۱۳۸۸ اسفند ۲۷, پنجشنبه

تحلیلی بر توانایی های سپاه پاسداران تازی پرستی (بخشی ازهنر جنگیدن بخش سوم )

تواناییهای سپاه پاسداران از بوق و کرنا تا واقعیت

در آغاز، سخن را با این مطلب آغاز میکنم که هنرجنگیدن تنها به مفهوم صرفأ نظامی آن نیست و میتواند در عرصه های دیگری ، همچون عرصه های سیاسی ، عرصه های اقتصادی ، عرصه های اطلاعات و ضد اطلاعات، حقوق مدنی ، رقابت در بازار..... و هرجایی که اصولأ رقابتی بین دو و یا چندین طرف درگیر درماجرا در جریان است کاربردی تعیین کننده داشته باشد، و در پایان، این هنر جنگیدن است که نتیجه نهایی را رقم میزند و دانستن این هنر کاربردی عمومی دارد. لذا آنچه مورد نظر ماست آموختن اصول کلی هنر جنگیدن است تا با کاربرد عملی آن در هر کاری و در هر عرصه ای بتوانیم میزان شانس برد خودمان از یک سو و میزان شانس باخت رقیب و یا رقیبان را از سوی دیگر بالا ببریم و یاران به هیچ وجه فکر نکنند که مثلأ در جنگ اقتصادی خشونت در کار نیست ، هرگز اینطور نیست. خشونتی که در جنگ اقتصادی وجود دارد خشونت پنهان است و زمانی که یک طرف شکست می خورد چنان ضایعات سنگین سلسله واری را در جامعه پدید می آورد که گاهی تلفات آن قابل مقایسه با عواقب یک نبرد نظامی است ، مثل میزان بیکاری شدید، بی خانمانی، طلاق، خودفروشی، از هم پاشیدن خانواده ها، افزایش کودکان بی سرپرست که در معرض آسیبهای فراوان قرار میگیرند و ......... لذا آموختن اصول هنر جنگیدن میتواند ذهن یاران را در تمامی عرصه ها باز کند. ساده انگاری خواهد بود که هنر جنگیدن را تنها به عرصه نظامی محدود بدانیم و اگر با دیدی بازتر به عرصه های دیگر نگاهی بیندازیم، به راحتی میتوانیم آرایش نیروها و استراتژیها و تاکتیکهای نیروهای رقیب را ببینیم و با نظارت کردن بر روند رقابت (جنگ) حتی طرفهای بازنده و برنده را پیش بینی کنیم و اگر بر مهارت خود در شناخت عوامل و پارامترهای درگیر درآن عرصه بیفزاییم پیش بینیهایمان نیز به همان نسبت از درصد بالاتری از واقعی بودن برخوردار خواهد شد.
مطلب دیگری که میخواهم عنوان کنم مربوط به احساس عدم حضور و یا نادیده انگاشته شدن نیروی دریایی و نیروی هوایی در این سلسله نوشتارهاست. عدم سخن گفتن در باره این دو نیرو نه به عنوان نادیده انگاشتن آنها، بلکه به دلیل هویت دشمنی است که با آن میجنگیم و یا میخواهیم با آن بجنگیم .در شرایط کنونی دشمن ما داخلی است و نفرات محدودی دارد و با توجه به شرایطی که در آن به سر میبرد از قدرت عضوگیری پایینی برخوردار است و حتی برخی ازیگانها و ادواتش به درد جنگ شهری نمی خورد مانند یگانهای موشکی و دریایی و هوایی و توپخانه، مگر آنکه در آینده کار به جایی بکشد که یک جنگ تمام عیار داخلی به راه بیفتد که موجب به وجود آمدن جبهه های مشخصی مانند آنچه که در حدود بیست و هفت سال پیش در کردستان داشتیم گردد . حتی در چنان شرایطی نیز دشمن نمیتواند از تمامی یگانهایش سود برد، چون هر یگانی در رابطه با شرایط اقلیمی آوردگاه است که تعریف میشود وبه وجود می آید و لذا کاربرد خاصی دارد و خاص بودن آن موارد کاربرد آنرا محدود میسازد. در واقع اگر سپاه پاسداران قواطها، دارای صد و پنجاه هزار عضو رسمی و دارای مثلأ یکصد هزار مفعول بسیجی است که عده ای از آنها برای استفاده جنسی در پایگاهای سپاه و بسیج و مساجد توسط برادران ارشدشان به کار گرفته میشوند و ارزشی هم بیش از آن ندارند ، با توجه به وسعت کشور و مناطق درگیری بخشهای بزرگی از نیروهایش در کردستان و بلوچستان و زمینگیر بودن نفرات زیادی از آن در مناطق صلح مسلح از قبیل مرزهای افغانستان و حاشیه خلیج فارس، شاید بتوان گفت که تنها میتواند حد اکثر ازیک سوم نیروهای زمینی رسمی و بسیجی اش در جنگ وگریزهای شهری شرکت جوید و با توجه به وسعت ایران در واقع سپاه پاسداران قواطها نیروی درخور توجهی نیست و برای همین هم از سالها پیش تلاشی را آغاز کرد تا نیروهای انتظامی را هم با قرار دادن فرماندهان خود در رأس آنها به عاریه بگیرد تا ضعف خود را از نظر تعداد نفرات و در نتیجه قدرت تحرک و پوشش عملیاتی، ترمیم نماید. حرکات دیگری که سپاه قواطان اسلام در جهت کسب نیرو به آن دست یازید اجیر کردن مزدوران از مناطق فقیر نشین و همچنین استفاده از اراذل و اوباش است که هم هزینه سنگینی را بر دوش آنها میگذارد و هم مشکل آموزش و سازماندهی و تسلیح و اعتماد کردن را در خود دارد و اخیرأ هم دیدیم که در جریان سیزده آبان برای دستگیریها جایزه های چند صد هزار تومانی گذاشته بودند و حتی دستگیریهای زیاد هم مشکل خاص خود را دارد که حد اقل آن ساختن مکانهایی برای نگهداری و هزینه زنده نگاه داشتن آنها و گماردن نیروهایی برای مراقبت از زندانیان که باز هم بیشتر دست و بالشان را میبندد و از سوی دیگر این پتانسیل را دارد که مخالفین غیر فعال را به مخالفین فعال تبدیل نموده و مخالفین فعال تظاهراتچی را به مخالفین تشنه به خون مبدل سازد . لذا اگر نبرد از حالت تظاهرات خیابانی بیهوده خارج شده و اندکی حرفه ای تر شود کون سپاه به هوا خواهد بود و مشتاقان میتوانند دلی از عزا در بیاورند و آنها این را نیک میدانند. همچنین سپاه تنها قادر است از سلاحهای محدودی استفاده کند که از نظر رده بندی جزو سلاحهای سبک هستند که عبارتند از: چاقو، قمه، باتون، گاز اشک و فلفل ، نارنجک، اسلحه کمری، مسلسلهای سبک، تفنگهای تک تیر اندازی، و حد اکثر از زرهپوشهای مسلح به تیربار سنگین و تانک نیز سود برد، ولی باز هم خودشان نیک میدانند که حتی استفاده کردن از اینگونه امکانات هم محدودیت کاربردی دارد و از سوی دیگر هرسلاح سبک ویا سنگینی از قبیل تانک و یا زرهپوش که به بیرون آورده میشود با در نظر گرفتن ضریبی از ریسک از دست دادن آن همراه است و اگر این ضریب ریسک امروز کم است در فرداهای نزدیک بالا خواهد رفت و زمانی که ضریب ریسک بالا رود بدین معنی خواهد بود که مخالفین دارند مسلح میشوند و آنگاه سپاه باید سطح نبرد را تغییر دهد. البته نیروهای دشمن در شرایط فعلی تا حدودی قادر به تغییر سطح نبرد هستند ولی اگر ما بتوانیم ظرفیتهای نیروهای دشمن را پر کنیم ، آنها مجبور به تغییرات اساسی در سطح نبرد خواهند شد، که الزامأ تغییر در اولویتها و جابجایی در نیروها و تغییرات در رده های فرماندهی را به دنبال خواهد داشت و مستلزم فدا کردن ها و اغماض های بسیار زیادی در نقشه ها و طرحهای قبلیشان خواهد بود که بسیار پرهزینه است و ریسکهای خاص خود را دارد.
دادن تغییرات اساسی در سطح نبرد برای سپاه جاکشان، در شرایط پایدار فعلی (منظورم از شرایط پایدار فعلی آرایش نظامی موجود سپاه است که در بالا بدان اشاره کردم و منظورم جیغ و دادهای خیابانی نیست ) بسیار مشکل و نا عاقلانه است ، چون آرایش نظامی فعلی سپاه نتییجه و برآیند تشخیص اولویتها و طرحها ی تاکتیکی و استراتژیک در زمینه های گوناگون است و دارای ظرفیتهای بالفعل و بالقوه فراوانی است که به سادگی تغییر نمی پذیرد مگر آنکه نیروهای انجمن پادشاهی و سایر رزمندگان راه آزادی حد اقل بتوانند سه چهارم از این ظرفیتها را پرکنند و عرصه را بر دشمن تازی پرست تنگ نمایند. لذا هر زمان نشانه ای از تغییر سطح نبرد و جابجایی مشاهده شود بدین معنی خواهد بود که اولویتها از دید آنها تغییر یافته است و در نتیجه ناچار به، جا به جاییها محدود و یا اساسی شده اند.
فرماندهان نیرو های انجمن پادشاهی باید به دقت حرکات دشمن را زیر نظر بگیرند و باید بدانند که عمق و وسعت جابجایی ها درنیروهای دشمن یکی از مهمترین پارامترهایی است که اندازه شکست و یا پیروزی یاران را مشخص میکند. یعنی اینکه اگر تغییری در آرایش نظامی دشمن نمیبینید، بدین معنی است که حد اقل نتوانسته اید ظرفیتهای دشمن را پر کنید. لذا در مرحله اول باید ظرفیتهای دشمن را پر کرد و با کار اطلاعاتی بحثها و جنگ وجدلهای درونی دشمن را رهگیری نمود و از زمان بسته شدن نطفه های اندیشه تغییرات اساسی، یاران نیز همگام با این تغییرات بتوانند خود را آماده نبردهای بعدی کنند. همچنین یاران باید بدانند که هرگونه تغییرات اساسی ، اجبارأ شکافها و خلع هایی را بوجود می آورد که شناسایی آنها قبل از وقوع بسیار ضروری است وچه بسا نفوذ و حمله به این شکافها منجر به تارومار شدن نیروهای دشمن شود و یا حداقل از آرایش دوباره نیروهای دشمن جلوگیری نموده ویا آنرا کند سازد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر