثیت و شرف ذپیشمرگه ها پایمال شده است.
    من (کژدم) نیز سخنی با هواداران و در درجهٔ دوّم با آنچه که «رهبری گوران» نامیده میشود دارم.

    زمانی که برای مدّتی کوتاه با زنده یاد عبدالرحمن قاسملو داشتم؛ ۲ نکته را برایشان مطرح نمودم:
    ۱- آنچه که شما انجام میدهید؛ مبارزهٔ مسلّحانه نیست؛ بلکه داشتن «بازوی نظامی» برا «مذاکره» است.
    ۲- اگر اکنون میبینید که در بخشهایی بزرگ از کردستان حضور دارید؛ به خاطر داشتنِ قدرت نظامی شما نیست؛ بلکه به این خاطر است که رژیم اسلامی هنوز دچار بحران است و اگر این بحران را پشت سر بگذارد؛ خواهید دید که به کردستان یورش آورده و شکست خواهید خورد.

    امّا ایشان با من مانند «پدر بزرگ اَندَرز گو» رفتار کرد.

    چند سال پس از آن زمان؛ رژیم انگلهای صفوی بحرانها را پشت سر گذاشت و به کردستان یورش آورد و همهٔ گروهها و سازمانهای کردستان شکستهای سختی خوردند و «حکمتیهای بی شرف» نیز که چند سال بود که مانند موریانه مغز «دهاتی روشنفکرهای کومه له» را خورده بودند؛ بانی جنگ داخلی در کردستان شدند و همه چیز برباد رفت و سپس نوبتِ «تقسیم تقصیرات» رسید و بحثهای احمقانهٔ «چه کسی گناهکار است؟» آغاز گردید و به «انشعابات» منجر شد.
    هیچ یک از شاخه های انشعابات راهی برای «برون رفت» و «آینده» پیشنهاد نمیکردند. بلکه فقط تلاش میکردند؛ خود را از «بی آبرویی» نجات دهند. مگر چنین نبود؟ مگر چنین نشد؟
    آن شکستها و «برادر کُشیها» چنان ضربهٔ سنگینی بر احزاب کردستان فرود آوردند؛ که اکنون بیش از ۳۰ سال است که همهٔ این احزاب و سازمانها «خفه شده اند» و حرفی برای زدن ندارند و مانند شیعیان منتظر «امام زمان» هستند تا بیاید و آنها را نجات بدهد. به حرف هیچکس هم گوش نمیدهند؛ زیرا خود را «خدایان سیاست» میدانند. زمانی که فکر کردی «خدا» و یا «استاد» شده ای؛ گوشهایت کَر میشوند و از «آموختن» بی بهره میشوی.
    (دنباله دارد)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. (ادامهٔ مطلب)

      حال برویم سرِ اصل قضیّه؛ که شاید شما را دلخور کند:

      ۱- در کردستان عراق و ایران؛ چیزی به نام «پیشمرگان کردستان» وجود ندارد. آنچه که به نام پیشمرگه شناخته میشوند؛ در واقع «بازوی مسلّح احزاب» هستند.
      ۲- در کردستان «احزاب سیاسی ملّی» وجود ندارند. بلکه آنچه که احزاب نامیده میشوند ادامهٔ تشکُلهای همان «خانهای طوایف و عشایر» هستند (دگردیسی خوانین به رهبران حزبی).
      اگر فکر میکنید که اشتباه میکنم؛ یک پیشنهاد عملی برای راستی آزمایی «نظر خودم» و «نظر شما» دارم:

      مگر نه این است که گفته میشود:عدهّ ای از فرماندهان بنا بر مصالح شخصی عقب نشینی کرده اند؟
      این فرماندهان باید «خائن» شناخته شده و کسانی که خود را «پیشمرگان کردستان» میدانند؛ باید این خائنین را تیرباران کنند. البتّه اگر کسانی یافت میشوند که «پیشمرگان کردستان» باشند و نه اینکه «بازوی نظامی احزاب عشیره ای» بوده و نام «پیشمرگ» را به یدک بکشند.
      اگر توانستید چنین کاری بکنید؛ نطفهٔ اوّلیهٔ «نیروهای پیشمرگان کردستان» که یک نیروی فرا حزبی و فرا عشیره ای است بسته میشود و گرنه پیشمرگه ای وجود ندارد.
      اگر این فرماندهان از جریان خاصی دستور گرفته اند؛ دستور دهندگان را نیز تیرباران کنید.
      شاید بگویید که اگر چنین کاری بکنید؛ جنگ طوایف شروع میشود!!! اگر چنین است؛ این فرماندهان خائن از «فرشتگان محافظ عشیره ای» برخوردارند.

      مگر نه این است که به قول شما «حیثیّت و شرف پیشمرگان» پایمال شده است؟ آیا این به قول شما «پیشمرگان»؛ زمانی که در رفراندوم به استقلال رأی دادند؛ نمیدانستند که احتمال جنگ وجود دارد؟ مگر این پیشمرگان سالها نبود که با مسئلهٔ رفراندوم و اعلام استقلال آشنایی داشتند؟ مگر مسئلهٔ اعلام اسقلال و یا رفراندوم استقلال حرف تازه ای بود و بگویید مسعود بارزانی ناگهان خواب دیده بود که رفراندوم برگزار کند؟
      اگر مسئلهٔ رفراندوم قدمت چند ساله دارد؛ نمیتوانید گناه را بر گردن مسعود بارزانی بیندازید تا هم مردم کردستان را فریب بدهید و هم «اهداف عشیره ای گوران» را پیش ببرید منظورم این است که دست از بازیهای سیاسی و «خود فریبی» و «مرم فریبی» بردارید و به ابزار داخلی «انگل خامنه ای» و «انگل سیستانی» و «العبادی» تبدیل نشوید.
      اگر سوء نیّت ندارید و نمیخواهید مانند «گروه سهند» نقش موریانه را بازی کنید؛ به جای پیشنهاد مزخرفی مانند «تشکیل دولت نجات ملّی»؛ تلاش کنید احزاب عشیره ای را از میان بردارید.
      منظورتان از «دولت نجات ملّی» چیست؟ آیا منظورتان ایجاد یک «دولت خایه مال» است؟
      اگر حزب دموکرات کردستان عراق خزب نیست و یک دار و دستهٔ عشیره ای بارزانی است؛ حزب اتحادیهٔ میهنی نیز یک دار و دستهٔ عشیرهٔ طالبانی است و همهٔ بازیها بر سر به قدرت رسیدن سران این و یا آن عشیره است و فسادی که از آن سخن میگویید نیز ریشه در همین «قبیله گرایی» دارد.
      نطفهٔ شما به عنوان سازمان «گوران» نیز در سلیمانیّه بسته شد و «طالبانی» هستید و نشست اخیر شما نیز در «سلیمانیّه» بوده است. یعنی همان جایی که حاجی بادمجان میرزا قاسمی؛ با «همسر جلال طالبانی» مذاکره کرده و «منافع فامیلی» ایشان را تهدید کرده بود.

      چند سالِ پیش با چند نفر از هواداران خوش خیال شما (جنبش گوران) آشنا شدم که این جنبش را «مسیح نجات بخش» میدانستند. من میگفتم که اینها نیز مثل همین دار و دستهٔ «مهدی کرّوبی» هستند و میخواهند که سهمی ببرند.
      اکنون چند نماینده در پارلمان کردستان دارید؟ این نماینده ها تا کنون برای تقویت بنیهٔ نظامی نیروهای موسوم به پیشمرگ؛ چه پیشنهاداتی داده و پیگیری کرده اند؟
      شکست اخیر کرکوک یک شکست نظامی بود. «شکست جنگی» هم نبود. زیرا جنگی نکردند که شکست بخورند بلکه با خفّت و خواری عقب نشینی کردند و به حشد الشّعبی اجازه دادند که ۴۰۰ غیر نظامی را قتل عام و صدها نفر دیگر را «ناپدید» کنند.
      اگر راست میگویید؛ فرماندهان خائن و کسانی را که به آنها دستور عقب نشینی داده اند را تیرباران کنید.
      همهٔ شان را میشناسی و نیازی به دادگاه نیز ندارند.
      آن زمان است که میتوان نام شما را «جنبش تغییر» گذاشت. و گرنه شماها نیز «شارلاتان» هستید.

      حذف
    2. پیشنهاد عملی:

      برای اینکه از جنگ عشیره ای جلوگیری شود:

      ۱- خائنین طالبانی را پیشمرگانی که از عشیرهٔ طالبان هستند؛ تیرباران کنند.
      ۲- خائنین بارزانی را پیشمرگانی که از عشیرهٔ بارزانی هستند؛ تیرباران کنند.

      حذف
    3. پیشنهادی دیگر به هواداران «جنبش قلّابی تغییر»:

      آنچه که خواهم گفت؛ تکرارِ همان مطلبی است که سالها پیش گفته ام:

      کردستان به عنوان یک مجموعه که ۴ پاره شده است؛ گزینه های زیرین را دارد:

      ۱- هر پاره ای از کردستان؛ زیر یوغِ حاکمیّتِ کشوری که در سازمان قلّابی ملل (UN) به رسمیّت شناخته حلّ شود.
      ۲-حد اکثر اینکه به نوعی از «به رسمیت شناخته شدن» در حدِّ مزخرفاتی مانندِ «آموزش زبان مادری» و «کُرد نامیده شدن» تن در دهد.
      ۳- برای متّحد نمودن ۴ پارهٔ سرزمین کردستان و استقلال مبارزه کند و نه تنها دشمنی عربها و تُرکها و شیعیان و محاصرهٔ ژئوپولیتیکال را به جان بِخَرَد و «مرگ» را بر «زندگی ننگین» ترجیح دهد؛ بلکه با «خیانتهای عشیره ای» نیز کنار بیاید که نمونهٔ کوچکش را چند روزِ پیش در ماجرای کرکوک دیدید و در ایران نیز نمونه های «جاشِ منگور»؛ «جاشِ مریوان»؛ «جاش مفتی زاده ای» و جاشهای «پیشمرگانِ کُردِ مسلمان» که نامهایی آشنا هستند را داشتیم و اگر به «جاشهای حکمتیست» اشاره ای نمی شود .... خودتان پیدا کنید که: «چرا؟» و اگر نمیخواهید زحمت زیادی بکشید و خدای ناکرده دچار «خستگی» شوید؛ از «مهتدی» بپرسید که چرا با «حکمتیست ها جفتگیری کرد؟»... لذا به توضیحات بیشتری نیازی ندارید.

      ۴- در فکرِ ایجاد اتحادیّه با مردم و حاکمیّت آیندهٔ ایران باشید. زیرا بخش بزرگی از ایرانیان؛ کردستان را پارهٔ تَنٔ میدانند. دروغ هم نمیگویند؛ زیرا همین ایرانِ گربه نشان و همین کردستان پاره پاره؛ همیشه بخشی از یک تاریخ و سرنوشت بوده اند. زبانشان «زبانهای برادر»؛ فرهنگشان؛ «آیین ایزدی» و صدها وجه اشتراک فرهنگی و خونی دارند.
      لذا به جنبش دموکراسی خواهی واقعی که از کشتن پاسدار و بسیجی و انگل صفوی؛ ترسی به دل راه نمیدهند؛ کمک کنید و در آینده از آن سود ببرید.
      راههای «آبی» میخواهید؟ راههای زمینی میخواهید؟ گسترهٔ اقتصادی میخواهید؟

      همگی با حاکمیت «ایرانِ ناسیونال فدرال» در دسترس خواهد بود.

      حذف
  34. فقط بخش چهارم راه حل کار است. راههای دیگر به نا کجا اباد است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      با نظر شما کاملاً موافقم.
      راههای دیگر را به این خاطر پیشنهاد کرده ام؛ که اگر راه چهارم را نمیپذیرند؛ حدّ اقل مشغول «خوش باوری» و دایره و تنبک زدن نباشند و کاری بکنند.

      حذف
  35. جواد
    کژدم گرامی؛تقاضا دارم توضیح مختصری درمورد این گروه سهند بدهید.باسپاس
    ««اگر سوء نیّت ندارید و نمیخواهید مانند «گروه سهند» نقش موریانه را بازی کنید؛ »».

    پاسخحذف
  36. جواد گرامی
    این نوشتار را بخوانید.

    http://kajdoum1.blogspot.com/2012/04/blog-post_18.html

    پاسخحذف