لذا اینکه بگوییم؛ «اسرائیل» یا «اوباما» و یا «ترامپ» مردم ایران را «فروختند» و یا تنها گذاشتند؛ ریشه در «خواسته هایِ نپخته و احمقانه» دارد و واقعیّتها و دیدگاههایِ حکومتها را در حوزهٔ روابط بین المللی تغییر نخواهد داد. اینکه عدّه ای احمق برایِ ایجادِ هیجاناتِ احمقانه میگویند که «روسها» بشار اسد را فروختند؛ کاملاً مزخرفات است. زیرا رابطهٔ «پوتین» با «اسد»؛ رابطهٔ «ارباب و نوکر» بود و نه رابطهٔ «استراتژیک». با رژیمِ شیعیِ حاکم بر ایران نیز چنین رابطه ای دارد.
اینکه دیدیم «پوتین» در نهایت از سوریه عقب نشینی کرد؛ این عقب نشینی از ماههایِ نخستینِ جنگ با «یوکرئین» آغاز شد و بخشهایِ مهمّ تسلیحاتی خود (سیستمهایِ پدافندیِ پیشرفته) را از سوریه خارج نمود. پس از ماجرایِ «پریگوژن» نیز بخشهایِ مهمّی از نیروهایِ فعّالِ خود در سوریه و لیبی را از دست داد و برایِ «پوتین»؛ ماجرایِ سوریه تبدیل به «پرداختِ هزینه هایِ بی فایده» گردید و زمانی که دید نیروهایِ «احمد الشَرَع» در حالِ پیشرویهایِ سنگین هستند؛ برایِ «حفظِ جایِ پا» در آیندهٔ سوریه؛ عقب نشینی کرد و نوکَرَش را نیز با خود بُرد. فرارِ نیروهایِ شجاعِ رژیمِ شیعی از سوریه نیز نشان داد که نه سپاهِ قدس و نه اوباشانِ پاکستانی و افغانی؛ در سوریه «هیچ پوخی نبودند» و با «کیرِ هوایی پوتین» داماد شده بودند و در نهایت نیز به کمکِ روسها توانستند فرار کنند. لذا روسها در سوریه به رژیمِ شیعی نیز از پُشت خنجر نزدند. اینکه «نوکر» از «ارباب» انتظارهای «اخلاقی و رؤیایی» دارد؛ به خاطرِ «خریّتِ نوکر» است. اینکه «دیّوسِ فرزانه» و اوباشانِ دور و بَرَش روایتِ دروغینی از رابطهٔ «ارباب و نوکری» با روسیه را به عنوانِ «رابطهٔ استراتژیک» و «پیمانهایِ استراتژیک» به خوردِ «اُلاغهایِ حزب اللّاغی» داده است؛ حتّی تقصیرِ «دیّوسِ فرزانه» نیز نیست؛ بلکه تقصیرِ «حزب اللّاغی ها» است که «کیر» را با «پستان» عوضی گرفته اند و میخواهند از آن «شیر بنوشند» و وقتی میبینند که «شیر» ی در کار نیست؛ میگویند «کیر به ما خیانت کرد و شیر نداد». حتّی رابطهٔ «دیّوسِ فرزانه» با «حزب اللّاغی ها» نیز رابطهٔ «استراتژیک» نیست؛ بلکه رابطهٔ «ارباب و نوکری» است. امّا چون «نوکر» باور نمیکند که آنچه را که «روحِ مَنی» و «نایبِ کیرِ خر» می خواند؛ در واقع «اُلاغ سوار» است ؛ این روایت را که «همه اش تقصیرِ روسها و بشار اسد بود» را بهتر میتواند هضم کُند.
آنچه که گفتم؛ «توضیحِ مکانیسم» بود. مشکلِ «مخالفینِ رژیم» نیز در درونِ همین «مکانیسم» تعریف می شود.
«دوست انگاریِ اخلاقیِ» حکومتهایِ مخالفِ رژیم شیعی از طرفِ آنهایی که خود را «اپوزیسیون» می نامند نیز فوتوکُپی همان انتظاراتِ «حزب اللّاغی ها» و «دیّوس فرزانه» از روسیه و چین است. اینکه شعار داده شد: «اوباما؛ یا با اونا یا با ما» احمقانه ترین انتظار بود. این «ما» که آنها می گفتند که بود؟ «موسوی»؟ «کرّوبی»؟ یا «سازگارا و مخملباف»؟
اینکه «شازده فیل خان» پس از سالها میگوید که حکومتهایِ غربی؛ جنبشهایِ مردم ایران را به زیرِ اتوبوس انداختند؛ چشم داشتی احمقانه است؛ بویژه اگر از طرفِ کسی مطرح شود که به قولِ خودش «تیمِ کارکُشته» دارد و حدّ اقل «روابط بیمن الملل» را می شناسد امّا این مسئلهٔ ساده را نمی فهمد که هیچکس در دنیا تعهّدی نسبت به مردم ایران و سرنوشتِ آنها ندارد امّا تلاش میکند که «تعهّد آفرینی کُند». اینگونه تلاشها به جایی نمی رسند و اگر در پاسخ به اینگونه تلاشها روزی ترامپ و یا آقایِ ناتانیاهو از آنها بپرسد که «چه نوع کمکی میخواهید؟ لطفاً سازمانهایِ اجرایی خود را که حتماً باید داشته باشید را معرّفی کنید تا موردِ توجّه قرار دهیم» زبانشان لال می شود. زیرا هیچ سازمانی ندارند و سازمانهایشان از نوعِ «دُورِ همی و شب نشینی» است. کسی برایِ «دفترچه» بودجهٔ رسمی و یا محرمانه اختصاص نمی دهد. هیچکس آنقدر احمق نیست که بیاید برایِ این ادّعا که شما بیایید به ما پول بدهید تا از اعتصابها حمایت مالی کنیم؛ بودجه تعیین کند. زیرا چنین شبکه ها و سازمانهایی ندارید. زمانی که شما «نیرویِ اطّلاعاتی - امنیّتی» و «نیرویِ نظامی» ندارید و حتّی حاضر نیستید که چنین نیروهایی تشکیل دهید؛ روی شما حساب باز نمی کند و زمانی که به همان «دوستانِ خیالی» دروغ می فروشید و میگویید که «شما بزنید.... بقیّه اَش با ما»؛ دیدیم که چه شد؟ آقایِ ناتانیاهو رژیمِ شیعی را به درخواستِ «اپوزیسیون»؛ بمباران نکرد؛ امّا به زبانِ بی زبانی گفت: «ما زدیم.... حالا نوبتِ شماست» و دید که «بقیّه اَش با ما» فقط یک «دروغِ بزرگ» بود.
با «دروغ فروشی» و خواندنِ خُطبه هایِ انقلابی و آتشین از همان نوعی که در نماز جمعه ها خوانده می شود که «مردم ایران ..... ملّتِ ایران ... اجازه نخواهد داد و چنین و چنان خواهد کرد.» هیچکس شما را به «پَشمِ مبارَکِ خایه اَش» نیز حساب نخواهد کرد. حال میخواهید آنها را «خائنین به مردمِ ایران» قلمداد کنید و یا مانندِ «اوباش جعفری» بگویید که: «رُفقایِ شمالیِ ما بَد اخلاقی کردند.»
لذا باید «جایگاهِ واقعیِ خود» را بشناسید و اگر این جایگاه مناسب نیست؛ «جایگاه سازی» کنید (اپوزیسیون در قامتِ حکومتی).
سالهایی دور پیش از این گفتم: «رفتارِ خودتان برای سرنگونیِ رژیمِ شیعی را با مسیری که در خارج از ایران می گذرد؛ تنظیم کنید.»؛ اگر آنها میخواهند صادراتِ نفتی را تحریم کنند؛ شما این محصولات و مراکزِ تولید و مسیرهایِ صادرات را به آتش بکشید و یا تخریب کنید. آیا در این جهت حتّی یک حرکتِ کوچک کردید؟
امّا اسرائیل با تلاشهایِ پی گیر و در زمانی چند ۱۰ ساله؛ توانست در درونِ ایران نیرو جذب کرده و آموزش دهد و همهٔ امکاناتِ لازم را در اختیارشان قرار دهد که نتیجه اش را در جنگِ ۱۲ روزه دیدید و شگفت زده شدید. این همان کاری بود که برایِ ساختنِ «اپوزیسیون در قامتِ حکومتی» ضروری بود و همچنان هست و خواهد بود. برای «دفترچه نویسی» به کفِ دستتان حتّی «تُف» نیز نمی کنند. آنها بر رویِ «نیرویِ مِیدانیِ سازمان یافته» و آمادهٔ عملیّات حساب باز میکنند.
«اپوزیسیونچی ها» هنوز نفهمیده اند و یا نمیخواهند بفهمند که سقفِ خواستهٔ آمریکا و اسرائیل و کشورهایِ منطقه در رابطه با رژیمِ شیعی؛ «Neutralization» است.
«Neutralization» ضرورتاً به معنیِ «سرنگون کردن و تغییرِ رژیم» در ایران نیست. همین قدر که دندانها و ناخنهایِ رژیمِ شیعی را بِکشند؛ به اهدافِ خود رسیده اند و برایشان کافی است. آنها فقط «محیطِ اَمن» میخواهند و اگر مردمِ ایران این رژیم را سرنگون کنند؛ آنها خواهند گفت: «خیلی بهتر شد» و پس از آن روابطشان را با «حکومتِ جدید» (هر کسی که باشد) تنظیم خواهند نمود.
اگر اسرائیل و آمریکا بتوانند ناخنها و دندانهایِ رژیمِ شیعی را بکشند؛ مطمئن باشید که «شازده فیل خان»؛ به حاشیهٔ بسیار دور خواهد رفت و به قولِ خودش: به «فیل زیرِ اتوبوس» تبدیل خواهد شد. در آن زمان؛ نه آنرا «خیانت» و «خنجر از پُشت زدن» بنامید و نَه داستانهایِ «توطئه» برایش بسازید.
همین اکنون در «سودان» نبردهایِ خونینی در جریان است. چرا کسی طرفِ یکی از این جبهه ها را نمی گیرد؟ امّا به هر دو طرف «اسلحه می فروشند». به این میگویند: «الگویِ رفتاریِ جامعهٔ بین الملل».
کژدم
بقدری متن دردناکه که حرفی برای گفتن نیست.
پاسخحذفیک پیشنهاد به خوانندگانِ درونِ میهن:
پاسخحذفبر روی دیوارها بنویسید:
«وبلاگ کژدم را بخوانید» تا ببینیم چه می شود.
سپاس
این نوشتار؛ یکی از «مغضوب ترین» نوشتارهایِ «کژدم» است. زیرا هیچ کَس به جُز «وِلگردِ اینترنتی»؛ حتّی «عطسه» نیز نکرده است.
پاسخحذفآیا دسته هایی از این خوانندگان؛ هَمگی دستوری برایِ خواندن و «کُپی برداری» گرفته اند؟ تا این نظرات را در بُرهه هایِ گوناگون و البتّه به زور و ضربِ تعبیر و تفسیر به نامِ خود چاپ بزنند؟ آیا دار و دسته هایِ دیگر دستوری برایِ «پاسخگوییِ هایِ غیرِ مستقیم» به شِکلی که نامِ پدر سوخته ای به نامِ «کژدم» آورده نَشَود؛ امّا نظراتِ «کژدم» را به صورتی «جانبی و حاشیه ای» با «تفاسیرِ دینیِ مشروطه طلبان» (یخ زدگان در دورانِ گُذار از قاجاریّه به پهلوی) تبدیل کنند؟
من(کژدم) هیچ یِک از این سناریوها را به صورتِ «مستَنَد» نمی دانم و به دُنبالِ «کَشفِ سَنَد» نیز نیستم. آنچه که برایِ من(کژدم) ؛ بسیار مهمّ است؛ «اُلگوهایِ رفتاری» و «خروجیِ» این «جنگولَک بازیها» است.
خوانندگان با خوندن این پست از امر مبارزه ناامید میشن.
حذفبرای من به شخصه محتوای این نوشتار تکراریه، زیرا در طول این چند سال در نوشتارها و نظرات به این موارد اشاره کردید.
حذفاشکان
چرا با دیدنِ واقعیّتها که عُمدهٔ آنها «خود ساخته» هستند؛ باید نا اُمید شد؟ چرا نباید به فکر «بازسازیِ جبههٔ نبرد» بود؟
حذفآیا «شکستِ جُنبشِ ملّی مهسا»؛ باید به «نا امیدی» منجر شود؟ یا تصحیحِ تاکتیکهایِ مبارزاتی در جهتِ بدست آوردنِ «دستاوردهایِ بزرگ»؟ تا این بار بتوان «تماشاچی ها» را نیز به مِیدان کشانید؟
اُمید داشتن به کمکهایِ خارجی؛ تکرارِ خُرافاتِ پیشینیان است که از «ربّ النّوع ها» و یا «الله» و «ابیلفض» کمک میخواستند و هنوز هم میخواهند.
امّا استفاده کردن از موقعیّتهایی که اسرائیل و آمریکا بوجود آورده اند؛ «خرافه» نیست. اینکه چنان سازماندهیِ «رَزمی» داشته باشیم که در محاسباتِ «سیاسی - نظامی» بتوان رویِ آن حساب کرد؛ خرافه نیست.
همهٔ «اَدا و اطوارها»یی که امروز شاهدَش هستیم؛ در «جنبشِ سبزهایِ لَجنی» نیز وجود داشتند و دیدیم که به شکست منجر شدند.
اگر یادتان مانده باشد؛ اوباشانی مانندِ «سازگارا و مخملباف» هر روزه «لایو» اجرا میکردند و می گفتند:
«خیابانها را ترک نکنید؛ عکس بگیرید و فیلم بگیرید.... هر کدامِ شما یک «رهبر» هستید..... ما نیز در حالِ مذاکراتِ دیپلماتیک با اتّحادیهٔ اروپا هستیم..... نگران نباشید؛ کارها دارد خوب پیش می رود»
این دروغ فروشی ها «امیدهایِ خُرافی» آفریدند و کار به «راهپیماییِ سکوت» و «ایستادن در صفِ نانوایی ها» کشانیده شد.
همهٔ این دروغها همین اکنون دوباره تکرار می شوند و نامش را «دادنِ اُمیدواری» گذاشته اند.
من(کژدم) دروغ فروش نیستم.
آقای اشکان
حذفحرفتان کاملاً درست است. این نوشتار؛ تکراری است و همهٔ مطالبِ آن در گذشته گفته شده اند و به هیچ وجه «تازه» نیستند.
در «جنبش سبز» و سایرِ جنبشها این مسائل را گفته ام. امّا خوانندگان باید بسیاری از نوشتارهایِ قدیمی را «نبشِ قبر» کنند.
با این نوشتار کارشان را راحت تر کردم.
https://x.com/clashreport/status/1977769919233269766?s=46
پاسخحذفاین لینک را نتوانستم باز کُنم. بدونِ آنکه بفهمم چیست؟ منتشر کردم تا «شوشهٔ قلبتان» نشکَنَد.
حذفسلام کژدم.
پاسخحذفاولا باید اپوزسیونچی های ایران را طبقه بندی کنیم
۱.مجاهدین که خود شریک و عامل ایجاد و تداوم جمهوری اسلامی بودند و اکنون تعدادی پیرمرد و پیر زن با زندگی های بر باد رفته که اکنون با دیدن لچک ۷ایشان چندش آور تر از عمامه است .
۲. ملی مذهبی های پست و رذل و پیر و پاتال. که تریبون دستشان است ولی جمعیت و نفراتی ندارند و شیعه ای معتقد هستند و شاید دردشان سهمی از سفره انقلاب
پاسخحذف۳. چپ های پست بی شرف مثل. فرخ نگهدار و ملیحه محمدی چندش که در حقیقت. ستاد سفید شویی جمهوری اسلامی هستند
پاسخحذف۴. احزاب کردستانی که در سایه مدیریت. جاه طلب و ترسو و بی اندیشه درست. نه تنها نتوانستند در ایران بلکه در کردستان نیز نتوانستند مردم را نسبت به اهداف و آرمانهای خود توجیه یا قانع کنند . و در ایران با تبلیغات. جمهوری اسلامی و شازده قمبول. بعنوان تجزیه طلب معرفی شدند
پاسخحذف۴. مبارزان واقعی تنها مثل مسیح علی نژاد و بعضی افراد با شرف که نه چپی هستند و نه شاه دوست . و متاسفانه نه به پول دسترسی دارند نه بوق های تبلیغاتی و بایکوت شده اند .
پاسخحذف۵ . در داخل اصلاح طلبان و دریچه های اطمینان مثل نرگس محمدی تا موسوی و کروبی. و بقیه مخالفان داخلی هم هرکدام به دسته های فوق مرتبط هستند
پاسخحذفو حال چه باید کرد ؟!
پاسخحذفباید مبارزان واقعی و آنان که خواهان ایرانی آزاد و آباد هستند و دنبال رعیت و قبیله و منطقه و حزب و مذهب نیستند در خارج همدیگر را پیدا و متحد و متصل شوند. و راهکار و الگوی. میارزین داخل ایران
وتشکیل دولت در تبعید
نگران نباشید؛ در خارج نیز «باد می وَزَد». در عرصهٔ «مِیدانی» فرقی میانِ هیچ یک از این جریانهایی که نام بُردید؛ دیده نمی شود. همهٔ شان مُشتی «حرّاف» و «دروغ فروش» هستند.
حذفمجموعهٔ «۱۰۰ میلیون صِفر» باز هم «صِفر» است.
شاید به نظر بیاید که من(کژدم) زیاده از حدّ به آقایِ«مراد اوباما ویسی» بند میکنم. این به آن معنی نیست که با ایشان اختلافاتِ شخصی دارم. بلکه به این خاطر است که «تحلیلگرِ ارشدِ ایران اینترنشنال» است.
حذفامروز نیز دوباره گفته است که اپوزیسیونچی ها؛ حدّ اقلّ به کارِ خودشان مشغول باشند و در شرایط کنونی؛ اگر نمی توانند «متحد شوند»؛ حدّ اقل میتوانند «همسو» شوند.
ایشان اصلاً توجّه ندارند که به عنوانِ مثال؛ احمق و شارلاتانی به نامِ «فخرآور»؛ چه پُخی است که «متّحد» شود و یا «هم سو» باشد؟ چه چیزی دارد که به «انقلاب» هدیه کُند؟
دیگران چه دارند؟
هیچکدامشان «چیزی نساخته اند» و دعواها و مُرافعه ها در حدّ دعواهایِ «آخوندها» در «کلاسِ درس» است و بر سرِ اینکه «چقدر باید فرو برود؛ تا روزه باطل شود؟»!!!!! با همدیگر جدال میکنند.
کژدم با توجه به خنثی بودن ما و ناکارآمدی اپوزوسیون میشه گفت شانس سرنگونی از سمت مردم صفره؟
پاسخحذفاگر بر اساسِ «اعدادِ صحیح» محاسبه کنیم؛ و کارها به همین مِنوال پیش برود؛ بله؛ صفره.
حذفامّا «اعدادِ صحیح» به شدّت از واقعیّتها دور هستند.
یک پُرتغال + یک پُرتغال = دو پُرتغال
کاملاً محاسبهٔ احمقانه ای است. زیرا این «یک پُرتغال» با آن «یک پُرتغالِ دیگر»؛ فرقهایِ زیادی دارند که در محاسبات؛ «اِغماض» شده اند.
«اعدادِ اَعشاری» به واقعیّتها بسیار نزدیکتر هستند. زیرا اگر اِغماضی نیز صورت بگیرد؛ بسیار ناچیز خواهد بود.
من(کژدم) تا همین اکنونی که می نویسم؛ نَه در درونِ میهن و نه در خارج؛ هیچ نشانه ای از «رُشدِ سیاسی» نمی بینم. مگر آنکه این «رُشد» با پنهانکاری؛ خود را از چشمِ نیروهایِ سرکوب به دور نگاهداشته باشد.
اگر چنین باشد؛ جایِ امیدواری برایِ سرنگونیِ رژیمِ شیعی وجود دارد و «وَزنِ امیدواری» را نیز؛ باید با «میزانِ رُشد» سنجید.
من(کژدم) بارها گفته ام که:
«برایِ سرزمینِ ایران کار کنید. هیچ عملیّاتی را بر عُهده نگیرید. زیرا مسئله سرزمینِ ایران است و نَه منافعِ گروهی»
پس از سرنگونی و در رَوَندِ سرنگونی مردم خواهند فهمید که «چی به چی است؟».
به هر طریقی نگاه میکنم جا با تغییر لعاب و پوست اندازی میتونه حاکمیت خودش رو ادامه بده.کره ی شمالی اسلامی بسازه و مارو تا ابد تو خودش زندانی کنه.
پاسخحذفکُرهٔ شمالیِ اسلامی؛ یک افسانه است. زیرا کُرهٔ شمالی از درونِ قیفی بیرون آمده است که در سرزمینِ ایران آن «قیف» وجود نداشته است. «کُرهٔ شمالیِ اسلامی» ساخته و پرداخته و پروپاگاندایِ همان کسانی است که میگفتند و همچنان میگویند که: «گوادالوپ» این رژیم را بر سَرِ کار آورده است. (افکارِ مشعشعِ سلطنت طلبان).
حذفتمام ثروت و منابع هم برای حفظ ساختار سرکوب و باج دادن به قدرتها بکار بگیره.یعنی سرنوشت ما همینقدر تیره هست؟
پاسخحذفتو مقام سرباز میدانی میگم هیچ کسی که لیاقت فرماندهی داشته باشه حضور نداره و صرفا شارلاتانها و فاندبگیران و بیشرف های دوزاری بینمون حضور دارن.
لذا؛ «سرباز نباش» بلکه «فرمانده شو».
حذفآقای «احمد الشَرَع» امروز در دیدار با «پوتین» گفت که به تمامیِ پیمانهایِ سوریه با روسیه پایبند است.
پاسخحذفاین آن چیزی است که در همین نوشتار به عنوانِ حرکتِ «پوتین» در جهتِ «عقب نشینی» برای «حفظِ جایِ پا» به آن پرداختم.
«روسها ماندند»؛ «نوکرها = دیّوس فرزانه و بشار اسد؛ رفتند»
(لازم نیست که زحمت بکشید.... فقط فرض کنید) منتشر شد.
پاسخحذف