۱۳۹۴ فروردین ۵, چهارشنبه

«حاجی بادمجان میرزاقاسمی» گوزید و رفت ....

قابل توجّه «تَشتَک نیوز» ها؛ «پشمک نیوز»ها؛ «شلغم نیوزها»

با ورود عربستان و شیطان بزرگ به «نبرد تکریت»؛ همهٔ آن داستان سراییها و افسانه پردازیها در بارهٔ «حاجی بادمجان گروهبان میرزا قاسمی» سلیمانی به فاضلاب فراموشی و این مردَکِ کثیف و احمق؛ به زباله دان سپرده شد. همان جایی که هم «روسپی فرزانه» اش و هم تار وپود «اعتقادات کثیفش» و هم خودش شایستهٔ آن هستند.
روسپی زاده مسعود بهنود؛ روسپی زادگان جبههٔ ملّی و نهضت آزادی که در میان خایه های کاشانی و خمینی آویزانند و سایر «نان به نرخ روز خورها» که در این تلاش «شلغم نیوزی» برای دمیدن در بادکنکی به نام «حاجی بادمجان گروهبان میرزا قاسمی» شرکت داشته و خاک بر چشم «میهن پرستان واقعی» میپاشیدند؛ نیز به همان مستراح خواهند رفت که «سردار قلّابی شان» رفت.
مثل آذری زیبایی هست که میگوید:

آغ گوئتونن؛ قره گوت ... سودان گئچنده معلوم ائلر....

هوی ....حاجی بادمجان..... !!!!
در عراق بیش از ۷۰۰۰ نفر را به «گا» دادی و «انگل سیستانی» نیز به هیکلت رید....
حالا بدو برو «یمن» ..... برای پیروزیهای بیشتر بهتره همونطور که یکی از خواهرهاتو به «مغنیه» هدیه کردی .... یکی دیگرشون را هم وَردار و با خودت  ببر به رهبر «اوباشان حوثی» هدیه کن ..... شاید «افاقه» بکنه.

در یمن «دیگ آش بزرگی» برایت بار گذاشته اند .....

کژدم

۷ نظر:

  1. جناب کژدم منظور این ضرب المثل چیست؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      زمانی که یک نفر را با ضرب و زور تبلیغات بزرگ و باهوش جلوه میدهند؛ در زمان «همل» معلوم میشود که چند مرده حلّاج است؟
      این مثل میگوید: «کون سفید و یا سیاه؛ موقع گذشتن از رودخانه معلوم میشود»
      اشاره ای است به «مجالس زنانه» که بعضی از خانمها دربارهٔ زیباییهای خودشان داد سخن میدهند. امّا زمانی که مجبورند از رودخاتنه رد شوند باید دامنشان را بالا بگیرند تا خیس نشود.

      حذف
  2. اينده اسلامستان گازدار ؟
    جنگ سرد شيعه انگليسى و اسلام امريكايى را در تهران فراموش كنيد
    جرا كه در عصر گاز داران محدود ؛
    نظم نوين در اسلامستان استراتژيكى با برقرارى و جا اندازى دكترين نويعنى
    موازنه قدرت ميان اسلام. امريكايى
    و شيعه امريكاى در غياب هژمونى امريكايى ؟؟؟
    تكميل خواهد شد!!!
    از انروزى كه زيبكنيو برژزنسكى ؛
    هشدار داد كه مركز ثقل استراتژيكى
    دنيا به حاشيه پيرامونىًً جاده ابريشم
    نوين و اوروسيا ( از شرق جاوه
    تا انسوى كرانه طنجه) تغير خواهد
    كرد و تاكيد ورزيد كه بايستى تدبيرىً نو انديشيد
    و مانع تسلط روسيه و چين بر
    گنجينه هاى طبيعى و منابع سرشار
    موجود در ان محدوده ژىو استراتژيكى شد ؛ پروژه احيا و تقويت نهضت هاى
    فرقه اى و مذهبى درووند برخورد
    نهضت هاى جهادى عليه حكومتهاى اسلامى كليد خورد!!

    بنظر پارهً اى ظهور يكشبه داعش
    وًداعشيسمًً نقطه اغازى بر پايان
    نظم قديم كه بر محور ناسيوناليسم
    بومى و حكومتى بود ; خواهد بودو و همگى در انتظارًپيدايش نظم نوينىًً كه
    هنوز تركيبى نا مشخص دارد
    نشسته اند!

    برخى از زايش دكترين پوتين ايسم
    كه بر محور معادلات اقتصادى
    به ويژه گازى استوار هست و
    تاكنون با هند و تركيه و مصر
    و قبرس تجربه شده سخن مى گويند

    جماعتى از دكترين ناموازنه اوباما
    كه عبور از متريكس كهنه امريكايى
    در منطقهاست دفاع جانانه كرده و
    جا اندازى موازنه تاكتيكى
    شيعهستان بزرگ در مقابل
    مثلث سلطانستان ( تركيه- مصر
    عربستان) را بسيار موجه و بازگشت
    ايران به اردوگاهً امريكا را حياتى
    و واجب الاجرا ى دانند !!!

    در اين ميان رژيم تهران همانگونه كه
    انتونى كوردسمن كارشناس برجسته
    استراتژيكى در مركز مطالعات
    راهبردى و امنيت ملى در واشنگتن
    اشاره داشته ؛ با زرنگى پشت
    سپر اتمى و جنگ سرد منطقه اىبا
    اسرايىل پنهان شده و بازوان
    اختاپوسي خود را از عدن تا
    لبنان گسترده و به روياى
    امپراتورى شيعه ستان ايرانى
    واقعيت مى بخشد.

    حال بايد ديد كدامين دكترين
    جا خواهد افتاد ؟
    ايا دكترين ام القراى اسلامى
    كه از اغاز بوسيله جواد لاريجانى
    درسپاه دكتريته شده بود يا
    پوتين كه تلويحا موافقت ناتانيهو
    را دارد !!!
    يا اينكه خوش خيالى بن رود
    تيوريسين دربار اوباما كه روى
    تك خال ضد داعش قمار كرده
    و ضديت با داعش را نقطه
    مشترك تمامى قدرتها چه شيعه
    وچه سنى دانسته و باورمند
    به اينكه همه با هم عليه داعش
    هم پيمان خواهند شد !!

    فعلا ظاهرا برنده سپاه قدس است
    كه تمامىغناىم جنگى امريكا
    را مى بلعد!!!

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      سپاه قدس هنوز چیزی را نبلعیده است و تمامی داراییهای استراتژیکش در حال فرو ریختن هستند. تنها نفعی که سپاه قدس از این معرکه برده است «فروش سلاح» به شیعیان عراقی و «یمنی هاست». سود دیگری نیز که میبرند؛ فروش نفت قاچاق از طریق عراق است. امّا هزینه های سرسام آوری دارند که این مقدار در آمد نمیتواند آنرا پوشش دهد.

      حذف
  3. شکست سنگین «حاجی بادمجان گروهبان میرزاقاسمی» سلیمانی در نبرد تکریت؛ آبروی «مارتین دمپسی» و هم «اوباما» و هم «آموزگاران نظامی آمریکایی» را نیز برد.
    در این نبرد بسیاری از یگانهای رزمی از هم متلاشی شده و بسیاری از نیروهای شبح نظامیان شیعه (تعلیم دیدگان حاجی بادمجان) فرار کرده اند.
    اکنون «حاجی بادمجان» باید پس از پیروزیهای ظاهری و زود گذر در «یمن»؛ منتظر نبردهای گسترده و ویرانگر در یمن باشد.
    آنچه که اکنون توسط «حزبلبلیها» و «شلغم نیوزها» جشن گرفته میشوند (ماجراهای یمن).
    زمینهٔ «گریه های فردا» هستند.

    پاسخحذف
  4. عمار ملی، فعال سیاسی در واکنش به این گرایش جدید میان برخی اصلاح‌طلب که نقش سلیمانی در کمک‌رساندن به بشار اسد و سرکوب‌گران سوریه را نادیده گرفته‌اند، مطلبی در فیس‌بوک نگاشته است:

    سه روزنامه‌نگار سرشناس اصلاح‌طلب، فرمانده سپاه قدس، قاسم سلیمانی، را با سه واژه زیر توصیف کرده‌اند:

    مسعود بهنود او را «سردار عارف» خواند (در برنامه صفحه ۲ بی بی سی). محمد قوچانی او را «سردار صلح» نامید (در سرمقاله مهرنامه) و ابراهیم نبوی وی را «آبروی ایرانیان» می‌داند (در صفحه‌اش در فیس‌بوک).

    دیگر نقش جمهوری اسلامی و سپاه قدس در دفاع از حکومت بشار اسد و مشاوره نظامی و کمک تسلیحاتی به ارتش بشار اسد برای سرکوب مخالفان سوری یک واقعیت آشکار است و تمامی رسانه‌های حکومت هم به آن اعتراف و افتخار می‌کنند.

    برای ماندن بشار اسد در قدرت، یک کشور تبدیل به ویرانه شد و نیمی از جمعیت آن آواره شدند و بیش از ۲۱۵ هزار نفر کشته شدند که حدود یک سوم آن زنان و کودکان هستند. و همه اینها به لطف فرماندهی مقتدرانه و عارفانه «سردار صلح» بوده است. «آبروی ما ایرانیان» در ارقام به جا مانده از تراژدی سوریه است.

    آقایان بهنود، نبوی و قوچانی جزو معروف‌ترین و محبوب‌ترین روزنامه‌نگاران و روشنفکران نزدیک به جریان اصلاح‌طلبی در ایران هستند. بسیاری از جوانان به این سه علاقه‌مند هستند و به روایت‌ها و تفاسیر آنها اعتماد دارند. هر سه اینها در نوشته‌های‌شان به روایات و اتفاقات تاریخی بسیار استناد می‌کنند و بطور ویژه آقای بهنود، برای نوشته‌های تاریخ‌نگارانه‌اش معروف است.

    وقتی حوادثی که ما در آن زیست می‌کنیم و خود با چشمان خود دیده‌ایم، این گونه وارونه و تحریف شده و در خدمت قدرت روایت و تفسیر می‌شود، می‌توان فهمید که چقدر روایت‌های تاریخی این روزنامه‌نگاران سرشناس قابل اعتماد است!

    اگر زمانی برای‌تان سوال بوده است که چطور ممکن است عده‌ای از روشن‌فکران عکس «امام راحل» را در ماه دیده باشند و از او تصویری مقدس ساخته باشند، حال دیگر پاسخ آن واضح است.

    بیچاره ملتی که معروف‌ترین روزنامه‌نگارانش این چنین واقعیت را قلب می‌کنند و از تجاوزگری، خشونت و شرم تصویری جعلی از عرفان و صلح و آبرو می‌نگارند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      داستان این اوباشانی که شما بهترین روزنامه نگارانشان میخوانید؛ داستان «نِی» است که از نِیستان بریده شده و آلاف و علوفشان قطع شده و تمامی تلاش آنها بازگشت به «نیستان» (سفرهٔ غارت) صفوی مسلکها است. وزارت اطلاعات در آموزشهای خود به نیروهای سرکوبگر؛ همیشه اینها را «نیروهای خودی» مینامید (سرکوبهای سال ۸۸).
      اصلاح طلبها و ملّی مذهبیها همگی پارهٔ تن «الدنگ فرزانه» هستند و به صورت «ستون پنجم» در درون جنبش دموکراسی خواهی فعالیت میکنند. همین ابراهیم نبوی تصاویر یادگاری فراوانی با «جلّاد لاجوردی» دارد.
      برای همین هم هست که :
      هرگز نباید فراموش کرد
      و
      هرگز نباید بخشید

      حذف