۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه

تقدیم به چشم انتظاران رفراندوم تحت نظارت سازمان ملل

زمانی که انسان تمامی درها را به روی خود بسته میبیند؛ به خدا پناه میبرد خدایی که همه چیز را به عدالت تقسیم میکند؛ خدایی که دادستان دردمندان است و خدایی که انتقام بیچارگان را از ستمگران میگیرد. خدایی که صلح را برای آسیب دیدگان جنگ به ارمغان می آورد. و اینچنین است که دلهایشان در مالیخولیای ناشی از ضعف و درماندگی آرام میگیرد.
اما پرستش خدا و یا خدایان فرهنگ بیچارگان و درماندگان نیست. انسانهای توانا نیز خدایانی برای پرستش دارند؛ آنها خدای جنگ را میستایند تا نیرویشان را افزونتر سازد و به آنها بیباکی و دلیری عطا کند تا دشمنان خویش را تا دروازه های دوزخ برانند. آنها خدای انتقام را میستایند تا به آنها نیرو دهد تا انتقام کشته هایشان را بگیرند. آنها خدایان شب و تاریکی را میستایند تا نیروهای جنگی آنان را در زیر بالهای تاریک خود پناه داده و از چشم دشمن محفوظ دارند.

خدایان نوین درماندگان:

فرهنگ موالی گری و دریوزگی ترحم از بیگانگان؛ ۱۴۰۰ سال است که بر این سرزمین سایه انداخته است و هر روز خود را به شکلی می آراید. در دورهٔ مشروطیت و بعد از آن افکار دایی جان ناپلئونی که هر اتفاقی را یا به انگلیسها و یا به روسها و سایر بیگانگان نسبت میداد و هیچگاه از خود نمیپرسید که : پس ما که هستیم؟ آیا اینچنین ذلیل شده ایم که دیگران همهٔ اتفاقات را رقم بزنند و ما تنها منتظر نتیجه باشیم و خود را با آن وفق دهیم؟ این اندیشه در سال ۸۸ خود را به آنچه که سازگارا و مخملباف با خود به ارمغان آوردند تبلور یافت و آن اینکه جنبش آزادیخواهی به جای اینکه به سرنگونی رژیم بیندیشد؛ باید که صدای مظلومیت خود را به گوش جهانیان برساند تا جهانیان به دفاع از مردم ایران به پاخیزند اما نگفتند که جهانیان چگونه به کمک مردم ایران به پا خواهند خاست؟ آیا مردم اروپا به سوی ایران خواهند آمد و به جای ما تظاهرات خواهند کرد و با نیروهای سپاه و بسیج درگیر خواهند شد؟ یا اینکه اساساً مسئله مردم جهان نیستند بلکه منظورشان « دولتهای غربی» هستند؟ که البته شق دوم درست است. آنها هرگونه درگیری با نیروهای سرکوب و مسلح شدن برای سرنگونی رژیم را به بهانهٔ عدم خشونت نفی نمودند و دخیل شدن به درگاه بیگانگان را تا آنجایی که میتوانستند در رگ و پی جنبش تزریق کردند. جنبش را به صورت دنبالچهٔ تصمیمات دول غربی تعریف نمودند و اینچنین بود که هم جنبش را به شکست کشاندند و هم اینکه در نتیجهٔ یاس سیاسی بعد از شکست؛ فرهنگ موالی گری و استمداد از بیگانگان رواج بیشتری گرفت. به عنوان سند این فیلم را ببینید تا یادی از آن روزها کرده باشید و هم به آنچه که در تب و تاب آنروزها به عنوان فرهنگ مبارزاتی پذیرفته شده بود؛ نگاهی دوباره بیندازید و ببینید که چه فرهنگ خانمان سوزی را بر مغز و تن جنبش تزریق نمودند که هنوز هم که هنوز است مانند بختک بر جان و روان جنبش سنگینی میکند.
این سند داغ ننگی است که « خود روشنفکر پنداران عربده کش» بر پیشانی خود دارند. اما داستان همچنان ادامه دارد. گویی که هیچکس نمیخواهد چیزی بیاموزد! زیرا آموختن مسئولیتهای سنگینی را بر دوش آنها میگذارد که بهتر است بر دوش « دولتهای غربی» بیفتد. این « خود روشنفکر پنداران عربده کش» که زمانی تقدیم کردن شاخه ها و دسته های گل به بسیجیها و سپاهیها را پیشنهاد میکردند. اکنون به هزار چهره و رنگ و زبان از ایرانیان میخواهند که آن شاخه گلها و دسته گلها را اینبار به گردن سربازان بیگانه بیندازند؛ تا آنها بیایند و سپاه و بسیج را برای این بیگانه پرستان از میان بردارند؛ و به خوشی و شادی « دموکراسی» و سکولاریسم دموکراتیک را برای آنان به ارمغان بیاورند. این لجنها خود را پشت جملاتی از نوع « ما متمدن هستیم » و « ما خشونت طلب نیستیم» به خیال خود؛ بخش کثیف جنبش یعنی «شکستن ستون فقرات نظامی و امنیتی رژیم اسلامی» را به گردن بیگانگان بیندازند و دستهای مخملین خود از از ریختن خون دشمنان قسم خوردهٔ مردم ایران دور نگهدارند. دعوت از بیگانگان برای نجات از دست دشمن داخلی؛ همان پرستش خدایانی است که تنها درماندگان میتوانند سر بر درگاه آنها بسایند.
سازمان ملل متحد که میتوان آنرا « لانهٔ گرگها و شغالها» نام نهاد یکی از خدایانی است که این جماعت پرستش آنرا به جای نبرد ملی علیه دشمن داخلی؛ نشانده اند. زمانی که رضا پهلوی مسئلهٔ کشاندن خامنه ای به دادگاه بین المللی به اتهام جنایت علیه بشریت را مطرح میسازد و عده ای هم برایش هلهله و کرکره راه می اندازند؛ به مردم نمیگویند که دستگیری خامنه ای و تحویل او به دادگاه بین المللی مکانیسم خاصی دارد و آن « ورود نیروهای نظامی بیگانه» به درون سرزمینمان است. و گرنه آقای رضا پهلوی اگر در حرفی که میزنند صادق باشند؛  باید مردم را به مسلح شدن و مبارزه بر علیه دشمن داخلی و شکست دادن آن در یک نبرد ملی؛ فرا بخوانند و آنگاه است که اگر خامنه ای جلاد زنده مانده باشد؛ به دست توانای فرزندان آریا بوم به دادگاه عدالت ملی سپرده خواهد شد.
بیگانه پرستان؛ مبارزان را به مبارزات مدنی بدون خشونت فرا میخوانند؛ در حالی که میدانند هیچ تشکل مدنی در درون سرزمین ایران وجود ندارد و تمامی نهادهای مدنی توسط رژیم جلادان اسلام؛ سرکوب شده اند. لذا آنهایی که چنین راهکارهای مبارزاتی را پیشنهاد میکنند؛ در واقع مردم را نه به مبارزه؛ بلکه به گردن نهادن بر خواسته ها و تصمیات دشمنان خارجی ایران دعوت میکنند.
از سازمان ملل و دموکراسی خواهی دول غربی و کمک آنها به جنگاوران لیبی سخن میرانند و به بیگانگان مشروعیت میدهند و به این روش مردم ایران را هر روز بیش از روز پیش به سوی « بیگانه پرستی» سوق میدهند.
یاران و مبارزان ؛ اکنون در شرایطی به سر میبریم که تحریمهای اقتصادی در دو ماه آینده؛ جنبهٔ عملیاتی شدن به خود خواهند گرفت. این تجربه را مردم عراق از سر گذرانیده اند و میدانند که در اثر تحریمها حدود ۲ میلیون نفر از مردم عراق در اثر کمبود دارو و آذوقه جان سپردند و سپس سیاست « نفت در برابر دارو و غذا» از طرف سازمان ملل تصویب شد و همهٔ گرگهای بین المللی میلیاردها دلار از این طریق به جیب زدند و این آلودگی و رسوایی تا خانهٔ دبیرکل سازمان ملل ( کوفی عنان) نیز کشیده شد. جامعهٔ عراق چنان به تحلیل رفت که زمانی که نیروهای آمریکایی به عراق حمله کردند؛ هیچ مقاومتی صورت نگرفت و ارتش عراق بدون درگیری؛ متلاشی شد. سپس تاخت و تازهای سپاه قدس و سلفی های عربستان سعودی و اردن در عراق آغاز شد و همچنان ادامه دارد. این آینده ای است که برای ایران نیز ترسیم کرده اند. مردم ایران تنها با سربازان چشم آبی روبرو نخواهند شد؛ بلکه تمامی مزدوران عربستان سعودی و امارات متحدهٔ عربی و اردن و مزدوران ترکیهٔ عثمانی و جاسوسان حیدر علی اف؛ نیز به سرزمینمان گسیل خواهند شد.و چه بسا یک دههٔ تمام نیز باید در جنگ و خون به سربریم. لذا آنچه که ضرورت فوری دارد؛ بوجود آوردن تشکلهای مردمی و مسلح شدن این تشکلها و آماده شدن برای شرایط بحرانی بعد از آغاز جنگ است. که در مقالهٔ « سخنی دربارهٔ حملهٔ نظامی به ایران» آنرا به طور عام توضیح داده ام.
 در اینجا میخواهم خوانندگان را به دیدن یک فیلم سینمایی که بر اساس واقعیتهای نبرد « یوگسلاوی سابق» ساخته شده است جلب کنم تا با نوع فعالیتهای جنایتکارانهٔ مزدورن پاسدار صلح سازمان ملل متحد آشنا شوند و این اندیشه را که نیروهای سازمان ملل فرشته های صلح هستند را؛ از سر بیرون کنند. سازمان ملل بسیاری از کارهای خود را از طریق بستن کنترات با کمپانیهای خصوصی نظامی به پیش میبرد که اعضای آن از امنیت دیپلماتیک برخوردارند و در واقع به سخنی دیگر « غیر قابل دستگیری و غیر قابل محاکمه» هستند.
فیلم را از ( اینجا) داونلود کنید و ببینید که خدایان پیام آور صلح و انساندوستی کیانند؟
برای داونلود به نرم افزار « یو تورنت» نیاز دارید. و بعد از کلیک کردن بر روی لینک فیلم؛ و باز شدن لینک؛ دگمهٔ خاکستری را که در میان سه دگمهٔ داونلود قرار دارد انتخاب نمایید و از دو گزینهٔ Save و Open گزینهٔ « اوپن» را برگزیده و فیلم را داونلود نمایید.

کژدم

۱ نظر:

  1. خیلی ممنون از اینکه تنها کسی هستید که از تجربیات عراق و دیگر کشورها چنان نتیجه گیری درستی دارید. و نیز تنها کسی هستید که امثال مخمل باف و سازگارا که اولی میبافد و دومی با قدرتها سازگاری میکند، نتوانستند شما را بفریبند.
    این آقایان تا زمانی که تیغشان میبرید، خوردند و بردند و دریدند، و الان که باندی دیگر بر اریکه قدرت نشست و جای آنها را تنگ کرد مردمدار شدند.
    با تشکر و احترام

    پاسخحذف