۱۴۰۴ اردیبهشت ۱۸, پنجشنبه

هیشکی نمیتونه مثلِ «ترامپ» بیانیّه صادر کُنه.

 امامِ زمان و ناجیِ بزرگ «ترامپ علیه السّلام» میخواهد در چند روزِ آینده یک بیانیّهٔ تاریخی صادر کند. «واشینگتن پُست» جار زده است که قرار است نامِ «خلیج فارس» را به «خلیجِ عربی» تبدیل کند؟؟!!! عدّه ای نیز «درفشِ کاویانی» برداشته  و «سینه زنی» و «زنجیر زنی» راه انداخته اند  تا خود را «ایران پرستان و میهن پرستانِ  پنجاه آتشه» نشان دهند. در حالی که سراسرِ «ایران زمین» پُر از مظاهِرِ «اعتقاداتِ عَرَب پایه» است.
مستراحهایی که به نامهایِ «مَقعدِ مطهّر» و «امام زاده» موردِ تقدیس و پرستش قرار میگیرند و مانندِ «پِشگل گوسفند» در سراسرِ ایران پراکنده هستند؛ «کُهنه هایِ حِیض» سیاه و سفید که بر سرهایِ «انگلها» است؛ همگی ایرانی هستند و به هیچ وجه ریشه در آیینهایِ «پاگانیستیِ عَربی»(Arabian Paganism) ندارند. حتّی نامِ جزیرهٔ «ابو موسی» نیز کاملاِ فارسی است و هیچ نشانه ای از نفوذِ عمیقِ عربها در آن دیده نمی شود. تکنولوژیِ تولیدِ «ضریح» و فرهنگِ «لیسیدنِ ضریح» نیز کاملاً «ایرانی» هستند و اساساً «کوروش بزرگ» خودش برایِ «امامانِ نجاساتِ طاهرین» سوگواری میکردند و سینه زنی و زنجیر زنی می فرمودند. زیرا میدانستند که این «موجوداتِ نجاساتِ طاهرین» همگی ایرانی الاصل بوده اند.
اساساً اینکه در تاریخِ ۱۴۰۰ سالهٔ اخیر؛ «اونیکه به ایران نَریده بود؛ کلاغِ کون دریده بود»؛ از ذهنهایِ «جذام زده» پاک شده است. حتّی «شاخابِ فارس» نیز نمیگویند. بلکه از کلمهٔ «خلیج» که عربی است استفاده میکنند.

به قولِ «علی سَگ کُش»:
امّا بعد....
نظر من (کژدم) در رابطه با این «بیانیّهٔ موعود» این است که شایعهٔ تغییرِ نامِ «خلیج فارس»؛ از طرفِ تیمِ ترامپ به این دلیل از شیپورِ «واشنگتُن پُست» بیرون زد تا نقشِ «وازلین» را برایِ «ایران پرستانِ دروغین» داشته باشد تا همه جایِ خود و جایگاهِ ویژهٔ شان را حسابی چَرب و چیل کنند؛ تا «بیانیّهٔ تاریخیِ اصلی» به صورتِ «خُشک خُشک» به آنجایشان فرو نَرَود و «احساساتشان جریجه دار نشده و به خونریزی نیفتد».
این بیانیّه «جزایرِ ۳ گانهٔ معروف» را نشانه خواهد رفت تا «سوّمین ضلعِ مثلّث» را تکمیل کند. ۲ ضلعِ نخست را «روسیه و چین» که روابطِ «بسیار استراتژیک» با «انگلِ فرزانه» و «شیعیانِ شنیعه» دارند؛ پیش از اینها بنا نهاده اند و «مهدیِ موعود ترامپ» (ع) با آن بیانیّهٔ تاریخی؛ ضلعِ سوّم را خواهد ساخت.

کژدم 

۱۰ نظر:

  1. سرکوب‌گرانِ رژیمِ شیعی در اعتراضاتِ خیابانیِ بعدی با مردمی مسلح طرف خواهند بود

    https://www.iranintl.com/202505085276

    پاسخحذف
  2. درود. داشتنِ سلاح؛ به تنهایی کافی نیست. همانگونه که با «ولگردی در خیابان»؛ مبارزان به «کاهدان» زدند. با مسلّح بودن نیز میتوانند به «کاهدان» بزنند. همین «جنگِ ۸ ساله»؛ مثالِ بسیار خوبی است. دیدید که رفیق دوستها و رضایی ها با داشتنِ سلاح؛ بسیجیان را هزاران هزار به «گا» دادند و کارخانهٔ «جسد سازی» براه انداختند و نامش را «شهید پروری» گذاشتند. در سالهایِ گذشته؛ به دفعات گفته ام که امیدوارم؛ جوانانی که به خدمتِ سربازی می روند؛ تلاش کنند تا جایی که میتوانند؛ آموزشها را جدی گرفته و درسهایِ نظامی یاد بگیرند.

    پاسخحذف
  3. حالا كه چي بشه؟ ترامپ خليج مكزيك هم به خليج امريكا تغيير داده، ولي در جامعه بين المللي پشيزي براي اين تغيير نام قايل نيست، بي برنامه و ندانم كاري ترامپ و درودسته اش باعث شده كه به همان گوز به شقيقه چه مربوط أست اويزان شوند، مردم امريكا ترامپ رو براي تخم مرغ ارزان اوردند، همان خواسته پنجا هفتي هاي ما اما خيلي بدبختانه تر،، پنجا هفتي ها با اب و برق مجاني به گاه رفتند حالا ببينيم مردم امريكا چگونه به گاه خواهند رفت..

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اینکه میگویید نامِ خلیج فارس را تغییر دهد؛ که چی بشه؟ کاملاً درست است. نامِ «پارس» را یونانیها و رُمی ها به عنوانِ آدرس مکانِ زیستِ «هخامنشیان» بر آن نهادند. مسئلهٔ اصلی این نیست که چه اسمی بر این «شاخاب» گذاشته شود؛ مهمّ این است که «مالکیّتِ این شاخاب» به نامِ کدامین سرزمین است.
      میوه ای هست که برخی آنرا «انگور»؛ برخی دیگر «ئوزوم»؛ برخی «عِنَب» و برخی «Grape» می نامند. امّا آن میوه با این نام گذاریها هیچ تغییری نمیکند. زمانی که اروپاییها این شاخاب را «شاخابِ پارس» نامیدند؛ همهٔ اطرافِ این شاخاب؛ بخشی از امپراتوریِ هخامنشیان بود و هخامنشیان؛ مالکِ آن بودند.
      اکنون نه قومی داریم که «هخامنشی» باشند و نه تمامیِ مالکیّتِ آن در دستِ «پارسها» و یا ایران است.
      امّا «پان ایرانیسم»؛ گوشش به این حرفها بدهکار نیست و میگوید که «ما زمانی صاحبِ آن بودیم» در حالی که آنهایی که واقعاً صاحبِ آن بودند (هخامنشیان - اشکانیان - ساسانیان) دیگر وجود ندارند و «مُرده اند». «اینهایی» که ادّعا دارند؛ «آنها» نیستند بلکه مخلوطی از اقوامِ کُهنِ آن دوران و عربها و تُرکها و مغولها هستند. داستانِ «پان ایرانیستها» مانندِ داستانِ «شیعیان» و «مسلمانان» است که برایِ خود «مالیخولیا» میبافند و چیزهایِ «مقدّسی» اختراع میکنند و هرکسی حرفشان را نپذیرد؛ «تکفیر» میشود.
      لذا ترامپ که ادّعا کرده استکه بیانیّهٔ بسیار مهمّی خواهد داد؛ نمیتواند با تغییرِ نام در «مالکیّتِ » این شاخاب تأثیری بگذارد. امّا اگر «مالکیّت» چیزی را بدست آورد؛ میشود به یقین گفت که کاری بسیار مهمّ کرده است. شیوهٔ رفتاری اَش در رابطه با «غزّه» و «گرین لند» و «کانادا» نشان میدهد که میخواهد از «مالکیّتِ جدیدی» سخن بگوید و آنرا به رسمیّت بشناسد.

      حذف
  4. کژدم ترامپ هیچ پوخی نیست بجز یک یاغی مثل خمینی... برای یاغی بودن کافی است چندین فازت پریده باشد. باور کنید ترامپ تقریبا تمام فازهاش پریده. کلیسا با استفاده از مشتی مذهبی که اکثر مردم امریکا را شامل میشود خمینی بور و کراواتی رو به قدرت رساند. دنیا را چه دیدی اگر خمینی ایران را به مدینه و سامره و مردم ایران را به گدایان مدینه و سامره تبدیل کرد , شاید ترامپ امریکا را به گیلیاد و مردم امریکا را به شهروندان درجه یک و دو وحتی برده و زنان را به ندیمه ووو تبدیل کند.. جالب اینجاست که کلیسا پاداش ترامپ و مردم گیج امریکا را برای اغاز تشکیل کشور گیلیاد ، با بیرون کشیدن یک امریکایی برای پاپ عملیاتی کرد. در ضمن وقت کردید سریال The Handmaid's Tale را حتما ببینید

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. متأسفانه شما در «کوچهٔ علی چپ» قَدم میزنید. نخست اینکه بحث در رابطه با مسائل داخلیِ آمریکا؛ حدّ اقل در این مرحله ای که ما هستیم (ضرورتِ حیاتیِ سرنگونی رژیمِ شیعی)؛ کاملاً نادرست بوده و اتلافِ وقت و تولیدِ «رؤیا» است. این سریالهایِ «نظریّهٔ توطئه»ای را فقط برای جذّاب بودن و سرگرم کنندگی و همچنین معرّفی «راهکارهایِ سیاسی» تماشا کنید. نه به عنوانِ «استوانه هایِ طرحهایِ سیاسی در آمریکا».
      مطمئن باشید که اقتصادِ آمریکا در دورهٔ ترامپ بهتر خواهد شد و مجامعِ مذهبی در آمریکا؛ فقط رأی فروش هستند و خواسته هایشان قوانینِ ضدّ LGBTQ و مسايل مربوط به تولید مثل و اینگونه مسائل است.

      حذف
    2. لطفاً اینگونه مزخرفات را نفرستید. زیرا منتشر نخواهم کرد.

      حذف
  5. درود بر کژدمِ گزنده
    رژیمِ شیعی در طی سالیانِ اخیر توانسته با مزخرفاتی مثلِ فلسفه‌ی "محورِ مقاومت" و "جمهوریِ اسلامیِ هسته‌ای" دلِ اقلیت طرفدارانش که معروف به "هسته‌ی سخت" هستن رو بدست بیاره و حتی ازشون به عنوانِ نیروی سرکوب استفاده بکنه.
    از طرفی اعزامِ دو جنگنده‌ی بی‌۵۲ به دیه‌گو گارسیا که اخیرا انجام شد، ترامپ پیامی به مانندِ فضای قبل از جلسه‌ی اولِ مذاکرات به رژیم فرستاد که: "یا حرفِ من و یا حرفِ من" و از ابزارِ زور برای به ثمر نشوندنِ خواسته‌ی اصلیش که جمع‌آوریِ و انهدامِ کاملِ سانتریفیوژهاست، استفاده خواهد کرد.
    رژیم در یک دوراهیِ که هردو به بن‌بست میرسه گیر کرده:
    یا سانتریفیوژهارو کلا جمع آوری میکنه و در مقابل طرفدارانِ سرسختش که طیِ سالیانِ اخیر با اقداماتی مثلِ تلافی نکردنِ حمله‌ی اسراییل نسبتِ به رژیم بدبین شده بودن رو بدبین‌تر خواهد کرد و ممکنه به ریزشِ بیشتر و عمده‌ای در محافظانش ایجاد کنه

    و دوم اینکه خطرِ حمله به تاسیساتش رو قبول کنه که در اون صورت باز هم به بحرانِ دیگه ای دچار میشه که ممکنه کنترلِ اوضاع از دستش خارج بشه
    نشستِ اخیرِ شی‌جین پینگ و پوتین هم ممکنه که در رابطه با مواضعِ احتمالیِ این دو در قبالِ مذاکرات بوده باشه
    بسیار خوشحال میشم تحلیلِ شما رو هم بشنوم در این رابطه

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. درود بر شما
      نظرِ خودم را در نوشتارِ بعدی که در حالِ نوشتَنش هستم؛ خواهم گفت.

      حذف
  6. (نبرد میانِ «شکارچی» و «لاشخور») منتشر شد.

    پاسخحذف