۱۴۰۴ آبان ۲۳, جمعه
چگونه ایرانی میخواهید بسازید؟ (بخش پنجُم)
۱۴۰۴ آبان ۱۹, دوشنبه
چگونه ایرانی میخواهید بسازید؟ (بخش چهارم)
آزادیها (۱)
۱۴۰۴ آبان ۱۰, شنبه
پروژهٔ جدیدِ «قرمساق فرزانه»: دستمال مستراحی به نامِ «کرّوبی»
۱۴۰۴ آبان ۵, دوشنبه
داستانِ «شازده فیل خان» و «فیلِ صورتی»
با اعلامِ این نظر؛ آه از نهادِ هوادارانِ ایشان بر آمد و به «هلهله و کِلکِله» پرداختند.
این نظر بیش از ۱۴ سالِ پیش از طرفِ «وبلاگِ کژدم» و به صورتِ مِیدانی و راهکارها؛ پیشنهاد شده بود و بر رویِ زمین ماند. لذا «فرمایش ملوکانه» حتّی در حدّ یک «نظرِ وبلاگی»؛ آنهم ۱۴ سال دیرتر؛ هیچگونه ارزشی ندارد. زیرا مشخّص نیست که این گروه هایِ کوچک؛ بر اساسِ کدامین «اهدافِ مِیدانی»(منظورم اهدافِ سیاسی نیست) باید تشکیل شوند؟ مگر در «جنبش ملّی مَهسا»؛ همان «جوانانِ محلّه» تشکیل نشدند؟ و جُنبش را با دمیدن بر شعارِ «ولگردی در خیابان»؛ به شکست نکشانیدند؟
آنهایی که در میانِ «هوادارنِ بازگشتِ سلطنت»؛ واقعاً پایِ کار هستند؛ باید به خاطرِ به پیروزی رسانیدنِ جنبشِ خودشان به این پُرسش پاسخ دهند.
هوا کردنِ «فیلِ صورتی» (هم وَزنِ پلنگِ صورتی)؛ بازهم فقط «چاقویِ بی دستهٔ» دیگر است.
آقایِ «ناتانیاهو» حتماً می دانند که شرط بندی بر رویِ «لاک پُشت» در «دو چهارصد متر»؛ اشتباه بسیار بزرگی است و اُمیدها را می کُشَد.
ایشان باید بر رویِ «یوز پلنگ» (چیتا) شرط بندی کنند.
در انقلابِ «۱۷ اُکتبر»؛ حزب کمونیستِ روسیه فقط ۱۰۰ هزار عضو و هوادار داشت و جمعیّتِ روسیه (امپراتوری) تقریباً ۱۲۰ میلیون نفر بود. «انشقاق» نیز به وفور یافت می شد؛ امّا همهٔ گروهها و سازمانها (اپوزیسیون)؛ پایِ کار بودند.
انقلابِ کوبا با «موتورِ کوچکِ ۷۰ تا ۸۰ نفره» شروع شد که در همان آغاز لَت و پار شدند و تنها افرادِ کمی از مهلکه جانِ سالم بِدَر بردند. در «افسانه هایِ انقلابِ کوبا»؛ این جان به دَر بردگان را «۱۲ مردِ طلایی» نامیدند.
این ۱۲ مردِ طلایی؛ هم شجاعتِ «کُشته شدن» و نیز «شجاعتِ کُشتنِ دشمنان» را داشتند. اینکه میگویند «چه گوارا»؛ به دستِ خودش بیش از ۳ هزار نفر را کُشته است؛ شاید اغراق آمیز باشد؛ امّا گفته نمی شود که چند هزار نفر به دستِ «انقلابیون» کُشته شدند؟ آن انقلابیون از «کُرهٔ مرّیخ» نیامده بودند؛ همهٔ شان یا کارگرانِ کشاورزی و یا شهرنشینان بودند.
کسانی نیز که به دستِ انقلابیّون کشته شدند؛ اکثراً «خبر چینها» و یا گروههایِ مسلّحِ «مزدور» بودند که در کُردستان به آنها «جاش» میگویند.
«آقا محمّد خانِ قاجار» به گرفتنِ «اسیر»؛ اعتقادی نداشت و می گفت که اگر آذوقه ای داشته باشیم؛ به نیروهایِ خود می دهیم؛ نَه به نیروهایِ دشمن (منظورشان اسیران بود).
از نظرِ ایشان اینکه: «اسیر بگیریم؛ جا و مکان تهیّه کنیم؛ عدّه ای را نیز برایِ نگهبانی بگماریم؛ به آنها آب و غذا بدهیم»؛ کاری احمقانه بود.
در سالهایِ اخیر دیدیم که اسرائیل؛ بر خلافِ نظرِ «آقا محمّد خان قاجار» عمل کرد؛ اسیر گرفت؛ برایِ دشمنانِ خودش جا و مکان تهیّه کرد؛ همهٔ نیازهایِ زندگی را حتّی در حدّ جرّاحی های پُرهزینهٔ پزشکی را برایشان فراهم نمود و سپس برایِ یک اسیرِ خود؛ آن اسیر را با هزار کثافتِ اخوان المسلمینی مبادله کرد. نتیجه اَش چه شد؟ «نتیجه اَش قتلِ عامِ روستائیان و جوانانِ شرکت کننده در فستیوال موسیقی؛ توسّط بی شرفهایِ اخوان المسلمین در هفتم اُکتبر» شد.
در این مسئله من(کژدم) به «آقا محمّد خانِ قاجار» رأی می دهم.
من(کژدم) در مبارزه بر علیه حکومتِ «تشیّع شنیعه»؛ به «یوز پلنگ» رأی می دهم.
۱۴۰۴ مهر ۲۹, سهشنبه
مزخرفی دیگر با نام «کنفرانس اُسلو»
۱۴۰۴ مهر ۲۴, پنجشنبه
لازم نیست که زحمت بکشید.... فقط فرض کنید
۱۴۰۴ مهر ۲۲, سهشنبه
«Neutralization» سقف خواسته هایِ اسرائیل و آمریکا است
۱۴۰۴ مهر ۱۷, پنجشنبه
خطاب به آقای «مراد اوباما وِیسی»
حتماً با سخنرانیهایِ غرّایِ «امام حسین اوباما» آشنایی دارید؟! اگر ندارید سخنرانیهایش را گوش کنید. جملاتی آتشین؛ امّا بی محتوا؛ که ظهورِ یک «شارلاتان» را رقم زد و آمریکاییها به او رأی دادند. امّا چیزی بدست نیاوردند.
سخنرانی امروزِ آقای «مراد اوباما ویسی»؛ حتّی بسیار بی محتوا تر است.
۱۴۰۴ مهر ۱۴, دوشنبه
قوانینِ «دورهٔ اضطراریِ گذار» پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی
۱۴۰۴ مهر ۱۰, پنجشنبه
ضرورتِ استراتژیکِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی برایِ آمریکا
۱۴۰۴ مهر ۱, سهشنبه
نقدی بر «دفترچهٔ دوران گُذار» (مرحلهٔ اضطرار) بخش دوّم
۱۴۰۴ شهریور ۳۰, یکشنبه
نقدی بر «دفترچهٔ دوران گُذار» (مرحلهٔ اضطرار) بخش نخست
۱۳ صفحهٔ نخستِ این دفترچه را میتوان «اساسنامهٔ سازمانی» و تعدادی «شعار» که اینچنین و آنچنان خواهیم کرد؛ به حساب آورد و من (کژدم) انتقاد از آنرا بی معنی و بی ارزش میدانم. زیرا توضیحِ ساختارِ سازمانی و تقسیمِ وظایف است و «شعار دادن» نیز به این خاطر که بر «کُلّی گویی» استوار است؛ قابلِ نَقد نیست. تنها کسانی میتوانند به آن انتقاداتی وارد کنند که عضوی از آن سازمان باشند و یا بخواهند تا تغییراتی در آن داده شود که بتوانند به عضویّتِ آن سازمان در آیند. لذا از صفحهٔ ۱۴ شروع می کنم:
همانگونه که می بینید؛ در این بخش؛ ۳ پیشنهاد ارائه شده است: «این» یا «ان» و یا ترکیبی از «این و آن» و گزینهٔ سوّم ترجیح داده می شود (ترکیبی از «این و آن») و سپس خاستگاهِ گزینهٔ ترکیبی و «امید بخش»بودنِ آنرا چنین توضیح می فرمایند:
در اینجا «ابهام آمیز گویی» و «دروغگویی» با یکدیگر ترکیب شده اند:
۲- در رابطه با آنچه که «قانونِ جوامعِ اروپایی ۱۹۷۲» نامیده می شود نیز به صورتی آشکار دروغ میگویند. زیرا این قانون یک «قانونِ اروپایی» نبود و این بریتانیایی ها بودند که برای «هَمگِن» ساختنِ قوانینِ داخلیِ بریتانیا برایِ پیوستن به «جامعهٔ اقتصادیِ اروپا» تدوین کرده بودند و جنبهٔ «نمادین» نیز نداشت و بسیار هّم جدّی بود.(در آن زمان «اتّحادیهٔ اروپا» وجود نداشت و مُشکلات پس از ظهورِ «اتّحادیهٔ اروپا» آغاز شد.) و اینکه میگویند تعدادی را حذف کردند و تعدادی را حفظ کردند یک جملهٔ بسیار «مبهَم» آمیخته با «دروغ» است و اگر کسی بخواهد از این «ابهام» دَر آید؛ نمیتواند به «غضنفر»هایِ تدوین کنندهٔ این «دفترچه» اعتماد کند و باید خودش برود و «پرتقال فروش» را پیدا کند. البتّه برایِ کسانی که خود را «ذوب شده در شازده فیل خان» میدانند؛ کفایت می کُنَد.
کژدم
۱۴۰۴ شهریور ۱۹, چهارشنبه
یک پیشنهاد برایِ آنهایی که میخواهند در آیندهٔ ایران نقشِ فعّالِ فکری داشته باشند
۱۴۰۴ شهریور ۱۶, یکشنبه
به بهانهٔ آقای «حاتم قادری»
۱۴۰۴ شهریور ۹, یکشنبه
یک پیشنهادِ عملیّاتی به «اسرائیل»
۱۴۰۴ شهریور ۶, پنجشنبه
بالاخره؛ پایین خره.... میخواهند « ماشهٔ»؛ «مکانیسم» را بِکِشند؟؟؟!!!
۱۴۰۴ شهریور ۲, یکشنبه
آشپزی به شیوهٔ «اپوزیسیونچیها»
۱۴۰۴ مرداد ۲۸, سهشنبه
هشدار در رابطه خریدنِ ساختمانهایِ به حراج گذاشته شده
۱۴۰۴ مرداد ۲۲, چهارشنبه
نَقدی بر آقای «مُراد ویسی»
۱۴۰۴ مرداد ۱۰, جمعه
هشدار به «ساکنینِ ایران»
۱۴۰۴ تیر ۴, چهارشنبه
آتش بَس؟
https://www.youtube.com/watch?v=QE3yMEfpk6E
۱۴۰۴ خرداد ۳۰, جمعه
پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی
در سالِ ۲۰۲۳ پیشبینی کردم که در سالِ ۲۰۲۵ «آغازِ رَوندِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی در ایران» کلید خواهد خورد؛ خنده دار به نظر می رسید. شاید در آن زمان بسیار به دور از انتظار به نظر می رسید. امّا اکنون میبینیم که سالِ ۲۰۲۵ هم آغازِ روندِ سرنگونیِ رژیمِ شیعیانِ شنیعه؛ و نیز پایان حاکمیّتِ این اوباشان خواهد بود. در نوشتار پیشین نیز گفتم که برخلافِ تصوّرِ عمومی؛ نیروهایِ تحتِ امرِ اسرائیل در ایران؛ در حدّ یک لشکرِ کامل است؛ شاید باز هم موجبِ خندهٔ تان شده باشد؛ امّا پس از سرنگونیِ رژیمِ تشیّعِ شنیعه؛ خواهید دید که برآوردِ کژدم درست بوده است. بخشِ اعظمِ این نیروها ایرانی هستند. شاید بپرسید که چه دلیلی برایِ این ادّعا دارم؟ پاسخ این است که: دلایلِ بسیار ساده ای در پُشتِ این ادّعا نهفته اند.
۱- آمریکا و «بویژه اسرائیل» جنگهایِ پس از ۱۱ سپنامبر ۲۰۰۱ در افغانستان و عراق را بسیار دقیق مطالعه نموده اند و نخواهند گذاشت که ایران نیز به عراق و افغانستانی دیگر تبدیل شود. بلکه تلاش خواهند نمود تا ایران را به اُلگویی برایِ عراق تبدیل کنند که البتهه به همیاریِ ایرانیان نیازی بنیادی دارد. از سوی دیگر جایگاهِ ایران در منطقه بسیار فراتر از آن ۲ کشورِ نامبرده است. زیرا در ایرانِ کنونی؛ هیچ زمینه ای برایِ جنگهایِ فرقه هایِ دینی وجود ندارد. همان زمینه ای که در عراق و افغانستان وجود داشتند و هنوز هم وجود دارند و «جورج بوش پسر» با وارد کردنِ «سگهایِ هارِ تشیّع شنیعه» (فرقهٔ ولایتِ فقیهی) به معادلهٔ عراق؛ برایِ سازماندهیِ «جنگهایِ ۳۰ ساله» از آن استفاده نمود. اکنون «سگهایِ هارِ تشیّعِ شنیعه» اگر بتوانند شورتِ خودشان را بر کونشان نگه دارند؛ معجزه کرده اند؛ چه رسد به؛ به راه انداختنِ جنگهایِ «خرافه پایه».
۲- در جنگها؛ فقط «فتوحات» نیستند که اهمیّت دارند؛ بلکه «حفظِ فتوحات» مسئله ای بسیار مهمّتر از خودِ فتوحات است. آمریکا و بویژه اسرائیل این «فتح» را تنها نخواهند گذاشت و «دموگرافیِ ایران» نیز به هیچ وجه شبیهِ آن ۲ کشورِ نامبرده نیست و پس از سرنگونیِ رژیمِ شیعی؛ هیچ نیرویی در درونِ سرزمینِ ایران به «جنگهایِ چریکیِ دینی» روی نخواهد آورد. لذا اسرائیل و آمریکا برایِ حفظِ فتوحات؛ به یک نیرویِ بزرگ نیاز دارند تا بتوانند «آرامش» در دورانِ «خلأ قدرت» بِپا کنند و با هر کسی را که بخواهد این آرامش را به هَم بزند؛ برخوردِ جدّی خواهند کرد( بویژه تُرکهایِ عُثمانی و اوباشانِ حاکم بر قَطر). لذا چه بسا به بیش از یک لشکر نیاز داشته باشند و من فکر میکنم که اسرائیل؛ «کارِ امروز را به فردا نگذاشته باشد» و ستونها و زیر بناهایِ این امر تدارک دیده شده است و اگر کامل نیست؛ من (کژدم) حاضرم تا نظراتِ خود را برایِ هر آنچه که «ضروری» است را بدونِ هیچ چشم داشتی بیان کُنم.
۳- دولتِ «شیعه مِحورِ عراق» و «انگل سیستانی» و همچنین «شازده شومبولِ فیل» و هوادارانَش باید بدانند که بازیِ «شیعه گری» در ایران تمام خواهد شد و چه بسا به بازیِ شیعه گری در «عراق» و «لبنان» و «یَمن» نیز پایان دَهَد. کُلّ منطقه نیز همین را میخواهد و با آن همکاری خواهد کرد. زیرا «رُشد و شکوفاییِ اقتصادی» فقط در آرامش امکان پذیر است.
۴- ایجادِ «منطقهٔ سبز» نقشِ «سازمانِ کنترلِ بحران» و «رِیل گذاری برایِ آینده» را خواهد داشت و یک «حکومتِ موقّت» نخواهد بود.
برایِ انجامِ چنین کارِ بزرگی؛ نیاز به بیش از چندین لشکر است. و اسرائیل و آمریکا نمیتوانند کار را «نیمه کاره» رها کنند و بگویند که «مسئلهٔ ما فقط بمبِ اتمی» بود. زیرا یک کشورِ بحران زده به وسعتِ ایران؛ به نوبهٔ خود به یک «بمبِ اتمیِ امنیّتی» تبدیل خواهد شد.
پروژهٔ اسرائیل و آمریکا هر چه که باشد؛ مردمِ ایران باید به فکرِ آیندهٔ خود و سرزمینشان باشند و گرنه این پتانسیل وجود دارد که ایران به «فروپاشیِ سرزمینی» دچار شود.
کژدم
