۱۳۹۸ آبان ۲۶, یکشنبه

ساکنین ایران فقط عصبانی شده اند.

شاید خیلی ها فکر میکنند که طاقتِ «ساکنینِ ایران» طاق شده است و این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست و رژیم را سرنگون خواهند کرد ....
امّا اینگونه نیست .... این «موجودات» فقط عصبانی شده اند. حتّی زمانی که میگویند «رضا شاه روحت شاد» ... «دردِ ایران» ندارند و اساساً از «ایران» و «رضا شاه» درکی ندارند و ذهنهایشان با قصّه های «ننه کُلثومی» در بارهٔ  «رضا شاه»  پُر شده است. آنچه که این «موجودات» را به حرکتِ «هیستریک» واداشته است؛ «منفعتِ روزانه» است.
تا دیروز هیچ خبری نبود ... ناگهان «انقلابِ بنزین» فَوَران کرد!!! .... باید خیلی «خَر» بود تا باور کرد که این موجودات برای «ایران» و «آیندگان» حتّی پشیزی ارزش قائل هستند.

دلتان را زیاد خوش نکنید.

کژدم.

۳۷ نظر:

  1. اینکه عنوانِ این نوشتارِ بسیار کوتاه را «ساکنین ایران فقط عصبانی شده اند» انتخاب کردم؛ دلایل زیادی دارد که به مهمترین آنها اشاره میکنم:

    ۱- مدعیانِ رهبری هیچ کاری به جز شعار دادن «نمی فهمند» و فکر میکنند که با همصدایی با «حرکتِ بنزین» میتوانند معترضین را به خود جذب کنند. امّا گیرم که همه را به سویِ خود جمع کردند .... پس از آن چه؟ کدامین خرگوش را از تویِ کلاه بیرون خواهند آورد؟ کدامین فیل را هوا خواهند کرد؟ آیا جراًت دادنِ دستورِ حمله به پادگانها و کشتارِ اوباشانِ شیعی مسلک را دارند؟ .... تا به حال نشان داده اند که .... «ندارند».

    ۲- شرکت کنندگان در «جنبشِ بنزین» کمر به سرنگونیِ رژیمِ شیعی نبسته اند. زیرا بالاخره اکثریّتِ «بنزین چیها» را «شیعه مسلکها» تشکیل میدهند که تا «خرخره» در خرافات و مزخرفات غرق هستند و بسیاری از مطامِعِ کثیفشان را همین «تشیّع شنیعه» تأمین میکند.
    اینکه برخی میگویند که «بنزین» باعثِ «وحدتِ ملّی» شده است؛ یا به طورِ عمدی دروغ میگویند و یا اینکه معنیِ «وحدتِ ملّی» را «نمی فهمند».

    ۳- در این تظاهراتهایِ چند روزه؛ به صورتِ پراکنده شعارهایِ سیاسی نیز داده شده است؛ امّا این شعارها بی پایه و محتوی است. به عنوانِ مثال همین شعارِ «رضا شاه روحت شاد» یک شعارِ مزخرف است و بسیار شبیهِ مزخرفاتِ «شهریارِ تریاکی» در مجموعهٔ «حیدر بابایه سلام» میباشد که آرزویِ «گذشته ها» را برایِ «آینده» دارد (کاش گذشته ها آیندهٔ مان میشدند).
    اینگونه شعارها از نظرِ ساختاری بسیار شبیهِ «آرزوهایِ داعشی ها»؛ «القاعده ای ها»؛ «اخوان المسلمینی ها» و «هیپی ها» و «کمونیستها» است که در آرزویِ بازگشتِ به «مدینهٔ فاضلهٔ مستراح» میسوزند.

    ۳- اپوزیسیونچی هایِ قلّابی و احمق نیز که باید چند سر و گردن بالاتر از ساکنینِ عادی ایران باشند نیز مانندِ خَر در گِل گیر کرده اند و رهیافتی بهتر از «حکومتِ سکولاریستی لیبرال»؛ «سوسیال دموکراسیِ اروپایی» در چنته ندارند. زیرا کارشان فقط «کلیشه برداری» و مطالعهٔ «مُدلهایِ حکومتیِ رایج» است. به حرفهایشان گوش دهید و نوشته هایشان را بخوانید .... حتّی یک کلمهٔ جدید پیدا نمیکنید. همهٔ مزخرفاتی که میبافند؛ مانندِ تفاسیرِ گوناگونِ «قرآنِ کژیم» و «حاشیه نویسی هایِ مکرّر» بر متنِ اصلی است.
    لذا تمامیِ «فرهنگِ سیاسی» حتّی در سطحِ «اِلیتها» بویِ «کُهنگی» و «کپک زدگی» میدهد.

    ۴- اینکه در رسانه ها؛ تاکتیکهایِ تظاهراتیِ «بنزین چیها» زیرِ ذرّه بین رفته و برایش آسمان ریسمان میبافند؛ نباید ذهنهایِ شما را مخدوش سازد. زیرا باید پرسید که اینهمه «هنر» و اینهمه «تاکتیک هایِ درخشان» برایِ چه؟ ... برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعیانِ شنیع؟ یا برایِ «بازگشت به گذشتهٔ بنزینِ هزار تومانی؟» (بهشتِ شیعیانِ بنزینچی یعنی: بنزینِ هزار تومانی!!!).

    «بنزین بازی» جنبش نیست .... حرکتِ هیستریکِ آمیخته با «حماقتِ مُزمن» است.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینها هنوز با حسین میگویند بهتر است این حکومت حسینی سی سال دیگر هم باشد. خواهر کسده کربلا که امام حسین است مردم ایران را مادر جنده کرده!

      حذف
  2. ۲۰۰ کشته تا ۱۷ نوامبر
    https://www.instagram.com/p/B5BSs4FHGz9/?igshid=r3v1gs2iead3

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      کُشته شدنِ معترضین «ضرورت» نیست؛ بلکه یک «تحمیل» از طرفِ رژیمِ شیعی (حاکمیّتِ علی و حسینِ واجبی مال در کربلا با آبِ ابی الفض)است.
      میگویند اعتراضات بسیار شدیدتر از «جنبِشِ دی ماه» است امّا همچنان و طبقِ معمول «سازمانیافته» نیست. جنبشِ یوتیوبیِ ۸۸ سازمانیافته نبود و اگر هم سازمان یافتگی وجود د اشت؛ مربوط به همان بخشی بود که اوباشانِ اطلاعاتی آنها را «خودی» (بخوانید اصلاح طلبانِ قلّابی حکومتی) مینامیدند. بقیّه نیز در این وسط فقط نقشِ «خرس وسطی» را بازی میکردند و در نهایت جنبشِشان به «راهپیماییِ سکوت در پیاده روها» کشیده شد و «دماغ از پا درازتر» .... نخود نخود ... هرکه رود خانهٔ خود.
      مایهٔ تاًسف است که در دیماه نیز جنبش باز هم سازمان یافته نبود. از آن بدتر و شرم آورتر اینکه هنوز هم چیزی به نامِ «سازمان یافتگی» نه از طرفِ «مدعیانِ اپوزیسیونِ قلّابی» و نه از طرفِ معترضین فهمیده نشده است.
      شاید بهتر باشد که این جماعت را «احمقهایِ بنزینچی» نامید.
      برخی میگویند که آتشِ این اعتراضات بسیار تند است و به جایی خواهد رسید.
      من (کژدم) باز هم میگویم:
      «مردمِ عادی انقلابیونِ حرفه ای نیستند» و زمانی که جنبش تبدیل به «حرکتِ فرسایشی» بشود؛ هر ۲ طرفِ مقابل فرسایش می یابند؛ امّا مردمانِ عادّی سریعتر نا امید شده و شکست میخورند.
      آتش زدنِ انگشترِ «انگلِ بنیانگذار» و یا به آتش کشیدنِ خانهٔ چند «انگلِ حکومتی»؛ کاری از پیش نمی بَرَد. زیرا «فرسایش» به طورِ مداوم مانندِ موریانه وجودِ جنبش را از درون میخورَد.
      برخی میگویند که رژیم ناچار به تسلیم خواهد شد.
      من (کژدم) میگویم که اینچنین نخواهد شد. رژیم حتّی به اندازهٔ «تارِ مو» نیز امتیاز نخواهد داد. زیرا سرنوشت «سازمان نیافته ها» را بخوبی میداند.
      به نظرِ من (کژدم) آنهایی که خود را «اپوزیسیون چی» مینامند و همگی دچارِ «اسهالِ قلم» هستند؛ حتّی بیشتر از رژیمِ کثیفِ شیعی دشمنِ مردم هستند. زیرا از مردم میخواهند که به سازِ آنها برقصند؛ در حالی که نه تنها سازی ندارند؛ بلکه حتّی نمیدانند که «ساز» چگونه چیزی است؟
      اگر یادتان مانده باشد؛ «اوباش سازگارا» در یکی از گزارشهایِ روزانه اش گفت که شنیده است که فلانی را دستگیر کرده اند و پاسخ داد: «خیلی هم خوب شد... یک خواستهٔ جدید نیز به خواسته هایِ قبلی جنبش اضافه شد».
      وای به حالِ سرزمینی که روسپی زادگان بر آن حاکم هستند و «اپوزیسیون» نیز روسپی زادگانی همسنگ با حاکمان است.

      حذف
  3. اپوزیسیون واقعی وجود ندارد در خارج از کشور چند دسته خود را اپوزیسیون میدانند. مجاهدین خلق که در ارتجاع و ایدئولوژی احمقانه دست همه را از پشت بسته است. سابقه همکاری اولیه بعد از انقلاب با نظام و تقابل با آن بعد از ناکامی در سهم خواهی و پناهنده شدن به صدام نشان دهنده ضعف و انحطاط تفکر و درک رهبران آن را نشان میدهد. در حال حاضر هم منتظرند تا آمریکا تصمیم بگیرد از آنها علیه رژیم استفاده کنند، وگرنه خودشان ظرفیت هیچ کار مستقلی را ندارند.
    شاهزاده رضا پهلوی نیز نه جنم پدربزرگش را دارد و نه شرایط، روابط و امکانات پدرش را. او هم منتظر است که شاید زمانی در بازی تغییر رژیم او را بازی دهند. متاسفانه او حتی شم و هوش نسبی پدرش را در شناخت افراد، گروه ها و بازیهای سیاسی بین المللی را ندارد و به سادگی از عوامل خارج نشین رژیم فریب خورده و بازی داده میشود. مانند معصومه علینژاد، فرشگردیها و امثالهم. عامه مردم ایران مرده پرست هستند و عادت دارتد با نشخوار خاطرات و افتخارات گذشته نشئه شوند و از واقعیات کنونی بگریزند. بنابراین رضا پهلوی میتوانست ازین پتانسیل بالقوه کنونی و دید مثبت درصد بالایی از مردم ایران به رضا شاه و محمدرضا شاه استفاده کند ولی چنین ظرفیتی در او تا کنون دیده نشده است. یک گروه اپوزیسیون قلابی نق نقو داریم که کاملا در راستای برنامه های نظام فعال هستند از جمله اکبر گنجی، سازگارا، بهنود، مهاجرانی، علینژاد، فخرآور، امید دانا، امین فردین، داریوش همایون، فرشگردیها و امثالهم. دسته بعدی اپوزیسیونهای بیحال و شعر باف هستند مانند باقیمانده های گروه های چپ سابق، شریعتمداری و پیر و پاتالهای اطرافش در شورای گزار و ده ها فرد و گروه دیگر. در داخل ایران نیز معترض قلابی زیاد داریم مانند تعدادی از اصلاح طلبان و امنیتیها و خط امامیهای سابق و حتی اصولگرایان و معممین مانند تاجزاده، بهزاد نبوی، نوریزاد، ابراهیم اصغرزاده، حجاریان، عبدی و بسیاری دیگر. همین حجاریان چند ماه پیش در مقاله ای از ضرورت انجام یک شورش از جنوب شهر توسط پابرهنگان نوشت و در این چند روز دیدیم که این سناریو البته با کمی خارج شدن از کنترل اولیه پیاده شد و با دستگیری و سرکوب شدید تا مدتی احتمال حرکتهای خود جوششی جدی را از بین برد.
    به نظر من دولت هم تا عید در چند مرحله متوالی شوک درمانیهای فشرده را پیاده خواهد کرد. از جمله حذف یارانه تمامی انواع انرژی منجمله گاز و برق، فریز اموال مردم در بانکها و احتمال اعلام ورشکستگی تعدادی از آنها، کاهش نرخ سپرده بانکها، حذف یارانه های پنهان و سوبسیدهای مختلف، افزایش قیمت خدمات و کالاهای دولتی و در نهایت اعلام توافق با ترامپ و برجام دو. که این باز هم باعث شکرگزاری و سپاس رعیتی که از شوک درمانیها پاره پوره شده اشت خواهد شد. و باز این دور و تسلسل باطل تغییر ظاهر رژیم ادامه خواهد داشت با این تفاوت که آمریکا به جمع کشورهای مستفیض از مستعمره ایران از جمله اروپا، چین، ژاپن و روسیه اضافه خواهد شد.
    چهره کنونی حکومت منفور است و تعدادی از ارکان در ویترین آن پیر و لب گوری. به احتمال زیادی با کمک اپوزیسیون دروغین داخلی و خارجی، برنامه امنیتیها و کمک از داخل سپاه یک شبه کودتا یا رفرم راه بیاندازند و یک نسخه ایرانی خروشچف، گورباچف یا حتی السیسیدر ماتحت مردم ایران فرو کنند.

    پاسخحذف
  4. تنها راه چاره رسیدن درک عموم ملت به حدی است که بتوانند با اعتصاب سراری و فلج کردن کل سیستم آن را آچمز کند. اگر مردم تنها برای چند هفته اعتصاب کنند و با تجمعات چند صد هزار نفری متمرکز باعث ریزش از داخل نیروهای سرکوبگر و تسلیم آن خواهند شد. وگرنه در نهایت ایو فشارها و شل کن سفت کنها کار را به جایی خواهد رساند که گروههایی از داخل مردم دست به اسلحه و تقابل مسلحانه بزنند.

    پاسخحذف
  5. با درود به کژدم گرامی، با وجود کشته شدن نزدیک به 300 نفر و زخمی شدن هزاران نفر تو باز داری از عصبانیت آنی مردم و هیجان حرف میزنی؟ این مردم به این نتیجه رسیدن که تنها و تنها راه باقیمانده برای ادامه حیات و آینده نسلهای بعدی شان، سرنگونی این حاکمیت دروغ و جنون و غارت هست و تنها داشته شان جانشان بود که خیلی ها در این راه سخت و پرپیچ و خم از دست دادند، حال با توجه به شرایط حال حاضر ایران این سرزمین ویران شده و به غارت رفته، چه باید کرد؟ چه راهکاری داری؟ سازماندهی را از کجا و به چه شکلی به مردم کوچه و خیابان باید آموزش داد؟ و خیلی سوال های دیگر؟ چرا خارج نشینان در این خصوص حرکت مهم و جدیی انجام نمی دهند؟ چرا این شبکه های به ظاهر مردمی در این خصوص آموزش نمی دهند و با مردم صحبت نمیکنند؟ و خیلی چراهای دیگر

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      این موجودات به آن نتیجه ای که شما میگویید نرسیده اند. هنوز از کیر و خایهٔ مَمّد و حسین و ابیلفض آویزانند.

      حذف
  6. کژدم بیشتر سوالات من بی پاسخ موندن دلیلش رو نمیدونم من امیدوار بودم شما بتونید سوالات من رو پاسخ بدین.
    یکی از نکاتی که تو زندگی مسلمونهای دوران محمد دیده میشه سبک جنگیدن شون هست که شباهت زیادی به سامورایی ها داره.از لحاظ تعادل روحی و روانی جنگجو و پیروی از خلیفه و جهاد و .... به نظرتون این فرهنگ مبارزه چه ارتباطی با فرهنگ اعراب بدوی و ساختارشکنی های فرهنگی محمد داشته و چرا ملت ایران تحت تاثیر این فرهنگ مبارزه قرار نگرفتن؟

    پاسخحذف
  7. در رابطه با نظرات دیگر عزیزان هم باید بگم این موضوع که مطرح کنین تحت عنوان نبود اپوزوسیون مسئله ای بسیار عمیق تر از نبود رسانه قابل اعتماد و صدای مردمه. شما پیشفرض بسیار زیادی رو در نظر میگیرن که واقعیت خارجی ندارن.جایگاه ملت ایران فقط در شاهنامه هست وگرنه در صحنه ی مبارزه فقط اقوامی حضور دارن که فرهنگ قبیله ای(امام زمانی) بر اونها مستقره یا اتحادی که به دنبال شکل گیری اون هستین هیچوقت با گرونی بنزین و دلار و... شکل نمیگیره. انقلابها همراه با ایدئولوژی خاصی هستن که قادر به سرنگون کردن حاکمیت وقت میشن.در واقع هر ایدئولوژی هم رویاپردازی شخصی بوده که مقدمه ای هست برای فرهنگ و ارزش های جدید.(بهایی ها در زمان قاجار مثال شکست در این موضوع هستن) از سویی دیگه اکثر انقلابها با کوتاه اومدن یکی از طرفین به پایان میرسه ولی در مواجهه با حکومت آخوندا فقط یک جنگ که با شکست و پیروزی همراهه میتونه به این حاکمیت پایان بده.در واقع ما نیاز به اپوزوسیونی داریم که در قامت یک حکومت، مبارزان رو و نه گله رو در مقابل آخوندا قرار بده و در نهایت داستان سوال اینه بر فرض به قول پهلوی جاکش از جمهوری اسلامی گذر کردیم بعدش چی؟آیا مراسم محرم تعطیل میشه؟آیا عزاداری ها به پایان میرسه؟آیا با مشروبات الکلی و آزادی حجاب میشه سر و ته قضیه رو بست؟تنها اتفاقی که باید انتظارش رو داشته باشین تغییر اسم های اقا زاده هاست. من معتقدم باید به این حکومت فرصت بدیم تا فرهنگ تشیع و عدالت امام علی و جانشین امام زمان رو مردم ایران از نزدیک شاهدش باشن.
    من معتقدم این حکومت میتونه نقطه عطف ایرانیان و ایران نوین الگویی از شکل حکومت های آینده باشه در صورتی که فرهنگ تشیع با فرهنگی جدید جایگزین بشه. فرصت دادن به این حکومت میتونه به ظهور آفرینندگانی تبدیل بشه که سازنده فرهنگ و ارزش های نوین باشن مگر انسان های بزرگ از کجا سربرآوردن؟

    پاسخحذف
  8. دانی که چرا دار مکافات شدیم؟
    ناکرده گنه، چنین مجازات شدیم؟

    کُشتیم خرد، دار زدیم دانش را
    دربند و اسیر صد خرافات شدیم

    پاسخحذف
  9. من به عنوان یک دوستدار نظام حاکم با دیدن پست جدید خیلی خوشحال شدم و به وجد اومدم وقتی که شخصی مانند کژدم با این درجه تنفر از نظام با این اتفاقات پیش رو بازهم ناامید باشه (مقایسه کنید با به وجد امدنش در دی ماه ماه سال 96)باید گفت که نظام جمهورس اسلامی بیمه شده پس کژدم و سایر ناارضی نماها به قول امام مرحوممان از این وضعیت عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. شما دلیلی برای ناراضی بودن ندارید زیرا همگی گرداگردِ سفرهٔ غارت و دزدی و فساد نشسته اید.
      هیتلر هوادارانِ زیادی داشت (شاید ۸۰٪ جمعیّت آلمان) امّا شرایط عوض شد و ورق برگشت.
      آسیاب به نوبت.
      اگر شماها همچنان بر اریکهٔ قدرت هستید؛ از بی لیاقتی و عقبماندگی ساکنینِ ایران است که لیاقتِ بهتر از شماها را ندارند.

      حذف
  10. دژدم شما دين تشيع رو مظهر پليدي و زشتي ميدونين ولي چرا بچه هاي فرقان رو به چشمه هاي زلال تشبيه ميكنين؟

    پاسخحذف
  11. کژدم به نظرت سکوت ترامپ و انفعالش راجع به ناارامیهای یک هفته گذشته چه دلیل می تونه داشته باشه؟ایا به دلیل استیضاح و ضعف راجع به کمسائل داخلی امریکاست؟یا به دلیل اینکه ترامپ فعلا به نیروی داخلی تغییر دهنده که امید به تاثیرگذاری اون داشته باشه نرسیده!!!یا هیچ کدوم؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ترامپ و گروهش فعلا بر مقابله با طرح استیضاح و همچنین انتخابات ریاست جمهوری پیش رو متمرکز شده اند. در ضمن مسائل هنگ کنگ و یا بولیوی، ونزوئلا که بیخ گوششان هستند اولویت بیشتری دارند.
      همچنین نباید فراموش کرد ترامپ با فشار اقتصادی و محدود کردن نفوذ ایران در کشورهای منطقه از جمله عراق، یمن، سوریه و امثالهم منتظر میماند تا رژیم تسلیم مذاکرات مجدد و مطابق خواسته های ترامپ بشود. ثانیا زمانی که این اعتراضات بدون رهبر و سازمان بندی باشند، امکان نتیجه بخشی آن کم است و حتی اگر رژیم را ساقط کند مشخص نیست چه کسانی و با چه تفکراتی بر مملکت مسلط میشوند و شاید برنامه ای بدتر از سناریو 57 توسط کشورهایی مانند روسیه، اسرائیل، انگلیس و یا چین پیاده شود.

      حذف
    2. کژدم سخت در اشتباهی. این است قیام گرسنگان و پا برهنگان. تازه آغاز شده است. سخت در اشتباهی.

      حذف
  12. جناب کژدم درود. گمان کنم شما هم مثل خیلی ها! نا امید مطلق شده آید که میگویید ساکنین ایران فقط عصبانی شده اند یعنی بیش از سیصد کشته وحدود هفت هزار بازداشتی ثابت نکرده که با چه جلادان خون آشامی طرف هستیم خون آشامان که از خدا طلب صواب هم میکنند. واقعا از این زندگی سیر شده ام ای مرگ بیا که زندگی ماراکشت ایرانی گم نام

    پاسخحذف
  13. اعتراضات خیابانی در واکنش به افزایش قیمت بنزین فروکش کرد، اما مهم‌تر از آن، چگونگی فروکش آن یعنی استفاده از خشونت و پی‌آمدهای ناشی از آن است. خشونتی چندمرحله‌ای شامل به رسمیت نشناختن فرد معترض به صورتی که تعلق او به جامعه انکار می‌شود و با گونه‌ای پس زدن، طرد و به‌حاشیه راندن همراه است؛ خشونت فیزیکی در خیابان، و در گام بعد تحت تعقیب قراردادن معترض با شناسایی او، حتی پس از پایان اعتراض، بازداشت و خشونت در حصار که به تشدید و تداوم نارضایتی در جامعه دامن می‌زند و آن را چرخه‌ای دنباله‌دار می‌کند. به‌هرحال خشونت گسترده در برابر معترضان موجب بازپس‌گیری خیابان از آن‌ها شد.

    خیزش اعتراضی اخیر و شکل واکنش‌ها نسبت به آن وضعیت را به شکل برگشت‌ناپذیری تغییر داده است. به این معنی که رابطه‌ی بین سیستم حاکم و مردم به‌هیچ‌وجه دیگر شبیه رابطه‌ی پیش از اعتراضات نخواهد بود. عدم‌توجه به خواست مردم، ناشنیده گرفتن اعتراض آنها و عدم درک مطالبات‌شان، قایل نبودن حق اعتراض برای آن‌ها، نپذیرفتن اشتباه در تصمیم‌گیری و اعمال خشونت در پاسخ به معترضان، امکان اعتراضات مدنی بدون خشونت را از بین برده و به ایجاد هزینه‌های بیش‌تری در اعتراضات منجر شد.

    این هزینه‌ها بر هر دو طرف این نزاع اعمال شد، از یک‌سو هزینه‌ی تخریب اموال شهری و دولتی، خسارت ناشی از قطع اینترنت، و ایجاد بی‌اعتمادی در مردم (بگذریم از هزینه‌ی پرداخت یارانه‌های نقدی) چنان سنگین است که چه بسا بیشتر از سود حاصل از افزایش قیمت بنزین خواهد بود، به این هزینه‌ها می‌توانید افزایش ناگهانی جرم و مجرم از دید دست‌اندرکاران را نیز بیفزایید،که وقتی در گستره‌ی کل کشور در نظر گرفته شود، بسیار بزرگ‌تر خواهد شد. از سوی دیگر، هزینه‌ی تحمیل‌شده بر معترضان یعنی از دست دادن یا در خطر قرار گرفتن جان و امنیت‌شان چیزی نیست که بتوانند به‌راحتی از آن چشم‌پوشی کنند.

    عدم درک مطالبات و اعتراضات مردم باعث شد تا اعتراض را به اغتشاش یا به عوامل بیگانه یا عناوینی از این دست نسبت دهند. در جریان‌های اعتراضی گذشته معمولاً از برچسب‌های خاصی برای معترضان استفاده می‌شد که آن­ها را مضرّ نهادهای مستقر نشان می­داد، ولی چون این عبارت‌ها دیگر در جامعه ضد ارزش تعبیر نمی‌شوند یعنی مردم آن را منفی نمی‌پندارند این‌بار از عناوینی همچون «اغتشاشگر»، «آشوبگر»، «برهم‌زننده‌ی نظم مردم» و «مخرب اموال عمومی» استفاده شد. یعنی جابه‌جایی کانون آسیب از مراجع رسمی به مراکز مردمی، تا این‌گونه القا شود که آسیب اعتراضات متوجه مردم است.

    اتفاقات رخ داده برخی تغییرات اجتماعی را شکل داده و ویژگی‌هایی را در تحولات اجتماعی جاری موجب شده است؛ در رأس آن اینکه اعتماد مردم نسبت به ساختارهای موجود بیش از پیش از بین رفته و مشروعیت سیستم موجود را به سطح بسیار پایینی رسانده است.

    با درنظرگرفتن جنبش اعتراضی موجود در طول تاریخ تحولات اجتماعی چند دهه اخیر می‌توان دریافت که فواصل بین خیزش‌های اعتراضی کم‌تر شده و در یک روند کاهشی قرار دارد، به‌نحوی که حتی می‌توان آن را نه به عنوان جهش‌های مقطعی بلکه در زنجیره‌ای ممتد دید. استحکام این پیوستگی برای ما ایجاد معنا می‌کند و نشان از جامعه‌ای در حال تغییر دارد.

    درک ضرورت همبستگی و کشف راه‌های ایجاد آن برای بیان مطالبات و اعتراضات به صورت خودانگیخته در جامعه قابل توجه است، اعتراضات آن‌گونه که آمار ارگان‌های رسمی می‌گوید در بیش از صد شهر کشور جریان داشت. وجود چنین همبستگی‌ و گستره‌ای یک جنبش اجتماعی را قدرتمند می‌سازد و مهار آن را در درازمدت بسیار دشوار و حتی ناممکن می‌کند.

    پاسخحذف
  14. نکته‌ی دیگر خلق شعارهایی‌ست که در اعتراضات تمام شهرهای کشور نمود دارند و خواست و هدف مشخصی را دنبال می‌کنند. این خواسته‌ها برگرفته از تجربه‌ی زندگی روزمره، فشارهای اقتصادی، روانی و اجتماعی است. ساختارهای اقتصادی موجود، شتاب حرکت برای گسترش روابط سرمایه‌داری و آسیب‌های ناشی از آن موجب شد مردم تغییرات گسترده از جمله اختلاف طبقاتی، تبعیض، خصوصی‌سازی، کالایی‌شدن و غیره را به شکل حادی در زندگی خود حس کنند و در برابر آن موضع بگیرند. هرچند نباید نادیده گرفت که برخی اعتراضات کارگری مانند اعتراض کارگران هفت تپه در آگاهی‌سازی جامعه نقش تعیین‌کننده‌ای ایفا کرده و ادبیات اعتراضی جامعه را تحت تأثیر قرار داده است. می‌توان شعارها و هدف مشترک را در راستای حق معیشت، برابری اجتماعی و ستیز با نمادهای سرمایه‌داری مالی دید. به هر روی داشتن هدف مشترک از مشخصه‌های جنبش اجتماعی است که می‌تواند تکیه‌گاه پیشبرد آن باشد.

    ‌تحول دیگر در اقتدار نیروهای نظامی و مسلح در برابر مردم است. وقتی کسی در برابر گارد ویژه می‌ایستد و به او می‌گوید: «بزن» در حقیقت تنها توان گارد ویژه را ناچیز می‌شمرد و او را به تأمل وا می‌دارد.

    همچنین گذر از گفتمان جناح‌های درون حکومتی، که در ادامه‌ی خیزش دی‌ماه 1396 رخ داده است موضوع شایان اهمیت دیگری‌ست. شعارهای موجود در اعتراضات نشان می دهد مردم دیگر تفاوت چندانی بین جناح‌های مستقر نمی‌بینند و اگر هم تفاوتی وجود داشته باشد آن‌را چنان که بر سرنوشت‌شان مؤثر باشد تلقی نمی‌کنند.

    درس‌هایی از اعتراضات آبان‌ماه / اسماعیل قنواتی

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پاسخِ شما چند پرسش است:

      ۱- پس از این قصّهٔ شُسته رُفته ... مردم چکار باید بکنند؟ راههای عملی نشان دهید.
      ۲- چرا هنوز به تاریخ نگاری چسبیده اید؟ چرا از «آینده نگاری» گریزان هستید؟
      آیا دَرک و فهمِ سیاسیتان همینقدر است که قصّه های «ننه کلثومیِ شِبه سیاسی» تعریف کنید؟

      تا زمانی که «الیتهایِ جامعه» را «قصّه بافان» تشکیل میدهند ... این «کشور مستراح» لایروبی نخواهد شد.

      حذف
    2. شکل نوشته جوری انگار تا قبل از اعتراضات حکومت مردمی مستقر بوده.

      حذف
    3. درکِ شیعیانِ بدبختِ ساکنِ ایران از حکومتِ «تشیّع شنیعه» همان چیزی است که گفتید.
      اگر بنزین گران نمیشد؛ باز هم حاضر بودند که به این زندگیِ ننگین تحتِ حاکمیّتِ «عدلِ اسلامی - علوی» ادامه دهند.

      حذف
  15. درود بر کژدم
    کژدم علت مهاجرت شما از ایران چی بوده؟مگر یک مبارز میتونه صحنه مبارزه رو رها کنه؟ مگر یک دانش اموز حق این رو داره که کلاس درس رو ترک کنه؟ من احساس میکنم شما خانوادتون(منافع شخصی)براتون به حضور در کنار مبارزان(منافع جمعی) اولویت داشته.
    ترک کردن صحنه مبارزه بسیار ناراحت کننده است...بسیار ناراحت کننده....حتی ناراحت کننده تر از مرگ مبارز

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. به این پرسشِ شما پاسخ نمیدهم. زیرا بر رویِ مسائلِ شخصی متمرکز اشت.

      حذف
  16. کژدم به نظرتون حکومت برای بقای خودش به دنبال چه سناریوهایی در آینده هست؟ این حکومت به نقطه بی بازگشت رسیده. اگر با آمریکا(ترامپ) وارد مذاکره بشه بیانگر نوعی شکست حقارت آمیز خامنه ای در مقابل آمریکاست(در واقع مردم) به نظرتون احتمال بازگشت به دوران دهه شصت نیست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پرسش کنندهٔ گرامی
      پاسخ پرسشِ شما در نوشتارِ بعدی.

      حذف
  17. کژدم شما همیشه از اعتراضات سازمان یافته میزنین و در واقع سازمان یافتگی رو شرط اصلی تاثیرگذاری اعتراضات میدونین ولی من معتقدم روش مبارزه معترض هست که از اهمیت بالایی برخودداره.والا چوپان گوسفند ها رو به شکل سازمان یافته وارد دشت و چمن میکنه ولی این هیچ تهدیدی رو علیه حکومت ایجاد نمیکنه چون یک گوسفند که دشت و چمنش هم ازش بگیرین توانایی محدودی برای مبارزه داره(نهایتا در حد چهار تا لگد زدن به در و دیوار بانک و موسسات باشه)
    معترضی که توانایی پایان دادن به زندگی دشمن نباشه نهایتا فقط داره به زندگی خودش پایان میده.(آمار کشته ها در آبان ماه) یک مبارز سامورایی در واقع مهترین مهارتش تعادل بین روح و جسم(ذن)هست که ازش یک سامورایی میسازه تا تکنیک ها یا به قول شما سازمانیافتگی.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پرسش کنندهٔ گرامی
      با این جملهٔ شما کاملاً موافقم و همیشه نیز این را گفته ام:

      «معترضی که توانایی پایان دادن به زندگی دشمن نباشه نهایتا فقط داره به زندگی خودش پایان میده» (نقل از شما)
      امّا هیچ سامورایی بدونِ برنامه و «دیسیپلین» وارد میدان نمیشود.
      سازمان یافتگی تکنیکِ تبدیلِ «جویبارها» به «رودخانه» با تعیینِ «مسیرِ جریانِ از پیش تعریف شده است».
      بدونِ سازمانیافتگی ساموراییِ دلاور مثلِ «الاغ» خواهد مُرد.

      حذف
  18. با درود به کژدم گرامی، لطفا در صورت امکان تحلیل خود را از اوضاع و شرایط حال حاضر جامعه ایرانی بعد از قتل عام فجیع حداقل نزدیک به 500 نفر و یا بیشتر همزمان با قطع کردن اینترنت در داخل زندان بزرگی به نام ایران را بفرمایید، آیا روند تحولات و اتفاقات که از هفته پایانی آبانماه 98 آغاز شده است به تغییرات بزرگ و اساسی خواهد انجامید؟ آیا افزایش خشم و نفرت عمومی از این حاکمیت وقیح و شنیع و غارتگر و جلاد و کشتار بیرحمانه حتی کودکان و نوجوانان، موتور محرکه بزرگی برای سازماندهی و اتحاد گروههای متعدد اپوزیسیون نخواهد شد؟ لطفا راهکار بفرمایید و تنها به فحاشی گروههای متعدد اپوزیسیون داخلی و یا خارجی بسنده نکنید، در یک کلام و خیلی خلاصه چه نقشه راهی پیشنهاد میکنید؟ با درود و سپاس

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی

      ۱- من (کژدم) به شدّت با سوء استفاده از کودکان برایِ اهدافِ سیاسی مخالفم.
      ۲- اگر به سخنانِ «انگلِ فرزانه» و رهنمودهایش برایِ سرکوبهایِ بعدی دقّت کنید؛ مسئلهٔ «آتش به اختیار» بودنِ مزدورانش را تثبیت نموده و آنها را به گشتهایِ محلّه ای و اقدام مستقیم بدونِ رعایتِ «قوانینِ دست و پاگیر» رهنمود داد.
      لذا تکلیفِ آنهایی که میخواهند کاری بکنند و کمر به سرنگونیِ رژیمِ شیعی بسته اند مشخّص است. پاسخ به این پرسشها را در نوشتارِ بعدی خواهم داد.

      حذف
  19. سرکوب خونین اعتراضات، زمینه مناسب را برای تیم ترامپ جهت فشار بیشتر و تشکیل اجماع جهانی علیه رژیم حاکم در ایران مهیا کرده است. این تهی مغزان فکر میکردند با از سرگیری غنی سازی و راه اندازی فردو، میتوانند با دست پر سر میز مذاکره جهت برجام2 بنشینند و چانه بزنند، ولی این عمل هم احتمال استفاده از سیستم ماشه و رفتن دوباره پرونده ایران به شورای امنیت بالا برد. استاد فرصت سوزی و گاف دادن هستند. نباید فراموش کرد که هنوز اروپاییهای دودوزه باز حاضر به میدان دادن به آمریکا در ایران نیستند اما بعید میدانم در دراز مدت مقاومت کنند.

    پاسخحذف
  20. کشتار معترضان با سلاح محبوب رهبر؛ دراگانوف
    https://iranwire.com/fa/features/34551

    پاسخحذف
  21. سلام کژدم گرامی
    من با نظر شما موافقم . تا زمانی که مردم خودشان را برای جشنهای میلاد و امامت آماده میکنند و میلیونی به طرف کربلا پیاده راه میافتند هیچ تغییری اتفاق نمی افتد. و مردم به شدت و با تمام وجود مومن به سیستم و رهبر هستند و در همه جا تظاهرات کننده گان را اشرار مینامند و همچنین همه در هول تلاش انتخابات مجلس هستند . تا مذهب علی الخصوص تشیع در ایران حاکم میباشد همواره این وضعیت برقرار است .مردم ایران در تعریف امنیت فقط زورگیر شدن و راهزنی مسلحانه را نا امنی میدانند و برای این نعمت امنیت به تعریف اغلب ایرانی ها هزار بار خدا را شاکرند .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. پروژهٔ جایزه گذاشتن برای سرِ پاچاهارداران کلید خورد.

      حذف
  22. درود کژدم گرانی
    درست تشخیص دادید هیچ خبری نیست بطور مهندسی شده دارن خر داغ میکنن
    اکبر

    پاسخحذف
  23. سلام کژدم
    من با اینکه جزئ فقیرترین افراد این جامعه ام و در لحظه نوشتن این سطور فقط 6 هزارتومان تمام دارایی و نقدینگی من با 5 نفر خانوار میباشد اما همواره به چپ و دفاع آنان از طبقه خودم بدبین بوده ام . امشب یک نماینده ایرانی مجلس بلژیک از اعلام همبستگی 5 حزب پارلمان با مردم ایران خبر داد و از امتناع اعضا احزاب (( سبز )) و (( کمونیست )) در رای بر محکومیت نظام ایران . چگونه میتوان تمام خیانتهای چپ به ملت ایران را بازگو کرد ؟ داریوش و اسفندیار منفرد زاده و ایرج جنتی عطایی و فرهاد برای سیاهکل مرثیه ها سرودند ولی اکنون 40 سال است لال شده اند ؟ سری به بولت توده ای های خائن بزنید و مشاوره های آنها به سیستم را ملاحظه نمائید . من از جمهوری اسلامی گله ای ندارم . اما به شدت از این موجودات رذل و پست متنفرم . چگونه میتوان این پستها را رسوا کرد ؟ خیانتهای آنها را بر ملا کرد ؟ در بعضی کانالهای ماهواره ای هم به آنها میدان میدهن از جمله به وفور در بی بی سی که از فرخ نگهدار و فرزانه روستایی و غیره همواره دعوت به عمل می آورند .

    پاسخحذف