طرحی که ترامپ برایِ پایان دادن به غائلهٔ هسته ای با رژیمِ شیعی بر سرِ میز نهاده است؛ گرفتنِ برخی امتیازهایِ هسته ای برایِ «کنترل و مهار روندِ غنی سازی» و احتمالاً در نظر گرفتنِ زمانی بسیار طولانی تر برایِ «غروبِ معاهده» در ازایِ سرمایه گذاریهایِ چند تریلیون دلاری آمریکا در تمامیِ زمینه هایِ اقتصادی در ایران است. ترامپ میخواهد اسرائیل و در واقع آقای ناتانیاهو را قانع کند که «طرحِ مارشال» میتواند در مسیری چند ۱۰ ساله رژیمِ شیعی را دچارِ استحاله کُند و تمامی تأمین هایِ امنیّتی موردِ نیاز را به اسرائیل بدهد. شاید آنچه که «مذاکرات فنّی» بار رژیمِ شیعی نامیده می شود؛ همین «سرمایه گذاریهایِ کلان در همهٔ زمینه ها» باشد.
«طرحِ مارشال» در اروپا به این دلیل موجبِ شکوفاییِ «کشورهایِ ویران شده» پس از جنگِ جهانیِ دوّم شد که این کشورها دارایِ زیرساختهایِ اجتماعی و سیاسی بر اساسُ «پارتی کراسی» بودند. در حالی که رژیمِ شیعی ایران؛ فقط یک حاکمیّتِ «توتالیتر» نیست. بلکه یک حاکمیّتِ «تئو کراتیک» (دینِ تشیعِ شنیعه) است که «تمامیّت خواهی» (توتالیتریانیسم) ذاتی آن است. حتّی طرز لباس پوشیدن نیز به نوعی «فَدَک» به حساب می آید که متعلّق به «امامِ موجود = انگل فرزانه» میباشد. این مسئله (توتالیتریانیسم) فقط متعلّق به «دیانتِ تشیّع شنیعه» نیست و در تمامی آنچه که «ادیان» نامیده میشوند؛ یکسان است. حتّی «بهائیّت» نیز ۱۰ ها سال است که در سراسرِ جهان؛ کُمیته هایی به نامِ «کُمیتهٔ صیانت» براه انداخته است که همان «گَشتِ ارشاد» است. اعضایِ این کمیته ها کارشان «جاسوسی در زندگی خصوصی بهائیان» و اینکه آیا کارهایِ «خلافِ شرع» میکنند و یا نَه؟ و مراجعه به آن افراد و «امر به معروف» «نهی از منکر» و در بسیاری از موارد همراه با «تهدید» است. هرچند که این طرح در کشورهایِ پیشرفته کاملاً شکست خورده است؛ امّا در کشورهایِ عقب مانده همچنان اجراء می شود. در مسیحیّت نیز پیش از «انقلابِ فرهنگیِ اروپا»؛ وضعیّت به همین گونه بود. در جوامعِ «یهودیِ اُرتودوکس» نیز ماجرا از همین دست است.
لذا «طرحِ مارشالِ ترامپ» به نوعی تغدیه و انتشارِ «میکروبهایِ جُذامِ شیعه گری» در ایران و کشورهایِ دیگر است و برایِ مردمِ ایران هیچ نفعی نخواهد داشت. بلکه بیش از پیش میتواند مردم را تحتِ فشارهایِ دینی و تصمیم گیریهایِ «امامِ موجود»(انگلهایِ فرزانه) قرار دهد. امّا ترسِ رژیمِ شیعی از این است که اگر «طرحِ مارشالِ ترامپ» پذیرفته شود؛ رژیمِ شیعی کنترلِ مردم را به تدریج از دست بدهد و دچارِ «استحاله» گردد. لذا از ترامپ میخواهند که فقط در عرصهٔ «تکنولوژی هسته ای» سرمایه گذاری کُند که تمامیّتِ رژیمِ شیعی در آن «ذی نفع» است و چیزی به مردم نمی رسد و آثارِ ثانویّه ای نیز بر رویِ «فرهنگ وحقوقِ مردم» ندارد. زیرا رژیم میداند که اگر این «سرمایه گذاری» گسترده باشد؛ فقط «تزریقِ پول» نیست؛ بلکه «فرهنگِ آمریکایی» را نیز با خود به همراه خواهد آورد.
مشکلِ ترامپ این است که باید بتواند این طرح را به «حزب جمهریخواهان» بفروشد. تا در مجالسِ «گنگره» و «سنا» تصویب شوند. زیرا رژیمِ شیعی نمیخواهد که بارِ دیگر به «فرمانِ اجرایی» اکتفا کُند. زیرا «فرمانِ اجرایی» مانندِ «فتوا» است که میتواند با یک «گوز» باطل شود و ترامپ در عمل به «فرمانِ اجرایی امام حسین اوباما» (برجام) گوزیده است و معلوم نیست که شخصِ دیگری پس از ترامپ نیز چنین کُند.
لذا آنچه که به صورتِ «دعواهایِ درونی» در کابینهٔ ترامپ دیده میشود؛ در واقع دعواهایِ درونیِ «حزبِ جمهوری خواهان» است. زیرا ترامپ برنامهٔ اصلیِ خود را از «حزب» و اسرائیل پنهان نموده بود و اکنون به فکرِ «قانع کردن» و یا «کودتایِ درون حزبی» است.
نتیجه اینکه:
«طرحِ مارشالِ ترامپ» اگر به آنگونه که میخواهد پیش برود؛ میتواند «گُشایشی صوری» در زندگیِ مردم داشته باشد. امّا نه تنها در «دراز مدّت» بلکه حتّی در «میان مدّت» نیز به «ضررِ استراتژیکِ ایران» خواهد بود. زیرا این طرح؛یک طرحِ فرمایشی خواهد بود که توافق میانِ «لاش خور» و یک موجودِ نیمه جان و در فکرِ «ادامهٔ بقاء» را به ارمغان خواهد آورد.
کژدم
پستها
جناب کژدم شما شانس به سرانجام رسیدن این توافق رو چند درصد می دونید
پاسخحذفاز یکی پرسیدند:
حذف- راستی... ماجرایِ زن گرفتنِت به کجا رسید؟
پاسخ داد:
- ٪۵۰ قضیّه حلّ است.
- آن ۵۰٪ بقیّه چیه؟
-هنوز دُختر و پدر و مادرش راضی نیستند. امّا اگر موافقت کنند؛ بعدِش هم مذاکراتِ فنّیِ «جهیزیه» و «مِهریه» و «شیربها» و سپس اینکه «تالار باشد»؟ «عرشیه خوان بیاوریم»؟ یا «خواننده و گروه موسیقی»؟ «چه کسانی را دعوت کنیم»؟ و .... را خواهیم داشت.
امّا داستانِ «توافقِ ترامپ» بسیار پیچیده تر از آن است که «تحلولگران» میگویند. به عنوانِ مثال؛ آقای «مراد ویسی» در «تحلولِ اخیرِ خود»(همین امروز) میگوید:
- به نظرِ من مهمّ نیست که در کابینهٔ ترامپ اختلافِ نظر هست؛ زیرا «تصمیم گیرندهٔ نهایی» ترامپ است. در سویِ دیگر نیز تصمیم گیرندهٔ اصلی خامنه ای است. (نقل به معنی).
آقایِ وِیسی؛ در این «تحلول» مسائلِ مهمّ و اساسی را یا به عمد و یا از رویِ فراموشکاری؛ در نظر نگرفته و به «ساده سازی» و «ساده لوحی» گرفتار شده است تا «علوفه»ای برایِ شنوندگانَش تهیّه کرده باشد.
حال تلاش میکنم که تا جایی که میتوانم به جزئیّات بپردازم. تا ببینیم که این خمیر چقدر آب خواهد بُرد.
۱- ترامپ آنگونه که ادّعا کرد؛ «پادشاه» نیست. بلکه از درونِ «قیفی به نامِ حزب» بیرون آمده است. شاید «ترامپ الّهی»های زیادی داشته باشد؛ امّا برایِ ماندن در قدرت؛ این تعداد از آنها کفایت نمی کُند. زیرا دستهایِ «حزب» بسیار بلند تر از دستهایِ ترامپ است. لذا ترامپ باید بتواند همهٔ حزب و یا تعدادی حدّ اکثری از حزب را قانع کند که این توافق یک «دستاوردِ بزرگ» است. وگرنه طولانی کردنِ «دورانِ غروب برجام»(قراردادی با زمانی چند دَهه ای)؛ آشِ دهان سوزی نیست. زیرا در همان زمانی که از برجام خارج شد؛ میتوانست بدونِ خروج از برجام؛ به رژیمِ شیعی و اروپا فشار بیاورَد تا دورانِ برجام را به ۲۰ یا ۳۰ سال تغییر داده و بازرسی هایِ شدید و دقیق را به آن بیفزاید و با «شمشیرِ داموکلِسِ اقتصادی و نظامی» از آن برجامِ تغییر یافته حفاظت کند.
بنا بر این ترامپ باید؛ چیزی بسیار گرانبها به «دُمِ برجامِ ۲» ببندَد؛ تا بتواند طرحِ خود را به حزب جمهوریخواهان و کنگره و سِنا بفروشد.
۲- ترامپ برخلافِ تصوّرِ عمومی؛ منتخبِ «اکثریّتِ جمهوریخواه» نیست. بلکه بسیاری از ایالتهایِ سیّال نیز به او رأی داده اند. لذا دارایِ موضعی بسیار شکننده است و اگر نتواند «حزبِ جمهوریخواه» را قانِع کُند؛ کارش میتواند به «استیضاح» کشیده شده و با پیوستنِ «دموکراتها» و بخشی از جمهوری خواهان؛ از «تختِ پادشاهی» به زیر کشیده شود.
۳- ترامپ پرونده هایِ قضایی دارد که به حالتِ تعلیق در آمده اند و در صورتِ سرنگونی؛ دوباره فعّال شده و او را به «زندان» راهنمایی کنند.
لذا دستِ ترامپ؛ آنچنان که خودش و برخی از «ترامپ الّهی های ایرانی» فکر میکنند باز نیست.
۴- اسرائیل و لابیهایِ اسرائیل نیز میتوانند در سرنگونیِ ترامپ شرکتی مؤثر و «نامحسوس» ایفا کنند.
آیا ترامپ و مخالفانش در آمریکا؛ و یا اسرائیل این مسائل را نمی دانند؟... بسیار خوب هم میدانند.
من در اینجا به صورتِ «خلاصه گویی» سخن گفتم که اگر بخواهید به جزئیاتِ آنها بپردازید؛ مثنوی هفتاد مَن دفتر شود.
۴- اگر ترامپ سرنگون شود؛ جِی دی وَنس نیز گوشی دستَش می آید و میفهمد که «چماق دستِ کیست»؟ و با یک «چرخِشِ زبان» خواهد گفت که به این خاطر به ترامپ پیوست که نمی دانست طرحِ ترامپ آن چیزی نبود که اظهار می کرد (یعنی دروغ فروشی کرده است).
۵- ترامپ باید ثابت کند که «طرحِ مارشالِ او» چیزی شبیه به «پول پاشیِ امام حسین اوباما» نخواهد شد و به «آشِ نخورده و زبانِ سوخته» تبدیل نخواهد گردید. لذا باید همهٔ طرحِ خود را با تمامیِ «جُزئیّاتِ عملیّاتیِ پروژه» به «کنگره» و «سِنا» ارائه دهد.
«ادامه در پایین»
«دنبالهٔ بالا»
حذف۶- دولتهایِ اروپایی در صورتی که ببینند منافعِ اروپا در این مذاکرات تأمین نخواهد شد؛ میتوانند «مکانیسم ماشه» را فعّال کرده و همهٔ بافته هایِ ترامپ و رژیمِ شیعی را پنبه کنند. زیرا در آنصورت؛ آمریکا نیز باید به تحریمهایِ بین المللی بپیوندد. برخی از «تحلولگران» فکر میکنند که «مکانیسمِ ماشه» یکی از «سِلاحهایِ ترامپ» است. باید به عرضِ این احمقها برسانم که «مکانیسمِ ماشه» یک «گروگان» در دستِ اروپا است. به همین خاطر نیز مارکو روبیو در سفرِ اروپایی خود؛ «چکاندن» و عملیّاتی کردنِ «مکانیسمِ ماشه» را وظیفه ای دانست که اروپایی ها باید به صورتی جدّی به آن فکر کنند. منظورش این بود که «هرگاه ما خواستیم و نیاز داشتیم؛ ماشه را بچکانند. و زمانی که ما با رژیمِ شیعی به توافق رسیدیم و یا نزدیک شدیم؛ ماشه را نچکانند.»
بقیّه را به عُهدهٔ شما میگذارم که ببینید؛ آیا این «عروسی» صورت خواهد گرفت؟ یا نّه؟
زیرا در اینجا فقط دُختر و پدر و مادر نیستند که نظرشان مهمّ است؛ بلکه عمّه ها و دایی ها و خاله ها و عموها و برادرها و خواهرها و چه بسا «پسر خاله ها» و.... نیز باید نظرِ مساعد داشته باشند. لذا من(کژدم)؛ به خاطرِ اینکه درونِ بازی نیستم و از بیرون تماشا میکنم؛ فقط تلاش کردم که تعدادِ بازیگران و «صفحهٔ شطرنج» و «قواعدِ بازی» و «نوعِ بازی» را تا جایی که میتوانم؛ توضیح دهم.
در پایان باید بگویم که در این لحظاتِ بسیار حسّاس؛ جایِ «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» خالی است و نَه آمریکا و نّه اروپا؛ هیچ یک از «اپوزیسیونچیها» را «چه پادشاهی خواه»؛ «چه جمهوریخواه» را حتّی به «پشمِ خایهٔ مبارکشان» نیز حساب نمیکنند.
بارها گفته ام که:
«زمانی که شما در مِیدان نیستید؛ دیگران در مِیدان هستند و این دیگران خواهند بود که سرنوشتِ شما را تعیین خواهند نمود.»
کژدم
چند خبر خوب:
پاسخحذفhttps://x.com/indypersian/status/1919055104033898677?ref_src=twsrc%5Egoogle%7Ctwcamp%5Eserp%7Ctwgr%5Etweet
شرکت تولیدی موتور سیکلت تیزپر توس مشهد. تامین کننده موتور سیکلت برای سپاه تروریستی پاسداران و فراجا.
علی علیپوریان صاحب کارخانه.
خادم دستمالکش حرم رضا و مزدور افتخاری حکومت!
آتش سوزی در یک شهرک صنعتی در قم
https://x.com/euronews_pe/status/1919043043836985581?ref_src=twsrc%5Egoogle%7Ctwcamp%5Eserp%7Ctwgr%5Etweet
آتش سوزی یک نیروگاه برق در کرج
https://parsi.euronews.com/2025/05/04/from-earthquakes-and-power-outages-to-fires-whats-going-on-in-karaj
در آیندهٔ نزدیک از این خبرها بسیار خواهید شنید. امّا متأسفانه؛ نه به دستِ مردمِ ایران. بلکه به دستِ «امام زمانهایِ ناجی».
حذفدر ماجرایِ «بندرِ غزّه» نیز دیدید که «ساکنینِ ایران» مثلِ «ماست» نشستند و هیچ صدایی از آنها شنیده نشد.
گویی که مردمِ بندرعباس؛ از کُره ای دیگر آمده اند و ایرانی نیستند.
«ساکنینِ ایران»؛ موجوداتِ حقیر و بدبختی هستند و همهٔ این بلاها را به دستِ خودشان بر سرِ خودشان آورده اند و حالا به کیرِ «ترامپ» و آقایِ ناتانیاهو آویزان شده اند.
دنیای غرب به مردم ایران بدهکاری داره باید این گندی که ۴۷ سال پیش زد رو جمع کنه البته من نمی خوام بگم مردم خوبن اما همون ۵ درصدی که انقلاب مهسا رو پیش بردن دیدین به بدترین شیوه هایی که در دنیا رایج هست سرکوب شدن ...این مردم با اشتباهات حاجی پادشاه و افکار مالیخولیایی شیعه کاملا دست خالی شدن و بعد ۴۷ سال با یک حکومت تئوکراسی شیعه که جز سرکوبگرترین حکومت‌های روی زمین هست مواجه هستن پس غرب به خاطر خودش هم شده باید این گند جمع کنه و کزدم هم از آمریکا نمی تونه برا مردم نسخه بپیچه و تحقیر شون کنه
پاسخحذفبه قولِ معروف: «خلایق هرچی لایق».
حذفچند سالِ پیش یکی از فامیلهایِ نزدیکم به کارگاه آمد. خیلی خوشحال شدم که به دیدنِ من آمده است. امّا مشغولِ کاری بسیار حسّاس بودم. وقتی پرسیدم که: «چه خبر از این طرفها؟»
پاسخ داد که: برایِ یک پُرسش آمده ام.
پُرسشِ عاقلانه اَش این بود که: «آمریکا که این رژیم را بر سرِ کار آورده است؛ چرا بساطش را خودش جمع نمی کُند؟ خودشان آورده اند و خودشان باید ببرند.»
به آن «اُلاغ» گفتم که: اگر آمریکا اینها را آورده است؟! چه دلیلی دارد که آنها را بِبَرد؟... این «پِدَرِ دیّوسِ تو» بود که «عَکسش را در ماه دید» و سپس به «اطّلاعاتِ ۳۶ میلیونی» پیوست.
این همان «مدفوعی» است که از دهانِ «تو» در می آید.
برو به «مادرِ جنده اَت» و پدرِ «قُرمساقت» بگو که اینها را شماها آوردید؛ حالا باید خودتان بِبرید.
همین را به «تو» نیز میگویم.
گویا ترامپ با مصاحبهٔ اخیرِ خود با یکی از رسانه هایِ «حزبِ دموکرات»؛ از «گُه اضافی خوردن»؛ اظهارِ پشیمانیِ «مُحتاطانه ای» فرموده است.
پاسخحذفاین همان چیزی است که میتوان آنرا «ریدن مانندِ گُنجشک» به خاطرِ فشارِ دست تشبیه کرد. مَثلی تُرکی در تبریز و دربارهٔ «گُنجشک» میگوید:
« توتسان سئچاجاق ... ئوتورسَن اوچاجاق. »
ترجمه به فارسی:
«اگر بگیری؛ از ترس به خودش می رینَد ... و اگر وِلَش کُنی پرواز می کُند.».
اکنون ترامپ به «توتسان» گرفتار شده است و از «ویتکاف بازی» در حالِ فاصله گرفتن است.
اگر ترامپ دروغ نگفته باشد؛ اوباشانِ یَمنی نیز تسلیم شدند. امّا این نیروهایِ آمریکا نبودند که آنها را به تسلیم واداشتند. بلکه این کار را نیز اسرائیل تمام کرد. اوباشانِ یَمنی در ۲ حملهٔ اخیرِ اسرائیل؛ به واقع دیدند که به سادگی صنعا و صعده و مآرب نیز میتوانند به «غزّه» تبدیل شوند. لذا تصمیم گرفتند که به جایِ اینکه تسلیم شدن به اسرائیل را بپذیرند؛ ترجیح داده اند که به آمریکا (چه از طریقِ مسقَط و یا تهران) پیغام تسلیم بفرستند.
پاسخحذفاین تسلیم؛ نشانهٔ رویکردِ «گُه خوری به شیوهٔ امام حسین» توسّط «اوباشِ فرزانه» در مذاکراتِ آتی است. زیرا انتخاب میانِ «هویجِ چند تریلیون دلاری»(طرحِ مارشال) و «چماقِ ویرانیِ زیرساختها توسّط اسرائیل»؛ بسیار ساده است و نیازِ چندانی به مذاکرات ندارد و رژیمِ شیعی میتواند مانندِ «امام حُسینَش» فقط تقاضاهایِ عاجزانه بکند؛ تا به «هویج» برسد.
جناب کژدم حوثی ها الان پیام دادن که کشتی های اسرائیلی مشمول این صلح نمی شوند و حمله های موشکی بعدی در راهه از طرفی این قرارداد صلح بین حوثی ها و آمریکا یک هفته پیش نهایی شده یعنی قبل از حمله دوم اسرائیل در ضمن به نظر شما آیا ترامپ قبول می کنه فقط در بندهایی مورد نظر ج اسلامی سرمایه گزاری کنه یا کل اقتصاد ایران قبضه می کنه...
حذف«شیعیانِ شنیعه» نیز با آغازِ «طرحِ مارشال» بهتر است که قصّه هایِ «ظهورِ سُفیانی» و «شهورِ یَمانی» و «ظهورِ مهدیِ چاه نورد» را لوله کرده و به ماتحتشان بچپانند. زیرا «طرحِ مارشال» فقط یک طرحِ «هژمونیِ اقتصادی» نیست و با خودش «هژمونی فرهنگی» نیز خواهد آورد.
حذفاگر این «توافق» انجام گیرد؛ «شازده شومبول» نیز مانندِ «احمد شاه» در غُربت با «خوشحالی» خواهد مُرد. زیرا هم «اسلامَش» پا برجا می مانَد و نیز میتواند پس از این به کلاسهایِ «آشپزی» برود. تا شاید بتواند «نیمرو» بِپَزَد.
حذف«دادنِ آدرسِ صلح در یک هفتهٔ پیش» یک دروغ است. زیرا همین دیروز و امروز نیز نیروهایِ آمریکا مواضع اوباشانِ یَمَنی را بمباران کردند. حتّی بندرِ «حُدَیده» را اسرائیل و آمریکا به طورِ همزمان و هماهنگ بمباران کردند.
حذففکر نمیکنم که ترامپ بخواهد شرایطِ رژیمِ شیعی را در رابطه با سرمایه گذاری بپذیرد؛ ترامپ به دنبالِ «طرحِ مارشال» است. رژیمِ شیعی در موقعیّتی نیست که بخواهد «شرط و شروط» تعیین کند. مانندِ «امام حسن» و «امام حسین» فقط میتواند بگوید: «لطفاً».
کژدم جان هژمونی فرهنگی رو میشه توضیح داد؟
پاسخحذفمنظور از «هژمونی فرهنگی» در این مورد؛ «فرهنگِ سرمایه گذاری و سود آوری» از نوعِ آمریکایی آن است. و گرنه منظور تغییرِ بافتِ اجتماعی و یا رعایت آنچه که «حقوق بشر» نامیده می شود از طرفِ رژیمِ شیعی نیست. امّا هر آنچه که به صورتِ بالفعل و یا بالقوّه بتواند شرایطی بوجود آورد که سرمایه هایِ آمریکایی نتوانند سود آور باشند؛ باید از میان بروند. لذا نه تنها باید «تضمینهایِ امنیّتیّ پیش گیرانه» داده شوند؛ بلکه باید تضمین هایی از نوعِ «سپرده گذاری برایِ جبرانِ خسارت»(Bond) در یک بانکِ معتبر بین المللی نیز در نظر گرفته شوند.
پاسخحذفFATF باید تصویب شود تا شفافیّتِ اقتصادیِ رژیمِ شیعی را نه تنها تضمین؛ بلکه قابلِ راستی آزمایی نماید.
در صورتِ سرمایه گذاری در صنعتِ گردشگری؛ باید از حضورِ «خواهرانِ کیسه زباله» و اوباشانِ «عربده کِش»؛ در مراکزِ تفریحی و هُتل ها جلوگیری شود. تا امنیّتِ این مراکز تضمین گردد.
باید فعالیتهایی از نوعِ گروگانگیریِ اتباعِ خارجی و یا افرادِ دو تابعیّتی متوقّف شوند. تا سرمایه گذارانِ آمریکایی بتوانند بدون هراس از «تهدیدهایِ مافیایی رژیمِ شیعی» واردِ ایران شوند.
البتّه آنچه که گفتم؛ فقط گوشه ای از «هژمونی فرهنگیِ» موردِ نظرِ آمریکا خواهد بود.
مهار کردن سپاه تروریستی و بسیج و الیگارشی افراطی شیعه نیاز به تشکیل ارتش های خصوصی داره تا مثل سال ۸۲ نشه که سپاه با یک شبه کودتا تمام اموال و تجهیزات شرکت های فعال در فرودگاه عمامه رو مصادره کرد.....و این خیلی مسئله رو پیچیده می کنه و اگه احیانا طرح مارشال اجرایی بشه چند کودتا و شبه کودتا رو در داخل ایران باید شاهد باشیم
پاسخحذفاینها مسئلهٔ ایرانیان نیست؛ بلکه مسائلی هستند که «ترامپ الّهی ها» باید درباره اَش فکر کنند و راهکار ارائه بدهند تا پروژهٔ «مارشال» را بتوانند به رهبرانِ احزابِ آمریکا بفروشند.
حذفکژدم گرامی، به نظر می رسد این چیزی که از مذاکره در آغاز دیده ای نیمه ی روی آب کوه یخ است و انهدام اسکله ی سپاهی رجایی و طبخ سوشی های یمن نیمه ی پایین. فشار از پایین چانه زنی از بالا. این بار به شکل درست.
پاسخحذفمساله ی مهم دیگر که بسیاری را بهت زده کرده مساله ی اوکراین است. چندی پیش به سخنان آقای «بولتون» گوش می دادم. می گفت اگر ما این کار را با اوکراین بکنیم، پس فردا متحدان ما در قابل اعتماد بودن ما شک می کنند.
تا جایی که من شنیده ام / یا می دانم امریکا و روسیه تعهد داده بودند امنیت اوکراین حفظ شود. روسیه این را زیر پا گذاشت. اکنون هم می گویند امریکا دارد این کار را می کند. ترامپ هم در ظاهر چیز زیادی نمی گوید. می گوید پول سلاح ها را بدهید. وگرنه دست خودمان باشد بهتر است. از سوی دیگر این جنگ اوکراین و برخی از حواشی جنایات هفت اکتبر نشان می دهد که دیگر «سازمان دول مقتدر» مانند دندان لق است. لااقل برای دار و دسته ی دانلد. تو در این باره چه می اندیشی؟
درود
پاسخحذفدر دورهٔ نخستِ ترامپ به او گفتند که اگر از «تروریسمِ اسلامی» سخن بگویید؛ مُسلمانها عصبانی می شوند. ترامپ پاسخ داد: «بگذارید عصبانی بشوند .... آیا از این هم بیشتر عصبانی میشوند؟ مگر همین امروز نیز عصبانی نیستند؟» (اشاره اَش به القاعده و رژیمِ شیعی ایران و داعش و اخوان المسلمین بود) معنی این سخن این بود که «اگر عصبانی بشوند؛ چه گُهی میخواهند بخورند؟».
مسئلهٔ اصلی در پُشتِ این سخن این بود: کشورهایِ اسلامی؛ همگی «کشور مستراح» هستند؛ هیچگونه رُشد و «بَر ساختنِ تمدّن» در آنها نمیبینید. آنها موبایل و کامپیوتر می خرند.... به داشتنِ آیفون ۱۶ افتخار میکنند؛ با خریدِ محصولاتِ نظامیِ پیشرفته ودر بهترین حالت؛ به «کُپی سازی» روی می آورند و احساسِ قدرت و «متمدّن شدن» میکنند. امّا خودشان بدونِ سرمایه گذاریِ خارجی و وارداتِ محصولاتِ سخت افزاری در هیچ عرصه ای و حتّی در رابطه با استخراجِ نفت و پالایِش نفت هیچگونه دستاوردی ندارند و فقط به «افتخاراتِ خریداری شده؛ افتخار میکنند».
ذهن هایشان (ذِهنِ کشور مستراحی) با «خرافات» و قصّه هایِ ۱۴۰۰ سالِ پیش آکنده است که مانندِ «جُذام» ذهن هایِ آلودهٔ شان را می خورد؛ و این «جُذام» را به کودکانِ خود نیز منتقل میکنند. لذا «آینده ای» به جُز «حقارتِ خود ساخته» ندارند. لذا این جوامع نیازی به «تحقیر شدن» ندارند؛ زیرا به دست خودشان «تحقیر» شده اند.
در دنیایِ معادلاتِ سیاسی در عرصهٔ بین المللی؛ تنها چیزی که معنی ندارد؛ «اعتماد» است. همان «جان بولتون»(عمو سیبیلو) نیز که اینچنین در جلو دوربین ها شیرین زبانی میکند؛ در نهانخانهٔ ذهنِ خود میداند که: کسی که خودش را حقیر کرده است را نمیتوان به «شکوه و بالندگی» کشانید. امّا میتوان به «وعده هایِ دروغین» آنها را به «وَجد» آورد و «خَرِشان کرد» (البتّه بگذریم از اینکه: «خَر» را نمیتوان بیشتر از آنچه که هست «خَرتَر» کرد.).
مَثلی داریم که میگوید:
دیوانه را شاید بتوان دَرمان کرد؛ امّا احمق را هرگز.
لذا این قصّه هایِ حاشیه ای را وِل کنید. ریشه ها در جاهایِ دیگری هستند.
در ایرانِ «شیعه گری زده» و «کشورهایِ اسلام زده»؛ همهٔ ریشه ها در «مستراحِ خرافات و قصّه ها» پوسیده اند و ریشهٔ پوسیده نمیتواند «جوانه» بزند.
(هیشکی نمیتونه مثلِ «ترامپ» بیانیّه صادر کُنه.) منتشر شد.
پاسخحذف