۱۳۹۳ اسفند ۱۸, دوشنبه

موشک بازی و میمون هوا کردن و پهپاد بازی تمام شد. حالا بیایید «عمق استرتژیک»؛ بازی کنیم

چند ماه پیش بود که آن «الدنگ بهنود روزینامه خوان» و «روزینامه نگار» تشیع صفوی را چهارچوب اصلی «ایرانی بودن» نامید و پشت سر او «بزهای گَر مصدقی» نیز آنرا با بیانیه آراستند. اکنون همان سخنان به نوعی دیگر از طرف یونسی (وزیر اطلاعات اسبق) و سایر فرماندهان ارشد سپاه پاچاهارداران و برخی از انگلها با عنوان «عمق استراتژیک رژیم اسلامی» در عراق و لبنان و سوریه و یمن و آمریکای لاتین نام برده میشود و «انگل یونسی» پا را فراتر هم گذاشته و با به عاریه گرفتن «آرزوهای میهن پرستانهٔ ایرانی»؛ از «امپراتوری ایران» و اینکه اساساً ایران به صورت «امپراتوری» زاده شده است و سایر شعارها مانند تشکیل اتحادیهٔ سرزمینهای فلات ایران و «عراق پایتخت ایران است» (اشاره به دورهٔ ساسانیان) میخواهند همان داستان «کوروش بازی» دورهٔ «احمدی نژاد - مشائی» را تکرار کنند.
اکنون ماجرای «الدنگ روزینامه خوان» و «جبههٔ غیر موجود ملّی» و آن «شیعه بازی ها» از کجا آب میخورده است. سفیران پنهان «امام حسن روحانی» با چرب کردن سبیل این اوباشان در حال «موج سازی» بودند که خوشبختانه با آگاهی نیروهای میهن پرست؛ این موج سازی به شکست انجامید و اکنون «موج دوّم» آنهم با همصدایی کامل همهٔ اوباشان حاکم بر ایران براه افتاده است.
«انگل یونسی» و سایر اراذل و اوباش صفوی مسلک باید بدانند:
۱- امپراتوری ایران؛ هرگز به دست اوباشان اداره نمیشد و خاکهای حاصبخیزش را به شیخ نشینها نمیفروختند.
۲- هزینهٔ ارتش ایران از راه تولید و صدور مواد مخدّر تامین نمیشد.
۳- جنگلهایش توسط اوباشانی مثل شماها برای زمین خواری و فروش چوب و ذغال کباب پزی به برهوت تبدیل نمیشد.
۳- دریاچه ها و تالابهایش به خاطر «اوباش سالاری سیاسی و اقتصادی» خشک نمیشدند.
۴- در امپراتوریهای ایران «اقتصاد مال انسانها» بود و هیچیک از پادشاهان ایران اقتصاد را «مال خران» ننامیدند.

این احمقها فکر میکنند که اگر آهنگ «عمق استراتژیک» را به صورت چند صدایی بخوانند؛ حرفشان باور میشود.
همینکه این حکومت حاضر است به هر اوباشی از روزانه ۷۰۰ دلار تا هفتگی ۵۰۰ دلار بپردازد؛ نشان میدهد که رژیم  از اینکه نیروهای خودش را به سوریه و عراق بفرستد وحشت دارد زیرا زیر پایشان در درون میهن؛ خالی میشود و به همین خاطر است که تعداد محدودی از نیروهایشان را به خارج از کشور میفرستند. حکومتی که میداند چه آتشی زیر خاکستر و چه کینه ها و نفرتهای فروخورده ای در کمینشان نشسته است؛ آنهم نه تنها در تهران؛ بلکه در جای جای ایران.
اگر انگل فرزانه  امروز بمیرد؛ مثل سگهای وحشی بر سر لاشه ای همدیگر را خواهید درید.... کدامین عمق استراتژیک؟
گدای هر درگاهی هستید؛ برای سرمایه گذاری خارجی خودتان را به آب و آتش میزنید؛ بزرگترین منبع در آمدتان (نفت) یک صنعت فرسوده است .... کدامین «عمق استراتژیک» و کدامین «امپراتوری»؟
۳ ماه فروش «حلبی» به صنایع دروازه دولابی اتوموبیل سازی تان را قطع کردند؛ خاکستر نشین شدید. حتی قدرت گرفتن پولهای نفت را ندارید... همین یک سال پیش بود که کشتیهایتان را در بندرهای گوناگون به خاطر بدهی هایتان توقیف میکردند....
پولهایتان را مانند «عصر قجر» با چمدان و گونی اینطرف آنطرف میبرید .... «امپراتوری؟»
در سوریه و عراق به حالت تدافعی افتاده اید و اگر شیطان بزرگ و محمد علی کلی دوّم نبود ... همهٔ «مقعدهای مطهر» با خاک یکسان شده بودند .... «خود گوزی و خود خندی..... به به چه هنرمندی؟» ... این است وصف حال واقعی شماها.
امپراتوری اسلامی - شیعی که عمق استراتژیکش به آمریکای لاتین کشیده شده است ( منظورشان بازار مواد مخدر کلمبیا و برزیل است)..... امپراتور فرزانه اش در حال تمرین کردن برای نشان دادن «جای دوست و دشمن» در برابر ۱+۵ است. اکنون ۳۶ سال است که مانند روسپیهای ارزان قیمت میان قدرتهای بزرگ دست به دست میشوید و آخرین کسی هم که از شما کام دل گرفت «اردغان شیسنی پز» بود.
اونیکه به شما انگلها و اوباشان نریده است .... «کلاغ کون دریده است» و همه به اندازهٔ کافی ریده اند .... نوبت کلاغ کون دریده هم خواهد رسید.

انگل یونسی فکر میکند که با یک خطابه و سخنرانی عاریه ای میتواند مردم را فریب بدهد و بازار خر رنگ کنی راه بیندازد.
دروغهای «عرب پسند» ناتانیاهو را به عنوان «اعترافات دشمن صهیونیستی به قدرت و عمق استراتژیک حکومت شیعی انگلها»  را میتوانید به خورد حزبلبلیها بدهید تا ندیده و نپرسیده  مثل آش نذری هورت بکشند. 

کژدم

۱۶ نظر:

  1. وزیر خارجه ایران نامه 47 سناتور آمریکایی را فاقد ارزش حقوقی دانست و آن را یک ترفند تبلیغاتی خواند.

    وزیر خارجه ایران نامه 47 سناتور آمریکایی را فاقد ارزش حقوقی دانست و آن را یک ترفند تبلیغاتی خواند.

    به گزارش ایسنا، دکتر محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در پاسخ به سوالی درباره نامه اخیر 47 سناتور آمریکایی گفت به اعتقاد ما این نامه هیچ ارزش حقوقی ندارد و صرفاً یک ترفند تبلیغاتی است. جالب‌تر این که در حالی که مذاکرات هنوز به نتیجه نرسیده و توافقی حاصل نشده، گروه‌های فشار در آمریکا آن چنان نگران شده‌اند که با توسل به شیوه‌های غیرمتعارف بیش از هر چیز نشان می‌دهند که همانند نتانیاهو با هر نوع توافقی مخالفند.

    او با اظهار تعجب از این که چگونه ممکن است برخی نمایندگان مجلس یک کشور علیه رییس‌جمهور و دولت خود به رهبران کشور دیگری نامه بنویسند، اظهار کرد که نامه سناتورهای مزبور نشان می‌دهد که آن‌ها نه تنها با مقررات حقوق بین‌الملل بیگانه‌اند، بلکه حتی به طور کامل با ریزه‌کاری‌های قانون اساسی خود در مورد اختیارات رییس‌جمهور آمریکا در اجرای سیاست خارجی نیز آشنا نیستند.

    وی افزود: این سناتورها باید بدانند که دنیا معادل آمریکا نیست و روابط بین‌الملل بر اساس موازین حقوق بین‌الملل و تعهدات و تکالیف بین‌المللی دولت‌ها تنظیم می‌شود، نه بر اساس قوانین داخلی ایالات متحده. ممکن است سناتورهای امضا کننده نامه فوق‌الذکر به صورت کامل آگاه نباشند که در حقوق بین‌الملل، دولت‌ها نماینده کل حاکمیت و مسوول روابط خارجی کشور خود و ملزم به اجرای تعهداتی هستند که در روابط با دیگر دولت‌ها می‌پذیرند و نمی‌توانند به بهانه مقررات داخلی از اجرای تعهدات بین‌المللی خود سرباز زنند.

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      ارزش نامهٔ ۴۷ سناتور؛ در حد ارزش سخنرانی ناتانیاهو است. بخشی از آن جنبهٔ بازیهای حزبی دارد؛ بخشی از آن برای روز مبادا است که اگر اتفاق ناگواری افتاد؛ بگویند: دیدید ما گفتیم؟ امّا مهمترین بخش آن نشان از تلاش برای ایجاد مشکلات برار رژیم انگلهاست که اگر این نشد؛ به شیوه های گوناگون رژیم را در تب و تاب و «هزینه کردن» ماندگار کنند تا زمانیکه یا رژیم سرنگون شود و یا از درون دچار تحوّل گردد.
      حال اگر توافقی انجام گیرد؛ و حکومت همانی بماند که اکنون هست؛ حد اکثر اینکه وضعیت به ۲ سال پیش باز میگردد. ولی ماجرای عراق و سوریه به ۲ سال پیش باز نخواهد گشت و عناصر دیگر و ویرانگر تری وارد معادله خواهند شد.

      حذف
  2. حجت الاسلامً يونسى و
    امپراتورى هسته اى شيعه !!!
    چرا ناگهان يونسى ؛ مشاور امنيتى
    روحانى نعلين تاريخى ؛
    جمال الدين اسدابادى را بپا كرده
    و سابقه تاريخى امپراتورى اسلامى
    ايران !!! را به رخ دنيا كشيد ؟

    هدف شيخ يونسي كيست؟

    بيان مختصات امپراتورى فرضى از
    انسوى شرق جاوه تا انسوى شرق
    سوىز ؛ چه هدفى را دنبال دارد؟

    ايا هدف پوتين است يا اردوغان ؟
    منظور امريكاى است كه غناىم
    جنگى را از بخارا تا صنعا به
    رژيم واگذار كرد ؟

    مسلما با رويكرد به دكترين
    مهار دهساله ايران شبه
    هسته اى كه از سوى
    برخى كارشناسان دو
    مليتى ازجمله كريم سجادپور و عليرضا نادرى و ولى نصر
    هم تاييد شده بود ؛ اين فرصت را به
    رژيم مى دهد كه پس از فتح كامل
    بين النهرين استراتژيكى چنين ادعاى
    داشته باشد !!

    اما خطرناكترين بخش اظهارات بي اساس يونسي انجايى است كه
    او عراق را سهميه تاريخى امپراتورى
    فرهنگى ايران مى نامد!!

    در عصرى كه امپراتورى ها را
    بالكانيزه مى كنند ؛ بايد پرسيد
    هدف از اين گزافه گويى چيست ؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      اینها امیدشان به این است که بعد از توافق؛ همهٔ پولهایشان آزاد شود و وعده های سر خرمن میدهند ولی هدف اصلی همان ادامهٔ سیاست «کوروش بازی» دار و دستهٔ احمدی نژاد است. تلاش اینها برای فریب میهن پرستان و خنثی کردذن خطرات احتمالی داخلی است. همین.

      حذف
  3. (( شکنندگی))
    سلام : چنانکه دیدیم اقای هاشمی رفسنجانی کاندید هم شدند اما با اختلاف 21 رای ریاست مجلس خبرگان به اقای یزدی رسید . اختلاف 21 رای در قبال مجموع کل آرا 73 رای اختلاف چشمگیری است که می توان از همین روزنه به تحلیل مسائل پیش رو هم پرداخت گرچه که به شخصه انتظاری جز این هم نداشتیم ( با عنایت به روند انتخاب اعضاء خبرگان) .
    اما در مورد انتخابات آتی ی ریاست جمهو ری آمریکا ، چند باری این چند سال این مطلب را عرض کرده بودم که در آمریکا مطابق رسمی که تا حال منسوخ نشده ؛ کاخ سفید 8 سال در تصرف جمهوری خواهان و 8 سال بعدی در تصرف دموکرات ها بوده و این چرخه ی منظم تاکنون نقض نشده .
    دلیل این نظم را شاید بتوان در زیر ساخت های ایالات متحده جستجو کرد که تاکنون اجازه ی تغییر خلاف روالی را در این مورد نداده و به نظر هم نمی رسد که در دور آتی هم چنین اجازه ای داده شود . البته منظور از اجازه این نیست که فرد یا افرادی صاحب اختیار و اجازه باشند ..به هیچ وجه ...منظور این است که چینش سیستم در بستر ها و زیرساخت های تاثیر گذار به شکلی صورت گرفته که از تمرکز قدرت در دست یک جناح خاص برای مدت طولانی ی ( بیش از 8 سال) جلوگیری می کند و شاید که یکی از اهداف و ثمرات و انگیزه های پی ریزی ی چنین چینشی ، مقوله ی حیاتی ی پیش گیری از فساد ( به دلیل تمرکز بیش از حد قدرت) باشد .
    دقت کنیم : 8 سال دموکرات ها زمام امور را در دست دارند و با پرهیز از درگیری های نظامی ( تا سر حد امکان) و رویکردهای غیر تهاجمی و نرم و با کاهش بودجه های نظامی ؛ تمرکز را روی تقویت و نمایش وجهه ابرقدرتی ی آمریکا از بعد اقتصادی قرار می دهند ؛ و در پایان 8 سال و درست زمانی که بنیه اقتصادی ی آمریکا فربه شده ؛ حال زمان نمایش وجهه ی ابرقدرتی ی آمریکا در بعد نظامی است که جمهوری خواهان با رویکرد تهاجمی و سخت و غیر منعطف ( نسبت به دموکرات ها) ابراز وجود آمریکا از حیث نمایش قدرت برتر نظامی را به رخ می کشند ( بودجه ی کافی هم برای اعمال این وجهه در طی 8 سال تسلط دموکرات ها بر امور در اختیارشان قرار دارد ) .
    ساده اینکه این سیستم مبتنی بر نوعی تقسیم کار دقیق بین دو حزب در دامنه های زمانی ی 8 ساله تنظیم گردیده و هر حزبی درون الگوهای تاریخی ی از پیش تعیین شده حرکت می نمایند .
    با توجه به آنچه گفته شد ؛ اگر بنا را بر ادامه ی کارکرد این سیستم بدانیم ؛ ریاست جمهوری ی بعدی ی آمریکا یک جمهوری خواه خواهد بود ( پیش زمینه های لازم برای تغییر و تحویل قدرت هم از قبل و در طی انتخابات مجلس نمایندگان و کنگره و با تغییر جمهوری خواهان از اقلیت به اکثریت صورت پذیرفته است ) !

    --------
    حال با توجه به احتمالی که در بالا شرح داده شد ( جلوس یک جمهوری خواه بر صندلی ی ریاست جمهوری ی آمریکا دربعد از ژانویه 2017 و مصادف با اوایل بهمن1395)و با عنایت به اینکه اگر توافق احتمالی ی هسته ای در تیر ماه 94 صورت بگیرد ؛ تنها حدود 20 ماه زمان برای منتفع شدن از توافق احتمالی می ماند ( بدون در نظر گرفتن سایر احتمالاتی که از جمله اش سنگ اندازی های کنگره و مسائل داخلی ی خودمان ) و به این ترتیب مطابق آنچه در مطلب دیروز ( گذر از هسته ای ) عرض شد ، در میان مدت و به ویژه دراز مدت با لفظ (( شکنندگی)) بیش از هر تعبیر دیگری درارتباط با هرگونه توافق احتمالی مواجه خواهیم بود .

    نظرات شخصی و ای بسا اشتباه

    با مهر و سپاس
    ---------------------------
    بعدالتحریر :
    الف /در مطلبی تحت عنوان ( نظم نوین جهانی) سعی خواهد شد شرح داده شود که چرخه ی 8 ساله ی زمامداری که در بالا شرح داده شد ؛ اگرچه که حفظ خواهد شد اما در عملکرد و روش ها دچار و دستخوش تغییر و تحولات بنیادینی خواهد شد !

    ب/یادمان باشد که رابطه ی ما با آمریکا (( رابطه ی عشق و تنفر)) است !
    ما هم همین چرخه های 8 ساله را در ظاهر امر رعایت کرده ایم گرچه با نیات و اهداف متفاوت ( رفسنجانی/خاتمی/احمدی ن/ و روحانی ؟ ) ....ما هم به بیمه خدمات درمانی ی همگانی ی (اوباما) روی خوش نشان داده ایم ....ما هم .......ما هم .......!
    و تمام این ها را می توان به فال نیک گرفت : آموختن از دیگران ارجحیت تام و کامل بر روش ( آزمون و خطا و باز آزمون و خطا و باز .....) دارد .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. دوست گرامی امیدوارم نوشتارهایتان ادامه پیدا کند، ولی توصیه می‌کنم یک شناسه برای خودتان درنظر بگیرید تا راحتتر مطالبتان تمیز داده شود. من در رابطه با بخش اول سخنانتان نمی‌توانم نظری بدهم، ولی بخش آخر را نمی‌توانم قبول کنم. آموزه‌ها اگر در جهت رفاه عمومی باشد، من هم با آن مشکلی ندارم ولی تجربه نشان داده که این تقلید تنها هدفش فرستادن مردم به عالم هپروتی است تا در این خیال بمانند که (بالاخره اوضاع بهتر خواهد شد) و خودشان در خفا به دزدی و غارتگری ادامه دهند. یکی دوسالی صبر کنید تا ببینید این بیمه خدمات درمانی عمومی که اینها براه انداخته اند با این روش چه هزینه‌هایی روی دوش مردم خواهد گذاشت.
      آریو

      حذف
  4. دايناسورهاى خبرگان ؛ كوسه را بلعيدند

    اخرين تانگوى عاليجناب بازنده. !!!

    از روزى كه عكس هاشمى روي جلد
    مجله امريكاى فوربس رفت و تيتر
    شيخ ميليونر را خورد كه در واقع از سوى نازك بين هاى سياسي بلافاصله
    به بوسه مرگ سياسي تعبير شد
    عاليجناب سرخپوش ديگر هرگزرنگ برد را بخود نديد !!!!

    موقعيت كنونى رفسانجانى به
    اخرين روزهاى لىونيد برژنف
    و مافياى سياسي دنيپر يست ها
    ميرود ! در سالهاى اخر حكومتش
    برژنف و خاندانش در گرداب
    رسوايى هاى مالى دست وپا
    مى زدند و پرونده دخترش
    گالينا كه متهم به رشوه خوارى
    و قاچاق الماس با معشوقه اش
    سرگى سيرك باز بود؛ به حربه
    تبليغاتى بر ضد وى تبديل
    شده بود .

    ظاهرا هاشمى از تاريخ درس
    نگرفته بود ، اين بار چهارمى است
    كه شكست بزرگ را تجربه مى كند.
    پس از باخت در انتخابات مجلس و
    رياست جمهورى ؛ مجددا بازى
    را نخواند و از رقبا ى حيله گرى
    كه در برابرش شاهرودى علم كردند
    اما يزدى را بر كرسي رهبرى
    خبرگان نشاندند ؛ رودست خورد.

    اما نكته مهمتر انستكهً ؛
    پايان كار هاشمى به پايان
    كار جمارانى ها و خط امامى ها
    است و نهايتا غروب رژيم ملاتاريا..
    چرا كه احتمالا در فرداى نبود
    رهبر صداى پاى ال سيسي ايرانى
    خواهد امد .
    بى دلىل نيست كه سردار جعفرى
    به هاشمى مى تازد و رسانه هاى
    وابسته به اليت جهانى از سليمانى
    چهره سازى مى كند !!!

    پاسخحذف
  5. چرا سردار سليمانى را علم كردند ؟؟؟

    قاسم سليمانى نه رضا خان ؛
    سردارسپه ايران است و نه
    ژنرال ال سيسى ؛ بناپارت مصرى؛
    او فرمانده سپاه قدس است و بس!

    مقاله ى ماهان عابدين ؛ كارشناس
    مساىل تروريسم و ضد تروريسم در
    asia Times.
    با عنوان. سردار سليمانى ؛
    وجدان ملى ايرانيان را تسخير كرده !
    كه بى شباهت به كمپين قلمى براى بزرگ نمايى فرمانده سپاه قدس در
    افكار عمومى نيست و نبايستى ساده
    گرفت و از كنارش اسان رد شد !!!

    هدف از بزرگ نمايى وى سه جنبه
    تاكتيكى دارد..
    ١- رژيم پس از شوك تلويزيونى حاصل
    از پخش داكو منترى رضا شاه ؛
    سردارى براى تمام فصول از
    من و تو تى وى ؛ به پهلوى سيندروم
    دچار شد و دريافت كه پس از سه نسل
    از انقلاب هنوز. پهلويسم با سه
    عنصر وجودى ان ؛ ناسيوناليسم ؛
    سكولاريسم و مدرنيسم در صندوقچه
    وجدان ملى ايرانيان پنهان است
    از ان ببعد پروژه سليمانى ؛ سردارى
    كه از شرق ميايد در رسانه هاى
    خودى و غير خودى وابسته به سيستم
    كليد خورد و عكس و تصوير ها ى از او
    در تمامى جبهه ها منتشر شد!!!

    ٢- كودتاى مردمى!!! مصر و
    ظهور ژنرال ال سيسي ؛ سردارى كه
    يورش سياسى اخوان ها ؛ براى
    تسخير تمامى اسلامستان و اجراى
    برنامه اخوانيزه كردن. منطقه را در هم
    كوبيد ؛ به مذاق برخى از اهل كلوب
    قدرت جهانى كه مدت ها نقشه كشيده
    و برنامه ريخته بودند ؛ خوش نيامد؛
    لذا انها نيز كوشيدند كه در مقابل
    ناپليون مصرى كه تصميم دارد
    طرح اخوانيسم. را به زباله تاريخ
    بريزد ؛ يك سردار تمام عيار اسلامى
    علم كنند كه با بزرگ نمايى سليمانى
    سردارى كه داعش را مى كوبد ؛
    او را لانسه مى كنند!!

    ٣- قدس ؛ اسم رمز است ؛
    خمينى با ان امد و خط امام را اورد
    كه مبلغ و مجرى پروژه فتح قدس
    از طريق كربلا باشد !!
    ظاهرا تا نيمه راه را پيموده اند و گرنه
    ناتانيهو چنين هراسان خود را به
    هر در و ديوارى نمى زد كه دنيا را
    حالى كند كه خطر در كجاست !!!!

    سردار سليمانى هرگز نه رضا شاه
    خواهد شد و نه ال سيسى مصرى
    چرا كه او سردار اسلامى است و
    او از جنس ديگرى است ...

    تاريخ مصرفش به درازاى عمر داعش بستگى دارد ؛ يادتان باشد كه
    سردار صياد شيرازى همان
    قهرمان جنگ عراق چه سرنوشتى پيدا كرد ؟؟؟

    پاسخحذف
  6. رابطه اسرائیل با داعش چیست ؟

    مطلب زیر صرفا نظر شخصی بنده است .

    به نظر بنده اول باید دید رابطه اسرائیل با امریکا چیست ؟

    چند سوال ذهنم را مشغول کرده است ؛

    امریکا چه منافعی در اسرائیل دارد که این همه برای امنیت و بقای آن سرمایه گذاری می کند ؟
    با توجه به اینکه طرز تشکیل اسرائل تقریباً شبیه تشکیل امریکا می باشد ، آیا می توان گفت اسرائیل ، شعبه 2 امریکا است ؟ در واقع آیا اسرائیل یکی از ایالتهای امریکا است که با توجه به موقعیت ژئوپولیتیکش حفاظت از آن را از اوجب واجبات میداند ؟! (در امریکا یک عده از اروپا آمدند بدون توجه به حقوق ساکنین و مالکین آنجا ، برای خود حکومت تشکیل دادند و در اسرائیل هم همچنین . )

    آیا می توان گفت صرفاً دین یهود داشتن بهانه ای برای تشکیل حکومت در خاور میانه بود ؟ یعنی آنها یک کشود خودی در خاور میانه می خواستند ، کشتار 6 میلیون یهودی صرفا بهانه بود . اگر این بهانه نبود یک بهانه دیگر جور می کردند تا بتوانند یک حکومت خودی با یک موقعیت ژئوپلیتیک در بین کشورهای خاور میانه داشته باشند .

    پاسخحذف
  7. آیا اسرائیل واقعاً یک حکومت ایدئولوژیک و مذهبی هست یا اینکه نه برای رقابت ، وجود نقش پررنگ مذهب در حکومتهای اسلامی منطقه ، منطقاً ایجاب می کرد تا پایگاه رقیب هم مذهبی باشد و ترجیحاً یکی دیگر از ادیان ابراهیمی باشد ؟ یا اگر یهودی نبود هم مثلاً بودایی یا هر دین دیگری فرق نمی کرد تا در رقابت با همسایگان مسلمان بگویند ما نیز مثل شما روابط خود را بر مبنای آموزه های دین خود مشخص می کنیم ! (در این صورت پدیدآورندگان اسرائیل ملزم هستند با تمام قوا از بقا و حیات فرزند خلف خود ! دفاع کنند تا جایی که دفاع از موجودیت اسرائیل خط قرمز امریکا و بعضی کشورهای اروپایی مثل فرانسه و انگلیس است چون برای ان یک سرمایه گذاری بلند مدت 100 ساله یا بیشتر کرده اند . )

    آیا یهودیان بعد از جمع آوری ثروتهای مثال زدنی و عبور از طبقات پایینی هرم مازلو ، می بایست به آرمانگرایی و تشکیل حکومت یهودی و اجرای اهداف ایدئولوژیک بپردازند ؟
    (در این صورت به راحتی می توان گفت در واقع امریکا عاشق چشم و ابروی اسرائیل نیست بلکه این سرمایه های یهودی است که در امریکا تعیین کننده و تصمیم گیرنده هستند و امریکا به خاطر حفظ سرمایه های یهودی در کشور خود ، سیاست را مطابق خواسته آنان رقم بزند . )

    همه ما تاریخچه تشکیل اسرائیل را خوانده ایم ولی آیا این همه ی حقیقت بوده است و هدف اصلی تشکیل اسرائیل صرفاً سکنا دادن یک قوم بی خانمان بود ؟؟؟ در حالی که تعداد کل یهودیان از مسلمانان کشته شده در کشورهای آسیای شرقی کمتر است . ( در این صورت آیا در آینده می توان برای تشکیل یک کشور با حکومت اسلامی در بین کشورهای خاور دور ، سناریویی شبیه تشکیل اسرائیل را اجرا کرد ؟

    و سوالات دیگر ...

    -----------------------------------------

    اینها را گفتم که برسیم به رابطه غرب با داعش

    به نظر می رسد غرب قصد دارد یک حکومت اسلامی مقتدر و دست نشانده در خاور میانه تشکیل دهد تا جایی که سایر قدرتهای اسلامی قدیمی و سنتی به حاشیه رانده شوند و به رغم اعلام دشمنی با اسلام و حکومت اسلامی ، تا جای که می تواند آن را حمایت کند که گسترش پیدا کند و مثل اسرائیل در بین سایر کشورهای اسلامی منطقه جایگاه تثیبت شده ای پیدا کند . بعد به همه بگوید حکومت اسلامی یعنی همین و سایر کشورهای اسلامی اگر هنوز متصرف نباشند ، جزء اقلیتها و فرقه های انحرافی اسلام محسوب می شوند .
    ( اطلاق عبارت « حکومت اسلامی » به جای داعش در خبرگزاری های بین المللی و مجازات شلاق برای استفاده از لغت داعش در داخل سرزمینهای داعش هم به همین علت است ) .
    (در این صورت همانقدر که سعی می کند اسرائیل را مظلوم و عزیز ! جلوه دهد به همان میزان سعی دارد حکومت اسلامی را منفور و وحشی جلوه دهند )

    امروز عبارت حکومت یهود در کل دنیا فقط یک معنی دارد : اسرائیل . پس در آینده نیز حکومت اسلامی در کل جهان فقط یک مفهوم دارد : داعش . در نتیجه قدرت و تاثیرگذاری مسلمانان غیر داعشی تا حد یهودیان غیر اسرائیلی ، یعنی صفر ، تنزل خواهد یافت .
    توسعه اسرائیل در خاور میانه یعنی درگیری با مسلمانان یعنی جنگ بین دو گروه کاملاً متفاوت که گاهاً می توانست صدای بعضی محافل حقوقی را در بیاورد ولی جنگ داعش برای تصرف کشورهای اسلامی یعنی یک جنگ داخلی بر مبنای آموزه های دین مشترک خودشان است و از نظر آنان که خارج گود هستند ، هریک از اینها برای جهان حکم واحد دارد و فرقی نمی کند کدام کدام را بکشد و در نهایت هریک پیروز شود می گویند چند حکومت اسلامی بود ، جنگ داخلی بینشان رخ داد و حالا هم یک حکومت اسلامی جدید داریم . یک دعوای درون گروهی بین مسلمانان که به جامعه جهانی مربوط نیست و طبیعتاً دخالتی هم نمی کنند !!!!!!

    ---------------------------------------

    به فرض درست بودن مطالب بالا ، وظیفه ما چیست ؟
    برو قوی شو اگر راحت جهان طلبی
    که در نظام طبیعت ضعیف پایمال است
    قدرت فقط قدرت نظامی نیست . آنطرف گروهی هستند که با سیاستگذاری صد ساله و دویست ساله جهان را در سلطه خود دارند و این طرف گروهی داریم که طی یک دولت فقط 8 ساله ، به تنها چیزی که فکر می کنند اینکه تا قبل از پایان مدت ریاست جمهوری و با توجه به درامدهای سرشار نفتی در آن سالها ، تا می تواند بدزدند و غارت کنند و جیب خود و اطرافیان را پر کنند . هر آدم عاقلی می داند که در مقابله این دو گروه چه کسی پیروز خواهد شد .

    فکر می کنید چگونه غرب توانست دومین تولید کننده نفت و گاز 140 دلاری جهان را به مرز فروپاشی اقتصادی بکشاند و آن را به پای میز مذاکره بکشاند ؟!

    دیر یا زود نوبت رویارویی ایران با داعش هم فرا خواهد رسید با این تفاوت که ایران در صحنه بین الملل به صرف ایجاد رابطه با غرب نمی تواند از داعش اعلام برائت کند و در بین کشورهای اسلامی مخصوصا که حکومت شیعی دارد نیز ناگزیر به رویارویی با داعش است . دیر و زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد .

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. ناشناس گرامی
      اگر شما صاحب نوشتارهای پیشین که با کلمهٔ «بعد التحریر» مزیّن شده اند باشید؛ متاسفانه باید بگویم که بیش از حدّ درگیر «بحثهای کلامی» هستید. بحثهای کلامی و (علم کلام) هرگز به گشایش منجر نمیشود و در اینگونه بحثها؛ همیشه یک دور باطل به صورت مارپیچی ادامه می یابد (تصور شکل هندسی DNA و یا دایرهٔ ناتمامی که از یک نقطه شروع شده و دایره با یک انحنا به صورتی بی انتها ادامه پیدا میکند؛ هر چند که دیگر؛ تعریف ریاضی آن ؛ تعریف کلاسیک دایره نیست؛ ولی ظاهراً دایره را تداعی میکند).
      این شیوهٔ تفکر حتی پارامترهای درستی را که بکار میبرید سترون میسازند. البته اینرا نیز از نظر دور نمیدارم که اشاره به این پارامترهای واقعی میتواند برای اثبات بحث کلامی که به راه انداخته اید؛ به عنوان «ابزار» به کار روند. برای روشن شدن ادعای خودم مثالی میزنم:
      اگر داستان «ابراهیم» و ۱۲ سبط یهود را خوانده باشید. این ۱۲ نفر فرزندان یعقوب به نظر می آیند؛ در حالی که در آن داستان ۲ سبط از اسباط ۱۲ گانه نوه های او هستند و نه فرزندان او. (اینجا عدد ۱۲ را به خاطر بسپارید زیرا با آن کار داریم).
      در داستان یعقوب ملقّب به اسرائیل (به راست و دروغ و افسانه ای و یا سمبلیک بودنش هم کاری نداریم چون مربوط به علم کلام و بحثهای کلامی میشوند) لذا اگر به عنوان انسانی که میخواهد مسائل واقعی را کشف کند؛ به چند نکته پی میبریم :
      ۱- یعقوب رئیس قدرتمند یک «قبیله» و یا «عشیره» بوده است. (هم سرایی کلمهٔ «قبیله» و «قبله» جای تعجب ندارد).
      ۲- یعقوب برده داری و خرید و فروش انسان را در زندگی شخصی خودش پذیرفته است. (زیرا عده ای از این فرزندان ۱۲ گانه از «کنیزان» یعقوب تولید شده اند و «یهوه» کارش «بستن و باز کردن رحم های (تخمدانها) زنان بوده است») (مانند یک افسر پلیس راهنمایی و رانندگی).
      ۳- قبایلی که یعقوب آنها را رهبری میکرد کوچ نشین و چادر نشین بوده اند.
      ۴- «عیسو» برادر یعقوب نیز در رقابت با برادرش «یعقوب» است و او نیز رمه دار بزرگی است و چون قلم در دست هواداران یعقوب است؛ «عیسو» مورد بی مهری است (نماد شرّ) که البته در آخر داستان تسلیم میشود و به قبیلهٔ مادر باز میگردد.
      ۴- یعقوب برای ازدواج با دختر دایی خود به قبیلهٔ آنها فرستاده میشود که نشانگر وجود قبایل همخونی که آرام آرام از هم جدا شده اند میباشد.
      ۵- یعقوب بعد از ازدواج با دختر دوّم دایی اش؛ صاحب همهٔ رمه ها و قبیله میگردد و همه را به قبیلهٔ مادر باز میگرداند و یا اینکه با گسترش پیوندهای خونی و تحمل دردها و رنجهای بسیار به عنوان یک رهبر بزرگ پدیدار میشود که همهٔ قبایل«عبرانی» را گرد می آورد و لقب «اسرائیل» (شکست ناپذیر) به او داده میشود.

      بقیهٔ داستان یعقوب؛ مانند ۷ سال کار برای ازدواج با دختر دوّم از نظر سنّی و جالب اینکه داستان «مشدی عباد» برای اولین بار در تورات اتفاق می افتد؛ زیرا دختر بزرگتر را زیر لباس عروس و حجاب؛ به جای دختر کوچکتر به او میچپانند و ۷ سال دیگر هم کار میکند تا با دختر دوّم (سوگلی) ازدواج کند؛ به زبان کژدمی «کس شعر» است.
      حال اگر کسانی پیدا شده اند که بنا بر داشتن «ذهن علیل» و یا «مطامع انگلی» (شارلاتانیسم آخوندی) برای عدد ۱۲ و جستجوی این عدد مقدس و تکرار سمبلیک آن (مانند ۱۲ حواری مسیح و ۱۲ امام شیعیان) کتابها و مقاله ها مینویسند و به «یهود شناس» و «اسلام شناس» و «متخصص کس شعر های ادیان ابراهیمی» مشهور شده اند؛ همگی هم به بیراهه زده اند و هم اینکه میخواهند تا ادامهٔ این بیراهه ها را در آینده نیز «تضمین» کنند.
      نام «ادیان سامی» را هم به «ادیان ابراهیمی» برای فرار از «سامی بودن»(وابستگی قبیله ای و عشیره ای به یهودیهای ملعون از نظر سایر اقوام سامی) تغییر داده اند.
      نه من از این نوع افراد هستم و نه این وبلاگ به چنین «مادر قحبگی ها»یی آلوده است. «سامی» یعنی سامی... چه «عرب» و چه «عبرانی» و چه «مندایی» و چه «آشوری» و «کلدانی»..... نتیجه اینکه : «کس شعر ممنوع».
      (دنباله در پایین)

      حذف
    2. لُبّ کلام اینکه: بحثهای کلامی؛ بوی گند شارلاتانیسم میدهند و آنکس که «پرسشهای کلامی» مطرح میکند ؛ از نظر من یا «فریب خورده» است؟ یا «احمق» است؟ و یا «شارلاتان»؟.
      قوم یهود یک پروتو کول اصلی برای شناسایی قومی دارد:
      اگر زنی که یهودی شناخته میشود فرزندی بزاید؛ چه «نر» و چه «ماده».... یهودی به حساب می آید.... فارغ از اینکه به موسی و تورات و تلمود اعتقاد دارد و یا ندارد. «اعتقاد» مسئله ای «درون قومی یهودی» است. «آلبرت انشتین» نابغه همانقدر یهودی است که یک «ربای انگل» یک یهودی است. مثل «کُرد» و یا «ترک» بودن (یعنی قومیّت).
      ماجرای «حکومت اسرائیل» باید ورای «افسانه های تبلیغاتی کلامی»
      مورد بررسی قرار گیرد (مانند همهٔ علوم دیگر).
      «اسلام» نشانگر یک «موجودیت» نیست و اینکه شما مدعی هستید که تعداد کشته های مسلمانان شرق آسیا از تعداد یهودیان بیشتر است؛ یک مغلطهٔ ۲۴ عیار کلامی است. شرق آسیا یعنی: «چشم بادامی ها». چشم بادامی میتواند مسلمان (موضوع تعریف نشده) باشد و یا بودایی و هندو و مسیحی و یا هر الاغ دیگری (از نظر اعتقادی) باشد. همان مسلمانهای شرق آسیا که سنگش را به صورت پنهان به سینه میزنید و مرا وادار میکند که فکر کنم که شما یک «احمق» نیستید؛ بلکه یک «شارلاتان» هستید؛ از نظر هیچیک از «تشکلهای اسلامی» به عنوان «مسلمان» شناخته نمیشوند؛ مگر آنکه «پیرو مطلق» یکی از «شاخه های کلامی» آنچه که «اسلام واقعی» نامیده میشود باشند و در همین پلّه نیز با حکم «ایمان» و یا «ارتداد» روبرو هستند و معلوم نیست که این «اسلام واقعی» در کدامین «چاه» و یا «غاری» پنهان است (مثل مهدی ترسوی موعود شیعیان).
      اسلام واقعی همان است که «انگل حاکم» میگوید. نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد. تعداد انگلهای حاکم در ادیان گوناگون بسیاز است و «انگل اعظم» برای ایجاد اتحاد؛ یا باید انگلهای کوچکتر را «بترساند» و یا «سبیلشان را چرب کند».

      با من به از این باش

      کژدم گزندهٔ هزار دین

      حذف
    3. ناشناس گرامی
      این مغلطه های کلامی شما در نوشته های پیشین نیز به صورت «دوره های ۸ سالهٔ چرخشهای حزبی در حکومت» و «نهادینه بودن آن» در ایران و آمریکا به چشم میخورد.
      از نظر علمی شما نیتوانید «مدفوع سگ» و «مدفوع حلزون» و «مدفوع خر» و .... را به خاطر اینکه «مدفوع» نامیده میشوند یکی بینگارید (بدبختی و عوام فریبی علم کلام).
      «کدام دوره های ۸ سالهٔ مشابه»؟ «کدامین خدمات درمانی اوباما» و «خدمات کمیتهٔ امام»؟ در ایران برای گذران زندگی «کلیه» میفروشند؛ «زنها و دخترانشان» را میفروشند و به قول استاد فرود فولادوند؛ انتخابات در چنین شرایطی معنی ندارد و مردمی که کلیه خود را میفروشند؛ «رای خود» را به بهایی بسیار کمتر خواهند فروخت. (اینرا به عنوان یک واقعیت تلخ و بسیار تلخ همیشه به یادتان بسپارید).
      آیا شوخی میکنید؟ یا دوست دارید تحلیل سیاسی و طنز «انگلهای کلامی مسلک» را به هم بیامیزید؟

      کژدم عصبانی

      حذف
    4. ناشناس گرامی
      هر کشوری که ادعا کند «ایدئولوژی» ندارد؛ دروغ میگوید «قانون اساسی» هر کشوری «ایدئولوژی» رسمی آن کشور است؛ امّا در کشورهایی مکانند پاکستان و بنگلادش و مالزی و اندونزی و سودان و ایران صفوی کنونی؛ چیزی به نام قانون اساسی رسمی؛ بی ارزش ترین ورق پاره به شمار می آید.
      دوره های ۸ سالهٔ تغییرات «بخش اجرایی» در آمریکا نتیجهٔ چیدمان خاصی نیست. در ایران هم اگر خاتمی شارلاتان را دیدید؛ و اکنون امام حسن بنفش را میبینید؛ دلایل «امنیتی» برای رژیم داشتند و دارند.
      مقایسهٔ سیستم سیاسی ایران با آمریکا؛ فقط در علم کلام میتواند اتفاق بیفتد و نه در واقعیت. به تفاوت بودجه های سالانهٔ هر دو کشور نگاه کنید؛ فرق سیاستگذاریهایشان نیز همانقدر است.

      حذف
  8. سخنان آخوند ضد ایرانی احمد خاتمی تهران، ۱۳۹۳/۱۲/۲۲

    در مورد چهارشنبه سوری.... وآرزويى سرافرازى او براى کشور عربى عراق (دشمنان ديرينه مردم ايرانزمين) و عزادارى براى زنيکه عرب بوگندو دختر محمد, فاطمه و فاطميه کثافتشان...

    https://www.youtube.com/watch?v=qmIPurCxqjU#t=277



    پاسخحذف
  9. کژدم تایید می شود. سخن اضافی موقوف.حکومت اسلامی به اندازه زرشک هم اهمیت ندارد. اوضاع جوی و سماعی ،چیز هایی را به نفع او کرده. اما یک احساسی بهم می گوید غرب و امریکا خواب عمیقی برای او دیده اند. شک نکنید.فکر کنم در اینده لنگ هایش را هوا کنند.!

    پاسخحذف