۱۳۹۲ تیر ۱۸, سه‌شنبه

عربستان سعودی در پی تبدیل شدن به نیروی غالب در سوریه

در پی براندازی حاکمیت اخوان المسلمین توسط ارتش مصر که گفته میشود در پی مذاکرات مخفیانهٔ ارتش مصر با حکومتهای عربستان سعودی و امارات متحدهٔ عربی و گرفتن وعده های کمکهای مالی و حمایت سلفی مسلکهای مصری به وقوع پیوست و تبریک سریع سلطان عربستان سعودی به رئیس جمهور موقت مصر و اکنون امارات متحدهٔ عربی با اعلام «احساس مسئولیت در برابر مردم مصر» و همچنین وعدهٔ حمایتهای مالی فوری و سرمایه گذاری امارات متحدهٔ عربی در مصر؛ شاخهٔ سوری اخوان المسلمین دچار یاس و سردرگمی شده است. برادران ترک عثمانی اخوان المسلمین؛ همصدا با دولت آمریکا کودتا را محکوم کردند و اخوان المسلمین مصر از موضع حاکمیت به وضعیت تظاهرات خیابانی سقوط نمود (احتمالاً در آینده در مناطق کویری اجازهٔ تظاهرات خواهند داشت). آقای باراک اوباما تهدید قطع کمکهای مالی به مصر را پس گرفت و در تلاش است تا با شرایط کنونی کنار آید. جالب توجه اینکه آقای مک کین که سوپرمن حزب جمهوریخواه آمریکاست با ادامهٔ کمکهای مالی به مصر شدیداً مخالفت کرده است. گویی که سیاست در آمریکا پیش از آنکه مربوط به منافع ملی شود؛ بیشتر یک مسئلهٔ حزبی است و هر کدام از طرفین منتظرند که یکی بگوید «سفید» و آنها بلافاصله بگویند «هر رنگی به جز «سفید» و اگر طرف مقابل بگوید «سرخ» بازهم همان ساز مخالف را از زبان حزب رقیب بشنویم. این امر یکی از معایب بزرگ «لیبرالیسم لجام گسیخته» است و ربطی به دموکراسی ندارد؛ مگر آنکه لیبرالیسم را به عنوان دموکراسی به خورد خودمان بدهیم.
.... به هر حال....
ارتش آزاد سوریه اعلام کرده است که سخنان آمریکائیان در رابطه با تسلیح انقلابیون سوریه در حد حرفهای پوچ مانده است و هیچ کمک نظامی از طرف آمریکا دریافت نکرده اند. از سوی دیگر یکی از فرماندهان ارتش آزاد سوریه هشدار داده است که اگر وضعیت به همینگونه پیش رود؛ نیروهایش به جنگاوران سلفی-جهادی خواهند پیوست. این گفته را نباید به عنوان یک تهدید؛ بلکه باید به عنوان هشدار در رابطه با روندی به حساب آورد که مدتهاست آغاز شده است و اگر اروپا و آمریکا این هشدار را جدی نگیرند؛ باید میدان را به آنچه که ظاهراً از آن میترسند (سلفی-جهادیها) بسپارند.
یکی از مهمترین مشکلات اروپا و آمریکا حکومت نوپای شیعی عراق است که بخشی از انرژی غرب را تامین میکند و ترس آنها از جریانهایی مانند «جبهةالنصره»؛ نه در گسیل شدن این جنگاوران به اروپا و آمریکا؛ بلکه به خطر افتادن و مختل شدن جریان نفت از عراق میباشد. همین نقطهٔ ضعف اروپا و آمریکا در رابطه با نفت عراق باعث شده است که هم رژیم اسلامی حاکم بر ایران و هم حکومت شیعی عراق بتوانند از آن به عنوان سلاحی بر علیه غرب استفاده کنند و باز هم این همان نقطهٔ ضعفی است که عربستان سعودی و امارات میتوانند به نوعی دیگر از آن برای به میدان کشاندن آمریکا و اروپا در سوریه استفاده کنند.
اکنون دو جریان سیاسی بر سر دوراهی قرار گرفته اند و وزیر اطلاعات عربستان سعودی معروف به «شاهزاده بندر» نشان داده است که بازیگر بسیار ماهری است.
نخست؛.... اخوان المسلمین مصر که بر سر دوراهی تبدیل مصر به الجزایر و براه انداختن حمام خون و در نهایت تبدیل شدن به «مهدی موعود» و رفتن به چاهی که هرگز از درون آن بیرون نیاید؛ و.... دوم آنکه از خر شیطان پایین آمده و با تن دادن به شرایط موجود؛ نقشی را که شایستهٔ اوست در بازیهای سیاسی ایفا نماید و به جای «امام غایب» بودن؛ «امام حاضر» بودن را برگزیند.
دوم؛..... آمریکا و اروپا هستند که بر سر دوراهی اقدام عملی در سوریه و یا ادامهٔ وعده های پوچ و توخالی به انقلابیون سوریه مانده اند. اکنون یا باید وارد فرایند جنبش سوریه شده و در تعیین مسیر جنبش نقشی فعال ایفا کنند و یا اینکه میدان را به نفع «شاهزاده بندر» خالی کنند.
انفجار بمب در جنوب شیعه نشین بیروت که شدیداً تحت شرایط امنیتی از طرف حزب الله لبنان اداره میشود؛ نشان میدهد که «شاهزاده بندر» بسیار جدی تر از آن است که آقای باراک اوباما و آقای مک کین فکرش را میکردند.

توصیهٔ کژدم: به آقای جان کری بگویید که زیاد به تعطیلات نرود زیرا سیاست آمریکا به اندازهٔ کافی در «تعطیلات» به سر میبرد.

کژدم

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر