۱۳۹۳ تیر ۱, یکشنبه

والسّابقون السّابقون الاغکان مقرّبون

در زبان کردی وقتی میخواهند بگویند «یک الاغ»؛ عدد «یک» را در آخر می آورند و «ی» را تلفظ نمیکنند و نتیجه این میشود که میگویند: «الاغَکَ» و اسم جمع آن مانند همان فارسی خودمان با اضافه کردن «ان» به انتهای اسم مفرد به «الاغکان» تبدیل میشود. امیدوارم که یک نکته در رابطه با دستور زبان کردی یاد گرفته باشید که در کیسهٔ هیچ عطاری پیدا نمیشود؛ مگر کژدم. معجزهٔ زبان کردی در این است که اسم جمع «الاغکان» با ضمیر «اینها» (فارسی) که در زبان عربی «اولائکَ» خوانده میشود شباهت عجیب و معنی داری پیدا میکند و اگر اندکی از گوینده فاصله بگیرید؛ این دو کلمه از نظر آوایی کاملاً یکسان مینمایند.

دفاع از حریم شیعه

امام حسن روحانی و سایر اکابر جنّت مکان اسلام شیعی میگویند که اگر داعشی های پدر سوخته به اماکن مقدس آنها در نجف و کربلا اهانت کنند؛ آنها را به سزای اعمالشان خواهند رسانید و عده ای کنتراتچی با سوابق درخشان  در سرکیسه کردن مردم ایران و گرفتن بودجه های هنگفت برای تشکیل گروههای جهادی و کفن پوش شیعه که استشهادشان از پوشیدن دومتر پارچهٔ سفید (مانند گروه استشهادیون) فراتر نرفته است و در ماجرای بحرین هم تا لب خلیج فارس رفتند و در ساحل بندرعباس مرگ بر بحرین گفتند و برای هر متر پارچهٔ کتان سفید چندین میلیون تومان از احمدی نژاد امام زمانی دریافت کرده و برای تحصیل در عتبات عالیات اروپایی نیز بورسیهٔ تحصیل درجهٔ دکترا گرفتند.
نخست اینکه همهٔ شیعیانی که اندکی با ماجرای عاشورا آشنایی دارند میدانند که در جاییکه به نام «مرقد مطهر امام حسین» از آن یاد میکنند؛ هیچ جسدی وجود ندارد و آنهایی هم که علاقه به تأویل و تفسیر و بازی با کلمات دارند؛ این «مرقد مطهر» را سمبلیک میدانند. پرسش این است که اگر یک گور سمبلیک داشته باشیم و از آن حاجت بخواهیم و برای بخشیده شدن گناهان به زیارت آن «مرقد مطهر سمبلیک» برویم؛ چه تفاوتی میان آنچه که «اعراب جاهلی» پیش از محمد خوانده میشوند و برای اینکه بتوانند خدایان خود را لمس و حس کنند؛ خدای سمبلیکی میساختند (بت ها) و مسلمانان که به خدای واحد نادیده ایمان دارند وجود دارد؟ مگر کسی به جز خدای واحد (الله) میتواند ببخشد و یا شفا دهد و حاجت ها را برآورده سازد؟ اگر میدانند که این گورها و ضریح ها «سمبلیک» هستند؛ دیگر چه جای تقدسی برای یک «نماد» باقی میماند؟ مگر آنکه شیعیان دوازده امامی با بازی کردن با کلمات «بت پرستی» را با بهره گرفتن از «این نماد و سمبل ها» دوباره زنده کرده اند و تمامی این امور پس از ظهور سلسلهٔ ننگین صفوی مانند یک «زالوی فکری» به جان ساکنین ایران افتاده است. حال گیرم که حسین مقدس بوده است؛ پس خمینی دروغگو چیست؟ آیا او هم مقدس است؟ اگر نیست .... پس آن مرقد مطهر و آن تکه پارچه هایی که برای «حاجت خواستن» بر ضریح او بسته میشوند چیستند؟ آیا این مرقد مطهری که بر اطراف گور کسی ساخته شده است که تمامی پیشگوییها و سخنانش دروغ و اشتباه بود؛ حتی ضربه ای کوچک به مغزها برای بیدار شدن به حساب نمی آید؟ آیا نمیفهمند که بقیهٔ مرقدهای مطهّر هم همینگونه تولید انبوه شده اند (امامزاده ها)؟  اگر نمی آید... پس باید گفت: «والسّابقون السّابقون الاغکان مقرّبون».
پرسش بعدی این است که اگر داعشی های پدر سوخته به کربلا وارد شوند و برای بیرون راندن آنها ازتوپ و خمپاره و بمباران هوایی و کاتیوشا استفاده شود این شهر بسیار مقدس و شفا بخش و پول ساز از صفحهٔ روزگار پاک میشود.

پرچم القاعده و داعش

امروز با دوست سلفی ام دیدار کردم و از او دربارهٔ پرچم سیاه القاعده و گروه داعش پرسیدم؛ زیرا فکر میکردم که چنین شکلی که در پرچم داعش است؛ نمیتواند بی معنی باشد و به منظور خاصی اینچنین طراحی شده است.


دوست سلفی من گفت که این پرچم همینطوری و الله بختکی ترسیم نشده است و مانند آرم جمهوری اسلامی که نماد «فرقهٔ سیک ها» (فرقه ای از آیین هندو) است و ربطی هم به اسلام ندارد نیست.
آنچه که دوست سلفی من به این «شیطان» (او مرا به شوخی گاهی شیطان و به خاطر صراحت لهجه گاهی «حنیف» مینامد) گفت آن چیزیست که در زیر می آید:

۱- شیوهٔ نگارش خط آن اشاره به «سلفی بودن» دارد (احتمالاً یکی از خطوط نگارش عربی در زمان محمد). سلفی به کسی گفته میشود که به اسلام اولیه؛ بدون فلسفه و علم کلام (بازی با کلمات) و تنها بر اساس قرآن و حدیث از سنت رسول و صحابه (مومنین اولیه) استوار است.
۲- در دایرهٔ سفید نام محمد در پایین ترین درجه (یعنی انسانی مثل همهٔ انسانها) نوشته شده و کلمهٔ «رسول» بالاتر از آن قرار دارد که نماد «جبرئیل» و مقام رسالت است و الله بر بالای کلمهٔ رسول نوشته شده است که نماد سخنگوی اصلی یعنی «الله» است. و «لا اله الّا الله» نیز بر بالاترین بخش پرچم نوشته شده است که میگوید: نه محمد و نه حتی جبرئیل و نه هیچکس دیگری قابل پرستش و دعا کردن و حاجت خواستن نیستند و هیچ خدایی به جز او نیست و حتی حاجت خواستن از الله نیز حرام است؛ زیرا حاجت خواستن از الله به نوعی «تحمیل اراده برای خواسته های ناچیز زمینی به الله» است که نوعی کفر است.
بحثهای بعدی ما به جایی نرسید؛ زیرا پاسخی نداشت که بدهد و من نیز به همین بسنده کردم.

المفسّرالاسلام و کاشف الرّموزالایمان

الاحقر
الکژدم الحنیف والشّیطان

۹ نظر:

  1. روز موعود داره نزدیک میشه جالبه که ارتش عراق ادعا می کنه که این عقب نشینی ها تاکتیکی هست

    یکی از پیکارجویان به بی‌بی‌سی گفت که آنها قصد دارند کل استان انبار را تصرف کنند تا برای حمله به بغداد، پایتخت، آماده شوند.

    پاسخحذف
  2. با درودی دگر بار بر کژدم گرامی
    چه گذشته است که کژدم گرام کف اختیار وانهاده است؟
    ما صبوری کژدم را خواهانیم۰شادباشی امور بر وفق مراد۰

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      غرض از این نوشتار این بود که آن عده ای که میتوانند فریب رژیم اسلامی ایران را خورده و به قتلگاه عراق فرستاده شوند؛ یکبار دیگر به مسئله فکر کنند.
      به کجا چنین شتابان؟ آیا میخواهید که این قوم یأجوج و مأجوج به ایران سرازیر نشوند؟ راهش بسیار سده است:
      ۱- بشار اسد مادر به خطا را به حال خودش رها کنید و دست از کشتار مردم سوریه بردارید.
      ۲- حزب الله لبنان خلع سلاح شده و به صورت یک نیروی سیاسی در لبنان در آید.
      ۳- فرق گرایی و شیعه بازی را در عراق رها کنید و به همهٔ مردم عراق به یک چشم نگاه کنید.
      حال اگر میگویید نخیر.... پس بفرمایید... راه باز جاده دراز.
      هنوز این گروههای دفاع از حریم شیعه و رهبر معظمشان و سایر آتش بیاران معرکه به این بدبختها نمیگویند که اگر این کارزار بیخ پیدا کند؛ دوستان و همفکران این قوم یأجوج و مأجوج از پاکستان و افغانستان جبهه های دیگری باز خواهند کرد و تبعیض مذهبی شیعیان بر علیه اهل تسنن در مرزهای شرقی آتش زیر خاکستر است.
      به جای این حرفها «انگلهای قم نشین» و «انگل فرزانه» را بر سر جایشان بنشانید.

      حذف
  3. خوانندگان گرامی
    با اینکه نمیتوان به اخباری که از طرف رژیم جمهوری اسلامی ایران منتشر میشوند اعتماد نمود؛ زیرا این اخبار میتوانند بخشی از کار تبلیغاتی برای فریب مردم و به هیجان آوردن آنها و تلاش برای جذب نیرو باشد. اما با اینحال این خبرها نباید از دید دور بمانند و راست و. دروغ بودن آنها در تحولات بعدی روشن خواهند شد.
    خبری که وبسایت امنیتی اطلاعاتی تابناک مننتشر نموده است؛ مبنی بر تجمع ۳۰۰۰ نیوی جهادی سلفی در بخش جنوب عراق و در مرزهای مشترک عراق و عربستان است.
    http://www.tabnak.ir/fa/news/410148/%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-3-%D9%87%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D8%AA%D8%B1%D9%88%D8%B1%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D8%B1%D8%B2-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به عنوان مثال به خبر دروغین زیر که در تابناک منتشر شده است نگاهی بیندازید. در این خبر نوشته شده است که «بیجی» در تسلط کامل داعش است و یکی از ساکنین شهر به ایندیپندنت گفته است که داعشی ها در به در به دنبال زنان آنها هستند.
      امام جعفر خیلی صادق به شیعیان فرموده است که هرچه میتوانید به دشمنان تهمت و افتراء بزنید (اسلام ناب فقه جعفری).
      http://www.tabnak.ir/fa/news/410123/%D8%AA%DA%A9%D9%81%DB%8C%D8%B1%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%A8%D9%87-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%87-%D8%AF%D9%86%D8%A8%D8%A7%D9%84-%D8%B2%D9%86%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A7%D9%82%DB%8C

      حذف
  4. جان کری تو عراق چه غلطی میکند؟امروز رفته ملاقات عمار حکیم مزدور ایران. مکارم شیرازی سلطان شکر هم حکم جهاد فی سبیل الله داده.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رضا گرامی

      چیزی و کسی به نام «نوکر ایران» وجود ندارد. حتی آنهایی که در ایران زندگی میکنند «نوکر ایران» نیستند. نوکر جیب خودشون هستند. رژیم حاکم بر ایران نیز یک حکومت ایرانی نیست. بلکه حکومت «تازی پرستان شیعه» است.

      حذف
  5. درود کژدم گرامی
    از این مطلب شما و کامنتها بوی حمایت از سنی ها در برابر شیعیان می آید. کاری به شیعه و سنی ندارم اما شما همان رویه سابق در زدن هر دو طرف را پیگیری کنید انگاه بیشتر جانب انصاف را نگه داشته اید. به هر حال شیعه هر مزخرفی که باشد بیشتر ایرانی است و غلبه سنی ها بر شیعیان یعنی کشتار وسیع ایرانیان. اکبر

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اکبر گرامی
      همه موضع من در برابر اسلام در تمامی اشکال آن چه شیعه و چه سنی و چه فرقه های تصوف (چه شیعی و چه سنی) میدانند. اما اگر شیعیان ایرانی هستند پس این بلوچها و کردها و مردم بخش وسیعی از خراسان و خوزستان و استان هرمزگان آیا ایرانی نیستند؟
      اتفاقاً هر چه ما میکشیم از دست «انگلهای صفوی» است.
      دشمن ایرانیان «تشیع صفوی» است. هر بلایی که سر ایران در این ۵۰۰ سال اخیر آمده است از طرف شیعیان صفوی لوده است. نمونهٔ زنده اش دریاچهٔ آذربایجان است که با معجزات تشیع در ۳۵ سال خشک شد.
      اصلاً بگذارید برگردیم به زمان «حسین»؛ اگر او شکست نمیخورد همان حکومتی را به راه می انداخت که هم اکنون «ابوبکر البغدادی» (رهبر داعش) در پی آن است. مگر حرف حسین (البته حرفهای منبری) این نبود که باید به سرچشمه های اصلی اسلام بازگشت (سلفی گری)؟ اگر حسین شکست نمیخورد مطمئن باشید که تشیع به این شکلی که الان وجود دارد نبود و شاید اساساً تشیعی وجود نداشت. اگر به تمامی فرقه های اسلامی نگاه کنید؛ همهٔ شان در آغاز جنبهٔ سیاسی و سهم خواهی از حکومت را داشتند و در طی دوران گذشته به فرقه های اسلامی تبدیل شده اند.
      من شیعه را ایرانی نمیدانم. ایرانی چه سنی باشد و یا شیعه باشد؛ یک «تازی پرست» است. «تازی پرستی» نخست رشتهٔ نیاکانی را از هم میگسلد و سپس به تولید نوکر اعتقادی بیگانگان میپردازد و در نتیجه مردمی «قارچ طبیعت» بوجود می آینند که هیچ رشتهٔ ارتباطی میان آنها نیست و به «زنازادهٔ فکری» تبدیل تبدیل شده اند و همدیگر را تکفیر میکنند و بر علیه هم عربده میکشند.
      من طرف سنی ها را نمیگیرم. من طرف پیش بینیهای خودم را میگیرم که در طی ۳ سال گذشته به دفعات تکرار کرده ام و از تکرار مکرر آنها خسته شده ام. به آن دو مقالهٔ گزنده در رابطه با قاسم سلیمانی نگاه کنید و یا به بقیهٔ نوشته های مربوط به شکسنت استراتژیک رژیم ننگین اسلامی ایران نگاهی دوباره بیندازید. من این مسائل را ۳ سال پیش دیده ام و گفته ام و با لجاجت تکرار کرده ام. بارها گفته ام که این نوع نگرش را رها نخواهم کرد؛ و از این شاخه به آن شاخه نخواهم پرید و یک خط را خواهم گرفت و ادامه خواهم داد؛ زیرا میدانستم که این خط بر اساس واقعیتها استوار است و اگر شاخه به شاخه بپرم؛ نوشته ها نیز سلسلهٔ نیکانی نخواهند داشت و این وبلاگ نیز مانند بسیاری وبسایتها و وبلاگها به «زنا زاده» و تولید «اندیشه های زنازاده» تبدیل خواهد شد.
      در تمامی آنچه که تا کنون منتشر کرده ام؛ یک «هارمونی» فکری و یک خط فکری وجود دارد. من بارها سخن استاد فرود فولادوند را تکرار کرده ام که «ایران تنها به دست ایرانیان آزاد خواهد شد». شاید بعضی ها فکر کنند که هر کس که ساکن ایران است ایرانیست؛ اما از نظر من یک «ضریح لیس» نه تنها ایرانی نیست؛ بلکه دشمن ایران است. کسی که «شیعه - سنی بازی» در می آورد ایرانی نیست. این جماعت را ببینید که برای استخوانهای پوسیدهٔ علی و حسین و عایشه و عمر و ابوبکر چگونه مثل سگهای هار به جان هم می افتند و تاریخ درخشان خویش پیش از حملهٔ «ابوبکر البغدادی های ۱۴۰۰ سال پیش» را انکار میکنند. اگر قرار است ضریحی لیس زده شود؛ ضریح کوروش و داریوش و دلاوران ایرانی را باید لیس زد و برای هیچ ایرانی نباید افتخار باشد که یک «ابوبکر البغدادی» به نام «حسین بن علی» در لشکر کشی قوم یأجوج و مأجوج حجازی؛ از سرداران آن حمله بوده است و اکنون نیز برای زیارت «گور سمبلیک» او خود را جر بدهند.
      اکبر گرامی
      براستی «دشمن پرستی»؛ از نظر اجتماعی به جز اینکه ملتی را شقه شقه کند؛ و عده ای انگل روسپی زاده نیز هر روز آویزهٔ جدیدی بر آن بیفزایند و جریان حرکت و تمامی آیندهٔ یک ملت را به فاضلاب هدایت کنند چه دست آوردی برای ما داشته است.
      ساکنین ایران بیدار نخواهند شد و زمانی نیز که بیدار شوند؛ همانگونه که بارها گفته ام؛ پس از افتادن در دیگ روغن داغ است؛ که دیگر فایده ای ندارد.
      به آنچه که در بالای وبلاگ نوشته شده است نگاهی بیندازید که بخش کوتاهی از یکر از همان مقاله هایی است که در این وبلاگ منتشر کرده ام:

      «انجمنهای «پیشگامان کاویانی برای فراخوان انجمن پادشاهی ایران» در درون میهن؛ از هم اکنون باید آماده باشند که در صورت عملی شدن حملهٔ نظامی به ایران؛ انجمنهای محلی دفاع غیر نظامی را تشکیل دهند و امر مهم کنترل بحران در شرایط جنگی را به عهده گیرند.»

      حتی دریغ از یک انجمن.

      حذف