۱۴۰۴ مهر ۲۹, سه‌شنبه

مزخرفی دیگر با نام «کنفرانس اُسلو»

 نخستین دلیلِ مزخرف بودنِ این به اصطلاح «کنفرانس» در این است که گویی شرکت کنندگان در این کنفرانس اساساً با یکدیگر آشناییِ قبلی ندارند و مانندِ گروهی از میهمانان در این کنفرانس شرکت کرده اند تا خودشان را به همدیگر معرّفی کنند. حتّی آقایِ «شاهین مدرّس» که ظاهراً «آکادمیک» است و سخنرانیِ غرّایی می کند؛ در رابطه با نقشِ مشعشعِ «احزاب» در آموزش و پرورش و شبکه سازی را دلیلی بر پذیرفتنِ «پارتی کراسی» به عنوانِ یک «ضرورت» معرّفی می کند ولی حتّی با عینکِ تَه استکانیِ نیز نمیتواند «جنبش ملّی مهسا» را به عنوانِ نقطهٔ آغازِ «سازماندهیِ اُفقی» ببیند و به صورتِ احمقانه ای میگوید: حزب توده تشکل را یاد داد؛ حزب توده مطالعه کردن و نوشتن را یاد داد و ....
امّا گویا آقایِ «شاهینِ مدرّس» اساساً کور است و نمی بیند که حزبِ توده؛ «خواندنِ کتابهایِ خطّی» و «تشکّلهایِ خطّی» و «نوشتنهایِ خطّی» را یاد داد. .... «تشکّلهایِ «هِرَمی» را یاد داد. که «رهبر» و «کمیتهٔ مرکزی» می رینند و اعضا و هواداران؛ مدفوعِ انها را برایِ صبحانه و نهار و عصرانه و شام؛ میل می فرمایند و گرنه «تصفیه» می شوند.
نمایندهٔ حزب دموکرات کردستان نیز؛ گویی که تازه از رختخواب بیرون آمده و همچنان خواب آلود است؛ همان سخنانِ کُهنه را تکرار میکند و «فدرالیسم» را تنها نوعِ واقعی دموکراسی معرّفی می کند که البتّه منظورش این است که «جایگاهِ حزبِ ایشان» باید به رسمیّت شناخته شود و بودجه هایِ کردستان نیز از «قیفِ حزب دموکرات» ردّ شده و سَرشکن شود و راههایِ «رانت خواریِ حزبی» باز شوند.
نمایندهٔ «کومه له» نیز میگوید که کُردستان ظرفیّتِ ادارهٔ کُردستان برایِ پیشرفتهایِ مشعشع را دارد و نیازی به آقا بالاسَر ندارد. پول بدهید؛ ما خودمان میدانیم که چطوری بخوریم و «میلیشیا» بسازیم. این ۲ به اصطلاح حزبِ سیاسی؛ هنوز هم که هنوز است؛ نتوانسته اند فرهنگِ «زیستن بدونِ عشیره و قبیله و اطاعت از سرانِ عشایر» را به «فرهنگِ منطقه ای» تبدیل کنند. امّا چنین ادّعاهایِ «کونِ خر پاره کُن» دارند. هر وقت؛ توانستید با شنیدنِ نامِ «ایلِ منگور» خایه هایتان جُفت نشود؛ بیایید به کنفرانسِ بَعدی و گرنه جایتان در کُردستانِ عراق امن تر است.
بقیّه نیز همان مزخرف بافانِ تکرار گوی هستند.
من که حالم به هَم خورد.
حالا هِی بیایید و بپرسید که چرا رژیم سرنگون نمی شود؟
پاسخ جلو چشمهایتان است.... به خاطرِ وجودِ این «نسناس ها».

https://www.instagram.com/reel/DP9UkJwDFSU/

کژدم

۹ نظر:


  1. مشکل دوم، اقتصاد رانتیه
    اینا هیچ وقت دنبال رشد واقعی نبودن، دنبال گردش پول بین خودشون بودن
    نفت، گاز ،معادن، بانکها، بيمه ها، واردات، همه چی بین یه حلقهی بسته ست که با عنوان نهادهای انقلابی» و «شرکتهای وابسته» مدیریت میشن ! اونم بدون نظارت، بدون حسابرسی ! یعنی یه اقتصاد پنهان با صورت حسابهای رسمی !
    نتیجه؟
    ثروت انباشته در بالا، فقر انباشته در پایین

    پاسخحذف
  2. و هفتم، انحصار روايت !
    يعني هر رسانه هر دانشگاه، هر منبر هر تريبون باید فقط یه صدا رو پخش کنه صدای تایید ! صداهای مخالف یا سانسور میشن یا برچسب میخورن
    يا حذف فيزیکی میشن ! چون اگه یه مناظره ی واقعی، یه گفتوگوی آزاد اتفاق بیفته، تمام این ساختار فرو میریزه. چون هیچ منطق و دانشی پشتش نیست. فقط ترس و کنترل

    پاسخحذف
  3. واقعیت اینه که جمهوری اسلامی نه از بیرون تهدید میشه نه از دشمن خارجی فروپاشی از درونه،
    از همین دروغهای انباشته از همین بی سوادی مدیریتی از همین گسست بین مردم و قدرت ! چون هیچ نظامی نمیتونه تا ابد با ریا نفس بکشه

    پاسخحذف
  4. شماها مردم رو چاپیدید، عقلشونو تحقیر کردید و ایمانشونو گروگان گرفتید. ولی بدترین اشتباهتون این بود که فکر کردید جامعه همیشه خواب میمونه ! نه، جامعه بیداره فقط دیگه حرف نمیزنه چون شما ارزش شنیدن رو از بین بردید

    پاسخحذف
  5. همەی این چیزهایی كە در این مطلب نوشتید ما هم اكنون در كردستان عراق داریم بصورت عالی می بینیم و احزاب مسلح اینجا شدن همە كارەی این منطقە و بقیەی احزاب هم نوكر اینها هستند چون پول و بودجە هایی كە از بغداد برای اینجا اومدە قبلا تماما دردست 2 حزب و توی اون هم دردست 2 خانوادە بودە و كە چشم دیدن حتی عموزادەهای خود را ندارند ودیدیم كە توی سلیمانیە بر سر قدرت چە بلایی سر هم اوردن و هم اكنون كە بغداد دخالت كردە و مثل قبل بودجەی مفت بهشون نمیدە تا حالا 54 تا حقوق مردم و كار مندان رو ندادن و احتمال دارد امسال هم 3 تا حقوق دیگە برە روش ولی اینو میگم اگرمردم كردستان ایران هم بە همین منوال حركت كنند همان بهتر تحت تسلط حكومت مركزی باشد تا اینكە برای یك بشكەی نفت ناچار شوند دست حزب را ببوسند

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. خوانندهٔ گرامی؛ اگر همهٔ آنچه را که «کژدم» گفت؛ می بینید؛...
      کاری کُنید که این مشکلات «حذفِ فیزیکی» شوند؛ تا دیگر چهره هایِ کثیفِ؛ «هجری» و «مُهتدی» و «علی افشاری» و «مریم رجوی» و «مُجتبی واحدی» و «سازگارا» و «مخملباف» و «سازگارا» و «کُس کِشِ نادان» و «تیزهوش خانِ دفترچه نویس» و ... ۱۰۰ ها نوع از این «بی شَرفها» را نبینید.
      این بی شرفها برایِ «راهنمایی» نیامده اند؛... بلکه برایِ «شکستِ اُمیدها و آرزوهایِ شما» آمده اند.

      حذف
  6. همین اکنون کثافتکاریهایِ «پارتی کراسی» در آمریکا بر رویِ پرده است. دموکراتها که در انتخابات شکست خورده اند؛ دولتِ مرکزی را با قطع بودجه؛ به تعطیلی تهدید میکنند. این امر مختصّ دموکراتها نیست؛ در دورهٔ «بایدن» و «اوباما» نیز همین کثافتکاری از طرفِ «جمهوریخواه ها» اجراء شدند و دولتِ مرکزی را با قطعِ بودجه و تعطیلی دولت روبرو کردند. همهٔ این تلاشها برایِ «باج خواهیِ حزبی» هستند. ما آثارِ این حرکتها بر رویِ «پروژه ها» در آمریکا را رَصد نمیکنیم و از کنارش میگذریم و میگوییم که «به ما مربوط نیست». امّا نمیفهمیم که این «شُتُرِ حزب بازی» قرار است که فردا جلو دَرهایِ سیاسی ایران بنشیند.
    نمیدانم با «فیلی باستر»(Filibuster) که یک قانونِ داخلیِ مجلس در آمریکا است آشنایی دارید یا نه؟ طبق این قانونِ داخلیِ مجلس؛ زمانی که مجلس واردِ بحث و گفتگو برای تصویبِ یک قانون می شود و حزبِ دیگر مخالفِ آن است؛ حزبِ مخالف یک «گلادیاتورِ سخنرانی» را مأمور میکند که چندین ساعت سخنرانی از نوعِ «عنان داشت و سنان داشت و خنجر داشت و ....» براه بیندازد تا نمایندگان خسته شده و جلسه را ترک کنند و مجلس اکثریّتِ لازم را از دست بدهد. «نانسی پلوسی» توانست ۷ ساعتِ تمام چنین سخنرانی انجام دهد و مدالِ طلایِ «فیلی باستر» را بدست آورد. آنهایی که میخواهند «شُتُرِ پارتی کراسی» به ایران بیاورند و آنرا «دموکراسی» بنامند و زمانی که گَندِ کارها در می آید میگویند:«دموکراسی عالی نیست؛ امّا بهترین گزینه در میانِ گزینه ها است». امّا نمیگویند که دیگر گزینه هایی که «پارتی کراسی» را با آنها مقایسه میکنند چیستند؟ اگر به تاریخ نگاه کنید؛ منظورشان همان «شیوه هایِ حکومتیِ پیشین» هستند. اگر از «دموکراسی بدون احزاب» حرف بزنی؛ حتماً به «آنارشیسم» و یا «کمونیسم» و یا مزخرفِ دیگری متّهم خواهی شد. زیرا هدفِ همهٔ «احزاب» این است که: «حفظِ حزب؛ اوجَبِ واجبات است».
    حال آقایِ «آکادمیک» (شاهین مدرّس) میخواهد به ما بگوید که: این احزاب به مردم آموزش می دهند.
    بله؛ آموزش میدهند که اگر حزبی گفت: «ماست سفید است»؛ به هر وسیله ای شده است باید مردم را قانع کنید که «آنچنان نیز که میگویند.... سفیدِ سفید نیست.» تا «مُهرِ حزبی» را بر آن گفتگو بزنید.
    «لندن» را همین کثافتکاریهایِ حزبی به «مستراحِ اسلامی» تبدیل کرده اند. به سراسرِ کشورهایِ اروپایی نیز نگاهی بیندازید؛ زیرا مُشکلاتی که این کشورها با آن دست و پنجه نرم میکنند؛ توسّط همین «پارتی کراسی» ساخته شده اند.
    بدهی خارجی آمریکا؛ زمانی که ترامپ برایِ دورِ نخست پیروز شد؛ ۲۲ تریلیون دلار بود. اکنون بیش از ۳۵ تریلیون دلار است و همچنان در حالِ رُشد است.
    بخشِ بزرگی از این بدهی ها را «هزینه هایِ پروژه هایِ ناتمام» تشکیل می دهند(حیف و مِیل بودجه ها). این امر مرا به یادِ گزارشها به کنگرهٔ حزبِ کمونیست در دورهٔ «استالین» می اندازد(کنگرهٔ ۱۵ و کنگرهٔ ۱۶) که همهٔ شان دروغ بودند (از جنسِ ویروس یابِ مُستعان) و آرام آرام «اتّحادِ دروغینِ شوروی» را به ورشکستگی کشانیدند.
    «حزب بازی» یعنی همین. در «حزب بازی»؛ مردم فقط «اعداد» هستند.

    پاسخحذف
  7. «سعید میرزاقاسمی نژاد»(سپهبُد سرتیمداران) اخیراً فرموده اند که چون «انقلاب» نیاز به حمایتِ خارجی دارد و نمیتوان از مردم خواست که ریسک بکنند؛ لذا رهبر(شازده فیل خان) فراخوانِ برایِ انقلاب نخواهد داد.
    آیا بویِ «استعفایِ یواشکی» به مشام نمی رسد؟
    «شاهین مدرّس» از اینکه «مؤسسهٔ نظر سنجی گمان» (بخوانید مؤسسهٔ گمانه زنیِ گمان) گفته است که ۳۵٪ از مخالفینِ رژیمِ شیعی «شازده فیل خان» را میخواهند؛ وحشت کرده است.
    ایشان از این مؤسسه نمی پرسد که «پُرسش» چگونه طرّاحی شده بود؟ زیرا نوعِ پُرسش؛ میتواند پاسخهایِ گوناگونی داشته باشد. اگر از من(کژدم) بپرسند که میانِ «مریم رجوی» و «شازده فیل خان» کدام یک را ترجیح میدهی؟ خواهم گفت: «شازده فیل خان». سپس میتوانند کژدم را هوادارِ «شازده فیل خان» به شمار آورند.
    به قولِ خودِ «شاهین مدرّس»؛ او فقط یک «آکادمیسین» است. با «مِیدان» قطعِ رابطه کرده و در لا به لایِ کتابها و مقاله ها «گُم شده است». به همین خاطر از عدد ۳۵٪ وحشت کرده است.

    پاسخحذف
  8. به نظر می رسد که رسانهٔ «ایران اینترنشنال» در رَوندِ «گُسست» از سلطنت طلبان افتاده است. دلیلَش را نمی دانم. امّا «رَوَندِ گُسَست» مشهود است.

    پاسخحذف