طبق اطلاعاتی که در منابع اطلاعاتی غربی منتشر شده است؛ اقلیت ۱۰ در صدی علوی های سوریه در حال عقب نشینی از مراکزی که با سایر اقوام دیگر آمیخته اند؛ میباشند. بخشی از علویها در برابر عدم کمک به بشار اسد و ارتش او؛ از طوایف دیگر که از حامیان سر سخت سرنگونی خاندان اسد میباشند؛ امان نامه دریافت کرده اند. ارتش آزاد سوریه نیز با این بخش از طوایف علوی که در مناطق مختلط زندگی میکنند به توافق رسیده اند. بخش دیگر طوایف علوی مسلک که به خاندان اسد وفادار مانده اند در حال کوچ کردن به طرف مناطقی هستند که اکثریت ساکنین آن مناطق را علویها تشکیل میدهند. همچنین رژیم خاندان اسد در حال ساختن « کمپ»هایی برای مقاومت هستند و این نشان میدهد که خاندان اسد و طرفداران علوی آنها به آخر خط رسیده اند و مانند قذافی تنها به قبایل علوی تکیه داشته و کارشان به جلو گیری از « قتل عام شدن» کشیده است. رژیم کثیف شیعه مسلک حاکم بر ایران نیز تقریباً دست از امید به ادامهٔ حیات رژیم اسد شسته است. آنچه که مبارزان و دلاوران راه آزادی از داستان تکراری خاندان اسد و قذافی باید بیاموزند این است که؛ اگر خانوادهٔ قذافی از حمایت قبایل لیبی برخوردار بوده است؛ خاندان اسد نیز در سوریه؛ به قبایلی که عقاید علوی دارد وابسته است. اما در ایران؛ خانواده های پاسداران و بسیجیهای مزدور تحت حمایت قبایل خاصی نیستند و بسیار سریعتر از خاندان اسد تسلیم دلاوران انتقامجوی ایران پرست خواهند شد. لذا بیرون راندن خانواده های بسیجیهای خائن و پاسداران قوّاد اسلامی از محله های شهر ها و راندن آنها به مراکز نظامی؛ تنها راه محاصره و شکست آنهاست. ایران پرستانی که نام پاک بابک تازی کش را بر زبان می آورند و او را نماد ملی نژاد ایران می پندارند؛ وظیفه دارند که به هر طریقی؛ کثافتهای حزب اللهی را از محلات خود اخراج نمایند. تا در صورت تسلیم نشدن به خواسته های مردم؛ مجبور به مهاجرت به « کمپ» های مزدوران رژیم اسلام شوند و نهایتاً به محاصرهٔ آزادیخواهان در آمده و یا تسلیم شوند و یا مرگ را بپذیرند. این تنها راه به ذلت کشاندن « قوّادان عربده کش اسلامی» است.
کژدم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر