۱۳۹۰ بهمن ۳, دوشنبه

بحث آزاد «ساختار شناسی» بخش ۴ برای اینترنت کم سرعت

بخش چهارم از مبحث « ساختار شناسی» برای علاقه مندان بازگشایی اندیشهٔ سیاسی و چگونگی تبدیل شدن جریانهای سیاسی اپوزیسیون به یک « آلترناتیو فعال عملی» و آمادگی برای به برقراری حاکمیت دموکراتیک بعد از سرنگونی رژیم اسلامی حاکم بر ایران. در این گفتار چگونگی تبدیل شدن به آلترناتیو سیاسی مورد بحث قرار میگیرد که امیدوارم با پرسشهای سازنده و انتقادی بیرحمانه آنرا به بوتهٔ نقد بسپارید؛ تا بتوانیم شالوده های شیوهٔ تفکر سیاسی را به جای « اندیشه های شبه سیاسی»؛ پی ریزی نماییم.
پیروز و پاینده باشید
کژدم 

۱۵ نظر:

  1. 1- در سیستم دموکراسی پیشنهادی شما آیا هدف برابری تمام انسانها خواهد بود (مثل مثلا کمونیسم) یا افرادی که لیاقت بیشتری دارند بگونه‌ای پیشرفت خواهند کرد که فاصله بسیار زیادی بین آنها و مردم عادی بوجود بیاید (مثل سیستم لیبرالیسم).
    2- شیوه پخش شدن این افراد نخبه در استانهای مورد صحبت شما در سیستم فدرال چگونه است؟ چون اینطور که من فهمیده‌ام شما پایۀ توسعۀ اقتصادی را در زمین و منابع زیرزمینی می‌دانید در صورتی که فکر می‌کنم یکی از ارکان اصلی در توسعۀ استانهای این سیستم فدرالی وجود همین افراد نخبه باشد که هر استان را بتوانند هدایت کنند. شما می‌فرمایید که پولی که به هر استان اختصاص داده می‌شود، شیوۀ خرج کردنش با نظر مردم هر استان خواهد بود، ولی نظر مردم یک استان با سطح سواد متوسط لیسانس با نظر مردم در استانی که مثلا سطح متوسط سوادشان دیپلم است یکسان نیست و بنابراین سطح پیشرفتشان همیکسان نخواهد بود. رسیدن سطح سواد عمومی در استانی مثل سیستان به استانی مثل تهران هم زمان فراوانی لازم خواهد داشت تا نخبگانی در این استانهای عقب‌مانده از بقیه استانها شکل بگیرند.
    ~~

    پاسخحذف
  2. پاسخ به پرسش نخست:
    در سیستم دموکراسی پیشنهادی انجمن پادشاهی ایران( تندر). پیش از هر چیزی؛ باید «حقوق ایرانی بودن» تعریف شوند که در سه اصل : مسکن رایگان و خدمات پزشکی ضروری رایگان و آموزش رایگان. از طرف انجمن پادشاهی ایران برای هر فرد ایرانی و خانوادهٔ ایرانی؛ تنها به خاطر « ایرانی بودن» تعلق میگیرد. اصل مسکن رایگان؛ چون به مسئلهٔ زمین مربوط است بنا بر این حق مالکیت بر زمین مسکونی نیز باید مطالعه شود.همچنین باید تمامی زمینها از نظر شیوهٔ استفاده از آنها کلاسه بندی شوند. مثلاً مراتع را نمیشود به منطقهٔ مسکونی تبدیل کرد مگر آنکه در مجلس رایزنان( مجلس شورا) مورد تصویب قرار گیرد و ضرورت آن و سود و زیان آن بررسی گردد. زمینهای صنعتی نیز همینگونه هستند و صرفاً با تایید شهرداری نمیتوان چیزی را تغییر داد و باید مورد بحثهای همه جانبه قرار گیرد. یا زمانی که یک منطقه به عنوان منطقهٔ کشاورزی تصویب شد؛ باید که کشاورزی در آن منطقه رشد داده شود و کسی حق ندارد آنرا به زمین صنعتی و یا مسکونی مبدل سازد. از نظر ما باید « اقتصاد انگلی» از قبیل معاملات زمین و مسکن؛ ممنوع شده تا نتواند فقر را بازتولید نماید. اما اگر زمینی به عنوان زمین تجاری و یا صنعتی ثبت شد؛ تنها در صورت آبادانی آن زمین؛ چه به صورت هتل و یا ساختمانهای تجاری و یا کارخانه است که میتوان آن زمین را به فروش رسانید و زمینی که بر روی آن کاری نشده است؛ قابل خرید و فروش نباشد. تا سرمایه ها به بازی بر روی زمین کشانده نشوند و به بخش تولید کشانده شوند. اما در رابطه با اینکه پرسیدید آیا حکومت نوعی از کمونیسم خواهد بود یا نه؟ باید بگویم که به هیچ وجه کمونیستی نخواهد بود. اما اقتصاد لیبرال نیز نخواهد بود؛ قوانین مالیاتی و توسعهٔ تعاونیهای صنعتی باید از سر بر آوردن موسسه های عظیمی که همه چیز را به انحصار خویش در آورند؛ و مردم تبدیل به کارگران و یاخرده فروشهای آنها شوند و فرصت رقابت رااز استعداهای نوپا بگیرند و آنها را خفه کنند؛مسدود گردد.در صورت منازعه بر انگیز بودن طرحهای توسعهٔ اقتصادی؛ نهاد پادشاهی به عنوان « پدافند مردم» باید نظر کاشناسانهٔ خود را ارائه داده و در برابر مجلس از آن نظریه دفاع نماید. در واقع نهاد پادشاهی نه یک نهاد سیاسی و نه یک نهاد بی مصرف تشریفاتی( مثل نظریهٔ رضا پهلوی) بلکه یک نهاد فعال است و کارگروههای خود را دارد و منظر نظرش تلاش در جهت عدم باز تولید فقر است و خدمات و بحرانهایی را که اقتصاد میتواند ایجاد کند؛ کنترل خواهد نمود. لذا تمامی نهادهای اقتصادی و صنفی و نهادهای مدنی همگی از حقوق تعریف شدهٔ « ایرانی بودن» برخوردار خواهند گردید که اصول کلی آن باید در قانون اساسی و قوانین اجرایی آن در مجلس رایزنان؛ تدوین خواهند گردید.در واقع اقتصاد ایران پادشاهی مجموعه ای از بخش خصوصی قدرتمند و بخش تعاونی قدرتمند است که چه بسا بتوانند از پتانسیلهای خود برای طرحهای مشترک نیز استفاده نمایند. تمامی آمار و ارقام رشد اقتصادی و تحقیق در مورد صحت و یا نادرستی آنها از سوی دو ارگان جداگانه مورد پژوهش قرار میگیند؛ که یکی از آنها سازمان بازرسی کل کشور که پاسخگو به مجلس و دولت است و دیگری نهاد پادشاهی که با استفاده از ارگانی تحت نام « چشم ها و گوشهای پادشاه» نیز به نوبهٔ خود این مسئله را به طور جداگانه بررسی خواهند نمود و در صورتی که نهاد پادشاهی اشتباهاتی را در گزارشهای بازرسی کل کشور که به طور سهوی و یا عمدی اتفاق افتاده اند را میتواند یا با تذکر و یا ارائهٔ شکایت در دادگاه ذیصلاح پیگیری نماید؛ تا امکان هرگونه باند بازی و اعمال مجرمانه برای از بین بردن حقوق استراتژیک ملی؛ از میان برداشته شود.
    ( دنباله در پایین)

    پاسخحذف
  3. پاسخ به پرسش دوم:
    ما نیز مانند هر سیستم حکومتی دیگر؛ کار را از همانجایی آغاز خواهیم کرد که بر زمین مانده است و نام فنی آن « شرایط و امکانات موجود» میباشد. آنچه که رژیم اسلامی بر جای نهاده باشد؛ باید مورد بر رسی کارشناسانه و باز تعریف عملی پتانسیلهای مجود قرار گیرد. همچنین متاسفانه هنوز هم که هنوز است در سایهٔ « اسلام آسمانی و راهزنان اسلام» اقتصاد ایران یک اقتصاد مبتنی بر ذخایر زیر زمینی است و بخش صنعتی و کشاورزی و دامداری صنعتی در حدی بسیار ضعیف مانده است و بخش تجارت نیز تنها به عنوان دلالان خرید و توضیع محصولات کشورهای بیگانه مشغولند و « خوان یغمای غنایم اسلامی» گسترده است. لذا در آغاز آنچه که باید مد نظر باشد؛ توسعهٔ کشاورزی و دامداری صنعتی و تولید صنعتی؛ مبتنی بر در آمدهای معادن باشد؛ تا بتوانیم از خاکستر ایران سوخته؛ سر بر آوریم. امااستراتژی میان مدت مبتنی بر هدف تولید صنعتی و گسترش حوزه های نفوذ اقتصادی در منطقه و جهان خواهد بود و در استراتژی بلند مدت؛ باید به تولید « فرا صنعتی» اندیشید و برای گذار به آن تلاش نمود.
    اما در مورد نیروهای نخبه باید بگویم که این نیروها هیچ مرزی در سرزمین ایران ندارند و میتوانند در هر استانی اسکان یابند و به استخدام در آیند. یکی از وظایف حکومتهای استانی نیز باید بر اساس تولید نیروهای نخبهٔ بومی قرار گیرد و آن بخش از بودجه که از طرف دولت مرکزی در اختیار استانها قرار میگیرد باید در جهت توسعهٔ اقتصادی استان قرار گیرد. اما اینکه در آغاز کار با مشکل سطح خبرگی در سطح نخبگان خواهیم بود؛ شکی نیست ولی هر استانی میتواند تا زمان تولید شدن نخبگان بومی خود از سایرین استفاده نماید. دولت مرکزی نیز در این رابطه با همکاری نمایندگان استانها در مجلس رایزنان و دولت؛ میتواند در تنظیم برنامه های استانی همفکری نماید و از سوی دیگر استراتژیهای کلان اقتصادی مسیر راه تمامی استانها را در رابطه با توسعهٔ اقتصادی و اجتماعی؛ فراهم میسازد و راهنمای راه خواهند بود. استان کردستان و سیستان و بلوچستان باید مورد توجه خاص دولت مرکزی قرار بگیرند؛ تا گامهای سریعی در این دو استان و سایر استانهای محروم نگاه داشته شده؛در جهت تامین منابع انسای پیش روند و تا آنزمان تمامی تلاشها باید در جهت کمکهی بیشتر به این استانها متمرکز شود.حتی میتوان با بوجود آوردن جذابیت؛ نخبگان بومی استانها را که به مراکز استانهای دیگر مهاجرت نموده اند را برای کمک به توسعهٔ استان مادری خودشان فرا خواند. به هر حال اینها مسائلی هستند که خلاقیتها و تکنیکها و تاکتیکهای خاصی را میطلبند که باید مرحله به مرحله در رابطه با پاسخ عملی دادن به آنها تلاش نمود.
    در پایان از پرسشهای شما که بسیار کنجکاوانه و هوشمندانه طراحی میشوند سپاسگزارم و منتظر انتقاد شما از این نظراتی که ارائه دام هستم.

    کژدم

    پاسخحذف
  4. کژدم گرامی
    من در وبلاگ شما در حال آموختن چیزهای فراوانی هستم همانطور که یک شاگرد با نگاه کردن به خطاطی استاد خط خیلی چیزها می‌آموزد، و سعی می‌کنم که از طریق شما روش درست فکر کردن و بررسی موارد مختلف را بیاموزم. مطالب آموزشی وبلاگ شما را جمع‌آوری کرده‌ام و در اینجا برای استفاده از آنها در موارد مختلف از شما اجازه می‌گیرم.
    طبق آخرین تحلیل شما، ما در داخل ایران باید بیشتر منتظر چه چیزی باشیم؟ آیا طبق گفته آقای شارمهد در مصاحبه سپاه با نیروهای خارجی (حال به هر طریقی) به توافق خواهند رسید؟ یا طبق گفته شما باید منتظر یک عراق دیگر در ایران باشیم؟ آیا با وجود توافق سپاه با نیروهای خارجی باز هم احتمال وجود قحطی و کمبود دارو بخاطر وجود تحریمها خواهد بود؟ و منظور شما از تحریمهایی که دو ماه دیگر آغاز خواهد شد تحریمهای اروپا است؟ (چون تحریمهای اروپا یک فرصت شش ماهه دارد)
    ~~

    پاسخحذف
  5. دوست گرامی
    اینکه در داخل ایران باید منتظر چه باشیم؛ بستگی به خیلی مسائل دارد. اگر در داخل ایران یک کودتای نظامی انجام بگیرد و با حفظ سیستم؛ کارهای ظاهری از قبیل به کنار گذاشتن آخوندها و آغاز مذاکرات با غرب را سرلوحهٔ کارهایش قرار داده و زندانیان سیاسی را نیز آزاد نماید. روند کارها کاملاً دگرگون خواهد شد و این امر بار دیگر موجب تشتت افکار در طرف اپوزیسیون خواهد گردید و بخش بزرگی از اپوزیسیون؛ که تا به حال هم به حد اقل ها چسبیده بودند و سقف در خواستهایشان؛ کف درخواستهای دموکراسی خواهان بود( مانند سبز مذهبی و توده ایها و فدائیان اکثریت و ملی مذهبیها) و سایر جریانهای مشابه اگر از کودتچیان طرفداری هم نکنند مدتها ساکت خواهن شد و جنبش را نیز به سکوت دعوت خواهند کرد. چنین پروژه ای بعید نیست اما این کودتای احتمال دو هدف را دنبال خواهد نمود:
    ۱- حفظ اسلام و تشکلهای ساختاری تشیع و جلوگیری از کشتارهای انتقامجویانهٔ مردم که میتواند متوجه بسیجیها و سپاهیها و تشکلهای ساختاری شیعه را مورد هدف قرار دهد خواهد شد و در واقع نقش « نجات سردمداران رژیم» را دنبال خواهد نمود. هرچند که امکان دارد بخشهایی از سردمداران فعلی را نیز به زیر تیغ بکشد.
    ۲- باز نمودن درهای گفتگو با غرب برای کم کردن تنش ها.
    اما مشکل کودتا این خواهد بود که غربیها تا عقب نشینی کامل آنها رضایت نخواهند داد. مکانیسم تحریمها نیز طوری نیست که بلافاصله برداشته شوند و تا مدتها به عنوان اهرم فشار بر حکومت آینده نیز نگاه داشته خواهند شد و برداشتن تحریمها به صورت قطره ای انجام خواهد گرفت. اما مسئلهٔ مهم دیگر این است که تحریمها تا چه حدی پیش رفته و عملیاتی شده باشند؟ که این امر به تنهایی فاکتور بسیار مهمی است.زیرا هر اندازه که تحریمها گسترش بیشتری یابند؛ شانس پیروزی پروژهٔ کودتا کمتر و تلفات و ریسکهای آن بیشتر خواهد بود. اگر چنین سناریویی اجرا شود نه برای نجات میهن بلکه برای یک « عقب نشینی منظم» طراحی شده است تا با کمترین تلفات ممکن؛ سیستم شیعی را خفظ نمایند؛ لذا میتوانید ریسکها و تلفات را حدس بزنید که چه چیز ها را میتواند در بر بگیرد. از نظر من اگر چنین پروژه ای طراحی شده باشد؛ شاید حتی ۴۰ در صد تلفات را نیز در نظر گرفته باشد؛ تا بتواند ۶۰ درصد باقیمانده را حفظ نماید. البته این یک فرضیه است و من نمیدانم که چنین چیزی وجود دارد یا نه؟ اما بر طبق قوانین نظامی برای عقب نشینی منظم؛ یکی از راههای ممکن به شمار میرود. اینکه آقای شارمهد میگفتند که رژیم به خاطر نداشتن توان روبرویی با غرب؛ همیشه تا لب مرز درگیری رفته است ولی هرگز درگیر نشده است و به خاطر داشتن تاریخچه ای از این نوع؛ بازهم احتمال دارد که چنین شود. اما من فکر میکنم که مهم این نیست که رژیم چکار میخواهد بکن؟ بلکه مهم تر این است که کف و سقف خواسته های غرب چیست؟ از نظر من غربیها به هیچ وجه نمیخواهند با این رژیم و حتی جناحهای ملایمتر آن به توافقی دست یابند؛ لذا سناریوی « کودتا» را نباید کنار گذاشت. البته باید بگویم که در مسائل سیاسی؛ هیچ اختمالی را نباید کنار گذاشت.

    پاسخحذف
  6. بنا بر این حتی در صورت کودتا و یا هر حادثهٔ دیگری از قبیل مذاکرات؛ تحریمها از میان نخواهند رفت و کمبودها در جامعه به شدت وجود خواهند داشت و هدف تحریمها هم در واقع همین است.
    اما در رابطه با عملیاتی شدن تحریمها در دو ماه آینده؛ بر اساس اخبار دو هفتهٔ پیش بود. شاید اکنون نظر کشورهای غربی عوض شده باشد.

    پاسخحذف
  7. درودبرشماکژدم گرامی
    گفته اید که سرنگونی هررژیمی از مسیردرهم شکستن ستون فقرات اقتصادی ونظامی میگذردواین همان چیزی است که از ابتدای آغازمبارزات برای سرنگونی رژیم همیشه مسکوت مانده است.دردهه نخست بعداز57توهم شدیدبین مردم به اینکه این رژیم یک حاکمیت ملی است وجود داشته وگروه های سیاسی اساسا به فکر سرنگونی رژیم نبودند.دقیقا چون می بینیم اولین دولت تشکیل یافته از چه طیف هایی بودوهمین طیف های ملی،ملی-مذهبی ومارکسیست دربدنه دولت(که شاید از قبل هم قرار بوده اینطور شروع شود)بزرگترین ایجاد کننده این توهم در بین مردم ،سازمان ها واحزاب سیاسی بودندکه بانگاهی به تحلیل های وقایع آن دوران این سازمان ها واحزاب ، غیراز محمل بافی وسردرگمی خود،هواداران ومردم چیزی نداشتندو اگر داشتند خیلی کم رنگ ویا جوش دادن بعضی شعارها ومطالب با گفته های کلیشه ای از بزرگان مکاتب خود بودکه باز هم کلی گویی بود وآن شد که حالا می بینیم اشعاب پشت سر انشعاب .پراکندگی وسرخوردگی هواداران چه درداخل وچه درخارج. (ادامه مطلب در پایین)

    پاسخحذف
  8. رکن اساسی در شناسایی پابرجایی هرپیکره ای همانطور که گفته اید شناسایی وشناخت ستون فقرات آن است.شاید در دیگر جوامع مثلا غربی رژیم ها بر روی دو ستون اقتصادی-نظامی استوار باشنداما فراموش نکنیم در جوامعی عقب نگهداشته شده وواپسگرا مثل ما فرهنگ مسلط دست کمی از آن دوستون ندارد .ستون های فقرات این نظام اقتصادی/نظامی وفرهنگی است.فرهنگ تهاجمی ومذهب که پشتوانه مهم برای جاری ساختن سیاستهای این رژیم است .سیاست هایی که مردم را قانع وتوجیه ومنفعل می کند ومردم را دست به دامن اما مان وچشم براه آمدن امام زمان برای گرفتن حق آنان نگه می دارد.می خواهم بگویم ستون فقرات فرهنگی دست کم گرفته نشود استاد فولادوند ودیگر دوستان مبارزه با آن را شروع کردند وقداست آن را از بین بردندمیدانم پروسه سازمانی وارد فاز سیاسی شده اما کار فرهنگی بیشتر ی لازم است واین دیگر کار شما ودیگر دوستان انجمن نیست یعنی باید تمرکز ووقت خودرا روی کارهای مهمتری بگذارید این کار را به شاخه فرهنگی انجمن یا گنجورسرای(وزارت)گسترش فرهنگ وهنرارجاع دهید وقطعا دوستانی خواهند آمد که این شاخه را با بحث وارائه مقاله وتحقیقات درزمینه های تاریخ شناسی خرافه زدایی(افشا ونشریه بیداری)به معرفی فرهنگ اصلی، ارائه تقویم ومعرفی جشنها ی ایرانی پربار نموده وبه وقت لازم راهکارهای فرهنگی را به یاران داخل وخارج گوشزد کند. (ادامه مطلب در پایین)

    پاسخحذف
  9. فرهنگ سرایی برای برگردان واژه های تازی وبازیابی واژه های پارسی/معرفی اسامی اصیل ایرانی از طرف انجمن ومکانی برای رجوع مراجعه کنندگان هرچند بطور پراکنده از طریق دیگر سایت ها می توان این اطلاعات را جمع آوری کرد ولی خیلی فرق دارد با کاربرد واژه ویا اسمی که توسط فرهیخته ای درشاخه فرهنگی انجمن پادشاهی تائید شده باشد ومرجع قلمداد گردد.آیا این به خودی خود یکی از بهترین راهکارها برای تبلیغ وشناساندن انجمن نخواهد بودشاید من مطالعه سیاسی داشته باشم اما از نظر تحلیل سیاسی ضعیف باشم اما در کار فرهنگی بهتر باشم پس جایی برای فعالیت بهتر من وامثال من باز کنید.شاخه یا وزارت بهداشت و زیر مجموعه های آنرا طراحی تا دوستان ویاران مددکار،پزشک،پرستارودانشجویان پزشکی همدیگر را بیابند وبا توجه به بحران پیش رو راهکارهای لازم(آموزش،حفاظت،مسکن ها وآنتی بیوتیکهای ضروری و...) ارائه نمایند.شاخه نظامی یا امنیتی(وزارت پاسبانی از آرامش وداد در کشور)یا(سازمان پنهان پژوهی وانگارآفرینی)طراحی کنید که هرکس بر اساس اطلاعات وعلاقه واستعدادوتوانایی خود در جایگاهی که می تواند بیشتر کارایی داشته باشد قرارگیرد وبتواند با دیگر یاران در آن زیر مجموعه آموزشها وتوانایی های بالقوه وبالفعل خود را نظم ببخشد. (ادامه مطلب در پایین)

    پاسخحذف
  10. دوست گرامی شما جان کلام را گفتید.زمینه دولت سایه یا قدم گذاشتن در قامت دولت را باید شروع کرد.چارت سازمانی یا تشکیلاتی آئین ریشه ای یا قانون اساسی را بایدحداقل روی کاغذ پیاده وعملیاتی کرد.کارگروه های لازم برای اداره فردای کشور را پی ریخت،آموزشها ی لازم واطلاعات لازم جمع آوری گردد،توانائی های یاران سنجیده وارتقاء داده شود.چه خوب خواهد بود یارانی که روی آئین ریشه ای بصورت کاربردی کار کرده اند قدم پیشه کنند.دوستانی که توانایی آموزش نرم افزاری وایجاد یک کریدور امنیتی را دارند قدم پیشه کنند. سرعت خیلی پایین است وتهدیدات امنیتی خیلی زیاد.
    کژدم گرامی
    توانایی شمارا ارج می نهیم به تمامی قامت صداقت.جرقه را زده اید.کارگروه هارا پی ریزی کنید.شمامسیرراشناسانده اید.دیریازودکسانی که به این باور رسیده باشندخواهندآمد.زحمت کشیده در جهت اجرایی شدن کارگروه ها وتبدیل کردن جریانهای متفرقه به همان آلترناتیو عملی وقدرتمندموردنظرشما درقالب دولت برای برقراری حاکمیت دمکراتیک،اقدام وراهنمایی نمایید. معتقدم مردم سرخورده ووحشت زده وناامید ودرگیر وغرق شده درفقرو مشکلات فراوان به بازی گرفته شده در مبارزات مدنی بدون پشتوانه واهداف بیمایه رهبران سست اپوزیسیون داخل وخارج به همه چیز بی تفاوت شده اند.مگر الترناتیوی قدرتمند ومنسجم که حرف تازه ای داشته باشدبیاید،جرقه ی امید ی تازه بزند،نگوید چکارکنیم؟،بگوید اینکاررا بایدکرد.فرمان مبارزاتی بدهد.آنوقت تمام اشکال مبارزاتی چه فرهنگی، چه سیاسی،چه مدنی وچه نظامی هریک در جایگاه خود کار ساز خواهد بود.نه فقط مبارزه مدنی تار ومبهم.ضحاکی بود وظلمی بود و وحشتی ودرمقابل فریدونی بودوکاوه ای بود که درفش بر سر نیزه کردتکرار میکنم درفش برسرنیزه.واین بود که وحشت و نخوت مردم ریخت وپشت سر کاوه راه افتادند.
    مرابخاطرضعف در رساندن مطلب ببخشید.
    ضمنا حامل درود گرم دوست خوب( شناخت) گرامی نیز برای شما هستم.

    پاسخحذف
  11. با نامه‌هایی که به تازگی این آقای علایی هم بیرون می‌دهد، احتمال کودتا بالا می‌رود. گویا روابطی هم بین ایشان و احمدی‌نژاد در گذشته بوده است. بهرحال در این صورت، آنطور که گفته‌اید بازهم نیروهای مخالف بیشتر سردرگم خواهند شد و در داخل هم تا مدتی مردم در سراب گرفتار خواهند شد و از تکاپو خواهند افتاد. فکرمی‌کنم باید اطلاع رسانی بیشتری در این مورد انجام دهیم.
    ~~

    پاسخحذف
  12. دوست گرامی - شاهین، من با نظر شما موافق هستم. با ایجاد چنین پروسه‌ای، و با به وجود آمدن خطوط راهنما، اشخاص زیادی که تخصص دارند از حالت انفعال خارج شده و راه خود را خواهند یافت.
    البته اگر اینگونه پیشنهادات را در بخشی که آقای کژدم در بالای ستون قرمز ایجاد کرده‌اند قرار دهید، ماندگار خواهد شد و در صورت نیاز در میان انبوه مقالات آینده گم نخواهد شد.
    کژدم گرامی: در مورد تحریمها، آنچه از مقالۀ «شدت گرفتن تحریمها» بدست می‌آید این است که تحریمها قاعدتاً فشار زیادی بر کشور تحریم‌کننده می‌گذارد و نتیجۀ نهایی باید برای آن کشور لقمۀ دهان‌گیری باشد؛ پس چگونه در صورت تغییر حکومت، باز هم اهرم فشار باقی می‌ماند و بسرعت از بین نمی‌رود؟
    در ضمن اینکه گفته‌اید حتی با وجود کودتا غربیها تا عقب نشینی کامل آنها رضایت نمی‌دهند، یعنی اینکه حکومت بعدی را که احتمالا «صفوی نوین» باشد تحمل نمی‌کنند و سعی خواهند کرد حکومت دیگری را جایگزین کنند، یا اینکه تا جای ممکن از «حکومت صفوی نوین» نیز امتیازاتی می‌گیرند و آن را تبدیل به یک حکومت دست نشانده در طرح «خاورمیانۀ بزرگ» خواهند کرد؟
    ~~

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. در مورد تحریمها باید بگویم که بعد از به روی کار آمدن رژیم دلخواه غربیها؛ این تحریمها به صورت حرکت لاک پشتی برداشته خواهند شد و برای برداشتن هر بخشی از آن رژیم و گروهها و احزاب را تحت فشار قرار خواهند داد تا به اهداف خود برسند.
      اما در رابطه با صفوی نوین باید بگویم که « دولت مستعجل» خواهد بود و باید حذف شود. در این روند حتی اگر ببینید که از « سبز مذهبی» نیز استفاده کنند؛ منظورشان تنها استفادهٔ ابزاری تا رسیدن به هدف خواهد بود و میدانند که در آینده میتوانند سبز مذهبی را توسط سایر نیروها و با توجه به گذشتهٔ کثیف آنان و نقشی که در دههٔ نخست بعد از سال ۵۷ داشته اند؛به راحتی میتوانند توسط نیروهای دیگر خذف کنند و بازهم میدانند که اصلاح طلبان به هیچ روی از طرف مردم پذیرفته نخواهند شد و خود به خود از صحنهٔ سیاسی خذف خواهند گردید. اما در رابطه با « صفوی نوین» باید بگویم که این جریان حتی اگر تمامی ۳ قوه را هم اشغال کامل بکند؛ دیگر جایی در استراتژی کلان « خاور میانهٔ بزرگ» ندارد و کشورهای غربی؛ حسابی روی آنها باز نخواهند نمود. استراتژی خاورمیانهٔ بزرگ با « حکومت متمرکز» هیچ میانه ای ندارد؛ تونس و مصر و لیبی و اکنون سوریه و یمن؛ نشانه های بسیار روشنی برای درک این امر میباشند.

      حذف
    2. در مورد حرکتهای اخیر در کشورهای عربی، خیلیها آن راحرکت خودجوش مردم می‌دانند. ولی آیا شما آن را حرکتی با برنامه‌ریزی و مدیریت غرب می‌دانید یا اینکه می‌خواهید بگویید که می‌خواهند این حرکت را در جهت اهداف خودشان تغییر دهند. دلایلی که باعث می‌شود به این نتیجه برسید چیست؟
      ~~

      حذف
  13. این جنبشها؛ خود جوش هستند ولی غرب میخواهد آنها را در جهت منافع خود که همانا عملیاتی کردن پروژهٔ « خاورمیانهٔ بزرگ» است؛ هدایت کند.

    پاسخحذف