۱۴۰۴ خرداد ۷, چهارشنبه

پروژهٔ شکوفایی ایران (چاقویِ بی دستهٔ دیگر)

 «فرانتس کافکا»؛ جملهٔ مشهوری دارد که نشانهٔ «یأس کامل» از گشوده شدنِ «دروازه ای نوین» میباشد.

«مسیح هرگز نخواهد آمد؛ مگر یک روز پس از روزِ قیامت»

حدودِ ۵ ساعت وقت گذاشته و هر دو بخشِ این «نشست» و سخنرانیهایِ بی دَر و پیکر را گوش دادم. سخنرانیهایی که با یک جملهٔ «شرم آور» آغاز شدند و آن جمله این بود که در برابرِ کشورهایِ غربی که میگویند:«اپوزیسیونی وجود ندارد..... برنامه ای ندارید»؛ برایتان «پروژه تراشیدیم»؛ تا همه بدانند که نه تنها بی برنامه نیستیم؛ بلکه از «شلغم و سیب زمینی ها» که در مقامِ اساتید تشریف دارند؛ برای تدوینِ این پروژه سود بُردیم که یک خطّ در میان میگفتند: «این پروژه را مدیونِ نظریّاتِ داهیانهٔ شازده» سَرِ هم بندی نمودیم؛  تا همهٔ دولتهایِ غربی چشمهایِ کورشان را باز کرده و «فیل» را در اُتاق ببینند. و اگر دِرایت و سیاست و کیاستِ ملوکانهٔ ایشان نبود؛ همه «نارگیل» را «پوست نَکَنده» میخوردند. گویی که دولت مردانِ غربی؛ «گاوِ گرسنه» تشریف دارند که هر علوفه ای را با وَلَع بخورند.

«پروژهٔ شکوفایی ایران»؛ سوّمین «چاقویِ بی دسته» است که «شازده خان» ساخته است و میخواهد نخست به کشورهایِ غربی و سپس به مردمِ ایران بفروشد. در «ذِهنیّتِ داهیانهٔ شازده خان»؛ «پروژهٔ سرنگونیِ رژیمِ شیعی»؛ مانندِ «مهدی موعود»؛ در «غیبتِ کبرا خانم» و در حالِ «چاهِ مستراح نَوَردیِ اَبَدی» است.
گویی که وعده بدهی: «اگر گاو داشته باشیم و علوفه نیز داشته باشیم و آن گاو شیر بدهد؛ برایتان بستنی درست خواهم کرد».
هر پروژه ای؛ «آغازی دارد». هیچ پروژه ای از «وسط» شروع نمی شود. هر کتابی با «مقدّمه» و سپس با «فصلِ نخست» آغاز می شود. اگر کتابی خریدید که «مقدّمه اش» این باشد که «برایِ اینکه مردم فکر نکنند که لال هستم و یا بی سواد هستم و سرزنِش نشوَم؛ این کتاب را نوشته ام» و سپس ببینید که کتاب دارایِ «فصلِ نخست» نیست؛ تا آن کتابفروشی دَرَش را نبسته است؛ خواهید رفت و کتاب را پَس خواهید داد.
اگر به تمامیِ سخنرانیها گوش بدهید؛ خواهید دید که همهٔ سخنان «کلیشه برداری» از کشورهایِ دیگر است. گویی که ایران همان «سنگاپور» و «فنلاند» و .... است و چیزی به نامِ «قبایل و عشایر» و «استفراغِ اسلامی» و «استفراغِ شیعی» و ویرانه هایی به نامهایِ «بلوچستان» و «خراسان» و ...... وجود ندارند.
گویی که این متن ها برایِ سخنرانیهای رقابتهایِ انتخاباتیِ احزاب در کشورهایِ پیشرفته نوشته شده اند.
شخصی که برایِ «آموزِش و پرورش» طرح داده است؛ در همان آغازِ سخنرانی؛ بدونِ اینکه هیچ ربطی به «آموزش و پرورش» داشته باشد میگوید:«من به بازارِ آزاد معتقدم و به «پوپولیسم» اعتقادی ندارم.» این شخص حتّی معنی «پوپولیسم» را نیز نمی داند و فکر میکند که سخنانِ «ساده لوح پسندانه» همانا «پوپولیسم» است..... نخیر آقایِ آموزش و پرورش؛.... «پوپولیسم»(Populism) را با پوست نخور اوّل برو بالایِ درخت؛ بعدِش بِکن و بینداز پایین؛ بعدِش به سنگ بکوب و سپس دندانهایِ نازنینِ «نیش»خود را فرو کُن. ولی مواظب باش که پوستهٔ سخت؛ لبهایت را پاره نکند.

حواله کردنِ اجرایِ این پروژه هایِ پا در هوا به پس از «فصلِ اوّلِ کتاب»(پروژهٔ سرنگونی رژیمِ شیعی) و اینکه معلوم نیست چه کسانی و چگونه  قرار است این رژیم را سرنگون کند؟؟؟!! همان «چاقویِ سوّم» است که مانندِ چاقوهایِ «کنگرهٔ ملّی ایرانیان» و «قُقنوس»؛ دسته ندارد. البتّه بگذریم از «چاقویِ پلاستیکی» که «شازده خان» آنرا با طمطراقِ «من پیمان می بندم» ساخته بود.

کژدم

۲۷ نظر:

  1. نفرِ چهارم که بیشتر مشغول پاک کردنِ عَرقِ سر و صورتش بود؛ یکی از مشکلاتِ دورانِ گذار را «غارت و چپاولِ ثروتهایِ ملّی» و تبدیلِ آنها به دلار و ارزهایِ دیجیتال و خارج کردنِ آنها از ایران توسّط اوباشانِ رژیم نامید. ولی برایِ جلوگیری از این خیانتها؛ هیچ راهِ «پیشگیرانه» ارائه ننمود. در حالی که این غارتها بسیار پیشتر از سرنگونیِ رژیم آغاز خواهند شد و آنهایی که پس از سرنگونیِ رژیم به چنین کارهایی دست بِبَرند؛ «تَه مانده ها» خواهند بود و نَه عناصرِ اصلی. این اظهارِ نظر نشان میدهد که این شخص اساساً در دنیایِ دیگری زندگی میکند و اصلاً برایش اینگونه غارتها اهمیّتی ندارند که بنشیند و برای جلوگیری از آن؛ راهِ چاره ای بیندیشد واینگونه مسائل را بسیار «طبیعی» میداند که چاره ای نیز برایش وجود ندارد. لذا باید با چشمهایِ باز و مَغزی گیج به صحنهٔ تجاوز نگاه کرد و پس از اتمامِ کار؛ با گفتنِ اینکه: اِی بابا....«گذشته ها گُذشته» .... حالا حالاها نفت زیاد داریم .... جبرانش میکنیم.....
    فعلاً بیایید تا پَتویِ «فنلاند» و «سنگاپور» را رویِ نقشهٔ ایران پَهن کنیم.
    پُرسشها نیز نشان میدهند که اَهالی «مَن و تو» از چه قماشِ متفکّری هستند. یعنی؛ «کاه و یونجه» را قبول دارند بخورند و پرسششان و نگرانیِ عمیقشان این است که شاید یک تکّه «ساقهٔ زخیم و خُشک» تویِ کاه و یونجه پیدا شود. به این «پرسشگرانِ دانشمند» میگویم:
    زیاد نگران نباشید... پس از خوردنِ کاه و یونجه؛ مانندِ سایرِ همنوعانِ خود؛ به طورِ طبیعی آنرا بالا آورده و نشخوار خواهید کرد و آن «تکّهٔ زخیم» نیز طبعاً خیس و نرم خواهد شد.
    هرچه بیشتر در بارهٔ این شُو «استندآپ مسخره» فکر میکنم؛ میبینم که از «هنرپیشه هایِ بسیار سطحِ پایین» برایِ اجرایِ «نمایشِ شکوفایی» استفاده کرده اند.
    من حاضرم شرط ببندم که «شازده رضا قلی» خودش نیز از آن دیاگرامهای روی پردهٔ نمایش هیچ چیزی حالیَش نشده بود.

    پاسخحذف
  2. تو هم انگار خیلی بیکاری وقتی می دونی رضا پهلویی طبل توخالی هست چرا اینقدر دنبالش می گیری انگار سادیسم داری

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. «شازده شومبول» همکارِ رژیمِ شیعی است. تمامی تلاشهایش در جهتِ ویرانیِ حتّی تلاشهایِ بی ثمر دیگران است. در حالِ تخریبِ بزرگترین «دشمنِ مِیدانیِ رژیمِ شیعی» یعنی «بانو مسیحِ علی نژاد» است. تمامیِ تلاشِ این موجودِ سخیف دادنِ اُلگویی مانندِ اصلاح طلبانِ خائن برایِ «پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی» متمرکز شده و آنچه که به نامِ «پروژهٔ شکوفایی» مینامد؛ در واقعِ در همان حدّ پروژه هایِ اصلاح طلبان است و میخواهد این «مستراحِِ شیعه ساخته» را رنگ و لعابی بزند و به عنوانِ «تغییرِ رژیم» جا بزند.
      در همان پیشگفتارهایِ مربوط به این سخنرانیها نیز بارها اشاره میکنند که میخواهند نیروهایِ رژیم(اوباشانِ پاچاهاردار و بسیجی) را با دادنِ «وعدهٔ چک سفیدِ بخشودگی»؛ قانع کرده و جذب کنند و به آنها وعده میدهند که نترسید؛ «شیعه گری» و ساختارِ سازمانیِ «انگلهایِ صفوی» یعنی اوقاف؛ کارخانه هایِ تولیدِ انگل (حوزه ها) و «آستانِ رضا اسهال و استفراغی» و «کربلا بازیها» را به عنوانِ یک «نهادِ موازی» حفظ خواهیم کرد.
      این موجودِ سخیف و «خائن» را باید هر روزه افشا کرد. نباید گذاشت تا آبِ خوش از گلویش پایین برود.
      اینکه هرگز برایِ روندِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ هرگز برنامه ای ارائه نمیدهد؛ نشان از این دارد که هم «شریکِ دُزد»(انگلهایِ صفوی) است و هم «رفیقِ قافله» (اپوزیسیونِ وارفتهٔ چُرت زَنِ تریاکی).

      حذف
    2. آنچه که «پروژهٔ شکوفایی» نامیده می شود. در واقع تبدیل کردنِ «اوباشانِ تشیّعِ شنیعه» به «جاوید شاه گوها» برای سرکوبِ سایرِ جریانها است. «پروژهٔ شکوفایی» در واقع «اسمِ رمز» برایِ رسیدن به آن اهداف است. «شازده شومبول» خودش گفته است که اگر قرار بر «اسلام زدایی» باشد؛ ترجیح میدهد که رژیمِ شیعی همچنان پابرجا بماند.
      این موجودِ سخیف و «خائن» برایش «ایران» مطرح نیست؛ بلکه «حفظِ شیعه گری» برایِ او «خطّ قرمز» است.
      حالا بیا و هِی بگو که «کژدم سادیستیک» است.

      حذف
    3. این ویدیو را تماشا کنید:

      https://www.youtube.com/watch?v=B5joMaCXs5g

      این «دیّوس» تا چند ماهِ پیش کجا بود؟ با این ویدیو و اعترافات در رابطه با «قرآنِ کژیم»؛ چه میخواهد بگوید؟ در آخر میگوید که دلیلِ تکرارِ ۷۵ درصدی در «قرآنِ کژیم» این است که این کتاب یک «کتابِ تربیتی» است و به همین دلیل پُر از تکرارِ مکرّرات است. امّا نمیگوید که این کتابِ کثیف؛ چه حیواناتِ درنده ای را تربیت کرده است. زیاد دور نرویم؛ همین حکومتِ شیعیِ صفویان با «آدم خوارانشان» (زنده خورها = چیگ یی یَن). با آن «اخوان المسلمین شان»؛ با آن «داعش» و «القاعده» و همین رژیمِ کثیفِ شیعیانِ شنیعهٔ کنونی و ۱۰۰ها وقایعِ کثیف و جنایاتی که در طولِ تاریخِ زندگیِ «محمّد» و «علی» و «عُمر» و «فرقه هایِ دراویش» و «تیمور لنگ» و سایر «داعیانِ اسلام» اتّفاق افتاده اند؛ همگی نتیجهٔ «تعلیم و تربیتِ اسلامی» بوده اند و ریشه در غدّهٔ چرکین و متعفّنی به نامِ «قرآنِ کژیم و سُنّت» دارند.
      رویِشِ این قارچهایِ سمّی؛ بخشی از «پروژهٔ شکوفاییِ ایران» برای «حفظِ اسلام و شیعه گری» هستند. فریب نخورید؛ همهٔ اینها در پشتِ پرده با هم «دست به یکی» کرده اند.
      این چه «سادیسمی» است که اینهمه کتابهایِ «انسان دوستانه» را وِل کنیم و به این «غدّهٔ متعفّن»(قرانِ کژیم؛ اسلام؛ شیعه گری) بچسبیم؟
      «شازده شومبولِ خائن» و دار و دسته اَش هستند که «سادیستیک» هستند.
      مطمئن باشید که ظهورِ امثالِ این «انگلِ صفوی» و موجوداتی مانندِ «نصیری» و .... اصلاً تصادفی نیست و ستونهایِ «پروژهٔ شکوفایی» را تشکیل می دهند.
      حال اگر میخواهید بپندارید که «انشاءالله گُربه است». باید بدانید که «خود کرده را تدبیر نیست».
      یکبار در ۵۷ به «خیانتِ ملّی» روی آوردید؛ نتایجش را ۴۷ سال است که می بینید و لمس می کنید.
      دوباره به «خیانتِ ملّیِ دیگر» دست نیازید.
      دیگر بَس است.

      حذف
  3. ارز‌های دیجیتال(رمز ارزها) علی‌رغمِ ماهیتِ غیرِ متمرکزشان در نحوه‌ی مدیریتِ شبکه و معاملات، قابل رهگیری هستند و به سادگی می‌توان با همکاریِ تیم‌های توسعه‌دهنده‌ی پروتکل‌ها دارایی‌ها رو فریز و غیرقابلِ انتقال و معامله نمود. حتی شبکه‌هایی که با وجودِ متنِ باز بودن تمامِ اطلاعاتِ تراکنش‌ها رو منتشر نمی‌کنند، مثل مونِرو، با همکاریِ تیمِ اون دارایی‌ها قابل مسدودسازی هستند. لذا این برای غارتگرانِ رژیم فقط یک خواب است که بتونن به راحتی اموالِ مسروقه رو بااین شکل جابجا کنند و در نهایت در صرافی‌های خارجی نقد کنند چرا که این صرافی‌ها به شدت اخیرا تحت نظارت در حوزه‌ی پولشویی و جرائمِ مالی هستند و مدیر عاملِ بایننس در سال گذشته محکوم به جریمه‌ی سنگین و زندان بخاطر همین جرم‌ها شد. منتها چالشِ اصلی در این بین جذبِ همکاریِ اون پلتفرم‌ها برای Red flag کردنِ دارایی‌های دزدی هستش.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. منظورِ من(کژدم) این است که میتوان در متنِ انقلاب و پیش از سرنگونیِ رژیمِ شیعی میتوان از این سرقتها تا حدّ زیادی جلو گیری کرد و کار را به ماجراهایِ حقوقیِ «پس از سرقت» تبدیل ننمود. زیرا در چنان صورتی؛ فقط با «باینَنس» طرف نخواهیم بود و «دولتهای خارجی» نیز برایِ «باجگیری از انقلاب» واردِ بازیِ «گروگانگیریِ اموالِ مسروقه» خواهند شد.

      حذف
    2. جنابِ کژدم،
      پیش از تغییرِ رژیم، پیشگیری از این کار بسیار مشکل است. چرا که صرافی‌های داخلی در ایران با نظارتِ مستقیمِ رژیم در حالِ فعالیت هستند. لذا عواملِ سرقت می‌توانند با استفاده از این درگاه‌ها مسیرِ تبدیلِ اموالِ غارت شده رو به رمز ارز طی کنند.
      فریز کردنِ این دارایی‌ها(چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب) همکاریِ کاملِ مدیریتِ صرافی‌های داخلی و پلتفرم‌های خارجی رو می‌طلبد که اطلاعاتی مانند کد هش تراکنش‌ها و آدرس‌های دقیقِ بلاک و کیفِ پولِ مجرم رو در اختیارشون قرار بدن.
      تنها راهی که به نظرم سریع و کارساز میاد هَکِ این صرافی‌ها(داخلی) در صورتِ دیدنِ مبالغِ هنگفت در یک کیفِ پولِ خاص هست و پس از تغییرِ رژیم، اگر این مبالغ مرتبط با مردمِ عادی باشند میشه با ارائه‌ی مستندات بهشون برگردوند.
      منتها هکری(دزدی) که اینچنین سالم بخواد همچین کاری رو انجام بده بسیار سخته پیدا کردنش

      حذف
    3. آقای متین
      شاید با شناساییِ این صرّافانِ اینترنتی؛ مردم بتوانند به محلّ فعّالیتشان رفته و ابزار و آلاتشان را توقیف و فعّالیتشان را مسدود کنند تا پس از انقلاب؛ توسّط متخصصین به حسابهایشان رسیدگی شود. احتمالاً برخی از این صرّافها برایِ منافعِ فردیِ خودشان نیز که شده؛ مشتریانِ حکومتی شان را نیز فدا نموده و کیفهایِ رمز ارزهایشان را فریز کنند.
      احتمالاً بتوان از «باج افزارها» نیز برایِ «کُد گذاری» بر رویِ کیفهایِ رمز ارزها و فریز کردنِ آنها استفاده نمود.

      حذف
    4. موضوعِ اصلی اینه که زمانِ انجامِ این کار دقیقا کِی باشد(توقیف). این کار بایستی در بحبحه‌ی تبدیلِ اموالِ مسروقه به رمز ارز انجام شود.
      احتمالِ زیاد در داخلِ همین صرافی‌ها افرادِ زیادی وجود داشته باشند که به خونِ این سارقان تشنه باشند. ضمن اینکه این افراد(تشنگانِ به خونِ رژیمِ شیعی در صرافی‌ها) به دلیلِ اینکه به مشخصاتِ شخصی و پروفایل‌های تمامِ کاربران دسترسی دارند، می‌توانند از طُرُقِ غیرِ مستقیم این دیتا بِیس رو در اختیارِ مردم و یا هکرها قرار بدن، یا در هنگامِ انتقالِ دارایی‌های مسروقه با ایجادِ مشکل مانع شوند
      هیچ کجای ایران نبایستی برای این بی‌شرف‌ها امن باشد

      حذف
  4. کژدم انسان به عنوان موجود فانی هیچ قدرتی نداره دقیقا چه شکلی ازش انتظار روبرو شدن با قدرت های و کشتارگرها رو داری؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. کسی که در او «زندگی می جوشَد»؛ بسیار آماده است که با «فنا»(مرگ) گلاویز شود.
      نمی دانم که برایِ «ریدنِ این محتوا» چقدر فاکتور میکُنی؟
      امّا میدانم که آن «کشتارگران» نیز از «گونهٔ انسانی» هستند. لذا از «مرگ» می ترسند و برایِ «زنده ماندن» تلاش می کنند و دوست ندارند که «شهید» شوند. امّا بسیار دوست دارند که «دیگران» شهید شوند و سپس برایشان «نوحه» بخوانند و بگویند که «ما شهید داده ایم»(دیگران را به گا دادیم تا خودمان زنده بمانیم).
      در سوریه دیدیم که وقتی که «حمایتِ هوایی روسیه» قطع شد؛ چگونه این «شهادت طلبان»(اوباشانی مثلِ تو) پا به «فرار» گذاشتند و خطِّ «اِسهالِ» آنها در سراسرِ سوریه قابلِ رَدّ گیری است.
      لذا اگر «مردمِ ایران»؛ به همان اندازه که آمادهٔ «مرگ» برایِ زندگیِ بهترِ آیندگانِ ایران هستند؛ آمادهٔ «کُشتارِ بسیجی هایِ کونی و انگلهایِ کُهنهٔ حیض به سَر و پاچاهارداران» نیز باشند؛ خواهیم دید که: کدامین «کُشتارگران» بر کُدامین «روسپی زادگانِ فراری از مرگ» پیروز خواهند شد!!
      موجوداتی مثلِ «تو»؛ زیرِ پاها «لِه» خواهید شد و رهبرانتان (امام حُسین و امام حسن و تمامیِ اَئمّهٔ نجاساتِ طاهرین)هایتان به «روسیه» و «عراق» و « آمریکایِ لاتین» و حتّی به «افغانستان» و «کثافتستان» خواهند گریخت.
      هنوز نشاشیده اید.... امّا «شب دراز است».
      وعدهٔ «کژدم» نسیه نیست و بزودی آنرا دریافت خواهید کرد.

      حذف
  5. شاید به نظرتان رسیده باشد که کژدم؛ در رابطه با «اعتصابِ کامیونداران» ساکت است و مانندِ سایرین «عَلَم گردانی» نمی کند.
    دلیلِ بسیار ساده ای دارد.
    اعتصابِ کامیونداران فقط جنبهٔ «صِنفی» دارد و به هیچ وجه سیاسی نیست. پیش تر از این نیز «جُبَشِ تایِر» داشتند و وقتی به تایِرهایشان رسیدند؛ رفتند پِیِ کارشان. فکر نمیکنم که در هیچ جنبشی نیز از طرفِ اتّحادیهٔ کامیونداران؛ بیانیّهٔ پُشتیبانی صادر شده باشد.
    البتّه میتوان با پُشتیبانی از این اعتصاب؛ نوعی از «جنبشِ سیاسی» راه انداخت. امّا گویا مردم چنین حال و حوصله ای ندارند. زیرا هیچگونه امیدی به پس از آنچه که «براندازیِ رژیمِ شیعی» می نامیم ندارند و نمیدانند که چه خواهد شد؟
    «سخنرانی هایِ کلیشه ای» و نوشتنِ «تحلولهایِ تکراریِ شدید و غلیظ»(تحلولهایِ بادِ شِکَمی) برایِ «انقلابی نمایی» و یا «آهای مردم؛ خوب نگاه کنید.... فیل اینجاست» نیز نه «تایِر» می شود و نَه «گازوئیل و خدماتِ بیمه».
    «کژدم» نَه «فیل» است و نَه میخواهد اَدایِ فیلها را در بیاورد.

    پاسخحذف
  6. تا زمانی که رهبر وارد عرصه اجتماعی نشه تلاش برای سرنگونی فقط تلفات نیروها و جان های مبارزان هست.حکومت تا زمانی که زمانی که رهبری و سازماندهی نیروها شکل نگیره خیالش از بابت مردم راحته.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما
      سُخَنِتان کاملاً درست است.

      حذف
  7. کژدم این حقیقت داره که حدود ۶۵ درصد ذخایر طلای آمریکا متعلق به یهودیاس؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من در این رابطه چیزی نمیدانم. امّا وقتی که میگویید «یهودی ها»؛ گویی که «یهودی ها» یک خانوادهٔ یکدست هستند و «یک جیب» دارند. یهودی به ۵ معنی بکار می رود:
      ۱- یهودی زاده. (کسی که پدر و مادرش و جامعه اَش را اتنخاب نکرده است و پدر مادرش یهودی بوده اند.)
      ۲- یهودی از نظرِ قومی + یهودی از نظرِ باورمند به «موسی و تورات».
      ۳- یهودی بدونِ نسبتِ قومی؛ امّا باورمند به «موسی و تورات».
      ۴- یهودی از نظرِ قومی؛ امّا بدونِ باور به دینِ یهود.
      ۵ - یهودیهایِ گرویده به مسیحیّت که خودشان را «Jews for Jesus» مینامند.
      یهودی ها شاخ و دُم ندارند و مانندِ سایرِ ملّتها و اقوام؛ دارایِ عقایدِ دینیِ گوناگون و و نظراتِ اجتماعی و سیاسیِ گوناگون هستند.
      اینکه «یهودی ها» همگی «یک دَست» و «پلید» هستند را نخست «کلیسایِ مسیحیّت» رواج داد. سپس نوبت به «مسلمانها» و بعد به «هیتلر» و «کمونیست ها» و بافندگانِ «تئوریهایِ توطئه» رسید.
      آین مزخرفات را از «مغزِ مَسمومِتان» بیرون بریزید.
      گیرَم که نه تنها ۶۵ درصدِ طلاهای آمریکا؛ بلکه ۱۰۰ درصدِ طلاهای همهٔ دنیا؛ در دست یهودی ها باشد. این «شرم آور» نیست؛ بلکه «افتخارِ تاریخی» برایِ یک قوم است که با تمامیِ زجرهایی که کشیده است؛ با تلاش و پُشتکار و اندیشیدن به چنین جایگاهی رسیده است. امّا «مسلمانها» و «شیعه ها» در مجموع یک و نیم میلیارد هستند و قتلها و غارتهایِ وحشتناکی را به سایرِ مردمان تحمیل کرده اند؛ هنوز هم که هنوز است «هیچ پوخی» نیستند. باور ندارید؟ به کشورهایِ «اسلام زده»(جُذامیانِ فکری) و کشورهایِ «شیعه زده» (چاهِ مستراح هایِ منتظرِ ظهورِ مَهدیِ چاهِ مستراح نَوَرد)؛ نگاهی بیندازید تا به عُمقِ «حماقت ها» و ماندَن در «عصرِ وحوش» و در نتیجه به این مزخرفاتی که زاییدهٔ «حسادَتها» هستند پِی ببرید.

      حذف
    2. خب میخواستم موضوعِ دیگه‌ای رو مطرح کنم
      این سهم بالا در ذخایر طلای آمریکا توسط یهودیان نمیتونه یه اهرم فشار برای اسرائیل باشه که بتونه ترامپ و آمریکا رو در جهت منافع خودش هماهنگ کنه؟

      حذف
    3. نَه؛ نمیتواند. ذخایر طلایِ آمریکا در دستِ «بانک مرکزیِ آمریکا»(Reserve Bank) است. آن مقدار طلا نیز که در دستِ کمپانیها و مردمِ آمریکا هستند؛ارزشِ سیاسی ندارند. به عنوانِ مثال یک کمپانی که دارایِ چه بسا بیش از ۵ تُن طلا است و در «جواهر سازیِ صنعتی» از آن استفاده میکند؛ «ذخایرِ طلایِ آن کمپانی» همان نقشی را دارد که «فولاد» برای کارخانه هایِ «فورد» و «جنرال موتورز» دارد (موادّ مصرفی). فشارها فقط میتوانند از طریقِ «فشارهایِ سیاسی» و «فشارهایِ دیپلماتیک» انجام بگیرند و همین اکنون نیز در جریان هستند و ربطی به «طلا و الماس» ندارند.
      گویا «رائفی پور» عقلَش نرسیده است که به شما یاد بدهد که:
      «بزرگترین تاجرانِ الماس» در سطحِ بین المللی؛ یهودی هستند. امّا چه بسا آن نوع از یهودیهایی که شما با ذرّه بین به دنبالشان هستید نباشند و چه بسا هیچ علاقه ای به درگیر شدن در مسائل سیاسی نداشته باشند.
      مشکلِ «شاگردانِ رائفی پور» این است که «احمق» هستند و هر «استفراغی» را هورت می کشند و فکر میکنند که «دانشمندِ علومِ سیاسی» شده اند.

      حذف
  8. ... یک بی‌شعورِ سیاستمدار هیچ باکی ندارد که معنی چیزی را که گفته چند بار تغییر دهد تا به مذاق مردم خوش آید .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما
      سخنِ بسیار درستی است. اینگونه کارها در تمامیِ کشورها بخشی از زندگیِ روزمرّهٔ مردم شده است.

      حذف
  9. https://x.com/dryja0b0d612755/status/1928722058189680888?s=46

    پاسخحذف
  10. به نظرت چقدر احتمال داره اسرائیلی ها این وبلاگ را رصد کنند
    و اینکه چرا رضا پهلوی برخلاف خارج از ایران
    بین ایرانی ها نسبتا بیشتر بقیه محبوبیت داره
    و این تضاد عملگرایی اسرائیل با بعضاً دوست داشتن ش توسط اسرائیلی های آشنا به ایران و فهال در توییتر
    چیست؟
    پول پخش کنی این خانواده هست یا چیز دیگری هست ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. من نمی دانم که اسرائیلیها این وبلاگ را رصد می کنند و یا نَه؟ امّا میدانم که تقریباً همهٔ رسانه ها را رصد میکنند.
      ۲ دلیل برای محبوبیّت ایشان در میانِ اقشاری از مردم وجود دارد:
      ۱- به خاطرِ «میراثِ پدر بزرگ و پِدَری» است.
      ۲- به خاطر «لاتایلات بافتنِ» اوباشانی است که خود را «اپوزیسیونچی» می نامد و هیچکدامشان حتّی تواناییِ تقسیمِ «کاه» در میانِ «اُلاغها» را نیز ندارند و سَر و تَهشان را که جمع کنید؛ بخشِ بزرگی از آنها «صادراتی» هستند و یا پیر و پاتالهایِ دورانِ مصدّق و طرفدارانِ موجوداتی هستند که خودشان را «فلسطینی» می نامند.
      اسرائیل نمیخواهد ایران دچارِ فروپاشیِ سرزمینی شود و از سویِ دیگر در پِی سرنگونیِ رژیمِ شیعیِ حاکم بر ایران است و به همین دلیل در این «واوِیلایِ قحط الّجال»؛ از ایشان حمایت می کُند.

      حذف
  11. به گفته‌ی وال استریت ژورنال، توافقِ احتمالی نه تنهاشاملِ جمع‌آوریِ سانتریفیوژها نیست، بلکه شاملِ مشارکتِ مستقیمِ امریکا(و احتمالا چین) در پروسه‌ی غنی‌سازی است.
    در این میان اسرائیل آمادگیِ نظامیِ خود رو برای حمله به تاسیساتِ هسته‌ایِ ایران رو در بوق و کرنا کرده و از طرفی دیگر رهبرانِ اروپایی مانندِ مکرون، در حالِ هشدار دادن به خطرِ هسته‌ای شدنِ رژیمِ شیعی و "اثرِ دومینوییِ آن در خاورِ میانه" است که می‌تواند تلنگری به ترامپ در جهتِ حفظِ حقوقِ اروپایی‌ها در این مذاکرات باشد.
    به نظر میاد که معادلاتِ توافق، پیچیده‌تر از اونی هست که بتوان تصور نمود.
    نظرِ شما چیست جنابِ کژدم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. فکر میکنم که نظرم را در بخشِ نظرات و اصلِ نوشتارهایِ پیشین گفته ام و نیازی به تکرار نیست.

      حذف
  12. چگونه ایرانی میخواهید بسازید؟ (بخش نخست)

    منتشر شد

    پاسخحذف