«حاجی بادمجان میرزا قاسمی»؛ در سخنرانی اخیر خود بالاخره به «جنگ مذهبی در ابعاد بسیار گسترده» که نام دیگری بر «جنگ شیعه و سُنی» است اعتراف کرد. هرچند که این جنگ با بروی کار آمدن انگلهای «مذهب حُقّهٔ جعفری» در سال ۵۷ آغاز شد و حتی به خائنینی مانند «مفتی زاده» که دوشادوش حکومت شیعی؛ بر علیه مردم خود جنگیدند؛ و داغ ننگ تاریخی خیانت را همیشه بر پیشانیهایشان خواهند داشت نیز رحم نکرد و اجازهٔ ساختن حتی یک مسجد را نیز به آنها نداد و سپس هوادارانش (جاشها) را نیز به زندان انداخت.
اگر این جنگ مذهبی؛ پیش از بروی کار آمدن «انگل فرزانه» در چهارچوب ارضی ایران بود؛ با آمدن او به فراسوی مرزها کشیده شد که نام دروغین «گسترش عمق استراتژیک» را بر آن نهادند. نامی که به مزاق «پان ایرانیستها» نیز خوشایند است. این اوباشان در شرایط کنونی به سمت «افتخار به جنگیدن تحت فرمان حاجی بادمجان» کشیده شده اند و بهانهٔ آنها نیز این است که: «مام میهن» در خطر است. امّا «مام میهن» آنها همان ثروتهای کثیفی است که از خیر سر همین رژیم ضد ایرانی اندوخته اند و یا اگر ثروتی از پیش داشته اند؛ ثروتشان از طرف رژیم انگلها به رسمیت شناخته شده است. برای اینگونه افراد؛ «تُرک» خَر است؛ «کُرد» جدایی طلب است؛ بلوچ «شپشوی وهابی مسلک» است؛ «لُر» حمّال است و ..... و «مام میهن» زمینها و سرمایه ها و حسابهای بانکی انباشته از پول و کبابهای ۶۰ سانتی است. امّا در زمان «خطر» همین «خَرها» و «جدایی طلبهای مادرزاد» و «شپشوهای وهابی مسلک عُمری» و «حمّالها» به نامهای: «فرزندان رستم»؛ «فرزندان بابک و ستارخان»؛ «فرزندان انوشیروان»؛ «فرزندان فروهر تیش»؛ «مرزنشینان دلاور» خوانده میشوند تا از «زمینها و ثروتهای کثیف و کبابهای ۶۰ سانتی آنها» دفاع کنند. «پان ایرانیسم» مندرس تر از آن است که بتوان بر پایهٔ آن «ملّت» و «کشور» ساخت. محصول مشترک «پان ایرانیسم» و «پان شیعیسم» تولید کشوری به نام «تهران» است که من آنرا «کشور تهران» مینامم؛ برای اینکه ۳۰ درصد جمعیت ایران در «کشور تهران» زندگی میکنند.
بیش از ۴ سال است که این موج (پان شیعیسم) به آخرین کرانه های ممکن؛ رسیده است و همزمان با آن؛ «بازخورد»ها آغاز شده و «روند از دست دادنها» برای انگلهای «مذهب حُقّهٔ جعفری» کلید خورده است و اکنون اینجا هستند.
شکست مفتضحانهٔ ارتش عراق در رمادی؛ نشان داد که دیگر موجودیتی به نام «ارتش عراق» وجود ندارد؛ معنی دیگر آن این است که : «دیگر ملّتی به نام ملّت عراق وجود ندارد» و نتیجهٔ منطقی این است که: عراق بی چون و چرا تجزیه خواهد شد.
همهٔ اینها یک چیز را نشان میدهند: صدام حسین؛ با اندیشهٔ «پان عربیسم» در آفریدن کشوری به نام «عراق» موفق نبوده است. و «پان ایرانیسم» نیز در آفریدن کشوری به نام «ایران» موفق نبوده است. شکست «پان عربیسم» صدام حسین و «معمر القذافی» را ضربات نظامی اروپا و آمریکا نشان دادند و اگر ایران نیز چنین ضربه ای بخورد؛ روزگاری بهتر از آنها نخواهد داشت. و تنها فرق این خواهد بود که اگر «لیبی» یک «قبیله زار» است؛ به تعداد قبایل تقسیم شده است و عراق به کردستان و شیعه و سُنی.
در ایران نیز باید دید که اگر چنین ضربه ای وارد شود؛ چه تعداد گُسل بوجود خواهد آمد؟
«پان شیعیسم» که ظاهراً همهٔ انگلهای صفوی مسلک از آغاز فاجعهٔ ۵۷ بر طبل آن کوبیدند؛ به خاطر «باندهای گوناگون انگلها» و «تعبیری و تفسیری و بافتنی» بودن ذاتی اینگونه لاطایلات ها؛ به مسائل میهنی پاسخی را داده است که اکنون میبینیم. اگر میبینیم که «موسوی» و یا «صانعی» هنوز تکفیر نشده اند؛ به این خاطر است که از «ادبیات مذهبی» در مورد آنها استفاده نشده است؛ امّا دیده ایم که «سازمان مجاهدین خلق» که یک سازمان «شیعهٔ حُقّهٔ جعفری» است؛ پیش از آنکه کارش به رفتن به عراق بکشد؛ در نتیجهٔ استفاده از «ادبیات مذهبی» به «نفاق» متهم شد و سلطنت طلبان نیز این استفراغ «انگلهای شیعه» را هورت کشیدند. امّا مطمئن باشید که در پشت درهای بسته؛ همهٔ انگلها به نحوی همدیگر را به انواع «شِرک جَلی» و «شِرک خَفی» متهم میکنند و اگر در ظاهر سخنی نمیگویند؛ از «باب تقیّه» است. در واقع «پان شیعیسم» مندرس تر از آن است که بتوان بر اساس آن یک «هویت» تولید کرد.
حال برویم سر اصل مطلب
اکنون میتوان گفت که در مجموع نیروهای داعش در رمادی؛ بیش از ۵۰۰ نفر نیستند. طبعاً عده ای از آنها نیز در درگیریها کشته و زخمی شده اند. حکومت حیدر العبادی و دانش آموزان «آیین حاجی بادمجانی» میخواهند رمادی را به هر قیمتی پس بگیرند؛ حتی اگر تبدیل به ویرانه ای مانند «حلب» شود. امّا این نبرد؛ «نبرد میهن پرستانه» نیست؛ بلکه فقط و فقط برای دفاع از بغداد و کربلا و نجف و بخشهای شیعه نشین عراق و در نهایت برای حفاظت از «خیابان پاستور» است. موج «پان شیعیسم» از «خیابان پاستور» آغاز شد و بازخورد آن نیز به مرکز صدرور بازخواهد گشت و هیچ سدّی نخواهد توانست جلو این موج را بگیرد. ویرانی رمادی؛ در اوج پیروزیش؛ حد اکثر ۵۰۰ نیروی داعشی را خواهد بلعید. امّا بهانهٔ بزرگتری برای تولید موجهای شدیدتری از تنفّر در میان «عربهای سّنی» خواهد شد که شاید «شیعیان لبنان» و یا در آینده «ایرانیان» را ببلعد. امّا مشکل اینجاست که هم اکنون نیز «تنفّر» به سطحی کافی رسیده است که بتواند ویرانگر باشد؛ لذا ویرانی کامل رمادی؛ به عمق تنفّر نخواهد افزود؛ بلکه حمایتهای بین المللی از سنّی ها را افزایش خواهد داد و داعش موفق به جذب نیروهایی دهها برابر بیشتر از آنچه در رمادی از دست بدهد؛ خواهد گردید. در مجموع پدیدهٔ داعش بر خلاف ادعای «حاجی بادمجان»؛ پدیده ای نیست که تنها سپاه پاچاهارداران میتواند آنرا شکست دهد؛ بلکه با ورود سپاه پاچاهار داران به معادله؛ بیش ار پیش شعله ورتر میگردد. اگر نگاهی به تعداد دفعات بمبارانها و پرتاب بشکه های انفجاری و وارد نمودن حزب الله لبنان و اوباشان شیعهٔ عراقی و پاکستانی و افغانی به معادلهٔ سوریه و به جایگاهی که اکنون نیروهای تحت امر «حاجی بادمجان» و بشار اسد؛ به آن رسیده اند؛ خواهید دید که تنها چیزی که برای حاجی بادمجان و بشار اسد بدست نیامده است «پیروزی» است. اساساً پیروزیهای زود گذری که در رسانه ها با آب و تاب از آنها سخن گفته میشود؛ در تصویر بزرگتر؛ برای طرف بازندهٔ نهایی به جز اتلاف هزینه ها چیز دیگری نیستند. چه فرقی میکند که در حالی که در مراحل پایانی شکست هستی؛ یک تپه را فتح کرده باشی و یا نکرده باشی؟ زیرا سوت پایان بازی به زودی زده خواهد شد. تمامی نیروها و داراییهای رژیم انگلهای صفوی مسلک؛ اکنون در تمامی جبهه ها در حال فروپاشی است.
این مسائل را از این نظر میگویم که مردم ایران بدانند که هیچیک از جنگهای عراق و سوریه و لبنان؛ جنگ ایرانیان نبودند و نیستند؛ امّا به خاطر حماقت ساکنین ایران و سکوت احمقانهٔ آنها در برابر گسترش «پان شیعیسم»؛ ساکنین ایران را تبدیل به «تایید کننده» نموده است و دود غلیظ آتش این نبردها به خاطر اندیشه های کثیف شیعی که در وجود «انگل فرزانه» و اوباشانی مانند «حاجی بادمجان» تبلور یافته است؛ به چشم ایرانیان خواهد رفت.
اگر هم اکنون که «حشد الشعبی» در حال گذشتن محتاطانه از میدانهای مین و تله های انفجاری و کمینها است؛ نیروهای داعش بتوانند تسلیحاتی را که بدست آورده اند (اکنون تخمین زده میشود که ارزشی بیش از ۱۰ میلیون دلار دارد) را از رمادی خارج کنند و خودشان نیز رمادی را ترک کنند؛ بازهم بازی را برده اند و زمانی که «حشد الشعبی» به رمادی برسد و ببیند که کسی برای جنگیدن وجود ندارد و سرِ کار گذاشته شده است؛ تمامی تلاشهای دلاورانهٔ آنها تبدیل به یک شوخی خواهد شد (مانند ماجرای دُن کیشوت و آسیابهای بادی).
آنهایی که اکنون شعار میدهند: اگر داعش وارد ایران شود؛ همهٔ شان را قتل عام میکنیم؛ نمیفهمند که اگر چنین اتفاقی بیفتد؛ چه آنها را قتل عام کنید و یا نکنید؛ به هر شهری که وارد شوند؛ تبدیل به ویرانه خواهد شد. آنهایی که میخواهند با دشمن در خانهٔ خود بجنگند؛ احمقترین حیوانات روی زمینند و آنهایی که دشمن میتراشند؛ خائنین هستند.
کژدم
اگر هم اکنون که «حشد الشعبی» در حال گذشتن محتاطانه از میدانهای مین و تله های انفجاری و کمینها است؛ نیروهای داعش بتوانند تسلیحاتی را که بدست آورده اند (اکنون تخمین زده میشود که ارزشی بیش از ۱۰ میلیون دلار دارد) را از رمادی خارج کنند و خودشان نیز رمادی را ترک کنند؛ بازهم بازی را برده اند و زمانی که «حشد الشعبی» به رمادی برسد و ببیند که کسی برای جنگیدن وجود ندارد و سرِ کار گذاشته شده است؛ تمامی تلاشهای دلاورانهٔ آنها تبدیل به یک شوخی خواهد شد (مانند ماجرای دُن کیشوت و آسیابهای بادی).
آنهایی که اکنون شعار میدهند: اگر داعش وارد ایران شود؛ همهٔ شان را قتل عام میکنیم؛ نمیفهمند که اگر چنین اتفاقی بیفتد؛ چه آنها را قتل عام کنید و یا نکنید؛ به هر شهری که وارد شوند؛ تبدیل به ویرانه خواهد شد. آنهایی که میخواهند با دشمن در خانهٔ خود بجنگند؛ احمقترین حیوانات روی زمینند و آنهایی که دشمن میتراشند؛ خائنین هستند.
کژدم
مثل اینکه به زودی دخل بشار خواهد امد جنایتکاری که ملتی را اواره کرد حداقل صد میلیارد دلار خسارت زد و 50 سال به عقب راندو بالای 200 هزار نفر را کشت و 12 میلیون نفر را اواره کرد که حاکمیت ننگین خود را تداوم بخشد البته در تداوم این وضعیت سید علی و اربابش پوتین هم نقش به سزایی داشتند
پاسخحذف.............................................................................
اما گروه نظارت بر حقوق بشر سوريه که در بريتانيا مستقر است گزارش داده که نيروهای داعش در شاهراه پالميرا به دمشق پيشروی و از جمله معدن فسفات خنيفس در ۵۰ کيلومتری پالميرا را تصرف کردهاند.
اين معدن، دومين معدن بزرگ فسفات در سوريه است و در سال ۲۰۱۴ پانصد هزار تن توليد و ۳۰ ميليون دلار فروش داشته است.
دولت عراق میگوید که عملیات باز پس گیری رمادی توسط ارتش عراق و پشتیبانی حشد الشعبی؛ آغاز شده است. حشد الشعبی میگوید که این عملیات به رهبری حشد الشعبی و همکاری ارتش آغز شده است. اسم رمز عملیات (لبیک یا حسین)؛ نشان میدهد که دولت عراق دروغ و حشد الشعبی راست میگوید.
پاسخحذفامّا اینبار هرد در بارهٔ تعداد نیروهای شرکت کننده در نبرد برای با پس گیری رمادی دروغ میگویند. البته حق هم دارند که دروغ بگویند. زیرا ارقامی بین ۲۵۰ تا ۵۰۰ نفر برای دشمن داعشی؛ حتی فرستادن ۵۰۰۰ نفر را هم نوعی حقارت تلقی میکند. چه رسد به نیرویی بیش از ۱۵۰۰۰ نفر.
در نبرد برای باز پس گیری تکریت که بسیار کوچکتر از رمادی بود و ۳۰ هزار نیرو فرستاده بودند؛ در آخر به ۲۱ هزار نفر تبدیل شدند.
در نبرد کنونی؛ تعد نفرات خود را کم اعلام کرده اند که تا اگر ۱۵۰۰۰ نفر هم کشته و زخمی بدهند؛ آن ۴۰۰۰ نفر اعلام شده؛ دست نخورده باقی بماند. (یعنی اینکه بگویند که حتی یک کشته هم نداده اند = پیروزیهای حاجی بادمجانی و پشمک نیوزی).
کژدم گرامی
پاسخحذفدر اینجا نیز از طریق تلویزیون ها مصاحبه های زیادی با تحلیلگران نظامی انجام میشود و تقریبا میتوان بهت زدگی را در سخنان همه آنان یافت ولیکن همه بر این اذعان دارند که پیش بینی حرکات داعش بسیار مشکل شده و اصلا نمیتوان گفت گام بعدی آنان چیست. در ضمن همگی بر پیروزی معنوی داعش در میان اهل تسنن و ملتهای عرب تاکید دارند و اینکه حرکت آنان جهت تصرف رومادی و به دست آوردن غنائم نظامی هنگفت حتی در صورت از دست دادن رومادی نیز بزرگترین پیروزی آنان محسوب میشود.
به گفته آنان انتخاب نام عملیاتی "لبیک یا حسین" از طرف حشد شعبی و نیروهای عراقی برای عملیات آزادسازی رومادی نیز جنبه دیگری از پیروزی داعش را نشان میدهد که عملا جنگ با داعش را به جنگ میان "شیعه و سنی" تداعی می کند و داعش را در صف نیروهای مدافع اهل تسنن در می آورد.
این مسئله حتی به سر تیتر خبری رسانه های منطقه همچون العربیه و الجزیره رفته و به قولی راه را برای محبوب تر نمودن داعش و سربازگیری آن گشوده است.
هیپ خبری از میادین جنگ بیرون نیامده ولیکن نزدیک به سی و پنجهزار نیرو برای بازپس گیری رومادی بسیج گشته و این اطلاعیه از جانب حکومت عراق اعلام گردیده که کارمندان دولتی که به حشد شعبی بپیوندند برایشان خدمت دولتی محسوب خواهد شد.
در جانب دیگر در حالیکه همگان منتظر پیشروی داعش به سمت حمص بودند خبر رسیده که داعش در حال پیشروی به سمت دمشق است و در پنجاه کیلومتری جنوب تدمور و پس از فتح معادن فسفات آن منطقه به سرعت راه دمشق را پیش گرفته است.
سخنان شما درست است و تقریبا همه کس صحبت از پایان عراق و تکه تکه شدن آن میکند و حتی مسئله به جایی رسیده که بخشی از اهل تسنن که قبلا خواهان فدرالیته بودند سخن از عدم امکان یکپارچگی خاک عراق می کنند.
دیگر کسی به این امید نیست که مسئله داعش به این زودی فیصله یابد و لااقل کردستان در حال برنامه ریزی برای زندگی در قالب جداگانه ایست.
سخن شما صحیح است تاریخ در حال تکرار است و وضعیت امروز ایران بی شباهت به شاه سلطان حسین و محمود افغان نیست.
ملت و روشنفکرانش نیز مشغول تحلیل جنگ زرگری ظریف و کوپک اف در مجلس و روحانی نیز مشغول خرکردن خلق الله.
بوی خوشی به مشام نمیرسد و شاید راه حلی که با تقسیم مجدد عراق و سوریه بتواند مسائل را در این ناحیه حل کند در ایران به جور دیگری جراحی نیاز داشته باشد که ممکنست تبدیل به قطع اعضا جهت پیوند به بدن دیگر شود.
هر ملتی خود مسئول آن چیزیست که به سرش می آید و دایی جان ناپلئون بازی درآوردن و هر مسئله ای را به آمریکا نسبت دادن فقط و فقط دلیلی برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئلیتی است که بر عهده تک تک ما نهاده شده است.
بوی الرحمن شاه سلطان حسین بلند شده ولیکن آینده در دست کیست؟
م.ر گرامی
حذفاگر مشکل انگلهای صفوی تنها رمادی و عراق بود؛ میتوانستند سر و ته قضیه را به شکلی سر هم بیاورند؛ امّا مشکلات به وسعت تمامی «هلال شیعی» است.
«حوثیها» که زمانی فکر میکردند با دریافت دهها کشتی ۲۰ هزار تنی مملو از تسلیحات؛ از رژیم انگلهای صفوی؛ در حال تبدیل شدن به «ابر قدرت» هستند (احساس گدایی که احساس معتبر شدن دارد) ۳ روز پیش نخستین شهر از متصرفات خود را از دست دادند (شهر ضالع). در پی این شکست که پس از چند هفته با شدت بیشتری تکرار خواهد شد؛ یک هیئت «حوثی» به «مسقط» رفته است و همزمان با آن «ظریف» نیز به مسقط رفت؛ تا وضعیت عمومی نبردهای یمن را مورد بررسی قرار دهند.
حوثیها و نیروهای علی عبدالله صالح؛ اکنون به نقطهٔ عطف «آغاز شکستها» رسیده اند و به خاطر محاصرهٔ زمینی و هوایی و دریایی؛ و بمباران شدن زاغه های مهمات و ادوات نظامی شان؛ در یک ماه آینده به پیسی گرفتار خواهند شد و کاری نیز از دست «حاجی بادمجان» ساخته نیست. نتیجه اینکه نه تنها صدها میلیون دلار از ثروت ملّی دود خواهد شد؛ بلکه حوثیها در مرحلهٔ بعدی شاهد به توبره کشیده شدن خاک «صعده» خواهند بود. این احمقها فکر میکنند که «سلطان قابوس» مرد «صلح ساز» است؛ در حالی که «مسقط» فقط یک «خانهٔ امن» برای مذاکرات و گرفتن حقّ مهمانداری است.
اگر عربده های «انگل حسن نصرالله» در دعوت از لبنانیها برای All Out شیعیان عضو ارتش را تحریک کند و به عربدهٔ این حیوان «کوکایین فروش» پاسخ مثبت دهند؛ نه تنها در کلّ معادله تاثیری نخواهد داشت؛ بلکه وضعیت شیعیان لبنان را به زمان پیش از تشکیل «جنبش اَمَل اسلامی» خواهد کشاند (دورهٔ کشتار و تحقیر شیعیان).
در مجموع «توتونه کَی زُور توونَه»
درود کژدم گرامی
پاسخحذفمن شنیدم کلی تانک و ادوات نظامی با ارزش انجا بجا مانده که شاید خیلی بیشتر از 10 میلیون دلار قیمت داشته باشد. نکند منظورتان 10 میلیارد دلار هست
اکبر
درود اکبر گرامی
حذفآنچه که نوشتم؛ بر آوردهای اولیه ای هستند که داده شده اند. مطمئناً رقم اصلی باید بین ۳۰ تا ۵۰ میلیون دلار باشد.
اینها دارند به سنیها توهین میکنند با این کار، هدفشون چی است را من نمیدونم. اسم «شیعی» عملیات بازپس گیری یا به قولی محاصره یک شهر سنی نتیجه خوبی نخواهد داشت. فقط نفرت را در میان سنی ها بیشتر میکند. خدا به ایرانیان رحم کند. منتظر عملیات «غرش ابوبکر در موزایک اینجا و آنجا» و «باروری ضعیفههای پارس» باشید.
پاسخحذفنا شناس گرامی
حذفاین «حسّ نفرت» تنها متعلق به شما نیست؛ زمانی که جنگهای مذهبی آغاز میشوند؛ نفرت دروغینی که از طرف «انگلهای هر دو طرف» به آنها دامن زده میشود؛ به خاطر «خونریزی» و ویرانیها تشدید میشود و ادبیاتی که شما بکار بردید؛ کمترین نتیجهٔ آن خواهد بود.
شما اگر دهها هزار نفر را از ادیان گوناگون در کردستان اسکان دهید؛ آنها هرگز مورد تهاجم قرار نمیگیرند زیرا کُردها به قول خودشان نخست «کُرد هستند» و سپس «موسولمان» هستند. امّا اگر همین اشخاص را در شهرهای شیعه نشین؛ بویژه شهرهایی که «انگل سرا» هستند اسکان دهید؛ روزگارشان سیاه خواهد شد.
ایمان داشتن به ادیان؛ نتیجهٔ «حماقت» است و هیچ ربطی به «تحصیلات» ندارد.
حذفمهندس بازرگان که «ترمو دینامیک» تدریس میکرد و در کلاسه بندی «با سوادها» قرار داشت؛ بزرگترین شاهکارش «یافتن معجزات قرآن» بود. این احمق تعداد حروف (مثلاً حرف «ح» و حروف دیگر) را میشمرد که چند بار بکار رفته اند؟ یا تعداد «پَس و پیش و زِبَر ها» و «نقطه ها و محل قرار گرفتن نقطه ها» را میشمرد و میخواست که میان آنها رابطه برقرار کند و«معجزات قرآنی» کشف کند. این «انسان سان» هیچ درکی نداشت که سرتاپای این کتاب؛ در نهایت «کتاب جمع آوری شده» است و کمترین اشتباه «الله» در مورد تقسیم ارث در قرآن است. لذا چنین «الله»ی که حتی سواد حساب در حد «دوّم راهنمایی» هم ندارد؛ نمیتواند خالق باشد. و اگر «الله» خالق کائنات است؛ پس مزخرفات قرآن سخنان او نیست.
با سوادهایی مانند مهندس بازرگان مانند الاغهایی هستند که بارشان کتاب است. البته همین الاغها در جبههٔ «خود روشنفکر انگاران» نیز به فراوانی وجود دارند.
اینم بگا رفتن خط قرمز ترسیم شده. http://www.iranpressnews.com/source/187331.htm
پاسخحذفناشناس گرامی
پاسخحذفتنها خط قرمز اینها حفظ «حکومت انگلها» است. بقیّه همه اش شعارهای پوچ و توخالی برای خر کردن «شیعیان مذهب حُقّهٔ جعفری» و سرباز گیری است.
ببینید که دریاچهٔ آذربایجان خشک شده؛ انگار نه انگار....
زنان ضعیفه نیستند.
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفزنی که «ژاندارک» و یا «آرتیمس» نیست؛ مطمئن باش که فقط یک «ماده» (ضعیفه) است. مردی که «ناپلئون» و «کوروش» و «بابک» نیست فقط یک «نَر» است.
وجههی ایدئولوژیک داعش بر عهدهیِ نظریهپردازان القاعده، و وجههی نظامی و عملیاتی داعش بر عهدهیِ افسران حزب بعث و نظامیان حرفهای ارتش سابق عراق است. ازاینرو، با این نگاه به ساختار داعش، درک تصرف سریع شهرهای عراق و سوریه چندان پیچیده بهنظر نمیرسد. کادر عملیاتی و فرماندهی نظامی داعش را نظامیان حرفهای تشکیل دادهاند که در میان آنها حتی افرادی با تجربهی جنگ ایران و عراق نیز یافت میشود. نتیجه آنکه، برخلاف تصویری که داعش از فتح مناطق شهری ارائه میدهد که در آنها، نوجوانانی با تابعیت بریتانیا یا فرانسه و دانمارک، در صف اول فاتحان قرار گرفتهاند، عملیات نظامی پیچیده و دقیقی که به تصرف مناطق شهری منجر شده، تنها از عهدهی نظامیان حرفهای برمیآید.
پاسخحذفداعش به عملیات انتحاری به شیوهای تاکتیکی نگاه میکند داعش ساختار یک دولت حاضر و آماده را دارد که باید تنها به قبضهیِ قدرت سیاسی دست یازد. داعش، دولتی تشکل یافته است که حتی زحمت تمرکز بر تودهها را نیز به خود نمیدهد؛ ص. ۲۱: «به یاد داشته باشید، وقتی که میگوییم تودهها یک عامل پرزحمتاند، مرادِ ما این نیست که جنبش ما مبتنی بر تودههاست. میدانیم که آنان به علت آنچه که حکومتهای طاغوت در ساختارشان خلق کردهاند، قابل اعتماد نیستند.»
وقتی پل برمر[۲۲]، قوانینی را تصویب کرد که آزادترین شرایط ممکن برای گردش سرمایه را در عراق موجب میشد، به عواقب آن چندان نمیاندیشید و یا شاید هیچکس تصوری از آیندهی یک دولت نئولیبرالی در عراق نداشت. خصوصیسازی کامل شرکتهای دولتی، حقوق کامل شرکتهای عراقی توسط شرکتهای خارجی، حق خارج کردن تمامی سود از عراق توسط شرکتهای خارجی و … هیچیک نشانهای از امروز عراق را به تصویر در نمیآورد. اما نتیجهی این خصوصیسازی، نتیجهی بیکفایتسازی دولت تحت قالب نولیبرالسازی دولت به نقطهای رسید که داعش را منجی مکافات و پریشانحالی جامعهی عراق سازد. جامعهای که روزی یکی از تحصیلکردهترین و قدرتمندترین طبقات متوسط در سراسر خاورمیانه را داشت.
اگر تصور میشود که داعش درحال حاضر با همتی بینظیر تنها مشغول سلاخی است، (که البته از اولویتهای آن نیز هست) کمی زیادهروی شده است. داعش خود را متعهد به بازسازی مناطق تحت کنترل ساخته است. تامین آب لولهکشی، چیزی که دولت نئولیبرالی عراق نه تاکنون از عهدهی تامیناش برآمده و نه توان آن را در آیندهای نزدیک دارد، از جمله اقدامات خدماتی داعش بوده است. تاسیس خانهی سالمندان، یتیمخانه برای حمایت از کودکان بیسرپناه، پخش گوشت و مواد خوراکی، تهیهی افطاری رایگان و غذای رایگان، بازسازی پلهای تخریب شده، بیمارستان عمومی برای کودکان سرطانی (چیزی که در میثاق هیچ دولت نئولیبرالی امروزه وجود ندارد!) و… از جمله اقدامات آن است. برای شرح مفصلتر به نشریهی دابق شمارهی دو ص ٣۵، یا نشریهی دابق شمارهی چهار صص ۲۷ تا ۲۹ مراجعه کنید.
داعش و القاعده، فرزندان منطقهای شگفتانگیزند. منطقه ای که تریلیونها دلار درآمد نفتی داشته است، لیکن هنوز از جمله عقبافتادهترین مناطق جهان محسوب میشود. منطقهای که ٣۰ سال سیاستهای اقتصادی نولیبرالی در آنجا با شدت تمام پیگیری میشود، نتیجهی این سیاست اقتصادی، قطبیشدن جوامع خاورمیانه و پیدایش دو مطلق است، مطلقاً ثروتمند و مطلقاً فقیر. منطقهای که دولتهای با فساد مالی و سیاسی در مقیاسهای عظیم در آن قدرت را رسما برعهده دارند، دولتهایی که به نظامیان و ارتشیان خود اجازهی دخالت نه تنها در سیاست که در اقتصاد میدهند. منطقهای که هنوز دخالتهای امپریالیستی و مرزگذاریهای نه چندان کهنهی دولتهای امپریالیستی بر آن زخم میزند، هنوز اشغال این کشورها توسط غرب امری موجه و عقلانی محسوب میشود.
با وجود سیاههی بالا و موارد دیگر، باید معترف شد که شناخت و درک القاعده و داعش صرفاً بهمدد درک ایدئولوژی آنان نه تنها ممکن نیست که گاه منحرفکننده نیز هست. ایدئولوژی همیشه به دنبال فریب مخاطب و رد گم کردن است. لذا درک این جریانات، با عدم دخالت دادن سیاست و اقتصاد و زمینههای مادی و عینی پیدایی آنها، راه نقد و درک و بررسی را به ناکجا خواهد رساند. درک ایدئولوژی القاعده و داعش ضروری است اما یقینا کافی نیست.
....................................................................
ناشناس گرامی
حذفاگر «ژنرال»ی؛ سربازان وفادار و گوشِ جان به فرمان نداشته باشد؛ در انزوا خواهد مُرد.
به تحلیلهای غربی ها نگاه نکنید. آنها نقصهای انسان غربی را با «تکنولوژی» می پوشانند.
«سامورایی» نیازی به «پوشانیده شدن» ضعفهایش ندارد؛ بلکه تکنولوژی او را بسیار تواناتر میسازد.
آتکه «آتشی در درون» دارد؛ در میانهٔ آتش خواهد رقصید؛ همانگونه که «جوردانو برونو» در میان آتش رقصید؛ تا اروپای جدید؛ از میان خاکسترش برخیزد.
عجب گیری دادن به اینا.!!!!!!!!!!!!!!!!! http://www.iranpressnews.com/source/187342.htm
پاسخحذفکژدم گرامي نظرشمادرباره درگيري حزب کردستان ايران باپ ک ک چيست انگونه که درخبرهاامده است پ ک ک درحمله به حزب کردستان ايران 2تن ازسربازان اين حزب راکشته است باسپاس
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفهمانگونه که بارها گفته ام؛ مسئلهٔ کردستان به خاطر تکه پاره شدن آن؛ نخست در جنگ چالدران و سپس فروپاشی امپراتوری عثمانی؛ بسیار پیچیده شده است. کردستان اکنون به خاطر تکه پاره بودن و زیر سلطه قرار گرفتن از ۴ سوی نتوانسته است رشدی طبیعی داشته باشد. هرچند که کردستان هنوز هم ایده و اندیشهٔ یکپارچه شدن را همچنان حفظ کرده است؛ امّا به خاطر تکه پاره بودن؛ هر تکّه ای ساز خود را میزند (بر اساس مشکلات خودش) و همچنان این سرزمین نه تنها در پیلهٔ زندگی «عشیره ای - قبیله ای» مانده است؛ بلکه به خاطر سپری شدن حدود ۵۰۰ سال از زندگی در زیر ستم «شوینیسم شیعه» (پان ایرانیسم شیعی - صفوی) و «شوینیسم تُرک» (ترکیهٔ عثمانی) و «شوینیم عرب» (احزاب بعثی عراقی - سوریه ای) اشکال و اهداف مبارزاتی آنها نیز نه تنها از پارامترهای مربوط به تکّه پاره بودن در کشورهای گوناگون پذیرفته شدهٔ بین المللی؛ بلکه از برخوردهای «قبیله - عشیره ای» و همچنین «پسمانده های اندیشه های انقلابی دوران جنگ سرد» نیز پیروی میکند. از همین روی با اینکه این خبر را شنیده بودم؛ هیچ سخنی در بارهٔ آن نگفتم. زیرا مسئله بسیار پیچیده است. من هرگز نخواسته ام که به عنوان یک «پدر بزگ خیرخواه» وارد میدان شده و فرزندان سرزمین ماد را نصیحت کنم. زیرا ایمان دارم که این جنگهای مسخره و خود ساخته بین احزاب کردستان؛ تا زمانی که کردستان یکپارچه شود؛ ادامه خواهد داشت. دل من خونین است و بغض در گلو به تماشا نشسته ام؛ اما یکی از مسائل دیگری که چنین درگیریهایی را بوجود می آورد؛ را بارها در کردستان ایران دیده ام و آن اینکه هر حزبی میگفت:
- اینجا منطقهٔ عملیاتی ما است و اگر پیشمرگهای شما به اینجا وارد شوند و شما عملیات نظامی براه اندازید؛ همهٔ برنامه های ما را به هم میریزد.
این سخن و ادعا کاملاً منطقی است؛ البته اگر گویندهٔ آن نیک پندار و نیک گفتار و نیک کردار باشد.
امّا همیشه اینچنین نیست و گوینده ها؛ به خاطر تفکر «امام زمانی = من هستم که نجات خواهم داد» با همدیگر سرشاخ میشوند.
من بدون اینکه به جزئیات وارد شوم؛ این درگیریهای اخیر را نتیجهٔ چنین تفکر و گفتمانی میبینم. ولی اگر بخواهیم این ماجرا را کالبد شکافی کنیم؛ نه به یک پاسخ در «چند سطر»؛ بلکه به مطالعات و تحلیلهای گسترده نیاز دارد.
در شرایط کنونی؛ فکر میکنم که منطق حاکم بر این درگیریها جملهٔ زیرین باشد:
(اینجا منطقهٔ عملیاتی ما است و اگر پیشمرگهای شما به اینجا وارد شوند و شما عملیات نظامی براه اندازید؛ همهٔ برنامه های ما را به هم میریزد.)
امّا اینکه چه مقدار صداقت در این جمله نهفته است و یا از آن به عنوان بهانه ای برای «حذف رقیب» استفاده میشود را؛ نمیدانم.
کژدم عزیز عصای موسی خیلی ذهن مرا درگیر کرده لطفا در مورد آن عصای جادویی مطلبی کامل بنویسید.
پاسخحذفناشناس گرامی
پاسخحذفاگر کسی «عصای موسی» را پیدا کند؛ کمتر از ۲۰ میلیون نمیفروشد.
دلار؟ یورو؟ عصایی رو که فقط دو جا مخفی شده (نزد کژدم و مخفی ترین اتاقهای بیت رهبری ) چگونه میتوان پیدا کرد؟ من میخواهم آنرا پیدا کنم ولی نه به تو دسترسی دارم نه بیت رهبری.
پاسخحذفکژدم گرامي سپاس بابت پاسخي که داديداميدوارم به زودي کردستان بزرگ تشکيل شودبه نظرمن سرزمين کردستان ميتواند هم جلويه تجزيه ايران رابگيرد وهم سدمحکمي دربرابر نفوذدشمنان ايران زمين من ارزوي اتحاد کردستان بزرگ رادارم باسپاس ازشما
پاسخحذفکژدم گرامي سپاس بابت پاسخي که داديداميدوارم به زودي کردستان بزرگ تشکيل شودبه نظرمن سرزمين کردستان ميتواند هم جلويه تجزيه ايران رابگيرد وهم سدمحکمي دربرابر نفوذدشمنان ايران زمين من ارزوي اتحاد کردستان بزرگ رادارم باسپاس ازشما
پاسخحذفکژدم گرامی
پاسخحذفدوستی پرسشی را در مورد درگیری اخیر حدکا(حزب دمکرات کردستان ایران) و پ ک ک(حزب کارگران کردستان ترکیه) مطرح نموده بود که شما بسیار کلی به موضوع اشاره نمودید. ولیکن مسئله از آنچه که مرقوم نموده بودید عمیقتراست.
پ ک ک متجاوز از دهسال است در مناطق مرزی مابین ایران و کردستان و ترکیه و کردستان مستقر است. شاخه حدکا پس از سالیانی که خود را محدود به انجام فعالیتهای سیاسی نموده بود با توجه به موج نارضایتی در ایران تصمیم به انجام عملیات گشت زنی در کردستان ایران و تماس با مردم کرد گرفته و تصمیم به ایجاد پایگاههایی در مرز میان کردستان ایران و عراق می نماید.
این منطقه قبلا توسط پ ک ک کنترل و یکی از منابع درآمد پ ک ک را تشکیل می دهد که به صورت اخذ عوارض از کولبرها و یا اتومبیلهایی است که اقدام به حمل بار قاچاق به هردوسو می نمایند. بالاترین درآمد پ ک ک از اخذ عوارض بر مشروب است که از طرف بازرگانان کرد از این مسیر عبور داده شده و در اختیار برادران قاچاقچی به قول احمدی نژاد قرار می گیرد. در ضمن پ ک ک دارای روابط بسیار نزدیکی با ایران در این منطقه است و عملا بعنوان محافظ مرزهای ایران از تحرکات دیگر احزاب ایرانی بخصوص پژاک در این منطقه جلوگیری می نماید.
درگیری مابین حدکا و پ ک ک نیز نشات گرفته از این موضوع است. حدکا در نظر داشته که اقدام به تاسیس پایگاه در این منطقه که از نظر جغرافیایی مرز مابین کردستان و عراق است بنماید و پ ک ک با این دیدگاه که این منطقه قلمرو ماست از این کار جلوگیری نموده است.
اصل مسئله عمیقتر از این موضوع است و به اختلافات مابین دو حزب اصلی کردستان عراق برمیگردد که تشریح آن نیاز به بازنگری شرایط کردستان عراق و احزاب آن پس از سال 1991 برمیگردد که امیدوارم بتوانم در فرصتی مناسب به شرح آن بپردازم.
مختصر کلام اینکه اقدام حدکا حاوی پیامی از طرف کردستان عراق به ایران بوده و اقدام پ ک ک حاوی پیامی از طرف جناحی از اتحادیه میهنی کردستان به حزب دمکرات کردستان عراق.
در حال حاضر با پادرمیانی جناحهای مستقل اتحادیه میهنی و پارتی(حزب دمکرات کردستان عراق) دو طرف به گفتگو نشسته اند و امیدوار به حل موضوع.
ولیکن این مسئله ریشه در مسائل دیگری دارد که شرح آن زمان بر و برای کسانی که آشنا با تاریخچه احزاب در کردستان عراق نباشند خسته کننده و گنگ.
تسخیر رمادی توسط داعش در کمتر از ۶ ساعت انجام گرفت؛ و فردای آنروز نیروهای داعش برای تسخیر چند شهرک و دهکده در اطراف آن حرکت کردند و تا روز چهارم تمامی اهداف اطراف رمادی را نیز تسخیر کردند. اکنون «حشد الشعبی»های دلاور و «بدر» و «عصائب اهل الحق» دلاور برای باز پس گیری آنچه که توسط ۲۵۰ نفر در ۴ روز انجام گرفته است؛ حدود ۱۰ روز است که دهها هزار نفر را بسیج کرده اند و امروز سختگوی دلاوران «حشد الشعبی» گفته است که به زمان بیشتری نیاز دارند.
پاسخحذفhttp://www.radiofarda.com/archive/news/20150528/143/143.html?id=27040651
با درود دگر بار بر جناب کژدم در اینجا خواستن از دریچه صرف اقتصادی وضعیت اقتصادی دولت و به تبع نظام را مورد بررسی قرار بدهم وضعیت کلان کشور در رکود مطلق قرار داشته و می توان حتی ادعا کرد سال 94 حتی اوضاعی وخیمتر از 8 سال جنگ را شاهد خواهیم بود وضع انچنان وخیم شده است که دولت روحانی به دریوزگیهای مختلف رواورده و به عنوان نمونه انواع و اقسام مالیاتهای مختلف را به مردم و شرکتها بسته است اگر اوضاع به همین منوال بدون هیچ چشم انداز اقتصادی خاصی که فقط با توافق صورت می گیرید پیش برود به زودی یک جهش در دلار هم خواهیم داشت و این به معنی فروپاشی اقتصادی به کل و به دنبال ان فروپاشیهای سیاسی و اجتماعی و در نهایت کیان ممملکت خواهد بود متاسفانه هیچ الترناتیویی در چشم انداز نیست و ماسفانه اپوزیسیون و پوزیسیونی وجود خارجی ندارد اخوندها همه چی را در نطفه خفه کردند البته این را بگویم که با برگشتن ورق متضررترین قشر همین اخوندها خواهند بود...او.ضاع اسفبار هست بیش ازانچه که فکر کنیم
پاسخحذفناشناس گرامی
حذفاگر وضعیت اقتصادی؛ ده برابر از همینی که هست بدتر هم بشود؛ هیچ اتفاق نخواهد افتاد.
امیر داعش برای ایران!!+تصاویر
پاسخحذفhttp://khabarpu.com/h.php?t=287-xNEWS-x94648-xatxjoia-omobjaxoaxjauod-kavxj_n_utaxuiw
ناشناس گرامی
حذفاینها خبر نیستن؛ مسخره بازیهای «قالپاق نیوزی» و «تشتک نیوزی» هستند که با انتشار این مزخرفات از سپاه سایبری پول بگیرند.