به تمامیِ وقتی که صرفِ خواندنِ و گوش دادن به اخبار و نظریه پردازی ها نگاهی بیندازید و ببینید که تا چه حدّی شما را برایِ «ساختنِ ایرانِ نوین» پرورش داده اند؟ آیا واقعاً پرورش یافته اید و یا «شنیدن و خواندنِ اخبار و گزارشها» برایتان نقشی مانندِ «هروئین» و «سیگار» و «الکل» برایِ معتادان داشته است؟
آیا بهتر نیست که وقتتان را صرفِ مطالعهٔ مسائلی از این قبیل که پیشنهاد میکنم بکنید؟
۱- در ایران آینده؛ آیا روی آوردن به تکنولوژی پیشرفته؛ «آبادگر» خواهد بود و یا «ویرانگر»؟
- چه گروههایِ شُغلی و چه تعداد از مردم ایران با ورود و یا تولیدِ «تکنولوژی هایِ پیشرفته» از بازارِ کار خارج خواهند شد؟
- چگونه و با چه شیوه هایی میتوان این «به حاشیه رانده شدگان» را به ادامهٔ زندگیِ شرافتمندانه امیدوار نمود؟
۲- چگونه میتوان نه تنها از رُشدِ اختلافاتِ قومی؛ قبیله ای و عشیره ای کاست؛ بلکه این اختلافات را به صفر رسانید و به «ملّت» تبدیل شد؟
۳- چه تعداد «زبان» در ایران وجود دارند؟
- آموزش به زبانِ مادری؛ به چه ابزار و ملزوماتی نیاز دارد؟
- آیا چنین پروژه ای اِتلافِ وقت و سرمایه است؟ یا اینکه هزینه هایِ آن برایِ «رُشدِ فرهنگی» یک امرِ ضروری است و به هیچ وجه اتلاف به حساب نمی آید؟
۴- حذفِ «مالکیّت بر زمین» چه تأ ثیری بر اقتصادِ ملّی در سطوحِ اُستانی و ملّی میتواند داشته باشد؟
- آیا به «تأمینِ مسکن» کمک میکند؟
- آیا به رُشدِ کشاورزی کمک میکند؟
- و آیا هایِ دیگر.
۵- آیا میتوان «سازمانهایِ مَدنی» را جایگزینِ «احزاب» کرد؟
۶- آیا باید کار را به «کاردان»(تکنوکرات) سپرد؟ یا اینکه «کاردانها» باید در مسیرِ «استراتژیهایِ کلانِ تدوین شده» به کار گمارده شوند؟
اگر اندکی بیشتر فکر کنید؛ میتواند مسائلِ دیگری را نیز پیدا کرده و راهکارهایی برایشان تدوین کنید.
برایِ مطالعهٔ اینگونه مسائل؛ بهتر است که «متونِ آکادمیک» در هر مورد را مطالعه کنید و از مطالعهٔ «متونِ حِزبی» که آلوده هستند پرهیز کنید.
کژدم
۱ تکنولوژی های کنونی برای مهندسین و مخترعین آینده بسیار سازنده هست ولی باعث ویرانی سیستم های کنونی خواهد شد.سوال اینجاست بعد از ویرانی مراکز علمی و آموزشی کنونی جایگزینی برای اونها وجود داره؟طرح درس های بیست سی ساله ای که بکار گرفته میشه کاملا منسوخ و بی فایده است و با ورود تکنولوژی ها یه گپ(gap) وجود داره بین ویرانی ساختارهای گذشته و سازندگی برای قدم برداشتن به سمت آینده
پاسخحذفشما واقعاً با فرستادنِ این نظر «شاهکار» فرمودید و مُشکلِ به حاشیه رانده شدگان توسّط تکنولوژی پیشرفته را با یک پاراگراف حلّ نمودید. در «ایرانِ نوین» دیگر مشکلی به نامِ «به حاشیه رانده شدگان» نخواهیم داشت. لذا اصلاً لزومی ندارد که بخواهیم این مُشکل را رفع کنیم.
حذفواقعاً شاهکار بود.
۱ کسانی که بااستعداد محسوب میشن در بازار کار میمونن ولی کسانی که صرفا اطلاعات و دانش رو حفظ کردن و توانایی بکارگیریش رو در حد ابتدایی بلدن به سمت حاشیه رانده شدن میرن.
پاسخحذفدنیای آینده فردیت مهمتر از ملته.من فکر نمیکنم یک ملت منسجم شکل بگیره بلکه هر شخصی به عنوان یک فرد مورد احترام و ارزش قرار میگیره.افتخارات ملت و افتخارآفرینی برای هم میهنان و… متعلق به گذشتگانه
پاسخحذفتُرکهای آذربایجان مَثلی دارند که میگوید: «گاوِ ایستاده؛ بر سَرِ گاوِ نشسته می رینَد».
حذففکر میکنم که شما دوست دارید همیشه «بخوابید». لذا نیاز به گاوهایِ ایستادهٔ زیادی داریم تا سهمِ شما و امثالِ شما را بدهند.
شما مزخرفاتی در رابطه با رابطهٔ «فرد و اجتماع» شنیده اید. امّا فقط شنیده اید.
کسی که میخواهد «فَرد» بماند؛ بهتر است که بِرود و در بیغوله ها به صورتِ فردی زندگی کُند و «شِپش هایش» را بشمارد.
فکر میکنم که موجوداتی مانندِ شما؛ زیادی در مزخرفاتی که بوسیلهٔ استفراغی به نامِ «موسیقیِ رَپ» بیرون ریخته میشوند؛ غرق شده اید.
حذفزندگی بسیار بِه دور از «استفراغهایِ رَپ» جریان دارد.
ایران یه کشور و فرهنگ مرده است و ساکنینش هم از مردگان تشکیل شده و این روند مرگ ملتها و سقوط کشورها پیشزمینه قدم برداشتن به سوی آینده بهتره.تا مادامی که توانایی ویران کردن سیستم های کنونی رو نداشته باشیم قادر به ساخت آینده نیستیم.
پاسخحذفکسی که فکر کُند: الآن وقتِ ویران کردن است و ساختنِ آینده را به پس از ویران کردن حواله می دهد؛ در حالِ «مَغلطه» است. زیرا «داشتنِ طرح برایِ ساختنِ آینده» به شما این توان را می دهد که پس از ویرانی؛ قادِر به ساختِ آینده باشید. وگرنه چه مرضی هست که اصلاً به «ویران کردن» روی بیاوَرَد.
حذفامّا نظرتان در رابطه اینکه «ایران یک کشور و فرهنگِ مُرده است» کاملاً درست است. زیرا موجوداتی مانندِ شما در آن زندگی می کنند که من آنها را «ساکنینِ ایران» و «انسان سانها» می نامم.
کژدم متون آکادمیک کسلکننده و بی محتواست که از زیر تیغ سانسورهای مختلفی میگذره.یکی از دلایل محبوبیت وبلاگتون لحن کلام منحصربهفرد خودتونه.
پاسخحذفاگر متونِ آکادمیک به نظرتان کسل کننده است. معنی اَش این است یا علاقه ندارید و یا اینکه استعدادِ خواندنشان را ندارید و یا اینکه «تَنبل» تشریف دارید.
حذفمطالعهٔ متونِ آکادمیک؛ شما را پرورش می دهد تا حدّ اقلّ «گاو» را از «سوسک» تشخیص دهید. تا سرِتان کلاه نَرَود.
این سوالات پساانقلابی متعلق به دفترچه های شاهزاده است.هنوز ورق جا روی میزه و چین و روسیه براحتی ازش نمیگذرن.
پاسخحذفنخست اینکه؛ اینها پُرسش نبودند. بلکه پیشنهاد به آنهایی بودند که علاقه مند هستند در آیندهٔ «ایرانِ نوین» نقش ایفا کنند و با مطالعات بتوانند؛ «راست گویی» و «شعارهایِ دروغ» تشخیص دهند تا سَرِشان کلاه نرود.
حذفدوّم اینکه: پروندهٔ رژیمِ شیعی؛ روی میزِ هر کسی که باشد؛ رویِ میزِ «شازده» و «ساکنانِ ایران» نیست.
سوّم اینکه: بی لیاقتی های «ساکنینِ ایران» و «شازده» را به گردنِ چین و روسیه نیندازید.
دیدید که روسها در سوریه دُمشان را رویِ کولِشان گذاشتند و رفتند.
در سوریه شاهد ۳ عاملِ مهمّ بودیم:
۱- ارادهٔ ملّی برایِ سرنگونیِ رژیمِ اَسد.
۲- سازماندهیِ نظامی برایِ سرنگونی.
۳- کمکهایِ خارجی.
در ایران؛ عواملِ «۱ و ۲» وجود ندارند. لذا کمکهایِ خارجی
نیز وجود نخواهند داشت.
آقای «مراد ویسی» با این ویدیو واقعاً «اسهالِ شاهکار آفرینی» گرفته اند.
پاسخحذفاگر این ویدیو را تماشا کنید؛ خواهید دید که اصلاً نیازی به «مطالعه کردن» ندارید. همهٔ اَشکالِ حکومتیِ «موجود» را در سینیِ طلایی جلوتان میگذارند. گویی که هیچکس این اَشکال را نمیداند. سپَس از وسطِ این توضیحات؛ ناگهان «پادشاهیِ شازده فیل خان» و یا «جمهوریِ دموکراتیک» را بیرون می کِشد. بدونِ اینکه نشانه ای از «کار آمد بودن» را نشان دهد و فقط میگوید که در طیّ یک سال ۶۰ یا ۷۰ درصد مشکلات حلّ می شوند. فقط کافی است که «ریش و قیچی» را به دستِ «شازده فیل خان» بسپارید تا شما را به «آلِن دلون» تبدیل کُند.
تا بلیطها تمام نشده ... بشتابید.... بشتابید.
https://www.youtube.com/watch?v=GpEf1sXX6Sw
درود کژدم گرامی
پاسخحذفاز همان وقتی که این پیشنهاد هارو دادی احساس کردم
این مطلب در عین سادگی بسیار متفاوت هست.
دنبال کردن این پرسش ها میتونه آغاز ساختن ساختار ذهنی برای فرد بشه.
و مثلا اون فرد وقتی برخورد میکنه به پیشهادی مثل نوشتارهای ۱۸ گانه کژدم. میتونه اون رو سیقل بده.
برای برخی ذهن ها این پرسش ها میتونه فرد رو به ریشه ها نزدیکتر کنه تا جایی که ضرورت ساختن سیستمی پایدار و متوازن رو درک کنه.
کژدم گرامی سپاس.
این سوالهارو باید ببری از think tank های موجود بپرسی که اصلا در اشل ایرانی وجود نداره نه اینکه بیای تو بلاگ خودت از چند تا خواننده هات بپرسی مگه اینکه فکر کنی سطح مخاطبت اینقدر گسترده شده که می تونه سوالهات یه تلنگر فکری در جامعه ایرانی ایجاد کنه!!!!
پاسخحذفگاو گرامی
حذفمن پرسشی مطرح نکردم. پیشنهادِ مطالعه دادم.
درود بر شما
پاسخحذفعناوینی که برای مطالعه پیشنهاد کردم؛ فقط بخشی کوچک هستند و انتظار داشتم که خوانندگان؛ عناوینِ بیشتری را مطرح سازند.
امّا می بینید که چه شد؟؟!!
بعضیها «قَر تو کَمرشون فراوونه» نمیدانند کجا بریزند؟ تا صدایِ موسیقی میشنوند؛ «قِرِ خودشان» را میخواهند بریزند و توجّهی ندارند که با «راک اَند رول» نمی شود «بابا کرَم» رقصید. اینجور آدمها فرقی برایشان ندارد؛ فقط می آیند و قِری می دهند و می روند.