دموکراسی از خود دفاع می کُند
نفرت پراکنان
زمانی که از «دفاع» سخن میگوییم؛ در واقع به وجودِ «دشمن» اشاره میکنیم. سیستمهایِ اجتماعی هرگز نمیتوانند مانندِ «ساعتِ سوئیس» کار کنند. به همین خاطر است که فقط میتوان از تولیدِ «هارمونیِ پایدار» سخن گفت و هر آنچه که «هارمونیِ پایدار» را تهدید کند؛ «دشمن» نامیده می شود. «کمونیسم» و «اسلام» و «شیعه گری» و «پان ایرانیسم» و «پان تُرکیسم» و «پان کُردیسم» هم در عرصهٔ نظر و نیز در عرصهٔ مِیدانی؛ دُشمنانِ «دموکراسی» هستند. دارندگانِ چنین افکاری؛ همیشه دارایِ پرچمی خاص و شعارهایِ هیجان انگیز برایِ جلبِ نظرِ گروههایِ ویژه ای بوجود می آیند و خود را «نمایندهٔ خودخواندهٔ همهٔ مردم» می نامند و همیشه به تشکیلِ «حزب» روی می آورند و مخالفینِ خود را حتّی در میانِ کسانی که ادّعایِ داشتنِ آرزویِ خوشبختی برایِ آنها را دارند؛ با نامهای تحقیر آمیزی مانندِ «خود فروخته»؛ «مُشرِک»؛ یاد میکنند. احزاب سیاسی که اگر حتّی «پان» نباشند نیز از همین اُلگویِ رفتاری پیروی میکنند تا جامعه را تکّه پاره نموده و به «نفرت پراکنی» علیهِ دیگران بپردازند و در نهایت نیز به «فِرقه» تبدیل می شوند؛ از سویِ دیگر اگر رهبرانِ کلیدی و یا بخشی از یک حزبِ سیاسی؛ از طرفِ گروههایِ مالیِ داخلی و یا موجودیّتهایِ خارجی خریداری شوند؛ تمامی و یا بخشی از آن حزب و یا احزاب؛ تبدیل به «دلّال» (لابی) می شود و حتّی اگر نتواند تغییری اساسی به نفعِ آن موجودیّتها انجام دهد؛ امّا میتواند به «چوبِ لایِ چرخ» تبدیل شود. لذا «پارتی کراسی» نیز «دُشمنِ دموکراسی» است. به همین دلیل است که کشورهایِ «تک حزبی» و «چند حزبی» دارایِ یک اُلگویِ رفتاری مشابه هستند. گویی که مردم را به صورتِ دسته جمعی در یک «گاوداری» نگهداری کنند و یا اینکه آنها را در چند «گاوداری» نگهدارند و به آنها «علوفهٔ حزبی» بدهند. امّا «دموکراسی»؛ نوعی دیگر از «گاوداری» نیست؛ بلکه یک جامعهٔ «داینامیک»(Dynamic) است و «گاوداری» را بر نمی تابد.
فساد
در گفتارهایِ پیشین بخشی از «پروژهٔ مبارزه با فساد»(ارزِ دیجیتالِ ملّی؛ ملّی کردنِ همهٔ زمینها؛ پَس گرفتنِ رأی انتخاباتی) را مطرح کرده ام؛ امّا آیا «فساد» با این پروژه ها برایِ «حلّ این مُشکلات»؛ به آخرِ خطّ می رسد؟.... پاسخ این است که: «هرگز»...... زیرا «ذِهنِ تاریکِ مُفت خوری و زیاده طلبی»؛ هرگز از تلاش باز نمی ایستد و در فکرِ «ساختنِ راهها» و تدوینِ «استرتژی ها و تاکتیکهایِ رسیدن به هدفِ مُفت خواری» متمرکز است.
یکی از ترفندها که در رژیمِ کنونی (به صورتی بسیار شدید) و در حکومتِ محمّد رضا شاه پهلوی (به صورتی کمتر از رژیمِ شیعی) رایج بود و هست؛ مسئلهٔ «رانت خواری» است که در دورانِ محمّد رضا شاه؛ به «پارتی بازی» مشهور بود.یکی از مواردِ گسترده و عمیقِ «فساد» بوده و هست.
در آیندهٔ «ایرانِ نوین»؛ «ذهنهایِ تبهکار» از فعّالیت باز نخواهند ایستاد و «مُعاملاتِ تهاتری»(Bartering) میتوانند جایگزینِ «سایه» به جایِ «رشوه خواری و رشوه دادنِ علنی و زیرِ میزیِ نقدی» شوند. به عنوانِ مثال؛ افرادِ ثروتمندی که دارایِ «فرزندانِ کودَن» هستند که بدونِ «ثروتِ پدری» به دردِ «لایِ جِرز» نیز نمیخورند؛ تلاش خواهند کرد که آموزگارانِ خائنی را پیدا کنند که نمراتِ امتحانی آنها را بسیار بالاتر نشان دهند و به جایِ رشوهٔ مستقیم؛ به آنها «شغلهایِ صوری» و حقوقِ ماهانهٔ قانونی پیشنهاد کنند و یا برایشان سفرهایِ خارجیِ تفریحی تحتِ پوششِ «شرکت در سمینارها» با هزینهٔ شرکت و یا شرکتهایِ خود را پیشنهاد کنند. یا خودروِ مجّانی که برایِ شرکت خود خریده و ثبت کرده اند را در اختیارِ اشخاصِ گوناگون در «اِزایِ خدماتِ ویژه» قرار دهند. اگر ذِهنتان را به کار بیندازید؛ میتوانید ۱۰۰ ها نوع از این تاکتیها را حدس بزنید. لذا یکی از وظایف نهادهایِ مدنی؛ کشف شیوه هاي گسترش فساد و تدوینِ قوانین برایِ جلوگیری خواهد بود.
کژدم

جاوید شاه
پاسخ دادنحذفچشم. «رضا پهلوی» حتّی اگر پادشاه شَوَد. خودش نیز میداند که «آخرین نفر از سلسلهٔ پهلوی» خواهد بود و «جاوید بازی» در نمی آورد. اگر همین امروز «پادشاه شود»؛ حدّ اکثر بیشتر از ۲۰ سال فرصت ندارد.
حذفیک حسابِ سرانگشتیِ مِیدانی است:
۸۷=۶۷+۲۰
در کجای دنیا و بر اساسِ کدامین معیار؛ ۲۰ سال را «جاویدان بودن» می نامَند؟
اگر برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی مبارزه می کُنی؛ دستت درد نکند.
امّا برایِ خودت «آرزو نتراش». به دوستان و همرزمانِ خود نیز بگو که شعارِ «جاوید شاه»؛ هیچگونه همخوانی با واقعیّت ندارد.
نمیخواهم دِلَت را خالی کُنم. فقط خواستم بیدار باشی.
همهٔ شماها؛ چه «پادشاهی خواه» و چه «جمهوری خواه» در نهایت؛ مجبور هستید که به «اندیشه هایِ کژدم» روی بیاورید. زیرا «سالم ترینِ اندیشه ها» است. جمهوری خواهان و «حزب بازی خواهان»؛ ایران را ویران خواهند کرد و تنها اندیشه و طرحی که میتواند ایران را به «پیروزیهایِ دائمی و جاودانگی» هدایت کُند؛ «اندیشه هایِ کژدم» است.
حذفhttps://x.com/MahdiFa_/status/2004149695971840320
پاسخ دادنحذفنمی فهمَم که چرا نه تنها ذهنتان را با این «آت و آشغالهایِ شِبه سیاسی»؛ مشغول میکنید؟ بلکه میخواهید این افکارِ سخیفتان را به مردم نیز تزریق کنید؟
حذفیعنی با زَدَنِ این «سِلبریتی» چه چیزی بدست میاورید؟
من حتّی اسمِ این زن را نمیدانم؛ اسمِ موجودی به نامِ «ایرج مصداقی» را تازه شنیده ام. برایِ من این موجودات فقط به فکرِ «نام» هستند. آیا فکر میکنید که این زن یک «اینتلِکتوال» است؟ نَه.... هرگز. او اصلاً معنی «فمینیسم» را نمی فهمد. تاریخچه اَش را نیز نمیداند. او نیز مانندِ همهٔ ماها «شُغلی» دارد. من بقّال هستم؛ شما سبزی فروش هستی و این خانم هم «بازیگرِ هنرهایِ نمایشی»(فقط بازیگراست .... نه «هنرمند») است. درکِ این خانم از مسائل سیاسی در حدّ یک «خنذِر پنذِر فروش کنارِ خیابان» هم نیست. از سوراخی کوچکتر از «نوکِ سوزن گُلدوزی» به دنیا نگاه می کند. بدونِ اینکه بفهمد «فمینیسم» چیست؟ این خانم میبینید که در میانِ «آت و آشغالهایِ رایج در میانِ چَپ؛ وُک؛ رنگین کمان بازیها»؛ میتواند مشتری داشته باشد. شغلش نیز «بازیگری» است. راحت میتواند اَشک بریزد؛ غمزه کُند؛ لبخندِ عاشقانه بزند؛ بخندد؛ نقشِ پیرزن را بازی کُند؛ عصبانی شود و ..... بدونِ آنکه واقعاً عصبانی و یا خوشحال و یا عاشق و .... باشد
من(کژدم) به این موجودات؛ به هیچ وجه اعتماد نمی کنم. زیرا حرفهٔ آنها «نقش بازی کردن است» و در این حرفه آبدیده شده اند.
اگر شما با «تام کروز» مصاحبه کنید؛ نباید انتظار داشته باشید که در برابرِ شما به عنوانِ یک «اینتلکتوال» ظاهر شده است. بلکه باید او را به عنوانِ یک «بازیگر» ببینید. مصاحبه با این «موجودات» برایِ مطالعهٔ «رفتارشناسیِ بازیگران» بسیار مفید است و باید هدفِ اصلیِ مصاحبه باشد؛ سخنانشان اکثراً بی ارزش است. امّا «الگوهایِ رفتاریشان» بسیار واقعی است.
با این چیز مزخرفی که فرستادید؛ وقتِ مرا نیز تلف کردید.
این مزخرفات را وِل کنید.
آقای «آرش اعلایی» را حتماً می شناسید. ایشان گزارشگرِ سیاسی هستند و مسائل «کنگره» و «سنا» و «کاخ سفید» را دنبال میکنند.
حذفامّا آیا «اینتلکتوال» هستند؟..... هرگز.
این ویدیو را همین چند ساعتِ پیش منتشر کرده اند را ببینید.
عنوانِ این ویدیو «واکاوی سکوتِ مردم» است.
در این ویدیو هیچ اثری از «واکاوی» نمیبینید و از «واکاوی» فقط به عنوانِ «نام» استفاده شده است.
https://www.youtube.com/watch?v=ISdgmGSH1lA
آیا این ویدیو؛ «واکاوی» است و یا «واگاوی»؟
رهنمود چیست؟
بروید «ورزش کنید»؛ «دَنبل بزنید»؛ «داد بکشید»....
کجا باید اینکار را بکنید؟
«توی خانه»...... بهانه هم نیاورید که هوا آلوده است؛ توی «خونه»؛ «دَنبل بزنید؛ تا رژیمِ شیعی سرنگون شود»!!!!!
آیا این شخص یک «اینتلکتوال» است؟
پاسخ:
- نَه.
آیا میتواند در آینده «اینتلکتوال» بشود؟
پاسخ:
- هرگز. ..... هرچه که قرار بود بشود؛ همین است که میبینید.
این توییت دلیل ترند شدن قضیه فمینیسم و علیدوستی رو به نحوی دیگه بازگو میکنه.پیام نهایی،استفاده جا از تفرقه انداختن به اسم فمینیسم،چپ،اصلاح طلب و… برای بقای خودشه.(شاهزاده هم از طرفداران قدیمی اصلاحاته)
پاسخ دادنحذفhttps://x.com/sag_koshi/status/2004931925816033554
ایشان فقط «از طرفدارانِ قدیمی اصلاحات» نیستند؛ اگر به «دفترچه» نگاهی بیندازید؛ میبینید که حتّی برایِ «دورانِ اضطرار» نیز «مستأصل» هستند و نمیدانند که چکار باید بکنند و میانِ «قوانینِ زمانِ محمد رضا شاه» و «قوانینِ رژیمِ شیعی»؛ در حالِ «آفتاب بالانس؛ مهتاب بالانس» هستند.
حذفایشان اساساً طرحی ندارند و دستشان کاملاً خالی است؛ یعنی «اینتلکتوال» نیستند و میگویند که این مسائل را پس از «استقرارِ حکومت»(پادشاهی و یا جمهوری)؛ میتوان حلّ نمود.
ایشان نمیتوانند هضم کنند که: جوامع را «اینتلکتوالها» تغییر میدهند و با «بی برنامگی» و سپردنِ کارها به «سعید بادمجان میرزا قاسمی نژاد» و جمع کردنِ افرادی بسیار تُهی دست تر از «بادمجان میرزا قاسمی نژاد» در اطرافِ خود نمیتوانند «شورِ انقلابی» ایجاد کنند.
اکنون هم «رژیمِ شیعی» و نیز «اپوزیسیونچیها» با «مردمی خُنثی» روبرو هستند. «رژیم نمیتواند حکومت کُند» و «اپوزیسیونچیها نمیتوانند سرنگون کنند».
نشان دادنِ دروازه هایِ توخالیِ «باغِ عَدن» نیز نمیتواند «شورِ انقلابی» ایجاد کُند و حتّی اگر ایجاد کُند؛ برنامه ای برای «سرنگونی» ندارند. اگر بگویند که طرحِ ایجادِ «گاردِ جاویدان» داده ایم نیز فقط «نام فروشی» است و محتوایَش مانندِ همان ویدیویِ آقای آرش اعلایی است که میگوید: «دَمبل بزنید».
با «گاردِ جاویدان» نامیدنِ «ماستِ جاویدان» نمیتوان رژیم را سرنگون کرد.
«گاردِ جاویدان» یک نیرویِ کُشتارگر بود و نباید این نام را «بی محتوا» نمود.
زمانی که از «سامورایی» و یا «کامیکازه» صحبت میکنید؛ نمیتوانید «مِستر بین»(Mr. Bean) تحویل مردم بدهید.
امّا گویا «بادمجان میرزا قاسمی نژاد= سپهبُد سر تیمداران» تلاش دارند که چنین مُعجزه ای بکنند.
من(کژدم) که بخیل نیستم..... بفرمایید؛ این «ماست .... و .... این مِیدان ... و .... اینهم گُرزهایِ دشمنانِ شیعه مسلکِ ایران»
شما ظاهرا وقت فراغت وبلاگ نویسی میکنید نگفتن از کجا امرار معاش میکنید
پاسخ دادنحذفپرسیدی که چگونه امرارِ معاش میکُنم؟
حذفپاسُخ:
از راهِ دلّالیِ «کُسِ دخترِ بُزرگسال و کوچک سال» و «مادرِ جندهٔ عَقدِ نکاحیِ تو» و «خواهر» و «جندهٔ نکاحیِ تو که میگویی: زَنِ تو است» ..... اِمرارِ معاش میکُنم.
حاضرم تا دُخترِ ۶ ماهه اَت را به شرطِ اینکه: «کُس و کونَش» را بنا بَر شرعِ مقدّسِ «خمینیِ کونی» پاره نکنند؛ با «کون پاره کُن هایِ اوباشانِ شیعه» در «بازارِ بچّه بازهاي یونان و آلمان»..... «معامله کُنم»......
فهمیدی؟ ..... اگر نفهمیدی؟!!؛.... تا آخرِ فیلمِ سینماییِ «مونیخ» را تماشا کُن.
نُقطه آخرِ خطّ.
اگر «هم آیینانِ کژدم» دَر این «نبردِ سرنوشت ساز»؛ پیروز شوند؛... هیچ نشانه ای از «آیینِ تباهی = اسلام و شیعه گری» در ایران باقی نخواهد ماند.
حذفاین یک «قولِ شَرَف» است.
دلار به ۱۴۴ هزار تومان رسید. اُلگویِ رفتاریِ «ساکنینِ ایران» را اکنون در «بازارِ تهران» می بینید. پیش تر از اینها نیز در حرکتهایِ «مال باختگان» و «کامیونداران» دیده بودید. هیچکدام از این «اصناف»؛ نه تنها در «جنبش ملّی مهسا» شرکت نکردند؛ بلکه حتّی حمایتی در حدّ «لَب و دهان» نیز انجام ندادند و مانندِ «گاو» نشستند و چه بسا بخشی از آنها در سرکوبها نیز به شکلی از اَشکال (از جاسوسی گرفته؛ تا سرکوبِ مستقیم)؛ از رژیمِ شیعی دفاع نمودند.
پاسخ دادنحذفسالها پیش هشدار داده بودم که اگر امروز؛ به یک «جنبشِ حقّ طلبانه»؛ «دهَن کجی» کنید؛ فردا به حرکتِ شما نیز «دَهن کجی» خواهد شد. اگر امروز در برابرِ کُشته شدنِ فرزندِ همسایهٔ تان سکوت کنید؛ فرداها همه در برابرِ کُشته شدنِ فرزندتان سکوت خواهند کرد.
چند ماهِ پیش؛ «طرحِ انسداد» را پیشنهاد کردم که اگر اجرا می شد؛ نمیدانم که این «اکنونِ کنونی» وجود داشت و یا نَه؟
با اجرایی شدنِ «طرحِ انسداد» در همان زمان قیمتِ دلار به بالای یک میلیون و پانصد هزار تومان جهش پیدا می کرد. یعنی اینکه؛ پروژهٔ «قورباغه پز شدن» به ناگهان به پایان می رسید و به صورتی ناگهانی؛ به پخته شدن در «روغنِ داغ» تبدیل می شد و «جنبشی عمومی و بسیار جِدّی» برایِ سرنگونی رژیمِ شیعی شکل می گرفت.
امّا موردِ توجّه قرار نگرفت و نَشُد.
کژدم آخر نگفتی طرح انسداد چی هست اصلا
حذفطرحِ انسداد یعنی:
حذف«یک بُطریِ ویسکیِ ۲ و نیم لیتری را در کونَت و یک بطریِ دیگر را در دهانِ گُشادت فرو کنند» تا راههایِ خروج و ورود به طورِ کامل بسته شوند.
بسیاری از «اپوزیسیونچیها»؛ به «دیّوس فرزانه» ایراد می گیرند که:
پاسخ دادنحذفگفته بودی: «در یک قَدَمیِ رسیدن به قُلّه هستیم» ..... «پَس چه شد؟»
وقتی که میگویم «ایراد می گیرند»؛ منظورم این است که اساساً از مرحله پَرت هستند.
منظورِ «دیّوس فرزانه» از رسیدن به «قُلّه»؛ هرگز رُشدِ اقتصادی نبوده است. این احمقها(اپوزیسیونچیها) هنوز با «کُس شعرهایِ اسلامِ نابِ شیعی» آشنا نیستند. این اوباشانِ منتقد(اپوزیسیونچیها)؛ هنوز با «کُدهایِ شیعی» (Shiites Codes) آشنایی ندارند.
زمانی که مادرقحبه ای مانندِ «اِژه ای» میگوید «ما زندانیِ سیاسی نداریم»؛ منظورش این است که: «آنچه که داریم؛ اسیرانِ جنگیِ کُفّارِ حَربی هستند.».
به همین دلیل است که حتّی پیش از پایان یافتنِ حُکمِ زندان؛ پرونده ای دیگر می سازند تا این «کافرِ حربی» را در اِسارت نگاه دارند.
ماجرایِ «رسیدن به قُلّه» نیز یک «کُد» است و اشاره به «محاصره و نابودیِ اسرائیل» دارد. این «کُد» میگوید که «حلقهٔ آتش در دُورادُورِ اسرائیل ایجاد کرده ایم» و فقط به یک «شلّیکِ دسته جمعی» نیاز داریم تا «اسرائیل» را از صفحهٔ روزگار پاک کنیم.
زمانی که پس از قتلِ عامّ ۷ اُکتبر؛ «قُرمساقِ فرزانه» گفت: «پیشانی و شانهٔ بیشرفهایِ حماس را می بوسد»؛ اشاره به همین «قُلّه» داشت. امّا هرگز آنچه را که «کژدم» سالها پیش گفته بود را نفهمید که: «با استخدامِ مُزدوران نمیتوان امپراتوری ساخت». به همین دلیل بود که اوباشانِ مُزدورِ لُبنانی؛ در رسیدن به «پروژهٔ قُلّه»؛ شراکتی «صوری» داشتند.
امّا این به اصطلاح «روشنفکران»(بخوانید «خود روشنفکر پنداران»)؛ زبانِ «کُدها» را نفهمیده اند و بر اساسِ «افکارِ کتابیِ خود»؛ همچنان می پِندارند که: «قُلّه یعنی رُشدِ اقتصادی؛.... آزادیهایِ مَدَنی .... و ... اِلی آخر».
نمیدانم که آیا رهبرانِ اسرائیل با این «کُدها» آشنایی دارند؟ و یا نَه؟
امّا در ۲ سالِ اخیر دیدیم که «قُلّهٔ اوباشِ فرزانه» به «تَهِ درّه» تبدیل شد.
آنهایی که فکر میکنندِ «وعدهٔ رسیدن به قُلّه ها»؛ تعبیری «اقتصادی و مَدَنی دارد»؛ نشان میدهند که چقدر «احمق» هستند؟
زمانی که همهٔ کارشناسهایِ داخلی و خارجی میگویند که : با این سیاستها نمیتوان به «قُلّهٔ اقتصادی - اجتماعی» رسید و همچنان می بینند که رژیمِ شیعی برخلافِ بَر آوردهایِ آنها عَمل می کند؛ احمقانه فکر می کنند که «شعارهایِ رژیمِ شیعی» با اَعمالَش در تضاد است. به همین خاطر است که این «احمقهایِ خود روشنفکر پندار»؛ اساساً از مرحله پَرت هستند و سُخن هایشان از «واقعیّتِ مِیدانی» بسیار فاصله دارد.
رسیدن به «قُلّه» یعنی:
۱- به حلقهٔ آتش در سراسرِ مرزهایِ اسرائیل و دورتَر از آن نگاه کنید.
۲- در برابرِ سختی ها تحمّل کنید.
۳- زمانی که اسرائیل را مَحو کردیم؛ «دیّوسِ غایبِ دوازدهم» ظهور خواهد کرد و «کاخِ سفید» به «حسینیّه»(دیّوسِ سوّم از نجاساتِ طاهرین) تبدیل خواهد شد.
این است معنیِ واقعیِ «یک قدمیِ رسیدن به قُلّه».
حال بروید و برایِ خودتان قصّه هایِ رسیدن به «قُلّهٔ اقتصادی و اجتماعی» ببافید.
کژدم همه از دور معترض و خشمگینن تو میدان نبرد فقط اسرائیل حضور داره که در حال دفع کردن خطر از مرزهاشه و تمام.
پاسخ دادنحذفاساسا اعتراضات گله ای و ریختن مردم به خیابون هیچ اتفاق تازه ای رو رقم نمیزنه.اغتشاشات و آسیب به اموال عمومی رژیم رو تضعیف میکنه؟آتیش زدن در پایگاه و سطل آشغال و لاستیک وسط خیابون تغییری ایجاد میکنه؟
شما بگید ما تو جنگ برای تغییر نظام حکومتی هستیم که به روش اروپایی و غربی با اعتراضات مصالحت آمیز به دنبال نتیجه ایم یا قراره یک ایدئولوژی و باور فکری رو سرنگون کنیم که از مسیر کشتار و جنگ عبور میکنه؟
نیروی انتظامی برای سهمیه مرغ یخزده و برنج بیشتر، شرف خودش هم میفروشه، بعد بازاریها شعار دادن نیروی انتظامی حمایت حمایت.
پاسخ دادنحذفمگر در میانِ نیروهایِ رژیم؛ «شَرَف» وجود دارد که بفروشند؟
حذفاین اوباشان دیگر چیزی برایِ فروش ندارند.
اینکه اکنون «بازاریها» به خیابان آمده اند؛ نشانهٔ «انقلابی شُدَنِ آنها» نیست. بلکه نشانهٔ این است که «دورانِ کوهان خواری» نیز در حالِ رسیدن به پایان است و «شُتُر» خواهد مُرد.
«تظاهرات» نمیتواند قیمتِ دلار و طلا را پایین بیاورد. همانگونه که «دعایِ باران» نمیتواند باران بیاورد.
زمانی که قیمتِ دلار در یک روز ۷ هزار تومان بالا می رود؛ تعادلِ «خرید و فروش و سود و زیان» به هم میخورد و واردِ چرخهٔ «فروپاشی» می شود. یعنی دیگر «سنگ رویِ سنگ» نمیتواند بنا شود. لذا «بازاری ها» قدرتِ خرید و توانِ فروشِ خود را از دست می دهند. آنچه که با دلارِ قیمتِ پایینِ دیروز خریده بودند؛ نمیتوانند با دلارِ گران شده و «معادلِ ریالیِ آن» تطبیق داده و بفروشند. در آمدِ مردم «ریالی» است و ضریبِ بالا رفتنِ آن بسیار ناچیز است و زمانی که «کوهان خواری» به پایانِ خود نزدیک می شود و رژیم از «تزریقِ دلار» عاجز می شود؛ قدرتِ خریدِ مایحتاجِ زندگی؛ به شدّت پایین می آید و «بازاریها» نمیتواند جنسِ خود را بفروشند و «پولِ خود» را با سود آن به جیبِ خود برگردانند. این آن بُن بستی است که حتّی «بازاریانِ اهلِ حسینیّه و رواجِ خرافات و مَدّاحی بازی و دادنِ آش و قیمهٔ نذری» نیز احساس میکنند که به آخرِ خطّ رسیده اند و «قرآن و نهج البلاغه وحسین و ضریح و مَقعدِ مطهّرِ رضا اسهال و استفراغی» نیز نمیتوانند هیچ «گُهی بخورند».
بازاریان با شعار "اقتصاد مال خره، سیدعلی تاج سره" به استقبال دلار ۱۵۰ تومنی رفتند.
پاسخ دادنحذفرهنمودِ کژدم:
حذفاگر به «قربانی کردن» و «نَذر و نُذورات» برایِ «رسیدن به آرزو» و «دَفعِ شرّ» از طرفِ «خدا و یا خُدایان» (افکارِ پاگانیستی) مُعتقدید؛ ... همهٔ «اوباشانِ مادر جندهٔ بسیجی و سپاهی»؛ اَعمّ از «حاضرین» و یا «بازنشسته شدگان» را «قُربانی» کنید و مطمئن باشید که خونشان به «چاههایِ مستراح هایِ عمومی» سرازیر می شود (قبلهٔ واقعیِ شهیدانِ شیعه گری و اسلام)
حکومت ج.ا. به نقطهای (اقتصادی )رسیده که باید بین فروپاشی و بقا در قالب یک پوست اندازی گسترده و کنترل و برخورد با فساد مالی سپاهیان و وابستگانشان یکی را انتخاب کند
پاسخ دادنحذفپ.ن.۱ :عملا برخورد با اینهمه فساد مالی جز با اسلحه امکان پذیر نیست و خامنهای به عنوان سازنده این سیستم توان برخورد این چنینی با ایادی خود را ندارد، پس قاعدتا ج.ا. برای بقا باید دوران پسا خامنهای را هر چه زودتر آغاز کند والا برای همیشه این پنجره برایش باز نخواهد ماند
پ.ن. ۲ : چرا کشورهایی با اقتصاد مشابه مثل ونزوئلا به این نقطه نرسید ؟ چون تعدد این حجم مافیا و گروههای فاسد و این جمعیت ۹۰ میلیونی را (با دو انقلاب در حدود ۱۰۰ سال گذشته) نداشتند
آیا می دانی که چرا به نقطه ای که خواستِ تو(کونیِ حزب اللّهی ظاهراً اصلاح طلب) نرسیده اند؟
حذفبرایِ اینکه از همهٔ «کونی هایِ شیعه مسلک و اسلام گرا» خسته شده اند.
دیگر نمیخواهند نامِ «محمّد» را به نامِ «پیامبر» بشنوند. زیرا می دانند که «محمّد» یک «راهزن»؛ «بچّه باز»؛ «برده دار» و «برده فروش» و ... بوده است و دینِ او «سراسَر شَرّ است».
اگر «مسیح» را «خُدایی» فرستاده است؛ «محمّد» را «خُدایی ازجِنسِ دیگر»(خدایِ شَرّ) فرستاده است.
هربار که حرکتی در مخالفت با سیاستهایِ رژیم آغاز می شود؛ همهٔ مخالفانِ رژیم و بویژه آنهایی که سرنگونیِ رژیم شیعی را آرزو دارند؛ خوشحال و امیدوار میشوند. امّا بکار گرفتنِ تاکتیکهایِ شکست خوردهٔ پیشین (فقط تظاهرات) میتواند بارِ دیگر نیز به شکست بینجامد. هرچند که در شرایطِ کنونی؛ رژیمِ شیعی تا حدّ زیادی ضربه خورده و به شدّت تضعیف شده است و بسیاری از نیروهایِ سرکوبِ رژیم نیز از شرایط فعلی به شدّت سَرخورده شده اند و چه بسا نخواهند در سرکوبِ مردم؛ شدّت به خرج دهند.
پاسخ دادنحذفاگر جنبشِ جدید که از بازار آغاز شد؛ به یک «جنبشِ ملّی» و بسیار گسترده تر از «جنبش ملّی مهسا» تبدیل شود؛ سرنگونیِ رژیمِ شیعی را تضمین خواهد کرد.
«نافرمانی» باید به «پادگانها» کشیده شود و اگر سربازان و کادرهایِ پایین و میانیِ ارتش نیز به مردم بپیوندند؛ سرکوبِ مردم برایِ رژیمِ شیعی بسیار سخت و پُر هزینه خواهد شد. اگر سربازان درهایِ پادگانها را به رویِ مردم باز کنند؛ سرنگونیِ رژیم در کمتر از یک ماه قابلِ تصوّر است.
رمزِ پیروزی در «سراسری شدنِ جنبش» و پیوستنِ پادگانها به مردم است.
هر «ایده» و «شعارهایِ جایگزینی» که داده میشوند؛ باید از یک خاکریز بگذرد و آن خاکریز «رژیمِ شیعی» و نیروهایِ سرکوبِ آن است.
آنهایی که میگویند «این پرچم را بیرون نیار»؛ «آن شعار را نَدِه»؛ یا «احمق هستند» و یا «خائن». زیرا هر کسی با عقایدِ خاصّی به دنبالِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی است و نقطهٔ مشترکشان نیز همین است.
- در رابطه با حرکتهایِ مردمی؛ اِغراق نکنید.
- از شکستهایِ پیشین عِبرت بگیرید.
- تلاش کنید در دلهایِ نیروهایِ رژیم وَحشت و یأ س ایجاد کنید و در دَرگیری ها به آنها نشان دهید که «این تو بمیری؛ از آن تو بمیری ها» نیست.
- نیروهایِ رژیم را با «فرداهایی خَشن» که در انتظارِ آنها خواهد بود تهدید کنید؛ تا بدانند که «یک مَن ماست چقدر کَره دارد».
- از «تظاهرات برایِ تظاهرات» دست بشویید.
- امیدوارم که مردمِ آذربایجان در این حرکتِ نوین؛ سنگِ تمام بگذارند.
تمامیِ اُمیدِ من(کژدم) و هُشدارِ من این است که:
حذفاینبار بند را آب ندهید. رهنمودهایِ «در خیابان بمانید» را به «هیچ بگیرید»؛ در خیابان ماندن؛ «درجا زَدَن است» و راه به جایی نمی بَرَد. فقط در پِیِ راههایی باشید که بتوانید «ستونِ فقراتِ سرکوبِ رژیمِ شیعی»(سپاه؛ بسیج؛ گاردهایِ ضدّ شورش) را بشکنید.
تنها اسمی که در خیابان شنیده میشود اسم رضا پهلوی است.
پاسخ دادنحذفاینکه چه تعداد او را صدا میزنند مهم نیست،
مهم این است که اسم شخص دیگری شنیده نمیشود.
این گوی و این میدان آقای پهلوی.
اینجا دیگر فینال توست.
ببينيم میبری یا میبازی.
دوست دارم ببری،
نه بخاطر خودت یا بخاطر پادشاهی،
بخاطر ایران
متأسّفانه این موجود «ناتوان» است و فکر میکند که با شعار و درود فرستادن میتوان «رهبری» کرد.
حذفیکی از مشکلاتِ مهمّ و ساختاریِ «شازده فیل خان» این است که یک «شیعه » است و خود را از «ساداتِ موسی کاظمی» میداند.
این «جُذامِ فکری» نمی گذارد که تصمیمهایِ درست بگیرد.
نمیدانم که شماها شاهد بودید که همین «شازده فیل خان؛ چه بلایی بر سرِ «استاد فرود فولادوند» آوردند؟ او را نه تنها تنها گذاشتند؛ بلکه از همه سوی ایشان را «منزوی» کردند و مانندِ یک «کافر و مُشرک» با او رفتار نمودند؟
حذفاکنون عدّه ای شارلاتان میگویند که «گذشته ها گذشته....» «شازده خیلی فعّال شده است و در آرزویِ سرنگونیِ رژیم می سوزد»
من به این «قصّه های نَنه کُلثومی» کاری ندارم. من به «اُلگویِ رفتاری» کار دارم که ۴۷ سال است شاهدِ آن بوده ایم و هرگز تغییری نداشته است.
«شازده فیل خان» هنوز هم که هنوز است؛ نمیفهمد که یک «رهبر» باید چگونه سخن بگوید؟ چگونه رفتار کند؟ و حتّی معنیِ «دیپلماسی» را نیز در حدّ «بگو و بخند» و سخن گفتن در رابطه با «محیط زیست»؛ میداند و آن «گلّهٔ گاو» به رهبریِ «سعید بادمجان میرزا قاسمی - سپهبد سرتیم داران» که آنها را «تیمِ من» میخواند؛ به اندازهٔ «گاو» هم با «دیپلماسی» آشنا نیستند.
حذفhttps://x.com/caljon2025/status/2005618942900097373
پاسخ دادنحذفاین ویدیو نشان می دهد که مردم هنوز به مرحلهٔ «سَر پَرانی» به جایِ «عمّامه پرانی» نرسیده اند.
حذفهر زمان به آن مرحله رسیدند؛ مطمئن باشید که «پیروز خواهند شد» و گرنه باز هم شکست خواهند خورد.
با دلار ۱۵۰ هزار تومانی است که فرزندان پرچم ، وارد میدان خواهند شد و البته که اینبار تنها نیستیم.
پاسخ دادنحذفهمانگونه که روزِ پیش گفتم و تکرار میکنم؛ با تظاهرات قیمتِ دلار پایین نمی آید. زیرا بالا رفتنِ قیمتِ دلار و پایین آمدنش؛ محصولِ «مکانیسمِ ساختاری» است.
حذفبا «دعا خواندن»؛ باران نمی بارد. زیرا تشکیلِ قطراتِ باران از یک «مکانیسم» تبعیّت می کُند.
دریاچهٔ آذربایجان خُشک شد؛ بسیاری از تالابها خُشک شدند و یا در حالِ مرگ هستند. این روند نیز از یک مکانیسم چند وجهی تبعیّت می کُند. از قبیلِ: کنترلِ منابعِ آبی (بارندگی؛ شیوه هایِ حفظِ آبهایِ سطحی و ....)؛ تخصیصِ بودجه برای برای حفاظت از محیط زیست؛ همّت همهٔ مردم برایِ رعایتِ پروتوکُلهایِ حفظِ محیطِ زیست و برنامه ریزی برایِ مصرفِ آب و ....
«سرنگون کردنِ رژیم» نیز از قوانینِ خاصّی پیروی می کند؛
اگر تظاهراتها برایِ «تسخیرِ مراکزِ حکومتی» و شکستنِ ستونِ فقرات نظامی رژیم سازماندهی نشوند و در حدّ «تظاهرات برای تظاهراتِ روزِ بعد» باشند؛ تجربه هایِ گوناگونِ سالهایِ اخیر در حدّ اقلّ «بیلوروس» و «ونزوئلا» و جنبشهایِ پیشین در ایران؛ نشان داده اند که نه تنها «اتلافِ وقت» هستند؛ بلکه خساراتِ سنگینی به مردم وارد می آورند که همهٔ تان مشاهده نموده اید و نیازی به داستانسرایی ندارد.
هر کسی؛ در هر مقامی که که بخواهد از «تسخیرِ خیابانها و ماندن در خیابان» سخن بگوید؛ کارش «جلوگیری از سرنگونی است» و یک «خائن» است. زیرا در واقعیّتِ مِیدانی؛ ادامهٔ همان کاری است که «اصلاح طلبان» و «اعتدالیّون» در این ۴۷ سالِ اخیر انجام داده اند.
رژیمِ شیعی که نامش را «هستهٔ سخت» گذاشته اند؛ «دشمن» است. امّا «خاتمی و روحانی و تاجزاده و هوادارانِ منتظری و .........» دُشمن نیستند؛ بلکّ «خائنین» و «ستونِ پنجمِ دشمن» در میانِ مردم هستند.
در مکانیسمِ سرنگونی؛ چیزی به نامِ «بخشش» وجود ندارد و باید با نیروهایِ «دشمن» و «خائنین»؛ به یکسان برخورد شود.
در مکانیسمِ سرنگونی؛ مزخرفاتی مانندِ «آشتیِ ملّی» وجود ندارند.
مگر «رژیمِ شیعی» بخشی از «ملّت» است که فقط با بخشِ دیگری از «ملّت» اختلافِ نظر دارد؟ که حالا بیاییم و میانِ این دو و یا چند بخش از ملّت؛ برنامه ای تدوین کنیم که «دشمنی ها و کینه هایِ گذشته» را فراموش کنند و به یک «ملّت» تبدیل شوند.
«آشتی ملّی» زمانی معنی دارد که به عنوانِ مثال؛ از «مردم کردستان» و «مردمِ آذربایجان» بخواهیم که «کینه هایِ دیرینه» را که محصولِ دورانِ «خان خانی» بوده است و خونها ریخته شده اند را به «تاریخِ تلخ» بسپارند و «زندگیِ نوینی» را آغاز کنند.
امّا اینکه گفتید: «اینبار تنها نیستیم»؛ کاملاً درست است. امّا اینکه چگونه از این «تنها نیستیم» استفاده کنیم نیز دارایِ «مکانیسم هایِ ویژهٔ خود است». متأسفانه در ایران همه چیز در حدّ «کُلّی گویی» و «فلسفه بافی» یَخ زده است. هیچکس در پِیِ «ساختنِ مکانیسم» نیست. من(کژدم) تنها کسی هستم که همیشه در حالِ پیشنهادِ «مکانیسمِ انقلاب و سرنگونی» بوده ام و به همین خاطر نیز وجودِ عمیقِ «افکارِ اصلاح طلبانه» در میانِ «اپوزیسیونچیها» و بویژه «شَخصِ رضا پهلوی»؛ همگی تلاش کردند تا مرا و نظراتِ مرا «مُنزوی» کنند.
از ۱۵ سالِ پیش؛ از «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» سخن گفتم؛ پس از ۱۵ سال؛ عدّه ای موجوداتِ «کتابی» را جمع کردند که هیچگونه ارزیابی از «پروسهٔ سرنگونی» ندارند و یک نوشتارِ مزخرف و بی ارزش به نامِ «دفترچه» تولید کردند و «گاردِ جاویدانِ اَخته» را پیشنهاد کردند (خودکار و کاغذ بردارید و اسمِ چند نفر از دوستانتان را .......). در واقع «کاریکاتورِ اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» تولید کردند که حتّی به دردِ دستمالِ مستراح نیز نمی خورد.
اکنون نیز نمیدانند که در شرایطِ کنونی باید «چه گُهی بخورند»؟
باز هم «تسخیرِ خیابانها و ماندن در خیابانها» را در لفّافهٔ «درود می فرستم»ها پنهان کنند؛ تا بارِ دیگر جُنبش را به شکست بکشانند و سپس برای «کشته ها و زخمیها و اسیران» اشکِ تمساح بریزند و باز هم روز از نو و روزی از نو؛ که این رژیم جنایتکار است و باید سرنگون شود و از این نوع «کُس شعرهایِ تکراری»
حرکتِ کنونی هنوز در آغازِ راهِ شکل گرفتن است و به «جنبشِ ملّی و سراسری» تبدیل نشده است و قضاوت کردن نادرست است.
حذفوقتی میگویید: «اینبار تنها نیستیم»؛ احتمالاً اشارهٔ تان به «قولِ آقای ناتانیاهو» برای حمایت از قیامِ مردم برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی است و یا شاید بر رویِ «ترامپ» نیز حساب باز کرده اید.
من(کژدم) بر رویِ سخنانِ آقایِ ناتانیاهو؛ حساب باز می کنم. امّا ترامپ یک «شو مَن» است. رفتارِ کثیفِ او و سگِ زنجیریَش «جِی. دی. وَنس» با آقایِ زلنسکی؛ را هرگز نمیتوان فراموش نمود. لذا بر رویِ این موجودِ سخیف؛ حتّی فکرَش را نکنید.
امّا حساب باز کردن بر رویِ قولِ آقایِ ناتانیاهو نیز شرایطی دارد.
آقایِ ناتانیاهو باید مطمئن شود که شما «تشنهٔ خونِ پاسداران و بسیجیها و آخوندها» هستید و کُشتنِ آنها برای شما به سادگیِ «کُشتنِ سوسکهایِ حمّام» است و اگر اسلحه بدستتان بیفتند؛ نیروهایِ دشمنِ شیعی را خواهید کُشت. وگرنه مریض نیست که نیروهایِ آموزش دیده و زُبده اَش را برای «شعار دادن و وِلگردی در خیابان» بفرستد.
«دولتِ اسرائیل» به عنوانِ یک «دولت» با دیدگاههای حرفه ای و «عملیّاتی» به موضوع نگاه میکند و اسیرِ احساسات نیست.
اسرائیل باید به این دَرک برسد که اگر نیروهایش را به میدان آورد و مردم را مسلّح کرد؛ مردم باید «فرماندهیِ نظامی» این نیروها را بپذیرند و هر آنچه که دستور داده شد را عَمَلی کُنند. دقیقاً همانگونه که در میدانهایِ نبرد؛ سربازان از فرماندهان اطاعت می کنند.
نیروهایِ اسرائیل به عنوانِ «سرباز» و «رابین هود» و «هفت سامورایی» برایِ نجاتِ چند «دِهاتی»؛ واردِ میدان نخواهند شد؛ بلکه به عنوانِ «کوماندو ها» و «فرماندهانِ عملیّاتی» واردِ معادله خواهند شد. آنها «سرباز» نیستند؛ بلکه «سربازان» شماها هستید.
امیدوارم که فهمیده باشید و صابونِ ورودِ «۷ ساموراییِ نجات بخش» و «سوپر مَن» و «بَت مَن» را به معدهٔ تان نمالیده باشید.